eitaa logo
فرقه های عجیب و جهان ماوراء
6.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
192 فایل
آشنایی با فرقه های عجیب ادیان و مذاهب – عرفان های کاذب مهدویت – مدعیان دروغین مهدویت آئین ها– جشنها و مراسم عجیب عجایب جهان باستان- فرازمینیها و اتفاقاتی که توضیحی بر تبادل 👇👇 @jh1397 ❌کپی مطالب و فیلم های کانال فقط با ذکر لینک و آیدی کانال مجاز است❌
مشاهده در ایتا
دانلود
تعطیلی عقل در آئین ذِن 👹 قسمت (پایانی) 2️⃣ ⭕️ «سوزوکی» که از اساتید برجسته ذِن در دوره‌های اخیر است، با توهین به ارسطو او را محکوم کرده و می‌گوید: «یک کشیش مسیحی سرشناس متعلق به اوائل دوره قرون‌وسطی زمانی گفت: 🔷 ای ارسطوی بیچاره، تو برای کفار هنر جدل عقلی را کشف کردی و به آنها ساختن و ویران کردن را آموختی و یادشان دادی که چگونه درباره همه‌چیزها بحث کنند و راهی هم به‌جایی نبرند. این‌همه هیاهو برای هیچ! الحق که ببین که چگونه فلاسفه تمام قرون ضد و نقیض یکدیگر سخن می‌گویند. 🔶 آن‌ها علی‌رغم کاربرد تمام تیزهوشی و ذکاوت و قدرت تحمیل‌گری‌شان در ارتباط با مسائل به‌اصطلاح علمی کارشان به چنین تناقض‌گویی‌هایی رسیده است».[4] 🔷 از این گفتار سوزوکی مشخص می‌شود که در آیین ذِن نه‌تنها با منطق مخالفت می‌شود بلکه با حمله کردن به منطق و عقل‌گرایی درصدد آن هستند که همه مردمان را از تعقل و تفکر در امور برحذر دارند، و به‌نوعی اندیشیدن را از زندگی مردم حذف کرده تا به اهداف موردنظر خود برسند. 🔶 چون اندیشیدن و تفکر مردم همیشه سد راهی در برابر هرگونه خطر انحرافی بوده و اصولاً مردم زندگی خود را با تدبر و عقلانیت اداره می‌کردند. 🔷 دلیل اینکه ذِن چرا این‌همه در حمله‌ی خود به منطق جدی است و نیز اینکه ما چرا این فصل را به جنبه بی‌منطق بودن ذِن اختصاص داده‌ایم این است که منطق قبلاً داخل زندگی ما شده و طوری عمل کرده است که همه ما به این نتیجه رسیده‌ایم که منطق زندگی است و زندگی بدون منطق از اهمیت و معنای خود ساقط می‌شود. ذِن می‌کوشد که این را واژگون کند و این حقیقت را برملا سازد، زندگی ما مردمان مبتنی بر قوانین روان‌شناسی است نه منطق.[5] 🔶 اما برعکس آئین ذِن در دین اسلام بسیاری از مسائل معرفتی و استدلالی دین به عهده عقل گذاشته‌شده است. 🔷 شهید مطهری(ره) در این خصوص می‌فرماید: «مطالب و مسائلی که از منبع وحی القاء می‌شود دو گونه است: برخی از آنها یک سلسله دستورالعمل هست، که بحث فروع دین و احکام اسلامی را دربرمی‌گیرد که هم عقل و هم نقل در فهم آن‌ها دخالت دارد و برخی دیگر یک سلسله مسائل نظری و اعتقادی است که مربوط به خداوند و صفات ثبوتیه ،سلبیه و غیره می‌شود». 🔶 در قرآن کریم و کلمات پیشوایان دین چه به‌صورت احتیاجات و چه به‌صورت خطبه و خطابه از این مسائل زیاد آورده شده است. در کتاب شریف کافی بیش از دویست بحث در ابواب توحید آمده است که این نشان‌گر جایگاه درک و فهم این مسائل توسط عقل است.[6] 🔷 لذا می‌بینیم که در رساله‌های عملیه مراجع معظم تقلید اولین چیزی که متذکر شده اند، این است که باید هر فرد اصول دین خود را با استدلال و دلیل پذیرفته و درک کند و از طریق تفکر و تدبر به آن برسد. 🔶 شهید مطهری(ره) می‌فرماید: «در اصول دین اسلام جز عقل هیچ‌چیز دیگری حق مداخله ندارد، یعنی اگر از شما بپرسند که به چه دلیل به خدا ایمان آورده‌اید شما باید دلیل عقلی بیاورید. اسلام جز از راه عقل از شما قبول نمی‌کند. اگر بگوئید من در خواب یقین پیدا کردم یا تأثیر محیط است، قابل‌پذیرش نخواهد بود. 🔷 اسلام جز تحقیقی که عقل تو با دلیل برهان مطلب را دریافت کرده باشد هیچ‌چیز دیگر را قبول ندارد».[7] 🔻پی‌نوشت: [4]. همان، ص 83. [5]. همان، ص ۸۶. [6]. اصول فلسفه و روش رئاليسم، شهید مطهری، انتشارات صدرا، جلد پنجم، ص۱۲و۱۳. [7]. انسان كامل، شهيد مطهري، انتشارات صدرا، ص۱۵۲. 🔸 این متن برگرفته از کتاب نگرشی بر آراء و اندیشه های ذن بودیسم، محمدتقی فعالی، انتشارات عابد، ۱۳۸۸ می‌باشد. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
احضار ارواح واقعیت یا تخیل 👻👆 #احضار_ارواح #ارواح_جن #ارواح #جاودانگی_ارواح #عجایب_جهان_هستی #عجایب_خلقت #ماوراء #موجودات_ماورالطبیعه #مدعیان_دروغین #ادعاهای_عجیب #پرستش_غیرخدا #پرستش_جن #پرستش_جن_شیطان #تناسخ_عجیب_غریب #عجیب_غریب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
احضار ارواح واقعیت یا تخیل 👻 🔶 یکی از مباحث پرطرفدار جهان امروز برای کسانی که به سرعت دنبال جوابها و حل مجهولات و مشکلات خود می گردند؛ بحث احضار و ارتباط با ارواح است . 🔹در این میان؛ شیّادان بسیاری مدعی ارتباط با ارواح شده اند و خود را، راه برآورده کردن این نیاز و خواسته ؛ معرفی می کنند . سوال ما این است که آیا واقعاً اینان با روح ارتباط برقرار می کنند ؟ و در فرض صحت ارتباط ، کیفیت این ارتباط چگونه است ؟ 🔸 نخست باید دید آیا انسان عادی آن چنان مقام و جایگاهی را داراست که بتواند ارواحی را که از دنیا خارج شده و در برزخ به سر می برند و هیچ اختیاری از خود ندارند، را " احضار " کند . 🔹 تا جایی که می دانیم ، واژه ی احضار به معنای فراخواندن یک شخص مادون از سوی مافوق اوست ( رئیسی که مرئوس خود را احضار می کند - قاضی ای که متهم را احضار می کند و ... ) و این کاملا محل شک و تردید است که آیا من و شما می توانیم روح یک انسان متوفی را به حضور فرابخوانیم ؟! 🔸 باید به این نکته توجه داشت که عالم برزخ، ورای دنیا و جایی است که در آن، انسان ها از خود هیچ اختیاری ندارند و همه ی اختیارشان به دست رب العالمین است. پس این بعید است که بتوان ارواح درگذشتگان را به حضور فراخواند. 🔹 در دومین مرحله؛ لازم به تذکر این نکته می باشد که آنچه در علوم روحی جدید غرب " اسپری تیسم " مطرح می شود که بر اساس قواعد فیزیک کوانتوم سرعت امواج و انرژی، بعضی از انسانها را موفق به ورود به عالم ارواح می کند، امری کاملاً مردود از دیدگاه شرایع است که در جای خود بسیار بحث شده است. به علاوه اینکه اعتقاد به ارواح، متوقف بر اعتقاد به شرایع آسمانی است که آنها هم این کیفیت ادعا شده را برنمی تابند. 🔸 سومین مطلب؛ کیفیت ارتباط با روح، بر فرض صحت ادعای احضار کننده است – اگر در دام اجنه و شاطین اسیر نشده باشد – بنا به نقلی از مفسر گرانقدر و فیلسوف نامی، علامه طباطبایی –ره- خيلي از خوارق عادات از جمله احضار ارواح مستند به قوت اراده و ايمان داشتن است به تاثير آن است چون اراده تابع علم و يقين است وقتي علم قطعي شد حواس آنچه را که انسان به آن يقين دارد مشاهده مي کند که فلان شخص است و هيچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با اين تخيل امراض را معالجه کند. 🔹 از اين جا روشن شد که ملاک تحقق خوارق عادت علم خبري است نه مطابقت اين علم با خارج و واقع ... مانند احضار ارواح که اصحاب آن دليلي بيش از اين که روح در خيال و يا در حواس آنها ظاهر شد نه در خارج؛ ندارند و اگر روح واقعاً در خارج حاضر شده باشد همه آنها که حس طبيعي دارند بايد آن را ببینند. 