خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻
قسمت (یازدهم) 1️⃣1️⃣
🔻زرین کوب می نویسد:
🔷 « [ برخی از ] صوفیه برای تحریک اعصاب و نیل به حالی که از آن تعبیر به بی خودی می کنند، گاه به مواد تخدیرکننده یا سکرانگیز متوسل می شده اند. شاذلیه، با قهوه به تحریک اعصاب می پرداخته اند و گویند شاذلی، مخترع شربت قهوه بوده است.
🔶 بعضی دیگر، به بنگ و چرس می پرداخته اند و برخی هم دست به شراب می زده اند و از این همه ، قصدشان رهایی از خود و خودی بوده است با وسایل مصنوعی.» ( ارزش میراث صوفیه ، ص 94 )
🔻 بعضی دیگر از صوفیان نیز برای رسیدن به بی خودی، همچون شمن ها، افیون و یا بنگ و دیگر مخدرات را در مسکرات می ریخته و می نوشیده اند. ابیات زیر خود گویای این ادعاست:
🔹 ساقی اندر قدحم باز می گلگون کرد
🔸 در می کهنه ی دیرینه ی ما افیون کرد
🔷 (دیوان حافظ ، 1345 ، ص 125 )
🔸 از آن افیون که ساقی در می افکند
🔹 حریفان را نه سر ماند نه دستار
🔶 ( همان ، ص 125 )
🔷 علامه طباطبایی نیز، تلاش صوفی نماها برای رسیدن به مقام فنا را این گونه توصیف می کند: « صوفیه براى سیر و سلوک، آداب و رسوم خاصى را که در شریعت وجود نداشت، به وجود آوردند و راه هاى جدیدى را پیوسته به آن افزودند و شرع را کنار گذاشتند. تا این که به جایى رسیدند که شریعت را در یک طرف دیگر قرار دادند و در محرمات غوطه ور شدند و واجبات را ترک کردند و در نهایت ، به تکدى گری و استعمال بنگ و افیون روی آوردند. این حالت، آخرین حالت تصوف است که مقام فنا نامیده مى شود.» ( تفسیر المیزان ، 5 / 282)
🔶 گرچه برخی از محققان بر این باورند که اولین بار « خوردن افیون برای کسب لذت و به شکل اعتیاد، ظاهراً از قرون اول هجری با حمله ی عرب، از مصر و عربستان به ایران آمده و سابق بر آن فقط به عنوان تسکین دهنده ی درد پا و از جمله تریاق و پادزهر بوده است.» ( افیون در ادب فارسی ، ص 315 )
🔷 سابقه ی استفاده از افیون برای ایجاد نشئگی به قبل از ورود اعراب به ایران و روزگار زرتشت برمی گردد که بی شک رد پای اعمال و افکار شمن ها در آن دیده می شود. چنانکه زرتشت « کوشا و جدی به شدت تمام با آداب مذهب قدیم ایرانیان، چون شعائر پرستش میترا، قربانی خونین و خوردن گوشت قربانی و به خصوص نشئه و خلسه به وسیله ی مصرف هااومه، به مخالفت پرداخت.» ( اسطوره، رؤیا، راز، ص 102 - 103 )
🔶 الیاده، ضمن شرحی از ارداویراف و سفر توهمی او به آسمان، بیان می کند که ارداویراف به وسیله ی خوردن معجون بنگ به خواب رفته و با معراج روح، خدا را ملاقات کرده است. وی با اشاره به انتشار کلمه ی بنگ در بسیاری از زبان های آسیای مرکزی که شمن ها با آن ها سر و کار دارند، مانند pongo , pango , pang , panga و...، نتیجه می گیرد که در دین زرتشت آثار مذهب شمنی دیده می شود و دراویش ایران دنباله رو آنها بوده اند. ( همان، ص 102 و شمنیسم، ص 585 - 588 )
🔷 نشانه ی دیگری از رواج مرام شمنیستی در ایران قبل از اسلام، آداب مراسم « نیایش آتش » در آیین زرتشتی است که بی شباهت به استفاده از گیاهان مخدر در آیین شمنیسم نیست.
