7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید| تدوینگرها را جدی بگیرید!
🔹گاه مسیر #سواد_رسانه از آگاهی های فنی و دقت های محتوایی می گذرد؛ در حالت عادی تشخیص تقطیع و #صداسازی در این موارد قریب به محال به نظر می رسد اما وقتی بدانیم سطح جعل و فریب رسانه ای تا کجا پیشرفت کرده است و از سوی دیگر با ادبیات رسانه ای مسئولین نظام آشنا باشیم متوجه غیر واقعی بودن صدا می شویم!
🔸در عصر #جعل_عمیق (deep fake) از سرچ های هوشمند و تحقیق دیجیتال برای #راستی_آزمایی دیتا غافل نشویم!
🆔 @sedayehowzeh
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اولویت بندی ملاک های انتخاب همسر
📢 پاسخ های متفاوت مجردها و متاهل ها!
▫️واقعا کدوم روش آموزشی می تونه مثل تجربه زیسته، اولویت های ذهنی افراد رو تغییر بده⁉️
🚳چطور میشه جوون مجرد رو از آزمون و خطاهای پرهزینه نجات داد؟!
📽 در انتخاب های مهم و یا روزمره، از #انتخاب همسر تا خرید لباس، چقدر متاثر از رسانه ها تصمیم می گیریم؟!
#سبک_زندگی
#سواد_رسانه
🆔 @sedayehowzeh
فرصت زندگی
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞 🦋💞 🦋 #رمان_جذابیت_پنهان #پارت_86 هنوز خدا حافظی نکرده بود که یادش
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞
🦋
#رمان_جذابیت_پنهان
#پارت_87
وقتی رسیدند، سرگرد رو به پریچهر کرد.
_ببینین. برنامه گذاشتم تا وقتی شما مشغول کار هستین، دو نفره اینجا باشیم. من یا همکارام. بسته به شرایط و نوبت. هر چیزی خواستین بهمون بگین. از غذا تا امکانات و ... هر چی. فقط با کاری که کردین و با این پوشش رفتین اونجا، سعی کنین تا جای ممکن پیاده نشین. در ضمن اینا رو به دید دستور و زیر دست گرفتن نبینین. نکتههایی بود که واسه همکاری لازمه.
لبخندی به لب پریچهر آمد.
_حرفاتون درست و قبول. منم باید چند تا نکته رو بهتون بگم. اینکه کسایی که توی ماشین میشینن نباید حرف بزنن یا حداقل بلند حرف بزنن. واسه کارم باید تمرکز داشته باشم. ماشین باید باک و باتریش پر باشه. واسه شارژ نیازم میشه. استرس و فشار روانی ممنوع. مواقعی که میگم نباید برگردین، به هیچ عنوان برنگردین عقب. نمیتونم تمام وقت این طوری بشینم.
_باشه. به اون همکارمونم اینا رو میگم. امروز ما دو نفر هستیم. بفرمایید مشغول بشین.
پریچهر میز مخصوص را سوار و کارش را شروع کرد. کمی که گذشت، خواست قهوه بخورد. چشمش به سرگرد افتاد که به صندلی تکیه داده و چشمش را بسته بود. به نفر دوم نگاه کرد که ساختمان شرکت را رصد میکرد.
_ببخشید. شما آقای؟
_فخر صدام کنید.
_آقای فخر، قهوه همرامه هر کدوم خواستید بگین تا براتون بریزم.
لبهای فخر کش آمد.
_نیکی و پرسش؟ فقط ما لیوان و اینا نداریم.
_من آوردم. جناب سرگردم میخورن؟
مشغول ریختن قهوه در فنجانهای همراهش شد.
_اوه سرگرد که معتاد قهوهست.
سر سرگرد بلند شد و چشم غرهای به فخر رفت.
_حسین؟
_جانم؟ نیستی؟
_هستم. پرچونگی ممنوع بود.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/2347
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
🦋
🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
فرصت زندگی
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞 🦋💞 🦋 #رمان_جذابیت_پنهان #پارت_87 وقتی رسیدند، سرگرد رو به پریچهر ک
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞
🦋
#رمان_جذابیت_پنهان
#پارت_88
پریچهر قهوه اول را به جلو گرفت. حسین برداشت.
_اِ رضا؟ خودشون زنگ تفریح دادن. مگه نه خانوم؟
بلهای گفت و فنجان بعدی را هم تحویل داد. از لقمههای بیبی هم به طرفشان گرفت.
_ای بابا، چرا زحمت کشیدین؟ جالب شد. از این به بعد سعی میکنم با خانوما ماموریت برم. نون و آبداره.
صدای رضا آهسته بود اما پریچهر شنید.
_ماموریتای قبلیتم دیدم.
