ترانه ای در قالب چهارپاره برای #شهید_محسن_حججی
توی چشام زل بزن و نگام کن
ببین چیا میبینی تو نگاهم
خودم میدونم کیام، اما مَردُم
فِک میکنن یه عمره سر به راهم
توی چشام زل بزن و نگام کن
بذار خجالت بکشم از خودم
اخماتو وا نکن بذار بگیره
دلم، دوباره دم به دم از خودم
یه عمره باختم به خودم، به نفسم
بازم تو راهن موشکای بعدی
خدا میدونه که چقد میترسم
از تک بعدی، پاتکای بعدی
سکوتمو بذار به پای بغضم
نگو غریبهس نگو بیحواسه
سکوت من نشونهی رضا نیست
سکوت مردا پر التماسه
خسته شدم از این همه دو راهی
زمین نمیخوام، آسمونم بده
چاه کدومه؟ نکنه بلغزم
راه چیه؟ بگو نشونم بده
واسه منی که غرق دنیا شدم
دیدن تو معجزه بوده شاید
حالم خوبه، شبیه شاعری که
شعرشو گوش داده، همون که باید!
#رضا_سهرابی
#ترانه
@ghalamhaye_bidar
شعری به پیشگاه #حضرت_عباس علیه السلام سروده ی شاعر و طنز پرداز معاصر مرحوم ابوالفضل زرویی نصر آباد که ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت:
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟
قلم که عود نبود، آخر این چه خاصیتی است
که با نوشتن نامت شود معطر دست؟
حدیث حُسن تو را نور میبرد بر دوش
شکوه نام تو را حور میبرد بر دست
چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود
وگرنه بود شما را به آب کوثر دست
چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند:
به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟
برای آنکه بیفتد به کار یار، گره
طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست
چو فتنه موج زد از هر کران و راهش بست
شد اسب، کشتی و آن دشت، بَحر و لنگر دست
بریده باد دو دستی که با امید امان
به روز واقعه بردارد از برادر دست
فرشته گفت: بینداز دست و دوست بگیر
چنین معاملهای داده است کمتر دست
صنوبری تو و سروی، به دست حاجت نیست
نزیبد آخر بر قامت صنوبر دست
چو شیر، طعمه به دندان گرفت و دست افتاد
به حمل طعمه نیاید به کار، دیگر دست
گرفت تا که به دندان، ابوالفضایل مشک
به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست
هوای ماندن و بردن به خیمه، آبِ زلال
اگر نداشت، چه اندیشه داشت در سر، دست؟
مگر نیامدنِ دست از خجالت بود
که تر نشد لب اطفال خیل و شد تر، دست
به خون چو جعفر طیار بال و پر میزد
شنیده بود: شود بال، روز محشر، دست
حکایت تو به امالبنین که خواهد گفت
وزین حدیث، چه حالی دهد به مادر دست؟
به همدلی، همه کس دست میدهد اول
فدای همت مردی که داد آخر دست
در آن سموم خزان آنقدر عجیب نبود
که از وجود گلی چون تو گشت پرپر دست
به پایبوس تو آیم به سر، به گوشهی چشم
جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست
نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای
نه افتخار زیارت دهد مکرر دست
به حکم شاه دل ای خواجه، خشت جان بگذار
ز پیک یار چه سرباز میزنی هر دست؟
به دوست هر چه دهد، اهل دل نگیرد باز
حریف عشق چنین میدهد به دلبر دست
#ابوالفضل_زرویی_نصر_آباد
@ghalamhaye_bidar
بخاطر دیر اضافه شدن قالب سپید به کنگره قلم های بیدار امسال، آثار سپید که حتماً باید مجزّا توسط سپیدسرایان داوری شود، به حدّ نصاب داوری نرسید
یک نمونه ی زیبا در این قالب را که برایمان ارسال شده با هم می خوانیم:
نامت
بشارتی بود از آغاز
بر این پایان بی سر
سرخی آمیخته به عطر یاس از شناسنامه ات جاری بود
که این جور ساعت جهان را
هزار و چندین سال به عقب کشیدی
آنقدر دور بردی مان
که فاصله ها از علقه تا علقمه پر شوند
مادران بی پسر در تکرار تاریخ
آرام بگیرند
تا پسران
بی مادر نمانند
.
