من از خدا کــــه تـــو را آفرید، ممنونم
از آن که روح به جسمت دمید، ممنونم
از آن که مثل بت کوچکی تراشت داد
از آن که طــرح تنت را کشید ممنونم
تو راه می روی اندام شهر می لرزد
من از تمــام درختان بیـــد ممنونم
در این غروب، در این روزهای تنهایـی
از اینکه عشق به دادم رسید، ممنونم
من از کسی که عزیز مرا به چاه انداخت
و آن کـــه آمد و او را خریـد، ممنونــــم
من از نگاه پریشان آن زلیخـــایی
که خواب پیرهنم را درید، ممنونم
چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبایی!
من از خدا کـــه تـــو را آفرید، ممنونم
#فرامرز_عرب_عامری
﷽
🔹جشنواره ملی شعر «سرباز وطن»
با محوریت شهید حاج قاسم سلیمانی
احسان عابدی در مراسم رونمایی از پوستر جشنواره ملی شعر «سرباز وطن» از برگزاری این جشنواره بهمناسبت پنجمین سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در یزد خبر داد.
وی اظهار داشت: اینجشنواره با همکاری فرمانداری و مسئولان شهرستان مهریز برگزار میشود و گامی در راستای پاسداشت قهرمان ملی ایران و ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد ادامه داد: سال گذشته جشنواره شعر منطقهای سرباز وطن در مهریز برگزار شد و شاعران از سراسر کشور اشعاری در وصف سردار دلها ارائه کردند. امسال تصمیم گرفتیم این رویداد را به سطح ملی ارتقا دهیم تا شاهد حضور گستردهتر شاعران و هنرمندان باشیم.
🔹سهمحور اصلی این برنامه به شرح زیر است؛
_ «ایران وطن من»
_ «از مقاومت تا پیروزی»
_ «شهدای مقاومت»
علاقهمندان میتوانند با ارسال عدد 4 به شماره 100007771 لینک ثبتنام را دریافت کرده و آثار خود را تا 23 آذر 1403 ارسال کنند.
کانال #فراخوان_شعر در ایتا؛
@Farakhanesher
السلام علی فاطمه الزهرا
این زن که به در بسته همه بال و پرش را
دیده ست لهیب شرر دور و برش را؟
این یاس که بر روی خزان پنجه کشیده ست
آیا نشنیده ست صدای تبرش را؟
این زن که چنین سینه سپر کرده در آشوب
انگار ندیده ست شکاف سپرش را
این سیب بهشتی که سپرده به سرِ میخ
جای نفس و بوسه گرم پدرش را
در خانه خاموش علی چیست که این زن
اینگونه در آغوش گرفته ست درش را؟
این بانوی آب است کسی نیست به آبی
خاموش نماید حرم شعله ورش را؟
این زن شب قدر است، کسی نیست بخواهد
تغییر دهد سیر قضا و قدرش را؟
پیداست درآن ردّ قدمهای "محمد"
این کوچه که بسته ست مسیر گذرش را
سیلی ثمر نخل فدک بود و نشسته ست
دستی که به بانو بچشاند ثمرش را
مسدودترین کوچه و بن بست ترین دست
ای کاش علی نشنود اصلا خبرش را
می خواست بگیرد جلوی چشم پسر را
اما نتوانست ببیند پسرش را
بانو نتوانست سرِ پا....نتوانست
دستش نتوانست بگیرد کمرش را
آرام تکانید کمی چادر خاکی
می خواست که پنهان بکند بیشترش را
ردّی که روی صورت او بود ولی گفت
با غربت چشمان علی مختصرش را
از کوچه که برگشت، علی دید که در راه
بسته ست دگر فاطمه بار سفرش را...
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
#سیده_اعظم_حسینی
...........
کانال اشعار دکتر سیده اعظم حسینی
@SayyedeAzamHoseini1
مرا صوفی بخوان تا بر سرم عمّامه بگذارم
بخوان ابلیس تا امّاره در لوّامه بگذارم
مرا خیام خواندی دوش و من امروز مشتاقم
به رهن می، به جای خرقه، رخت و جامه بگذارم
چی ام جز آنچه می خوانی؟ کی ام جز آنکه می گویی؟
بخوان حافظ که بر خود کنیه ی علّامه بگذارم
خوشا هنگام های با تو بودن، آرزو دارم
که هنگام عزیزم را در این هنگامه بگذارم
اگر خودکامگی خوب است در چشم تو مجبورم
رسول روح را پای سر خودکامه بگذارم
به بویی دلخوشم، از خود بیفشان عطر مسحوری
که پیش مقدمت صد گوش و چشم و شامه بگذارم
برایم نامه ای بفرست،دستانم قلم، آنک
اگر جوهر نداری خون به جای خامه بگذارم
چه می خواهی؟ دلم؟ جانم؟ سرم؟ روحم؟ چه می خواهی؟
بگو تا من همان را در جواب نامه بگذارم
من این ابیات الکن را نوشتم بر چلیپایم
اگر عیبی ندارد نام آن را چامه بگذارم
سجاد حیدری قیری
مژگان به هم بزن که بپاشي جهان من
کوبي زمين من به سر آسمان من
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
يک درد ماندگار! بلايت به جان من
مي سوزم از تبي که دماسنج عشق را
از هرم خود گداخته زير زبان من
تشخيص درد من به دل خود حواله کن
آه اي طبيب درد فروش جوان من
نبض مرا بگير و ببر نام خويش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
گفتي : غريب شهر مني اين چه غربت است
کاين شهر از تو مي شنود داستان من
خاکستري است شهر من آري و من در آن
آن مجمري که آتش زرتشت از آن من
زين پيش اگر که نصف جهان بود بعد از اين
با تو شود تمام جهان #اصفهان من
#حسین_منزوی
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | شعر پارسی به ابتذال کشیده میشد؛ اگر این شاعر نبود!
#فرزند_ایران
4_5890929692394919257.mp3
13.93M
روش مطالعه آرایه های ادبی
📌اولین پادکست آموزشی ادبیات فارسی
در زندگی مطالعهی دل غنیمت است
خواهی بخوان و خواه مخوان، ما نوشتهایم
#بیدل_دهلوی
بسیجیان علی
بسیجیان علی دم به دم شهید شدند
که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند
بسیجیان علی را شهادت اینگونهست
که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند..
بسیجیان علی سالهای پیش از این
به روضه با غزل محتشم شهید شدند!
بسیجیان علی از قدیم زینبیاند
اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند
گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم
گهی به مدرسهها با قلم شهید شدند
به اربعین حسینی بسیجیان علی
به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند
بسیجیان علی شیعیان زهرایند
اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند!
بسیجیان علی عاشقان عبّاسند
شدند کربوبلا همقسم، شهید شدند
بسیجیان علی را به تشنگی بشناس
ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند
ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم!
بسیجیان علی دست کم شهید شدند!
به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است
بسیجیان علی صبحدم شهید شدند
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شهدا | #بسیجی