پریچهر چشمش به لپتاپ بود که در حالت انتظار مانده بود. خواست قهوه و لقمهاش را بخورد.
_میشه برنگردین؟
حسین هر دو فنجان را به او برگرداند و "چشم"ی گفت.
حسین ناهار را که تحویل داد، پریچهر صدایش زد.
_جناب فخر، الان داره یه بخشی رو بالا میاره. کجا میتونم نماز بخونم؟
حسین به طرف رضا برگشت.
_اوه رضا، فکر اینجاشو کرده بودی؟
رضا خلاف جدیت معمولش، با لحن خودش جواب داد.
_اوه بله. بعد چهار راه پارکه. اونجام نمازخونه داره.
_خب پس حله.
رو به پریچهر کرد.
_من همراهتون میام بریم.
_میخوام ناهارمو اونجا بخورم. معطل میشن.
_معطل چی؟ کارمون همینه الان بشینم توی ماشین خوبه؟ ثواب میکنی. یه استراحتیم میکنم. راستی شماره منم داشته باشین که خواستین بیاین زنگ بزنین بهم.
شماره را گرفت و با کیف و غذا به راه افتاد. وضو گرفت. نماز خواند و در نمازخانه هوایی به موهایش و کمی استراحت به کمرش داد. ناهارش را که خورد بیرون آمد. خواست تماس بگیرد که دید حسین روی چمنهای روبهرویش دراز کشیده.
_آقای فخر، میخوام برگردم.
حسین از جا پرید. پشت سرش را خاراند.
_به جان خودم بیدار بودم.
_چرا اومدین اینجا؟ گفتم که زنگ میزنم.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/2347
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
🦋
🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای غریب این روزها، کاش برایت آنقدر میارزیدم که مثل مثل شهید پرپر این روزها کفر دشمن را در میآوردم و در عوضش خدایت خریدارم میشد.
#آجرک_الله
#شهید_صیاد_خدایی
#زینتا
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
🔎شش سکانس از ضد واکنشها به اثر فاخر "سلام فرمانده"
🔹سرودی که فارغ از قیل و قال های روزمره و حاشیههای سیاسی و در یک بستر کاملا #مردمی، راه خودش را در میان تشتت ذائقه ها و سلیقههای هنری و موسیقیایی امروزی پیدا کرد و به خط مقدم جهاد فرهنگی تبدیل شد که باید پایش ایستاد و هزینه داد و مراقبت کرد تا از جانب نااهلان و بیگانگان ترور نشود.
🔸اما صف موافقین اثر بسیار پررونق بود و قلبها و ذهن های آزاده، فارغ از جناح بندیهای سیاسی و لایف استایلهای متکثر، پیام اثر را دریافت کرده و علاوه بر همسویی و #درونیسازی، تکثیر و بازارسال کردند.
🔹اما مخالفین و منتقدین انقلابی اثر هم کما بیش وجود داشتند که البته در ادامه و بدلیل سونامی مثبت به راه افتاده از جانب این محصول، گوی انتقاد از آنها به کام اپوزیسیون و ضدانقلاب ربوده شد و جریان بیگانه، موج منفی پرشتابی را با تکنیک #برچسبزنی استارت زد که در ادامه به چند نمونه اشاره میکنیم.
1️⃣شست و شوی مغزی کودکان و استفاده ابزاری از آنها: بیبی فارسی آن را تبلیغاتی خوانده و کارزاری برای سوءاستفاده از کودکان معرفی میکند و با برجسته کردن بخشهای خاصی از سرود، آن را #محصولی_حکومتی و تبلیغاتی با بهره برداری ابزاری از بچه ها و شستوشوی مغزی آنها گزارش میکند.
2️⃣ میلیتاریسیتی و غیر دمکراتیک خواندن اثر: نشنال سعودی که همیشه رادیکال و افراطی گزارش میکند این سرود را میلیتاریستی(شبهنظامی و امنیتی) و غیردمکراتیک ترجمه میکند و شبیهسازی هیتلری از محتوا و فرم اثر به گزارش در میآورد. در ادامه نیز با شانتاژ و #پروپاگاندای_معروفش، این سرود فاخر را تلاش حکومت برای جبران ریزش محبوبیت خود مخابره میکند.
3️⃣ ترور کلیدواژه ها و ضدهشتگسازی: و من و توی ملکه، آن را تمسخر میکند و واژههای بدیلی را جهت از رونق و اعتبار انداختن کلیدواژه های کاشته شده در سرود، بازتولید میکند و به موازاتش با ساخت و پرداخت واکنشهای مردمی موهوم از طرف گزارشگر من و تو، صف مردم علیه مردم را به زعم خود برای خنثی سازی و تولید #شکاف_اجتماعی، دست و پا میکند.