🔶 با اين توجيه چند اشکال درباره احضار ارواح حل شد: 1🔹 کسي که بيدار است و روحش مشغول کارهاي خود اوست، چگونه روحش حاضر شده است؟ ولي هيچ اطلاعي ندارد که روح او را در فلان محل احضار کرده اند با اين که انسان يک روح بيشتر ندارد. جواب اين است که احضار خيالي است. 2🔹روح، جوهر مجرد است با زمان و مکان نسبتي ندارد. جواب اين است که : روح تخيلي حاضر شده است نه واقعي. 3🔹 يک روح به صورت هاي مختلف چگونه ظاهر مي شود؟ 4🔹 ارواح گاهي خلاف واقع خبر مي دهد يا بعضي روح ها بعض ديگر را تکذيب مي کنند (چنان که خود پرسشگر نيز اعتراف نموده است) جواب همه اين شکالات اين است که روح در مشاعره و خيال حاضر کننده حاضر شد نه در خارج به گونه که ديده شود. 🔶 با تأمل در مطالب ذکر شده به درستی روشن می شود که اولاً : مدعیان احضار در اداعای خود صادق نیستند . و مرتبطین با شیاطین و اجنه و یا ارواح خبیثه هستند . 🔷 ثانیاً : بر فرض صحت، عده ای قلیل که با ریاضت های شرعی در طریقت دین – و أقلی نیز با ریاضات غیرشرعی – به این امر نائل شوند، آنچه را که احضار روح می نامند در حقیقت احضار در خیال است نه اینکه توانایی احضار روح بصورت عین خارجی داشته باشند . 🔻 برای تبیین بهتر مطلب ؛ منابع زیر توصیه می گردد. 🔸 منابع : 1- حقيقت روح , احمد زمرديان , دفتر نشر فرهنگ اسلامي 2- معادشناسي , علامه سيد محمدحسين حسيني طهراني , انتشارات حكمت , ج 3 3- عالم پس از مرگ , لئون دني , ترجمه محمد نصيري , مؤسسه مطبوعاتي عطايي 4- معاد انسان و جهان , آيت‏ اللّه جعفر سبحاني , انتشارات مكتب اسلام 5- الميزان , علامه طباطبايي , ذيل آيه 102, بقره , ج 1 6- به سوى جهان ابدى، آيت‏ اللّه زين العابدين قربانى 7-عود ارواح ، آيت‏ اللّه ناصر مكارم شيرازى 8- ارتباط با ارواح، آيت‏ اللّه‏ ناصر مكارم شيرازى به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
عرفان‌های درمان‌گرا ، چه نسبتی با معرفت الهی دارد⁉️ 🔮👆 #عرفان_های_نوظهور #مدعیان_دروغین #عرفان_های_کاذب #ادعاهای_عجیب #پرستش_غیرخدا #پرستش_جن #پرستش_جن_شیطان #تناسخ_عجیب_غریب #خلسه_نشئگی_توهم #سحر_جادو #عجیب_غریب #فرقه_های_عجیب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
عرفان‌های درمان‌گرا ، چه نسبتی با معرفت الهی دارد⁉️ 🔮 🔶 « آیین آیورودا » به عقیدۀ پیروانش مجموعه‌ای از آگاهی باطنی در عرصه درمان است که دانشمندان و سالکان هندی در طول سالیان سال به تدریج از طریق مراقبه فکری و درون‌نگری کشف کرده‌اند. طب آیورودا که از نظر گرایش‌های باطن گرایانه، به خواهر یوگا لقب یافته، نوعی طب کل‌نگر و کلیّت‌گرا است. 🔷 پیروان این روشِ پزشکی در یک اصل اتفاق نظر دارند که اساس موجودیت انسان نوعی انرژی کیهانی بوده که به دلیل هوشمندی و برخورداری از شعور درونی قادر است ضمن تحول درونی و باطنی، انسان را به شفا و بهبودی برساند. که به این شعور همگانی، آگاهی کیهانی نیز گفته می‌شود. 🔶 بزرگان آیوردوا معتقدند که این دانش از کتب « وداها » برخاسته که منبعی نسخ ناشدنی است [1] چرا که بر روحانیون هند الهام شده است. آیوردوا تنها به عنوان درمان بر سر زبان‌ها نیست، بلکه از آن‌جا که دانشی اشراقی است، دانش و شیوۀ درست زندگانی محسوب می‌گردد که اصولش کاربرد جهانی و همگانی دارد. [2] 🔷 طبق وداها تمام اشکال در حالت اولیه خود دارای سه اصل « گانا » که در تعادل کامل قرار دارند ( ساتورا، راجاس، تاماس ). تأثیر متقابل گاناها بر همدیگر موجب اختلال در تعادل آن‌ها شده و به منظور بازیابی و برگشت این تعادل، فعالیت آغاز شده که نتیجه آن خلق جریان انرژی « واتر و یا آکاش » است. از آکاش، هوا و از هوا، آتش و سپس از آتش، آب و زمین به وجود می‌آید. هم‌زمان در طول فرایند خلقت، سه حوزه در حال شکل‌گیری است، مشتمل بر حوزه روحی ( آگاهی ) که توسط ساتوا خلق می‌شود. حوزه قدرت که توسط راجاس خلق می‌شود و حوزه ماده که توسط تاماس بوجود می‌آید. این پنچ عنصر به حوزه ماده تعلق دارد و مواد سازنده بدن انسان هستند. 🔶 گفته می‌شود نظریۀ مربوط به سه دوشا؛ واتا ( باد )، پیتا ( صفرا )، و کافا ( بلغم ) از ابداعات آیورودا است. این سه دوشا تشکیل دهندۀ طبیعت شیمیایی هر موجود زنده است که توسط پنج عنصر ساخته شده‌اند. [3] 🔷 هدف طب آیورودا تطبیق انرژی‌های درونی بدن انسان با تغییرات انرژی‌های محیطی و حفظ تعادل انرژیایی طبیعی کلّیت وجود انسان است. طب آیورودا باور دارد که بدن انرژیایی یا کوانتومی انسان به واقع کالبد آگاهی و شعور کامل است و این شعور چنان کامل و ظریف ساز و ظریف پرداز است که همه چیز را می‌فهمد و به همه چیز محیط حتی اندک‌ترین افکار و عواطف دیگران واکنش نشان می‌دهد. علت بیماری در آیورودا افزایش یا کاهش این انرژی‌هاست. 🔶 آیورودا معتقد است عامل اولیه، تغییرات ذهن است. ذهن، بدن را به سوی بیماری یا سلامتی سوق می‌دهد و موجب عدم تعادل انرژی‌های درونی می‌شود. روش‌های بالا دستی در درمان دارد و دستی دیگر در معناگرایی و حقیقت‌جویی. نکته قابل ذکر درباره این فنون این که هیچ‌کدام ادعای کارآمدی تام و کامل ندارند. بعضی از رهبران این آیین‌ها در گفته‌هایشان به نارسایی و ناکارامدی این مسلک‌ها اعتراف کرده‌اند. 🔷 چنان‌که یکی از افرادی که انتظار درمان از این طریق داشته و البته خود از بزرگان یکی از همین آیین‌هاست، در کتابش می‌نویسد: 🔶 « من ماه‌ها وقت خود را صرف انجام تمرینات مختلف چاکرایی می‌کردم، به کمک کریستال‌ها با انرژی دادن، با ایجاد حالت‌های روحی خاص. تجربیات شخصی من این بوده که ضرر این گونه تمرین‌ها بیشتر از منافع آن بوده است، چنین مداخله‌ نا آگاهانه‌ای در طبیعت بدن، تنها سبب ناتوان ساختن بدن می‌شود. پس بهتر است انسان جانب احتیاط را رعایت کند، در طی کار کردن با چاکراها تجربیات فراوانی رخ می‌دهند، اما هیچ یک نتوانستند به گونه‌ای پایدار زندگی مرا متحوّل کنند، در واقع در برابر حقیقت زندگی ارزش چندانی نداشتند ». [4] 🔷 آن‌چه در باب عرفان‌های درمان‌گرا قابل توجه است این نکته مشترک است که اساسا این روش‌ها اگر هم در ادعای درمان که سنگ آن را بر سینه می‌زنند، به شکل کامل توفیق یابند، باید پرسید اساسا درمان چه نسبتی با عرفان دارد؟ 🔶 عرفان به معنای راهی است که به معرفت الهی و رضایت ذات مقدسش منتهی می‌شود، چرا باید درمان جسمی مترادف معرفت الهی قلمداد شود؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر انسان‌ها در یک مرام به ظاهر معنوی، سلامت جسمی خویش را بازیابند به رضایت الهی هم دست یافته‌اند؟ [5] 🔹 پی‌نوشت: [1]. ساتیش‏چاندرا‏چاترجی و داتا، معرفی مکتب­های فلسفی هند، ص 52 به بعد. [2] و [3]. جواهری، هریش؛ ماساژ آیورودیک، ص 19.ص20 [4]. پرانا، اتریا، ترجمه آرام، ص79. [5]. عرفان‌های کاذب؛ راه‌های نفوذ و راه‌کارهای مقابله، ص 62. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