🔶 در این مراسم، مهرپرستان هنگام قربانی برای خدایان، خود را با « هوم » ( HOMA ) سرمست می کردند و آن مشروبی بود که از فشرده ی گیاهی به همین نام به دست می آمد و پس از مخلوط شدن با شیر نثار می گشت. در حقیقت، هوم به علت نقشی که در ایجاد جذبه ی مذهبی داشت، پرستش می شد. ( ر.ک: ایران در زمان ساسانیان، ص 117 )
🔷 الیاده، شمن های ایرانی را که قبل از زرتشت در ایران سکونت داشتند، آغازگران استعمال بنگ و حشیش می داند و معتقد است که « اهمیت از خود بی خودشدگی که از بنگ طلب می شود، به واسطه ی انتشار گسترده ی این واژه ی ایرانی در سراسر آسیای مرکزی تأیید می شود.
🔶 در تعدادی از زبان های اوگری، واژه ی ایرانی بنگ، بنگا، هم برای نامیدن قارچ « آگاریکوس مسکاریوس » - که به طور بارزی شمنی است و به عنوان طریقه ی مستی پیش از جلسه ی احضار ارواح یا در طی آن مورد استفاده قرار می گیرد - و هم برای مستی به کار می رود.» ( شمنیسم ، ص 587 )
🔷 گرچه با ورود اسلام و در ابتدای قرون اسلامی - به ویژه در میان عرفای اولیه - نشانه ای از استعمال این روش دیده نشده است، به مرور و با دور شدن تدریجی صوفیه از اصول اولیه و انحراف از جاده ی حق و صداقت، به ویژه آنگاه که مستعد دست یافتن به آن ( خلسه ) از طریق حقیقی نبودند، رواج دگرباره می یابد.
♦️ الیاده نیز در این باره معتقد است: « نفوذ مواد مخدر ( حشیش ، شیره ی خشخاش ) در برخی از فرقه های عرفانی ایرانی از قرن دوازدهم میلادی به بعد قابل تشخیص است.» (همان ، ص 589 )
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻
قسمت (دوازدهم) 2️⃣1️⃣
🔻 توصیفاتی که در آثار ادبی فارسی از مخدرات صوفیان شده است، می تواند گواه روشنی بر گستره ی کاربرد آن در مکتب تصوف باشد. ( افیون در ادب فارسی، ص 313 - 332 ؛ همچنین لغت نامه دهخدا ، ذیل واژه ی شمن )
🔹 آن صوفی طبل خواره ی منگ
🔸 از بنگ وساوس و هوی دنگ
🔹 بدکاره و پرخور و فضولی
🔸 شطاح و مباحی و حلولی
🔹 همچون خرک علف چریده
🔸 مستک شده و ز جا پریده
🔹 دستک زن و پایکوب و رقصان
🔸 دعوی بکند ز عشق یزدان
🔷 ( ر.ک: تمدن ایرانی در قرن چهارم هجری ، ص 326 )
🔻 حتی در یکی از رباعیات منسوب به حافظ شیرازی به کنایه و با رندی، به استعمال حشیش ( حبه ی خضرا ) در بین صوفیه برای ایجاد مستی و خلسگی، اشاره شده است:
🔹 زان حبه ی خضرا خور، کز روی سبک روحی
🔸 هر کو بخورد یک جو، بر سیخ زند سی مرغ
🔹 زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد
🔸 یک ذره و صد مستی، یک دانه و صد سیمرغ
🔷 (دیوان حافظ ، 1384 ، ص 328 )
🔻 دیوان سیبک نیشابوری ( متوفی 852 ) نقیضه پرداز برجسته ی قرن نهم، که دفتر شعرش را حتی به مناسبت حشیش به « دیوان اسراری » نامگذاری کرده، نیز سرشار از این اشارات است:
🔹 گرت خضری شود رهبر به غار عاشقان یارا
🔸 به شهر سبز ما بینی سمرقند و بخارا را
🔹 بیا تجدیدکن صوفی که بی این سبزه برگی نیست
🔸 کنار آب رکناباد و گلگشت مصلا را
🔹 به کسب اشتها مستعجلان غمزه ی ساقی
🔸 چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
🔹 مکن اسرار خالص را به قند و زعفران معجون
🔸 به رنگ و بوی و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
🔹 نه تنها دختر رز شد ز فکر سبز ما رسوا
🔸 که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را
🔹 چو سبز از سفره بگشادی مترس از امتلا صوفی
🔸 که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
🔹 گه دندان زدن بیتی بخوان از شعر اسراری
🔸 که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
🔷 ( تاریخ قلندریه ، ص 435 - 436 )
🔶 گویا تأثیر مخدرگرایی شمنیسم در قرون گذشته به صوفیه ختم نمی شد و در برخی از نهادهای اجتماعی یا مشارب فکری جامعه نیز نشانه هایی از آن یافت می شد.
