فرقه های عجیب و جهان ماوراء
صوفیان می گویند دلت پاک باشه و گناه کن 💓👆 #صوفیه #فرقه_سازی_دراسلام #بدعت_در_دین #پرستش_جن_شیطان #مد
صوفیان می گویند دلت پاک باشه و گناه کن 💓
یکی از علل ترک عبادات و کماهمیت شدن شریعت دینی، اعتقاد برخی از مردم به این ضربالمثل است که «دلت پاک باشد» و اینکه نباید درباره کسی که خود را ملزم به انجام شریعت نمیداند قضاوت کرد، شاید دلش پاک باشد! اما این دیدگاه اشتباه برخواسته از انحرافات و سخنان صوفیانه است؛
چنانچه صوفیه همواره با این سخن به دنبال شریعت گریزی بودهاند.
لاهیجی دراینباره میگوید:
«پارهای از بحثکنندگان که از در مباحثه و ایراد با علما شرع در میآیند، بر آن رفتهاند که چون بنده را دل پاکیزه گردد و به نهایت دوستی و محبت پروردگار رسد و ایمان به غیب در دل او استوار باشد در چنین حال، تکلیف از وی برداشته شود و هرچه گناهان بزرگ (کبیره) مرتکب گردد خداوند او را به دوزخ نبرد.» [1]
نکته اول اینکه با این اعتقاد هدف از خلقت بشر که بندگی خداوند متعال است بیهوده خواهد بود.
نکته دوم این است که این سخن برخاسته از گمراهی و کفر صوفیه است، زیرا درواقع این اعتقاد دهنکجی بزرگی نسبت به ائمه اطهار (علیهم السلام) است.
چون اگر قرار بود بهواسطه پاک بودن دل و دوستی با خداوند، شریعت ترک شود، پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و اهلبیت پاک آن حضرت اولی به هرکسی بودند زیرا کاملترین انسانها از حیث ایمان و پاکی دل هستند. حال آنکه هیچوقت از انجام تکالیف شرعی فروگذاری نداشتند.
این اعتقاد سخیف صوفیان از دید برخی از بزرگان صوفیه پنهان نمانده و بهشدت به آن تاخته و مورد سرزنش قرار دادهاند.
لاهیجی بعد از مطرح کردن همین اعتقاد میگوید: «این گفته را گمراهی و کفر باید دانست زیرا پیغمبران اکمل مردمانند و ایمان و محبت پروردگار در آنها از هر کس بیشتر است.» [2]
غزالی نیز در حکمی شدید، خون صاحبان این اعتقاد را حلال دانسته و در کیمیای سعادت مینویسد:
«دیگر از این قوم باشند چنانکه طاقت گذراندن فرایض و ترک معاصی ندارند... گویند (عبادات) کار دل دارد و بهصورت نظر نیست، دل ما همیشه اندر نماز است و با حق است و ما را بدین اعمال حاجت نیست، که این برای مجاهده کسانی را فرمودهاند که ایشان اسیر نفس خویشتن گشتهاند و راه فرا حقیقت نمیدانند و چنین قوم کافرند و خون ایشان به اجماع امت حلال است.» [3]
اما صوفیان قائل به این سخن، نهتنها گناه گمراهی مریدان سادهدل خود را به عهدهدارند، بلکه گناه معتقدین به این سخن نادرست در جامعه امروزی نیز به عهده آنهاست.
زیرا این سخن و بدعت برخواسته از اعتقاد و کلام آنهاست که نهتنها دستمایه عدهای برای ترک شریعت شده بلکه این سخن برای گروهی درواقع به یک حقیقت تبدیل کشته که با جانودل آن را قبول دارند و سخن نادرستی نمیدانند.
ینوشت:
[1] لاهیجی، محمد، شرح گلشن راز، انتشارات سعدی، تهران، ۱۳۷۱، پاورقی شماره 2، ص 302
[2] همان
[3]غزالی، محمد، کیمیای سعادت، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1364، ج 2، ص 308
#صوفیه
#فرقه_سازی_دراسلام
#بدعت_در_دین
#پرستش_جن_شیطان
#مدعیان_دروغین
#ادعاهای_عجیب
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
انحرافات و شاخصه های مشترک عرفان های کاذب ☯️👆 #مدعیان_دروغین #عرفان_های_کاذب #عرفان_های_نوظهور #بت_پ
انحرافات و شاخصه های مشترک عرفان های کاذب ☯️
قسمت (اول) 1️⃣
امروزه با ورود به عصر معنا خواهی و خستگی بشر از مدرنیته ، دستگاه های فرقه سازی استعمار می کوشند تا معنا گرایی مورد نظر خود را در میان ابنای آدم بسط دهند جریانی که در ایران نیز رواج یافته و پذیرش و استقبال از انواع این فرقه های به ظاهر معنا گرا زیاد شده است .