معنویت جادویی رهبر فرقه لامائیسم 👹👆 #عرفان_های_نوظهور #مدعیان_دروغین #عرفان_های_کاذب #فرقه_های_پاگانیستی #ادعاهای_عجیب #ادیان_گنوسی #آدمخواری #ادیان_ستاره_پرست #بت_پرستی #پرستش_حیوانات #پرستش_انسان #پرستش_غیرخدا #پرستش_جن #پرستش_جن_شیطان #تناسخ_عجیب_غریب #جهان_باستان #جادوگری #جاهلیت #حیوانات_مقدس #خرافات #خلسه_نشئگی_توهم #سحر_جادو #ستاره_پرستان #عجیب_غریب #قربانی_کردن_انسان #مراسم_های_پاگانیستی #مراسم_های_عجیب #عجیب_غریب #فرقه_های_عجیب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
معنویت جادویی رهبر فرقه لامائیسم 👹 🔻 یکی‌از مهم‌ترین معنویت‌های جادویی، دالایی لامای چهاردهم است که شاخه‌ای از مذهب بودا می‌باشد و هم‌اکنون در قالب یک حزب سیاسی و گروه چریکی در تبت جریان دارد. بودیسم سه شاخه اصلی دارد: ماهایانه، هینایانه و جریانه. ماهایانه همان بودیسم شمالی است که به « چرخ بزرگ » مشهور است و در چین، ژاپن و کره گسترش پیدا کرده است. 🔷 هینایانه نیز بودیسم جنوبی است که به « چرخ کوچک » شهرت دارد و در کشورهای جنوب آسیا مانند برمه، تایلند، سری‌لانکا و لائوس رواج یافته است. 🔶 شاخه سوم که به « چرخ الماس » هم شناخته شده، کوچ‌ترین شاخه بودیسم است که پیروانی در مغولستان و تبت دارد. بودایی‌ها هیچ‌گاه نسبت به جادو و سحر بی‌اعتقاد نبوده‌اند؛ [1] اما این شاخه از بودیسم که به جهت پذیرش وسیع آیین‌های جادویی [2] و کهانت و توتم‌پرستی، به بودیسم خرافاتی و جادویی شهرت یافته، همان لامائیسم است که مکتب دالایی‌لاما می‌باشد. امروزه سه فرقه مهم از این آیین در تبت وجود دارد و بزرگ‌ترین آن‌ها مکتب گه ( لوک ) په است که فرقه دالایی‎لاماها می‌باشد. [3] 🔷 کلمه لامائیسم از آنجا که به رهبرپرستی و سهم اعمال جادویی در انتخاب رهبر و لاما اشاره دارد، از نظر پیروان این جریان نوعی اهانت محسوب می‌شود. [4] 🔶 مذهب لامائیسم با دو ابزار « مراسم‌ها » و « مراقبه‌ها » بودایی، به‌دنبال رسیدن به رهایی و آزدی از چرخه سنساره و تناسخ است. [5] لامائیسم، بودیسم تانتریک است که در آن اشکال مقدس، مانترا، نمادهای جادویی مندله برای دستیابی به نیروهای طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 🔷 برخلاف بودای اولیه که نه وجود خدا در آن مطرح بود و نه وجود روح، در لامائیسم دسته‌ای از بوداها و خدایان پرستش می‌شوند و همین‌طور ارواح گذشته‌گان نیز نیایش می‌شوند. پیروان تانترا معتقدند نیروی مخفی کندالینی ( که در قسمت پایین‌تر از ستون فقرات قرار دارد ) به وسیله برخی از اوراد مخصوص و حرکات گوناگون و رسم‌ها و نقوش و طلسمات عجیب همراه با جنبش دست و پا آزاد می‌شود. 🔶 ایمان به سحر و افسون و حرکات جادویی از اعتقاداتی است که بوداییان تبت از هندوان اخذ کرده و با دین خود در آمیخته‌اند. [6] مردم عادی تبت سعی می‌کنند از طریق اوراد و اذکاری توجه خدایان بودایی را برای جذب خیر و دفع ضرر جلب کنند و در حال ادای ذکرهای خود با ترسیم نقوش تخیلی در فضا، طلسمی ایجاد کنند تا ارواح خبیث و شیاطین موذی پراکنده در کوه‌ها و بیابان‌ها دفع شوند. 🔷 تبتی‌ها به راهبان و رهبران مذهبی خود اعنقاد زیادی دارند و معتقدند آن‌ها می‌توانند با اوراد و ادعیه به درگاه بودا برای زائران طول‌عمر حاصل کنند و حتی آن‌ها را از مرگ محافظت نمایند. 🔶 از نکات قابل ذکر درباره لامائیسم این‌که، رهبر این فرقه ( که او را لاما، یعنی اقیانوس آکاهی می‌خوانند ) از طریق همین آیین‌ها انتخاب می‌شود؛ یعنی بعد از درگذشت لاما، برای انتخاب رهبری جدید به جست‌جوی کودکی می‌پردازند که در همان لحظه لاما به‌دنیا آمده باشد. اگر کودک با اشیاء و اموال لامای مرده اظهار آشنایی کرد یا شبح لامای مرده را در خانه کودک مشاهده کردند، نوبت به تشریفات سری و آزمون‌های جادویی مرموز می‌رسد. در صورت تایید با امتحان‌های جادویی، کودک به عنوان صاحب آن میت و جانشین لامای قبلی معرفی می‌شود.. [7] 🔷 رهبر این جریان، یعنی دالایی لامای چهاردهم در نظر دولت‌مردان غربی و آمریکایی اهمیت ویژه‌ای دارد و تاکنون جوایز ویژه و مدارک افتخاری فراوانی از طرف مراکز غربی به وی اعطا شده است و با وجود این‌که گروه نظامیان ضدچینی را در تبت فرمان‌دهی می‌کند، جایزه صلح نوبل به وی تعلق گرفته است. [8] 🔸 پی‌نوشت: [1]. زینر، دانشنامه فشرده ادیان زنده، ص 505. [2]. ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 246. [3]. پاشایی، هینه یانه، ص 166. [4]. دالایی لاما، زندگی در راهی بهتر، ص 140؛ بنگرید به: ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 247. [5]. دالایی لاما، کتاب بیداری، ص 44. [6]. ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 244. [7]. همان، ص 249. [8]. عرفان‌های کاذب، راه‌های نفوذ و راه‌های مقابله، ص 42 – 45 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
غرب زادگاه عرفان‌های نوظهور ⭕️👆 #عرفان_های_نوظهور #مدعیان_دروغین #عرفان_های_کاذب #فراماسونری #کابالا #فرقه_های_پاگانیستی #ادعاهای_عجیب #ادیان_گنوسی #آدمخواری #ادیان_ستاره_پرست #بت_پرستی #پرستش_حیوانات #پرستش_انسان #پرستش_غیرخدا #پرستش_جن #پرستش_جن_شیطان #تناسخ_عجیب_غریب #جهان_باستان #جادوگری #جاهلیت #حیوانات_مقدس #خرافات #خلسه_نشئگی_توهم #سحر_جادو #ستاره_پرستان #عجیب_غریب #قربانی_کردن_انسان #مراسم_های_پاگانیستی #مراسم_های_عجیب #عجیب_غریب #فرقه_های_عجیب 📝 اینجا بخوانید👇 👇 کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
غرب زادگاه عرفان‌های نوظهور ⭕️ قسمت (اول) 1️⃣ ♦️ گسترهٔ تاریخ نشان می‌دهد بشر همیشه برای دست‌یابی به آرامش، به نیروهای ماورایی اتّکا کرده است. 🔷 این اتّکا که از یقین به‌وجود عالمی فراتر از مادّه برخاسته، همیشه در طیفی گسترده، انسان را به سوی آرامشی دل‌نشین هدایت کرده است. 🔶 این گرایش فطری نام‌های متفاوتی به خود دیده است؛ عرفان یکی از نام‌هایی است که بر آن نهاده‌اند. در عالی‌ترین سطح، عرفان، شناختی عمیق از خداوند است که معرفت به علم و قدرت بی حدّ و حصرش انسان را از سقوط در ناملایمات روانی در امان می‌دارد. 🔷 این معرفت، حاصل شناخت شهودی و باطنی خداوند متعال، اسما، صفات و افعال اوست. این نوع شناخت، پروردهٔ شناختی از جنس یافتن و دریافتن است. 🔶 انسان عارف برای دست‌یابی به شناخت از گذرگاه‌های دشواری گذر نموده، به تمرین‌ها و ریاضت‌های نظام‌مند دست می‌یازد. 🔷 شناختی که متکی بر معرفت خداوند باشد عرفان دینی و معرفتی که بر پایهٔ یافته‌ها و ادعاهای بشری استوار باشد عرفان سکولار است. 🔶 در عرفان دینی هدف سالک از سلوک، خداجویی است. عرفان سکولار به دنبال آرامش مادی و دنیوی محض است که در سایهٔ آن بتواند بخشی از ناملایمات روانی و فشارهای روحی‌اش را کاهش دهد. 🔷 راهی که عرفان سکولار فراروی انسان می‌نهد چیزی فراتر از دنیا و مادیات آن نیست؛ از همین روی او هرگز نمی‌تواند راه حقیقی آرامش را دریابد. 🔶 دوری این نوع عرفان از حقیقت و طریقت واقعی است که آن را با نام «عرفان کاذب» همگن ساخته است. 🔷 در واقع عرفان حقیقی برآمده از باورها و مناسک و شریعتی دینی است که با اتکا بر دین حقیقی تولد می‌یابد؛ اما عرفان کاذب از یافته‌های به‌هم‌بافتهٔ بشری برمی‌خیزد. 🔶 درطول تاریخ، در کنار عرفان حقیقی برآمده از دین که متکی بر وحیانیت بوده، عرفان کاذب نیز سر برآورده است. 🔷 مشخصهٔ بارز عرفان‌های کاذب در طول تاریخ، قد علم کردن آن‌ها در برابر عرفان حقیقی برخاسته از ادیان بوده است. 🔶 شیوهٔ دیگر تولد عرفان‌های کاذب را می‌توان در نحله شدن از عرفان واقعی و یا رشد انحرافی عرفان حقیقی برشمرد. 🔷 عرفان‌های برخاسته از ادیان آسمانی با کج‌روی رهروان ناراستین این ادیان به کجی گراییده و نوعی عرفان کاذب را به‌وجود آورده است. 🔶 اما عرفان‌های نوظهور که نحلهٔ دیگری از عرفان‌های کاذب‌اند داستان دیگری دارند. بیش‌تر این عرفان‌ها یا زادهٔ غرب هستند و یا غرب به بازتولید آن همت گماشته است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....👇👇