4️⃣مبنازدایی و تولید تردید و تنش در جهت و مبانی اثر: رسانه ای بنام #جماران و منتسب به بیت امام در اقدامی تاسف بار و نقدهایی سخیف که تولید تردید و شبهه میکند، می نویسد: چرا اسمی از امام برده نشده و نام آیت الله بهجت که اتفاقا با موسیقی هم مخالف بود! در متن سرود استفاده شده است. چرا از شجریان و موسیقی پاپ در صداوسیما خبری نیست و این سرود بارها و بارها پخش میشود و اینکه این سرود ماهیتی نظامی امنیتی دارد، در حالیکه حضرت امام با تز گل در برابر گلوله انقلاب کرد؟!(جای تاسف است که برخی فقط از امام، نام و نسبتش را یدک میکشند و درک درستی از آرمان و اندیشه امام نداشته و سرودی که مملو از افق انقلابی امام است را خبط و خروج از تفکر امام تلقی میکند.)
5️⃣اعتبارزدایی و خلق شبهه حقوقی و قضایی: در برخی از کانال های خبری گیلان علیه حاج ابوذر روحی، پرونده موهوم قضایی ساخته میشود تا با #اعتبارزدایی از این شخصیت، به سطح جریانسازی این اثر خدشه وارد نمایند.
6️⃣نقدهای فاقد برج مراقبت و توجه به فرامتن: عده ای هم چه بسا دلسوزانه و فارغ از #فرامتن ماجرا و دقت در تاثیرات جریانی این سرود، انتقادات نه چندان جدی و جانداری مطرح میکنند. بعنوان مثال به وجه ادبیاتی ماجرا گیر میدهند که مثلا ساختار فلان فعل و فاعل با متن نمیسازد، یا مثلا سطح معنایی این شعر از فهم کودکان بالاتر است و یا فلان شخصیت مذکور در شعر، برای کودکان ناآشناست. پاسخ این انتقادات البته چندان سخت نیست و درک درست از تربیت کودک که آشنایی با الفاظ و مفاهیم و فضا را جهت ارتباط معنایی ضروری و کافی میداند، چالش را مرتفع میکند. این جنس واکنش بلحاظ ماهوی البته از سایرین جدا بوده و صرفا جهت و ضریب نقدهایش بایستی مدیریت شود تا نقض غرض صورت نگیرد.
💢یک سرود در ابتدای امر، یک اثر فرهنگی و رسانه ای است ولی وقتی بحق و شایسته به میدان عملیاتی و جریانسازی وارد شده و پیشانی کار فرهنگی و جریان رسانهای ما قرار میگیرد، بایستی از تمام ابعادش مراقبت نمود و با اقدامات سخیف ارگانی و نهادی، شبیهسازی ها و طنزپردازیهای مضحک و عوامانه و همچنین فیگورهای روشنفکرمآبانه، سطح تاثیرش را در داخل خنثی نکرد.
✍علیرضامحمدلو، کارشناس و پژوهشگر رسانه
🆔 @andisheengelabi
فرصت زندگی
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞 🦋💞 🦋 #رمان_جذابیت_پنهان #پارت_88 پریچهر قهوه اول را به جلو گرفت. ح
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞
🦋
#رمان_جذابیت_پنهان
#پارت_89
_چرا اومدین اینجا. گفتم که زنگ میزنم.
از جا بلند شد و دنبالش را افتاد.
_چی بگم؟ دست رو دلم نذازین که خونه. جلوی شما چیزی نگفت اما زنگ زد. منو بست به توپ. که چی؟ میگه اگه قرار بود بعد زنگ زدنش بری واسه محافظت که خب توی اداره بودی؛ هر موقع لازمت داشتیم، خبرت میکردیم دیگه. خداییش یه دیوار اونورتر با اداره فرق نداره.
پریچهر متوجه شد کسی غرغروتر از خودش را کشف کرده. تا آخر ساعت کار شرکت، مشغول بود. وقتی به خانه رسید، از خستگی نای در آوردن لباسش را هم نداشت. چادر و روسری را که در آورد، با همان لباس خوابید. با صدای فهیمه خانم بیدار شد.
_پریچهر جان چرا با لباس خوابیدی؟ پاشو بیا شامتو بخور.
چشمهای خواب آلودش را با پشت دست مالید.
_اِ شما چطور نرفتین؟ شب شده که.
_بچهها دیدن این طوری دیگه شبا تنها نمیمونم راضی شدن.
پریچهر نشست و لبخند زد. موهایش را با گیره جمع کرد.
_عالیه. خیلی خوب شد. یادم باشه حقوقتو بیشتر کنم حالا که تمام وقت هستی.
