eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
274 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
247 ویدیو
89 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
خیابان‌های شادی را  بیابان‌های حیرت را  تو را چون جان شیرین، خاک میهن  دوستت دارم  نماز سبز جنگل‌ها  شکوه کوه‌هایت را تو را من روز و شب، تاریک و روشن دوستت دارم  دلم فوّارهٔ رنگین میدان چراغانت نگاهم شادی لبخندهای نوجوانانت  سلام ای بندر! ای تبریز! ای اهواز! ای تهران!  سلام ای پاوه! ای مشهد! سلام ای جان من ایران! بهار چابهارت را شکوه رودبارت را  کویر و درّه و دریاکنارت را   سرود دختران کارگر در صبح شالیزار خروش مرزبانان تو را در سنگر پیکار تو را زیبا و دیرین، میهن من دوستت دارم شب آرامش دلچسب باران‌ها  میان غرّش بسیار توفان‌ها به شادی‌ها به ماتم‌ها  تو را در آتش بی‌رحم بحران‌ها  تو را ای جان من، با جان و با تن دوستت دارم  صدای من سکوت من! پناه من گریز من! بمانی تا ابد آباد ایران عزیز من!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدایم بزن ای صدای تو باران نگاهم کن ای آبروی بهاران به یک جرعه لبخند و نور و نوازش در این خاک دلتنگ، باغی برویان بدون تو گلخانه روحی ندارد به افسردگی می‌زند نبض گلدان دوتا صندلی خالی از شور و شادی‌ بدون تو مانده در آغوش ایوان بیا بپران خواب گنجشک‌ها را هیاهو بیاور به صبح درختان عیادت کن از ماهی حوض کاشی که کابوس دیده تمام زمستان‌ تو سروی و هرگز خزانی نداری ولی من کی‌ام؟ برگی افتان و خیزان! بگو کی به این خانه سر می‌زنی؟ کی؟ کجا عمر دوری می‌آید به پایان؟ دلم ابری و آسمانم کبود است صدا کن مرا ای صدای تو باران
☀️ صبح صبح آمد و علامت مَصقول برکشید وز آسمان شمامۀ کافور بردمید گویی که دوست قُرطۀ شَعر کبود خویش تا جایگاه ناف به‌عمدا فرو درید در شد به چتر ماه سنان‌های آفتاب ور چند جِرم ماه سر اندر سپر کشید خورشید با سهیل عروسی کند همی کز بامداد کِلّهٔ مصقول برکشید وان عکس آفتاب نگه کن، علم‌علم گویی به لاژورد می سرخ برچکید یا بر بنفشه‌زار گل نار سایه کرد یا برگ لاله‌زار همی برچکد به خوید یا آتش شعاع ز مشرق فروختند یا پرنیان لعل کسی بازگسترید جام کبود و سرخ نبید آر، کآسمان گویی که جام‌های کبود است پُر نبید جام کبود و بادهٔ سرخ و شعاع زرد گویی شقایق است و بنفشه است و شَنبلید چون خوش بود نبید بر این تیغ آفتاب خاصه که عکس او به نبید اندرون فُتید آن روشنی که چون به پیاله فرو چکد گویی عقیق سرخ به لؤلؤ فرو چکید وان صاف می که چون به کف دست برنهی کف از قدح ندانی، نی از قدح نبید 🌴💎🌹💎🌴
جعفر عباسی متولد ۱۳۶۷ و اهل بیرجند خراسان جنوبی است. وی دارای مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی است و دغدغه آیینی‌سرایی در اشعار او مشهود است. عباسی در کنگره‌های متعددی برگزیده شده است. «سرانجام» نام تنها مجموعه شعر او است.
