eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
285 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
287 ویدیو
91 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تعالی 📣 نتایج سوگواره استانی شعر فاطمی (کوثر آفرینش) شهرستان خرامه ، استان فارس با سلام و تحیات ضمن تسلیت ایام سوگواری حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها و سپاس از حضور پرشور شاعران استان در این سوگواره ، هیئت داوران پس از بررسی قریب به ۳۰۰ اثر نتایج را به شرح زیر اعلام می دارد. 💠(مراسم شب شعر فاطمی کوثر آفرینش دوشنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۸ با حضور منتخبین و علاقه مندان در باشگاه فرهنگیان خرامه(بولوار ورودی شهر ، نبش خیابان بنیاد شهید) برگزار گردیده و از منتخبین تقدیر بعمل خواهد آمد.)💠 مقام اول آقای روح اله قناعتیان ، جهرم مقام دوم آقای محمدحسین فرهادی ، داراب مقام سوم آقای دانیال بهادرانی ، جهرم برگزیدگان🔽 آقای ایرج کشاورز ، خرامه خانم زهره عامری ، شیراز آقای حسن صبور ، خرامه آقای سجاد حیدری قیری ، شیراز خانم مژگان دستوری ، شیراز خانم اعظم زارع ، نی ریز آقای پدرام اکبری ، شیراز آقای مجید صحرانورد ، داراب آقای اسماعیل نوروزی ، داراب آقای محمدمهدی آبپیما ، خرامه آقای سید مهدی حسینی ، خرامه آقای علی اکبر خار ستانی ، خرامه خانم پروین جاویدنیا ، شیراز آقای حسین کیوانی ، شیراز لازم به ذکر است که آثار ارسالی همه شاعران از کیفیت بالایی برخوردار است و اختلاف امتیاز نفرات منتخب با سایرین بسیار اندک است. در داوری آثار تلاش شد به پختگی اندیشه ، عنصر خیال ، زبان و عاطفه در اشعار توجه بیشتری شود.هرچند که خواه ناخواه سلیقه داوران در داوری آثار بی تاثیر نیست و هیئت داوران خود را از این موضوع مبرا نمی داند. ضمن آرزوی سلامتی و سربلندی برای همه شاعران به ویژه شاعران آیینی ، توفیق روز افزون همه در خدمت به مکتب اهل بیت علیهم السلام را از خدای متعال خواستاریم. بهزاد خارستانی ، محمد کشاورز ، مجتبی دهقانی هیئت داوران سوگواره استانی شعر فاطمی کوثر آفرینش شهرستان خرامه
زخم کبود کبوتر (نذر حضرت انسیة الحَوراء) هلا به ریگِ روان تابِ راه باید کرد هلا بَریدِ سفر بوی آه باید کرد هلا بَرید ِسفر بوی آه خواهم کرد هلا چراغِ شِکَن، ‌چشمِ ماه خواهم کرد هلا که محمل خود بی‌جهاز باید بست دوالِ عزم به قصد حجاز باید بست ز شورِ آه گدازِ نَفَس برانگیزید بَریدِ قافله را بی‌جرس برانگیزید هلا که سختِ سفر را به هور یا ماهور هلا که همسفرانی ز هند یا لاهور هلا ز پردگیان، گیسِ خود پریشیدن به آب یخ‌زده، گلبرگ را خریشیدن به زنجموره تپش در زُحَل در افکندن به گریه ساقِ شتر در وَحَل در افکندن هلا هلاکِ امیرم، بَرید را گویید که عن‌قریب بمیرم، بَرید را گویید برید را که ز مغرب ستاره برگشته است که از مصیبتِ یَثرب شراره برگشته است هلا هلاکِ امیرم، بگو خبر چون است؟ بگو دروغ، بگو پیکِ راه مجنون است! بگو که مرکز لیل و نهار آسوده‌ست بگو که غنچه‌ی هجده بهار آسوده است بگو که لیله‌ی اسرا، نه این زمان بوده ست بگو که لاله‌ی لولاک در امان بوده‌ست بگو امیر دلش غصه و غبار نداشت، بگو که هودَجِ شب‌رفته، گل به بار نداشت! بگو کسی به شب و ماه در تظلُّم نیست امیر بر زَبَرِ چاه در تکلُّم نیست! هلا هلاک امیرم، بگو خبر چون است؟ بگو دروغ، بگو پیکِ راه مجنون است بگو! که پشت فلک را شکست پیغامت نِطاقِ طاقت ما را گُسست پیغامت بگو که بُقعه‌ی باغِ بقیع، معمور است بگو که لال زبانم.... بگو بلا دوراست بگو که صورتِ قبرِ بقیع باطل بود بگو که ماه بَریّا به بدر کامل بود بگو که ماتم مرگ جوان نبود آنجا بقیع را نفسی سوگخوان نبود آنجا نه! از تمام تو جز چشمِ تَر نمی‌بینم تو را چنان که تویی، خوش‌خبر نمی‌بینم تو را چنان که تویی، خوش خبر؟ محال است این لبِ گزیده، بشارت؟ عجب خیال است این! کمر گُسسته، پریشان، عِصابه آشفته‌ست دلت شکسته، زبان هم، خطابه آشفته‌ست نگاه فرجه‌ی زخمی که سخت خوش‌نمک است، نَفَس‌شماره، گریبان، قباله‌ی فَدَک است! دو چشم کاسه پر خون، سبویِ اشکت، خشک حِمایلت یَلهِ بر زین، گلویِ مشکت خشک! نه! از تمام تو جز چشم تَر نمی‌بینم تو را چنان که تویی، خوش‌خبر نمی‌بینم تو را چنان که تویی، خوش خبر؟ محال است این لبِ گزیده، بشارت؟ عجب خیال است این! کبوتری که پیامی ز خون تَر آوردی پیامِ زخمِ کبودِ کبوتر آوردی مرا گواه دل است این که مُرغوا داری مگو مرا که خبر از که، از کجا داری؟ دَرای ِ قافله در بادها رِثا خوانده‌ست زمین به گوش من از داغِ مرتضی خوانده‌ست شِکَن شِکَن، تنِ تب‌دار خاک موییده است ز خاک نام خوشی چون گیاه روییده است! غلامرضا کافی
محفل شعر قند پارسی
اداره کل کتابخانه‌های عمومی فارس برگزار می کند آیین رو نمایی از کتاب های: مجموعه شعر «عشق را اقامه
با سلام و احترام ،،،به اطلاع دوستان عزیز می رسانم،،متاسفانه ،« استاد هوشنگ شاهنده» ساعتی پیش دچار حادثه ای شده اند و به ناچار برنامه تجلیل و نیز رونمایی از آثار استاد ، برگزار نمی شود و به زمان دیگری موکول خواهد شد.«ضمنا حال عمومی استاد شاهنده مناسب است و جای نگرانی نخواهد بود. پدرام اکبری_محفل ادبی طنز بی شوخی »
لینک دانلود فیلم هفتمین شب شعر فاطمی شهرستان داراب آذرماه ۱۴۰۲ https://www.aparat.com/v/WNBVK با شعر خوانی شاعران اهلبیت احد دهبزرگی غلامرضا کافی سیده اعظم حسینی اکبری احمد علوی ایوب پرندآور روح الله قناعتیان حسین فرهادی صحرانورد خوانسالار و....
