eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
809 عکس
53 ویدیو
117 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
نوکر همیشه عشق خود ابراز می‌کند با «یا حسین» نوکری آغاز می‌کند دل خوش نکرده‌ایم به اعمال خیر خود ما را غم حسین سرافراز می‌کند هر کار کوچکی که در این خیمه می‌کنیم زهرا به دست خویش، پس انداز می‌کند دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه تا کربلا دو مرتبه پرواز می‌کند سرّ است روضه‌ها و دلم را امام عصر مَحرم به درک قدری ازین راز می‌کند ویرانه‌ی دلی که پُر از معصیت شده ذکر حسین، قلعه‌ی نوساز می کند درهای معرفت که به عالم گشوده نیست گریه به داغ دختر او باز می‌کند ما را محبتی که به دل بر رقیه هست نزد عزیز فاطمه ممتاز می‌کند جانم فدای شأن عظیمش که سال‌هاست با دست‌های کوچکش اعجاز می‌کند ** فرمود رو به نیزه‌ی بابا: ببین که زجر با ضرب تازیانه مرا ناز می‌کند پرده‌نشین عرش خداییم، پس چرا بر ما نگاه، شمر نظرباز می‌کند؟! ✍ @ghararenokary
دختر چه می‌خواهد؟ جز کنج آغوش پدر دیگر چه می‌خواهد؟ جز دیدن بابا مرهم برای سینه‌ی مضطر چه می‌خواهد؟ با گریه می‌گوید؛ حالا رقیه با سر او هرچه می‌خواهد خلخال یا معجر؟ من که نفهمیدم پدر، آخر چه می‌خواهد! بابا نمی‌دانم! ازجان من این زجر زجرآور چه می‌خواهد؟ پس کو عمو عباس؟ بر نیزه راس اکبر و اصغر چه می‌خواهد؟ پایش ورم دارد درد زیادی با خودش در هرقدم دارد با این‌که کم‌سن است اما شبیه عمّه زینب قد خم دارد شب‌ها نمی‌خوابد آنقدر که در سینه‌اش احساس غم دارد آنقدر هم بد نیست این موی آشفته فقط یک‌شانه کم دارد در زیر چشم خود ارثی کبود از مادر اهل‌حرم دارد دشمن نبرده؟ نه! بخشید النگو را خودش از بس کرم دارد بغض گلویش را می‌خورد تا می‌دید روی نی عمویش را در کوچه‌وبازار با آستین پاره می‌پوشاند مویش را بردند شامی‌ها با آن لباس پاره‌پاره آبرویش را از رنگ رخساره می‌فهمد آخر هرکسی راز مگویش را خیلی دلش تنگ است دوری بابا تنگ کرده خلق‌و‌خویش را دندانش افتاده سیلی عوض‌کرده‌ست روی خنده‌رویش را پَر دردسر دارد وقتی که سنگین می‌شود سر، دردسر دارد خواهر اگر باشد بین شلوغی هی برادر دردسر دارد مویی که می‌سوزد وقتی که باشد زیر معجر دردسر دارد اصلا چه بهتر سوخت القصه در بازار کمتر دردسر دارد القصه در بازار فهمیده‌ام خلال و زیور دردسر دارد القصه در بازار در ازدحام چشم، دختر دردسر دارد... سروده گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد @ghararenokary
؛ کنون که داغ تو بر سنگ‌ هم اثر بگذارد چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد برو بهشت که جبریل جای خشت خرابه برای زیر سرت بالشی ز پر بگذارد سه سال داری و صد زخم، باید عمه‌ات امشب برای غسل تنت وقت، بیشتر بگذارد کجاست فاطمه تا بازوی شکسته ببیند علی کجاست به دیوار غصه سر بگذارد منم حسین و تو عباس، پس رواست که عمه کنار پیکر تو دست بر کمر بگذارد تن کبود تو را بین قبر می‌نهم اما هلال قامت رنجیده‌ات اگر بگذارد کنار عمه بمان؛ من نمی‌گذارم از این پس در این خرابه کسی با تو سر به سر بگذارد بمان عزیز دلم قول می‌دهم نگذارم دوباره چوب قدم بر لب پدر بگذارد ** خودم به پای خودم می‌روم دوباره به بازار کفن برات بگیرم سنان اگر بگذارد* ✍ ‏ *سید میلاد حسنی @ghararenokary
