eitaa logo
کتابخانه مسجد قبا
215 دنبال‌کننده
728 عکس
79 ویدیو
42 فایل
اینجا فضاییست برای تنفس لابلای ورق های خیال انگیز کتاب ارتباط با مدیر و تمدید کتابها ازطریق آیدی: @Sarbaaazevelaayat ⏰ساعات کاری کتابخانه: روزهای زوج از ساعت ۱۷ تا ۱۹ لینک کانال برای معرفی به هم محله ای هامون .
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام پنجشنبه ۱۹ اسفند کتابخانه ساعت ۹:۳۰ تا ۱۰:۱۵ باز است @ghobalib📚
مسابقه 😍 ⭐️⭐️⭐️⭐️مسابقه😍 مسابقه داریم این بار برای دخترای کتابخون محله دخترای گل ۹تا ۱۶ سال که منتظر مسابقه بودید،کتاب 🎊«هیچکس به من نگفت»🎊 را بخونید و پاسخنامه را برای ما بفرستید 🎁جوائز: ۵۰۰۰۰تومان برای دو نفر ❇️نتیجه ی مسابقه با قرعه کشی در روز پنجشنبه ۲۶ اسفند اعلام می شود تا ساعت ۲۴ روز چهارشنبه ۲۵ اسفند فرصت دارید، پس زود بیایید کتابخانه یا از فایل زیر کتاب رو بخونید 👇👇 ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
1_1506519801.pdf
844K
📚هیچکس به من نگفت ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
کتابخوان های عزیز! توجه توجه! با خلاصه نویسی از کتابهایی که امانت می‌گیرید، می‌توانید شانس خود را برای معرفی و روایتگری کتاب در حلقه های صالحین افزایش دهید. در ضمن، تنوع موضوعات کتابهای خلاصه نویسی شده نیز شانس شما را افزایش می‌دهد. ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
📚از چیزی نمی ترسیدم زندگینامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی ✍نویسنده: قاسم سلیمانی 📄 ۱۳۶ صفحه ✂️برشی از کتاب: دختر جوانی با سر برهنه و موهای کاملا بلند در پیاده رو در حال حرکت بود که در آن روزها یک امر طبیعی بود.🚶‍♀ در پیاده رو یک پاسبان شهربانی به او جسارتی کرد. این عمل زشت او در روز عاشورا برآشفته ام کرد😡 بدون توجه به عواقب آن تصمیم به برخورد با او گرفتم. به سرعت با دوستم از پله‌های هتل پایین آمدم. آن قدر عصبانی بودم که عواقب این حمله برایم هیچ اهمیتی نداشت😡 دو پلیس مشغول گفتگو با هم شدند. برق‌آسا به آنها رسیدم با چند ضربه کاراته او را نقش بر زمین کردم🥋. خون از بینی هایش فوران زد! پلیس راهنمایی سوت زد. چون نزدیک شهربانی بود، دو پاسبان به سمت ما دویدند با همان سرعت فرار کردم 🏃‍♂و به ساختمان هتل پناه بردم. زیر یکی از تختها دراز کشیدم. تعداد زیادی پاسبان به هتل هجوم آوردند. قریب دو ساعت همه جا را گشتند؛ اما نتوانستند مرا پیدا کنند. بعد، از هتل خارج شدم و به سمت خانه مان حرکت کردم. زدن پاسبان شهربانی مغرورم کرده بود حالا دیگر از چیزی نمی ترسیدم ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
📣📣📣📣قابل توجه اعضاء محترم کتابخانه لطفاً تا پنجشنبه ۲۶اسفند تمام کتابهای امانت گرفته شده را به کتابخانه برگردانید با تشکر کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚خاکهای نرم کوشک ✍سعیدعاکف 📄 ۲۶۱ صفحه ✂️برشی از کتاب: آن شب بعد از شام ،دور وبرپدرم خلوت تر شد.مرانشاندکنارخودش.دستی به سرم کشید وپرسید:«می دونی برای چی قبول کردم که بیای جبهه؟» بانگاه لبریز ازسوالم گفتم:نه🤔 گفت:«تنهاکاری که توی این سه ماه تعطیلی ازتومی خوام،اینه که قرآن یاد بگیری.»📖 پشت جبهه هم که بودیم،حرص وجوش این یک مورد را زیاد می زد.همیشه دنبال همچین فرصتی می گشت که نزدیک خودش باشم وخواندن قرآن رایادبگیرم.بعد ازاینکه کلی نصیحت کرد وحرف زد برام،آخرش گفت:«حالا هم می خوام ببرمت اهواز که اون جا بری کلاس قرآن،خودم هم هر دوسه روزی می آم بهت سر می زنم.» تااین راگفت بی برو وبرگرد گفتم:«من اهواز نمی رم بابا!» پرسید:«برای چی؟» گفتم:«من اومدم که پیش خودت باشم.» یکدفعه دیدم یک روحانی کنارمان نشسته.به بابا گفت :«چیه آقای برونسی؟می خوای حسن قرآن یادبگیره؟» باباگفت:«بله حاج آقای جباری اصلا جبهه آوردمش برای همین کار.» گفت:«نمی خواد بفرستیش اهواز،حاج آقا.» بابا پرسید:چرا؟ گفت:«من خودم همین جا به حسن آقای گل قرآن یاد می دم😊.» ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib
📚راه نشانم بده نیم نگاهی به معارف مهدویت در قالب داستان ✍نویسنده: حسن محمودی 📄۱۷۶صفحه ✂️برشی از کتاب: یکی از شرائط ظهور امام زمان (عج)آمادگی و مطیع بودن یاران ایشان است. ♨️مرد خراسانی با اشتیاق و هیجان ،خدمت امام صادق( ع) رسید؛ بدون هیچ ملاحظه ای پرسید : چرا قیام نمی کنید در حالی که صدهزار شیعه آماده جنگ دارید؟! امام لبخندی زد و به خادم خود فرمود تا تنور را روشن کند🔥.تنور پر از آتش بود که امام به آن مرد فرمود: داخل تنور برو.مرد ،غافلگیر به چشمان امام خیره شده بود؛با لکنت زبان پرسید: مگر چه کار اشتباهی کرده ام؟! 😧🤯مرا عفو کنید، به زن و بچه ام رحم کنید 😩. امام سکوت کرد ،لحظاتی نگذشته بود که هارون مکی واردشد. امام فرمود: هارون، داخل تنور برو.🔥 هارون با لبخندی که سرشار از رضایت بود داخل تنور پر از آتش شد.خادم درِ تنور را گذاشت. امام با آرامش وصف ناشدنی رو به مرد خراسانی شروع به صحبت کرد؛ اما او چشم از تنور برنمی داشت... بلند شدند و به طرف تنور رفتند ،هارون درون آتش چهار زانو نشسته بود و به معجزه الهی هیچ آسیبی به او نرسیده بود. امام از مرد پرسید: چند نفر مثل هارون مکی می شناسی که اینگونه مطیع فرمان ما باشند؟! مرد سرش را پائین انداخت و گفت: هیچ کس.😔 ✳️ کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
📚پاسخ به ۲۰ پرسش کودکان و نوجوانان درباره امام مهدی علیه السلام ✍نویسنده محمد یوسفیان 📄۷۲ صفحه ✂️برشی از کتاب ❓چرا امام زمان علیه السلام❤️ غائب شد؟ می دانم چقدر دلت برای امام زمان تنگ شده و دوست داری او را ببینی و از اینکه غایب است ناراحت و غمگین هستی و برای ظهور و فرج دعا می کنی😊 اگر از شما پرسیده شود که چرا حضرت یوسف علیه السلام غائب شد تا جایی که آنقدر پدرش حضرت یعقوب در فراق او گریه کرد که بینایی چشم خود را از دست داد چه می گویید؟ 🤨 آیا حضرت یوسف خودش دوست داشت اینطور شود؟ 🤔 آیا حضرت یعقوب اینطور خواسته بود؟🤔 پاسخ پرسش های گفته شده را می دانی: به خاطر ظلم و ستمی که برادران یوسف در حق او داشتند میان یوسف و یعقوب جدایی انداختند و خودشان نیز از نعمت یوسف محروم شدند و خداوند یوسف را از آنها از آنها گرفت امامان بزرگوار ما نیز به دست مسلمانان گرفتار شدند،نه به دست کافران😔 مانند حضرت یوسف که به دست برادرانش گرفتار شد نه دشمنان ❌کسانی که مسلمان بودند امامان ما را خانه نشین کردند و در نهایت آنها را به شهادت رساندند 😭به همین خاطر خداوند آنها را از ظهور آخرین امام محروم ساخت تا دست از بی ادبی و ظلم به امام بردارند... ✳️ کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
📚راهکارهای عملی یاد حضرت بقیة الله الاعظم 🖌نویسنده: حسن محمودی 📄۹۱ صفحه ✂️برشی از کتاب: در بسیاری از دعاهای روایت شده از امامان معصوم آمده که آن بزرگواران پس از هر نماز واجب برای ولی خدا،حجت ابن الحسن(عج) دست دعا به سوی آسمان بلند می کردند.🤲 امام صادق(ع) در این باره فرمودند:« از جمله حقوق ما بر شیعیان این است که بعد از نماز فریضه دست به چانه بگیرد و سه مرتبه بگوید : یا ربّ محمّد عجّل فَرَجَ آل محمد : ای پروردگار محمد! فرج و گشایش آل محمد را تعجیل فرما.» چنانچه به این امر ،اهمیت دهیم ،روزانه ۵ بار پس از هر نماز به یاد حضرت خواهیم بود😍.مهمتر آن که برای فرجشان دعا می کنیم و ایشان را به واسطه ی این عمل ،خرسند می سازیم . ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
📚یاد غریب ✍دکتر مهدی خدامیان آرانی 📄92صفحه ✂️برشی از کتاب: از کودکی وقتی به مسجد می‌رفتم بعد از نماز جماعت همه رو به قبله می ایستادند و چنین می‌گفتند: السلام علیک یا صاحب الزمان💚 السلام علیک یا شریک القرآن 💚 من هم این جملات را تکرار می‌کردم، بعد از سالها به این حقیقت رسیده ام که تو «شریک قرآن» هستی آری وقتی قرآن را کتابی بدانم که مرا به سوی تو فرا می خواند، نماز هم رنگ و بوی تو را پیدا می کند کاش همه ی قرآن را این گونه می‌فهمیدیم!😢 در نماز سوره حمد می خوانم، اکنون معنای واقعی دعای این سوره را درک می کنم من در سوره حمد دو درس می آموزم: درس محبت به تو 😊و درس دشمنی با دشمنان تو 😡 اینگونه است که نمازم با ولایت تو قبول می شود هر روز در نماز از «راه مستقیم» می‌گویم این راه، راه توست. تو حقیقت نماز هستی اساس دین ولایت توست ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