شاخصه های مشترک عرفان های کاذب
۱-ناديده گرفتن خدابه عنوان هدف غايي
یکی ازشاخصه هاي عرفان هاي كاذب ناديده گرفتن اعتقاد به خدا يا انكار وجود خدا و يا بعضاً ارائه تفسيري نامعقول ازخدا به انگيزه انكارخداي حقيقي است.
2. انسانمحوري
بسياري از گرايشات نو پديد معنوي بر كلمه «خود» تاكيد دارند و اين به دليل مركزيت انسان در انديشه آنها است. در نيمه قرن نوزدهم، اگوست كنت با بيان اينكه انسان ميتواند به شناختي نايل شود كه از پيش، اديان آن را مختص خدا ميدانستند (شناخت انسان به عنوان خدا)در حقيقت آفريننده مذهب انساني شد.
3-شادمانگي به عنوان هدف غايي
«شادي وآرامش واميد به زندگي اين جهاني»رامي توان به عنوان هدف غائي اکثر اين عرفانها ناميد.
4-خردستيزي ومنطق گريزي:
یکی دیگرازوجوه مشترک ،گسیختگی وناسازگاری معنویت وعقلانیت یابه تعبیربهتر،نفی عقلانیت ومخالفت جدی با فلسفه ومنطق است.
5-شریعت ستیزی وفقه گریزی)
رويكرد مادهگرايي به همراه، اصيل دانستن لذت طلبي و لذت مداري ظهور مييابد. لازمه اصيل دانستن لذت در حوزه مدرنيسم، كنار راندن هر ضابطه و قانوني است كه آزادي و لذت مادي انسان را محدود و تحديد ميكند. و از منظر چنين نگاهي، چه نظامي محدودكنندهتر از شريعتباوري. از اين رو، ماديگرايي باعث به كنار راندن شريعتمداري شده است.
6.نظريه استقلال بدن از روح
از مشخصه هاي عرفان هاي دروغين،ناسازگار دانستن بعد مادي و روحي انسان است.اينان تنها راه تقويت روح را بي توجهي كامل و مطلق به بدن مي دانند.
7. تناسخ
تناسخ باوری در میان تمام عرفان های کاذب پذیرفته شده و با ترويج نظريه تناسخ از آن به عنوان يك نيروي بازدارنده اجتماعي-سياسي استفاده ميشود: بدينصورت كه اگر انسان از قراردادهاي اجتماعي سرپيچي كند به يك حيوان، گياه و يا حتي جماد تبديل ميشود.
8. ناتوانی از ایجاد تحول و بسندگی
ناتوانی از ایجاد تحول و بسندگی به حداقل تغییرات پیامد و شاخصه دیگر گرایش به معنویت های کاذب است.
9: آسايش مادي در برابر آرامش معنوي
تامين آرامش در دنياي معاصر به يكي از احتياجات مهم انساني بدل شده و همه انسانها براي كسب آرامش به چيزي پناه ميبرند. مثلا به معنويت، به دارايي و ثروت، به جاه و مقام، به فرزندان و خويشاوندان، و ... اين بدان معنا است كه اکثر عرفان های کاذب عالما يا جاهلا به چيزي لايزال تكيه می کنند
10: خرافهپنداري در برابر واقعيتنگري
بزرگترين مانع وصول به واقعيت، وجود خرافه و خرافهپرستي است. از اين رو پيامبران اديان توحيدي همواره با آن به مخالفت برخاستهاند. گسترش خرافهگرايي که نشان از منفعت بردن عدهاي نیز دارد از شاخصه های مشترک می باشد.
#مدعیان_دروغین
#عرفان_های_کاذب
#عرفان_های_نوظهور
#بت_پرستی
#تناسخ_عجیب_غریب
#پرستش_جن_شیطان
#فرقه_های_عجیب
به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
ادامه دارد......