غرب زادگاه عرفان‌های نوظهور ⭕️ قسمت (پایانی) 2️⃣ 🔴 ریشهٔ رویش و یا گسترش این عرفان‌ها را باید در مغرب‌زمین جستجو کرد. بشر غرب با پای نهادن در عصر مدرن و مدرنیته و نیز ورود او به عصر پست مدرن، گام به گام از معنویّت و خداجویی دور شد تا بدان‌جا که برخی دوران مدرن را دوران معنویّت ستیزی نام نهادند. 🔷 این واقعهٔ تلخ زاییدهٔ سرخوردگی از عقلانیت و علم مدرن بود که با اثبات نادرستی فلسفه‌های معنویّت‌ستیز و شکست نظام‌های سیاسی معنویّت‌گریز به بلوغ خود نزدیک شد. 🔶 رواج بیماری‌های روانیِ حاصل از نبود آرامش فطری بار دیگر باعث گرایش به معنویّت متکی بر عالم بالا شد. این گرایش که سوسوی آن در غرب نمایان گشته‌بود با ورود انقلاب معنوی و دینی ایران اسلامی شعله‌ورتر شد. 🔷 ترس سردمداران غرب از بازگشت بشریت پست مدرن به دین و دین باوری آن‌ها را به فکر واداشت تا طرحی نو دراندازند. 🔶 به نظر می‌رسد میدان دادن به افرادی که نوعی گرایش به دین‌سازی و عرفان‌بازی داشتند جزو برنامه‌های دولت‌ها به‌ویژه کارشناسان اجتماعی و امنیتی قرار گرفت. 🔷 نبود مخالفت جدّی با این پدیده‌ها، در کنار برخوردهای حذفی و سرسختانه با گسترش ادیان آسمانی می‌تواند تأییدی بر این ادعا باشد. 🔶 برخی بر این باورند که عرفان‌های نوظهور و گسترش آن‌ها نوعی پدیدهٔ «فرادینی» محسوب می‌شود تا بتوان بار دیگر عرصهٔ جهانی را بر دین و دین‌باوران تنگ کرد. 🔷 این عرفان‌ها که هرگز نمی‌توانستند در قامت دین ظاهر شوند با ادعاهایی فرادینی سعی در برکناری دین از زندگی بشر دارند. 🔶 بررسی محتوای ادعاهای هستی‌شناسانه، انسان‌شناسانه و معرفت‌شناسانهٔ این عرفان‌ها نشان از این دارد که تمام آن‌ها از آبشخور واحدی سربرآورده‌اند. 🔷 بسیاری از باورها و نگرش‌های میان آن‌ها شبیه هم‌اند، به‌گونه‌ای که ترجمان آن‌ها در ایران باعث اشتراک در پیروان شده است. برخی از گروندگان به این عرفان‌ها بی‌آن‌که بدانند، به چندین عرفان گرایش دارند و از هر کدام باوری را گلچین نموده، در سخنانشان می‌گنجانند. 🔶 نباید فراموش کرد که بسیاری از این گروه‌ها در قالب «جنبش» به فعالیت می‌پردازند و ازهمین‌روی بسیاری، عرفان‌های نوپدید را با نام «جنبش‌های نوپدید دینی» (NMR) می‌شناسند. 🔷 جنبش‌های نوپدید دینی که در ایران با اصطلاح «جنبش‌های معنوی نوین» و با نام اختصاری «جمن» ها شناخته می‌شود پدیده‌ای است که توانسته در کشور ما مباحث فراوانی در افکند. 🔶 برخی محققین، «جنبش‌های نوپدید دینی» را فقط نامی زیبا برای فرقه‌ها می‌دانند و بر این باورند که مناسب‌ترین نام برای این جنبش‌ها همان «فرقه» می‌باشد. [1] 🔷 این اصطلاح نخستین بار از دهه 70 میلادی در ادبیات جامعه شناسی دین و دقیقاً در برابر اصطلاح «فرقه» طرح گردید. 🔶 این اصطلاح به موضوعاتی اشاره داشت که در ضمن جنبش ضدفرهنگ در آمریکا شکل گرفته بود. در حقیقت این جنبش، اعتراضی علیه مدرنیته و در پاسخ به کاستی‌های آن قلمداد می‌شد و ظهور آن، خبر از بازگشت امر دینی داشت. [2] 🔻نویسندهٔ کتاب «جنبش‌های نوین دینی» دربارهٔ این جنبش‌ها چنین می‌نویسد: 🔷 «جنبش‌های نوین دینی امروزه پدیده‌ای جهانی است؛ ولی موج این جنبش‌ها که در غرب پدیدار شد با قسمت عمدهٔ موج‌های قبلی متفاوت است. 🔶 این جنبش‌ها نه تنها از درون سنت یهودی- مسیحی، بلکه از سنت‌های دیگری نظیر هندوئیسم، بودیسم، اسلام، شینتوئیسم و بی‌دینی و از فلسفه‌ها و ایدئولوژی‌های جدیدتری نظیر روانکاوی و داستآن‌ه‌ای علمی – تخیلی نیز بر می‌خیزد. [3] 🔷 برخی تعداد این جنبش‌ها را در سراسر دنیا بیش از 2000 عنوان کرده‌اند. [4] 🔻 پی‌نوشت: [1]. مجله هفت آسمان، کریسایدز، جرج د، ترجمه دکتر باقر طالبی دارابی، ش 19، ص 128. [2]. جنبش‌های نوین دینی، ویلسون، برایان، 1387، با همکاری جیمی کرسول، مترجم محمد قلی پور، با مقدمه دکتر سارا شریعتی، مشهد، مرندیز، ص 11. [3]. همو، ص 33. [4]. همو، ص 37. [5]. سودای دین داری، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 34. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
نقش نمادها درعرفان‌های کاذب ☮️✝️🕉☸️✡️☯️☦️ قسمت (پایانی) 2️⃣ ⭕️ ذکر « اُم ناما شیوایا » نشان ارادت به شیوا ( یکی‌از خدایان مکاتب هندویی ) است. 🔷 روز غدیر نشان جایگاه مفهوم امامت در مکتب شیعه است. 🔶 رود گنگ در نزد هندوها نشان طهارت روحی و زدودن ناپاکی‌هاست. 🔷 عدد 11 از اعداد مقدس در کابالاست . 🔶 « کندالینی » و « چاکرا » نماد انرژی حیات در یوگا و بعضی از مکاتب شرقی است. 🔷 خلاصه، به هر چه که با زبان اشاره و به گونه مجمل به انعکاس باور و یا بینشی بپردازد نماد اطلاق می‌شود. 🔶 نماد بر خلاف آن‌چه تصور می‌شود در قدم اول نه با قوۀ اندیشه و دراکه انسان، که با احساس و عواطف آدمی ارتباط می‌گیرد. اگر چه قوۀ فکری انسان نیز از تیر رس نماد در امان نیست و شعاع تأثیر نماد به ساحت قوۀ عاقله هم می‌رسد، اما آن‌چه نماد در مواجهه اول، آن را نشانه می‌گیرد قوای حسی و هیجانات درونی است. 🔷 نماد برای تسخیر روح و قلب انسان‌ها ساخته شده نه برای اقناع عقل آدمی. علت این‌است که نماد از جنس هنر است ( غالب نمادها دیداری یا شنیداری‌اند ) و از راه حس به ساحت وجود آدمی وارد می‌شود . 🔶 هر چه از راه ابزارهای حسی وارد شود، ابتدا قوای عاطفی را بر می‌انگیزاند و آن‌گاه اندیشه انسان را جهت داده و به باورها و اعتقادات سمت و سو می‌بخشد. 🔷 مکاتبی در تبلیغ خود موفق‌ترند که تبلیغ خود را با نماد آغاز کنند؛ یعنی اگر از ابتدا به واسطۀ این ابزار با مخاطب ارتباط گیرند شانس بیشتری برای جذب مخاطب خواهند داشت. 🔶 البته این کلام به این معنا نیست که نماد به تنهایی برای بقای یک آیین کافی است، بلکه به این معناست که اگر دیگر شرایط و بسترهای لازم فراهم باشد، انتخاب چنین سبکی برای تبلیغ، دسترسی به نتیجه را تسهیل خواهد کرد. 🔷 نمادها در بردارندۀ ارزش‌ها و مفاهیم مقدس‌اند، اما نه به صورت تفصیلی و بسط یافته؛ بلکه به شکل منجمد و دربسته. 🔶 به عبارت دیگر مفاهیم گوناگون و باورهای متکثر در یک آیین، اگر قرار باشد جمع‌بندی و تلخیص گردد، تبدیل به نماد می‌شود؛ چرا که نماد سمبل ایدئولوژی است. 🔷 بنابراین نماد، اندیشۀ سربسته است و کارکرد نماد، انتقال اجمالی مفاهیم است. زبان نماد زبان رمز، ایماء و استعاره است. 