eitaa logo
منبرک فاطمی
6.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
990 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم🔖 حضرت علی فرمود: بدبخت واقعی کسی است که دوستی ندارد. بدبخت تر از او کسی است که دوستانش را از دست بدهد. ما چه کنیم این دوستی‌ها پایدار بماند؟ پاسخ: 📌یکی از عوامل اصل محبت دست خداست. شما در ازدواج وقتی ازدواج می‌کنید «لِتَسْكُنُوا إِلَيْها» (روم/21) ازدواج باعث آرامش است. «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» چه کسی مودت و رحمت را قرار داده است؟ خداوند. زن مرد را دوست دارد و مرد، زنش را دوست دارد. شما نگویید: آمار طلاق و اختلاف و درگیری‌ها چیست؟ برای این است که به باقی مقتضیات عمل نمی‌کنیم. خداوند مودت و محبت را قرار می‌دهد، خداوند به شما ذهن داده است ولی تا درس نخوانی نمره نمی‌آوری. آیه 96 سوره مریم را خواندیم که خداوند وُد و مودت را قرار می‌دهد. یا سوره طه که به حضرت موسی «وَ أَلْقَيْتُ‏ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي‏» (طه/39) لذا وقتی حضرت ابرهیم وقتی همسر و فرزندش را در مکه گذاشت، هاجر و اسماعیل، رفت سیزده سال برنگشت. خیلی عجیب است. انسان تعجب می‌کند. یک زن و بچه را در بیابان رها کرد. نه زراعت بود، نه آب بود. دستور خدا بود. بعد از چند سال که برگشت هاجر چقدر او را تحویل گرفت. ما دو سه روز جایی سفر برویم، اعتراض می‌کنند! ابراهیم یک دعایی برای اینها کرد، وقتی اینها را گذاشت گفت: خدایا من اینها را در یک سرزمین «لم یزرع» گذاشتم، این دستور تو بود. اما «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ» (ابراهیم/37) خدایا نمی‌گویم: آب و نانشان را بده چون تو «یا دائم الفضل علی البریه» هستی. یک کرم هم کف چاه گرسنه نمی‌گذاری! ولی دلها را به اینها جذب کن و محبت اینها را در دلها بیانداز. بعد از مدتی آمدند مردم جمع شدند. الآن هم آب زمزم مورد احترام است. خود اسماعیل هنوز که هنوز است بخاطر دعای ابراهیم مورد احترام است. در حجر اسماعیل هاجر و ابراهیم دفن هستند. چقدر آنجا طواف می‌کنند و حرکت می‌کنند. در روایت دیدم همین دعا را پیغمبر برای امام حسین کرد. وقتی قنداقه را به او دادند، «اللهم فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ» خدایا محبت حسین را در دلها بیانداز. لذا روایت دارد «ان للحسین» حسین محبتی در قلوب مردم دارد که سرد نمی‌شود. لذا می‌بینید دختر ابن زیاد به دختر یزید، در مقتل خوارزمی هست. شاید دختر یزید باشد اگر اشتباه نکنم. سر ابی عبدالله را از پدر می‌گیرد. می‌شوید و تمیز و معطر می‌کند. همسرش به او اعتراض می‌کند. راهب نصرانی سر را می‌برد. یهودی در مسیر می‌آید. من یک سال به یک کشور اروپایی برای تبلیغ رفته بودم. روز اربعین بود. مکرر در می‌زدند، قبل و بعد از اربعین، خانم‌ها و آقایان مسیحی و غیر مسلمان، شربت و شکر برای امام حسین می‌آوردند. اول عاشورا کدام نهادی دسته‌جات را مدیریت می‌کند؟ همه خدایی است. زینب کبری به ابن زیاد گفت: چه کار بوده که نکنی؟ اسیر که کردی. مردم را که کشتی. ناسزا گفتی و تازیانه زدی. به خدا محبت و یاد ما را نمی‌توانی از دلها بیرون ببری. در مسجدالحرام هارون الرشید وارد شد. ظاهراً اولین ملاقات او با موسی بن جعفر بود. هنوز خیلی آقا را نمی‌شناخت. دید یک جوانی آنجا نشسته است. گفته بود: آنجا را قُرق کنید که کسی نیاید من می‌خواهم بیایم. وارد شد دید کسی نشسته است. رفت جلو و گفتگویی کرد. فهمید امام کاظم است. حرف‌هایش که تمام شد برگشت. پسرش بود یا اطرافیان او، گفتند: این آقا که بود با او حرف زدی؟ گفت: «هو امام القلوب» او امام دلها بود. «و أنا امام الجسوم» ما پیشوای جسم مردم هستیم. امام رهبر کبیر انقلاب امام در دل مردم بود. لذا طیب رضایی فرد میدانی با آن سابقه می‌آید پایش می‌ایستد و می‌گوید: به خدا من این سید را ندیدم. ولی من به او خیانت نمی‌کنم! پای چوبه دار می‌رود. چه چیزی حُر را سمت امام حسین کشید؟ محبت. شما در شیشه را ببندی و در دریا بیاندازی، آب درونش نمی‌رود. عمر سعد فایده نداشت. روزنه باز باشد کشیده می‌شود. پس نکته اول اینکه محبت را از خدا بخواهیم. 📌دومین راه استمرار محبت، «مَنْ‏ حَسُنَت‏ نِيَّتُهُ‏ كَثُرَتْ مَثُوبَتُهُ وَ طابَتْ عيشَتُهُ وَ وَجَعَتْ مَودَّته» اگر حسن ظن به مردم داشته باشیم، دوست ما زیاد می‌شود. بدگمان نباشیم. سه تا حسن محبت را زیاد می‌کند. یکی حسن نیت یا حسن ظن است. یکی حسن خلق، یکی حسن معاشرت! با مردم خوش اخلاق باش، نیتت خوب باشد، خوب هم معاشرت کن و تحویل بگیر. «حسن‏ الخلق‏ يثبت‏ المودّة»، «من حَسُنَت عشرته کَثُر اخوانه» یکی اینکه خدا را گفتیم. سه تا حسن هم محبت می‌آورد. یکی نیت ما خیر باشد. حسن ظن، حسن خلق و حسن معاشرت! «ثَمَرَةُ التّواضُعِ الْمَحَبَّةُ» (غررالحکم/ح5179) ثمره تواضع محبت است. برای اینکه ما با دوستمانمان خوب باشیم و دوست جذب کنیم، تکبر نکنیم و غرور نداشته باشیم. بی تکلف باشیم. حارث بن عبدالله به امیرالمؤمنین
