eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
271 دنبال‌کننده
2هزار عکس
258 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه شیرین‌‌دهنان پادشهانند ولی او سلیمانِ زمان است که با اوست 🛎به مناسبت روز جوان 🔶🔷عصر شعر 🔷🔶 🔸افتتاحیه‌ی خانه‌ی شعر و ادبیات خاتم 🔹محفل جوانان و اهالی شعر و ادب فارس 🎙با حضور و شعرخوانی: 💠محمد رسولی 💠محمد مرادی 💠جمعی از شاعران جوان 📆سه‌شنبه اول اسفند ماه ۱۴۰۲ 🌙✨مقارن با شب ولادت حضرت علی اکبر(ع) ⌚️ساعت ۱۶ الی ۱۸ 📌شیراز- چهارراه حافظیه اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تالار گفتگو https://eitaa.com/mmparvizan
4_5915604940935402966.mp3
8.3M
🟪 وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن 🟪 از اوزان همسان دولختی (دوری - متناوب) 🟦 خواننده: محسن چاوشی ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که را ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا سوسن با صد زبان از تو نشانم نداد گفت رو از من مجو غیر دعا و ثنا سرو اگر سر کشید در قد تو کی رسید نرگس اگر چشم داشت هیچ ندید او تو را هر طرفی صف زده مردم و دیو و دده لیک در این میکده پای ندارند پا از کرمت من به ناز می‌نگرم در بقا کی بفریبد شها دولت فانی مرا بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این در هوسش خود نماند هیچ امانی مرا ای که به هنگام درد راحت جانی مرا وی که به تلخی فقر گنج روانی مرا سجده کنم من ز جان روی نهم من به خاک گویم از این‌ها همه عشق فلانی مرا هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست ما به فلک بوده‌ ایم یار ملک بوده‌ ایم باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست بخت جوان یار ما دادن جان کار ما قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست @arayehha
4_5915604940935402966.mp3
8.3M
🟪 وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن 🟪 از اوزان همسان دولختی (دوری - متناوب) 🟦 خواننده: محسن چاوشی ای همه خوبی تو را پس تو که رایی که را ای گل در باغ ما پس تو کجایی کجا سوسن با صد زبان از تو نشانم نداد گفت رو از من مجو غیر دعا و ثنا سرو اگر سر کشید در قد تو کی رسید نرگس اگر چشم داشت هیچ ندید او تو را هر طرفی صف زده مردم و دیو و دده لیک در این میکده پای ندارند پا از کرمت من به ناز می‌نگرم در بقا کی بفریبد شها دولت فانی مرا بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این در هوسش خود نماند هیچ امانی مرا ای که به هنگام درد راحت جانی مرا وی که به تلخی فقر گنج روانی مرا سجده کنم من ز جان روی نهم من به خاک گویم از این‌ها همه عشق فلانی مرا هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست ما به فلک بوده‌ ایم یار ملک بوده‌ ایم باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست بخت جوان یار ما دادن جان کار ما قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست @arayehha
نمانده شور شکفتن برایِ‌مان، باران! کویر و باز کویر است هر کران، باران! طنین چهچههٔ عاشقانه دیگر نیست تو غیرتی کن و نَم‌نَم غزل بخوان، باران! چه ناله‌های قشنگی دل حزینم داشت به هم‌نوایی آواز ناودان، باران! شبی که سرزده می‌آمدی به گونهٔ من چه شورها که نمی‌شد به‌پا از آن! باران ببین چگونه صدایم تَرک‌تَرک شده است تو را چقدر بخوانم به صد دهان؟ باران سراغی از دل تنگم بگیر، پوسیدم بیا به خلوت من، آی مهربان! باران! ببار، چشم زمین‌گیر من _یقین دارم_ نمی‌رسد به تو دیگر از آسمان، باران!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باران در کوچه ی دل مثال لبخند ببار برتلخی روزگار چون قند ببار در وسعت شوره زار خاموش زمین یا حضرت باران خداوند ببار کیوانی قشنگتون بارانی
"به بهانه‌ی زادروز هدایت: از زبان به روایت" اغلب نویسندگان ادبیات داستانی، زبان را تنها ابزاری برای پیشبرد روایت داستانی می‌دانند و جنبه‌های آوایی و سبکی و فرهنگی و ساختاری_نحوی آن را در نوشته‌های خود نادیده می‌گیرند. شاید به همین دلیل است که در آثار عمده‌ی نام‌های شاخص کارنامه‌ی صدساله‌ی داستان نو فارسی، نوعی وادادگی زبانی می‌توان دید و این کاستی در بسیاری از آثار معاصر به نوعی پلشتی زبانی انجامیده است. در آثار صادق هدایت به عنوان آغاز داستان فرم‌گرا، خطاهایی دستوری و زبانی نمود یافته که عمدتا هیچ کنشگری مثبت داستانی ندارد؛ هرچند منتقدان موافق با هدایت کوشیده‌اند بین این دست ولنگاری‌های زبانی در آثار او با سبکش، پیوندی داستانی برقرار کنند. اگر اساس زبان شعر را فشردگی زبانی بدانیم، این مولفه شاعران را برآن داشته که در کاربست‌های زبانی واسواس پیشه گیرند؛ جنبه‌ای مثبت که نویسندگان جریان‌های داستانی فارسی از آن غافل بوده‌اند. از میان نویسندگان پس از هدایت، تنها معدودی زبانی پیراسته دارند؛ برای مثال چوبک و آل احمد و گوهر مراد، در ساختمان زبان خود، تاحد امکان به سلامت زبان و دیگر ظرفیت‌های آن توجه کرده‌اند. دقت زبانی در آثار نویسندگان متمایل به سبک نوشتاری یا نویسندگان با رویکرد ادب‌گرا، بیشتر دیده می‌شود؛ چنانکه کسانی چون: گلستان و دانشور و دولت‌آبادی و نادر ابراهیمی و گلشیری و بیژن نجدی، بیشتر به زوایای درونی زبان نظر کرده‌اند. با وجود تلاش‌های جریان‌های مختلف، همچنان سستی زبانی، از آسیب‌های جدی داستان فارسی است. https://eitaa.com/mmparvizan
