📍شب شعر غزه
( هشتمین کنگره بین المللی #شعر_ایثار)
🔸 با حضور شعرای ملی و بین المللی
⏰ زمان : یکم دیماه ساعت 18
🏛 مکان : سالن همایش مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس
#اداره_کل_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی_فارس
🔸ارتباط با ما:
🔻🔻🔻
Eitaa.com/farhangi_fars
مهستی گنجوی با نام اصلی منیژه، شاعر فارسیسرای که در سدهٔ پنجم و ششم هجری قمری میزیستهاست. مهستی متشکل از دو واژهٔ «مَه» (ماه) و «سِتی» (خانم)برابر با واژه «ماهبانو» است. مهستی پس از خیام، برجستهترین رباعیسرای ایران بهشمار میآید و او را پایهگذار مکتب شهرآشوب در قالب رباعی میدانند.مهستی گنجوی از شاعران زن متقدم تاریخ ادبیات فارسی و همدوره با غزنویان بوده است. همسر وی را امیراحمد پسر خطیب گنجه و سال وفات وی را ۵۷۶ یا ۵۷۷ هجری قمری نوشتهاند. از وی کتاب کامل و مستقلی باقی نمانده است.
#مهستی_گنجوی #معرفی_شاعر
📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حافظ خوانی حاج قاسم در شب یلدا
حال این شهر خراب ست بیا آقاجان
شهر ما غرق عذاب ست... بیا آقا جان
قصه اینست که سرباز نداریم آقا
قحطی آدم ناب است... بیا آقا جان
"آن کبوتر که لب بام خدا پر زد و رفت"
گوشه ی پنجره خواب ست... بیا آقا جان
جمکران تشنه ی یک جرعه ی دیدار شماست
جمعه ها غرق سراب ست... بیا آقا جان
هیچ کس فکر کسی نیست در این شهر شلوغ
حال این شهر خراب ست... بیا آقا جان
#ابوذر_اسدالله_پور
گزارش تصویری برگزاری شب شعر غزه با حضور شاعران ملی و بین المللی
امشب در سالن همایش مرکز اسناد و کتابخانه ملی
"کاریکلماتور"
*آینه ام که شکست ، خردشدم!
*سر چهار راه ،قرمزی لبانش، رانندگان را متوقف می کرد!
*از وقتی شنیده بود پول چرک کف دست است ،دستش را نمی شست!
*روده ی راست توی شکمش نبود، با روده ی چپ دروغ می گفت!
*بادکنک ها روی دستش باد کره بود ،کودک کار.
*در ذهن کاریکلماتوریست ،واژه ها می رقصیدند.
*گوشش بدهکار حرف های طلبکار نبود!
*دیگه هرچی سنگه برای انتفاضه است نه پای لنگ!
*خیلی با انصاف بود، چند تا آمپول تقویتی به خودش می زد ،یه سوزن به همسایه اش!
*وقتی سکوت می کنم ، واژه ها در ذهنم استراحت می کنند.
کبری بهپور
یلدای دبش
شنیدم میان خبرهای دبش
که دزدیده شد ناگهان چای دبش
چه اوضاع دبشی ست این روزها
شب مردم ماست یلدای دبش
وزیر گفت ،:این کار ماها که نیست!
بوَد کار قبلی تری های دبش
هنوز بعد چندین و چند سال قبل
نگشته است پیدا دکل های دبش
گرفتند دزدان دبشینه را
چپاندندشان در گونی های دبش
بساط کی بود وکی بود من نبودم شده
به هر محفلی باز برپای دبش
پس از بررسی های خُرد وکلان
عیان شد یکی از وزیرای دبش
یکی گفت :این کار آدم نبود!!
دقیقآ بوَد کار خرهای دبش
اینم مثل دزدای بی چشم ورو
فراری شده تا کانادای دبش
بجای تفائل به دیوان شعر
شده نقل یلدا قضایای دبش
خدایا رها کن وطن را خودت
زدست تمامی دزدای دبش
واصلآ به من چه کی برد وکی خورد!
بریز از برایم دوتا چای دبش
#حسین کیوانی
#شعر طنزدبش..