گفت: آقا منزل ما می‌آیید؟ بله. به شرطی که چیزی از بیرون تهیه نکنی. زن و بچه را اذیت نکنی. امام حسن مجتبی رد می‌شد دید یک عده دارند غذا می‌خورند. ظاهراً بیماران خاصی هم بودند. آقا سر سفره‌شان نشستند و فرمودند: من می‌نشینم و با شما غذا می‌خورم ولی به شرطی که به خانه ما برگردید! بچه‌ها داشتند بازی می‌کردند. امام حسین (ع) به بچه‌ها فرمود: من با شما غذا می‌خورم ولی به خانه ما برگردید. این تواضع خودش موجب جذب دوستی می‌شود. 📌سوم: ویژگی دیگری که عرض می‌کنیم و در روایات خیلی روی آن تأکید شده است انصاف است. «الانصاف یستدیمُ المحبّه» انصاف موجب می‌شود محبت انسان مستمر شود. «یَستَدیم» موجب استمرار محبت می‌شود. انصاف خیلی مهم است. در روایت داریم سه کار مشکل است. «سید الاعمال ثلاثه» سه کار مشکل است. 1- «ذکر الله علی کلِ حال» ذکر در بعضی حالت‌ها راحت است. مثلاً شب 21 رمضان «بک یا الله» می‌گویند. اما در همه حال، کنار دریا هم یاد خدا باشد و معصیت نکند. شب عروسی هم یاد خدا باشد. 2- مواسات و 3- انصاف روایت داریم «افضل الفضایل الانصاف» بالاترین فضیلت انصاف است. من گاهی به دوستانم می‌گویم: انصاف یعنی رعایت حقوق دیگران. این انصاف محبت می‌آورد. انصاف غیر از عدالت است. معنای عدالت اعم است. انصاف این است که شما حق را زیر پا نگذاری و حقوق دیگران را رعایت کنی. «احب ما تُحِب لنَفسِک» آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسندی و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای مردم هم نپسند. این هم یکی از اسبابی که موجب می‌شود محبت زیاد شود. 📌 چهارم: عامل دیگر که موجب محبت می‌شود، فرمودند: سه چیز محبت می‌آورد. «تنبت الموده» انبات یعنی جای روییدن، موجب می‌شود محبت روییده شود. یکی افشاء السلام است. بلند سلام کردن، سلام علیکم! کسی بر پیغمبر اکرم سبقت نمی‌گرفت. دارد که فرمود: به بچه‌ها هم سلام می‌کنم. فرمود: دوست دارم این بعد از من سنت شود. ما توقع داریم وقتی مرد خانه وارد می‌شود بچه به او سلام کند. بله او وظیفه دارد، ولی اشکال ندارد شما سلام کنی. 2- «لینُ الکلام» کلام نرم، یعنی خرد نکن، حرفت نیش نداشته باشد. بعضی حرف‌ها نیش دارد. خانم می‌گوید: آقا بد اخلاق است. مرا می‌زند. یک حرفی می‌زند، می‌سوزاند! این خیلی بد است. «همزةٍ لُمزه» است. پس مودت را سه چیز می‌رویاند. افشاء سلام، نرمی کلام و زیارت! به دیدن هم رفتن، سر زدن و با هم نشستن و گفتگو کردن. صداقت داریم، راستگویی داریم، امانت داریم، وفای به عهد داریم. اینها همه موجب می‌شود دوستی بین ما زیاد شود.
3دقیقه.pdf
2.15M
کتاب «سه دقیقه در قیامت» https://eitaa.com/fatemi5/1875
پر شکسته بیارید فصل پرواز است برای مانده ته خط زمان آغاز است اگر چه راه حرم بسته است این ایام به پای دل برو تا کربلا که ره باز است برو که همهمه ی مردم است می آید در این مسیر مه و انجم است می آید ببند بار و بزن دل به جاده های بهشت صدا صدای هلابیکم است می آید خدا کند که شوم باز با تو همسایه ستون ستون بروم در مسیر مشایه خدا کند که شب جمعه اربعینی باز بیفتد از کرمت باز بر سرم سایه اگر چه از غم هجران پر از غم و دردم ز راه دور دلم را به صحنت آوردم به یک سلام مرا زائری حسابم کن مخواه دست تهی از مسیر برگردم مقدر است که امسال غرق غم باشم میان خانه زائر آن شاه با کرم باشم چه وعده ها که به دل دادم از زیارت دوست  * ولی نشد که شب اربعین حرم باشم * ناصر شهریاری @deabel
بگو که این‌همه اندوه و داغ را چه کنم؟ هجومِ فصلِ زمستان، به باغ را چه کنم؟ زِ عشقِ روی تو، ای نازنینِ هر دو جهان! چگونه دم نزنم؟، اشتیاق را چه کنم؟ شکوهِ عکسِ حرم، جلوه کرده بر دیوار شمیمِ عطرِ تو، بینِ اتاق را چه کنم؟ دوباره باز، برای حرم دلم تنگ است هوای گنبد و صحن و رواق را چه کنم؟ برای قتلِ تو، در دل، حرارتی، برپاست درونِ سینه ی خود، احتراق را چه کنم؟ به دردِ هجر، گرفتارم و نمی‌دانم فراقِ تشنه‌ی خاکِ عراق را چه کنم؟ عادل حسین قربان @deabel
جامعه سازی👇 https://eitaa.com/fatemi5/1878
🔰•ییکی از مباحث ی که انسان را بزرگ میکند اجتماعی است. آدمی که از ک خودش و خودخواه یاش درآمده باشد به فکر جامعه میافتد. ⭕️چرا که امام حسین علیه السلام و امام علی)ع( راه جامعه پردازی شد. فرمود: «ا گر به من دهند جامعه را می کنم؛َوَ قَالَ (علیه السلام): لَوْ قَدِ اسْتَوَتْ قَدَمَايَ مِنْ هَذِهِ الْمَدَاحِضِ، لَغَيَّرْتُ أَشْيَاءَ. نهج البلاغه، حکمت 272 ) •🙁حیف به حضرت فرصت ندادند تا جامعه را بسازد و حضرت را به شهادت رساندند. امام علی)ع(شهید راه جامعه پردازی است. ✍️از خود فارغ شویم به هدفی که علی بن ابی طالب برای آن شهید شد بپردازیم یعنی سازی بپردازیم. فقط آدم های باروحی دغدغه مند جامعه هستند. به فکر جامعه پردازی هستند. آدم های کوچک و مشغول خودشان هستند. به جامعه کاری ندارند. می گویند جامعه سیخی چند. 🔰•رفقا باید عارف پیشه بشوی مثل حضرت )ره( که به فکر جامعه ات بیفتی. چه روح بزرگی پیدا کرده بود امام )ره( ✅ مؤمن شخصیت اجتماعی دارد •عارف هم نشدیم مؤمن که هستیم. مؤمن شخصیت اجتماعی دارد. دلش برای جامعه می تپد. دغدغه جامعه را دارد. امام صادق)ع(فرمود: «مَنْ لمْ يهْتَمَّ بِأمُورِ اْلمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ. »)کافی، ج 2، ص 164 ( مسلمانی که به جامعه کاری ندارد. مسلمان نیست؛ یعنی از اسلام چیزی نفهمیده است. 