اگه بازم اومدی سرای من یه عصا هدیه بیار برای من میدونی چرا نمیتونم پاشم آخه پا خورده به دست وپای من ممنونم که اومدی حالا دیگه به همه میگم اینم بابای من اِنقدر صدات زدم صدام گرفت پس ببخش در نمیاد صدای من یادته که می‌گرفتی دستمو حالا توو دست توئه شِفای من خیلی خستم من می‌بندم چشامو تو  یکم لالا بگو برای من من فقط تورو می‌خواستم از خدا حالا مستجاب شده دعای من می‌بینم عمه رو گریَم می‌گیره خیلی تازیونه خورد به جای من یه جاهایی بی تو بردن ماهارو که نه جای عمه بود، نه جای من مجلس یزیدو یادم نمیره کاش می‌زد اون چوبُ رو لبای من ✍ @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیوار و در و روضه ی مادر ، کوچه پرپر شـدن ِ سـوره ی کـوثر، کوچه لاحــولَ و لا قــوةَ الا بالـلّـه ...! والله حسـن شـهیـد شد در ، کوچـه شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
ای زهر یاری کن مرا تا پر بگیرم تا بار دیگر چادر مادر بگیرم گرچه به ظاهر زهر بر جانم اثر کرد این سینه پر غصه ام را شعله ور کرد @hosenih داغی که من دیدم تمام ماجرا بود هرچه سرم آمد میان کوچه ها بود مادر کسالت داشت ،دستش ناتوان بود قدش کمی خم بود با آنکه جوان بود بوی بهشت حق ز عطر چادرش داشت با دست سالم دست من را در برش داشت چون آینه بود و به سینه یک ترک داشت در دست مجروحش جوازی از فدک داشت ناگه هوای کوچه تاریک و سیاه شد آنکس که آتش زد به خانه سد راه شد اول جسارت کرد و حرف ناروا زد ای وای مردم،مادرم را بی هوا زد ای کاش میشد در همان لحظه بمیرم یا با دو دستم ضرب دستش را بگیرم این جثه ی کوچک برایم درد سر شد هر چه کشیدم قامتم را ، بی ثمر شد مادر به ضرب دست آن ناپاک‌ افتاد دیدم که با صورت به روی خاک افتاد @hosenih ای زهر یاری کن مرا تا پر بگیرم تا بار دیگر چادر مادر بگیرم رافض ز بی پرده سخن گفتن حذر کن از حال صاحب روضه احساس خطر کن شاعر: (رافض) @ghararenokary
اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سَیِّدَی شَبابِ اَهل الجَنَّة در هیئت حسینم و در هیئت حسن در خدمت حسینم و در خدمت حسن هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن دست کرم حسن شد و احسان حسین شد روح و روان حسن شد و جانان حسین شد قبله حسن..،مساحت ایمان حسین شد از ملت حسینم و از ملت حسن @hosenih در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست آقا؛ حسین..،امام؛ حسن..،ماسوا؛ گداست اصل بهشت..،سینه‌زنی پای این دوتاست در جنت حسینم و در جنت حسن روح اذان حسین شد و ربنا حسن کشتی حسینِ فاطمه شد..،ناخدا حسن شیرینیِ حسین حسین است یا حسن در "یاحسین" ریخته شد لذت "حسن" پیر نجف حسینیه را تا درست کرد زینب گریست..،ماتم عُظمیٰ درست کرد زهرا غذای هیئتشان را درست کرد نان حسین خورده ام از برکت حسن ظرف حسن فرات به جوی حسین بُرد لب‌تشنه را به سمت سبوی حسین بُرد ما را حسن پیاده به سوی حسین بُرد دور حسین پُر شده با زحمت حسن یک روح در میان دو تن بوده از قدیم پائین پای این دو..،وطن بوده از قدیم صحن حسین..،صحن حسن بوده از قدیم پس خاک کربلاست همان تربت حسن @hosenih آن کوچه..،بی حسین..،حسن را اسیر کرد سیلی‌زدن‌به‌فاطمه او را چه پیر کرد در زیر چکمه چادر مادر که گیر کرد آسیب دید بین گذر غیرت حسن یک عمر اشک ریخت..،به گریه وضو گرفت از هر مسیر تنگ که می دید..،رو گرفت آن گوشوار را که شکستند..، او گرفت این خاطره‌ است اوج غمِ غربت حسن شاعر: و @ghararenokary
