eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (نهم) 9️⃣ 🔻 خلسگی و نشئگی از راه مصرف مواد مخدر و مشروبات مسکر 🔷 راه دیگری که شمن برای نشئه شدن از آن استفاده می کند، نوشیدن مشروبات مسکر، خوردن گیاهان مخدر و توهم زا یا استنشاق دود آنهاست. 🔶 این مواد از گیاهان مخدر، چون پیوت و تاتوره تا سیگار، تریاک، حشیش، بنگ و مشروب های مسکر چون « هااومه » را شامل می شد. 🔷 سوزاندن دانه های شاهدانه ( بنگ ) و استنشاق دود آن، حل کردن آن در مشروب ( هااومه ) [ هَئومه ، haoma ] و نوشیدن آن از راه های بسیار معمول برای تخدیر و نشئگی در میان شمن هاست. 🔶 کارلوس کاستاندا در شرح اعمال و رفتار مراد خود « دون خوان » به برخی از مواد مخدر مورد استفاده ی شمن ها اشاره می کند: « دون خوان، جداگانه و در مواقع مختلف، سه نوع گیاه توهم زا به کار می برد: پیوت، علف جیمسون ( داتوره یا تاتوره ) و هومیتو که یک نوع قارچ اروپایی است. سرخ پوستان آمریکایی، ویژگی های توهم زایی این سه نوع گیاه را شناخته بودند. 🔷 این گیاهان به دلیل ویژگی هایشان به طور گسترده ای برای خوشی، مداوا، افسونگری (سحر) و به دست آوردن حالت خلسه مورد استفاده بوده است.» ( تعلیمات دون خوان ، ص 13 ) این راه، یعنی بهره گیری از مواد توهم زا و مخدر، گاه تنها راه رسیدن به نشئه بوده است. 🔶 سخنان دون خوان، شمن مکزیکی، در پاسخ به سؤال « کاستاندا » که « چرا باید آدم از دود استفاده کند❓چرا انسان نمی تواند فقط به کمک خود دیدن را بیاموزد❓» برای اثبات این مسئله بسیار قابل توجه است: « نه این بس نیست. دیدن آسان نیست و تنها دود است که می تواند به تو آن شتابی را ارزانی دارد که برای درک لمحه ای از این جهان گذران به آن نیازمندی. در غیر این صورت، تو فقط نگاه خواهی کرد.» ( حقیقتی دیگر ، ص 125 - 126 ) 🔷 گویا کاهنان معابد بودایی نیز، از اعمال و افکار شمن ها متأثر بوده اند، چنان که در افسانه ها آمده، کاهن معبد دلف قبل از پیشگویی سه روز، روزه می گرفت. بعد قدری خرزهره می جوید و بالای سه پایه ای که در زیر آن تدخین می شد، قرار می گرفت و وقتی هیجان ناشی از دخان بر او چیره می شد، بدنش به لرزه می افتاد و پاسخ های نامفهوم می داد که پرسش کننده بایست آن ها را تأویل می کرد. (ر.ک: سلسله های صوفیه ایران ، ص 88 ) 🔶 در برخی از نقاط، شمن ها برای رسیدن به خلسه از ترکیب رقص و مواد مخدر بهره می گیرند، مراسمی که بی شباهت به سماع برخی از صوفیان و گاه برخی کرامات نمایی مانند طی الارض ادعایی و تصنعی برخی صوفی نمایان نیست. 🔷 مثلاً درباره ی آیین شمنان در آمریکای جنوبی آمده است: « شمنان برای تماس با دنیای فوق طبیعی به خلسه می روند و در خلال آن یا روح خود را به آسمان می فرستند و یا ارواح را فرا می خوانند که در این کار، وی را کمک کنند. 🔶 شمن بانو برای دستیابی به عالم خلسه، وسیله ای را به کار می گیرد. رقص یا در واقع حرکت دست ها که با همراهی جغجغه صورت می گیرد. وی در حال رقص، شمن بانوی سماوی را خطاب قرار می دهد و از آن ها می خواهد که به او یاری رسانند. وقتی به حالی رسید که نزدیک بود بی هوش بر زمین افتد، دست هایش را بلند می کند و به دور خود می چرخد. 🔷 مردی جلو می رود که نگذارد بر زمین افتد. سرخ پوست دیگری نیز شتابان می آید و رقصی را اجرا می کند که هدفش به خود آوردن شمن است. خلسه، با تاب خوردن در بالای نردبان مقدس به دست می آید. ♦️ در خلال مراسم از تنباکو استفاده ی فراوانی می شود. پکی میزند و دودش را به سوی آسمان به سوی پروردگار می فرستد و می گوید من این دود را به تو پیشکش می کنم.» ( معرفی آیین شمنی در آمریکای جنوبی ، ص 159 - 160 ) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (دهم) 🔟 ♦️ در میان کارییب های گینه هلند، کارآموزان شمنی به شکل فزاینده ای با عصاره ی تنباکو و سیگار که تقریباً بی وقفه دود کرده می شود، مسموم می شوند. 