نام ها از آسمان می آیند
و خدا کلماتش را بیهوده جاری نمیکند
#سیدحاتمه_سیدزاده
#شهید_حججی
@ghalamhaye_bidar
#فراخوان
دعوت از شاعران اصفهانی برای سرودن غزل ترانه برای شهید حججی
با پایان یافتن داوری سومین کنگرهی #قلم_های_بیدار و انتخاب ده برگزیدهی آن از میان شاعران زیر 27 سال (که از دو استان قم و اصفهان می باشند)، از عموم شاعران اصفهانی بدون محدودیّت سنّی دعوت می شود برای گرامیداشت شخصیّت والای #شهید_محسن_حججی و پر شور و شعورتر برگزار شدن اختتامیهی کنگره که در دی ماه و در آستانهی دههی بصیرت برگزار می شود، در صورت تمایل غزل ترانه های خود را تا پایان آذر به ادمین کانال قلم های بیدار ارسال نمایند.
( @ghalamhayebidar )
@ghalamhaye_bidar
#شهید_نظر_می_کند_به_وجه_الله...
در معرکهء عشق خطر کرد شهید
در محضر دوست ترک سر کرد شهید
آرام به دیدار خدایش می رفت
زیرا که به وجه او نظر کرد شهید
#فاطمه_نانی_زاد
#شهید_حججی
@ghalamhaye_bidar
🚩 #اَنجُمَنِ_شِعرِ_نارَنج
با کارشناسی و اجرای #محمدحسین_ملکیان
⏰ سه شنبه 20 آذر 1397
از ساعت17:30 تا 19
🏠 #پاتوق_کتاب
خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26
@ghalamhaye_bidar
میلاد حضرت عبدالعظیم مبارک
ششم دی ماه برای کارگاه و شب شعر اختتامیه ی سومین کنگره #قلم_های_بیدار تعیین شد
@ghalamhaye_bidar
🚩 #اَنجُمَنِ_شِعرِ_نارَنج
با کارشناسی و اجرای
#مهدی_جهاندار
⏰ سه شنبه 27 آذر 1397
از ساعت17:30 تا 19
🏠 #پاتوق_کتاب
خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26
🔴 #توجه
انجمن نارنج در فصل زمستان هر هفته برقرار است
@ghalamhaye_bidar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 نماهنگ "یلدا کوچولو"
🔸 تقدیم به خانواده های شهدای مدافع حرم
@ghalamhaye_bidar
بخشی از سخنان آیت الله جوادی آملی در همایش ملی فرهنگ دفاعی ـ امنیتی بر اساس آموزه های مهدوی درباره #فردوسی به بهانه شاهنامه خوانی در شب #یلدا :
...مطلب بعدی آن است كه ما در این مملكت گریه زیاد كرده و میكنیم كار خوبی است, شعرهای آئینی زیاد داشته و داریم، شعرای آئینی فراوان داریم، كار خوبی است، اما این مملكت همهاش مملكت گریه نیست، جای مرحوم فردوسی خالی است، شما حتماً باید بیاندیشید، شعرای فردوسیمنش تربیت كنید كه حماسه را در كشور زنده نگه بدارد، با گریه مشكل حل نمیشود، با حماسه مشكل حل میشود! ما فردوسی كم داریم، البته مثل فردوسی شدن كار راحتی نیست. فردوسی كسی است كه در توحید الهی یك شعر باعظمت فیلسوفانه گفت كه مرحوم صدرالمتألهین به عنوان سند از او نقل میكند. این فردوسی با آن عظمت فلسفیاش از یك سو، این ایران را با دست خالی رستم و اسفندیار حل كرد؛ ما صدها رستم تربیت كردیم، صدها اسفندیار تربیت كردیم, رستم كجا این عزیزان ما كجا, اسفندیار كجا این عزیزان ما كجا. یك فردوسی میخواهیم كه این انقلاب را خوب تبیین كند.