🔷 شاید سخنان ابن جوزی در باب فرقه ی اسماعیلیه برای اثبات این تأثیر کافی باشد: « و شیوه ی حسن صبّاح و داعیانش چنین بود که جز گول نادانی را که دست راست و چپ را هم نمی شناسد، دعوت نکنند، و شخصی را که دعوت پذیرفته بود، گردو و عسل و « سیاه دانه » می خوراندند تا دماغش منبسط شود. آنگاه مصائب خاندان رسول الله (ص) بر او فرو خواندند. پس می گفتند ازارقه و خوارج جانبازی می کردند، تو چرا باید در یاری امام، جان دریغ کنی؟ و بدین گونه وی را طعمه ی شمشیر و آماده ی فداکاری می ساختند.» ( تلبیس ابلیس، ص 89 )
🔻 واقعیت این است که با ورود صوفی نماها به جرگه ی تصوف، کاربرد مخدرات برای دستیابی به حال و جذبه شدت می یابد، برای این که به قول مولانا:
🔹 تا دمی از هوشیاری وارهند
🔸 ننگ خمر و بنگ بر خود می نهند
🔷 (مثنوی ، 6 / 225 )
🔶 مجوزصوفیه برای مصرف مخدرات این بود که چون در قرآن از حرام بودن مواد مخدر سخنی به میان نیامده، استعمال آن مباح است. اما اغلب صوفیان راستین با این گونه سوء برداشت ها به شدت مخالف بودند.
🔷 در مقالات شمس تبریزی در این باره آمده است: « یاران ما به سبزک گرم می شوند. آن خیال دیو است. خیال فریشته اینجا خود چیزی نیست، خاصه خیال دیو. عین فریشته را خود راضی نباشیم، خاصه خیال فریشته. دیو خود چه باشد، تا خیال دیو بود؟ چرا خود یاران ما را ذوق نباشد از عالم پاک بینهایت ما؟ آن مردم را چنان کند که هیچ فهم نکند، دنگ باشد.