🔷 آموزش دهندگان، بدن آنان را هر غروب با مایعی سرخ ماساژ می دهند. نو ایمانان، در حالی به درس های استاد گوش می سپارند که چشمانشان با فلفل گینه قبلاً به دقت ماساژ داده شده است، در آخر به نوبت، روی طناب های محکمی در ارتفاعات مختلف می رقصند یا از آن ها با دست آویزان شده، در هوا تاب میخورند. 🔶 سرانجام، روی سکویی که از سقف کلبه ای توسط چند طناب به هم پیچیده آویزان است، می رقصند و با باز شدن پیچ های طناب که با سرعت بیشتری می چرخد، به حالت خلسه دست می یابند.» ( اسطوره، رؤیا، راز، ص 83 ) 🔷 این حرکات را نیز می توان با برخی ریاضت های صوفیان چون « هفت من نمک در چشم کردن برای بیدار ماندن و یا خود را از درخت آویزان کردن » مقایسه کرد. (ر.ک: تذکرة الاولیا، 2 / 164 و 329 ) 🔶 خلسگی و نشئگی از منظر شمن ها، نشانه ای برای تولد دوباره نیز محسوب می شود. « ویلبرت از زبان G-dole، محقق آلمانی که خود ناظر یک مرگ شعائری - واقعی در بین شمن های تنباکو از قبیله کوئیکور و آمریکای جنوبی بوده است، چنین شرح می دهد که: 🔷 شمنی به نام مسته (meste) برای اجرای شعائر مرگ و تولد مجدد در نشستی، با پُک های عمیق به کشیدن سیگارهای برگ مخصوص 25 سانتی متری می پردازد و هنوز یکی تمام نشده، سیگار بعدی را به او تسلیم می کنند. کم کم حال خمودی به او دست می دهد. 🔶 پس از چند دقیقه، پای راست او شروع به لرزیدن می کند و سپس پای چپش منقبض می شود. ناله هایی از درد برمی آورد و تنفس او سخت می گردد. او تا جایی به کشیدن سیگار ادامه می دهد که حالتی شبیه سکته به او دست می دهد و ناگهان به حالت مرگ درآمده، دست هایش به اطراف آویزان و پاهایش خشک می شود. 🔷 در این لحظه، کنده چوبی را که بر آن نشسته بود از زیرش می کشند و سه مرد بدن او را که خشک شده است، افقی نگه می دارند. او تقریباً 15 دقیقه در حال غش باقی می ماند. بالاخره دوباره اعضایش به آهستگی به حرکت درمی آیند و پس از چند دقیقه، مژه هایش تکان می خورد و به جنباندن اعضای خود می پردازد و نفس عمیق می کشد. 🔶 عاقبت چشم های خود را می مالد و سرش را چند بار می خاراند و به نحوی به اطراف می نگرد که گویی به چیزی گوش می دهد. در این حال کمک هایش، دست های او را می مالند و سیگارهایش را آتش کرده، خود می کشند و بر بدن او به آرامی فوت می کنند. 🔷 در برخی از این نشست ها، نوآموز به رقصیدن می پردازد و مددکاران دائماً دود سیگار بر او می دمند تا جایی که بر زمین افتاده و بی هوش می شود. در این حال، شمن رهنما و استاد به وسیله ی قیفی، جامی از عصاره ی تنباکو در حلق او می ریزد که به نوآموز حال قی دست می دهد و خون استفراغ می کند. 🔶 این آداب روزها به طول می انجامد. گاهی در حال خلسه به وسیله ی غولی بلعیده می شود و در شکم غول به سفر می پردازد که آن را سفر میستیک ( عرفانی ) می نامند. نوآموز در این سفر متحول می شود و وقتی که به هوش می آید، گویند به حیات دوباره دست یافته است.» ( عرفان، ص 35 ) 🔷 خلسگی از راه مواد مخدر، در عالم صوفیه نیز سابقه ی طولانی دارد. به دلیل اهمیت تأثر تصوف از روش یاد شده در آیین شمنی، شایسته است به این موضوع با حساسیت ویژه ای توجه کرد. 🔶 اساساً تشرف به عالم عرفان بدون مایه های عمیق معرفتی و پشتوانه های عظیم شریعتی و ریاضت معنوی ( spirituelles disciplines ) بس خطرناک و گمراه کننده است. روشن است هر فرقه و نحله ای که ادعای عرفان و تصوف دارد، باید با این عیار محک زده شود. ♦️ اما افسوس که در برابر عرفان اصیل و ناب، همواره عرفان دروغین و صوفی گری حیله گرانه مورد توجه بیشتر مردم بوده است. یکی از جلوه ها و آفت های وارد شده در تصوف، استعمال مواد مخدر برای بروز خلسه های به ظاهر عرفانی و جذبه های صوفیانه است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
آدم ربایی بیگانگان فضایی واقعیت یا تخیل 👽🛸🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