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتی اگر روضه های زیادی درباره فاطمیه و حضرت زهرا سلام الله علیها گوش داده باشید؛ باز هم جنس این چند دقیقه برایتان متفاوت خواهد بود. روضه خوب، فقط به تن صدا و شعر و ملودی نیست، اگر اخلاص و ایمان پشت حرفی که زده میشود باشد، نتیجه اش میشود همین. یک نظامی با ته لهجه کرمانی، حرفهایی میزند که سوز و گدازش را در خیلی از روضه ها پیدا نمیکنید... @Sabeti
"سنایی و ثنای فاطمه (س) " در شعر فارسی سده‌های چهارم و پنجم، اغلب از حضرت زهرا(س) در خلال مدایح علوی و ستایش حسنین(بر آنان درود باد) یاد شده است. مقام همسری علی(ع) و جایگاه مادری سبطین(ع) و افتخار دختری پیمبر(ص)، مهمترین اوصافی است که درباره‌ی آن حضرت در اشعار نمود یافته است. در دیوان سنایی، حکیم چندبار به آن حضرت با القاب زهرا و خیرالنساء اشاره کرده است: سراسر جمله عالم پر زنانند زنی چون فاطمه خیرالنسا کو؟ (دیوان، ص ۵۷۱) حکیم، پس از ناصرخسرو، دومین شاعری است که در شعری زهدی، به داستان فدک تلمیح کرده است. (همان، ص ۴۰۵) در فخری‌نامه (حدیقه) هم بارها به آن حضرت اشاره شده؛ ابیاتی که بیش از همه توصیفگر پیوند زهرا(س) و علی(ع) است(ر.ک. حدیقه، صفحه‌های ۲۴۵و ۲۵۵و ۲۵۶و ۲۵۸ و ۲۶۱): در خیبر بکند شوی بتول در دین را بدو سپرد رسول (همان، ص ۲۵۱) سنایی در بخش‌هایی از این منظومه، فاطمه را سوگوار حسنین(ع) معرفی می‌کند. (همان، صفحه‌های ۲۶۱ و ۲۶۲ و ۲۶۴ و ۲۷۰). همچنین او را مونس علی(ع) وصف کرده است: صاحب صدر سدره‌ی ازلی است مونس فاطمه، جمال علی است (همان، ص ۳۴۸) پ.ن: تصویر نسخه‌ی حدیقه، کتابخانه‌ی بغدادلی، مورخ ۵۵۲ هجری: ابیات پایانی بخش ستایش علی(ع) و آغاز مدح حسنین(ع). https://eitaa.com/mmparvizan
عشق یعنی دل سپردن در الست از می وصل الهی مست مست عشق یعنی ذکر ناموس خدا یا علی گفتن به زیر دست و پا عشق یعنی جلوه ی صبر خدا شرم ایوب نبی از مرتضی عشق یعنی صبر در هنگام خشم عشق یعنی جای سیلی روی چشم عشق یعنی انقلاب فاطمه عشق یعنی عشق ناب فاطمه عشق یعنی صحبت بی واهمه حیدرِ در بند، پیش فاطمه آن که خود مرد دلیر جنگ بود دستگیرِ فرقه ای صد رنگ بود عشق یعنی عاشقی در تار و پود گردش دستاس با دست کبود عشق یعنی گریه های حیدری دختری دنبال نعش مادری عشق یعنی قلب چون آیینه ای جای میخ در به روی سینه ای عشق یعنی انتظار منتظر سینه ای مجروح از مسمار در عشق یعنی طاعت جان آفرین رد خون سینه بر روی زمین 🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س)، بر فرزند و منتقم‌ ایشان، حضرت مهدی (عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد. اللهم عجل لولیک الفرج محفل شعر قند پارسی
قادر طهماسبی متخلص به «فرید» سال ۱۳۳۱ در میانه متولد شد. وی سرودن را از دورۀ دبیرستان آغاز کرد و تحصیلات خود را در رشتۀ روانشناسی ادامه داد. بیشتر فعالیت‌های ادبی وی در زمینۀ دفاع مقدس، ادبیات پایداری و انقلاب متمرکز است. از او در همایش‌های مختلف تجلیل به عمل آمده است که از آن میان می‌توان به تجلیل از او در جشنوارۀ بین‌المللی شعر فجر اشاره کرد. طهماسبی سرایندۀ غزل معروف «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود» و دارای نشان درجه یک هنری است. از آثار او می‌توان به «عشق بی‌غروب»، «تلاوت» و «روزی به رنگ خون» اشاره کرد.
گرفته بوی تو را خلوت خزانی من کجایی ای گل شب بوی بی‌نشانی من؟ غزل برای تو سر می‌بُرم، عزیزترین! اگر شبانه بیایی به میهمانی من چنین که بوی تنت در رواق‌ها جاری است چگونه گل نکند بغضِ جمکرانی من؟ عجب حکایت تلخی است نا امیدشدن شما کجا و من و چادر شبانی من؟ در این تغزّل کوچک، سرودمت ای خوب خدا کند که بخندی به ناتوانی من به پای‌بوسِ تو، آیینه دستچین کردم کجایی ای گل شب بوی بی‌نشانی من؟