🔶 [شخصی ] اشکال گفت: حرامی خمر در قرآن هست. حرامی سبزک نیست. گفتم : هر آیتی را سببی می شد، آنگه وارد می شد. این سبزک را در عهد پیغامبر نمی خوردند صحابه و اگر نه، هرآیت به قدر حاجت فرو می آمد و به سبب نزول فرو می آمد.» ( مقالات شمس، ص 193 - 194 )
🔻 خود مولانا نیز با وجود اشاراتی که به حشیش در مثنوی کرده است، همواره خود و فرزندش ( بهاء ولد ) را از آن برحذر می داشت که: « بهاءالدین من حشیش نخورد و هرگز لواطه نکند که عندالله الکریم این هر دو کار، عظیم نامحمود است و ذمیم.» ( ر.ک: مناقب العارفین ، ص 632 - 633 ) در دیوان کبیر او نیز استعمال بنگ و حشیش مذموم دانسته شده است:
🔹 گفتا نشانه هست ولیکن تو خیره ای
🔸 کان کس که بنگ خورد، دهد مغز او دوار
🔹 ز اندیشه و خیال فرو روب سینه را
🔸 سبزک بنه ز دست و نظر کن به سبزه زار
♦️ ( دیوان شمس ، ترجیع بند 15 )
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻
توهم نوری یا سراب 🔺
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« پتراداکس » یک قطعه الکترونیکی 100000 ساله 🔺
#جهان_باستان
#عجایب_جهان_باستان
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
توصیه عرفان های کاذب به انزوا طلبی و گوشه نشینی به مخاطبان 🔺
#عرفان_های_کاذب
#عرفان_های_نوظهور
#ادعاهای_عجیب
#مدعیان_دروغین
#انسان_محوری
#انسان_گرایی
#اومانیسم
#اباحی_گری
#آتئیسم
#تناسخ
#پرستش_جن_شیطان
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
21.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@ferghe_mavara
🎥 مستند ( 10 قسمتی ) : آخرین روزهای نازی ها روایت بازماندگان ارتش نازی 🔺
قسمت (دوم) 2️⃣
#خونخواران_تاریخ
#قربانی_کردن_انسان
#قاتلان_روانی
#نفرت_جهانی_از_قوم_یهود
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻
▪️@ferghe_mavara
▪️ هر گه ، كه نسيم از ره بغداد آيد
▪️ ما را ز حديث عشق و خونيادآيد
▪️ اى گُل ، كه به گردن تو غل افكندند
▪️ از صبر تو زنجير به فرياد آيد
◾️ شهادت هفتمين امام معصوم
◾️ حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
◾️ بر شيعيان و محبين حضرتش تسليت باد
#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام_تسلیت_باد
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻
قسمت (سیزدهم) 3️⃣1️⃣
🔻 باخرزی در اوراد الاحباب به مخدرگرایی صوفی نماها این گونه اشاره می کند:
🔷 « و اینچه در این وقت به دور و روزگارِ تباه ما می شنوی، از ذکر شاهد و عشاق این سخن پاکان نیست. اینها را قومی فاجر فاسق که به مجرّد دعوی درین راه درآمده اند، نی صورت طاعت و ادب این طایفه دارند و نی حقیقت.
🔶 این طایفه به جهت لقمه ی آماده خانقاه ها و رباط ها یا به جهت دریوزه ی درها و بازارها تا چیزیشان بدهند به لباس این قوم درآمدند. همه ی کاهلان مست اند عاجز، که نه دین دارند و نه همت و نه مروت.
🔷 خود را به زیّ مشایخ و سادات سلوک آراسته اند و جامه ها کوتاه کرده و سماع و بنگ و زندقه و کلمات هذیان از خود استخراج کرده را عبادت و سلوک و روش تصور کرده و از غایت شرّ طویت و بدی عقیدت، طالب بی ریشان شده و عشاق نام کرده و به جهت صحبت ایشان همه روز با یکدیگر درافتاده ...
🔶 و کسانی که موی ها را به قصد، فتیله ساخته اند و بربسته و خود را مؤله نام کرده و در سماع به قصد و اختیار نعره می زنند و شید و دیوانه ساری می کنند و خود را به مجانین الهی تشبیه می کنند و شب ها در خواب بنگ می خسبند.» ( ص 114 - 115 )
🔷 گرچه آشنایی صوفیه با مخدرات به سال های آغازین تصوف برمی گردد، استفاده از مواد مخدر برای نشئگی و از خود بی خود شدن در میان فرقه های تصوف، بیش از همه به قلندریه منسوب است، فرقه ای که در اثر افراط در اندیشه های ملامتی - که خود جنبشی اصلاح طلب برخاسته از نهاد صوفیه بود - ایجاد شد.