اعتراف ناسا به وجود پورتال‌های زمینی 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@ferghe_mavara 🎥 مستند ( 10 قسمتی ) : آخرین روزهای نازی ها روایت بازماندگان ارتش نازی 🔺 قسمت (اول) 1️⃣ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (یازدهم) 1️⃣1️⃣ 🔻زرین کوب می نویسد: 🔷 « [ برخی از ] صوفیه برای تحریک اعصاب و نیل به حالی که از آن تعبیر به بی خودی می کنند، گاه به مواد تخدیرکننده یا سکرانگیز متوسل می شده اند. شاذلیه، با قهوه به تحریک اعصاب می پرداخته اند و گویند شاذلی، مخترع شربت قهوه بوده است. 🔶 بعضی دیگر، به بنگ و چرس می پرداخته اند و برخی هم دست به شراب می زده اند و از این همه ، قصدشان رهایی از خود و خودی بوده است با وسایل مصنوعی.» ( ارزش میراث صوفیه ، ص 94 ) 🔻 بعضی دیگر از صوفیان نیز برای رسیدن به بی خودی، همچون شمن ها، افیون و یا بنگ و دیگر مخدرات را در مسکرات می ریخته و می نوشیده اند. ابیات زیر خود گویای این ادعاست: 🔹 ساقی اندر قدحم باز می گلگون کرد 🔸 در می کهنه ی دیرینه ی ما افیون کرد 🔷 (دیوان حافظ ، 1345 ، ص 125 ) 🔸 از آن افیون که ساقی در می افکند 🔹 حریفان را نه سر ماند نه دستار 🔶 ( همان ، ص 125 ) 🔷 علامه طباطبایی نیز، تلاش صوفی نماها برای رسیدن به مقام فنا را این گونه توصیف می کند: « صوفیه براى سیر و سلوک، آداب و رسوم خاصى را که در شریعت وجود نداشت، به وجود آوردند و راه هاى جدیدى را پیوسته به آن افزودند و شرع را کنار گذاشتند. تا این که به جایى رسیدند که شریعت را در یک طرف دیگر قرار دادند و در محرمات غوطه ور شدند و واجبات را ترک کردند و در نهایت ، به تکدى گری و استعمال بنگ و افیون روی آوردند. این حالت، آخرین حالت تصوف است که مقام فنا نامیده مى شود.» ( تفسیر المیزان ، 5 / 282) 🔶 گرچه برخی از محققان بر این باورند که اولین بار « خوردن افیون برای کسب لذت و به شکل اعتیاد، ظاهراً از قرون اول هجری با حمله ی عرب، از مصر و عربستان به ایران آمده و سابق بر آن فقط به عنوان تسکین دهنده ی درد پا و از جمله تریاق و پادزهر بوده است.» ( افیون در ادب فارسی ، ص 315 ) 🔷 سابقه ی استفاده از افیون برای ایجاد نشئگی به قبل از ورود اعراب به ایران و روزگار زرتشت برمی گردد که بی شک رد پای اعمال و افکار شمن ها در آن دیده می شود. چنانکه زرتشت « کوشا و جدی به شدت تمام با آداب مذهب قدیم ایرانیان، چون شعائر پرستش میترا، قربانی خونین و خوردن گوشت قربانی و به خصوص نشئه و خلسه به وسیله ی مصرف هااومه، به مخالفت پرداخت.» ( اسطوره، رؤیا، راز، ص 102 - 103 ) 🔶 الیاده، ضمن شرحی از ارداویراف و سفر توهمی او به آسمان، بیان می کند که ارداویراف به وسیله ی خوردن معجون بنگ به خواب رفته و با معراج روح، خدا را ملاقات کرده است. وی با اشاره به انتشار کلمه ی بنگ در بسیاری از زبان های آسیای مرکزی که شمن ها با آن ها سر و کار دارند، مانند pongo , pango , pang , panga و...، نتیجه می گیرد که در دین زرتشت آثار مذهب شمنی دیده می شود و دراویش ایران دنباله رو آنها بوده اند. ( همان، ص 102 و شمنیسم، ص 585 - 588 ) 🔷 نشانه ی دیگری از رواج مرام شمنیستی در ایران قبل از اسلام، آداب مراسم « نیایش آتش » در آیین زرتشتی است که بی شباهت به استفاده از گیاهان مخدر در آیین شمنیسم نیست. 🔶 در این مراسم، مهرپرستان هنگام قربانی برای خدایان، خود را با « هوم » ( HOMA ) سرمست می کردند و آن مشروبی بود که از فشرده ی گیاهی به همین نام به دست می آمد و پس از مخلوط شدن با شیر نثار می گشت. در حقیقت، هوم به علت نقشی که در ایجاد جذبه ی مذهبی داشت، پرستش می شد. ( ر.ک: ایران در زمان ساسانیان، ص 117 ) 🔷 الیاده، شمن های ایرانی را که قبل از زرتشت در ایران سکونت داشتند، آغازگران استعمال بنگ و حشیش می داند و معتقد است که « اهمیت از خود بی خودشدگی که از بنگ طلب می شود، به واسطه ی انتشار گسترده ی این واژه ی ایرانی در سراسر آسیای مرکزی تأیید می شود. 