@ghalamhaye_bidar
🚩 #اَنجُمَنِ_شِعرِ_نارَنج
با کارشناسی و اجرای
#محمدحسین_ملکیان
⏰ سه شنبه 4 دی 1397
از ساعت17:30 تا 19
🏠 #پاتوق_کتاب
خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26
@ghalamhaye_bidar
🚩اختتامیه #سومین_کنگره_قلم_های_بیدار
گرامیداشت #شهید_حججی
6دی
کارگاه ترانه: 3تا5عصر(اصفهان)
شب شعر:18:30 تا20:30(نجف آباد)
باحضور
#علی_محمد_مؤدب
#محمدرضا_طهماسبی
و شعرای برگزیده
@ghalamhaye_bidar
اختتامیه سومین کنگره شعر #قلم_های_بیدار در آستانه دهه بصیرت برگزار شد
@ghalamhaye_bidar
📷 عکس یادگاری مهمانان و برگزیدگان و شاعران شرکت کننده در شب شعر اختتامیه سومین کنگره #قلم_های_بیدار با پدر #محسن_حججی بر سر مزار شهید
6 دی 1397
نجف آباد
عکاس: متین عمیدی
@ghalamhaye_bidar
برگزیدگان سومین کنگره شعر قلم های بیدار (به ترتیب الفبایی):
نفرات تقدیری:
- علی اصفهانیان از اصفهان
- عاطفه جوشقانیان از قم
- سمانه خلف زاده از قم
- محسن سلطانی از اصفهان
- فاطمه عارف نژاد از قم
- حمیدرضا فاضلی از اصفهان
نفر سوم:
- نرگس میرفیضی از قم
نفر دوم:
- میلاد حبیبی از خمینی شهر اصفهان
نفرات اول بطور مشترک:
- داوود کفعمی از اصفهان
- علی مردی پور از اصفهان
طبق فراخوان نفرات برتر توسط خود برگزیدگان انتخاب شدند
به دلیل تقارن دهه بصیرت و میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها در سال 1398، موضوع #چهارمین_کنگره شعر قلم های بیدار، #بصیرت_عاشورایی و قالب متناسب برای تبیین این مفهوم #قصیده تعیین و اعلام گردید که فراخوان آن سال آینده منتشر می گردد
متن اشعار، عکس، صوت و فیلم مربوط به کارگاه و شب شعر سومین کنگره، به مرور در همین کانال بارگذاری خواهد شد
eitaa.com/ghalamhaye_bidar
sapp.ir/ghalamhaye_bidar
ble.im/ghalamhaye_bidar
@ghalamhaye_bidar
ای نوح ای ولایت کشتی نشین
ای موج موج خطبه ی تو آتشین
امروز نبض حادثه در مشت توست
طوفان ما، اشارت انگشت توست
#محمدرضا_آقاسی
سالروز #حماسه_9دی مبارک
@ghalamhaye_bidar
وقتی که برفهای زمستانه آب شد
شبهای سرد یخ زده هم آفتاب شد
مبهوت مانده دشمن دون غرق حسرت است
آری دوباره توطءه هایش خراب شد
دستان غیب میرسد از آسمان چنین
بی شک دعای مردم مان مستجاب شد
جایی برای طعنه ی شیطان نمانده است
با مشتهای ملت ایران مجاب شد
آن نقشه ها که فتنه، زمانی کشیده بود
با اقتدارو لطف بصیرت برآب شد
فرمان رسیده باز که تاریخ زنده شو
اینبار نیز در ۹ دی انقلاب شد
#عاطفه_جعفری
#حماسه_9دی
@ghalamhaye_bidar
"زبیر و بُریر"
روزی برسد سر برود دار نباشد
فرمانده خودش باشد و سردار نباشد
قطعا به علی پشت کند کوفه شبی که
در ما ادب میثم تمار نباشد
قرآن سر نی می رود آن روز که در جنگ
فریاد کند حیدر و عمار نباشد
"مردم دو گروهند " زُبیرند و بُریرند
این وقت خطر ، باشد و آن ، یار نباشد
برخیز و بیا آمده یوسف سرِ بازار
عیب است در این شهر خریدار نباشد
در کوفه چه بسیار به یک سکه بریدند
در کرب و بلا صحبت دینار نباشد
ظلم آمده در می زند این خانه ی مولاست
زهرا پسِ در کاش که اینبار نباشد
بگذار ابوذر شده باشیم ، چه بهتر
نام من و تو سر خطِ اخبار نباشد
فرمانده خودش مانده خدایا نپسندی
در جامعه دیگر اولی الابصار نباشد
#محسن_ناصحی
#حماسه_نه_دی
#بصیرت
@nasehi_mohsen
@ghalamhaye_bidar
وقتی علی در معرکه عمار می خواست
حتی نفس از عده ای هم برنمیخاست
ما عاشقان روضه ی عباس هستیم
بی دست و بی سر بر سر پیمان نشستیم
#زهرا_آراسته_نیا
#بصیرت
@ghalamhaye_bidar
#رويداد ؛نشست صميمانه با حضور محمدي علي جعفري نويسنده كتاب هاي سربلند (زندگي نامه #شهيد_حججي) ،عمار حلب و قصه دلبري و...