🔸حالا توضیح خواهم داد چقدر اسام دین اجتماعی است. باید این شخصیت اجتماعی مؤمنین و مسلمانان تقویت شود. هم در خانه هم در مدرسه هم در محل کار. •🔰رابطه مؤمنین با همدیگر مثل نیست که سر در خود کرد ه اند و سال ها با هم زندگی میکنند اما به همدیگر ندارند. بلکه این رابطه کسانی است که مؤمن نیستند؛ دلهای آن ها از هم دیگر دور هست. امام صادق)ع(فرمود «ِإنَّ بُعْدَ اْئتِلَافِ قُلُوبِ اْلفُجَّارِ إذَا اْلتَقَوْا، وَ إنْ أُّ ظْهَرُوا التَّوَددَ بِألْسِنَتِهِمْ، كَبُعْدِ اْلبَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ، وَ إنْ طَاَل اعْتِلَفُها عَلَى مِذْوَدٍ وَاحِدٍ؛ دورى دل هاى بدكاران از الفت گرفتن با هم آن گاه كه با كيديگر ملاقات میك‏ىنند، هرچند به زبانْ اظهار دوستى كنند، به سانِ دورىِ حيوانات از همدلى با یکديگر است، هرچند ديرزمانى بر سر يك آخور، علف بخورند »)امالی طوسی، 412 (
🔰•فرهنگ غربی سطح زندگی آدم ها را در حد تنزل داده؛ کسی به کسی کار ندارد. فرهنگ غربی مبتنی بر این است که انسان ها را نسبت به جامعه تفاوت کند. همسایه از همسایه خبر نداشته باشد. تنهایی بیتفاوتی نسبت به اجتماع یکی از ارکان تمدنی غرب است. همیشه این جامعه ضعیف وتوسر یخور می ماند. طواغیت همیشه بر این جوامع مسلط هستند و مردم هیچوقت قدرت اجتماعی پیدا نمیکنند چون بی هم هستند نه باهم. •اما فرهنگ اسلامی مبتنی است بر جامعه؛ مؤمن نمیتواند نسبت به جامعه اش بیتفاوت باشد. به فکر جامعه پردازی وجامعه سازی است. حضور اجتماعی پررنگی دارد. •👌شهید حججی از کجا به این نقطه رسید؟ یکی از دلایل موفقیت شهدا این بود که دغدغه جامعه را داشتند. اردوهای جهادی را رها نمی کرد.ند دوستان شهید حججی نقل می کنند که م یخواستیم به اردویی جهادی برویم، این اردو به دلیل مشکلات مالی در حال شدن بود. در نهایت به همین منظور جلسه ای برگزار شد. محسن اصرار به برگزاری داشت و می گفت حتی ا گر یک نفر هم به اردو نیاید من به تنهایی خواهم رفت. محسن عاشق جهاد و اردوهای جهادی بود و با سماجت های بالاخره اردو برگزار شد. 5 •محسن بعد از آنکه وارد سپاه شد عصرها به کتابفروشی میآمد و پولی که از قِبَل این کار به دست می آورد را برای اردوهای جهادی کنار میگذاشت. رشته تحصیلی محسن برق ساختمان بود و برق کشی ساختمان ها را نیز انجام میداد و پول دستمزدش کی که برای این کار کنار گذاشته بود نگه میداشت و هرَّ را در قُل دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم 4- 3 میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو م یکرد. 😊•شاید بعضی ها پیش خودشان بگویند که شهید حججی برو زندگی خودت را بکن! چیکار داری به دیگران! چیکار داری به مشکلات جامعه! از اینجا فرق ما با شهید حججی ها مشخص می شود. 🔰•ما تکالیف اجتماعی فراوانی داریم که بسیاری از اوقات آن ها را می کنیم؛ ا گر این تکالیف را ترک کنیم گناه و معصیت نمی کنیم. از ترک تکالیف اجتماعی نمی کنیم. ➖«مردی پیر از عابدهای بنی اسرائیل مشغول نماز بود که دید دو طفل خروسی را گرفتند؛ و پرش را می کنند و آن خروس ناله و فریاد می کند. پس آن عابد هما نطور مشغول نماز بود و آن حیوان را نجات نداد و از بچه ها جلوگیری نکرد. پس خداوند به زمین وحی فرمود آن عابد را فرو بر و تا آخر دنیا فرو میرود؛ ➖عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَجُلٌ شَیْخٌ نَاسِکٌ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ، فَبَیْنَا هُوَ یُصَلِّی وَ هُوَ فِی عِبَادَتِهِ، إِذْ بَصُرَ بِغُلَامَیْنِ صَبِیَّیْنِ قَدْ أَخَذَا دِیکاً وَ هُمَا یَنْتِفَانِ رِیشَهُ، فَأَقْبَلَ عَلَى مَا هُوَ فِیهِ مِنَ‏ الْعِبَادَةِ، وَ لَمْ یَنْهَهُمَا عَنْ ذَلِکَ. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْأَرْضِ: أَنْ سِیخِی بِعَبْدِی. فَسَاخَتْ بِهِ الْأَرْضُ، فَهُوَ یَهْوِی فِی الدُّرْدُورِ أَبَدَ الْآبِدِینَ وَ دَهْرَ الدَّاهِرِینَ. •قرار من شما و قیامت ببیند خدا اهل عبادتی که به مشکلات مسلمانان کاری نداشتند چگونه برخورد می کند؟ تازه اینجا مرغی را آزار میدادند و این عابد به خاطر بی تفاوتی نسبت به ظلم به مرغی اینطوری عذاب میشود حالا ا گر جان هزاران انسان گرفته شود خدا با اهل عبادت بی تفاوت نسبت به مشکلات جامعه چطور برخورد میکند. ⬅️ اسلام دین فردی است یا دین اجتماعی؟ •اسلام دین به شدت اجتماعی است. 🔸علامه طباطبایی یکی از کسانی بودند که معتقد بودند که دین اسلام است حتی در احکام فردی هم شما نکاه کنید جنبه های اجتماعی می زند. 🔹علامه به این بحث می پردازد که اسام مهمترين احكام و شرايع خود از قبيل حج و جهاد و نماز و انفاق را بر اساس اجتماع قرارداد. اسلام تمامى شؤونش اجتماعى است بعد روزه را مثلا می زنند می فرماید: «وقتى روزه دار روزه گرفت قهرا در طول رمضان در مساجد رفت وآمد خواهد كرد و در آخر در روز عيد فطر، این اجتماع به حد كام ل مىرسد »)ترجمه الميزان، ج 4، ص 199 ( •🔸استاد امام ره که هر وقت حضرت امام از او یاد میکرد می فرمود روح من فدای او بود. میفرمایند: «قرآن مجید با اسلام انفرادی مناسبت ندارد، زیرا که قرآن نمیفرماید به نماز کن، بلکه علاوه، تولید نمازگذار و اقامه صلوة را در عهده مسلمین گذارده. »)شذرات المعارف، ص 4(. • شاید بتوان گفت که یکی از اجتماعی ترین آیات قرآن کریمه که علامه طبا طبایی هم توضحیات مفصل ذیل آیه درباره اجتماعی يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
