هدایت شده از پرویزن
«نخستین اشارات فاطمی در شعر فارسی»
به سیمای حضرت فاطمه(س) در شعر سبک خراسانی، بهندرت اشاره شده است. قدیمترین اشارهی مربوط به آن حضرت را در قصیدهای مدحی از دقیقی میتوان دید که در مقدمهی آن، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر حسین (ع) اشاره شده است. میسری نیز در ابیات مقدمهی دانشنامه، بر آن حضرت با عنوان جفت علی و پاکیزه دختر رسول(ص) درود میفرستد. کسایی هم در بیت پایانی مرثیهای که بر امام حسین سروده، آفرین فرستادن براهل بیت زهرا(س) را کار همیشگی خود میداند. در یکی از ابیات الحاقی شاهنامه نیز اشارهای به آن حضرت با عنوان بتول ثبت شده است.
در شعر مدحی غزنوی، حضرت فاطمه(س) تقریباً حضور ندارد؛ تنها فرخی در یکی از قصایدش از رسول با عنوان «پدرفاطمه» یاد کرده؛ همچنین در قطعهای منسوب به غضائری رازی نیز که به استناد سبکی و نسخهشناسانه، انتسابش به اين عصر مورد تردید است، به شفاعت فاطمه اشاره شده است. در یکی از رباعیات منسوب به بوسعید نیز سوگندخوردن به زهرا دیده میشود.
در شعر دوران سلجوقی، کمتر از یک درصد اشارات به فاطمه(س) اختصاص دارد. جدا از بهرهگيري زیبای ازرقي از نام آن حضرت در توصیف شب و كاربرد مدحي در ديوان معزي بهویژه در ستایش ممدوحان زن، در ديوان ناصرخسرو و سنايي جلوههاي منقبتي نام و شخصیت زهرا(س)را ميتوان ديد.
ناصرخسرو بيش از همه به آل فاطمه اشاره ميكند و به همين سبب در مدحهايش از فاطميان، نام آن حضرت حضوري درخور توجه دارد.
سنايي نيز عمدتا در كنار نام حسنين و علي(ع)، از فاطمه(س) و دیگر نامهای ایشان، زهرا و بتول، ياد ميكند و بهندرت ابياتي در منقبت ايشان سروده است.
#فاطمه
#فاطمیه
#شعر_دینی
https://eitaa.com/mmparvizan
حتی نیفتاد از سرش یک بار چادر
گل را محافظ بود از هر خار چادر
دارد برای هر زن آزاد اندیش
با یاد زهرا حرمت بسیار چادر
پیچید دور دُر بی مانند مادر
مثل صدف در کوچه و بازار چادر
کوه وقار است این که می بینید مردم
این نکته را می گفت در انظار : چادر
آیینه را تا عکس نابینا نبیند
شد پرده دارش لحظه ی دیدار چادر
نامردها وقتی که دورش را گرفتند
او را سپر شد لحظه ی پیکار چادر
در کوچه، خاکی شد ولیکن گفت آری
از گرگها با حیدر کرار چادر
راز کبودی گل سرخش نشد فاش
صدیقه را شد حافظ اسرار چادر
اما دریغا دور از چشمان حیدر
شد شعله ور بین در و دیوار چادر
این بیت را با اشک باید خواند مردم!
زد بال بال آن روز با مسمار چادر
فواره زد خون از گل نیلوفری وای!
شد ناگهان مثل شقایق زار چادر
#فاطمه
#فاطمیه
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#
آینهای روی خاک...
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
افتاده بود آینهای روی خاکها
این بود رسم، آینه را برنداشتن
سیلی زدند تا که شود رسم بعد از این
اسلامِ اعتقاد به کوثر نداشتن
اسلامِ تیغ شعلهور طلحه داشتن
اما زبان سرخ ابوذر نداشتن...
از بس به راه و رسم علی اعتراض شد
محکوم شد زمانه به حیدر نداشتن...
میترسم اینکه باب شود سالهای سال
رسمِ امام بودن و لشکر نداشتن...