_این چه حرفیه دخترم. الان شما جای زندگیم بهم دادین؛ چرا باید حقوق اضافه بگیرم.
_خب کارتم اضافه میشه دیگه. راستی اتاقتو مشخص کردی؟
_بله. خواستم برم اتاقک ته باغو ردیف کنم که بیبی نذاشت. گفت از اتاقای مهمون بردارم.
پریچهر که لباسش را عوض کرده بود، در را باز کرد و به راه افتاد.
_دستش درد نکنه. کارش درسته. الان کدوم اتاق مال شماست؟
_اون آخریه.
سری تکان داد و به آشپزخانه رفتند. بعد از شام بیبی خبر داد.
_پریچهر، امروز زنعموت اومده بود اینجا.
پریچهر چایش را تمام کرد.
_خب؟ چه خبر؟ چی شده این طرفا اومده؟
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/2347
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
🦋
🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
فرصت زندگی
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞🦋💞 🦋💞🦋💞 🦋💞 🦋 #رمان_جذابیت_پنهان #پارت_89 _چرا اومدین اینجا. گفتم که زنگ می
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞
🦋
#رمان_جذابیت_پنهان
#پارت_90
_هیچی بابا. میخواست تو رو ببینه. میگه آه پریچهر شایانمو گرفته. زندگیش رنگ خوشیو نمیبینه
پیمان پوزخندی زد. پریچهر سرش را به مبل تکیه داد.
_به من چه؟ من بهش فکرم نمیکنم که بخوام آه بکشم. حالا شایانش چی شده مگه؟
_میگه طرحش زمین خورده. با گیتی هم مدام دعوا داره.
_بازم میگم. به من چه؟ اون عرضه نداره زندگیشو جمع کنه، چرا گردن من میندازه؟ البته بگم که چوب خدا صدا نداره. یه کارایی حتی اگه طرف بگذره هم اثرشو میذاره. مگه نه؟ این که دیگه دست من نیست.
دو روز بعد هم به همان روال قبل اما در ماشین دیگری پیش رفتند. بعد از نماز پریچهر یاد کلافگی سرگرد افتاد که از ظهر آمده بود و داشت ساز ناامیدی میزد. دست به دعا برد تا رفیق چاره سازش را به کمک بگیرد. عصر که آخرین دسته رمزها را چک میکرد، قفل سیستم مدیر شرکت شکسته شد. پریچهر بیهوا صدایش بلند شد.
_ایول خدا جون. دستت درست.
دونفر جلویی با چشمانی گرد شده به عقب برگشتند. پریچهر که فهمید سوتی داده، مِن مِنی کرد و بعد یادش آمد میتواند حواسشان را پرت کند.
_وارد اطلاعات طبقهبندی سیستمش شدم. از الان باید با سرعت تخلیهش کنم. فقط یکی باید چک کنه که مدیرش نره شرکت.
رضا باشهای گفت و از نفر سومشان که هادی بود، خواست تا بسته شدن شرکت، مدیرش را تعقیب کند و مطمئن شود که برنمیگردد.
حالا دیگر دستهای پریچهر بیامان کار میکرد. از آن دو خواسته بود که برنگردند تا روبنده را کنار بزند و راحت باشد.
_باید تا هر موقع که طول میکشه بمونیم. این فرصت بعیده دوباره به دست بیاد و خود مدیرم نباشه.
_شما مشکل ندارین که شب بشه و اینجا باشین؟
_معلومه که مشکل دارم اما اینقدر دستم بنده که وقت ندارم بهش فکر کنم. فقط باید به خانوادهم خبر بدم. گوشی من بنده کاره. شماره خونهمونو بگیرین تا صحبت کنم.
#ادامه_دارد
#کپی_در_شان_شما_نیست
#زینتا
رفتن به پارت اول:
https://eitaa.com/forsatezendegi/2347
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
🦋
🦋💞
🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞🦋💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | خرمشهرها در پیش است
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «جوانهای عزیز! بچههای عزیز من! فردا مال شما است، آینده مالِ شما است؛ شما هستید که باید این تاریخ را با عزّتش محفوظ نگه دارید؛ شما هستید که این بارِ مسئولیّت را بردوش دارید؛ خرّمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، [بلکه] در یک میدانی که از جنگ نظامی سختتر است. البتّه ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد؛ بعکس، آبادانی به دنبال دارد، امّا سختیاش بیشتر است.»
۱۳۹۵/۰۳/۰۳
#حوزه_های_علمیه_خواهران
#طلاب_خواهر
#رهبر_انقلاب
#خبر_نشر
🌸کانال رسمی حوزههای علمیه خواهران
🆔 @kowsarnews