غرفه اداره کل نهاد کتابخانه های عمومی فارس مسیر راهپیمایی امروز شیراز بلوار آزادی
🔸️کاروان شب های شعر انقلاب به منزل پایانی رسید. اختتامیه پنجمین دوره شب های شعر انقلاب ، با حضور پرشور مردم ، اهالی شعر و ادب و خانواده شهدا ، عصر شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ در گلزار شهدای کرمان برگزار شد. در این برنامه که به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هموطنان عزیز در حادثه تروریستی ۱۳ دی ، در گلزار شهدای کرمان و در جوار مقبره سردار عزیز برگزار شد و اجرای آن را سید کمال هاشم زاده بر عهده داشت ،  علیرضا قزوه ، احمد بابایی ، محمود حبیبی کسبی ، هادی جان فدا ، محمد رسولی ، سجاد سامانی ، فاطمه نانی زاد ، سید حسین سیدی ، رضا رحیمی عنبران ، مجتبی احمدی ، حسن اسفندیارپور و تقی دامردان به شعرخوانی پرداختند. همچنین آرش پورعلیزاده ، جواد اسلامی و عاطفه سادات موسوی نیز به عنوان برگزیده سوگواره شعر مسیر سرخ ، به یاد شهدای حادثه تروریستی شعرخواندند و در پایان جوایز خود را دریافت کردند. پنجمین دوره شب های شعر انقلاب به همت مجمع شاعران اهل بیت علیهم السلام و مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری در پنج شهر تبریز ، خرم آباد ، قم ، کرج و کرمان در دهه فجر ۱۴۰۲ برگزار شد.
بختت بلند باد و بلندا ببینمت! ایرانِ من مباد که تنها ببینمت! یک عمر روی پای خودت ایستاده‌ای بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت زیبای چارفصلِ انار و بهارِ من بر شاخه‌های شوق، شکوفا ببینمت.. همچون حماسه‌های خودت باشکوه باش تا هم‌چنان در اوج تماشا ببینمت پُرحوصله چو خاک خراسان و سیستان یکرنگ مثل آبی دریا ببینمت پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت من رأی می‌دهم به تو ای خاک جاودان! در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت!
پیچیده صدای مرگ بر اهریمن هر گوشه ی خاک سرفرازمیهن ایرانی مستقل شعارش این است: جمهوری اسلامی عشق است وطن ساکی
شعر خوانی سیاسی-اجتماعی دکتر میثم مطیعی - بخش اول 🇮🇷 ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ 📍تهران، میدان آزادی روز ایران است، هنگام امید و شادی است روز اسلام است، جشن عزت و آزادی است شاد باش ایران من! چشم بد از تو دور باد چشم تو پر نور و جشن شادی‌ات پرشور باد ای سرود تو زده آتش به جان دشمنان شادباش و ایمن از زخم زبان این و آن از خطرها از گذرهای فراوان آمدیم دید دنیا بار دیگر ما به میدان آمدیم انقلاب آمد که جان‌ها را رهایی آورد آمد آری تا که انسان نوینی پرورد در شب دنیا، سر صبحیم، بشکوهیم ما پایدار و سربلندیم، ای جهان! کوهیم ما پیش ما دریای دشمن‌ها سرابی بیش نیست مرد میدان شهادت عافیت‌اندیش نیست قله نزدیک است از ماندن سخن گفتن خطاست می‌درخشد دم به دم نور سحر، خفتن خطاست انقلاب امروز گسترده است هر سوی زمین آفتاب روشن امید در مستضعفین از فلسطین تا یمن تا نیجریه شور شور اهتزاز پرچم حق است اینک با غرور از فلسطین گفتم آری، داغ هایی تازه شد دست‌خط سرخ غزه، ماجرایی تازه شد یا محمد دیده بگشا رنج انسان را ببین در نوار غزه شور عشق و ایمان را ببین دیده بگشا معجزِ طوفانِ الاقصی نگر باز هم معراج را در لیله‌الاسری نگر کودکانی را که تا عرش خدایی رفته‌اند از یمن تا قدس راهی کربلایی رفته‌اند در دل آوارها ایمان مردم دیدنی است بعد بمباران به لب‌هاشان تبسم دیدنی است چیست جز دیوانگی تدبیر دشمن در جواب نقشه‌هاشان شد در این طوفان همه نقش بر آب خیل خون‌آشام‌ها کردند از نو میل خون جمع شد در آن‌سوی «دیوار حائل» سیل خون قطره قطره رخنه خواهد کرد در دیوارشان تا به هم پیچد همین گرداب خون، طومارشان یک طرف «آل سعود» از پشت خنجر می‌زند یک طرف «بحرین» و «باکو» زخم دیگر می‌زند یک طرف دست «امارات» است آغشته به خون یک طرف «ترکیه» و «اردن» ز بخت واژگون من نگویم پای در میدان بنه ای اردوغان! سوخت جنگنده‌هاشان را نده ای اردوغان! طفل غزه اشک و آه و ناله می‌خواهد چه‌کار؟ ذره‌ای غیرت، جویی جرأت اگر داری بیار یوسف ما را برادرها به چاه انداختند «مصریان» هم دور او دیوار زندان ساختند این میان اما سپاه غیرتی برخاسته خنجر خود را به نام مرتضا آراسته می‌فشارد حلق اسرائیل را دست یمن روز و شب کابوس آمریکاست دریای عدن مرحبا رزم یمن، طوفان خنجرهای سرخ غرق شد ارابه فرعون در دریای سرخ گرچه ثابت شد که دارد امتحانش هم ضرر بازهم کشتی بیاور، لاشه‌ی کشتی ببر مرحبا غوغای حزب‌الله لبنان در نبرد مرحبا شور عراق و سوریه، مردان مرد سوره والشمس می‌خوانیم در خون شفق غزه پیروز است آری؛ إن وعدالله حق نیست از جنگنده و ناو کسی پروای ما ناز شست فوج تهرانی‌مقدم‌های ما دانش ما می‌زند پرچم بر اوج آسمان مانده‌اند انگشت‌ بر لب دشمنان و دوستان
محفل شعر قند پارسی
ما که بی خبر بودیم!! 😅
اتفاقآ یکی از مظلومترین غرفه ها بود،اگر اعلام کرده بودند به همراه تعدادی از شاعران محفل هم می شد فیلم وعکس و کلیپ شعرخوانی تهیه کرد وهم برنامه اهدا، وقرعه کشی کتاب،۲۲ کتاب بمناسبت روز ۲۲ بهمن داشت!؟؟
به دنیا تو را هست دو آموزگار یکی خانواده یکی روز گار تو از اولی پند گیر ای پسر که خرسند گردی و هم با هنر گرت خانواده نباشد چه سود ز تو بگسلد زندگی تار و پود تو از خانواده نصیحت پذیر که در دام دشمن نگردی اسیر از اول معلم نشو بی خیال تو را او رساند به حد کمال اگر پشت کردی به آموزگار دمار از تو در آورد روزگار تو هر درس گیری از این روزگار به تو غصه و غم دهد بی شمار گر آموزگارت به جان پرورد بدان روزگارت به جان نگذرد علی روستا عضو کانال محفل قند پارسی
✍ شعر خوانی سیاسی-اجتماعی دکتر میثم مطیعی - بخش دوم 🇮🇷 ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ 📍تهران، میدان آزادی پر گشوده موشک «سیمرغ» سوی افتخار تا برقصد «هاتف» و «مهدا» و «کیهان» در مدار قفل‌ها را انقلاب از پای ایران باز کرد بی‌گمان انفاس روح‌الله این اعجاز کرد ملتی که می‌نهد در هر نفس گامی به پیش می‌شناسد قدر استقلال و آزادی خویش گرچه از تحریم‌ها تنگ است مردم دستشان باز هم ماندند پای کار، ناز شستشان گرچه مردم دیده‌اند از دست نااهلان عذاب مانده‌اند و باز می‌مانند پای انقلاب ما صفوف محکم عشقیم، عمّاریم ما از صف اول نشینان، پرسشی داریم ما: خون ما تضمین رای و حرمت فریاد ماست وعده های فصل تبلیغاتتان در یاد ماست رونق تولید و شوق کاردانی ها چه شد!؟ وعده ی پی در پی رفع گرانی ها چه شد!؟ این تلاطم، این تورم، حق مردم نیست نیست دَم به دَم این نیش کژدم حق مردم نیست نیست در تلاطم‌های شط فقر پیدامان کنید در سراشیبی خط فقر پیدامان کنید! پیش رویت آزمونی سخت و سنگین را ببین عبرت آموزند، دولت‌های پیشین را ببین هشت سال از عمرمان برجامشان بر باد داد سعی ناکام و خیال خامشان بر باد داد قطع می‌شد برق، می‌گفتند از تحریم‌هاست قطع می‌شد آب، می‌گفتند برجامم کجاست؟ قحط واکسن بود می‌گفتند اف ای تی اف دواست! بحث مسکن بود می‌گفتند دست کدخداست! در تعلل، کار این دولت مبادا بگذرد فرصت تاریخی خدمت، مبادا بگذرد این طرف یک‌عده با جان، سخت‌کوشی‌ می‌کنند آن طرف، برخی کماکان کم‌فروشی‌‌ می کنند وای بر آن‌کس که پشت منصب و میزش خزید کم‌فروشی‌ کرد و با مزدش جهنم را خرید زنده‌باد آن کس که محکم ایستاد و کار کرد از حصار خویش رد شد، وقف شد، ایثار کرد ای صف اول نشسته! آخرت را یاد کن چون ابوذر بر سر اصحاب زر فریاد کن چون علی در کارزار سهمگین امتحان نشتری بر نفس خود زن، وانگهی بر دیگران بشکن از طوفان غیرت، گردن گردنکشان نوش‌نوش مفسدان را زهر کن در کامشان رشوه در کام مدیران وای اگر شیرین شود از گلوی رانت‌خواران چای خوش پایین رود ای صف اول نشینان! شور ایرانی کجاست؟ کارها بسیار و فرصت کم، سلیمانی کجاست؟ حاج قاسم دردهایش، دردهای مردم است وای اگر مسئول ما با درد خود سردرگم است خون ما تضمین رای ماست! هان! جرات کنید خلق را از شرّ ایل کدخدا راحت کنید مردم این خطه را جز رخت خون، احرام نیست هیچ خطّ قرمزی جز عزت اسلام نیست لاله زار تازه‌‌ی گلزار کرمان را ببین معجزات جاری خون شهیدان را ببین شد مدال افتخار ملت مظلوم ما گوشوار قلبی آن دختر معصوم ما اهل این وادی به راه عشق، جان بر کف شدند پیش روی خصم، با هر لهجه ای، یک صف شدند خصم، صدها جبهه ی خونین گشود آن روزها کس جز این مردم، "صف اول" نبود آن روز ها هرکجا که جنگ و فتنه جار زد در شهر و دشت عمر این مردم سراسر در "صف اول" گذشت ای مدیران! حکمرانان! آی کرسی دارها! از "صف اول" توقع نیست جز ایثارها خون قاسم گفت با ما: جلوه، در گمنامی است رای ما مردم، فقط "جمهوری اسلامی" است خون قاسم گفت از ما تا خدا یک«یاعلی»ست گفت معیار سعادت، نسبت ما با ولی‌ست نسبت دلهای ما با آن حکیم راستین او که سکان دار این کشتی‌ست با صبر و یقین مردم ما مرد میدان‌اند روز انتخاب تا مبادا دست نااهلان بیفتد انقلاب برگه‌های رأی، رمز اقتدار ما شود قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود ای که گفتی رأیتان هرگز ندارد هیچ سود اولین سودش همین که پولتان را کرد دود! گر ندارد هیچ سودی رأی ما در کارزار خرج کردی فی سبیل‌الله میلیون‌ها دلار؟ ناامیدان را بگو فردای ایران، روشن است راه با فانوسی از خون شهیدان، روشن است ای گرفتار ملامت های تردید آمده ای خبرهای دروغین را به تمجید آمده قدری ازبالا ببین, تاریخ را گاهی بخوان پیش رفتیم، انقلاب نور را کوچک مدان صبح نزدیک است آری، صبح زیبای ظهور سربرآور قله نزدیک است، بسم‌الله نور # سروده جمعی از شاعران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا پنجـــره بـر بـــاغ غـــزل، بـاز شود تا هـر گــل یــخ، نرگــس شیـراز شود بیدار شو ای جلوه ی خوشبختی نور لبخنـــد بــزن کـه صبــح، آغـــاز شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ شعرخوانی «سرود سرو» | انعکاس اندیشه‌های انقلاب در سروده‌های شاعران شاعران سرزمین کلمه و کلام با معرفتی سبز، احساسی سپید و باوری سرخ، روشن ترین واژه‌ها را در چهل و پنجمین فجر پیروزی، پیشکش آب و آیینه کرده‌اند تا به رسم سرو سربلند ترانه‌خوان مفاهیم متعالی انقلاب اسلامی باشند. 📜 در این مجال از شما دعوت می کنیم در تماشای دلسروده‌ای از سرکار خانم مژگان دستوری همراهی‌مان فرمایید. 📲 با ما همراه باشید : سایت | اینستاگرام | تلگرام | بله | روبیکا | ایتا | آپارات
34.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام نامی دلشوره های پاکِ زنانه ... به نام گوشه ی چادر در ازدحام نظرها شعرخوانی در آیین اختتامیه یازدهمین کنگره شعر فرهنگیاران سپاه شیراز ، حرم حضرت