چهارشنبه ساعت 18
نشاني :اصفهان خيابان طيب نبش بن بست 26 مجموعه #پاتوق_كتاب
🚩 #اَنجُمَنِ_شِعرِ_نارَنج
با کارشناسی و اجرای
#مهدی_جهاندار
⏰ سه شنبه 11 دی 1397
از ساعت17:30 تا 19:30
🏠 #پاتوق_کتاب
خیابان مسجدسیّد، ابتدای خیابان طیّب، سمت راست، نبش بن بست26
@ghalamhaye_bidar
"پلنگ است میهنم"
دشمن سقوط «سلسله» را بر نتافته است
ختم به خیر غائله را بر نتافته است
همچون سگی که قافله را بر نتافته است
از لحظه ای که شور حسینی بلند شد
از هر مناره بانگ خمینی بلند شد
جنگی که در گرفت پیاپی ادامه یافت
وعده وعید سلطنت ری ادامه یافت
فتنه به فتنه تا «نهم دی» ادامه یافت
می خواستند باورمان را عوض کنند
اندیشه های برترمان را عوض کنند
بالا گرفت دشمنی عمرو عاص ها
در گیر و دار بازی این بی حواس ها
اینگونه بود قصه ی حق ناشناس ها:
قرآن به نیزه رفت، علی بی سپاه ماند
باری میان معرکه بی تکیه گاه ماند
آنان که مهر میهن خود را فروختند،
یکجا شکوه «بهمن» خود را فروختند،
تنها به ارزنی من خود را فروختند
از گرد روی آینه بی قدر تر شدند
در بطن انقلاب «بنی صدر» تر شدند
هر لحظه بود آتشی از گورشان بلند
دشمن دمیده بود به شیپورشان بلند
می شد مدام هلهله ی سورشان بلند
آتش به جان زدند به جان، بی بصیرتان
انسانیت کجاست درین گرگ سیرتان؟!
گر چه همیشه در دل جنگ است میهنم
آماج تیرهای فرنگ است میهنم
بیچاره! گربه نیست پلنگ است میهنم
هرگز مباد خون شهیدان هدر شود
خونی که ریختند فراوان هدر شود
در دوستی نفاق به جایی نمی رسد
آنسان که باتلاق به جایی نمی رسد
اینگونه اتفاق به جایی نمی رسد
باری به سنگ خورد حقیرانه تیرشان
پایان گرفت بازی شاه و وزیرشان.
#محمد_شکری_فرد
#بصیرت
@ghalamhaye_bidar
عصر روز پنجشنبه ۶ دی ماه ۱۳۹۷ ؛ #کارگاه_ترانه ی سومین کنگره شعر #قلم_های_بیدار با حضور علی محمد مودب و محمدرضا طهماسبی در سرای هنر و اندیشه ی اصفهان برگزار گردید.
در این کارگاه ؛ اشعار برگزیدگان بخش رقابتی (غزلترانه ای برای شهید محسن حججی) به ورطه ی نقد گذاشته شد.
پس از پایان شعرخوانی ؛ #علی_محمد_مودب در پاسخ به این سوال که "در جهان امروز، چه نیازی به ترانه داریم؟" سخنان خود را این گونه و با این مضمون آغاز نمود:
امروزه محتواها، نوشتجات و متون زیادی در شکل های مختلف و با پردازش های گوناگون در دسترس هستند و هر کسی مجال نوشتن یافته است. اما "مگر نوشتن برای چیست؟"
انسان های امروز کمتر فکر میکنند و ساختارهای تولید و انتشار محتوای مدرن، پاسخِ پرسش های حیاتی را نمیدهند: تو کیستی؟ دوستت کیست؟ دشمنت کیست؟ از کجا آمده ای و به کجا می روی؟
به عنوان مثال دشمنان به ما برچسبِ فساد سیستماتیک میزنند حال آنکه آمریکا در این مقوله در صدر کشورها قرار دارد. میلیاردها دلار، مبلغ بدهیهای آمریکاست. سیستم این کشور بر مبنای همین فساد بنا شده و با چاپ دلار بی پشتوانه، اصلا از این فساد ارتزاق می کند.
از طریق شبکه های اجتماعی، هر کس میتواند با جهان صحبت کند. اما حاصل این تعامل چیست؟ آمریکایی ها، اسرائیلی ها، سلطنتطلب ها و... توسط گروه های مخصوص و ربات های تلگرامی و... محتوا تولید و منتشر میکنند و ما نیز برای همدیگر آن محتواها را باز نشر میکنیم، و مشغول خودتخریبی هستیم. بحث کلنگی کردن ایران که اقای علی علیزاده مطرح کرده است بحثی جدی است. بله ما مشکلات داریم ولی این مشکلات باید با چه زبانی و به چه نحوی مطرح شوند؟
نتیجه وضعیت کنونی شبکه های اجتماعی و موج سازی های حسیِ مدام، هرج و مرج شناختی و نوعی آنارشیسم حسی است.