ذات حق است فقط قدر و بهای حَسنین راه قربِ به خدا چیست؟ لقای حَسنین در حسینیه موحد شدنم کامل شد بنده ام، سجده کنم رو به خدای حسنین @hosenih آبرودار شدن، ماحصل نوکری است هست، عزت همه اش تحت لوای حسنین فاطمه بی برو برگرد تلافی بکند هر کسی کارِ کمی کرد برای حسنین کیمیا می شود از خیرِ مجاور شدنش گردِ خاکی که نشیند به سرای حسنین اینکه در سلسله ی سینه زنان، سینه زدیم بوده تأثیر مناجات و دعای حسنین ذکر مادر پدرم نام حسین است و حسن جان مادر پدرم هم به فدای حسنین نذر کردم بروم ماه صفر، صحن نجف تا کنم طوف علی بهر رضای حسنین اربعین پای پیاده، حرم ثارالله کاش دستم برسد تذکره های حسنین دل من لک زده تا زائر شش گوشه شود دست خالی من و لطف و عطای حسنین @hosenih بارها گفت نبی این دو پسر جان منند این همه ظلم نبوده است سزای حسنین هر دو آقای مرا تشنه به مقتل بردند کاش امسال بمیرم به عزای حسنین شاعر: @ghararenokary
من الازل علی است و الی الابد زهراست به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است @hosenih طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شوند چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که  ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه به گمانم در این حرم حسن است @hosenih از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد رفیق اشک حسین و قرین غم حسن است  از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است شاعر: @ghararenokary
بی خادم و بارگاه، شاه کرم است خاکی‌ست مزار او ولی محترم است می‌خواسته زائر حسینش باشیم این است دلیل اینکه او بی حرم است شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
زمین گدای عطای علی الدوام حسن زمانه ریزه خور لطف مستدام حسن بهشت مست کرامات ناتمام حسن به نام باب نجات بشر به نام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به نام او که به ما اعتبار بخشیده به پای هر یک ما صدهزار بخشیده تمام هستی خود را سه بار بخشیده فدای جود و جوانمردی و مرام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن @hosenih بهار لطف و عنایاتش از ازل جاریست شکوه و هیبت او از رخ جمل جاریست ببین ز مکتبش اهلا من العسل جاری است به غیر مهر و وفا نیست در کلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به لطف هرم نفسهای او زمین زنده است به لطف عزت او نام مومنین زنده است به لطف صلح حسن راه و رسم دین زنده است معامله نبود با عدوپیام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن حسن کریم حسن مهربان حسن دلخواه حسن معز الائمه حسن عزیز الله حسین شمس دل فاطمه حسن هم ماه پیمبران همه در حسرت مقام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن حسن حکیم حسن دلربا حسن والا حسن حلیم حسن دل نشین حسن اعلا به غیر او که نشسته ست با جذامی ها؟ فدای عاطفه و منطق و مرام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن فدای او که فراوان غم و بلا دیده از آشنا و غریبه فقط جفا دیده شنیده های مرا بین کوچه ها دیده نگه نداشت کسی شان و احترام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن @hosenih فدای او که ندارد رواق و صحن و سرا ضریح و گنبد و گلدسته ای به رنگ طلا نه خادمی نه غلامی نه زائری حتی خدا کند که بگیریم انتقام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به وقتش ای گل زهرا به ظلم می تازیم بقیع، صحن و سرا و ضریح میسازیم فقط به آل علی صبح و شام مینازیم تمام هستی ما نذر یک سلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن شاعر: @ghararenokary
از بس که زخمهای دلم بی شماره بود هفت آسمان زچشم ترم پرستاره بود بیگانه جای خود که مرا آشنا شکست آیینه ام که همسفرم سنگ خاره بود @hosenih تشت از حرارت جگرم داد می کشید از بس که داغ بر جگر پاره پاره بود «زهری که می شکافت دل سنگ خاره را » با من چه کرد که نفسم در شماره بود خون دهان مجال سخن را زمن گرفت در بسترم وصیت من با اشاره بود خاموش بودم از غم غیرت تمام عمر این راز سر به مهر گریبان پاره بود درگوش مانده آه پس از سال ها هنوز آهی که از شکستن یک گوشواره بود قدم نمی رسید تا سپر مادرم شوم بر خاستن به پنجه پا کاش چاره بود دیدم به چشم خویش که مادر دگر ندید مویم سپید شد اگر از آن نظاره بود من که نخفته بودم از این غم تمام عمر تابوت پیش چشم ترم گاهواره بود قسمت نبود در دل تابوت خفتنم تشییع تیر روضه این سوگواره بود @hosenih تشییع من دومرتبه بود و ولی حسین ... تشییع جسم پر پر او چند باره بود بس که ستور از تن او رفت و باز گشت چون رشته های زلف تنش پاره پاره بود شاعر: @ghararenokary
ماجرای کوچه چشمان ترم را زخم کرد آه از دردی که قلب مضطرم را زخم کرد آتش این زهر، آبی روی آتش بوده است آتشی دیگر دل شعله ورم را زخم کرد @hosenih روضه‌خوانی میکنم هرروز وشب درخلوتم روضه ی سنگین مادر حنجرم را زخم کرد این مصیبت‌نامه را جز من نمیداند کسی دست نامردی رسید و باورم را زخم کرد حوریه حتی نسیمی بر رخش دارد ضرر باد گلبرگ گل پیغمبرم‌ را زخم کرد سال‌ها گریان داغ ضربت یک سیلی ام ضربه ای محکم که روی‌مادرم را زخم کرد با شتاب و ناگهانی رد شد از روی سرم این مصیبت بود از پا تا سرم را زخم کرد @hosenih آنقدر گفتم به جای مادرم من را بزن این تقلا کردنم بال و پرم را زخم کرد عرش هم آنروز از غصه تلاطم کرده بود مادرم درکوچه راه خانه را گم کرده بود شاعر: @ghararenokary
وای اگر سوخته ای ناله ی شبگیر کند کودکی را شرر حادثه ای پیر کند من چهل سال گرفتار غروبی سردم بین آن کوچه ی بد فاطمه را گم کردم @hosenih بغض ها راه گلو را همه شب سد کردند همه حتی درِ خانه به حسن بد کردند آن کسانیکه سر سفره من می‌ماندند.. نانشان دادم و هرروز مُذلم خواندند کینه‌ی مخفی شان‌ را علنی میکردند دوستان نیز به من بدهنی میکردند نگو از پاره جگرها بگو از روی کبود نگو از جعده بگو قاتل من قنفذ بود شرر این قوم به من بیشتراز زهر زدند صد نفر مادر ما را وسط شهر زدند آی مردم جگری سوخت تماشا نکنید بعد ما هیچ دری را به لگد وا نکنید @hosenih شاخه‌ی یاس علی داغ زدن داشت مگر یک زن حامله شلاق زدن داشت مگر  همه ی عمر شکایت به خدا می‌بردم عوض فاطمه من کاش کتک می‌خوردم شاعر: @ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تربت اعلا.mp3
