eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
280 دنبال‌کننده
2هزار عکس
272 ویدیو
90 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
شناسنامه من یک دروغ تکراری‌است هنـــــوز تا متولد شدن مجالم هست..!
هواتو. یک
11.73M
ترانه پیاده روی اربعین *شاعر: دکتر غلامرضا کافی * آواز: ابراهیم پناهی زدم به جاده بی هوا دلم هواتو کرده باز اینجاس که معنی نمیده رنج سفر راه دراز فرش ستاره زیر پام بال فرشته روسرم دلم جلوتر ازمنه راستی مگه کجا میرم؟ زدم به جاده بی هوا بارون گرفت یواش یواش زایر چشمای توام خودت هوامو داشته باش! هیشکی تو دنیای خدا این همه عاشق نداره با زایرای اربعین جاده نفس کم میاره قربون عاشقات برم که گریه گریه سرخوشن پای پیاده جون میدن از شما دس نمی کشن! یه عمریه شاعرتم حالا که وقتش رسیده، می خوام برات شعر بخونم گریه امونم نمیده! گریه امون نمیده من شعرمو شعله ور کنم شام خرابه رو بگم قصه ی طشت و سر کنم زدم به جاده بی هوا دلم هواتو کرده باز اینجاس که معنی نمیده رنج سفر راه دراز
نمی‌گویم همین شب‌های ابرآلود برگردی تو فرصت داری اصلا تا ابد… تا زود برگردی تو فرصت داری از هر جای این تقویم بی‌تاریخ بدون هیچ مرز ای عشق نامحدود برگردی تو فرصت داری ای زیباترین فردای فرداها… سحرگاهی که خواهی ماند… خواهی بود… برگردی به میعاد غزل‌هایی که کامل می‌شود با تو تو باید ای زن کامل! زن موعود! برگردی جهان آتش گرفته‌ست از همین سمتی که ما هستیم تو باید از دل این نقشه‌ی پردود برگردی در این کوه احتمال ریزش است انگار می‌گوید: مبادا بی‌من از این جاده‌ی مسدود برگردی بیا موهات سمت باد را تغییر خواهد داد تو دریایی تو باید برخلاف رود برگردی همین یک غنچه باقی مانده از این شاخه‌ی مریم همین کافی‌ست تا یک صبح خیلی زود برگردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حقوق‌بشرهای سوخته خون می‌چکد ز داغ جگرهای سوخته در هر طرف رها شده پرهای سوخته خون گریه می‌کنند درختان بی‌ثمر بر شانه‌های شانه‌به‌سرهای سوخته آوار خانه‌های امید است و کوه غم بر دوش زخم‌خوردۀ درهای سوخته بر روی دست، نام خودش را نوشته بود نامی نمانده است به سرهای سوخته غزه میان بهت بشر شعله می‌کشد در حسرت حقوق‌بشرهای سوخته زینب تویی هنوز پرستار خستگان! نام تو مرهم است به پرهای سوخته... ✍🏻 🏷 |
چو تیغ، دستِ خزانِ سیاه مست افتاد درختِ کهنه ی باغ از کمر شکست، افتاد امید نیست دگر در دم سرای امید که مستی از نفس گلرخان مست افتاد دهان پنجره واشد، نسیم مویه رسید چرا که هیئت سرو کهن گسست، افتاد ندامتا که در این برهه چشم تیز اجل به چشم شاعر دل خون غم پرست افتاد تبر وزید و زمان ایستاد در سایه و ارغوان تناور قلم به دست افتاد سجاد حیدری قیری # . ابتهاج #ه. ا.سایه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠به استقبال دومین کنگره ملی پانزده هزار شهیدفارس 🌟 🎙روایت بیست و دوم 🔺️اجلاسیه "شهدای غریب در اسارت" استان فارس 🔺️بزرگداشت یادروز "آزادگان" 🔺️بدرقه زوار اربعین ⏰️زمان: بکشنبه ۱۴۰۳/۰۵/۲۱ از ساعت ۹ صبح 🏛مکان: میدان ارم ، سالن فجر دانشگاه شیراز ♦️همراه با برنامه های متنوع فرهنگی_آئینی @raviyanfarss @kshohadayefars 🌸🌸🌹🌸🌸 🎶ترانه پیاده روی اربعین "هوامو داشته باش" 🎙خواننده 📖شاعر:
عشق، ساده و پیچیده از فاضل نظری این قدر میندیش به دریا شدن ای رود هر جا بروی، باز گرفتار زمینی مهتاب، به خورشید نظر کرد و درخشید هر وقت شدی آینه، کافی است ببینی ای عقل، بپرهیز و مگو عشق، چنان است ای عشق، کجایی که ببینند چنینی هم هیزم سنگین‌سریِ دوزخیانی هم باغ سبک‌مایه‌ی فردوسِ برینی ای عشق، چه در شرح تو جز عشق بگوییم؟ در ساده‌ترین شکلی و پیچیده‌ترینی! آن‌ها، نظری، ص ۵۷.
کاش در دروازۀ ساعت زمان می‌ایستاد نیزه‌ها می‌رفت اما کاروان می‌ایستاد کاش وقتی قلب زینب روی نیزه می‌تپید قلب دنیا می‌گرفت و ناگهان می‌ایستاد کوفیان دیدند وقتی لب به گفتن می‌گشود ناگهان زنگ شترها از تکان می‌ایستاد کائنات انگار تحت امر زینب می‌شدند آن‌چنان که گفته‌اند، آب روان می‌ایستاد او که با صبر و شکوه و همت زهرایی‌اش با حجابش، روبه‌روی دشمنان می‌ایستاد زینبی که خطبه‌ها را حیدری می‌خواند و بعد روی حرفش چون علی تا پای جان می‌ایستاد با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت همچنان می‌ایستاد و همچنان می‌ایستاد..