گزارش مصور آیین فرجامین هشتمین کنگره بین المللی شعر ایثار ۲۸بهمن ۱۴۰۲ شهر شعر شیراز سالن شورای اسلامی
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از یتیمی تا قله شعر معاصر، سرگذشت عجیب آقای شاعر 🔹 به مناسبت سالروز درگذشت شاعر غزل‌سرا و قصیده سرای خراسانی، سید عمادالدین حسنی برقعی ملقب به عماد خراسانی تلگرام |
دنیا کور نیست؟ سعدیا! دیگر بنی‌آدم برادر نیستند جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند عضوهای بی‌شماری را به درد آورده چرخ عضوهای دیگر اما یار و یاور نیستند کودک چشم‌آبی غرب و سیه‌چشم عرب در نگاه غربیان با هم برابر نیستند شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌اند تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند از نگاه غربیان انگار در مشرق‌زمین مادران داغ کودک‌دیده مادر نیستند نزد آنانی که می‌گریند در سوگ سگان صحنه‌های قتل‌ انسان گریه‌آور نیستند کاش بی‌بی‌سی سوال از باربی‌سازان کند: این عروسک‌ها که می‌سوزند دختر نیستند؟ ای نتانیاهو اگر مردی تو با مردان بجنگ گرچه اسرائیلیان از دم مذکر نیستند بی‌مروت! کودک‌اند این‌ها نه مردان حماس خانه‌‌اند این‌ها که شد ویرانه، سنگر نیستند ‌ کودکان هرچند بسیارند در ویرانه‌ها ساقه‌های ترد ریحان‌اند لشکر نیستند خادمان کعبه سرگرم‌اند در کاباره‌‌ها؟ یا که اهل جنگ جز با رقص خنجر نیستند؟ بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟ یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟ پشته‌ها از کشته‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟ آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ها کر نیستند؟ تا به کی کودک‌کشی در غزه؟ آیا غربیان در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟! ✍🏻 🏷 | |
🔺‍ امروز سالگرد نامگذاری " ایران " است در  سال ۱۳۱۴ نام رسمی "ایران" به جای پارس،پرشیا برای کشور ما انتخاب شد اسمی که امروز  ایران گفته می شود بیش از ۶۰۰ سال پیش " اِران " تلفظ می شد. سعید نفیسی نویسنده و محقق مشهور ایرانی در دی ماه ۱۳۱۳  نام " ایران " را به جای "پرشیا" پیشنهاد کرد. 𝄞⃟♥︎ @کانال آرایه های ادبی 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
📍 ( با شاعران دیار فارس از قرن نهم تا دوران معاصر) 4⃣ آیینه ها برنامه بررسی آرا و آثار : 🔸 مجری و کارشناس : 🔹سخنران : ⏰ زمان : یکشنبه بیست و نهم بهمن ماه ساعت 16 🏛 مکان : شیراز مجموعه فرهنگی حافظ ، سالن غزل 🔸ارتباط با ما: 🔻🔻🔻 Eitaa.com/farhangi_fars
48.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند غیر رسمی ۶ روایتی از انس رهبر انقلاب با کتاب و اهالی فرهنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
manoochehri.gif
6K
ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد دامغانی شاعر نیمهٔ اول قرن پنجم هجری قمری است. وی پس از تحصیل علوم و فضایل به خدمت امیر منوچهر فلک المعالی پسر شمس المعالی امیرقابوس وشمگیر والی گرگان رسید و به همین جهت تخلص منوچهری را اختیار کرد. وی بر ادب عربی و اشعار شاعران عرب و بر احوال و آثار شاعران پارسی احاطه داشت و نیز بر علوم دینی واقف بود و در دربار سلطان محمود غزنوی منزلتی والا داشت. وی ظاهراً مبتکر مسمط است. دیوان او مکرر به طبع رسیده و قریب به سه هزار بیت دارد. وفات او به سال ۴۳۲ هجری قمری اتفاق افتاده است و گویا در جوانی وفات یافته است.
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت باقی همه بی‌حاصلی و بی‌خبری بود خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین افسوس که آن گنج روان رهگذری بود خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود ... 🦜
در میان جمعمم و دربین مردم منزوی قونیه ، از شمس خو د دورم شبیه مولوی هرکسی دوراست از محبوب خود زندانی است مثل مشروطه که می افتد به چنگ پهلوی عشق تنها حرف و صوت عین و شین و قاف نیست عشق یعنی لیلی و مجنون شعر گنجوی بارها عریانی آن را تماشا کرده ام لابلای خلسه ی کشف و شهودی معنوی حتم دارم گر ببینی شیوه ی فرهادیم دور از شیرین که باشی باز عاشق می شوی این که می گویم یقینا نکته ای عرفانی است از مراد من اشاره ،از مریدان پیروی ای مراد خانقاه دل که حرفم حرف توست کی دهم یک تار مویت را به تخت خسروی ... بیش از این با کس نخواهم گفت از نی نامه تا قصه‌ی دنباله دارم از نیستان بشنوی