3.57M
سلام الله علیها بند1⃣ تربت اعلی که میگن غبار زیر قدم رقیه ست زیباترین جای جهان صحن و سرای حرم رقیه ست امضای کربلا فقط یه گوشه ای از کرم رقیه ست همه ی باورمه امید آخرمه سایه ی رو سرمه رقیه حاجت مادرمه الگوی دخترمه ضامن محشرمه رقیه دلبر ماه و دختر خورشید خونه ی تو واسم خونه ی امید شکر خدا که از روز اول مهرتو بی بی جان به دلم تابید یا رقیه بند2⃣ سوره ی قرآن حسین سیب دو نیم فاطمه رقیه ست قوت قلب زینب و ذکر امیر علقمه رقیه ست سایبون عرش خدا خدا میدونه پرچم رقیه ست وسیلة السعدا حبیبة النجبا محور ارض و سما رقیه آیینه دار حیا دختر خون خدا راوی کرببلا رقیه نمک سفرت بانی هیئت از هر انگشت تو میریزه رحمت ما که جای خود حتی میکائیل ازدست کوچیکت میگیره حاجت یا رقیه بند3⃣ گریه رو دست کم نگیر گریه تمومه لشگر رقیه ست هرچی باشه حیدری بالای ناقه منبر رقیه ست کاخ یزید و ریخت بهم خرابه ی شام خیبر رقیه ست ناصر دین حسین فتح مبین حسین مهر جبین حسین رقیه ای نازنین حسین نقش نگین حسین شور شیرین حسین رقیه اذن دخول جنت اعلی شان و مقام تو فوق درک ما کهکشون زیر سایه ی لطفت جای تو رو دوش حضرت سقا یا رقیه شعر و سبک: امیر آهمند ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰ @ghararenokary
دعای تو بی برو برگرده.mp3
2.66M
سلام الله علیها بند1⃣ دعای تو بی برو برگرده تجربه هم اینو ثابت کرده مثل عموت باب الحوائجی ذکر تو آرامش هر درده عشق ارباب و عمه ی ساداتی مثل بارونی منشأ خیراتی کرمت شاهو گدا نمیشناسه اشفعی لی فی الجنة یامولاتی رقیه ضربان دل عاشق شیدا رقیه نمک سفره حضرت دریا رقیه تویی تو بهترین دختر دنیا مولاتی یارقیه بند2⃣ خَلقاً و خُلقاً شبیه زهرا لحن تو لحن فصیح زهرا فرقی نداره برای عاشق ضریح تو با ضریح زهرا هر کسی بی تو عمرشو سرکرده خدا میدونه خیلی ضرر کرده خیر دنیا و آخرتو دیده از در خونت هرکی گذر کرده رقیه واسه من خاطرت خیلی عزیزه رقیه گداییه تو واسم همه چیزه رقیه گناهام با نگاه تو میرزه مولاتی یارقیه بند3⃣ اینقده هییت میام و میرم حاجتمو آخرش میگیرم میگم اینو از صمیم قلبم یه روز تو روضه برات میمیرم بیا و از این بار گناه کم کن توهمین روضه با گریه پاکم کن زائر صحن تو حضرت زهراس منو زیر پای زهرا خاکم کن رقیه نفس من عبادت میشه باتو رقیه زندگی غرق نعمت میشه باتو رقیه همه سختی ها راحت میشه باتو مولاتی یارقیه شعر و سبک: ایمان عاقل ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰➰➰ @ghararenokary
یادمون رقیه.mp3
3.71M