🔶 در تعدادی از زبان های اوگری، واژه ی ایرانی بنگ، بنگا، هم برای نامیدن قارچ « آگاریکوس مسکاریوس » - که به طور بارزی شمنی است و به عنوان طریقه ی مستی پیش از جلسه ی احضار ارواح یا در طی آن مورد استفاده قرار می گیرد - و هم برای مستی به کار می رود.» ( شمنیسم ، ص 587 ) 🔷 گرچه با ورود اسلام و در ابتدای قرون اسلامی - به ویژه در میان عرفای اولیه - نشانه ای از استعمال این روش دیده نشده است، به مرور و با دور شدن تدریجی صوفیه از اصول اولیه و انحراف از جاده ی حق و صداقت، به ویژه آنگاه که مستعد دست یافتن به آن ( خلسه ) از طریق حقیقی نبودند، رواج دگرباره می یابد. ♦️ الیاده نیز در این باره معتقد است: « نفوذ مواد مخدر ( حشیش ، شیره ی خشخاش ) در برخی از فرقه های عرفانی ایرانی از قرن دوازدهم میلادی به بعد قابل تشخیص است.» (همان ، ص 589 ) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (دوازدهم) 2️⃣1️⃣ 🔻 توصیفاتی که در آثار ادبی فارسی از مخدرات صوفیان شده است، می تواند گواه روشنی بر گستره ی کاربرد آن در مکتب تصوف باشد. ( افیون در ادب فارسی، ص 313 - 332 ؛ همچنین لغت نامه دهخدا ، ذیل واژه ی شمن ) 🔹 آن صوفی طبل خواره ی منگ 🔸 از بنگ وساوس و هوی دنگ 🔹 بدکاره و پرخور و فضولی 🔸 شطاح و مباحی و حلولی 🔹 همچون خرک علف چریده 🔸 مستک شده و ز جا پریده 🔹 دستک زن و پایکوب و رقصان 🔸 دعوی بکند ز عشق یزدان 🔷 ( ر.ک: تمدن ایرانی در قرن چهارم هجری ، ص 326 ) 🔻 حتی در یکی از رباعیات منسوب به حافظ شیرازی به کنایه و با رندی، به استعمال حشیش ( حبه ی خضرا ) در بین صوفیه برای ایجاد مستی و خلسگی، اشاره شده است: 🔹 زان حبه ی خضرا خور، کز روی سبک روحی 🔸 هر کو بخورد یک جو، بر سیخ زند سی مرغ 🔹 زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد 🔸 یک ذره و صد مستی، یک دانه و صد سیمرغ 🔷 (دیوان حافظ ، 1384 ، ص 328 ) 🔻 دیوان سیبک نیشابوری ( متوفی 852 ) نقیضه پرداز برجسته ی قرن نهم، که دفتر شعرش را حتی به مناسبت حشیش به « دیوان اسراری » نامگذاری کرده، نیز سرشار از این اشارات است: 🔹 گرت خضری شود رهبر به غار عاشقان یارا 🔸 به شهر سبز ما بینی سمرقند و بخارا را 🔹 بیا تجدیدکن صوفی که بی این سبزه برگی نیست 🔸 کنار آب رکناباد و گلگشت مصلا را 🔹 به کسب اشتها مستعجلان غمزه ی ساقی 🔸 چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را 🔹 مکن اسرار خالص را به قند و زعفران معجون 🔸 به رنگ و بوی و خال و خط چه حاجت روی زیبا را 🔹 نه تنها دختر رز شد ز فکر سبز ما رسوا 🔸 که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را 🔹 چو سبز از سفره بگشادی مترس از امتلا صوفی 🔸 که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را 🔹 گه دندان زدن بیتی بخوان از شعر اسراری 🔸 که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را 🔷 ( تاریخ قلندریه ، ص 435 - 436 ) 🔶 گویا تأثیر مخدرگرایی شمنیسم در قرون گذشته به صوفیه ختم نمی شد و در برخی از نهادهای اجتماعی یا مشارب فکری جامعه نیز نشانه هایی از آن یافت می شد. 🔷 شاید سخنان ابن جوزی در باب فرقه ی اسماعیلیه برای اثبات این تأثیر کافی باشد: « و شیوه ی حسن صبّاح و داعیانش چنین بود که جز گول نادانی را که دست راست و چپ را هم نمی شناسد، دعوت نکنند، و شخصی را که دعوت پذیرفته بود، گردو و عسل و « سیاه دانه » می خوراندند تا دماغش منبسط شود. آنگاه مصائب خاندان رسول الله (ص) بر او فرو خواندند. پس می گفتند ازارقه و خوارج جانبازی می کردند، تو چرا باید در یاری امام، جان دریغ کنی؟ و بدین گونه وی را طعمه ی شمشیر و آماده ی فداکاری می ساختند.» ( تلبیس ابلیس، ص 89 ) 🔻 واقعیت این است که با ورود صوفی نماها به جرگه ی تصوف، کاربرد مخدرات برای دستیابی به حال و جذبه شدت می یابد، برای این که به قول مولانا: 🔹 تا دمی از هوشیاری وارهند 🔸 ننگ خمر و بنگ بر خود می نهند 🔷 (مثنوی ، 6 / 225 ) 🔶 مجوزصوفیه برای مصرف مخدرات این بود که چون در قرآن از حرام بودن مواد مخدر سخنی به میان نیامده، استعمال آن مباح است. اما اغلب صوفیان راستین با این گونه سوء برداشت ها به شدت مخالف بودند. 🔷 در مقالات شمس تبریزی در این باره آمده است: « یاران ما به سبزک گرم می شوند. آن خیال دیو است. خیال فریشته اینجا خود چیزی نیست، خاصه خیال دیو. عین فریشته را خود راضی نباشیم، خاصه خیال فریشته. دیو خود چه باشد، تا خیال دیو بود؟ چرا خود یاران ما را ذوق نباشد از عالم پاک بینهایت ما؟ آن مردم را چنان کند که هیچ فهم نکند، دنگ باشد. 🔶 [شخصی ] اشکال گفت: حرامی خمر در قرآن هست. حرامی سبزک نیست. گفتم : هر آیتی را سببی می شد، آنگه وارد می شد. این سبزک را در عهد پیغامبر نمی خوردند صحابه و اگر نه، هرآیت به قدر حاجت فرو می آمد و به سبب نزول فرو می آمد.» ( مقالات شمس، ص 193 - 194 ) 🔻 خود مولانا نیز با وجود اشاراتی که به حشیش در مثنوی کرده است، همواره خود و فرزندش ( بهاء ولد ) را از آن برحذر می داشت که: « بهاءالدین من حشیش نخورد و هرگز لواطه نکند که عندالله الکریم این هر دو کار، عظیم نامحمود است و ذمیم.» ( ر.ک: مناقب العارفین ، ص 632 - 633 ) در دیوان کبیر او نیز استعمال بنگ و حشیش مذموم دانسته شده است: 🔹 گفتا نشانه هست ولیکن تو خیره ای 🔸 کان کس که بنگ خورد، دهد مغز او دوار 🔹 ز اندیشه و خیال فرو روب سینه را 🔸 سبزک بنه ز دست و نظر کن به سبزه زار ♦️ ( دیوان شمس ، ترجیع بند 15 ) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
توهم نوری یا سراب 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« پتراداکس » یک قطعه الکترونیکی 100000 ساله 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@ferghe_mavara 🎥 مستند ( 10 قسمتی ) : آخرین روزهای نازی ها روایت بازماندگان ارتش نازی 🔺 قسمت (دوم) 2️⃣ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️@ferghe_mavara ▪️ هر گه ، كه نسيم از ره بغداد آيد ▪️ ما را ز حديث عشق و خون‏يادآيد ▪️ اى گُل ، كه به گردن تو غل افكندند ▪️ از صبر تو زنجير به فرياد آيد ◾️ شهادت هفتمين امام معصوم ◾️ حضرت امام موسی کاظم علیه السلام ◾️ بر شيعيان و محبين حضرتش تسليت باد به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (سیزدهم) 3️⃣1️⃣ 🔻 باخرزی در اوراد الاحباب به مخدرگرایی صوفی نماها این گونه اشاره می کند: 🔷 « و اینچه در این وقت به دور و روزگارِ تباه ما می شنوی، از ذکر شاهد و عشاق این سخن پاکان نیست. اینها را قومی فاجر فاسق که به مجرّد دعوی درین راه درآمده اند، نی صورت طاعت و ادب این طایفه دارند و نی حقیقت. 🔶 این طایفه به جهت لقمه ی آماده خانقاه ها و رباط ها یا به جهت دریوزه ی درها و بازارها تا چیزیشان بدهند به لباس این قوم درآمدند. همه ی کاهلان مست اند عاجز، که نه دین دارند و نه همت و نه مروت. 🔷 خود را به زیّ مشایخ و سادات سلوک آراسته اند و جامه ها کوتاه کرده و سماع و بنگ و زندقه و کلمات هذیان از خود استخراج کرده را عبادت و سلوک و روش تصور کرده و از غایت شرّ طویت و بدی عقیدت، طالب بی ریشان شده و عشاق نام کرده و به جهت صحبت ایشان همه روز با یکدیگر درافتاده ... 🔶 و کسانی که موی ها را به قصد، فتیله ساخته اند و بربسته و خود را مؤله نام کرده و در سماع به قصد و اختیار نعره می زنند و شید و دیوانه ساری می کنند و خود را به مجانین الهی تشبیه می کنند و شب ها در خواب بنگ می خسبند.» ( ص 114 - 115 ) 🔷 گرچه آشنایی صوفیه با مخدرات به سال های آغازین تصوف برمی گردد، استفاده از مواد مخدر برای نشئگی و از خود بی خود شدن در میان فرقه های تصوف، بیش از همه به قلندریه منسوب است، فرقه ای که در اثر افراط در اندیشه های ملامتی - که خود جنبشی اصلاح طلب برخاسته از نهاد صوفیه بود - ایجاد شد. 