از ارکان تمدنی غرب است. همیشه این جامعه ضعیف وتوسر یخور می ماند. طواغیت همیشه بر این جوامع مسلط هستند و مردم هیچوقت قدرت اجتماعی پیدا نمیکنند چون بی هم هستند نه باهم. •اما فرهنگ اسلامی مبتنی است بر جامعه؛ مؤمن نمیتواند نسبت به جامعه اش بیتفاوت باشد. به فکر جامعه پردازی وجامعه سازی است. حضور اجتماعی پررنگی دارد. •👌شهید حججی از کجا به این نقطه رسید؟ یکی از دلایل موفقیت شهدا این بود که دغدغه جامعه را داشتند. اردوهای جهادی را رها نمی کرد.ند دوستان شهید حججی نقل می کنند که م یخواستیم به اردویی جهادی برویم، این اردو به دلیل مشکلات مالی در حال شدن بود. در نهایت به همین منظور جلسه ای برگزار شد. محسن اصرار به برگزاری داشت و می گفت حتی ا گر یک نفر هم به اردو نیاید من به تنهایی خواهم رفت. محسن عاشق جهاد و اردوهای جهادی بود و با سماجت های بالاخره اردو برگزار شد. 5 •محسن بعد از آنکه وارد سپاه شد عصرها به کتابفروشی میآمد و پولی که از قِبَل این کار به دست می آورد را برای اردوهای جهادی کنار میگذاشت. رشته تحصیلی محسن برق ساختمان بود و برق کشی ساختمان ها را نیز انجام میداد و پول دستمزدش کی که برای این کار کنار گذاشته بود نگه میداشت و هرَّ را در قُل دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم 4- 3 میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو م یکرد. 😊•شاید بعضی ها پیش خودشان بگویند که شهید حججی برو زندگی خودت را بکن! چیکار داری به دیگران! چیکار داری به مشکلات جامعه! از اینجا فرق ما با شهید حججی ها مشخص می شود. 🔰•ما تکالیف اجتماعی فراوانی داریم که بسیاری از اوقات آن ها را می کنیم؛ ا گر این تکالیف را ترک کنیم گناه و معصیت نمی کنیم. از ترک تکالیف اجتماعی نمی کنیم. ➖«مردی پیر از عابدهای بنی اسرائیل مشغول نماز بود که دید دو طفل خروسی را گرفتند؛ و پرش را می کنند و آن خروس ناله و فریاد می کند. پس آن عابد هما نطور مشغول نماز بود و آن حیوان را نجات نداد و از بچه ها جلوگیری نکرد. پس خداوند به زمین وحی فرمود آن عابد را فرو بر و تا آخر دنیا فرو میرود؛ ➖عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: کَانَ رَجُلٌ شَیْخٌ نَاسِکٌ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ، فَبَیْنَا هُوَ یُصَلِّی وَ هُوَ فِی عِبَادَتِهِ، إِذْ بَصُرَ بِغُلَامَیْنِ صَبِیَّیْنِ قَدْ أَخَذَا دِیکاً وَ هُمَا یَنْتِفَانِ رِیشَهُ، فَأَقْبَلَ عَلَى مَا هُوَ فِیهِ مِنَ‏ الْعِبَادَةِ، وَ لَمْ یَنْهَهُمَا عَنْ ذَلِکَ. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْأَرْضِ: أَنْ سِیخِی بِعَبْدِی. فَسَاخَتْ بِهِ الْأَرْضُ، فَهُوَ یَهْوِی فِی الدُّرْدُورِ أَبَدَ الْآبِدِینَ وَ دَهْرَ الدَّاهِرِینَ. •قرار من شما و قیامت ببیند خدا اهل عبادتی که به مشکلات مسلمانان کاری نداشتند چگونه برخورد می کند؟ تازه اینجا مرغی را آزار میدادند و این عابد به خاطر بی تفاوتی نسبت به ظلم به مرغی اینطوری عذاب میشود حالا ا گر جان هزاران انسان گرفته شود خدا با اهل عبادت بی تفاوت نسبت به مشکلات جامعه چطور برخورد میکند. ⬅️ اسلام دین فردی است یا دین اجتماعی؟ •اسلام دین به شدت اجتماعی است. 🔸علامه طباطبایی یکی از کسانی بودند که معتقد بودند که دین اسلام است حتی در احکام فردی هم شما نکاه کنید جنبه های اجتماعی می زند. 🔹علامه به این بحث می پردازد که اسام مهمترين احكام و شرايع خود از قبيل حج و جهاد و نماز و انفاق را بر اساس اجتماع قرارداد. اسلام تمامى شؤونش اجتماعى است بعد روزه را مثلا می زنند می فرماید: «وقتى روزه دار روزه گرفت قهرا در طول رمضان در مساجد رفت وآمد خواهد كرد و در آخر در روز عيد فطر، این اجتماع به حد كام ل مىرسد »)ترجمه الميزان، ج 4، ص 199 ( •🔸استاد امام ره که هر وقت حضرت امام از او یاد میکرد می فرمود روح من فدای او بود. میفرمایند: «قرآن مجید با اسلام انفرادی مناسبت ندارد، زیرا که قرآن نمیفرماید به نماز کن، بلکه علاوه، تولید نمازگذار و اقامه صلوة را در عهده مسلمین گذارده. »)شذرات المعارف، ص 4(. • شاید بتوان گفت که یکی از اجتماعی ترین آیات قرآن کریمه که علامه طبا طبایی هم توضحیات مفصل ذیل آیه درباره اجتماعی يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