خنده دار است! فرض کنید ۲۰ سال است با اصغرآقای محل قهریم و پدرکشتگی داریم. آن وقت او مینشیند و یک شبنامه هایی علیه ما درست میکند و ما در خانواده مطالبش را میخوانیم و برای هم تعریف میکنیم!
باید بر دشمن تاخت ؛ امروز دارند این ذهنیت را در مردم ایجاد میکنند که جمهوری اسلامی ناکارآمد است.
در حالی که آمار بدهی ها، فسادها، دزدیها، قتلها و غارتهای آمریکا سر به فلک زده است. در مقابل آن در صحنه ای مثل سوریه، امروز قدرت ما روی زمین مشخص است. مشکلات بسیار است ولی ظرفیتها و فرصتهای ما هم بسیار است. اگر روحیه کار باشد، می شود مشکلات را حل کرد
مدیر موسسه ی شهرستان ادب ادامه داد:
حتی محتوای گفتگوهای عاشقانه ی ما بومی نیست ؛ برای معشوقمان پیام عاشقانه و شعر شخص دیگری را میفرستیم. نمیتوانیم خودمان حرف بزنیم و این نشانه ی ضعف ماست در شناخت دنیای خودمان و در تولید محتوای متناسب با زندگی خودمان
در تاریخ، اندیشه ی ما همیشه در شعر ما مطرح شده است اما حالا به توان شعر، کم توجهی می شود.
نتیجه ضعف ما در روایت خودمان، این میشود که امروز اگرچه آمریکا در سوریه و عراق از ما شکست می خورد و ما در نهایت قدرت، بر روی زمین پیروزیم اما در ذهن ها خیر.
حالا محتوا چگونه باید به مردم برسد؟
کتابخوان ها کم اند، طبیعتا مردم به معنای عامش همه جای دنیا آنچنان اهل مطالعه و تفلسف نیستند. عمده ی ورودی های اطلاعات مردم ما در این دنیای شبه مدرن از دو راه تامین میشود:
۱.کانون سرگرمی: مثل موسیقی، فیلم ها و سریال ها و...
۲.کانون مذهب: مثل منبرها و هیات ها
الحمدلله علی رغم برخی ایرادات، هیات ها نسبتا خوب عمل میکنند اما در مدیریت کانون های تولید محتوای سرگرم کننده، که به طور غیر مستقیم معنا و محتوا را منتشر می کنند و خیلی هم اهمیت دارند، قدری با ضعف عمل میکنیم.
از بین حوزه های مختلف سرگرمی، فیلم و سریال، کار پیچیده و سختتری است ؛ حوزه ی موسیقی آسان تر است برای ما.
افراد محتوای یک موسیقی شش خطی را حتی شش ماه با خود تکرار میکنند ؛ این تبدیل به ذکر مردم میشود و مجموع اینها شخصیتشان را میسازد. مخصوصا در قشر جوان. و این فضا نیازمند حضور ماست.
در مواجهه ی با موسیقی، مخاطب فکر نمیکند بلکه در موقعیت قرار میگیرد. موسیقی، مخاطب را در یک موقعیت قرار میدهد و نگه میدارد ؛ با این حال امروز این مخاطب، رها شده و تنهاست. حوزه موسیقی حوزه زودبازده تری است که باید برای تولید محتوا در این حوزه همت کرد.
تفکر ایرانی در تاریخ، هر پدیدهای را در خود هضم کردهاست ؛ از پدیده های مدرن هراسی ندارند، البته اگر توانمند و شجاع به استقبالشان برویم.
اگر نه بچه های ما وقتی بزرگ شوند، با ما غریبه خواهند شد ؛ تو از صبح تا شب دنبال نان در آوردن هستی و او تا شب، دهها قسمت پویانمایی های باب اسفنجی را دیده است. بسیاری از این آثار ، مظهرِ به مسخره گرفتن همه چیز و مروج نوعی بیقیدی و لاابالی گری است.
تدوین و تنظیم: حمیدرضا فاضلی
@ghalamhaye_bidar
بازنشر شعر زیبای
#محمدحسین_ملکیان
به مناسبت 17 دی سالروز توطئه استعماری #کشف_حجاب توسط رضاخان
#رضاجان
یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشۀ مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد میزد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه
یکی فریاد سر میداد بر پیکر سری دارم
که آن را میسپارم دست تیغ و بر گریبان نه
برای او که کشتن را صلاح خویش میداند
تفاوت میکند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفتهایم «آری»
به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران: «نه»
کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما میشود تحریم، کتمان نه
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!
@ghalamhaye_bidar