🔶 با وجود این که به عقیده ی نویسندگان صوفی میان ملامتیه و قلندریه تفاوت های بسیاری وجود دارد از جمله : « ملامتی به جمیع فضایل و نوافل تمسّک جوید ولیکن آن را از نظر خلق پنهان دارد و اما قلندریه از حد فرایض درنگذرد و به اخفای اعمال از نظر خلق مقیّد نبود.» ( مصباح الهدایه، ص 121 - 122 ) 🔷 اما افراط ملامتیه در اصول بنیادین خود و بی پروایی در تخریب عادات و تلاش در جهت اخفای خیر و اظهار شر، زمینه های تشکیل قلندریه و اضمحلال ملامتیه را ایجاد کرد. تسامح و تساهل ( رخصت ) در اجرای آداب شریعت و آیین مذهب، اقدام به هر عملی از جمله استعمال بنگ و حشیش را برای قلندریه آسان کرد. 🔶 گرایش به مصرف مواد مخدر در میان قلندریه، همزمان با تأسیس آن فرقه به دست « سید جمال الدین ساوجی » است. شفیعی کدکنی در پیوست کتاب تاریخ قلندریه به نقل از کتاب فسطاط العداله بخش « آیین مزدک و قرمطیان »، به داستانی اشاره می کند که گواه این ادعاست: 🔷 « بدان که مردی بود او را جمال الساوی گفتندی. او از شهر ساوه بود از حدود عراق. این جمال در شیوه ی فقر و درویشی روی به دمشق نهاد به خدمت شیخ عثمان رومی، رفت و از او خرقه پوشید و مدتی در صحبت او بود ... این جمال نتوانست تحمل این روش کردن و با این قوم صحبت داشتن. خاطر او میل به فراغت داشت و زندقه می کرد. 🔶 روزی از ناگاه، راه به گورستان بلال حبشی گرفت و سر و ریش بتراشید و گلیم پاره ای را جولاخی کرد و در گردن انداخت و آنجا منزوی گشت. بعد یک دو روز کودکی امرد شیرازی « گروبد » نام با او پیوست و صحبت اختیار کرد. سر بتراشید و ریش نداشت. به موافقت جمال، ابروی خود بتراشید و آن جایگاه با یکدیگر می بودند و لقمه ای چند به دست می آوردند و سبزک می خوردند و با یکدیگر چنان که ایشان را دل می خواست، می بودند...» ( ص 520 ) 🔻 با گسترش فرقه ی قلندریه، گستره ی کاربرد مخدرات نیز رشد قابل توجهی یافت، به گونه ای که زبانزد عام و خاص و از شاخصه های شناخت قلندریان گردید: 🔹 ماییم بعد از این و غذای قلندری 🔸 هر شام جام باده و هر بامداد بنگ 🔷 ( جامع الالحان ، ص 149 ) 🔻به زعم قلندران، بنگ، وسیله ی تقرب و جذبه ی الهی بود، چنان که در این باره آمده است: ♦️ « ایشان رسوم شریعت ندانند و شریعت را از جمله مقیدات خوانند، طاعت و عبادت به جا نیارند و نماز و روزه نگیرند. نکاح را حرام دانند و تجرّد صوری را واجب و لازم شمارند، اوراد و اذکار را منکر باشند، بنگ بسیار خورند و چرس بسیار کشند، خویش را دیوانه ی خدا می دانند.» ( ریاض السیاحه ، ص 482 ) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (چهاردهم) 4️⃣1️⃣ 🔻 شیخ بهایی درباره ی قلندران آورده است: 🔷 « چون قلندری و جاهلی بنگ کشیده و اشتها بر او مستولی شده و چیز بسیار خورده و عقل و دانش از او زایل شده و از جاده ی خیالات مختلفه او را به هندوستان برد و بر تخت و پیل سوار شده، بزرگی و شوکت های خیالیه بیند و در اثر بخار معده و تأثیر کیف بنگ، وسوسه ی شیطان از قبیل مکر و تزویر و چیزهای دیگر در خیال او صورت می بندد. 🔶 چون قلندران نادان جاهل چنان دیده اند، لهذا تخم شجره ملعون را جزء اعظم و حب الاسرار نامیده اند.» ( دیوان شیخ بهایی ، ص 234 235 ) 🔻 این ویژگی در زمان صفویه و سپس دوره ی قاجاریه به اوج خود می رسد، چنان که درویش مسلکانی چون صائب تبریزی را نیز اسیر خود نمود: 🔹 صائب، آن فیضی که مخموران نیابند از شراب 🔸 در طلوع نشئت تریاک می یابیم ما 🔷 ( دیوان صائب ، ص 97 ) 🔶 در دبستان مذاهب نیز از گروهی شبه قلندر نام برده شده که در هند به سر می بردند و خود را مسلمان و صوفی معرفی می کردند با این اوصاف که « زنجیر در سر و گردن خود پیچند و علم سیاه و عمامه ی سیاه با خود دارند و نماز و روزه را ندانند. 