✍🏻 #ایوب_پرندآور
🏷 #فاطمیه |
مرا به خانۀ زهرای مهربان ببرید
به خاكبوسی آن قبر بینشان ببرید
اگر نشانی شهر مدینه را بلدید
كبوتر دل ما را به آشیان ببرید
كجاست آن جگر شرحهشرحه تا كه مرا
به سوی سنگ مزارش كشانكشان ببرید
مرا كه مهر بقیع است در دلم چه شود
اگر به جانب آن چار كهكشان ببرید
كجاست آن در آتش گرفته تا كه مرا
برای جامه دریدن به سوی آن ببرید
كسی صدای مرا در زمین نمیشنود
فرشتهها سخنم را به آسمان ببرید
نه اشتیاق به گُل دارم و نه میل بهار
مرا به غربت آن هیجده خزان ببرید
#افشین_علا
#شعر
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_زهرا
🎥 شعری که اشک حضرت آقا را درآورد...🖤
دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت میسوخت
هیئت، میان "وای مادر" داشت میسوخت
دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد
محراب می نالید؛ منبر داشت میسوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاه تر: آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود اصغر داشت میسوخت
سربند یازهرای محسن غرق خون بود
سجاد، از سجده که سر برداشت، میسوخت
باید به یاران شهیدم می رسیدم
خط زیر آتش بود؛ معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل می داد و خنجر داشت میسوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرن ها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت میسوخت
🎙✍: #حسن_بیاتانی
#فاطمیه
#امام_خامنه_ای
مادر شدی تا نام مادر جان بگیرد
در چشمهای عاشقش باران بگیرد
مادر شدی تا در پناه نام پاکت
بیحرمتی بر نام زن پایان بگیرد
تسبیح بار از دوشهای خسته برداشت
تا کار از کردار تو فرمان بگیرد
مادر شدی تا شیعه بیمادر نماند
تا عشق از دست تو قرص نان بگیرد
باشد شفیع ما شوی در روز محشر
باشد خدا بر عاشقان آسان بگیرد
مادر! دعای تو اثر دارد، دعا کن
تا انتظار سبز ما پایان بگیرد
#نغمه_مستشارنظامی
#فاطمیه
عشق یعنی دل سپردن در الست
از می وصل الهی مست مست
عشق یعنی ذکر ناموس خدا
یا علی گفتن به زیر دست و پا
عشق یعنی جلوه ی صبر خدا
شرم ایوب نبی از مرتضی
عشق یعنی صبر در هنگام خشم
عشق یعنی جای سیلی روی چشم
عشق یعنی انقلاب فاطمه
عشق یعنی عشق ناب فاطمه
عشق یعنی صحبت بی واهمه
حیدرِ در بند، پیش فاطمه
آن که خود مرد دلیر جنگ بود
دستگیرِ فرقه ای صد رنگ بود
عشق یعنی عاشقی در تار و پود
گردش دستاس با دست کبود
عشق یعنی گریه های حیدری
دختری دنبال نعش مادری
عشق یعنی قلب چون آیینه ای
جای میخ در به روی سینه ای
عشق یعنی انتظار منتظر
سینه ای مجروح از مسمار در
عشق یعنی طاعت جان آفرین
رد خون سینه بر روی زمین
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا (س)، بر فرزند و منتقم ایشان، حضرت مهدی (عج) و همه شیعیان آن حضرت تسلیت باد.
اللهم عجل لولیک الفرج
#شعر #فاطمیه #حضرت_زهرا
محفل شعر قند پارسی
کوثرحق.....
😌😚😢😭🌷🌹🌷🌹🌷
خانه را آتش نزن ، اینجا گلستان نبی است
این حرم خوشبو ز عطرِ باغ و بستان نبی است
جای جایش خاطراتی از خود ِ پیغمبر است
جایگاه و یادگار روح و ریحان نبی است
خانه را آتش نزن ، آتش نزن جان مرا
جان من وابسته ی ِ اعجاز و احسان نبی است
در حریم حرمت عشق و وقار و اعتبار
با ادب وارد شو اینجا معدن کان نبی است
نشکن این در را که این دروازه ی شهر خداست
درب این خانه رواق منظر جان نبی است
صاحب این خانه نور کوثر حق باوری است
از ازل با عشق و ایمانش به پیمان نبی است
خانم ِ این خانه سرشار از شمیم جنت است
مرد آن گویای رمز و راز قرآن نبی است
این یکی تا عرش اعلا رفت همراه رسول
آن یکی پرورده ی اخلاص و ایمان نبی است
یاور مظلوم و خصم ظلم در این خانه هست
آری آری اهل این خانه به فرمان نبی است
صد جهان اندیشه دارد دست های بسته اش
این دلاور حافظ راه فروزان نبی است
این قَدَر غوغا نکن در کوچه ی تزویر ها
در تمام غزوه ها این شیر ِ میدان نبی است
کربلا تا کربلا احیاگر راه خداست
انتظارسرخ این مجموعه خواهان نبی است
امت قرآن به اخلاص ولایت خوشدل است
یازده شمس ولایت نور تابان نبی است
حق همیشه سرفرازی هست وحق با کوثر است
کوثر حق ، زاده ی اخلاق و دامان نبی است
#جعفر_زارع_خوشدل
آئینی انتظار ۵۸
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#تسلیت_تعزیت #حضرت_فاطمه_س #کوثر #عزاداری #شعر_آئینی #شعر_ادبیات_شاعر #فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به حضرت فاطمه ،یکتای آفرینش.
با استناد به حدیث شریف کساء
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
......
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
سورۀ کوثر
گل شمّهای از آیۀ تطهیر تو باشد
گر آینه در آینه تکثیر تو باشد
خود کیستی ای سورۀ کوثر که حسینت
تا کرببلا رفت که تفسیر تو باشد
بر سفرۀ نان و نمکت دست علی هم
برداشت نمک را که نمکگیر تو باشد...
در آب به تصویر کسی زل زده عباس
عشقش فقط این است که تصویر تو باشد
ای دست پر از پینه ز چرخاندن دستاس
عالم همه در گردش تقدیر تو باشد
در خوابِ شهیدان جهان یکّهسواریست
کی میرسد از راه که تعبیر تو باشد
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #فاطمیه | #شعر_فاطمی
درد دل گونه ی حضرت زهرا با پیامبر رحمت...
تو می روی، پس از این، احترام می شکند
تو می روی و دل من مدام می شکند
علی، غریبترین عابر است وقتی که
میان کوچه جواب سلام می شکند
بگو امام جماعت اگر معاویه شد
نماز از اول رکن قیام می شکند
امام اگر که " مُذل" خوانده شد در این کوچه
بگو که معنی قرآن، تمام می شکند
مدینه شهر فروش غدیر اگر بشود
بگو "عقیله" به بازار شام می شکند
هر آن که چشم بدوزد به سکه های طلا
میان برق دو چشمش، امام می شکند
به منفعت طلبی گر خواص رو کردند
حریم شرع، میان عوام می شکند
سر حسین مرا سنگ های کوفی نه
که لقمه؛ لقمه ی شوم حرام می شکند
چه فرق می کند این کوچه یا ته گودال؟
چه فرق می کند این سال یا کدامین سال؟
بگو امام کشی رسم می شود وقتی
که جابه جا بشود سنت حرام و حلال
بگو که شبهه چنان میکند که"ابن زیاد"
"حسین" جلوه کند زیر سبزی یک شال
بگو حرام اگر خورده شد نمی فهمید
امام عصر به خطبه نشسته یا دجال
مشخص است که یک روز خیمه می سوزد
که روشن است مداوم، چراغ بیت المال
دگر به تاک خراسان هم اعتمادی نیست
اگر که پیش رود وضع، بر همین منوال...
گران گرفت فدک را... گرانتر از هر چیز
نخوانده بود به عمرش" مکاسب" این دلّال
دلم گرفته، دلم داغدار رفتن توست
مگر که کارگشایی کند اذان بلال
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
......................
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
آینهای روی خاکها...
محکوم شد زمین به پیمبر نداشتن
مجبور شد به سورۀ کوثر نداشتن
افتاده بود آینهای روی خاکها
این بود رسم، آینه را برنداشتن
سیلی زدند تا که شود رسم بعد از این
اسلامِ اعتقاد به کوثر نداشتن
اسلامِ تیغ شعلهور طلحه داشتن
اما زبان سرخ ابوذر نداشتن...
از بس به راه و رسم علی اعتراض شد
محکوم شد زمانه به حیدر نداشتن...
میترسم اینکه باب شود سالهای سال
رسمِ امام بودن و لشکر نداشتن...