🔶 از این رو طبیعی است که نمادها، زبان مخصوص داشته و نیاز به ترجمان و تفسیر پیدا کنند و انتظار می‌رود که عقبۀ فکری هر مکتب این نقش را عهده‌دار شده و کار توضیح نماد را به انجام رساند. 🔷 نماد، ابزاری قوی و نافذ است و برخورداری از نمادهای گویا و متنوع، قدرتی بی‌بدیل محسوب می‌شود. 🔶 به همین جهت، هرچه مفاهیم پیچیدۀ دینی و فلسفی بیشتر تبدیل به نماد گردند و به تکثر در نمادها منجر شوند، امکان انتقال ارزش‌های آن مکتب به مخاطب و در نتیجه ماندگاری آن بیشتر خواهد بود. [3] 🔷 باز از همین‌روست که گاهی پاره‌ای از جریان‌ها به سود خود دست به استخدام نمادهای دیگر مکاتب می‌زنند و به نام خود آن را تبلیغ می‌کنند. 🔶 مثلا جریان شیطان‌پرستی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. 🔷 بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان‌پرستی مشهور شده، متعلق به جریان شیطانی نیست و آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند. 🔶 از جمله بعضی از این نمادها متعلق به شرق است؛ چنان که « آنتوان لاوی » در کتابش « کالی » و « شیوا » را که در میان هندوها و یوگی‌ها جایگاه خاصی دارند و از خدایان هندو به حساب می‌آیند، همان شیطان معرفی می‌کند. 🔷 بعضی از نمادهای ماسون‌ها یا کابالا نیز اکنون در خدمت این آیین قرار گرفته است. بنابراین امروزه عمل « سرقت نماد » کاری است که در پاره‌ای از مکاتب نوپدید رواج پیدا کرده است.{4} 🔻 پی‌نوشت: [1]. فرهنگ نمادها، ژان شوالیه، ص18. [2]. فرهنگ و نمادها، سرلو، ص 11 – 34. [3]. فرهنگ نمادها، ژان شوالیه، ص 34. [4]. عرفان‌های کاذب، راه‌های نفوذ و راه‌کارهای مقابله، ص 95 – 99. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
تفسیری نوین « دونالد والش» از ثنویت ☯️🔻 قسمت (پایانی) 3️⃣ 🔻 ولی اگر بخواهیم با ادبیات احساسی والش سخن بگوییم، پاسخ وی به چند سؤال شاید بتواند او را نسبت به ماهیت خدای وهمی خویش آگاه‌تر کند. 🔹 آیا خدایی که هم خیر است و هم شر می‌تواند پناهگاه امنی برای انسان ضعیف باشد❓ 🔸 آیا کسی را صدا می‌زنیم قدرت قابل اعتمادی برایمان است ❓ 🔹 آیا چنین خدایی کل زندگی را تبدیل به مخاطره‌ای بزرگ نمی‌کند❓ 🔶 کسی که منشأ بدی‌هاست در ظاهر شاید بتواند چهره گناهکار انسان را تطهیر بکند ولی او را در ورطه سردرگمی ره می‌کند. انسانی که حقیقت هستی را نمی‌تواند درک کند و در عالم نسبیت، شک‌ها و تردیدها او را موجودی پوچ‌گرا می‌کند. 🔷 والش به اسم معنویت و خدا، جهان هستی را جهانی تهی از خدا تلقی می‌کند؛ جهانی که تناقضات بر آن حاکم است. او با چنین تصویری از خدا هیچ‌وقت دست تدبیر و حکمت الهی را در هستی نخواهد دید او با باور به خدایی شیطان‌گونه زیباترین صفات را از خدا دریغ می‌کند و ناپسندترین صفات را به او نسبت می‌دهد. 🔶 والش میگوید: «دنیا پر از تناقضات است. عدم تناقض الزاما مؤلفه حقیقت نیست. گاهی حقایق بزرگ‌تری درون تناقضات پنهانند. آن‌چه ما در این‌جا داریم یک دو حالتی ربانی است.»[5] 🔷 جنبش تفکر نوین با الهام‌گیری از عرفان یهود، باورهای شیطانی را متعالی‌ترین احساس عرفانی برای انسان معرفی می‌کند؛ به همین دلیل کسانی که وارد این جریانات می‍‎شوند، در پی درستی گزاره‌ها و باورهای القا شده نمی‌روند و فطرت بیدار و حقیقت‌جو رفته رفته کم‌سو و ناتوان می‌شود و در خلسه‌ای خوش، زندگی در مجاز تفکر نوین را به حیات طیبه الهی ترجیح می‌دهد. «عارف حتی از پذیرفتن این احساس متعالی که ریشه شر هم در خداست روی بر نمی‌تابد.»[6] 🔶 معنویت به همان‌گونه که هست روشن‌ترین انوار را در ذات خویش به همراه دارد و بروز روشنی و تاریکی در پرتو درجات کمالی انسان است. 🔷 نور مطلق الهی بر تمام هستی جلوه‌گر است؛ ولی انسان گناهکار است که باعث کسوف می‌شود؛ زیرا او نور محض است و ما هستیم که تاریکی را وارد می‌کنیم. ♦️ امثال والش با فرافکنی سعی دارند آلودگی‌های درونی را به خدا نسبت دهند چنان‌که نور خدا را نیز به خود نسبت می‌دهند. دوگانگی، بین خالق و مخلوق است، بین حقیقت هستی و جلوه‌های هستی است نه در ذات خداوند متعال.[7] 🔻پی‌نوشت: [1]. گفت‌وگو با خدا، انتشارات دایره، 1389، ج2، ص 138. [2]. باورها و آیین‌های یهودی، آنترمن، مرکز مطالعات و تحقیق ادیان، 1386، ص 152. [3]. گفت‌وگو با خدا، والش، تهران، انتشارات دایره، ۱۳۸۵ ش، ج3، ص 35. [4]. همان. [5]. همان، ص165. [6]. جریانات بزرگ عرفان یهود، شولم، نشر نیلوفر، تهران، 1385، ص 60. [7]. نگاهی متفاوت به افکار نیل دونالد والش، رسول حسن‌زاده، مؤسسه علمی-فرهنگی بهداشت معنوی، قم، ص 42. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
موانع رشد و رسیدن به کمال نهایی در عرفان کاذب اوشو 👹🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ از نظر اوشو: «تا زمانی که از مرگ بترسید، عشق شما متولد نخواهد شد.»[5] همچنین «اگر طعم زندگی، منحصربه‌فرد است حتماً مزه مرگ، به‌مراتب، خاص‌تر و استثنایی‌تر خواهد بود؛ چون مرگ، در انتهای زندگی فرامی‌رسد. مرگ بالاترین ارضا شدن و خشنودی، در زندگی است.»[6] 🔷 طلب کمال همان طلب مرگ است و کسی که از مرگ می‌ترسد، گویا از جاودانگی و کمال، گریزان است و ترس از مرگ، از رشد و کمال او جلوگیری می‌کند: «طلب کمال، طلب مرگ است و مرگ نقطه پایان جمله است.»[7] 🔶 پس «مرگ، زندگی را زیبا می‌کند؛ زیرا تو را هوشیار می‌سازد. قطار را از دست نده، هیچ‌چیز را از دست نده، لذت ببر، از هر چه برایت میسر است، حظ ببر، زیرا فردا مرگ است. مرگ، دشمن تو نیست؛ مرگ، بزرگ‌ترین دوست توست. بدون مرگ شماها اجسادی مرده‌اید که بی‌هیچ هدف، بی‌هیچ معنا و بی‌هیچ گریزگاهی اینجاوآنجا در حرکت اید.»[8] 🔻 مرگ در منطق قرآنی 🔷 اما مرگ در منطق قرآنی به معنای فنا و نابودی نیست، بلکه دریچه‌ای به‌سوی جهان جاودانگی و بقاست. حقیقت مرگ چون حقیقت حیات وزندگی از اسرار هستی است، به‌گونه‌ای که حقیقت آن تاکنون بر کسی روشن نشده است. بلکه آنچه ما از حقیقت آن می‌شناسیم تنها آثار آن است. 🔶 آنچه از قرآن برمی‌آید آن است که مرگ یک امر عدمی و به معنای فنا و نیستی نیست بلکه یک امر وجودی است. یک انتقال و عبور از جهان به جهان دیگر است، ازاین‌رو بسیاری از آیات قرآن از مرگ به توفی تعبیر کرده‌اند که به معنای بازگرفتن و دریافت روح از تن است. اما در اندیشه اوشو از مرگ با عنوان پایان زندگی و انتهای آن نام‌برده شده است. 🔷 خداوند در بیان این امر وجودی می‌فرماید: «اَلَّذی خَلَقَ المَوتَ وَ الحَیوةَ [ملک/آیه 2]؛ خداوندی که مرگ و زندگی را آفرید.» در اینجا خداوند، مرگ را همانند زندگی یک آفریده از آفریده‌های خویش بیان می‌دارد. چون اگر مرگ امری عدمی بود مخلوق و آفریده به شمار نمی‌آمد از مخلوقات هیچ‌گاه جز به «امور وجودی» تعلق نمی‌گیرد. 🔶 مرگ از مخلوقات و امر وجودی و دریچه‌ای است به‌سوی زندگی دیگر، در سطحی بسیار وسیع‌تر و آمیخته با ابدیت؛ خداوند می‌فرماید: «وَلَئِن مُتُّم اَو قَتَلتُم لَاِلی اللهِ تُحشَرون [آل‌عمران/ 158]؛ اگر بمیرید و یا کشته (شهید) شوید به‌سوی خدا بازمی‌گردید.» ♦️ در حقیقت باید گفت: از نظر اسلام، مرگ پایان راه و زندگی نیست بلکه آغاز راهی است که به طریق آن به جهانی دیگر منتقل می‌شوید؛ و این جهان با همه عظمتش تنها مقدمه‌ای برای جهان‌های گسترده‌تر و فراخ‌تر، جاودانی و اَبدی است. 🔷 و به سخنی دیگر مرگ نه‌تنها موجب نمی‌شود تا زندگی، پوچ و بیهوده جلوه کند بلکه به زندگی این جهانی معنا و مفهوم می‌بخشد و از کارکردهای مرگ می‌توان معنا بخشی به زندگی دنیایی دانست؛ چون مرگ است که آفرینش هستی را از بیهودگی خارج می‌سازد و بدان جهت، معنا و مفهوم می‌بخشد. 🔻پی‌نوشت: [1]. اوشو، تائوئیزم و عرفان شرق دور، جلد 2، ترجمه فرشته جنیدی، چاپ اول، نشر هدایت الهی، ص 193. [2]. همان، ص 80. [3]. همان، ص 81. [4]. اوشو، راز بزرگ، ترجمه روان کهریز، تهران، نشر باغ نو، ص 153. [5]. همان، ص 134. [6]. همان، ص 155. [7]. الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 172. [8]. همان، ص 368. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