یعنی چی؟ یعنی تک تک تان اهل صبر باشید. «صابِروا » یعنی چی؟ با هم صبر کنید! با هم صبرکنید. «رابطوا » یعنی چی؟ نیروهای خود را روی هم بریزید باهم از ولایت تبعیّت کنید! از ما خواستند با هم صبر کنیم. هم افزایی کنید در این دین داری؟ چقدر ما با هم هستیم چقدربی هم؟ » بيان اين آيه در تفسيرش گذشت و آيات بسيارى ديگر هست كه اجتماعى بودن همه شؤون اسلام را مى رساند. و صفت اجتماعى بودن در تمامى آنچه كه ممكن است به صفت اجتماع صورت بگيرد )چه در نواميس و چه اح كام( رعايت شد ... »ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 199 ➖ هدف اصلی انبیاء جامعه پردازی است. •جدای از اینکه دین اسلام دین اجتماعی هست. هدف اصلی انبیاء هم جامعه پردازی است. فرمود: «َلقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى اْلمُؤْمِنينَ إذْ بعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أنْفُسِهِمْ يتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكّمْ وَ يُعَلّمُِهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ؛ خداوند بر مؤمنان منت نهاد ]نعمت بزرگى بخشيد هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراه ىآش كارى بودند ») •انبیاء آمده اند برای تزکیه، حالا چگونه تزکیه می کنند؟ آیا انبیاءآمدند یکی یکی آد مها را تزکیه کنند یا آمدند همه را باهم تزکیه کنند یعنی جامعه را تزکیه کنند؟ • مقام معظم رهبری می فرماید: «انبیاء برای پیراستن و آراستن مردم از چه راهی استفاده کردند؟ چه کار کردند؟ آیا آمدند پیش مردم دانه دانه گوش افراد را گرفتند، دست افراد را گرفتند » در ادامه می فرماید: «انبیامعتقدبه تربیت فردی نیستند، انبیا معتقد به دانه دانه انسان سازی نیستند، انبیا معتقد به کارهای اتوکشیده و نظیف نیستند؛ که خیال کنی مثل سقراط و افلاطون، می نشست ابراهیم خلیل الرحمان یا موسی یا عیسی یا پیغمبر ما در مدرسه، مردم می رفتند از او استفاده میکردند، اینجوری نیستند؛ نه امام جعفر صادق )ع(، نه جدش پیغمبر اسلام )ص( و نه همۀ انبیای عالم، روششان این روش ها نبوده؛ مدرسه بازی و موعظه کاری و تربیت فردی، کار انبیاء نیست. » بعد می فرماید: «انبیا می گویند برای ساختن انسان باید محیط متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. انبیا می گویند دانه دانه نمی شود قالب گرفت کارخانه باید درست کرد. انبیا می گویند ا گر بخواهیم ما یکی یکی آدم ها را درست کنیم شب می شود و عمر میگذرد جامعه لازم است، نظامی لازم است، باید در منگنه یک نظام، انسان ها به شکل دلخواه ساخته بشوند و بس، فقط همین و بس. ») طرح کلی اندیشه اسامی در قرآن هدف های نبوت ص 385 (، ببیند چقدر رابطه یزکیهم و جامعه سازی عمیق و دقیق است. جامعه پردازی بدون حکومت امکان ندارد •حالا این جامعه سازی توسط انبیاء بدون در درست گرفتن حکومت امکان دارد؟ دزدانی سر راه هستند که نمیگذارند شما در جامعه تغییری ایجاد کنی. مثلاً برای جامعه پردازی قانون نیاز هست مجری قانون نیاز هست. به نظر شما حا کمانی که مردم را به اسارت کشیدند اجازه م یدهند شما دخالتی در جامعه کنی و قانون بگذاری؟ •حکومت های طاغوتی اجازه جامعه پردازی را به انبیاء نمی دهند . چون منافع آنها درگرو اسارت و به برده کشیدن جوامع هست. برای همین خداوند متعال به موسی می فرماید برو سراغ فرعون. چرا؟ فرعون قوم خودش را به بردگی کشیده است 8 نقل شده که بنی اسرائیل در آن زمان به صورت بردگانی ذلیل در دست مردم مصر گرفتار بودند و از وجود آنها برای انجام کارهای پست و سخت و سنگین استفاده می شد. 9 • 🔹چون فرعون جامعه را نابود و به اسارت گرفته است. برای جامعه سازی اول باید بروی سراغ کسی که جامعه را به اسارت کشیده است. •قدم اول برای جامعه پردازی درگیری با طواغیت هست به هدف مقدسی به نام آزادسازی جوامع بشری. مگر کار ساد های است که شما بخواهی جوامع را از اسارت نجات دهی. مگر برد ه داران بزرگ که در برده داری به یکی و دو نفر بسنده نم یکنند بلکه این قدر اشتهایشان زیاد هست که جوامع را به بردگی م یکشند و آزادی جوامع را نابود می کنند به شما اجازه م یدهند به همین سادگی جامعه ات را آزاد کنی؟ •حاضرند برای بقای خودشان تو را نابود کنند؛ غربی ها شعار آزادی میدهند ولی پای عمل که می رسد حاضر نیستند به جوامع بشری آزادی بدهند. فرانسه که مهد آزادی است نظام
سرمایه داری با مردم خودش چگونه برخورد م یکند؟ با احترام! به آزادی جوامع احترام م یگذارد؟ شغل اصلی انبیا آزادی سازی جوامع| •شغل اصلی انبیا آزادی سازی جوامع است. جامعه که آزاد شد. تازه شما می توانی جامعه را به شرط به دست گیری حا کمیت تزکیه کنی؛ و جامعه پردازی کنی. •امیرالمومنین هدف از حکومت را جامعه سازی بیان می کنند. امام علی)ع(داشت بسوى بصره می رفت در ربذه )كه نام دهى است در سه منزلى مدينه( فرود آمد، پس دنباله حاجيان )كه از مكه مىآمدند( بدان حضرت برخوردند، دور آن حضرت گرد آمدند كه سخنى از او بشنوند و حضرت در خیمه خودشان بود، ابن عباس می گويد: من بنزد او رفتم ديدم نعلين خود را پينه ميزند به حضرت گفتم: )اى امير مؤمنان( نياز ما باينكه به كار ما سر و سامان بدهى بتو بيشتر از اين كارى است كه م كينى! حضرت چیزی به من نکفت تا کارش تمام شد و کفشش را وصله زد. بعد آن را با لنگه ديگر جفت كرد و بمن فرمود: اين يك جفت کفش من به نظر چند می ارزد؟ گفتم: ارزشى ندارد، فرمود: با همین كه ارزشی ندارد؟ گفتم: كمتر از يك درهم ارزش دارد، فرمود: بخدا سوگند اين يك جفت کفش را من بيش از زمامدارى بر شما دوست دارم بعد یک شرط مهم می کذارند می فرماید مگر اينكه )بوسيله اين زمامدارى( حقى را بر پا دارم يا باطلى را جلوگيرى كنم 10 یعنی جامعه پردازی اینقدر مهم است که هدف می شود برای امام علی تا حکومت را دست بگیرند.