🔷 پیوسته پیش آتش نشینند و بنگ خورند و کاملان ایشان در سرمای سخت کابل و کشمیر و امثال آن چیزی نپوشند و بنگ بسیار خورند و هنگام ستایش قوم خودگویند: فلان مدار دو یا سه سیر بنگ می خورد.» ( آیین قلندران ، ص 304 ) 🔶 روش قلندران برای تأیید و توجیه تخدیر خود نیز بی شباهت به آیین شمنیسم نیست. جملات کتاب ریاض السیاحه ( عهد قاجار ) مؤید این مطلب است: 🔷 « گلشاه ، درویشمداری بود و به طریق مداریان عمل می کرد. مدت سی سال پابرهنه سیاحت کرد ... و در موسم تابستان و زمستان برهنه بودی و به جز لنگوته نداشتی و بنگ بسیار خوردی و حشیش بی حد کشیدی و به چیزی مقید نبودی. روزی فقیری از وی پرسید که چرس چیست❓ 🔶 گفت: خاموش که از اسرار است و هرکه فاش کند، مستوجب دار... نبینی اهل اسرار او را نام نبردند و به کنایه کشم گویند❓فقیر دگرباره پرسید : بنگ چه باشد❓ 🔷 در جواب گفت: ارباب ذوق در معرفت او سخنان بسیار گفته اند و دُرّ تحقیقات سفته اند، تو او را ورق الخیال پنداری، اگر از خبر « النظر الی الخضر تزید البصر » خبر داری، بدانی که مراد از خضرا اوست. و زمرّد سوده کنایه از اوست...» ( ص 180 - 181 ) 🔻همین گرایش افراطی قلندران به استعمال مواد مخدر بهترین بهانه برای تحقیر و تمسخر آنان و در نهایت انحطاط آنان شد: 🔹 در تکیه قلندران چو بنگم دادند 🔸 در کاسه به جای لوت سنگم دادند 🔹 گفتم ز چه روی خاست این خواری ما 🔸 ریشم بگرفتند و به چنگم دادند ♦️ ( آیین قلندران ، ص 301 ) به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻 قسمت (پایانی) 5️⃣1️⃣ 🔻 نتیجه گیری 🔷 اندیشه ها و اعمال شمنیستی - که بخش عظیمی از آن از آبشخور اسطوره ها مایه می گیرد - از نخستین نشانه های عرفان نظری و عملی در روزگار نخستین است. اعمال خارق العاده و ماورائی، کهانت و طبابت برای مردم به آن ها نقشی هدایت گرانه و رهبری می داد. 🔶 به همین دلیل در هنگام نقل مکان به مناطق جغرافیایی مختلف، با استقبال رو به رو می شدند و خیلی زود به پایگاه اجتماعی قوی دست می یافتند و غالباً از اعمال و افکارشان استقبال و اقتباس می شد. 🔷 نفوذ مایه های فکری و عملی شمن ها در مشارب و مکاتب دیگر چون تصوف از قدرت اثرگذاری آیین آن ها حکایت می کند. 🔶 الگوبرداری و اقتباس از برخی افکار و اعمال شبه عرفانی آنان برای دست یابی به خلسه - به عنوان مقدمه کهانت و طبابت - برجسته ترین تأثیر شمنیسم در تصوف است. 🔷 با توجه به مستندات مقاله، به احتمال بسیار قوی، صوفیه در سماع و رسیدن به حالات بی خودی از آیین و روش شمنیستی، چون وجدآفرینی و خلسه از طریق رقص و سماع، خوردن مسکرات و استعمال مواد مخدر، گوش سپردن به غنا و ساز و آواز زنان و امردان، غش کردن ( تغاشی ) و... استفاده کرده اند که خود مورد نقد صوفیان حقیقی قرار گرفت. 🔶 توجه و توسل به این کجراهه ها و انحراف ها به ویژه آنگاه که رسیدن به واقعه و مشاهده از طریق اعمال شرعی دشوار و ناممکن می نمود و یا صوفی خود را مستعد دستیابی به آن نمی دید، بروز و ظهور بیشتری داشت. 🔷 لذا این پشمینه پوشان صوری به پیروی از شمن ها که خلسگی را لازمه ی اعمال کهانت، طباطبت و ساحری، و آن را نماد و نشانه ای از تولدی دوباره، کسب معرفت و مشاهده می دانستند، به رقاصی و تخدیر متوسل شدند، باشد که به زعم خود در پرتو آن اعمال، به وجد و معرفت و سرانجام، فنای عرفانی دست یابند و یکشبه ره صد ساله را طی کنند، اقتباسی که بیشتر موجبات تخریب و انحطاط آنان را فراهم نمود. 🔶 تأثیر روش های شمنیستی محدود به صوفی نمایان نماند، بلکه گاه دامن برخی از صوفیان بزرگ را نیز گرفت و آنان را به ریاضت هایی کج راهانه چون ده من نمک در چشم کردن برای تهجّد و خود را از درخت آویختن کشاند، ریاضت هایی که شباهت بسیار معناداری با برخی از رفتارهای شمنیستی در آیین خلسه دارد. 🔷 آسانی روش های شمنی برای دستیابی به جذبه و خلسه در برابر روش های شرعی که « صمت و صوم و سهر و عزلت و ذکر به دوام » می طلبد و طبیعتاً در درازمدت به دست می آید، بیش از همه، صوفی نمایان و پیروان فرقه های صوفیه چون صوفیانِ قلندریه را گرفتار و معتاد کرد، به گونه ای که نه تنها آن روش ها را مذموم نمی دانستند، بلکه آنها را مایه ی بقا و کسب معرفت و فنا می شمردند و بدان افتخار می کردند. ♦️ مطالعات عرفاني(مجله علمي پژوهشي) نویسندگان : ناصر نیکوبخت و سید علی قاسم زاده به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا حیات می تواند یک شروع تصادفی داشته باشد ❓🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
