📸 شعارنویسی ایرانیها روی دیوار اسرائیل
🔹مسعود نجابتی، استاد هنرهای تجسمی ایرانی، دیروز روی دیوار مرز سرزمینهای اشغالشده توسط رژیم موقت صهیونیستی شعار «سَنُصَلّی فی القدس - در قدس نماز خواهیم خواند» را خطاطی کرد.
🔹او میگوید این جمله را برای نوشتن انتخاب کردم چون هم وعده الهی است و هم وعده بندهای الهی یعنی رهبرم آیتالله خامنهای.
⭕️پهلوی بدون روتوش!
🔻احتمالا بازماندهی پهلوی در حد گذشتهی خودش هم مطالعه نداره وگرنه جای سوال هست که چرا با وجود این تصویر الان نگران اعدام اراذل و اوباش در ایران هستش؟
✅پ.ن: تصویری از اعدام رؤسای ایل های لرستان توسط رضا پهلوی
#جریان_تحریف
#پهلوی_بدون_روتوش
✡ آشنایی با یک سند مهم تاریخی (١)
1⃣ در اثنای نگارش و در کندوکاو میان انبوه #اسناد بهجای مانده از ارگانهای سرّی اطلاعاتی و امنیتی و مقامات برجسته #رژیم_پهلوی، به سندی منحصر بهفرد و تاریخی دست یافتیم که میتواند توضیحگر پنهانترین پردههای تاریخ معاصر ایران از مشروطه تا دوران #رضاخان باشد. این سند عجیب و ارزشمند، #خاطرات اردشیرجی ریپورتر است.
2⃣ #اردشیر_ریپورتر در اوج اقتدار و کامیابی، زمانیکه در تهران از پسپرده، #دیکتاتوری_آهنین رضاشاه پهلوی را هدایت میکرد، این خاطرات را نگاشته است. او در نوامبر١٩٣١ / آبان١٣١٠، در سن ۶۶سالگی، گویی مرگ قریبالوقوع خود را احساس میکرد و لذا به نگارش وصیتنامهای برای تنها پسر ١٠سالهاش، شاپورجی، پرداخت.
3⃣ او این وصیتنامه را نزد مقامات عالیرتبه بریتانیا، احتمالاً #لرد_روچیلد، به امانت گذارد و متذکر شد که بخشی از آن، که حاوی شرح روابط او با رضاخان است، ٣۵سال پس از مرگش در اختیار پسرش قرار گیرد. با این حساب، خاطرات فوق در سال ١٣۴٧ در اختیار شاپورجی قرار گرفته است.
4⃣ سِر دنیس رایت، سفیر پیشین انگلیس در ایران و دوست صمیمی شاپورجی که از عوامل #روچیلدها بود و بعد از بازنشستگی پاداش خود را بهصورت شغل مدیریت در یکی از شرکتهای وابسته به مجتمع «رویال داچ شل» دریافت داشت، این خاطرات را مطالعه کرده و در کتاب «انگلیسیها در میان ایرانیان»، که در سال ١٩٧٧ یعنی در اوج سلطنت محمدرضا پهلوی منتشر شد، درباره آن مینویسد:
👈 آقای اردشیر ریپورتر در سال ١٩١٧ با رضاخان ملاقات کرد و بهشدت تحت تأثیر میهنپرستی [!] او قرار گرفت. او در خاطرات منتشر نشدهاش متذکر میشود که برای نخستینبار وی رضاخان را به #آیرونساید معرفی کرد.
✍ عبدالله شهبازی
✡ آشنایی با یک سند مهم تاریخی (٢)
1⃣ متن اصلی خاطرات سرّی #اردشیر_ریپورتر به دو زبان انگلیسی و گُجراتی است و آنچه در دست ما است، منتخبی از آن است که به فارسی ترجمه شده. اردشیرجی این خاطرات را بهقصد انتشار نگاشته و لذا در آن هنوز نیز زبان رمز و ابهام حاکم است؛ هرچند بسیاری از مسائل پسپرده آشکار شده و گاه به صراحت بیان گردیده است. علیرغم تمایل اردشیرجی، این خاطرات تاکنون توسط پسرش انتشار نیافته و این نخستینبار است که این سند منحصر بهفرد تاریخی در دسترس عموم قرار میگیرد.
2⃣ نخستین اطلاع از این خاطرات زمانی آشکار شد که #محمدرضا_پهلوی دستور چاپ گزارش معامله شکر با انگلیس، که شاپورجی واسطه آن بود، را در روزنامه اطلاعات صادر کرد. متعاقب آن، شاپورجی به دیدار فردوست رفت و بخشی از اسناد سرّی #اینتلیجنس_سرویس را در اختیار او گذارد تا محمدرضا پهلوی دِین خود را به شاپورجی دقیقاً بشناسد.
3⃣ در همین زمان خاطرات اردشیرجی در اختیار محمدرضا پهلوی قرار گرفت و تصمیم شاپورجی دال بر انتشار آن به اطلاع وی رسید. میتوانیم تصور کنیم که شاه مغرور بهشدت هراسان شد و با وساطت لرد #ویکتور_روچیلد بالاخره مقرر شد که تنها مقاله کوتاهی به قلم چمن پینچر در روزنامه دیلی اکسپرس انتشار یابد و اصل خاطرات همچنان سرّی بماند.
4⃣ براساس این توافق متن خاطرات اردشیرجی همچنان مکتوم ماند تا سلطنت محمدرضا پهلوی و محصول تلاش ۴٠ساله اردشیرجی با توفان انقلاب اسلامی بر باد رفت. پس از انقلاب، شاپورجی که رویای اعادهی این سلطنت را در سر داشت و هدایت فعال توطئههای ضدانقلابی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران را بهدست گرفته بود، نشر خاطرات پدر را صلاح ندید، ولی سرنوشت چنین بود که نسخهای از آن در آرشیوهای سرّی ارگانهای اطلاعاتی شاه محفوظ بماند و امروز به چاپ برسد.
5⃣ سند حاضر واجد #ارزش_تاریخی فوقالعاده است و [علیرغم وجود توهینها و تهمتهای ناروا به علما و روحانیون و اقوام مختلف ایرانی، و تعاریف غلوآمیز و کاذب پیرامون شخصیت رضاخان قلدر] ما خود را محق نمیدانیم که آن را سانسور کنیم و لذا متن کامل آن را (که در ١٩ صفحهٔ دستنویس در اختیار ماست)، در ادامه صرفاً برای استفادهٔ پژوهشگران تاریخ معاصر ایران منتشر میکنیم:
✍ عبدالله شهبازی