✍🏻 #ایوب_پرندآور
🏷 #فاطمیه | #بصیرت
السلام علی فاطمه الزهرا
این زن که به در بسته همه بال و پرش را
دیده ست لهیب شرر دور و برش را؟
این یاس که بر روی خزان پنجه کشیده ست
آیا نشنیده ست صدای تبرش را؟
این زن که چنین سینه سپر کرده در آشوب
انگار ندیده ست شکاف سپرش را
این سیب بهشتی که سپرده به سرِ میخ
جای نفس و بوسه گرم پدرش را
در خانه خاموش علی چیست که این زن
اینگونه در آغوش گرفته ست درش را؟
این بانوی آب است کسی نیست به آبی
خاموش نماید حرم شعله ورش را؟
این زن شب قدر است، کسی نیست بخواهد
تغییر دهد سیر قضا و قدرش را؟
پیداست درآن ردّ قدمهای "محمد"
این کوچه که بسته ست مسیر گذرش را
سیلی ثمر نخل فدک بود و نشسته ست
دستی که به بانو بچشاند ثمرش را
مسدودترین کوچه و بن بست ترین دست
ای کاش علی نشنود اصلا خبرش را
می خواست بگیرد جلوی چشم پسر را
اما نتوانست ببیند پسرش را
بانو نتوانست سرِ پا....نتوانست
دستش نتوانست بگیرد کمرش را
آرام تکانید کمی چادر خاکی
می خواست که پنهان بکند بیشترش را
ردّی که روی صورت او بود ولی گفت
با غربت چشمان علی مختصرش را
از کوچه که برگشت، علی دید که در راه
بسته ست دگر فاطمه بار سفرش را...
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
#سیده_اعظم_حسینی
...........
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
تقدیم به زهرای مرضیه سلام الله علیها
گر چه یک شهر،تماشاگرِ ابتر هم داشت
آنچنان سوخت،که گفتند:"مگر در هم داشت؟"
دخترک گوشه به گوشه،همه جا گشت و گریست
گفت:"این خانه ی ماتم زده،مادر هم داشت!."
نفَسِ شرقی این باغچه،پیش از تاراج
هر سحر،رایحه ی یاس معطر هم داشت!
هر که هر جور دلش خواست،"علی"را فهمید
یادشان رفت "علی"،معنی دیگر هم داشت!
آه،این کوهِ تَرَک خورده ی افتاده به بند
پشت هر دامنه ی حوصله،"حیدر"هم داشت!
شیخ،آیات گزینش شده را خواند و گذشت
اصلا انگار نه انگار، که"کوثر"هم داشت!
از بلندای یقین لگدش پیدا بود
نه فقط بغضِ "اُحُد"،کینه ی "خیبر"هم داشت
نعل ها،شکل دگردیسی این نعلینند
که به مادر زد و چشمی به برادر هم داشت...
کوچه،گودال شد و...زخم شد و....یک "تن" ماند
نعل ها همهمه کردند:"مگر سر هم داشت؟!"
#در_دیوار
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#سیده_اعظم_حسینی
..............................................
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
درد دل حضرت زهرا سلام الله علیها با عموی شهیدشان حضرت حمزه سلام الله علیه...
این چندمین شب است؟ نمی دانم
حال و هوای خانه مساعد نیست
در خانه جانماز "علی" پهن است
خانه مگر مجاور مسجد نیست؟
این چندمین شب است؟ نمی دانم
در خانه غیر صحبت غربت نیست
حیدر چرا نماز فرادا خواند؟
حیدر مگر امام جماعت نیست؟
چندین دوشنبه رد شده از تقویم؟
از این سکوت مبهم بی تغییر
امروز شنبه بود عمو حمزه!
ای شنبه بی زیارت تو دلگیر..
گفتم خودم اگر بشود...امروز..
این شد که فضه را نفرستادم
یک بار هم بلند شدم،اما
حیدر اگر نبود می افتادم...
این بار چندم است قسم می داد؟
جان علی بخواب! رعایت کن
واجب که نیست فاطمه جان! اصلا
در بسترت نشسته زیارت کن..
حتی نشسته هم نتوانستم
این را کسی به جز تو نمی داند
تسبیح تربت تو که سنگین نیست
دستم توان نداشت بچرخاند..
دردم لگد که نیست عمو! اصلا
انگار کن که خسته ام از دستاس
دردم جماعتی ست نمک پرورد
دردم جماعتی ست نمک،نشناس...
ضلع شمال غربی این مسجد
با مسجد ضرار برادر شد
"شب" زیر سایه بان بلند شهر
غلظت گرفت و چند برابر شد
شهری اسیر هر چه که پیش آید
شهری بدون "حمزه" و بی "جعفر"
در سینه ی من آنچه فرو میرفت
دندان "هند" بود نه میخ در
کعبه "علی" ست کو دم شمشیرت
تا هر چه بت که مانده بتاراند
کو منطق بُرنده ی "جعفر" تا
این آیه را به شهر بفهماند...
