eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
284 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
287 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
با حکم دبیر دهمین کنگره ملی شعر بسیج، «پدرام اکبری» دبیر استانی جشنواره ملی شعر بسیج در استان فارس شد با حکم دکتر کوثر دانش ؛ پدرام اکبری رئیس انجمن شعر سازمان بسیج هنرمندان استان فارس، به سمت دبیر دهمین کنگره ملی شعر بسیج با نام افق های روشن و رئیس شورای سیاست گذاری این کنگره در استان فارس منصوب گردید. پدرام اکبری رئیس انجمن شعر بسیج هنرمندان استان ،متولد ۱۳۵9 در شهر فیروز آباد، عضو شورای اندیشه ورز سازمان بسیج هنرمندان فارس و فعال حوزه رسانه و ادبیات طنز است. اکبری پیش از این به عنوان دبیر اجرایی جشنواره ها و سوگواره های ادبی، هنری مختلفی بوده که در سطوح مختلف استانی و ملی برگزار شده است. دهمین کنگره ملی شعر بسیج با نام "افق های روشن" به همت انجمن شعر بسیج هنرمندان سال جاری برگزار خواهد شد. پدرام اکبری افزود : فراخوان این کنگره به زودی منتشر خواهد شد. https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
🥀 ما از خیال دیدن هم مست بوده‌ایم ما یک گناه ساده از این دست بوده‌ایم در بین جاده‌های جهان نام ما نبود ما کوچه‌های کوچک بن‌بست بوده‌ایم ما را ندیده است کسی در کنار هم ما نیست بوده‌ایم اگر هست بوده‌ایم آری! صدای شادی ما ناشنیدنی است در جمع دست‌ها همه یکدست بوده‌ایم ما را نخوانده است کسی هیچ‌گاه، آه در نامه‌های گمشده پیوست بوده‌ایم
«استعمارستیزی و جدال با غرب در شعر معاصر با مشروطه» نهضت مشروطه و شعر آن هرچند از بسیاری منظرها ریشه در پیوند ایرانیان با مظاهر فرهنگ اروپایی و حتّی طرح سیاسی دولت‏‏‏‌های رقیب در ایران دارد؛ بااین‌حال در شعر شاعران این دوره نشانه‏‏‏‏‌هایی ستیزه با آن‏‏‏ نیز می‏‌توان دید. در شعر شاعران جریان اتّحاد اسلامی، تقابل شرق به‌عنوان کانون تمدّن دینی و غرب، پررنگی ویژه‏‏‏‏‏‌ای ‏دارد. این نوع نگاه که نمونۀ تمام‌عیار آن را در اشعار اقبال لاهوری‏‏‏ می‌بینیم و با مفهوم وطن در اشعارش پیوند مستقیم دارد، سبب‌شده تا‏‏‏‏‏ او به‏‌ویژه ‏در دفترهای "زبور عجم، پیام مشرق، جاویدنامه و پس چه باید کرد ای ‏اقوام شرق؟"، فرنگی‌مآبی را آسیب اصلی ملّت اسلامی معرفی کند: فریاد ز افرنگ و دلاویزی افرنگ فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ عالم همه ویرانه ز چنگیزی افرنگ معمار حرم باز به تعمیر جهان خیز (گزیده‌ی اشعار، ص ۶۳) اقبال نگاه انتقادی به پیشرفت‏‏‏‌های غرب و برگزیدن نقاط مثبت فناوری و علم آنان را راه‌کار مناسب شرقیان‏‏‏ در جهان معاصر می‏‌داند. از منظر او تقلید از مظاهر سطحی مدرنیته در غرب، چیزی جز سقوط در پی نخواهد داشت: آدمیت زار نالید از فرنگ زندگی هنگامه برچید از فرنگ پس چه باید کرد ای ‏اقوام شرق باز روشن‏‏‏ می‏‌شود ایّام شرق در ضمیرش انقلاب آمد پدید شب گذشت و آفتاب آمد پدید (همان، ص ۷۹) حتّی شاعر غرب‌ستای این دوره، میرزادۀ عشقی هم گاه با نگاهی انتقادی از عقب‌افتادگی شرق و پیشرفت غربیان سخن‏‏‏ می‏‌گوید: یاد آن عهدی که در مشرق تمدّن باب بود وز کران شرق نور معرفت پُر تاب بود یادشان رفته همان هنگام در مغرب زمین مردمی بودند همچون جانور جنگل‌نشین تا نخوابد شرق کی مغرب برآید آفتاب غرب را بیداری آن‏گه شد که شرقی شد به خواب (اشعار میرزاده، ص ۴۹) البته هم او که اوج غرب‌گرایی را در بسیاری از اشعارش‏‏‏ می‏‌توان دید، در انتقاد از سیاست‏‏‏‌های استعماری انگلیس‏‏‏ می‏‌سراید: داستان موش و گربه است عهد ما و انگلیس موش را گر گربه برگیرد رها چون‏‏‏ می‏‌کند؟ (همان، ص ۱۰۷) فرخی یزدی نیز ناامنی موجود در ایران را زاییدۀ حضور اجنبیان در ایران‏‏‏ می‏‌داند: دست اجنبی افراشت، تا لوای ناامنی فتنه سربه‏‌سر بگذاشت، سر به پای ناامنی (دیوان فرخی، ص ۱۶۷) عارف هم حضور سیاه انگلیسیان را در این دوره به انتقاد‏‏‏ می‏‌گیرد: به اردشیر غیور دراز دست بگو که خصم ملک تو را جزو انگلستان کرد (دیوان عارف، ص ۲۴۷) از میان شاعران جریان مشروطه، بهار، نسیم شمال و ایرج میرزا معمولاً به هیچ‌یک از کشورهای غربی به دیدۀ اعتماد نمی‏‏‌نگرند، ایرج می‏‌سراید: گویند که انگلیس با روس عهدی کرده‏‌است تازه امسال کاندر پلتیک هم در ایران زین‌پس نکنند هیچ اهمال افسوس که کافیان این ملک بنشسته و فارغند از این حال کز صلح میان گربه و موش بر باد رود دکان بقال (دیوان ایرج، ص ۱۹۲) "کتاب دو کوچه تا نیما؛ محمد مرادی، صفحات ۴۲ تا ۴۵" https://eitaa.com/mmparvizan
شعر طنز...اجتماعی ،انتقادی اندر حکایت کسانی که همه ی واقعیت های زندگی را فتوشاپی می بینند... تمام کار دنیا فتوشاپ است واصلا خلقت ما فتو شاپ است دقیقا روی اصل کارت ملی همین عکس شما ها فتو شاپ است بهشت وحوری و سیب وجهنم خود آدم وحوا فتو شاپ است رمان های قشنگ وعاشقانه مثه مجنون ولیلا فتو شاپ است یقینآ برگه های رای مردم توی صندوق آرا فتو شاپ است توی دنیای نیرنگ مجازی تمام گفتگو ها فتو شاپ است وراهپیمایی میلیونی ما به قول بی بی سی ها فتوشاپ است ابو البکرِ بغدادی وداعش نکن باور که اینها فتو شاپ است همین آرامگاه حافظیه دقیقا کن تما شا فتو شاپ است تورم وگرانی های امروز برای ملت ما فتو شاپ است نگو دارا ز سارا بیشتر داشت کدام دارا وسارا فتوشاپ است اگر هم شاعری شد فتنه انگیز نکن باور که اینها فتو شاپ است توییت فاطمه ی موسوی هم یقین دارم که تنها فتو شاپ است تمام ریزه کاری های دنیا برای اهل عقبی فتو شاپ است پس از این زندگانی زندگی نیست اخه اینجا وآنجا فتو شاپ است تمام وعده های انتخابات زکاندیدا نما ها فتو شاپ است وحتی عکس تبلیغات انها روی دیوار ودرها فتوشاپ است گلستان وهمین بُستان سعدی حقیقت نیست حتما فتو شاپ است تمام موشکای نقطه زن هم به قول صهیونیستا فتو شاپ است برو توی شناسنامت نگاه کن همین عکس تو انجا فتو شاپ است خود ویروس منحوس کرونا که از چین آمد اینجا فتوشا پ است زنان کشور ما با حجاب اند تمام روسری ها فتو شاپ است بیا با چشم دل بنما تماشا که دشت وکوه ودریا فتوشاپ است عجایب آدمی دیدم خدایا حقیقت پیش انها فتو شاپ است خلاصه این همه شعری گه گفتم از اول تا به حالا فتو شاپ است کیوانی شیراز