علیها سلام بند1⃣ یادمون داده رقیه میشه با سلاح گریه چه قیامتی به پا کرد یادمون داده سه ساله میشه با منطق ناله حق نهضتو ادا‌کرد فتح شام یه گوشه ی قدرتش فاطمیه شوکتش فداشده واسه امامش گریه هاش آبروی مکتبه جا نشین زینبه ملائکه محو مقامش داره سند عاشورا امضای تایید از دست رقیه وا کرد گره قیامو همیشه با دستِ بسته رقیه جانم یا رقیه مددی بند2⃣ لطف بی بی کم نمیشه روضه هاش بوده همیشه رونق ماه محرم اسمشم روشنی بخشه تا همیشه میدرخشه روی پیشونیِ پرچم برکت سفره محرمه نمک این ماتمه برای نوکرا عزیزه نوحه خونتا نوحشو میخونه دلارو میلرزونه اشکا مثه بارون میریزه قدر روضه شو میدونیم بخدا که بزمش یه پارچه نوره زیر علم رقیه حتی گدایی باعث غروره جانم یا رقیه مددی بند3⃣ فوق ادراک مقامش بچه شیعه ها غلامش به دعاش گرمه دلامون مثل ذکر صلواته راه حل مشکلاته ذکر یا رقیه خاتون آبرو میده به گریه کناش همه میمیرن براش دل اسیره یه نیم نگاشه روضه هاش مسو طلا میکنه دفع بلا میکنه این اثر بزم عزاشه یاده همه ی ما داده چه جوری میشه عاشق حسین بود درس مکتب رقیه اس باید همیشه عاشق حسین بود جانم یا رقیه مددی شعر و سبک: محمدحسین مکارم ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ http://Eitaa.com/tekyenokari ➰➰➰➰➰➰ @ghararenokary
سلام الله علیها بند1⃣ خوش اومدی ای بابا، حالا کنار همیم از ناله و گلایه، بهتره که بگذریم بیا خیال کنیم که، همه چی رو به راهه از حال و روزم، هرچی شنیدی اشتباهه کی گفته حال من خرابه؟ کی گفته قلب من کبابه؟ اینا النگوهامن بابا ! کی گفته که جای طنابه؟! بابا اصلا، توی دل من غم نیست دورم حتی، یه دونه نامحرم نیست زیر بار، غصه کمرم خم نیست بابا غصه نخور خوبم بند2⃣ کی گفته اصلا منو، تو ازدحام هُل دادن به من همه دخترا، عروسک و گل دادن شکر خدا تو این شهر، خیلی داریم احترام شهری ندیده بودم، به خوبی شهر شام کی گفته حالم پریشونه کی گفت موهام نخورده شونه اینا گُلِ سرامن بابا کی گفته که لخته‌ی خونه تو این شهر نیست، آدم حسود اصلا اینجا حرف، کنیزی نبود اصلا دست و پاهام، نشده کبود اصلا بابا غصه نخور خوبم بند3⃣ ما که نرفتیم اصاً، بزم شراب یزید چشم حرامی حتی، سایَمونو هم ندید علت این لاغری، ضعف و مریضی نبود دور و بر من اصاً، حرف کنیزی نبود کی گفت باهام حرمله بوده یا دور من هلهله بوده اینا رو می‌بینی خلخالن کی گفت جای سلسله بوده بابا اینجا، همه چی فراوونه هیچکی قلب، منو نمیسوزونه هیچکس ما رو، خارجی نمیخونه بابا غصه نخور خوبم شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari ➰➰➰ @ghararenokary
🔹نوحه حضرت رقیه(س) از سفر رسیدی یوسف کنعان‌من باسر آمدی در کلبه ی احزان من بابا آمدی از سفر شام هجرمن شد سحر من را همره خود ببر بابا بابا ای حسین جانم 〰〰〰〰〰〰 بنگر ای باغبان لاله ی پژمرده ام سیلی و کعب نی ز حرمله خورده ام بابا کن‌مرا نظاره چشمم گشته پر ستاره بنگر گوش پاره پاره بابا بابا ای حسین جانم 〰〰〰〰〰〰 دیده ام سرت را میان طشت طلا دیدم و شنیدم ضربه ی خیزران را رفتی دلم آتش گرفت ای وای حرم آتش گرفت بابا سرم آتش گرفت بابا بابا ای حسین جانم ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
4_6008104659451907700.mp3
7.8M
نوحه|از سفر رسیدی‌یوسف‌کنعان‌من شاعر: ابوذر رییس میرزایی اجرای هیئتی توسط، حاج حمزه علیپور ➰➰➰
50823012-6472-432c-9681-e5cbd0cdeec9.mp3
3.79M
