eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
809 عکس
53 ویدیو
118 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا علی بن ابیطالب یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا محمدبن علی ایها الجواد علیه السلام السلام علیک یا علی بن الحسین یا علی الاصغر علیه السلام بارگزاری سرودها و اشعار ولادت امام علی ع ، ولادت امام جواد ع و حضرت علی اصغر ع @ghararenokary
دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد بردن نام تو هم حکم عبادت دارد در مقام تو همین نکته کفایت دارد که خدا نیز به نام تو ارادت دارد حالمان خوب نبوده است ولی خوب شدیم تا که خواندیم کمی نادعلی خوب شدیم کوهی از عشق نه، اما پر کاهی دارد سینه ای کز غم دوری تو آهی دارد نوکر شاه نجف منصب شاهی دارد دل ما نیز به ایوان تو راهی دارد ما گرفتار تو هستیم ولی آبادیم پای ایوان طلای نجفت افتادیم ما که هستیم گدای تو و فرزندانت پشت ما هست دعای تو و فرزندانت مقصد ماست خدای تو و فرزندانت جان عالم به فدای تو و فرزندانت ای دو عالم نخی از تار عبایت حیدر خلق عالم شده یک کار عبایت حیدر ما که هستیم فقط بنده ی سلطان نجف اعتکاف دل ما هست به ایوان نجف زنده شد خاک زمین با نم باران نجف حسرت ماست فقط آب نجف نان نجف ما خدا را وسط صحن تو پیدا کردیم چِقَدَر در حرمت گریه به زهرا کردیم از نفس های تو هر لحظه خدا می ریزد از قنوت سحرت عطر دعا می ریزد از قدم های تو هم گرد شفا می ریزد از دو دست کرمت آب بقا می ریزد بس که اوصاف تو هم جلوه ی پیغمبر داشت جبرئیل آب وضویت به تبرک برداشت شاه، هم سفره ی پیران و فقیران بشود؟ مرکب بازی اولاد شهیدان بشود؟ رازق نیمه شب خان یتیمان بشود؟ این فقط با هنر دست کریمان بشود عالمی مست از این شیوه ی سلطانی توست ما همه مور و جهان ملک سلیمانی توست قنبرت باشم اگر ملک سلیمانم چیست؟ نوکرت باشم اگر بوذر و سلمانم چیست؟ غیر نام تو مگر ذکر فراوانم چیست؟ غیر این عشق مگر برکت ایمانم چیست؟ تا ابد ذکر لب این دل آگاهم باش اشهد ان علیا ولی الله ام باش غیر تو کیست کسی جان پیمبر بشود یا که با حضرت صدیقه برابر بشود یا که نامش همه جا زینت منبر بشود ابداَ هیچ کسی حضرت حیدر بشود تو فقط آمده ای ساقی کوثر باشی جانشین نبی از بعد پیمبر باشی قصد اگر وصل تو، هجران وطن می چسبد گر چه شیرینی اسمت به دهن می چسبد ذکر این جمله به دل ها عملاً می چسبد: بعد نام تو فقط ذکر حسن می چسبد بعد از این قافیه حیران حسن خواهد شد عین ایوان تو ایوان حسن خواهد شد حرم و گنبد و باران! چقدر رویایی گوشه ی خلوت ایوان! چقدر رویایی وسط صحن، چراغان! چقدر رویایی گفتن ذکر حسن جان! چقدر رویایی می رسد آنکه امید تو و من خواهد بود او همان بانی ایوان حسن خواهد بود شاعر: @ghararenokary
بسم علی حضرت رحمان علی باطن نورانی قرآن علی نفس علی، روح علی، جان‌ علی منکر تو نیست‌ مسلمان علی بنده الله شدم‌ با علی یا علی یا علی‌و یا علی کیست علی آینه دار خدا جان‌ِ نبی بود و نگار خدا بوده به دستش همه کار خدا در دل ما هست کنار خدا ای نجفت کعبه دلها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی هرکه نشد خارِ درت، خوار شد حب تو میزان شد و‌معیار شد خال لبت کعبه ی سیار شد شیعه‌ی تو اصل و نسب دار شد خورده به قنبر نسب ما علی یاعلی و یاعلی و یاعلی صدق تویی صادق و اصدق تویی حیدری و قادر مطلق تویی فاتح کارزار خندق تویی حکم رسول است فقط حق تویی پس همه باطلند الا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی گوش بفرمان لبت آفتاب حب تو ایمان  شد و بغضت عذاب باتو حساب بدی ام بی حساب جای نبی در شب هجرت بخواب گفت نبی بین خطرها علی یاعلی و یاعلی و یاعلی سنگ تو بر سینه زدن دین ما نوکریت مذهب و آیین ما سر بزن ای شاه به تدفین‌ ما کاش بیایی دم تلقین‌ ما زود به دادم برس آنجا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی روی جهاز شتران‌ ماه شو روشنی آخر این راه شو کوری آن‌ چند نفر شاه شو رخ‌بنما و ولی الله شو نیست کسی غیر تو مولا علی یاعلی و یاعلی و یاعلی آه که هنگام‌ عداوت شد و.. بر ولی الله خیانت شدو.. پشت علی خلوت خلوت شدو.. پشت در خانه قیامت شدو.. گفت‌ در آن فاجعه زهرا علی.. یاعلی و یاعلی و یاعلی.. شاعر: @ghararenokary
چند 🔸️پیش از این‌ها | ناگهان دیدم که پایم آن سوی آفاق بود جایتان خالی! جهان سرشار از اشراق بود دیدم آدم را خجالت می‌چکید از چهره‌اش اشک‌های او ولی از هرم نامی، داغ بود دست ابراهیم می‌لرزید! حیرت می‌وزید! ساره هم آن روزها آبستن اسحاق بود یک افق نزدیک‌تر رفتم  "و واعدنا" شکفت خون دل می‌خورد موسی و پی میثاق بود پرس‌و‌‌جو کردم ز عیسی؛ زاهدی در شام گفت: با حواریون به سیر انفس و آفاق بود پیش از این ها مردی اما در رکوعی بی‌ریا آسمان را گرم خاتم‌بخشی و انفاق بود   🔸️نامِ خداوندِ علی | وقت تنگ است ای خماران! جام را پیدا کنید زودتر آن باده‌ی گلفام را پیدا کنید تلک الایامی که می‌گویند می آید ز راه قرن‌ها گمگشته؛ آن ایام را پیدا کنید گفته‌اند از اسم اعظم بی‌نشان‌تر نامی است آشنا چون نام حق؛ آن نام را پیدا کنید گفته‌اند آن نام را نام خداوندِ ‌علی است نکته‌سنجان جنون! ایهام را پیدا کنید از ابوطالب بپرسید آسمان سمت کجاست؟ در میان چشم او اسلام را پیدا کنید   🔸️آبِ پاکی | لحظه‌ها ابرند؛ بارانِ خبرها حاکی است: آن چه روی دست دنیا مانده آبِ پاکی است فیض آماده است؛ ای دل! محو بسم الله شو از تصورها رها باش! این شهود ادراکی است  گوییا دست خدا از آستین بیرون زده از همین قنداقه‌ای که هدیه‌ای افلاکی است  خواستم تا آسمان درک او پر وا کنم دیدم این تن بیش از آنی که بدانم خاکی است  از چه وا مانده دهان کعبه و حیرت زده است؟ از چه این خانه خدایا گرم سینه‌چاکی است؟ 🔸️از خدابرگشته‌ها | رفتم آن سوتر؛ سوی از ربنا برگشته‌ها سوی از راه حق از راه وفا برگشته‌ها می رسید از آسمان بانگی خدایی در اُحد: "از کجا برگشته‌اید ای از خدابرگشته‌ها؟" مرز کفر و دین همین باریکه بود و رد شدید امتحان این بود ای از ناکجا برگشته‌ها! عاقبت اسلام را نشناختید و باختید لایق نفرین شُدید، ای از دعا برگشته‌ها آه‌تان را آه‌تان را کوه پاسخ می‌دهد از احد تنها صدا تنها صدا برگشته! ها! 🔸️تقویم هجری | ناگهان دیدم که جانم در جنون غوطه‌ور است چشم من افتاد بر مردی که بین بستر است گاه خواب یک نفر سرچشمه‌ی بیداری است گاه خواب یک نفر رکعت به رکعت باور است ای خوشا آن مرد که آرام اینجا خفته است ای خوشا آن خواب که از هر نمازی بهتر است ای خوشا آن خواب که تقویم هجری را گشود ای خوشا آن مرد که آرامش پیغمبر است کار را باید به اهل آن سپرد؛ آری به مرد مرد؛ آری مرد؛ اما مرد تنها حیدر است 🔸️تبریک‌ها | چشم واکردم‌ ببینم آخرین دیدار را  آخرین تصویرها از آخرین هشدار را با جهاز اشتران دیدم که منبر ساختند تا بفرماید نبی روشن‌ترین انذار را با همین چشمان خود دیدم میان جمعیت آن همه تبریک‌های از سر اجبار را سردرآوردم نمی دانم چرا بعد از غدیر از میان شعله‌ها؛ دیدم در و دیوار را بارالها این چه ننگی بود بر دامان دین؟ کیست این کرده است روشن آتش انکار را؟ در میان کوچه‌ها حرمت نگه می‌داشتند  کاشکی نامردمان آن چشم مردم‌دار را 🔸️خط به خط فاطمه | چاه ماند و دردهایی بی‌نهایت از علی نخل‌ها راویِ عمری رنج و حسرت از علی گوشه ای آن سوی نخلستان غم‌های خود است او فراری از حکومت؟ نه! حکومت از علی هیچ چیز از اعتبارش کم نکرد ای روزگار نه غم تنها شدن، نه درد غربت از علی این چنین که شعله را سمت عقیل آورده است تا ابد شرمند خواهد شد عدالت از علی شاه یعنی او که با ایتام هم بازی شده درس ها باید بگیری ای سیاست! از علی خط به خط از فاطمه از فاطمه سرشار بود نقل کرده هر کسی هرچه روایت از علی   شاعر: @ghararenokary
حمد بی حد خدای رحمان را که ز نور آفرید نیکان را قدرتش را به رخ کشید و سپس خلق فرمود نور ایمان را از میان تمام مخلوقات برگزید عالمانِ قرآن را راسخون را امینِ وحیَش ساخت ساخت از علمشان حکیمان را با اَمینانِ وحی، در عالَم برتری داد خَلقِ انسان را از میانِ تمام امت ها خود سوا کرد ما محبان را چارده نور در دلِ ما ریخت داد بر ما تمامِ احسان را یکی از آن چهارده انوار هدیه شد خطّه ی خراسان را قبل از آن در مدینه بابا شد ای بنازم قدومِ جانان را در همان نونهالی اَش، پدرش مُلکِ زَر ساخت خاک ایران را ما شدیم عاشقان آن حضرت داد بر ما کلید رضوان را چون عیان شد جمال زیبایش همه دیدند روی سبحان را شد جوادالائمه سلطان و... ما همه سائلان، کریمان را ای مَدار ولایتِ عظما یا جوادَالائمه ادرکنا @hosenih ای جمالِ ربوبی اَت زیبا وی جلالِ الهی اَت والا حوریانِ بهشت آمده اند تا گذاری قدم به این دنیا ای بهای جنان ز لبخندت سالها منتظر تو را بابا در نگاهِ رضا پر از شوق است خوش بنازد به قامتت جانا دودمانت ندیده مولودی اینچنین پر ز برکت، ای آقا مادرت هم ندید میلادت عمه ی با فضلیتت، حتی تو که هستی که اینهمه بردی دل ز آل محمد ای یکتا چون به دنیا دو دیده وا کردی گوشِ جانت به هر صدا، شنوا نورِ رویت به آسمان ساطع برکاتِ وجودی اَت، غوغا سجده اَت در کمالِ آرامش اَشهَدَت، لا اِلهَ اِلّا الله به رسولِ خدا گواهی داد آن زبانت به شیوه ای، شیوا کف زدند اهلِ آسمان و زمین چونکه گفتی علی ولی خدا ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا @hosenih ای امامِ تمامِ مخلوقات قبله گاهِ تمامیِ حاجات اهلِ عالم تو را چنین خوانند؛ نقطه ی عطفِ کلِ موجودات ای تو را علم اول و آخر با خبر از جمیعِ مکنونات ظاهر و باطن از تو مخفی نیست عالَم و آدم و همه ذرات ای بنامت هزار و یک اَسماء وی خدا را به هر صفت مرآت همه ما را به اسم بشناسی آگهی از درونِ ما بِالذّات میشناسند از تو خالق را به تو سوگند جمله مصنوعات هر که دریای علم را داراست از تو یک قطره اَش ز معلومات فیلسوفانِ دهر معترفند... نزدِ تو علمشان چو مجهولات دیده عالَم مناظراتِ تو را اِبنِ اَکثَم کجا و آبِ حیات! تو کجا، دانشِ قیافه شناس! ای خدا را نشانِ ذات و صفات مشرکان، سرکشان، تو را دشمن سازشِ تو به دشمنان، هیهات ما کجا، وصفِ تو کجا، آقا همه اینها بضاعتی مزجات ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا @hosenih ای نگاهت، نگاهِ رحمانی همه اوصافِ توست، سبحانی یک نظر گر کنی به خَلقِ جهان میشوند اهلِ دین همه، آنی دوستانند جمله در قِلَّت دشمانند در فراوانی شیعیانت میانِ عسر و هرَج عاشقانِ تو در پریشانی مومنین را گِره بکار افتاد مسلمین را به درد، درمانی! یک نظر کن سوی محبانت که تو حاجاتِ هر که را دانی خیلِ حاجات بر تو آوردیم تا تو حاجت روا بگردانی انتظارِ فرج شده دشوار آه از این انتظارِ طولانی دستِ ما را به دستِ او برسان جانِ ما را در او نما فانی کن لباسِ فرج بر اندامش با دعا، یک دعای طوفانی خصمِ زهرا ز مکه بیرون کن فتح کن کعبه را به آسانی حجِ ما با امامتِ مهدیست همرهِ سیدِ خراسانی برسان مرگِ سرخِ ما، سوگند... بر ابومهدی و سلیمانی ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا @ghararenokary