سلاح های الکتریکی باستانی 🔺 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@ferghe_mavara 🎥 مستند ( 10 قسمتی ) : آخرین روزهای نازی ها روایت بازماندگان ارتش نازی 🔺 قسمت (سوم) 3️⃣ به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
▪️@ferghe_mavara ▪️ امشب رضا ز سوز جگر گریه می کند ▪️ مانند سیل ز ابر بصر گریه می کند ▪️ تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم ▪️ از داغ جانگداز پدر گریه مى ‏کند ◾️ شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهی کوتاه به عرفانهای کاذب هندی 🕉☯️☸️🔻 قسمت (اول) 1️⃣ ♦️ عرفان‌‏های هندی در یک دسته‏‌بندی به عرفان‌‏های باستانی و عرفان‌‏های جدید تقسیم می‏‌شود. 🔷 در میان عرفان‌‏های باستانی آیین ودا، برهمنیسم، جین، بودا و منتره قابل ذکر هستند. ♦️ آیین‌‏های عرفانی نوظهور هندی نیز شامل انواع یوگا، اشو، سای‌‏بابا، رام الله، کریشنا مورتی، یوگاناندا، و دالایی لاما می‌‏شود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
نگاهی کوتاه به عرفانهای کاذب هندی 🕉☯️☸️🔻 قسمت (دوم) 2️⃣ 🔻 یوگا 🔷 یوگا هرچند دارای سابقه هزاران سالانه است، به جهت رویکرد جدید و بازتولید نوین آن، می‌‏تواند مورد مداقه قرار گیرد. 🔻 سیستم معنوی یوگا دارای انواع گوناگونی است: 🔶 منتره یوگا مربوط به راهبه‌‏هایی است که در معبدهای تبتی به خواندن اوراد مشغول هستند. اساس این شبه‏‌آیین‏ بر بصیرت و آگاهی درونی است که با بیان اصوات و کلمات به دست می‌‏آید. 🔷 کرمه یوگا بر اساس تفکر شکل گرفته است. بر اساس این تفکر آرامش و سکوت و نیز بی‏‌برنامگی و بی‏‌نظمی، مهم‏‌ترین راه‏‌های کسب معنویّت است. 🔶 بهکتی یوگا به تمرکز بر مفهوم ماورایی تکیه دارد و برخی به اشتباه آن را یوگای عبادت می‌‏خوانند درحالی که از عبادت در آن خبری نیست. 🔷 در یوگای پاتانچلی هشت مرحله شمرده شده است که یوگیست باید یک به یک آن‌‏ها را طی کند. 🔶 در سیستم یوگا برای کالبد انسان، بدن‏‌ها نادی‌‏ها و چاکراهایی ترسیم می‌‏شود که می‏‌تواند انرژی‌زایی کرده، معنویّت را بارور سازد.[1] 🔻 اشو 🔷 شخصیتی است هندی که گسترش تعالیم خود را مرهون آمریکاست. 🔶 او که هیچ‌‏گاه کتابی ننوشت بیش از هفت‌‏هزار سخنرانی داشت. تمام تعالیم او در این سخنرانی‌‏ها بیان شده‏‌اند. 🔷 او دارای شخصیتی شهوت‌ران، متکبر و مغرور بود و خود را هم‏‌طراز و یا بالاتر از مسیح می‌‏دانست. 🔶 اصول اصلی تعالیم او را عشق، سم بودن نفس، نفی ذهن، درون‌‏گرایی، مراقبه و چاکراها تشکیل می‌‏دهند. 🔷 او از مسیر این تعالیم‏ به رابطۀ مرد و زن پل زد و توانست آزادی جنسی را در اردوگاهش رواج دهد. بسیاری علت اخراج او را از آمریکا مسائل جنسی و فسادهای اخلاقی وی می‌‏دانند. 🔶 این مشکلات و مشکلات دیگر باعث شد تا بیست و یک کشور جهان از پذیرش وی سر باز زنند و او به ناچار به هندوستان برگردد.[2] 🔷 دربارۀ علت مرگ او نیز اختلافاتی وجود دارد. او خود تلاش می‏‌کند تا علت مرگش را سرطان استخوان معرّفی کند، اما علایم بیماری او بیش‏تر شبیه به بیماری‏‌هایی چون ایدز بود تا سرطان.[3] ♦️ خدا در تعالیم او جای ویژه‌‏ای ندارد و هراز گاهی به نوعی با موضوع خداشناسی برخورد می‌‏کند. گاهی خدا در نظر او یک تجربۀ ساده است.[4] گاهی بحث درباره خدا را بی‌مفهوم می‌‏پندارد[5] و گاهی نیز به خود خدایی دست می‏‌یازد.[6] به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