من خواب دیدم از وسط کوچه
تو آمدی و کوچه مسلمان شد
گل میخ ها کنار کشیدند و
هیزم شکوفه داد،گلستان شد
دیدم که نخل های فدک دست
هر شاهد غدیر رطب دادند
برگشت دست "جعفر" و در کوچه
دستان سیلی از نفس افتادند
من خواب دیدم از وسط کوچه
مشکی برای آب امان می برد
گهواره ی تمامی نوزادان
آرام در نسیم تکان می خورد..
از خواب می پرم و دوباره "در"
با یک صدای مبهم ناشفاف
این بوی چوب نیست که می آید
انگار خیمه سوخته این اطراف
نگذاشت تنگه ی اُحُدی امروز
فصل الخطاب کوچه ی ما باشی
باور نمی کنم که به این منوال
تنها تو "سیدالشهدا" باشی
با یک سلام سمت تو می چرخم
از گوشه های زخمی این بستر
کار عمو و دختر دیگر کاش
هرگز به درددل نکشد دیگر...
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#در_سوخته
#ایام_فاطمیه
#سیده_اعظم_حسینی
..............................................................
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زنده است علی خانهنشین نیست
ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس
افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست
در کوچهی مسجد تو زمین خوردی و در ما
جز پینهی چون زانوی اُشتر به جبین نیست!
انصار هم از خطبهی تو شرم نکردند
کردند بهانه که چنان است و چنین نیست
غصب فدک این بود که نام تو نباشد
پیداست که دعوا سرِ یک تکّه زمین نیست
کو چادر خاکی شده، کو دامن مولا؟
تا کِی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست
جایی که علی هست معاویّه چه کاره است
قرآنِ سرِ نیزه که قرآن مبین نیست
ای کاش که خود را برسانم به رکوعش
زیرا که بجز نام تواش نقش نگین نیست
مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنّةُ لِلّه که این است و جز این نیست
#مهدی_جهاندار
#فاطمیه
زبانحال مولا علی علیه السلام در فراق حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها
جهانِ بی تو تمامش چه ارزشی دارد؟
پس از تو صبحش و شامش،چه ارزشی دارد؟
پس از "اقامه" ی خوابیده ات،نماز شهر
رکوع و رکن و قیامش چه ارزشی دارد؟
که مسجدی که تو را با سکوت بیرون کرد
اذانِ بر سر بامش چه ارزشی دارد؟
علیه کوثر قرآن حدیث بافت و رفت
مشخص است کلامش چه ارزشی دارد
پیام داد:" شریک مصیبتت هستیم"
به غیر زخم،پیامش چه ارزشی دارد؟
تمام دلخوری ذوالفقار از این بود
"که تیغ،بین نیامش چه ارزشی دارد؟"
"کدامشان زده سیلی"..حسین می پرسد..
تو رفته ای و "کدامش"، چه ارزشی دارد؟
به دل نگیر سلام مرا جواب نداد...
پس از تو شهر، سلامش چه ارزشی دارد؟
#فاطمیه
#امام_علی_علیه_السلام
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سیده_اعظم_حسینی
...........................................................
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
بعدازرسول آنچه که باور نبود شد
آتش گرفت هستی او سوخت دود شد
پهنای آسمان به خودش رنگ غم گرفت
وقتی که یاس خانهی حیدر کبود شد
دست پلید شب زد و آیینه را شکست
نسبت به جایگاه علی تا حسود شد
درپیش چشم کودک خود بضعهالنبی
افتاد بر زمین و قیامش قعود شد
زهرا میان کوچه علی را رها نکرد
قنفذ رسید و آنچه که باور نبود شد
#محسن_درویش
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
زخم فدک
هر سو شعاع گنبد ماه تمام توست
در کوه و در درخت، شکوه قیام توست
در هر بهار زخم فدک تازه میشود
در هر گل محمّدی آهنگ نام توست
چشمی که در جزیرۀ مجنون به خون نشست
دیگر شهید گمشدۀ صبح و شام توست
وقت نماز شب که دل آهسته بشکند
سوگند میخورم که به طوف مقام توست
بین دعای ندبۀ چشمم ظهور کیست؟
دستی به تیغ شعلهور انتقام توست...
✍🏻 #محمدحسین_انصارینژاد
🏷 #فاطمیه | #شعر_فاطمی