آئین ساحری « وودو » 👹👺🗿🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ برخی ها معتقدند که اگرچه در "وودو" از سحر و جادو و خرافه استفاده می شود و خمیرمایه اصلی این دین، جادوی سیاه است اما "وودو" ، بد معرفی شده است. 🔷 همچنین اونگان ها ( کاهنان مرد ) و مانبو ها ( کاهنان زن) ، بوکورس ( bocors ) هستند یعنی جادوگر و ساحره اند و عده دیگرشان نیز کاپلاتاس ( caplatas ) هستند یعنی افرادی که جادوی کمتری بلدند. 🔶 اغلب جادوها برای دفع اهریمن به کار گرفته می شود. طلسم ها، چشم بد را دفع می کنند و لوآس ها (الهه های فرعی) به عنوان عامل رنج و بیماری مردم شناخته می شوند. 🔷 سحر و جادو برای کشف علت اقدامهای رنج آور الهه های فرعی استفاده می شود و علاوه برآن برای دفع ارواح شیطانی و مخلوقاتی نظیر وامپیرها و گرگ نما ها به کار می رود. 🔶 در قرن هجدهم میلادی "وودو" ، چندان مورد توجه نبود بلکه گردهمایی های شبانه وودوها مورد توجه قرار گرفت که به ویژه برای رقص بود. 🔷 رقص با طبل و دهل که به عنوان یک سیستم اجتماعی در هائیتی قدعلم کرد و در سال 1804 میلادی به صورت سازماندهی شده، شورش موفقیت آمیزی را موجب شد. هائیتی ها این انقلاب را بدون هدف یا رهبر بزرگی به پایان رساندند و باورهای دینی آنها را با هم متحد کرده بود. 🔶 این باورها شامل حفاظت از لوآس (الهه های فرعی) بود که به آنها انگیزه و اجازه داد تا برضد فرمانروایان تا خرخره مسلح، شورش کنند. 🔷 استفاده از "وودو" در این انقلاب موجب شد تا اولین فرمانروای سیاه پوست هائیتی در برابر این دین مخالفت کند. حاکمان بعدی اما "وودو" را پذیرفتند به خصوص حاکمی به نام "جین-کلاد دووالیر" jean-Claude Duvalier که تصویر خود را به عنوان جادوگر بزرگ وودو، رواج داد و از کاهنان "وودو" در ارتش خود استفاده کرد. 🔶 "وودو" در سال 1804 ( همان سال انقلاب هائیتی) وارد ایالات متحده آمریکا شد. این دین در میان جمعیت سیاهان شهر نیواورلئان (شهری در آمریکا) و حاشیه های این شهر رواج یافت و محبوبیت زیادی در اواسط قرن نوزدهم میلادی پیدا کرد. 🔷 اقدامهای قانونی قبل از جنگهای داخلی آمریکا برای مهار قدرت "وودو" انجام شد اما این اقدامها تنها منجر به این شد که فعالیت "وودو" ها ، زیرزمینی شود. 🔶 "وودو" تا امروز نیز دوام آورده و هم به عنوان یک آیین نمایشی برای توریستها و هم به عنوان یک جامعه مذهبی نیمه سری، مطرح است. 🔷 "وودو" در سده 1920 میلادی، زمینه ای فراهم آورد برای روح گرایی و اعتقاد به احضار ارواح و جنبشهای برپایی مراسم خاص. 🔶 "وودو" ، این فرهنگ آمریکایی آفریقایی بیش از آنکه دین باشد یک باور است و مراسمی خرافه آمیز. "وودو" در حقیقت تلاش انسانها است برای رسیدن به ماوراء و آنچه که نمی فهمند از طریق خرافه... . ♦️ شوق دستیابی به عجایب و قدرت لایتناهی در آیینی به نام "وودو" نمود یافته و چون ناقص است آن را پر رمز و راز می دانند و برای همین هم در میان ادیان ماندگار و مهم جهانی، جایی ندارد اما به عنوان فرهنگ و باور یک قوم از جنبه اساطیر و حرکات عجیب و غریب آنان، مورد توجه است. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
اعتقاد به سحر جادو در فرقه های لامائیسم 👹🔻 ♦️ یکی‌از مهم‌ترین معنویت‌های جادویی، دالایی لامای چهاردهم است که شاخه‌ای از مذهب بودا می‌باشد و هم‌اکنون در قالب یک حزب سیاسی و گروه چریکی در تبت جریان دارد. 🔷 بودیسم سه شاخه اصلی دارد: ماهایانه، هینایانه و جریانه. ماهایانه همان بودیسم شمالی است که به « چرخ بزرگ » مشهور است و در چین، ژاپن و کره گسترش پیدا کرده است. 🔶 هینایانه نیز بودیسم جنوبی است که به « چرخ کوچک » شهرت دارد و در کشورهای جنوب آسیا مانند برمه، تایلند، سری‌لانکا و لائوس رواج یافته است. 🔷 شاخه سوم که به « چرخ الماس » هم شناخته شده، کوچ‌ترین شاخه بودیسم است که پیروانی در مغولستان و تبت دارد. بودایی‌ها هیچ‌گاه نسبت به جادو و سحر بی‌اعتقاد نبوده‌اند؛ [1] 🔶 اما این شاخه از بودیسم که به جهت پذیرش وسیع آیین‌های جادویی [2] و کهانت و توتم‌پرستی، به بودیسم خرافاتی و جادویی شهرت یافته، همان لامائیسم است که مکتب دالایی‌لاما می‌باشد. 🔷 امروزه سه فرقه مهم از این آیین در تبت وجود دارد و بزرگ‌ترین آن‌ها مکتب گه ( لوک ) په است که فرقه دالایی‎لاماها می‌باشد. [3] 🔶 کلمه لامائیسم از آنجا که به رهبرپرستی و سهم اعمال جادویی در انتخاب رهبر و لاما اشاره دارد، از نظر پیروان این جریان نوعی اهانت محسوب می‌شود. [4] 🔷 فرقه لامائیسم با دو ابزار « مراسم‌ها » و « مراقبه‌ها » بودایی، به‌دنبال رسیدن به رهایی و آزدی از چرخه سنساره و تناسخ است. [5] لامائیسم، بودیسم تانتریک است که در آن اشکال مقدس، مانترا، نمادهای جادویی مندله برای دستیابی به نیروهای طبیعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 🔶 برخلاف بودای اولیه که نه وجود خدا در آن مطرح بود و نه وجود روح، در لامائیسم دسته‌ای از بوداها و خدایان پرستش می‌شوند و همین‌طور ارواح گذشته‌گان نیز نیایش می‌شوند. 🔷 پیروان تانترا معتقدند نیروی مخفی کندالینی ( که در قسمت پایین‌تر از ستون فقرات قرار دارد ) به وسیله برخی از اوراد مخصوص و حرکات گوناگون و رسم‌ها و نقوش و طلسمات عجیب همراه با جنبش دست و پا آزاد می‌شود. 🔶 ایمان به سحر و افسون و حرکات جادویی از اعتقاداتی است که بوداییان تبت از هندوان اخذ کرده و با دین خود در آمیخته‌اند. [6] 🔷 مردم عادی تبت سعی می‌کنند از طریق اوراد و اذکاری توجه خدایان بودایی را برای جذب خیر و دفع ضرر جلب کنند و در حال ادای ذکرهای خود با ترسیم نقوش تخیلی در فضا، طلسمی ایجاد کنند تا ارواح خبیث و شیاطین موذی پراکنده در کوه‌ها و بیابان‌ها دفع شوند. 🔶 تبتی‌ها به راهبان و رهبران مذهبی خود اعنقاد زیادی دارند و معتقدند آن‌ها می‌توانند با اوراد و ادعیه به درگاه بودا برای زائران طول‌عمر حاصل کنند و حتی آن‌ها را از مرگ محافظت نمایند. 