🔶 با وجود این که به عقیده ی نویسندگان صوفی میان ملامتیه و قلندریه تفاوت های بسیاری وجود دارد از جمله : « ملامتی به جمیع فضایل و نوافل تمسّک جوید ولیکن آن را از نظر خلق پنهان دارد و اما قلندریه از حد فرایض درنگذرد و به اخفای اعمال از نظر خلق مقیّد نبود.» ( مصباح الهدایه، ص 121 - 122 )
🔷 اما افراط ملامتیه در اصول بنیادین خود و بی پروایی در تخریب عادات و تلاش در جهت اخفای خیر و اظهار شر، زمینه های تشکیل قلندریه و اضمحلال ملامتیه را ایجاد کرد. تسامح و تساهل ( رخصت ) در اجرای آداب شریعت و آیین مذهب، اقدام به هر عملی از جمله استعمال بنگ و حشیش را برای قلندریه آسان کرد.
🔶 گرایش به مصرف مواد مخدر در میان قلندریه، همزمان با تأسیس آن فرقه به دست « سید جمال الدین ساوجی » است. شفیعی کدکنی در پیوست کتاب تاریخ قلندریه به نقل از کتاب فسطاط العداله بخش « آیین مزدک و قرمطیان »، به داستانی اشاره می کند که گواه این ادعاست:
🔷 « بدان که مردی بود او را جمال الساوی گفتندی. او از شهر ساوه بود از حدود عراق. این جمال در شیوه ی فقر و درویشی روی به دمشق نهاد به خدمت شیخ عثمان رومی، رفت و از او خرقه پوشید و مدتی در صحبت او بود ... این جمال نتوانست تحمل این روش کردن و با این قوم صحبت داشتن. خاطر او میل به فراغت داشت و زندقه می کرد.
🔶 روزی از ناگاه، راه به گورستان بلال حبشی گرفت و سر و ریش بتراشید و گلیم پاره ای را جولاخی کرد و در گردن انداخت و آنجا منزوی گشت. بعد یک دو روز کودکی امرد شیرازی « گروبد » نام با او پیوست و صحبت اختیار کرد. سر بتراشید و ریش نداشت. به موافقت جمال، ابروی خود بتراشید و آن جایگاه با یکدیگر می بودند و لقمه ای چند به دست می آوردند و سبزک می خوردند و با یکدیگر چنان که ایشان را دل می خواست، می بودند...» ( ص 520 )
🔻 با گسترش فرقه ی قلندریه، گستره ی کاربرد مخدرات نیز رشد قابل توجهی یافت، به گونه ای که زبانزد عام و خاص و از شاخصه های شناخت قلندریان گردید:
🔹 ماییم بعد از این و غذای قلندری
🔸 هر شام جام باده و هر بامداد بنگ
🔷 ( جامع الالحان ، ص 149 )
🔻به زعم قلندران، بنگ، وسیله ی تقرب و جذبه ی الهی بود، چنان که در این باره آمده است:
♦️ « ایشان رسوم شریعت ندانند و شریعت را از جمله مقیدات خوانند، طاعت و عبادت به جا نیارند و نماز و روزه نگیرند. نکاح را حرام دانند و تجرّد صوری را واجب و لازم شمارند، اوراد و اذکار را منکر باشند، بنگ بسیار خورند و چرس بسیار کشند، خویش را دیوانه ی خدا می دانند.» ( ریاض السیاحه ، ص 482 )
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻
قسمت (چهاردهم) 4️⃣1️⃣
🔻 شیخ بهایی درباره ی قلندران آورده است:
🔷 « چون قلندری و جاهلی بنگ کشیده و اشتها بر او مستولی شده و چیز بسیار خورده و عقل و دانش از او زایل شده و از جاده ی خیالات مختلفه او را به هندوستان برد و بر تخت و پیل سوار شده، بزرگی و شوکت های خیالیه بیند و در اثر بخار معده و تأثیر کیف بنگ، وسوسه ی شیطان از قبیل مکر و تزویر و چیزهای دیگر در خیال او صورت می بندد.