لَمّا تَوَجَّهَ أميرُ المُؤمِنين عليه‏السلام إلَى البَصرَة نَزَلَ الرَّبَذَة ، فَلَقِيَهُ بِها آخِرُ الحاجِّ فَاجتَمَعوا لِيَسمَعوا مِن كَلامِهِ وهُوَ في خِبائِهِ . قالَ ابنُ عَبّاس : فَأَتَيتُهُ فَوَجَدتُهُ يَخصِفُ نَعلاً ، فَقُلتُ لَهُ : نَحنُ إلى أن تُصلِحَ أمرَنا أحوَجُ مِنّا إلى ما تَصنَعُ! فَلَم يُكَلِّمني حَتّى فَرَغَ مِن نَعلِهِ ، ثُمَّ ضَمَّها إلى صاحِبَتِها ، ثُمَّ قالَ لي : قَوِّمها ، قُلتُ : لَيسَ لَها قيمَةٌ! قالَ : عَلى ذاكَ ، قُلتُ : كَسرُ دِرهَمٍ ، قالَ : وَاللّه‏ِ ، لَهُما أحَبُّ إلَيَّ مِن أمرِكُم هذا ! إلاّ أن اُقيمَ حَقّا أو أدفَعَ باطِلاً . 28 ✅ چرا بیشترین آزادی بشر در حکومت های الهی تامین می شود؟ به خاطر قاعده هدایت و امتحان که انک لاتهدی من احببت •نه تنها انبیا را آزاد میکنند بلکه مزه آزادی را آدم در دوران حا کمیت انبیا و اولیای الهی می چشید. برخی ولایت را متهم می کنند به اینها سازوکار اعمال ولایت را نمی شناسند و درک درستی از آن ندارند. در حا کمیت به شیوه ولایت بیشترین آزادی به انسا نها داده می شود. چرا؟ به خاطر اینکه مردم باید رشد کنند. رشد جامعه با حق انتخاب اتفاق میافتد. •خدا به پیامبرش می فرماید تو حق نداری به هر قیمتی شده هر چند آزادی مردم را سلب کنی، آنها را هدایت کنی باید آنها با اختیار و انتخاب خودشان ایمان بیاورند. « وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ َو ا گر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى )و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن( تا آيه )و نشانه ديگرى( براى آنها بياورى! )ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمىآورند!( امّا ا گر خدا بخواهد، آنها را )به اجبار( بر هدايت جمع خواهد كرد. )ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟( پس هرگز از جاهلان مباش! »)الأنع�ام: 35 ( البته این نهایت دل سوزی رسول ا لله است؛ که دوست دارد همه روی سعادت را ببینند ولی با هر روشی نمی شود. باید آزادی حفظ شود. •علامه طباطبایی در ذیل این آیه می فرماید پیامبر نمی تواند آیه سحر کننده که او ازادی اش سلب شود بیاورد تا شخص ایمان بیاورد. باید او آزادانه ایمان بیاورد. چيزى است كه مشركين را مجبور به ايمان كند نه صرف معجزه، زيرا اگر مشركين به صرف ديدن معجزه، ايمان م ىآوردند، خود اين خطاب يعنى جمله «وَ إِنْ كانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْراضُهُمْ ... » )انعام، 135 ( خطابى است قرآنى، و قرآن خود بهترين معجزه است براى دلالت بر حقانيت دعوت آن جناب، معجزه اى است كه اتفاقا با فهم مشركين هم كه خود از بلغا و عقاى عرب بودند نزديك است، پس معلوم مى شود مراد از آيه صرف معجزه نيست، بلكه چيزى است كه سلب اختيار از آنان كند، و اين هم با دعوت الهى سازگار نيست. »)ترجمه تفسیر المیزان، ج 7، ص 91 ( •اینقدر در دوران حا کمیت ولایت آزادی سیاسی و اجتماعی برقرار است که بعضی ها پر رو می شوند، منافقین احساس امنیت می کنند.
امام صادق(ع) از پدرش و او از رسول خدا(ص) روايت می‌كند كه فرمود: «إن المعصية إذا عمل بها العبد سراً لم تضرّ إلا عاملها – اگر بنده‌ای پنهانی معصيتی را انجام دهد جز به خود او ضرر نمی رسد. مثلاً كسی پنهانی شراب بخورد، زنا كند يا دزدی نمايد جز به خود او ضرر وارد نمي‌‌شود – و إذا عمل بها علانية و لم يغيّر عليه أضّرت بالعامة» و اگر آن را علنی انجام دهد و عليه آن كاری انجام نشود به همگان آسيب وارد مي‌شود. اگر كسی گناهی را علنی انجام دهد مثلاً علنی دزدی كند يا ستم كند و يا گناهی را مرتكب شود، بر مردم واجب است كه با محكوم كردن با او مقابله كنند و او را از اين كار باز دارند و جلوی گناههای او را بگيرند. امّا اگر كاری انجام ندهند و همه بی توجه باقی بمانند اين كار آنان به همگان آسيب وارد مي‌كند؛ زيرا گناه آشكار مثل بيماری كشنده‌ای است كه در بين مردم گسترش مي‌يابد. ا گر آدمى گناه را پنهانى انجام دهد، جز به گنهكار زيان نم ىزند، ولى ا گر آشكارا انجامش دهد و كسى به او اعتراض نكند، زيانش به هم گان م ىرسد. »)قرب الاسناد، ص 55 ( هر گناهی علنی به همه جامعه ضربه می زند، حتی ا گر ما ضربه اش را نفهمیم، چه برسد به بی حجابی که ضررش به عموم جامعه اوضح است.