🔷 از نکات قابل ذکر درباره لامائیسم این‌که، رهبر این فرقه ( که او را لاما، یعنی اقیانوس آکاهی می‌خوانند ) از طریق همین آیین‌ها انتخاب می‌شود؛ یعنی بعد از درگذشت لاما، برای انتخاب رهبری جدید به جست‌جوی کودکی می‌پردازند که در همان لحظه لاما به‌دنیا آمده باشد. 🔶 اگر کودک با اشیاء و اموال لامای مرده اظهار آشنایی کرد یا شبح لامای مرده را در خانه کودک مشاهده کردند، نوبت به تشریفات سری و آزمون‌های جادویی مرموز می‌رسد. 🔷 در صورت تایید با امتحان‌های جادویی، کودک به عنوان صاحب آن میت و جانشین لامای قبلی معرفی می‌شود.. [7] ♦️ رهبر این جریان، یعنی دالایی لامای چهاردهم در نظر دولت‌مردان غربی و آمریکایی اهمیت ویژه‌ای دارد و تاکنون جوایز ویژه و مدارک افتخاری فراوانی از طرف مراکز غربی به وی اعطا شده است و با وجود این‌که گروه نظامیان ضدچینی را در تبت فرمان‌دهی می‌کند، جایزه صلح نوبل به وی تعلق گرفته است. [8] 🔻 پی‌نوشت: [1]. زینر، دانشنامه فشرده ادیان زنده، ص 505. [2]. ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 246. [3]. پاشایی، هینه یانه، ص 166. [4]. دالایی لاما، زندگی در راهی بهتر، ص 140؛ بنگرید به: ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 247. [5]. دالایی لاما، کتاب بیداری، ص 44. [6]. ناس، تاریخ جوامع ادیان، ص 244. [7]. همان، ص 249. [8]. عرفان‌های کاذب، راه‌های نفوذ و راه‌های مقابله، ص 42 – 45 به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
« نمادها » ابزاری قوی و نافذ برای جذب مخاطب ☮️✝️🕉☸️✡️☯️☦️🔻 قسمت (پایانی) 2️⃣ ♦️ ذکر « اُم ناما شیوایا » نشان ارادت به شیوا ( یکی‌از خدایان مکاتب هندویی ) است. 🔷 روز غدیر نشان جایگاه مفهوم امامت در مکتب شیعه است. 🔶 رود گنگ در نزد هندوها نشان طهارت روحی و زدودن ناپاکی‌هاست. 🔷 عدد 11 از اعداد مقدس در کابالاست . 🔶 « کندالینی » و « چاکرا » نماد انرژی حیات در یوگا و بعضی از مکاتب شرقی است. 🔷 خلاصه، به هر چه که با زبان اشاره و به گونه مجمل به انعکاس باور و یا بینشی بپردازد نماد اطلاق می‌شود. 🔶 نماد بر خلاف آن‌چه تصور می‌شود در قدم اول نه با قوۀ اندیشه و دراکه انسان، که با احساس و عواطف آدمی ارتباط می‌گیرد. اگر چه قوۀ فکری انسان نیز از تیر رس نماد در امان نیست و شعاع تأثیر نماد به ساحت قوۀ عاقله هم می‌رسد، اما آن‌چه نماد در مواجهه اول، آن را نشانه می‌گیرد قوای حسی و هیجانات درونی است. 🔷 نماد برای تسخیر روح و قلب انسان‌ها ساخته شده نه برای اقناع عقل آدمی. علت این‌است که نماد از جنس هنر است ( غالب نمادها دیداری یا شنیداری‌اند ) و از راه حس به ساحت وجود آدمی وارد می‌شود . 🔶 هر چه از راه ابزارهای حسی وارد شود، ابتدا قوای عاطفی را بر می‌انگیزاند و آن‌گاه اندیشه انسان را جهت داده و به باورها و اعتقادات سمت و سو می‌بخشد. 🔷 مکاتبی در تبلیغ خود موفق‌ترند که تبلیغ خود را با نماد آغاز کنند؛ یعنی اگر از ابتدا به واسطۀ این ابزار با مخاطب ارتباط گیرند شانس بیشتری برای جذب مخاطب خواهند داشت. 🔶 البته این کلام به این معنا نیست که نماد به تنهایی برای بقای یک آیین کافی است، بلکه به این معناست که اگر دیگر شرایط و بسترهای لازم فراهم باشد، انتخاب چنین سبکی برای تبلیغ، دسترسی به نتیجه را تسهیل خواهد کرد. 🔷 نمادها در بردارندۀ ارزش‌ها و مفاهیم مقدس‌اند، اما نه به صورت تفصیلی و بسط یافته؛ بلکه به شکل منجمد و دربسته. 🔶 به عبارت دیگر مفاهیم گوناگون و باورهای متکثر در یک آیین، اگر قرار باشد جمع‌بندی و تلخیص گردد، تبدیل به نماد می‌شود؛ چرا که نماد سمبل ایدئولوژی است. 🔷 بنابراین نماد، اندیشۀ سربسته است و کارکرد نماد، انتقال اجمالی مفاهیم است. زبان نماد زبان رمز، ایماء و استعاره است. 🔶 از این رو طبیعی است که نمادها، زبان مخصوص داشته و نیاز به ترجمان و تفسیر پیدا کنند و انتظار می‌رود که عقبۀ فکری هر مکتب این نقش را عهده‌دار شده و کار توضیح نماد را به انجام رساند. 🔷 نماد، ابزاری قوی و نافذ است و برخورداری از نمادهای گویا و متنوع، قدرتی بی‌بدیل محسوب می‌شود. 🔶 به همین جهت، هرچه مفاهیم پیچیدۀ دینی و فلسفی بیشتر تبدیل به نماد گردند و به تکثر در نمادها منجر شوند، امکان انتقال ارزش‌های آن مکتب به مخاطب و در نتیجه ماندگاری آن بیشتر خواهد بود. [3] 🔷 باز از همین‌روست که گاهی پاره‌ای از جریان‌ها به سود خود دست به استخدام نمادهای دیگر مکاتب می‌زنند و به نام خود آن را تبلیغ می‌کنند. 🔶 مثلا جریان شیطان‌پرستی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیین‌ها و مسلک‌ها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. 🔷 بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطان‌پرستی مشهور شده، متعلق به جریان شیطانی نیست و آن‌ها این نمادها را تصاحب کرده‌اند. 🔶 از جمله بعضی از این نمادها متعلق به شرق است؛ چنان که « آنتوان لاوی » در کتابش « کالی » و « شیوا » را که در میان هندوها و یوگی‌ها جایگاه خاصی دارند و از خدایان هندو به حساب می‌آیند، همان شیطان معرفی می‌کند. ♦️ بعضی از نمادهای ماسون‌ها یا کابالا نیز اکنون در خدمت این آیین قرار گرفته است. بنابراین امروزه عمل « سرقت نماد » کاری است که در پاره‌ای از مکاتب نوپدید رواج پیدا کرده است.{4} 🔻 پی‌نوشت: [1]. فرهنگ نمادها، ژان شوالیه، ص18. [2]. فرهنگ و نمادها، سرلو، ص 11 – 34. [3]. فرهنگ نمادها، ژان شوالیه، ص 34. [4]. عرفان‌های کاذب، راه‌های نفوذ و راه‌کارهای مقابله، ص 95 – 99. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2
سحرو جادو در گذر زمان 👹🔻 قسمت (چهارم) 4️⃣ ♦️ در روایاتی که از حضرات معصومین (علیهم السلام ) در این باب است نیز بر این مطلب تاکید شده که فرد جادوگر نه می تواند چیزی خلق کند ، نه می تواند مرده ای را زنده کند و نه خلقتی را دگرگون کند به گونه ای که انسانی را به حیوان بدل سازد . 🔷 با توجه به این روایات هست که علامه این نظر را مطرح می فرمایند که نهایت کار جادوگری همین جدایی انداختن بین زن و شوهراست یا کارهایی نظیر ایجاد بغض و عداوت بین‌ دو دوست، ایجاد محبّت بین دو فرد غریبه و کارهایی از این دست . 🔶 این نوع سحر در قرآن آمده است و نکته جالب آنجاست که می فرماید این نوع سحر توسط شیاطین به مردم آموزش داده می شد . که این نشان می دهد که سحر یکی از علوم پنهانی بوده که کمتر کسی از آن اطلاع داشته است و شیاطین با دانستن این علوم آن را به افراد وابسته خود جهت کارهای شیطانی آموزش می دادند . 🔷 به عنوان مثال یکی از علومی که در این مورد است ، همان علم هیپنوتیزم است ، برخی از دانشمندان گفته اند که در بین هیپنوتیزم شده ها افرادی بوده اند که اخبار عجیبی می داده اند حتی به گونه ای که گفته می شود برخی از این افراد از چند صد سال پیش از خود خبر داده اند زمانی که موجودیت نداشته اند . 🔶 یکی از شیطان پرستان در مورد علم هیپنوتیزم می گوید که این علم از علوم مخفی بوده که خود شیطان به برخی از انسان های شیطان پرست آموزش داده که عده ی زیادی از مردم را به سمت این امور به ظاهر جالب بکشانند که نتیجه این عمل آن شود ، فردی که به این کار می پردازد دچارغفلت از خدا و دین خدا شود . 