#چای دبش #
می خواستم دیگه با چای قند نخورم ،حالا نمیدونم قندمو با چی نخورم؟!😳
کبری بهپور
دکتر سعید سلیمان پور در سال ۱۳۵۱ در ارومیه به دنیا آمده است. او شاعر، فیلمنامهنویس و مدرس ادبیات است و در حال حاضر رئیس دفتر طنز حوزهی هنری استان آذربایجان غربی میباشد. او وبلاگی دارد که به نام بوالفضولالشعرا در آن مطلب مینویسد.
#معرفی_شاعر #سعید_سلیمان_پور
خرنامه!
در خرآباد جهان گلّۀ خر میبینم
این عجب نیست که خر جای بشر میبینم
هر طرف مینگرم روگذر و زیرگذر
رمه پشت رمه در حال گذر میبینم
گرچه در موقع آمار گرفتن رأساً
رأسها را همه در حکمِ نفر میبینم!
باز صد شکر که در آینه جا اینهمه نیست
عوض گلّۀ خر، کلّۀ خر میبینم!
میکند سعی که یک جور دگر ننماید
لکن افسوس که یک جور دگر میبینم!
سر به سر کلّهخران را چو ز سر میسنجم
سر خود را به یقین از همه سر میبینم!
چه کنم صبر بر این عارضۀ خربینی؟
نکند اینهمه از ضعف بصر میبینم؟
خرمگس معرکه را باخت به ما خربشران
حالی او را مگسیحال و پکر می بینم!
کسب خرکیفی و خرزوری و خرپولی را
در خرآباد جهان عین هنر میبینم!
چشم بد دور ز خرفهم سیاسی، کاو را
دائما در پی اظهار نظر میبینم!
وعدهها میشنوم، در پس آنها لیکن
بلکه و شاید و اما و اگر میبینم!
جای طوطی خر شکّرشکنی ظاهر شد
داخل توبرهاش قند و شکر میبینم!
«خبرت هست که در شهر شکر ارزان شد»
دارم اکنون ز کانال دو، خبر میبینم!
خر بزرگ است غنیمت شمریدش صحبت
که چنین غفلت را عین ضرر میبینم!
زین شر و شور هوس تا به «بشر» مینگرم
«باء»ی افزون به سرِ واژۀ «شر» میبینم!
آه و نفرین که کنم خود به بلا میافتم
اینقدَر در نفس خویش، اثر میبینم!
بوالفضولا، چه بلایی تو که بر رشتۀ نظم
هرچه خرمهره کِشی، درّ و گهر میبینم!
#سعید_سلیمان_پور #شعر #شعر_طنز #غزل
"کاریکلماتور"
*"شاه بیت "شعرم را در بالای دفترم می نشانم.
*خیلی چشمش را درویش می کرد ،خانقاه بر پا کرد.
*چشمش آلبالو گیلاس می چید ،برای چیدن میوه استخدامش کردند.
*خیالش تخت بود ، روی زمین نمی خوابید.
*دلم را که دزدید ، به پلیس زنگ زدم.
*نجار بیسواد ، خط میخی بلد بود!
*سکوت...نقطه چین آدمهاست.
* همیشه دمپایی می پوشید ، تا پا توی کفشش نکنند.
*ماهی ها که می میرند ،آب از آب تکان نمی خورد.
*همسرم دست بزن دارد، توی ارکستر کار می کند.
کبری بهپور
😍😍😍تمدید جشنواره مسیح عصر 😍😍😍
📌جشنواره مسیح عصر تا ۱۰ دی ماه ۱۴۰۲ تمدید شد
شما میتوانید با ارسال آثار خود به
📨ایمیل:
masih.asr1402@gmail.com
و 📞یا شماره تماس :
۰۹۱۳۶۶۹۲۱۰۸
ارسال کنید 📥
#جشنواره_مسیح_عصر
#تنها_نیستی
#کانون_مهدویت_دانشگاه_علوم_پزشکی_شیراز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡⭐️مسیح عصر⭐️🧡
🎥گفت و گو با استاد کافی دبیر و داور جشنواره😍
🕊گوش مروتی کو کز ما نظر نپوشد
🕊دست غریق یعنی فریاد بی صداییم
🎬قسمت اول
آثار خودتون رو به ایمیل
ارسال کنید 📥
#مسیح_عصر #جشنواره #کانون_مهدویت_دانشگاه_علوم_پزشکی_شیراز
#تنها_نیستی