🔶 چون قلندران نادان جاهل چنان دیده اند، لهذا تخم شجره ملعون را جزء اعظم و حب الاسرار نامیده اند.» ( دیوان شیخ بهایی ، ص 234 235 )
🔻 این ویژگی در زمان صفویه و سپس دوره ی قاجاریه به اوج خود می رسد، چنان که درویش مسلکانی چون صائب تبریزی را نیز اسیر خود نمود:
🔹 صائب، آن فیضی که مخموران نیابند از شراب
🔸 در طلوع نشئت تریاک می یابیم ما
🔷 ( دیوان صائب ، ص 97 )
🔶 در دبستان مذاهب نیز از گروهی شبه قلندر نام برده شده که در هند به سر می بردند و خود را مسلمان و صوفی معرفی می کردند با این اوصاف که « زنجیر در سر و گردن خود پیچند و علم سیاه و عمامه ی سیاه با خود دارند و نماز و روزه را ندانند.
🔷 پیوسته پیش آتش نشینند و بنگ خورند و کاملان ایشان در سرمای سخت کابل و کشمیر و امثال آن چیزی نپوشند و بنگ بسیار خورند و هنگام ستایش قوم خودگویند: فلان مدار دو یا سه سیر بنگ می خورد.» ( آیین قلندران ، ص 304 )
🔶 روش قلندران برای تأیید و توجیه تخدیر خود نیز بی شباهت به آیین شمنیسم نیست. جملات کتاب ریاض السیاحه ( عهد قاجار ) مؤید این مطلب است:
🔷 « گلشاه ، درویشمداری بود و به طریق مداریان عمل می کرد. مدت سی سال پابرهنه سیاحت کرد ... و در موسم تابستان و زمستان برهنه بودی و به جز لنگوته نداشتی و بنگ بسیار خوردی و حشیش بی حد کشیدی و به چیزی مقید نبودی. روزی فقیری از وی پرسید که چرس چیست❓
🔶 گفت: خاموش که از اسرار است و هرکه فاش کند، مستوجب دار... نبینی اهل اسرار او را نام نبردند و به کنایه کشم گویند❓فقیر دگرباره پرسید : بنگ چه باشد❓
🔷 در جواب گفت: ارباب ذوق در معرفت او سخنان بسیار گفته اند و دُرّ تحقیقات سفته اند، تو او را ورق الخیال پنداری، اگر از خبر « النظر الی الخضر تزید البصر » خبر داری، بدانی که مراد از خضرا اوست. و زمرّد سوده کنایه از اوست...» ( ص 180 - 181 )
🔻همین گرایش افراطی قلندران به استعمال مواد مخدر بهترین بهانه برای تحقیر و تمسخر آنان و در نهایت انحطاط آنان شد:
🔹 در تکیه قلندران چو بنگم دادند
🔸 در کاسه به جای لوت سنگم دادند
🔹 گفتم ز چه روی خاست این خواری ما
🔸 ریشم بگرفتند و به چنگم دادند
♦️ ( آیین قلندران ، ص 301 )
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد....🔻🔻
خلسگی نشئگی توهم نقطه اشتراک شمنیسم و فرقه های تصوف 🔻
قسمت (پایانی) 5️⃣1️⃣
🔻 نتیجه گیری
🔷 اندیشه ها و اعمال شمنیستی - که بخش عظیمی از آن از آبشخور اسطوره ها مایه می گیرد - از نخستین نشانه های عرفان نظری و عملی در روزگار نخستین است. اعمال خارق العاده و ماورائی، کهانت و طبابت برای مردم به آن ها نقشی هدایت گرانه و رهبری می داد.
🔶 به همین دلیل در هنگام نقل مکان به مناطق جغرافیایی مختلف، با استقبال رو به رو می شدند و خیلی زود به پایگاه اجتماعی قوی دست می یافتند و غالباً از اعمال و افکارشان استقبال و اقتباس می شد.