🔷 این می تواند نمونه ای از سحر آموزش داده شده توسط شیطان در زمان ما باشد . یکی دیگر از گونه های سحر که یک علم شیطانی مخفی است ، همان چشم زخم است که بوسیله چشمان آدمی صورت می گیرد و با این کار می تواند فردی را بیمار کند . 🔶 البته در این مورد خرافاتی هم وجود دارد که بیشتر باعث شده این کار محیرالعقول جلوه کند . اگر بخواهیم در مورد چشم زخم ، بحث علمی بکنیم ، باید گفت که به تازگی دانشمندان با تحقیقاتی که صورت داده اند متوجه شده اند که بیشترین تجمع و تمرکز انرژی در انسان ها در چشمانشان است . 🔷 حال اگر فردی این علم را داشته باشد و بتواند این انرژی را به روشی خاصی متمرکز و تخلیه کند ، با این کار باعث می شود به دلیل تجمع انرژی در قسمتی از بدن فرد مقابل ، آن فرد بدنش دچار اختلال انرژی شود و در نتیجه دچار بیماری شود ، به همین خاطر است . 🔶 امام صادق (علیه السلام) می فرمایند : (( نوعی از سحر به منزله پزشکى است یعنى همان گونه که پزشکان براى هر مریضى راه علاجى مى یابند جادوگران نیز براى هر صحتى، راهى براى از بین بردن آن مى یابند. )) 🔷 غالباً مردم عادی چون با علوم خاصی که ساحران توسط شیاطین آموخته اند با خبر نیستند برای همین این کارها را محیرالعقول می دانند . 🔶 طبق گفته معصوم (علیه السلام) خود شیطان این علوم را با روش سعی و خطا در طی سالیان زیاد یاد گرفته که برخی از وردها و جمله ها و برخی از مواد ، خواص و ویژگی های منحصر به فرد و عجیبی دارند که می تواند روی موجودات اثر بگذارد . 🔷 کشف دانشمند ژاپنی که معروف به ” شهادت آب ” است این مطلب را به صورت علمی تایید می کند که هر جمله و سخنی اثر خاصی می تواند داشته باشد و بر روی انسان اثر مثبت یا منفی بگذارد . 🔶 روایات بسیار زیادی داریم که برای درمان بسیاری از امراض ، دردها و حتی مشکلات ، آیات و دعاهای خاصی را که باید با تعداد مشخصی ادا شوند ، بیان نموده اند که می تواند خیلی از مشکلات را حل و بیماری ها را شفا دهد و بسیاری از این روایات هم فراوان تجربه شده و اثر گذاشته اند . ♦️ به همین روش شیطان نیز ضدش را استفاده کرده و با استفاده از وردهای خاصی که به تجربه و آزمایش بدست آورده می تواند اثر مخربی بر فرد بگذارند که البته این اوراد زمانی اثر می گذارد که یک انسان پلید و شیطان صفت آنها را ادا کند . این گونه افراد شیطان صفت با استفاده ازسحر و جادو دیگران را سحر می کنند . به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻
سحرو جادو در گذر زمان 👹🔻 قسمت (پایانی) 6️⃣ ♦️ در حدیثی دیگر آمده که عمروبن عبید وارد بر امام صادق(علیه السلام) شد وگفت دوست دارم گناهان کبیره را از روی قرآن بشناسم. 🔷 امام فرمود«والسحر» از جمله گناهان کبیره«سحر» است چون خداوندمی فرماید«وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمِنَ اشْتَراهُ ما لَهُ فی الآخرﺓ مِن خَلاق» «مسلماً آنان می دانستند هرکس خریدار این متاع باشد در آخرت هیچ نصیبی برای او نخواهد بود» [۱۳] 🔶 در حدیثی از پیامبر(صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم) آمده است که فرموده اند « ثلاثه لا یدخلون الجنه:مُدمِنُ خمرِِ ومُدمِن سحر وقاطِعُ رَحِم» «سه گروهند که داخل بهشت نمی شوند:کسی که دا ئم مست است،کسی که از سحر استفاده کندوکسی که قطع رحم کرده» . [۱۴] 🔷 شهید اول و شهید ثانى (ره) در کتاب هاى دروس و مسالک خود ادعا کرده اند که هر کس سحر و جادو را حلال بداند باید کشته شود. 🔶 شیخ انصارى (ره) در کتاب مکاسب گفته است که هر چند ما مطمئن به اجماع علما در این خصوص نیستیم، ولى ادعاى ضرورى دین از چیزهایى است که ما مطمئن به حرمت این عمل مى شویم و علما در همه اعصار بر حرمت جادو و جادوگرى اتفاق داشته اند. 🔷 و در برخی روایات دیگر مراجعه به این افراد را به معنی رد تمامی کتب آسمانی ذکر کرده است ، البته به برخی افراد خاص اجازه داده شده است که برای دفع شر سحر از مردم و باطل کردن سحر ساحران ، آن را بیاموزند. 🔶 کلینى نقل مى کند که عیسى بن شقفى نزد امام صادق (علیه السلام)آمد و عرض کرد: حرفه من سحر بودن و در برابر آن مزد مى گرفته ام و مخارج زندگى ام نیز از همین راه تأمین مى شده است. با همین درآمد حج نیز گزارده ام، ولى اکنون آن را ترک کرده و توبه نموده ام. آیا براى من راه نجاتى هست؟ امام (علیه السلام) فرمودند: عقده سحر را بگشا، ولى گره جادوگرى مزن. [۱۵] ♦️ از این حدیث استفاده مىشود که براى گشودن گره سحر، آموختن و عمل به آن اشکال ندارد. 🔷 امام علی (علیه السلام) می فرمایند: هر حقی از مسحور ضایع شود بر عهده ساحر است. ایشان بشدت از سحر و تعلیم آن بر حذر میداشتند و برای بطلان سحر دعای ضد سحر را پیشنهاد میکردند و فرمودند باید از شرّ سحر وساحری به خداوند متعال پناه برد که همه امور در ید قدرت اوست. [۱۶] 🔶 با توجه به این که یهودیان به سحر روی آورده بودند در پایان نظر تورات را ضمن جادوگری بیان می کنیم که سحر وجادوگری از نظر کتب قدیم نیز ناروا وبسیار ناپسند است زیرا درتورات آمده «به صاحبان اجنه توجه مکنید وجادوگران را متفحص نشوید تا(مبادا) از آنها ناپاک شوید وخداوند خدای شما منم» ودر جای دیگر تورات آمده: 🔷 «وکسی که به ساحران وجادوگران توجه می نماید تا آن که از راه زنا پیروی ایشان نماید روی عتاب خود را به سوی او گردانیده او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت» پرواضح است که سحر در شریعت موسوی راه نداشت بلکه شریعت،اشخاصی را که از سحر مشورت طلبی می نمودند به شدید ترین مقامها،قصاص می نمود . 🔶 ولی جالب اینجاست که با وجود این یهود سحر وجادوگری را فرا گرفتند وبرخلاف تورات به آن معتقد شدند واین ماده فاسد در میان قوم یهود داخل گردید قوم به آن معتقد شدند ودر وقت حاجت بدان پناه بردند به همین دلیل قرآن آنها را شدیداً مورد نکوهش قرار داده وآنها را سوداگرنی می شمرد که خود رابه بدترین بهایی فروختند [۱۷] 🔷 پس معلوم مىشود که سحر واقعیت دارد و نمىتوان وجود آن را انکار کرد یا به خرافات نسبت داد، چه در گذشته و چه در امروز، هرچند که برخی از کارها که به جادو نسبت می دهند خرافه و افسانه است . 🔶 امروزه تعداد بسیار معدود و انگشت شماری این کار را به معنای واقعی آن می کنند که در هر صورت جایگاه بسیار بدی در دوزخ دارند. 🔷 (( …و مسلماً میدانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر میدانستند! )) [۱۸] ♦️ (( ولا یُفلِحُ السَاحِرون )) ساحران رستگار نمی شوند [۱۹] 🔻پی نوشت : [۱۳] عبدالله جوادی آملی، تفسیر تسنیم،ج۵ ،ص ۷۲۸ [۱۴] خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۷۷، حدیث ۲۰۸ [۱۵] شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة ال البیت، ج ۱۷، باب ۱۵، حدیث ۱ [۱۶] گناهان کبیره دستغیب فصل سحر [۱۷] ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،ج۱،صص۳۸۱ -۳۸۰ [۱۸] سوره بقره آیه ۱۰۲ [۱۹] سوره یونس آیه به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2