اگر دست و بالت کمی خالی است اگر حال و روز تو بی حالی است اگر آسمان در قفس میکشی اگر قسمتت بی پَر و بالی است اگر کار و بار تو پیچیده و... اگر چند وقتی بد اقبالی است اگر تار و پودت گره خورده است اگر غصه‌ها نقشِ این قالی است اگر رنگ و روی تو زرد است و سرد اگر مثل پاییز یک شالی است علاجش فقط یک نفس یا علیست خدا هست با آنکه او با علیست @hosenih خدا در شکوهِ جلال علیست خدا در ظهورِ جمال علیست خدا در نزولش علی می‌شود خدا در مقامش کمالِ علیست حرام خدا و حلال خدا حرام علی و حلال علیست پیمبر پس از سِیرِ معراج گفت که ما هرچه دیدیم مال علیست علی چارده مرتبه آمده علی عین میلادِ آل علیست علی گفته و غرق عین اش شدیم همه راهیِ کاظمینش شدیم مرا فارغ از قیل و قالم کنید مرا راحت از خشکسالم کنید محال است لب را به مِی تر کنم مرا تشنه‌ی این محالم کنید مرا بشکنید و بسازید باز تَرَکهای روی سفالم کنید فقط روی چشمان خود میکشم از این خانه هرچه"حوالم"کنید مرا می‌کشاند دو گنبد طلا شب رفتنم شد حلالم کنید ببینید رویای جبریل را مبارکترین کودک ایل را @hosenih شلوغ است اگر آستانِ جواد پُر از برکت است آسمان جواد گدایی به شاهی مقابل نشست چه ها می‌کند تکه نان جواد پیمبر پدر با خدیجه شد و... رضا نیز با خیزران جواد علی‌اکبرش را ببین بعد از این رضا می شود میهمان جواد شبیه نماز حسین و علی است نماز رضا با اذان جواد فقط شانه‌ات را به دیوار نِه فقط زیرِ لب گو به جانِ جواد تو را می‌دهد تا قیامتِ مراد گره وا کُنَد خاکِ باب الجواد @hosenih خدا خواست تا بی کرانش دهند و در یک افق سه جوانش دهند علی جان آقای کرببلاست حسین آمده تا سه جانش دهند فقط دوست دارد ببیند علی فقط دوست دارد همانش دهند علی در سه صورت تماشایی است علی را سه جلوه نشانش دهند علی اصغرش هم علی‌اکبر است اگر فرصت امتحانش دهند به صف فطرس و جبرئیل و رباب که نوبت به نوبت تکانش دهند زمین خوردها را که جان می‌دهند به باب الحوائج نشان می‌دهند @hosenih اگر بارِ ما از کَرَم می‌کشد برای پدر بارِ غم می‌کشد رسیده بگوید اگر قد کِشَد شبیهِ عمویش عَلَم می‌کشد غریبی ببین تشنگی‌اش ببین که کارِ پدر بر قسم می‌کشد گمانم به دنبال گهواره است کسی که به آتش حرم می‌کشد فقط مادرش آه دنبال او در آن راهِ پُر پیچ و خَم می‌کشد بِبَر نامِ او را خدا بعد آن به حجم گناهت قلم می‌کشد رباب است یک فاصله تا حسین چه‌ها کرده این حرمله با حسین شاعر: @ghararenokary
ته این کوچه هرکه پشت در است.. به گدایی خویش معتبر است نه پی نان نه فکر سیم و زر است او نیازش به یار بیشتر است امشب اینجا کرم فراوان است نام این کوچه هم خراسان است سالها شبهه بود در سرها امتحان شد تمام باورها تا که آمد امید نوکرها کوری چشمهای ابترها بعد پنجاه سال سر زد ماه.. جلوه گر شد جواد ال الله @hosenih این پسر آمده ولی باشد شرف الشمس صیقلی باشد احمد خانه ی علی باشد کرمش بی معطلی باشد هرچه میخواهی از کریم‌ بخواه سائلین جواد بسم الله! اهل تقوا مرید تقوایش جلد قرآن کجاست؟لبهایش ملکوت است قد و بالایش نذر کرده براش بابایش در جلال و جمال محشری است بیشتر از بقیه مادری است رضوی بود جلوه ذاتش همه جا ریخته ست آیاتش بین سجده شدست میقاتش خود حق میرود ملاقاتش.. روی فیروزه نام او حک شد رجب از مقدمش مبارک شد ما مریدیم و او همیشه مراد او جواد و بقیه عبدجواد بارها پشت پنجره فولاد به جوادش رضا براتم داد اوست دلگرمی حسینی ها قبله ی اصل کاظمینی ها .......... ساقیا می بده شراب آمد از پس پرده آفتاب امد جان ارباب رب آب آمد نفس حضرت رباب آمد کیست این مه نواده حیدر پیر میخانه بلا اصغر @hosenih هیبتش هیبت پیمبرهاست گریه اش  تار و مار لشگرهاست کی حریفش سنان و خنجرهاست فتح کردن مرام حیدرهاست تا زگهواره رو به میدان کرد لشگر کوفه را هراسان کرد.. ........ حیف باب و پر کبوتر سوخت حنجرش پاره پاره شد سر سوخت پدرش پیش روی لشگر سوخت همه ی آرزوی مادر سوخت نه سری مانده نه بدن دارد شیرخواره مگر زدن دارد؟! شاعر: @ghararenokary
دارد بساط عاشقی تکمیل می گردد آیات شادی آفرین تنزیل می گردد لبخند او لحن خوشِ ترتیل می گردد دُکّان درد و غصّه ها تعطیل می گردد وقتی که چشمانِ مسیحاگونه اش وا شد لبخند بر روی لبِ ارباب پیدا شد سجّاده،محراب دعاها را بغل می کرد قطره به قطره،برکه دریا را بغل می کرد آئینه احساس تماشا را بغل می کرد دستان کوچک داشت بابا را بغل می کرد جبریل کم کم داشت در این صحنه جان می داد وقتی حسین آرام در گوشش اذان می داد @hosenih باید که درد دردمندان را دوا می کرد از نور خالق انشعابی را جدا می کرد باید برای ماه نامی دست و پا می کرد او را میان کهکشان خود صدا می کرد مثل ازل هفت آسمان با او بلی می گفت بابا برای بار سوم"یا علی"می گفت این ماه‌سیما پرده ها را از حجاب انداخت از چهره ی آئینه ها رختِ نقاب انداخت لب های جنّ و انس را با خنده آب انداخت ارباب،چشمش را به لبخند رباب انداخت بابا،علی،مادر..،سه تا نور جهان جمع است خورشید و مهتاب و ستاره جمعشان جمع است ذکر علی اصغر ستون طاق دین رَب نور جبینش آیه ی فتح المبین رَب تا شد حسین انگشتری او شد نگین رَب بند قماط او نخ حبل المتینِ رب قطعاً خدا این طفل را باب الحوائج کرد رسم گدایی را در این خانه رایج کرد ما را صغیر سفره ی بابای او خواندند ما را اسیر سفره ی بابای او خواندند ما را فقیر سفره ی بابای او خواندند جیره بگیرِ سفره ی بابای او خواندند شکر خدا نان شب ما نامِ ارباب است شیرینی روی لب ما نامِ ارباب است گهواره ی او قبله ی سیّار امروز است کعبه به دورش حاجی هوشیار امروز است یوسف برو،او گرمی بازار امروز است دُلدُل سوار و حیدر کرار امروز است با گریه ها دارد رجز در اصل،می خواند جنگاوری را در دل گهواره می داند قربان این کودک عجب ایل و تباری داشت خون علی را در دل رگهاش جاری داشت بااینکه گلبرگ تنش عطر بهاری داشت تیغ نگاهش کاردبرد ذوالفقاری داشت کوچکترین باز شکاری بین این لانه است او شیرِ در گهواره ی چوبی این خانه است او مُحکمات آیه ی تطهیر قرآن است کوچکترین قطره میان نسل باران است پیراهنش درمان چشمِ پیر کنعان است مثل علی اکبر برای عمه ها جان است قنداقه ی او را میان عرش می چرخاند زینب برایش "وَ ان یکاد"از جان و دل می خواند تا آفتاب ظهر می تابید،می خندید از آسمان باران که می بارید،می خندید وقتی عموعباس را می دید،می خندید گاهی رقیّه جان که می خندید،می خندید چشمان شور ای کاش این ها را نمی دیدند گل های لبخند قشنگش را نمی چیدند @hosenih در کربلا وقتی عطش کابوس بابا شد از تشنگی قدِّ سکینه،خواهرش،تا شد ماه قبیله راهی آغوش دریا شد لب های خشک او بلای جان سقا شد از تشنگی با مرگ بازی می کند..،ای وای ماهیِ شش ماهه تلظّی می کند..،ای وای بعد از پسر از این پدر چیزی نمی ماند جز آه های شعله ور چیزی نمی ماند وللهِ دیگر از جگر چیزی نمی ماند این حنجر و تیر سه پر..،چیزی نمی ماند نقش سپید بوم او پاشیده شد از هم آئینه ی حلقوم او پاشیده شد از هم شاعر: @ghararenokary
نَفَس رسیده تا بُرون کند ز سینه آه را رسیده صبح و برده ظلمت شب سیاه را به دست شمس هشتمین ببین فروغ ماه را رضا پسر نه! در بغل گرفته یک سپاه را به برکتِ "جواد" لامحال شد محال ها به یمن او رها شده رضا ز قیل و قال ها مدینه را ببین که میزبان نور منجلی ست پیمبری ببین که روی دست های یک علی ست شنو شهادتین از او، اگر دل تو صیقلی ست: "محمّد است مُرسَل و علیِ مرتضی ولی ست" اگر که جان دهم کم است بهر رونمای او تمام هرچه هست در جهان شود فدای او @hosenih به چهره اش ببین جمال ذات ذوالجلال را به دست خود گرفته نبض قبل و بعد و حال را کسی که ارث برده از رسول حق، کمال را؛ به خُردسالیَش دهد جواب هر سؤال را میان آستین او هزار "اِبنِ اَکثَم" است علوم خلق پیش او بِسان قطره در یم است قیام او، قعود او، مثل خود پیمبر است ببین که برق هر نگاه او شبیه حیدر است مدینه ایست قلب او، دلش نه جای دیگر است و آرزوش انتقام قاتلین "مادر" است و هست بر لبان پاک او مدام زمزمه: "الا که لعنت خدا به دشمنان فاطمه" شدم اسیر معجزات بی حدِ خدائیَش فدای آن شجاعت و غیرت مرتضائیَش؛ کرامت حسینی و عزّت مجتبائیَش چگونه گوید این زبان ز رأفت رضائیَش مُرید عشق اگر تویی، بیا بیا مُراد، اوست اگر که دستِ خالی آمدی بیا، "جواد" اوست چه عاشقانه صحبت از محبت قدیمِ اوست خوشا به آنکه در حریم قُدسیَش کلیمِ اوست دلم مقیم کوی او شده ست و یاکریمِ اوست سعی و صفا و مروه ام، قبله ی من حریمِ اوست بخوان ز چشم های من! اگرچه کاظمینیَم رسیده چون "دَهِ رجب" جورِ دگر حسینیَم دعای نیمه ی شب شکستگان جواب داد خدا به سائل حسین، شأن آفتاب داد به شادی چرخ و فَلَک دوباره آب و تاب داد ببین عجب گُلی به باغِ دامنِ "رُباب" داد ستاره ای رسید و روشنیِ نَیِّرِین شد مَطلعِ این ستاره آغوشِ خوشِ حسین شد @hosenih بیا بیا که آمده علیِّ اصغرِ حسین علیِّ اصغرش که نه! رسیده حیدرِ حسین حیدر او که نه! بگو یک تنه لشکرِ حسین یک تنه لشکرِ حسین و تیرِ آخر حسین که کربلا به یاری پدر رود همین پسر زند به قلب لشکری بدون نیزه و سپر و کاش این پسر به پیش چشم های مادرش قُماطِ پاکش نشود ، غرق به خون حنجرش چه می شود رباب را که پیش دیده ی تَرَش به روی نیزه ها رود، سر علیِ اصغرش چگونه نوش جان کند، بعد علی، رباب، آب چرا که می رسد ز حلق او نوای آب آب شاعر: @ghararenokary
تجلی عطا و مظهر سخا خوش آمدی به دردهای لا علاج ما دوا خوش آمدی سلام ای دلیل دلخوشی ما خوش آمدی خوش آمدی علی اکبر رضا خوش آمدی چه خوب شد که روی خاک مرده پا گذاشتی خوش آمدی قدم به روی چشم ما گذاشتی @hosenih تو آمدی و شد رکاب نور صاحب نگین تو آمدی و جمع شد بساط فتنه از زمین نماند ابتر از وجود تو امام هشتمین تو را که آفرید حق به خویش گفت آفرین صفا گرفته خانه امامت از حضور تو تو آمدی مدینه غرق نور شد ز نور تو تو آمدی دل علی مدار شیعه شاد شد به پیش طفل علم تو فقیه بیسواد شد چقدر بعد تو میان ما گدا زیاد شد اباالحسن به لطف مقدمت اباالجواد شد تویی که مثل نور سمت آینه شتافتی تویی پیمبری که نیل جود را شکافتی تویی نسیم مغفرت که بی کران وزیده ای تویی که در سیاهی جهان ما سپیده ای تویی که جود و بخشش ائمه را چکیده ای تو طلعة الرشیده ای تو غرة الحمیده ای عزیز حضرت رضا هزار جان فدای تو همه زمینیان و آسمانیان فدای تو @hosenih تویی که باب رحمتی بیا عنایتی بکن شب ولادتت نصیبمان زیارتی بکن عزیز حضرت رضا بیا شفاعتی بکن سه جا به داد میرسد بیا وساطتی بکن قیام ما قعود ما ز برکت قنوت توست هزار مطلب نگفته در دل سکوت توست شاعر: @ghararenokary
جلوه ها بسیار اما دل یکی، دلبر یکی بین این میخانه ها، باده یکی ساغر یکی ریشه های ما یکی، مصدر یکی، محشر یکی تا ابد حیدر یکی، کوثر یکی، مادر یکی چارده تا جلوه دیدیم از خدا، مطلب یکی است سجده کن چون حضرت معشوق ما امشب یکی است وا شده امشب به سمت آسمان ها پنجره میشود گفت از نگاه یار، صدها خاطره میرسد گاهی از آنجا که نباید تذکره من گدای این درم، من کار دارم با گره از گره هایی که کورند عشق پیدا میشود خوش بحال ما رضا این بار بابا میشود @hosenih عشق را وقتی خدا در بین عالم باب کرد ابروی دلدار ما را قبلهء محراب کرد تا رضا را دیدن این گل پسر بی تاب کرد خنده ای کرد و دل بابای خود را آب کرد او که عشقش بوده از حالا به زهرا آمده آن یکی یکدانهء آغوش بابایش شده جان فدای آنکسی که مست و حیرانش شده هرچه حور است و ملک گهواره جنبانش شده بارها خورشید، محو نور ایمانش شده عالمی دلبستهء ذکر رضاجانش شده خوب شد اصلا" کسی امشب جوابم را نداد چون عریضه میبرم مشهد دم باب الجواد اینکه میگویند دستش سفرهء جود خداست آینه قدّی سلطان سریر ارتضاست عاشقش کعبه است، ذاتاً قبله و روح دعاست کاظمینش چون خراسان، چون نجف، چون کربلاست ابتدای حاجت است و انتهای حاجت است سائل و مسکین کنار سفره او راحت است @hosenih از زیارت دور شش گوشه، چه چیزی بهتر است کعبهء مشکل گشا، باب الحوائج اصغر است من فدای آنکه تا دنیاست، عشق مادر است خنده اش شیرینی بزم علی اکبر است از میان عرش، نور محشری آورده اند جلوه ای از جلوه های حیدری آورده اند می درخشد ماه شب های کویری حسین می شود دید از دو چشم او دلیری حسین می کند در وقت وقتش دستگیری حسین می شود سرباز عصر روز پیری حسین از لب خشکیده اش گفتم که آب آتش گرفت بر فراز نیزه ها قلب رباب آتش گرفت شاعر: @ghararenokary
چیست دین‌داری به‌جز بغض و محبت داشتن روی اولاد رسول الله غیرت داشتن زندگی طی کردن عمر است اما خیر چیست؟ لحظه های عمر را شوق زیارت داشتن @hosenih گاه تنها راه آدم می‌شود باب المراد وقت مستاصل شدن هنگام حاجت داشتن عرض حاجت می‌برم سوی کسی که بودنش شد دلیل محکمی در خیر و برکت داشتن با کریمان کارها آسان شود اما جواد هست معنایش فراتر از کرامت داشتن مشت‌هایی را که بر روی زمین کوبیده است یادمان داده است از دشمن برائت داشتن @hosenih سرخوشان خط بغدادیم مست کاظمین فکرمان را می‌برد مستی به خلوت داشتن (در حریم عشق نتوان دم زد از گفت و شنود) خوش خیالی بود با او میل صحبت داشتن شاعر: @ghararenokary
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی دف‌زنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا» سر زد از خانه‌ی خورشید، عجب ماه تمامی @hosenih نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من بنده‌ی پیر خرابات و عجب لطف مدامی «همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی! بی تو، چرخیدنِ بی‌عشق؛ چه احرام حرامی! پسر حیدری و خاتم جود است به دستت شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌ برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ «من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقه‌ی دامی به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی @hosenih ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش که خروش قلمم را، برسانم به قیامی شاعر: @ghararenokary
کسی که سورهٔ توحید در لباس بشر شد کسی که از جبروتش جبین معرکه تر شد هزار نافله خواندم رخش برات سحر شد خبر گرفتم از آیات و او جواب خبر شد بگو به منکر او زندگیت ختم به شر شد @hosenih خدا شبیه علی محرمی به راز ندارد و کعبه جز به روی او نگاه باز ندارد ز قبل مبعث هم روز بی نماز ندارد علی به مدحت ما شاعران نیاز ندارد هزار شکر که اینسان از او به شعر نظر شد قرار بود که از کعبه پرده ای بگشاید قراربود چو بت رفت از آن فرشته درآید فرشته ای که جهان را خودِ بهشت نماید شکفته شد دل کعبه بدون شاید و باید چنان انار ترک خورده ای که عین شکر شد کسی شبیه علی خطبه‌ی فصیح ندارد شراب ناب به پیمانه‌ی ضریح ندارد میان می زدگان اینقدر ذبیح ندارد علی شبیه خدایش شده شبیه ندارد خدا تجلی خود کرد و ذات «فیه ظهر» شد اگر که سایه‌ی شمشیر او به ماه بیفتد میان لشگر شب جوی خون به راه بیفتد گذار درد و دلش نیز اگر به چاه بیفتد ز نخل ها همگی میوه های آه بیفتد خبر ز راز علی داشت نخل اگر که نفر شد اگرچه پیش سلونی سوال ساده نکردم بر آستان اجابت دعا اعاده نکردم هنوز ناد علی را که استفاده نکردم خراب طرح ضریحم که میل باده نکردم همین که دور علی گشت لب دومرتبه تر شد @hosenih سلام میکنم از چشم تا جواب ببینم میان پلک تر اورا به قاب آب ببینم قرار نیست دم قبض روح عذاب ببینم به خاک سر بگذارم که بوتراب ببینم که عمر پای همین لحظه‌ی وصال به سر شد شاعر: @ghararenokary
چون او کسی تجلی پروردگار نیست یعنی که کوه مثل علی استوار نیست @hosenih روزی سه بار ماذنه ها جار می زنند نامی شبیه نام علی ماندگار نیست در حیرتم که با چه زبانی بیان کنم والله یارِ غار شدن افتخار نیست هر کس که سنگ عشق علی را به سینه زد دامانِ مادرش به خدا لکه دار نیست واحیرتا! به ما که مریدانِ حیدریم خاکی به غیر خاک نجف سازگار نیست غیر از علی که مظهر اعجاز عالم است دیگر فضائلِ أحدی بی شمار نیست @hosenih با نوکریِ آل علی زنده ام فقط عینِ حقیقت است کلامم، شعار نیست شاعر: @ghararenokary
تا تیغِ زلفت ای پدر خاک! خورد تاب ما سرگذاشتیم بر این تیره ی تراب خانه خراب عشق تو شد کعبه ای خلیل آنجا که از جمال خود انداختی نقاب انگار خلق محرم راز تو نیستند وقتی که هست کعبه چنین بر تنش حجاب از شوق دیدن تو که نفس پیمبری با سر دویده نزد رسول خدا سحاب @hosenih "خاتم" صدا زدند نبی را، به شانه اش گشتی سوار، مثلِ نگینی که بر رکاب سلمان سه قرن را به هوای تو زنده است از دشت ارژن آمده سوی تو با شتاب عمری به سرسرای تو تمار جان به کف مشتاق بود لیفه خرما شود طناب ای گفته کیست سر بتراشد به تیغ عشق مقداد را رگیست ورم کرده در جواب ای سِرّ سَر به مهر، به تعلیم نام توست گر می‌شود دعای ابوحمزه مستجاب ای لنگر زمین و زمان! بی تو تیغ موج با نوح آن کند که بسی کرد با حباب عالم تمام خندق اگر بود، لب به لب با دستِ ذوالفقارِ تو پُر میشد از ثواب بالا بگیر دست که آیند سوی تو بی برکه ی غدیر جهان چیست جز سراب ای یار عرش! از چه کنار تو با غرور هی غار غار می کند آن کمتر از غراب! بر گوششان روایتِ لولا علی بس است آنها که رفته اند پی قولِ ناصواب بیم است پای خطبه ات از مست بودنم همّام برنخواست، اگر خورد از این شراب نهج البلاغه ی تو و قرآنِ مصطفی هر دو گرفته اند ز یک چشمه انشعاب نان جوین هرآینه خوردی، ندیده است گندم میان خانه ی تو سنگِ آسیاب انداخت پرده دستِ عقیل از عدالتت کور است هرکه درک ندارد از آن عتاب قرآن به دست، بینِ صلاتینِ ظهر و عصر افتاد چشم من به همین آیه از کتاب: "نمرود اگر خداست، خلیل خدا! بگو کاری کند ز غرب برون آید آفتاب..." @hosenih لبخندِ با کنایه نشاندم به روی لب ناگاه در خیال خودم کردمش خطاب: فرمانِ ردّ شمسِ علی را چه میکنی؟! خورشید برده است از آقای ما حساب گفتی فمَن یمُت یَرَنی...نصف جان شدیم شب های بی قرار، سپردیم دل به خواب شکر خدا به ساحتِ مولای عالمین جُرمی به غیر شعر نکردیم ارتکاب شاعر: @ghararenokary
آسمان‌هاست ، زِ عِطر علوی آکنده ماه شد از رخِ زیبای علی تابنده شده خورشید زِ سیمای علی شرمنده همه حیرت‌زده ، او کیست ؟ خدا ؟ یا بنده ؟ حُجَّت‌ُالله و یَدُالله و وَلی‌ُّالله است همدم و هم‌نفس و جانِ رسول‌الله است مَستِ یاریم که با عشق و هدف پر زده‌ایم از طَرَب با جَلَواتِ نِی ودَف پر زده‌ایم بی‌قراریم که با شوق و شعف پر زده‌ایم یا علی گفته ، به ایوان نجف پر زده‌ایم قلب هر شیعه به عشق تو محک خورده علی سینه‌ی کعبه به شوق تو تَرَک خورده علی @hosenih یوسف و خِضرِ نبی یا که مسیحاست علی در شجاعت و بلاغت یَد طولاست علی وَرَع و عزت و تقواش که غوغاست علی همه ی زندگی حضرت زهرا ست علی وَ نبی عاشق آن صورت وارسته ی او این علی کیست که زهرا شده دلبسته ی او حُسنِ اقبال ، علی ، اَفضَلُ الاَعمال علی پربزن سمت نجف ، هم پر و هم بال ، علی رزق هر سال ، علی ، کعبه ی آمال علی حالمان خوب شده ،اَحسَنُ الاَحوال، علی یا علی گو ،که گناهانِ زبان پاک شود هر که نامش شنود زائر افلاک شود سرورِ اهل زمین و ملکوت است، علی صاحب هیبت و جود و جبروت است ، علی دائمُ الحال ، قیام است و قنوت است ، علی وَ جهان بی گلِ رویش ، بَرَهوت است ،علی همچو ابری که پر از رحمت باران برسد کیسه‌بر دوش ، به دیدار یتیمان برسد این علی کیست ، ملائک شده پروانه ی او برتر از عرش خداوند شده خانه ی او عِصمتُ الله ، شده بانوی کاشانه ی او سیدِ اهل بهشتند دو دردانه ی او همه در سینه ی خود رایحه ی گل دارند انبیاء هم درِ این خانه توسل دارند جز نبی درک نکرده‌است کسی حیدر را وَ عطا کرده خداوند به او کوثر را پهلوانی که خودش کَنده درِ خیبر را در رکوعش به گدا می‌دهد انگشتر را جز علی کیست که این‌گونه به سائل برسد بی علی ، کارِ کسی نیست به ساحل برسد @hosenih لحظه‌لحظه همه جا نور خدا را دیدی مثل باران به کویر دل ما باریدی در شب فتنه ، چو ماهی به همه تابیدی مرد میدان شدی و جای نبی خوابیدی شبِ معراج پیمبر چو تبسم می‌کرد با صدای تو خداوند ،تکلم می‌کرد گردشِ ماه و فلک با نظرِ شیر خداست رمز پرواز ، دعای سحرِ شیر خداست عزت دینِ خدا از اثرِ شیر خداست «سینه‌ی سنی و شیعه سپرِ شیرِ خداست» آن که بین من و او تفرقه می‌اندازد این همان مکر یهود است، بلا می‌سازد ... شاعر: @ghararenokary
در الفبا از الف تا حرف یا یعنی علی نقطه آغاز قرآن زیر با یعنی علی آفرینش را علی آغاز و پایان است و بس ابتدا یعنی علی و انتها یعنی علی @hosenih نوح کشتیبان نمی شد ، نوح کشتی ساز بود کشتی از طوفان گذشت و ناخدا یعنی علی بی علی آتش جهنم با علی آتش بهشت با خلیل الله کرد آتش وفا یعنی علی دستگیر هر اولوالعزم است موسی هم اگر اژدهای معجز آورد از عصا یعنی علی اینکه می گوییم : پیغمبر ، شباهنگام بود در حرا گرم تکلم با خدا یعنی علی گفت : اقرا باسم ربک ، در جواب جبرئیل اینکه گفت احمد علی جان پیش آ ، یعنی علی نفس پیغمبر علی و نفس حیدر مصطفی مرتضی یعنی محمد مصطفی یعنی علی پنج تن زیر کسا جمعند یعنی فاطمه فاطمه در راه حیدر شد فدا یعنی علی هرچه را حیدر بخواهد می پسندد فاطمه هل أتی زهراست آری هل أتی یعنی علی @hosenih حق علی احمد علی حیدر علی زهرا علی کُلُهُم نورند از این رو‌ مجتبی یعنی علی با شکستن می شود تکثیر هر آئینه ، پس ای برادر ترجمان کربلا یعنی علی شاعر: @ghararenokary
اَلا اِلهِ من، ای ربِ آشنا مددی بنامِ نامیِ "هو" یا اِلاهَنا مددی خدای حیدر کرار، ربَّنا مددی سُرورِ اَهلِ دو دنیاست، آتِنا مددی سُرورِ حضرتِ خَیرالاَنام آمده است علی ز داخلِ بیت الحرام آمده است چه مولَدیست علی، کس ندیده میلادش که کعبه را علیِ مرتضاست، اِمدادش تمامِ خادمِ این خانه اَند، اَجدادش که از ازل به حرم کرده، خالقش یادش در آن زمانه خبر از پیمبری که نبود تو بودی و علی و خَلقِ دیگری که نبود @hosenih همان کسی که بنا بود مرتضا بشود همان که بود بنا، یارِ مصطفا بشود یگانه همنفَسِ محورِ کسا بشود نجات بخشِ تمامیِ انبیا بشود علی علی علی آنکس که با هدایتِ او قرار شد به خلایق دهی ولایتِ او علی مَدارِ حقیقت، علی مدیرِ فَلَک علی حقیقتِ انسان، علی امیرِ مَلَک علی به وسعتِ هر سفره، آب و نان و نمک علی به فطرتِ خَلق از سماست تا به سَمَک علی به مملکتش، جانشینِ الله است به تختِ سلطنتش، همنشینِ الله است علی لسان و بیانِ خداست در عالم علی جمال و جلالِ هُداست در عالم علی معلمِ اهل ولاست در عالم علی متممِ خیرالنساست در عالم مطیعِ فاطمه، یک رتبه ی رفیعِ علیست علی مطیعِ خدا و بشر مطیعِ علیست علی که فاتحِ بدر و حنین و خیبر بود ز ناله های یتیمان، دلش مکدر بود تمامِ عمر اگر حافظِ پیمبر بود شَبَش گواه که اَنبان بدوشِ هر در بود "علیست مردِ شب و شیرِ روز و اهلِ سحر" علی معین و کسِ بی کسان، پناهِ بشر امیر و سَروَر و سلطانِ کائنات علیست امین و رهبر و مولای ممکنات علیست مدد بخواه که حلالِ مشکلات علیست که ناخدای دوصد کشتیِ نجات علیست علی دلیلِ قبولیِ طاعتِ مومن وفای اوست بهای شفاعت مومن بلا بیار که درمان درد افزون شد طبیبِ عشق به دارالشفای مجنون شد حرم سریرِ سعادتگهِ همایون شد شهنشهِ دو سرا از حجاب بیرون شد طلب بیار که خورشیدِ عشق تابیده همای عشق به سر، سایه گسترانیده کجاست سائلِ درگاهِ حیدر کرار کجاست شیعه ی آگاهِ حیدر کرار کجاست سالکِ همراهِ حیدر کرار کجاست پیروی از راهِ حیدر کرار کجاست میرِ یمانی، دلیرِ ایرانی کجاست رهروِ سلمان، شود سلیمانی @hosenih اگر چه فاطمه اول مدافعِ حرم است هر آنکه طی کند این راهِ پاک محترم است حریمِ زینبِ کبرا که مضجعِ کرم است هنوز منتظرِ منتقم در آن حرم است هنوز ناله ی زینب ز خیمه می آید که صبحِ صادقِ آنشب به خیمه می آید همان شبی که همه خیمه ها در آتش سوخت همان شبی که عطش، در دلِ فراتش سوخت همان شبی که حرم، کشتیِ نجاتش سوخت همان شبی که نفَس، حنجرِ حیاتش سوخت پس از فرو شدنِ نیزه بینِ حنجر، وای... هجوم و حمله و غارت بسوی معجر، وای... شاعر: @ghararenokary
ای قطره در حوالی دریا قدم مزن ای ذره از ستایش خورشید دم مزن حرف وجود را به زبان عدم مزن کار تو نیست؛ مدح علی را قلم مزن هرچند آرزوی من از او سرودن است کی در توان بنده خدا را ستودن است @hosenih روزی اگر که خلق به وصفت زنند دم یا شاعران شوند به مدح تو هم قسم دریا شود مرکب و اشجار هم قلم صدها هزار حافظ و سعدی و محتشم لالند در بیان تو یا مرتضی علی وقتی که هست وصف تو کار خدا علی باید غزل نوشت گدای در تو را باید سرود هر نفس قنبر تو را من کیستم که وصف کنم بوذر تو را باید که واژه واژه ی هر منبر تو را دریایی از بحار، و یا الغدیر کرد خود را چنان سخن، به کمندت اسیر کرد پر کرد تا صدای خدا گوش کعبه را روشن نمود خانه ی خاموش کعبه را دیدار تو ربود ز سر هوش کعبه را دیدند باز بودن آغوش کعبه را یعنی که باده ریخت ز پیمانه ی خدا دیدند حق درآمده از خانه ی خدا راهی اگر به سمت خدا هست راه توست غیر از خدا زمین و زمان در پناه توست خوشبخت کیست؟! انکه هلاک نگاه توست کعبه کجاست؟! کعبه همان زادگاه توست کعبه همانکه در طلبت سینه میدرد هر شب بر آستان نجف سجده می برد گفتم نجف دوباره به غم مبتلا شدم بی اختیار راهی ایوان طلا شدم هر بار که مسافر کرب و بلا شدم در آسمان شهر تو اول رها شدم ای کوه! باز اذن به این کاه می دهی؟ ما را به خانه ی پدری راه می دهی؟ @hosenih ای خانه ی تو خانه ی ما از قدیم ها بابای مهربان تمام یتیم ها هستند در پناه تو حتی رجیم ها محشر نجاتمان بده از چنگ بیم ها ای کاش روز حشر من اهل رجب شوم با دست های فاطمه ات منتخب شوم شاعر: @ghararenokary
به سبک: به طاها به یاسین به معراج احمد قسم برخداوند باری تعالی که فیضِ عظیمش شده شامل ما خداوند منان خداوند سبحان خداوند عالی خداوند اعلا خدای زمان و خدای جهان و خدای مسیحا ویعقوب وموسی به اذن خدا و به اذن رسولش کنم مدح حیدر کنم مدح مولا خدای سماوات و کل ممالک نوشته علی را به عرش مُعلا @hosenih جهانم بدون الف بود بی او👈(جهنم) ز یُمن قدومش جهان شد مصفّا و آن روز شد سر آغازدنیا ترک خورد کعبه علی شد هویدا علی بوده محور علی بوده صفدر علی بوده والی علی بوده والا علی بی نهایت علی تاقیامت علی با ولایت علی شاه عقبا علی ماه عالم علی شاه عالم علی نور حق است و هم کفوِ زهرا علی سوز وسازم قنوت نمازم و من همچو قطره علی همچودریا علی در عیان و علی در زمان و علی در سما و علی هست هرجا علی بوده قاهر علی بوده قادر علی درنهان و علی بوده پیدا علی فیض دائم امیرِ عوالم به حق و عدالت علی داده معنا علی عشق یزدان علی شاه مردان علی شیرغران علی خصم اعدا علی نوح و آدم علی نفس خاتم علی نور ایمان علی زهدوتقوا علی دست هو بود و سرمست هو بود نبوده جدا از خداوند یکتا علی تارو پودم و ذکرسجودم اگر شیعه هستم علی کرده امضا علی رهنمایم علی مقتدایم علی شد دلیلش سرم بوده بالا علی فوق هر نور علی امپراطور به کل دو گیتی علی بوده مأوا علی کلّ قرآن علی آلِ عِمران علی مُلک و انسان و یاسین و طاها علی بوده ساغر علی بوده منبر به کل عوالم علی بوده سرور علی آفتاب و علی بوتراب و علی جان سلمان علی عشق بوذر علی رازخلقت علی اوج غیرت علی بوده اول علی هست آخر @hosenih علی بوده سلطان به مُلک سلیمان علی بوده والی علی بوده رهبر نبوده به عالم یلی همچو حیدر شه بی بدیل و امیردلاور شهی که بُوَد قدرت بازوانش ز نیروی صد شیر جنگی فراتر شهی که بُوَد فاتح بدرو خندق یلِ کل یل ها و فَتّاحِ خیبر به لطف مدامش شده قسمت من که گردیده ام از غلامان قنبر شاعر: @ghararenokary
السلام علیک یا محمدبن علی ایها الجواد علیه السلام نام تو حلاوت است، مثل صلوات جود است و اجابت است، مثل صلوات ریزد گل نور، از آسمان هشتم میلاد تو برکت است مثل صلوات شاعر: 🌸🌸🌸🌸🌸 هیئت سراج علوی سخنران: مداح:سید_علی_حسینی_تبار دوشنبه10بهمن_ ساعت19تا20:30 بلوار سمیه_ بعدازکوچه12_ مجتمع آل‌البیت علیهم‌السلام_ مسجد امام صادق علیه‌السلام برادران و خواهران @ghararenokary
بند اول کاروبارو غم کساده کم نخوا(ه)کرم زیاده زود بیا براگدایی که شب امام جواده گوشواره ی/ عرش امامت اومده باب المراد/ برای امت اومده جود و کرم/ سخا و رحمت اومده آقا اومده ابن مولا اومده آی تشنه لبا دیگه دریا اومده محشر اومده دل ودلبر اومده واسه رضا علی اکبر اومده آسمون رجب شده پر از ماه به تبار علی  تبارک الله بند دوم عطر مهربونی پخشه خورشیده که میدرخشه از پاقدمش خداوند گناهمونو میبخشه با خنده هاش/دنیاگرفته رنگ‌و بو از بودنش/کرم گرفته آبرو واسه همه/ زیارتش شد آرزو اعلی حضرته صاحب سلطنته سایه ی خدا  رو سر رعیته عشق بی حده سومین محمده قبله ی دلا حالا سمت مشهده آسمون رجب شده پر از ماه به تبار علی  تبارک الله بند سوم نور جاریه حسینه یادگاریه حسینه عزیز دل ربابو ته تغاری حسینه از برکتش/ هرچی بگم بازم کمه یک نیم نگاش/گره گشای عالمه این بچه ی/ سعی و صفا و زمزمه فرزندحسین دل و دلبند حسین خیلی دیدنی شده لبخند حسین الماسه خودش یه پا عباسه خودش کوچیکه ولی شیریه واسه خودش آسمون رجب شده پر از ماه به تبار علی  تبارک الله ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
4_5776215612749515810.mp3
4.18M
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
نخل ولایت ، بازم ثمر داده تو آسمونا ، فرشته سر داده خونه سلطان ، نور علی نوره خدا به آقام ، یه گل پسر داده جبرئیل توی عرش میکنه زمزمه سلام الله علی جوادالأئمه سلام الله علی جوادالأئمه چه روی ماهی ، چه طلعتی داره تو صورتش چه ، ملاحتی داره از همین حالا ، معلومه از چشماش شبیه باباش ،چه رأفتي داره هرچی از خوبیاش بگم بازم کمه سلام الله علی جوادالأئمه تو جود و بخشش ، کسی ازش سر نیست ناامید هیچ کس ، رفته از این در نیست با گریه امشب ، امام رضا فرمود که مولود از این ، با برکت تر نیست حیف عمرش کمه شبیه فاطمه سلام الله علی جوادالأئمه خوش آنکه امشب ، به شور و شین باشد زائر آقا ی کاظمین باشد خوش آنکه شام ولادت اصغر کنار شش گوشه حسین باشد دست بر سینه گوید به اشک دوعین السلام علی علی بن الحسین خونه ارباب ، چه محشری برپاس خنده رولبها ی زینب کبراس ماه و ستاره ، دیدنیه امشب وقتی که اصغر ، تو بغل سقاس پیچیده این ندا میون عالمین السلام علی علی بن الحسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
4_5769218243440938507.mp3
848.5K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
( علیه السلام ) امیرالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو تو را خواندند بی‌همتا و رقصیدند درآتش علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی این‌چنینی تو زبان شاعرانت می‌شوم، می‌پرسم از خالق : چگونه آفریدت ؟ کاین‌چنین شورآفرینی تو گواهی می‌دهد خاتم ، که خاتم‌بخشِ عشّاقی الا یا ایها السّاقی ! سخاوت را نگینی تو در ایمان و نبرد و هر فضیلت ، اولین هستی فقط در بازگشت از جنگ ، حیدر! آخرینی تو چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد اگر استاد پیکارِ یلِ اُم‌البنینی تو تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی صراط‌المستقیمی تو، امام‌‌المتّقینی تو قسیمُ النّار و الجنّت ، امیر هیبت و غیرت امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو تو شیر حق، تو کراری ، ولی‌‌الله و قهاری درِ علمِ نبی و نفسِ ختمُ‌ المرسلینی تو یداللهی و سیف‌الله ، روح‌الله و سرّالله امین‌اللهی و یعسوبی و حبل‌المتینی تو مع‌الحقی و وجه‌الله ، نورالله و عین‌الله چه می‌ماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو همه یک سو، تویی ساقی، تو در عین‌البقا ، باقی علی! عین‌الحیاتی تو، علی! عین‌الیقینی تو @ghararenokary
1. امیرالحق امیرالعشق.mp3
3.52M
صوت آموزشی اجرای شعر مدح امام علی علیه السلام امیرالحق،امیرالعشق....
مرکز افق بقعه علی بن بابویه قمی(ره) و مزار مقدس شیخان با همکاری مرکز قرآن وحدیث کریمه اهل‌بیت سلام علیها 💢جلسه تخصصی مداحی💢 با حضور: اساتید و ستایشگران فاطمی(مرکز قرآن و حدیث حرم مطهر) ✅ شرکت بــرای عموم علاقمــندان آزاد است. حضور خانواده( پدر و مادر) بلامانع است. ⏳ هر هفته سه شنبه ها ، بعداز نماز مغرب و عشا 🕌 چــهارمردان،کوی۲، بقعه علی بن بابــویه قمی(ره) 🔺موضــــــوع مداحی این هفته سه شنبه۱۱/۱۰: ولادت امام جواد علیه السلام ولادت امام علی علیه السلام ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام ➰➰➰➰➰ ⭕️ هنرآمــوزان گرامی که تــمایل دارند اجـرا داشته باشند؛ لطفا راس ساعت بـــا لبـاس مــناسب درجلسه حــــضور داشته باشـند. 🕌 مرکز افق مزار مقدس شیخان قم 🕌 مرکز افق بقعه علی بن بابویه قمی 🕌 مرکزقرآن و حدیث کریمه اهل بیت @eulogy_hossein
هدایت شده از قرار نوکری
السلام علیک یا محمدبن علی ایها الجواد علیه السلام نام تو حلاوت است، مثل صلوات جود است و اجابت است، مثل صلوات ریزد گل نور، از آسمان هشتم میلاد تو برکت است مثل صلوات شاعر: 🌸🌸🌸🌸🌸 هیئت سراج علوی سخنران: مداح:سید_علی_حسینی_تبار دوشنبه10بهمن_ ساعت19تا20:30 بلوار سمیه_ بعدازکوچه12_ مجتمع آل‌البیت علیهم‌السلام_ مسجد امام صادق علیه‌السلام برادران و خواهران @ghararenokary