🔷 نفوذ مایه های فکری و عملی شمن ها در مشارب و مکاتب دیگر چون تصوف از قدرت اثرگذاری آیین آن ها حکایت می کند.
🔶 الگوبرداری و اقتباس از برخی افکار و اعمال شبه عرفانی آنان برای دست یابی به خلسه - به عنوان مقدمه کهانت و طبابت - برجسته ترین تأثیر شمنیسم در تصوف است.
🔷 با توجه به مستندات مقاله، به احتمال بسیار قوی، صوفیه در سماع و رسیدن به حالات بی خودی از آیین و روش شمنیستی، چون وجدآفرینی و خلسه از طریق رقص و سماع، خوردن مسکرات و استعمال مواد مخدر، گوش سپردن به غنا و ساز و آواز زنان و امردان، غش کردن ( تغاشی ) و... استفاده کرده اند که خود مورد نقد صوفیان حقیقی قرار گرفت.
🔶 توجه و توسل به این کجراهه ها و انحراف ها به ویژه آنگاه که رسیدن به واقعه و مشاهده از طریق اعمال شرعی دشوار و ناممکن می نمود و یا صوفی خود را مستعد دستیابی به آن نمی دید، بروز و ظهور بیشتری داشت.
🔷 لذا این پشمینه پوشان صوری به پیروی از شمن ها که خلسگی را لازمه ی اعمال کهانت، طباطبت و ساحری، و آن را نماد و نشانه ای از تولدی دوباره، کسب معرفت و مشاهده می دانستند، به رقاصی و تخدیر متوسل شدند، باشد که به زعم خود در پرتو آن اعمال، به وجد و معرفت و سرانجام، فنای عرفانی دست یابند و یکشبه ره صد ساله را طی کنند، اقتباسی که بیشتر موجبات تخریب و انحطاط آنان را فراهم نمود.
🔶 تأثیر روش های شمنیستی محدود به صوفی نمایان نماند، بلکه گاه دامن برخی از صوفیان بزرگ را نیز گرفت و آنان را به ریاضت هایی کج راهانه چون ده من نمک در چشم کردن برای تهجّد و خود را از درخت آویختن کشاند، ریاضت هایی که شباهت بسیار معناداری با برخی از رفتارهای شمنیستی در آیین خلسه دارد.
🔷 آسانی روش های شمنی برای دستیابی به جذبه و خلسه در برابر روش های شرعی که « صمت و صوم و سهر و عزلت و ذکر به دوام » می طلبد و طبیعتاً در درازمدت به دست می آید، بیش از همه، صوفی نمایان و پیروان فرقه های صوفیه چون صوفیانِ قلندریه را گرفتار و معتاد کرد، به گونه ای که نه تنها آن روش ها را مذموم نمی دانستند، بلکه آنها را مایه ی بقا و کسب معرفت و فنا می شمردند و بدان افتخار می کردند.
♦️ مطالعات عرفاني(مجله علمي پژوهشي) نویسندگان : ناصر نیکوبخت و سید علی قاسم زاده
#شمنیسم #صوفیه #سحر_جادو #خلسه_نشئگی_توهم #استغراق_فنا #اباحی_گری #شطح_گویی_صوفیان #شاهد_بازی_صوفیه #رقص_سماع #وحدت_وجود #فرقه_های_ضاله #فرقه_های_انحرافی #ریاضتهای_شیطانی #فرقه_سازی_دراسلام #بدعت_در_دین #پرستش_انسان #پرستش_جن_شیطان #وحدت_وجود #تناسخ #مدعیان_دروغین #مراسم_های_پاگانیستی #جاهلیت #خرافات #ادیان_گنوسی #ادعاهای_عجیب #فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آیا حیات می تواند یک شروع تصادفی داشته باشد ❓🔺
#عجایب_خلقت
#عجیب_غریب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2