امام گل‌ها عنوان مجموعه شعری عاشورایی از محمود پوروهاب است. پوروهاب در این مجموعه، در ۱۳ قطعه شعر که قالب همه آن‌ها غزل‌مثنوی است و در شعر کودک و نوجوان کمتر استفاده شده است، به توصیف وقایع عاشورا و برخی از قهرمانان این رویداد مهم تاریخی پرداخته است. زبان اشعار ساده و روان است و همراهی آن‌ها با تصاویر می‌تواند آن ها را برای نوجوانان گروه‌های سنی د و ه مناسب کند؛ اگرچه بزرگسالان هم دیگر مخاطبان این مجموعه‌اند. تشنه و تشنگی، رود، لاله، مشک، آب،اسب، سقا و ...از کلیدواژه‌های این مجموعه‌اند که در دیگر شعرهای عاشورایی نیز دیده می‌شوند. نگاه شاعر به واقعه‌ی عاشورا در این دفتر چون بسیاری از سروده‌های دیگر شاعران، نو و تازه نیست با این حال شاعر کوشیده است با خلق تصاویری متفاوت و ملموس سروده‌ای عاطفی ارائه کند و به مضمون رنگ و بویی تازه ببخشد. استفاده از ردیف برای تمام اشعار موسیقی شعرها را تقویت کرده است و زبان ساده و واژه‌‌ها‌ و ترکیب‌هایی چون سنجاقک، قمری، شکوفه، گلدان، خورشید، ترانه‌ی رود، ماهی سرخ کوچک، آهوی سبزه‌زار، گل خشک و شاخه سبز صنوبر بر صمیمت کلام افزوده است. از دیگر نقاط قوت این کتاب، ذکر منابع مورد استفاده است. انتشاران مدرسه این مجموعه را اولین بار در سال ۱۳۷۵ منتشر کرده است. شعر زیر از این دفتر انتخاب شده است: گفتی ای نوبهار من برگرد کوچک بی‌قرار من برگرد داغ و اندوه تازه‌ای نگذار بر دل داغ‌دار من، برگرد آه از خون سرخ یارانم دشت شد لاله‌زار من، برگرد منم آن رود تشنه کو آبی؟ خشک شد چشمه‌سار من برگرد در دل کوفیان زمستان است دور شو از کنار من، برگرد تیغ و شمشیر تشنه خونند آهوی سبزه‌زار من برگرد ای گل کوچک برادر من یادگار بهار من برگرد کودک اما عمو عمو می‌کرد گل خود را دوباره بو می‌کرد غصه‌ها داشت در دلش خانه دور گل گشت مثل پروانه بال پروانه را جدا کردند چه ستم‌ها که بر شما کردند باشگاه کتاب کودک و نوجوان سیب نارنجی https://eitaa.com/sibbook
"یک نکته در دستور زبان و شعر" در دستور زبان فارسی و به‌موازات آن در زبان شاعران کهن، کاربرد یای نکره در ترکیب‌های اضافی و وصفی متفاوت بوده است. برای مثال در ترکیب‌های وصفی، "ی" پس از موصوف قرار می‌گیرد؛ مثل زنی زیبا، و در ترکیب‌های اضافی به مضاف الیه متصل می شود؛ مثل سقف خانه‌ای. فرض کنیم، در دستور کهن کلمه‌ی استاد هم جایگاه صفتی و هم مضاف‌الیهی داشته باشد، این گونه مخاطب دچار اشتباه نمی شود: زنی استاد؛ یعنی زنی که در کار خود استاد است و زن استادی؛ یعنی همسر مردی که آن مرد استاد است. در شعر بسیاری از شاعران معاصر، متاثر از زبان محاوره،  "ی" در هر دو صورت وصفی و اضافی به کلمه‌ی دوم متصل می‌شود. به ابیات زیر بنگرید: هر که می‌بیند مرا احوال‌پُرست می‌شود نام ما شاید مراعات‌النظیر تازه‌ای است من به خود می‌گویم : "او"، او نیز می‌گوید به خود این زبان اختصاصی را ضمیر تازه‌ای است هر که را می‌بینم اینجا کشته‌ی عشق کسی است یک بلای دیگر آمد مرگ و میر تازه‌ای است این ابیات، بخشی از غزلی سروده‌ی از دفتر است. اگر شاعر بخواهد به شیوه‌ای که عالمان دستور زبان درست می‌دانند، ترکیب‌ها را به کار ببرد؛ باید بگوید: مراعات‌النظیری تازه، ضمیری تازه و مرگ و میری تازه. در شعر یادشده از نظر وزنی ( اگر همزه‌ی است حذف نشود)؛ با این تغییر دستوری، لطمه‌ای به شعر وارد نمی‌شود و این کارکرد دستوری صحیح، با زبان نیمه سنتی غزل نیز تضادی ندارد. البته در غزل‌هایی که زبانی ساده، روزمره یا روایی دارند، در چارچوب زبان غزل می‌توان درباره‌ی رعایت کردن یا نکردن این قاعده‌ی دستوری تصمیم متفاوت گرفت. @mmparvizan
‌ سحرگه، رهرُوی در سرزمینی، همی‌گفت این معما با قرینی که ای صوفی! شراب آن‌گه شود صاف که در شیشه برآرد «اربعینی»...🖤 ‌ ‌ التماس دعا ‌
«به تو از دور سلام» و به من از دور جوابی به تو یک عرض ارادت، و به من از تو خطابی پر زده کفتر این دل به هوای سر کویت زمن استغاثه ای و زتو مْهر استجابی سلام بر حسین سلام بر عباس سلام بر عقیله بنی هاشم وسلام بر اربعین. اربعین میقات عاشقان مسیر عشق حسین است، صحنه دلبری و دلدادگی است، روضه رضوان «سیدی شباب اهل الجنه» و سند بیعت با آرمان اسوه ایثار است، میقاتی که رنگ و جنس و نژاد و ملیت رنگ باخته اند در دلبری حسین! جایگاهی که در نوکری ارباب« والسابقون السابقون» هستند ولی افسوس که: دوباره زائرت جا مانده آقا دلش در هجرتو وامانده آقا نمی دانم شود کی قسمت او؟ فراقت قلب او رنجانده آقا افسوس که سعادت نشد همراه خیل زایرانت عمود به عمود و موکب به موکب نظاره گر عشق عاشقانی باشم که گرما و رنج سفر را به پای عشق تو قربانی می‌کنند، افسوس که قسمت نشد مسیر بین الحرمین را پا برهنه هروله بروم. آقای من! پر کشیده دل من به سوی بین الحرمین پا به پای دل میام با زایرات امام حسین نشد امسال دوباره جا پای جابر بذارم دل بدم به غربت صحن و سرای کاظمین افسوس که نتوانستم عاشقانه به پنجره شش گوشه ات دخیل ببندم و با اشکهایم گلوی اصغرت را سیراب کنم، افسوس که نتوانستم پا به پای بی بی زینب بالای تل زینبیه در فراقت های های گریه کنم. افسوس که نتوانستم شکوه و هیبت و ابهت عباس را در بارگاهش به تماشا بنشینم. مولای من ! کاش نیم نگاهی کنی و سالی دعوت نامه ما را هم امضا کاش و ای کاش!! ک. قالینی نژاد_افروز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا