eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
835 عکس
285 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چای میریزم برایت داغ عاشق مي شوم.... @golchine_sher
گوشه‌ی دنج خیالم در حرم گم می‌شوم درگهت می‌بوسم و غرق تبسم می‌شوم تا ببینم باغِ پُر نقشِ بهشتِ سقف را همچو بلبل بی اراده در ترنّم می‌شوم چشمها بارانی و پَر می زنم دور ِ حرم چون کبوتر زائرِ خورشید هشتم می‌شوم گرچه پُر باشد دلم ، اما چنان در محضرت از نشاط و شوق و گریه، بی تکلم می‌شوم در کنار زائران بی‌شمارت یا رضا(ع) قطره‌ای گم گشته در دریای مردم می‌شوم @golchine_sher
با من بگو که همره من بدپیر می‌شوی یا آنکه بین راه، ز من سیر می‌شوی؟ ای ماه دوردست من، ای ماهی گریز! کی در میان برکه به زنجیر می‌شوی؟ چون چِکه‌ای ز نور، در آیینه می‌چِکی آن‌گاه مثل آینه تکثیر می‌شوی رویای صادقی که سرانجام می‌رسی یک خواب عاشقانه که تعبیر می‌شوی چین می‌خورد نگاه غم‌انگیز آینه وقتی ز دست آینه دلگیر می‌شوی می‌روید از کویر گلویم، گُلی کبود وقتی شبیه بغض، گلوگیر می‌شوی دست از فریب و فاصله بردار، خوبِ من داری برای خوب شدن دیر می‌شوی @golchine_sher
تو را به خاک ندادم ،به آسمان دادم تو را به دست خداوند مهربان دادم زمین که جای قشنگی برای گلها نیست تو را به رسم امانت به آسمان دادم ‌ دلیل بارش چشمان ابری ام مادر...! همیشه لحظه باران تورا نشان دادم پس از تو زنده نماندم،پس از تو هی مُردم سر مزار تو هر روز سال جان دادم چه پشت ابر چه پیدا،همیشه پر نور است کسی که جای ستاره به کهکشان دادم @golchine_sher
مثل سرداری اسیرم، “اعتباری سوخته” تو زمستانی لطیفی، من بهاری سوخته شهر بعد از جنگم و آرامشم طوفانی است مانده از ایل و تبارم یادگاری سوخته شرح تنها بودنم تنها همین یک مصرع است: کنج ریلی دور افتاده، قطاری سوخته دردلم شوری به پا از حسرت دوران اوج بی‌قراری زخمه‌ام مثل سه‌تاری سوخته باختم خود را به پایت ، از غرور سرکشم پاکبازی مانده با دار و نداری سوخته @golchine_sher
در قحطی آب می شود غرق سراب! شاد است ولی شکسته در پشت نقاب! از معرفت و عشق تهی شهری که یک عمر در آن غریب افتاده کتاب... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو گفتی دوستت دارم ولی آرام پنهانی و پنهان کردن این راز یعنی اوج ویرانی دلم با رفتنت رنج عجیبی می کشد انگار و روزی خسته خواهد ماند از اندوه طولانی غمت را می خرم با این دل نازک تر از شیشه مبادا پاره سنگی را کنار شیشه بنشانی علیرغم ستم هایت خدایی باورت دارم نه از این دست باور های توام با پشیمانی برایت بارها گفتم عزیزم دوستت دارم تو آیا دوستم داری بگو هر گونه می دانی @golchine_sher
خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل @golchine_sher
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتی که به دل شکستگان نزدیکی / ما نیز دل شکسته داریم ای دوست @golchine_sher
این دل شکستنی است ، کـمی التفات کن در حمـل و نقـلِ این دلِ من ، احتیاط کن! دارد هـوای رابـطـه هـا ، خـوب مـی شود کـوشش بـرای وُسعـتِ ایـن ، ارتـبـاط کن ای مهربان! که قهرِ تواز حد گذشته است فـکـری بـرای پاسـخِ ایـن ، شـایـعــات کن من با کـمی نگاه و عسل خـوب می شوم درمـانِ مـن ، بـه داروی چـای و نبـات کن! بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب رُخ بـر رُخـم گُـذار ، مـرا کیش و مات کن بـازارِ شعـر و عـاطفـه و گُـل ، کسـاد شد یک مدتی کنـارِ کوچه ی باران بساط کن قلبم به دسـتِ توست، مبـادا کـه بشکنی جــانِ  تـمــامِ آیـنــه هــا ، احتیــاط کن ! @golchine_sher