شاعر و نغمه پرداز: اجرا: متن نوحه: ما هذا الراس؟به این روز افتاده چرا؟ تو میشناسیش؟عمه ندیدیش تا حالا؟ بنده ی خدا نبوده مادرش به دادش برسه نمونده از محاسنش هیچی دیگه ببین چه کردن با رگای گردنش طفلکی دخترش ببینه چی میگه سوخته دلم واسش اگه چشام میشه خیس این حالت رگ ها کار یکی دو ضربه نیس وای از دل دخترش(فقط دخترش۲) # ما هذا الراس ؟چرا کبوده این همه موی سوختش، آتیشه روی قلبمه بنده خدا مگه کجاها رفته بوده این روزا چرا آخه اینقده بوی نون میده خرده ی چوب برا چیه روی لباش بیچاره خواهرش ببینه جون میده معلومه افتاده گیر یه آدم حریص زخمای رو لب هاش کار یکی دو ضربه نیس وای از دل دخترش (فقط دخترش۲) انتشار آثار کارگاه نوحه خوشدل،بدون درج نام و آدرس کانالِ کارگاه؛مورد رضایت این مجموعه نمی‌باشد. | @nohe_khoshdel | @ghararenokary
بند1⃣ بابا بابا تنها بی من رفتی کجا بابا بابا میگن رفتی پیش خدا بابا بابا دلتنگم واسه خنده هات بابا بابا هرجا هستی زودتر بیا بیا بگو دیگه دستامو باز میکنی با یه بوسه لبمو بی نیاز میکنی با کعب نی شب و روز کتکم میزنن بیا بگو جای زخمامو ناز میکنی پیش خودت بمونه رازم بابا بسته شده چشای نازم بابا زودی بیا دیدنم بازم بابا من الذی ایتمنی باباحسین بند2⃣ سرم پرم هرثانیه تیر میکشه انگار یکی از تو پهلوم تیر میکشه بابا بابا هرجا میرم با من میاد دیگه فقط نازم رو زنجیر میکشه شامیا خیلی منو بی هوا میزنن حتی جلو چشای عمه ها میزنن مگه چه گناهی دیدن ازم که همش منو برای رضای خدا میزنن بابا بیا منو از اینجا ببر خسته شدم منو از دنیا ببر تا حرم مادرم زهرا ببر من الذی ایتمنی باباحسین بند3⃣ نگم برات تو صحرا به من چی گذشت همش همش با ترس تنهایی گذشت نگم برات کی اومد دنبالم بابا امون ازین زجر بی رحم و بی گذشت سخته یه سه ساله جا بمونه بابایی میمیره اگه جدا بمونه بابایی ازون موقع شبارو دیگه دوس ندارم بین خودمون دوتا بمونه بابایی وقتی رسید دلمو وحشت گرفت درد سرم با صداش شدت گرفت اینجوری شد زبونم لکنت گرفت من الذی ایتمنی باباحسین شعر و سبک: و ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ https://eitaa.com/tekyenokari/806 ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
995.6K
بند 1⃣ چشایِ تارم بابایی، غرق اشک و آهه موهام سفیده، عوضش، گونه‌هام سیاهه سه سالمم نیست نیگا کن، قد من خمیده تو لطمه خوردی، عوضش، رنگ من پریده این چند روزه نبودی اتفاقای بد افتاد دستمو دادم به تقدیر روی صورتم رد افتاد پاشو/ مویِ سرمو ببین پاشو/ بال و پرمو ببین پاشو فدات شم باشه/ هرچی تو بگی همون باشه/ ولی نرو و بمون پاشو فدات شم بند 2⃣ نیازی نیست یـکی یکی، درداتو بدونم همینکه با سر اومدی، رازتو می‌خونم کسی اصن ایـنجا یکم، فکر بچه‌ها نیست آب از سرِ من که گذشت، عمه روبرا نیست این چند روزه نبودی عمه‌جون تو زحمت افتاد دفتر سفیدی بود که رویِ برگه‌هاش خط افتاد عمه/ سینه سپرِ همه‌س عمه/ یادگار فاطمه‌س عالَم فداش شه عمه/ سپاه یه نفره عمه/ واسه همه مادره عالَم فداش شه بند 3⃣ چشام سیاهی میره تا، مـی‌خوام از جا پاشم شاید یه دردِ لاعلاجی گرفته باشم موهای سوخته‌م بابایی، دیـگه تا کمر نیست می‌خوام دوباره بپرم، اما بال و پر نیست این چند روزه نبودی حال و روزمو بدونی وقتی اومدی که باید فاتحه برام بخونی پاشو/ دیگه تمومه سفر دیگه/ همه غمامو بخر دردت به جونم خسته‌م/ بی تو جایی نمیرم کاشکی/ کنار تو بمیرم دردت به جونم ✍ ➰➰➰➰ @ghararenokary