وقتى كه ]طلحه و زبير[ نزد على عليه السلام آمدند، گفتند: اى اميرمؤمنان! نزد تو آمد هايم تا براى رفتن به عمره، كسب اجازه كنيم. على عليه السلا م[ بدانان اجازه نداد. گفتند: مدّت هاست كه عمره نرفت هايم. به ما اجازه رفتن بده. ]على عليه السلا م[ بدانان فرمود: «به خدا سوگند، شما قصد عمره نداريد؛ بلكه قصد پيما نش كنى داريد و مىخواهيد به بصره برويد ». گفتند: بار خدايا! ما را بيامرز. ما قصدى جز عمره نداريم. بدانان فرمود:«براى من به خداوند بزرگ، سوگند ياد كنيد كه نسبت به امور مسلمانان، در كار من فساد نمك‏ىنيد و بيعتى را كه با من كرديد، نم ىش كنيد و در فتنه جو ىي تلاش نخواهيد كرد ». آنان زبان به سوگندهاى غليظ در آنچه از آنان خواسته بود، گشودند. وقتى از نزد او بيرون آمدند، ابن عبّاس، آن دو را ديد و بدانان گفت: آيا اميرمؤمنان به شما اجازه ]عمره [ داد؟ گفتند: آرى. ابن عباس بر امير مؤمنان وارد شد و على عليه السلام آغاز ]به سخن[ كرد و فرمود: «اى ابن عباس! آيا نزد تو خبرى است؟ ». گفت: طلحه و زبير را ديدم. به وى فرمود: «آن دو از من براى عمره اجازه خواستند و من هم پس از آنك‏ه با سوگندها ىي از آنان پيمان گرفتم كه حيله نكنند و بيعت نشكنند و فسادى ايجاد نكنند، اجازه دادم. اى ابن عباس! به خدا سوگند، آنان، جز فتنه قصدى ندارند. گويا م ىبينم كه به مكّه رفته اند تا براى نبرد با من مدد جويند؛ چرا كه يعلى بن منيه خيانت پيشه تبهكار، ثروت هاى عراق و فارس را با خود برده تا در اين راه هزينه كند و به زودى اين دو مرد، كارم را تباه م ك‏ىنند و خون پيروان و يارانم را م ىريزند ». عبد ا للّه بن عباس گفت: ا گر چنين نظرى دارى، چرا به آنان اجاز ه دادى و چرا آنان را زندان نكردى و با آهن به بند نكشيدى تا مسلمانان را از شرّشان آسوده دارى؟ فرمود: «اى ابن عباس! آيا مرا وا م ىدارى كه ستمْ آغاز كنم و بدى را پيش از نىكي به كار گيرم و آنان را بر پايه گمان و اتهام، يكفر دهم و پيش از انجام دادن كار، مؤاخذه كنم؟ هرگز! به خدا سوگند، از آنچه خداوند از من پيمان گرفته از داورى بر پايه عدل و سخن حق عدول نمك‏ىنم. اى ابن عباس! من بدانان اجازه دادم و آنچه را از آنان سر م ىزَند، مىدانم؛ ليك در برابر آنان، از خداوند كمك خواستم و به خدا سوگند، آنان را خواهم كشت و اميدشان را نااميد خواهم ساخت و آن دو به خواسته شان نخواهند رسيد؛ چرا كه خداوند، آنان را بر ستمشان بر من و بيعت شكنى با من و تعدّى بر من، مجازات خواهد كرد. ⬅️ پس حجاب اجباری چرا؟ •شاید برای بعضیها این پرسش مطرح شود که پس چرا در کشور ما که سیستم حا کمیتش ولایی است حجاب اجباری است مگر نگفتید ولایت آزادی می دهد پس کو؟ »✅انبیاء با هر عاملی که موجب بر هم زدن آزادی جوامع شود برخورد می کنند •اتفاقاً حجاب اجباری به خاطر این است که آزادی جوامع بشری حفظ شود. انبیا با هر عاملی که موجب بر هم زدن آزادی جوامع می شود برخورد م یکنند. بی حجابی آزادی جوامع بشری را مختل می کند. پس حجاب فلسفه اش این است که آزادی روحی و روانی در فضای جامعه برهم نخورد. وگرنه در خانه که کسی باحجاب کاری ندارد. جامعه مهم است. •آداب حضور در جامعه با خانه فرق می کند؛ مثلا در خانه انسان یک طوری لباس می پوشد بیرون به یک شکل دیگر می آید. کسی ا گر تنها بود م یتواند هر طور که دلش م یخواهد زندگی کند اما ا گر در جامعه زندگی کردی جامعه نیاز دارد به اینکه آزادی آن مختل نشود. ا گر بی حجابی مانع آزادی بود پس باید با آن برخورد کرد. •بی نمازی بااینکه بدتر از بی حجابی هست اما کسی با آن کار ندارد چون به جامعه ضرر نم یزند دودش به چشم خودش می رود؛ اما ا گر معصیت اجتماعی بود و به جامعه ضرر زد؛ همه آسیب م یبینند باید با آن برخورد کرد. البته فرهنگ سازی و دل سوزی هم جای خودش محفوظ هست
منبرک فاطمی
یعنی چی؟ یعنی تک تک تان اهل صبر باشید. «صابِروا » یعنی چی؟ با هم صبر کنید! با هم صبرکنید. «رابطوا »
هدف اصلی پیامبران جامعه پردازی آیا تربیت فردی مقدم ست یا جمعی؟ حضرت موسی اول به جامعه پردازی پرداخت
امام خامنه ای : پیش امام حسین(ع) شکوه کنید تا یک نظری بکنند. 000 ما از فراق کرب و بلا گریه می کنیم یعنی به یاد خون خدا گریه می کنیم نزد حسین ، خسته جگر شکوه می بریم شد بسته راه کرب و بلا گریه می کنیم لطفی کنید فاصله افتاده بین ما بر این فراق و فاصله ها گریه می کنیم هرگز مباد بسته شود این مسیر عشق حالا که گشت بسته و ما گریه می کنیم تا گفته ایم قتلگه و جسم غرق خون بی اختیار بهر شما گریه می کنیم ارض و سما گریست ز اندوه و داغ تو مولا ببین چو ارض و سما گریه می کنیم دوری ز کربلای تو مولا بلای ماست ماییم و باز اوج بلا ، گریه می کنیم در دل فتاد داغ رسیدن به کربلا در این فراق و درد و عزا گریه می کنیم آب حیات نام حسین است و کربلا ما تشنگان آب بقا گریه می کنیم باید که بُرد شکوه ی دل را به پیش او باید که گفت ما به جلا گریه می کنیم «یاسر» بهشت صحن و سرای وی است و ما دور از حسین و صحن و سرا گریه می کنیم ** محمود تاری «یاسر»
⛅️ﺷﺮﻁ ﺗﺤﻘﻖ ﻇﻬﻮﺭ⛅️ 🔺 ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺣﻘﯿﻘﯽ، ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﻃﻬﺎﺭﺕ ﻣﺜﻠﺚ ﻭﺟﻮﺩﯼ 🔺 👈آیت ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽ ﺗﻤﺜﯿﻞ ﺯﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ : ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻘﺪّﺱ ﺁﻗﺎﺟﺎﻧﻤﺎﻥ،ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺠّﺖ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﺍﻟﻤﻬﺪﯼ عجل الله، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻣﻬﺮﻩ ﺍﻟﻬﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺑﺸﺮ، ﻣﻮﻗﻌﯽ ﻇﻬﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻣﺤﺒّﯿﻦ، ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﮑﺸﻨﺪ . 👇 ﺑﻌﺪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ: ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﻫﻤﻪ ﺭﺫﺍﺋﻞ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻗﺪﻭﻡ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ. ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻧﮑﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﮑﺮ ﻭ ﻋﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ . ❗️ﭘﺲ ﺍﺗّﻔﺎﻗﺎً ﺁﻥﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﻼﻕ ﺭﺷﺪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻨﺘﻈﺮﯾﻦ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﺭﺫﺍﺋﻞ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺻﻼً ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﮐﺸﺪ. ❗️ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﮐﺸﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺫﺍﺋﻞ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺧﺼﻮﺹ ﻣﺜﻠّﺚ ﻭﺟﻮﺩﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ. 👀👂👄ﻣﺜﻠّﺚ ﻭﺟﻮﺩﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﭼﺸﻢ، ﮔﻮﺵ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻠّﺚ ﻭﺟﻮﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺭﺫﺍﺋﻞ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﺪ . 👇 👀ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻢ ﻧﺒﯿﻨﺪ، ﺟﺰ ﺧﺪﺍ. ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻢ، ﮔﻨﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﭼﺸﻢ ﮔﻨﺎﻩﺑﯿﻦ، ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﯿﻦ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. ﻣﮕﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﮑﻨﺪ، ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺒﯿﻨﺪ؟ ! ﮔﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﺳﺨﻦ ﺍﻏﯿﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﺳﺨﻦ ﯾﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﻨﯿﺪ . ﺍﺻﻼً ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﺎﺭ ﺍﻭ، ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻏﯿﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ، ﯾﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﻓﻘﻂ ﺳﺨﻦ ﯾﺎﺭ ﻣﯽﺷﻨﻮﺩ ﻭ ﻻﻏﯿﺮ . ﮔﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻏﯿﺒﺖ، ﺗﻬﻤﺖ،ﻏﻨﺎ ﻭ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽﻫﺎﯼ ﮐﺬﺍ ﻭ ﮐﺬﺍ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺁﻭﺍﯼ ﻣﻠﮑﻮﺗﯽ ‏«ﺃﻧﺎ ﺑﻘﯿّﺔﺍﻟﻠّﻪ‏» ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ . 👈 ﺁﻥ ﮐﺴﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺁﻗﺎﺟﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﻌﺒﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﻨﺪ : ‏«ﺃﻧﺎﺑﻘﯿّﺔﺍﻟﻠّﻪ ‏»؛ ﮐﻪ ﮔﻮﺷﺶ ﺍﺯ ﺭﺫﺍﺋﻞ ﭘﺎﮎ ﺷﻮﺩ. 👄ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ‏« ﯾﺎﺑﻦﺍﻟﺤﺴﻦ‏» ﺑﮕﻮﯾﺪ، ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺳم ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ؛ ﺑﺎﻟﺠﺪ ﺭﻭﺣﺶ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﻨﺪ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﻟﺬّﺕ ﻭ ﻃﻌﻢ ﺷﯿﺮﯾﻦ، ﺍﺳﻢ ﺁﻗﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺶ، ﻣﻨﻘﻠﺐ ‌ ﺷﻮﺩ؛ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ، ﻏﯿﺒﺖ، ﺗﻬﻤﺖ، ﻓﺤﺎﺷﯽ، ﺣﺮﻑ ﻟﻐﻮ ﻭ ... ﺑﺎﺯ ﻧﺸﻮﺩ. ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻫﺎﻥ، ﻟﻘﻤﻪ ﺷﺒﻬﻪﻧﺎﮎ ‏( ﻧﻪ ﻟﻘﻤﻪ ﺣﺮﺍﻡ ‏) ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻄﻦ ﻭ ﺟﻮﻓﺶ ﻧﮕﺮﺩﺩ. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ قدمها ی اربعینی
بسم الله الرحمن الرحیم ⚫️با تسلیت ایام سوگواری خداوند در قرآن درباره شفایافتن چشم حضرت یعقوب علیه السلام بوسیله پیراهن یوسف علیه السلام می فرماید: «فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِیراً: پس چون مژده رسان آمد، آن پیراهن را بر چهره او انداخت؛ پس بینا گردید.(آیه 96 یوسف) هر چیزى که در این عالم ، شرافت پیدا مى‏کند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و یا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است که به آن شرافت و برکت داده است . خاک کربلا قطعه‏اى از بهشت است که خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یک فداکار در راه دین که تمام هستى خود را فدا کرده ، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده است . ✔️در روایات فضایل فراوانی برای امام حسین علیه السلام ذکر شده است که برخی را عرض می کنیم: 1. برداشتن حجاب هفتگانه: امام صادق علیه السلام مى ‏فرماید: «همانا سجود بر تربت حسین علیه السلام حجابهاى هفتگانه را پاره مى کند(کافی،ج 4 ،ص 588) مراد از «حجاب» در کتاب و سنت ، همان حجابهایى است که بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى سازد. 2. ثواب تسبیح گفتن حتی بدون ذکر گفتن: امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «هر کس تسبیح تربت امام حسین علیه السلام را در دست گیرد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر براى او نوشته مى‏شود». (بحار، ج 44 ،ص 280) و امام صادق علیه السلام فرمود: «یک ذکر یا استغفار که با تسبیح تربت حسین علیه السلام گفته شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود»( من لایحضره الفقیه ،ج 1 ، ص 268) 3. شفا یافتن: فردی از امام صادق علیه السلام سوال کرد: چگونه است که فردى از خاک قبر امام حسین علیه السلام برمى دارد و از آن سود مى برد، ولى فرد دیگرى از آن برمى دارد و بهره اى نمى برد؟ جواب فرمود: «نه والله، هر کس که از آن خاک بردارد و اعتقاد داشته باشد که به او نفع مى بخشد، البتّه بهره مند مى شود»( کامل الزیارات، ص 278) البته احتیاط آن است که مقدار تربت خورده شده، بیش از یک عدس نباشد. https://eitaa.com/fatemi5/1895