eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
868 عکس
301 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
یا_فاطمه(س) به جُز زهرا کسی خیرُالنّسا نیست که خاتونی جُز او روز جزا نیست یگانه دختر پیغمبر افسوس به روز و شب دَمی از غم جدا نیست به شهرِ غربت و تنهایی خویش خبردار از دلش غیر از خدا نیست دلش کوهی ست از غم های عالم به غم اینگونه فردی مبتلا نیست شکسته سینه اش را کینه ی خصم کسی مانند آن خصم اشقیا نیست به وقتی که علی خانه نشین شد کسی جّز فاطمه مشکل گشا نیست میانِ کوچه ها فریاد می زد که با درد علی کس آشنا نیست به انصار و مهاجر بارها گفت: اطاعت از پیمبر در شما نیست چو( شائق) در نهان می پرسم از خود مدینه قبر او پیدا چرا نیست؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم در هوای ابری آبان دلم گرفت هم در سکوت سرد زمستان دلم گرفت هرجا که عاشقی به مراد دلش رسید هرجا گرفت نم‌نم باران، ... دلم گرفت با خنده گفتمش: به سلامت… سفر بخیر… وقتی که رفت، از تو چه پنهان... دلم گرفت بیرون زدم ز خانه که حالم عوض شود از بس شلوغ بود خیابان دلم گرفت امروز جمعه نیست، ولی با نبودنت مانند عصر جمعه‌ی تهران دلم گرفت @golchine_sher
جان جهان، فدای دو چشمان فاطمه عالم نشسته گوشه‌ی دامان فاطمه احمد، علی، حسین و حسن، عترت کرم هستند پای سفره احسان فاطمه دست محبتش برای نوازش همیشگی‌ست ما را نوشته بی سرو سامان فاطمه باید سفر کنی و ببینی که عشق چیست امضای کربلاست به فرمان فاطمه بعدش سری بزن به نجف زائر علی لذت ببر میان شبستان فاطمه چشمان سر ببند و به دل دیده باز کن عالم دخیل موی پریشان فاطمه @golchine_sher
گاهی حتّی در یک شهر بودن هم کافی نیست؛ ‏آدمی دلش می‌خواهد در یک خیابان ‏در یک خانه ‏در یک اتاق ‏در یک تخت‌خواب با کسی باشد ‏ که نفسش را نفس بکشد... @golchine_sher
ای هوای تو پُر از گرمیِ شهریورِ من شانه‌ی برفیِ تو داغ‌تر از آذرِ من تا به خلوتگه خورشیدیِ تو سر بکشد پیچکِ پای تو شد ساقه ی نیلوفرِ من دم به دم شعله دمیدی تو و روشن کردی آتشی را که نفس می‌کشد از بستر من سایه‌ی دست تو در بارشِ تنهایی‌ها مثل یک تکّه‌ی ابر است به روی سر من مهر و آبان و دی و بهمن و اسفند تویی همه‌ی سال شدی فصلِ بهارآورِ من قصدِ میلادِ من اندیشه‌ی دیدارِ تو بود روزِ دیدارِ تو شد اوّلِ شهریورِ من @golchine_sher
شوره زاریست دلم ،دشت غزل خیز که نیست بی حضورت غزلم شعر دل انگیز که نیست شده دنیا قفسم می گذرد عمر ولی زندگی کنج قفس خاطره آمیز که نیست شهریاری دگرم هر غزلش شرح من است حال من خوشتر از آن شاعر تبریز که نیست یا هم آغوش گلی یا تنت از جنس گل است مثل عطر خوش تو بوی دلاویز که نیست بیقرار تو اَم و بی خبر از حال منی مثل پیمانه ی من صبر تو لبریز که نیست کرده خون چشم تو هر بار دلم را بس نیست؟ خم ابروست بر آن خنجر چنگیز که نیست @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عالم شده مست و مات ودیوانه ی صبح  برداشته خورشید،سر از شانه ی صبح تا قله ی عشق پر بزن، حالا که بر گونه ی تو نشسته پروانه ی صبح @golchine_sher
همین‌که از دل من آه می‌رسد کم‌کم پتوی ابر، روی ماه می‌رسد کم‌کم تو غنچه‌ای من شمعم، تو زندگی من مرگ به ما نسیمِ سحرگاه می‌رسد کم‌کم اسیرِ قعرِ نگاهِ تو یک‌شبه نشدم که چاه‌کن به تهِ چاه می‌رسد کم‌کم تو ناخنی اگر از گوشتم جدا بشوی کسی شبیه تو از راه می‌رسد کم‌کم تو می‌روی، نگران نیستم که این شبِ محض به صبح، بی یا با ماه می‌رسد کم‌کم @golchine_sher
میانِ شادیِ دیدار و انتظار، یکی همیشه قسمتِ مرد است از این دو کار یکی هزار دوست غمم را شنیده است ولی  نیامده‌ست به یاری از این هزار یکی به سویت آمده‌ام با دو همسفر در راه دلِ شکسته یکی، جانِ بی‌قرار یکی تو پادشاهِ همه عالمی به تنهایی من از میانِ گدایانِ بی‌شمار یکی به بامِ هیچ‌کسی جز تو پر نخواهم زد که نیست مثلِ تو در خلق روزگار یکی! @golchine_sher
به خاک پای امیرالمومنین علی(ع) هر عاشقی که لایق وصل نگار نیست هر دل؛ برای عشق علی بی‌قرار نیست گاهی برای جار زدن از ولای او جایی رفیع تر ز بلندای دار نیست باید چگونه گفت که فضلش بیان شود؟! مردی که قدر او به کسی آشکار نیست سوزانده است هُرم نگاهش عقیل را در عدل او که صحبت ایل و تبار نیست شاهی که همنشین فقیران کوفه است جاه و مقام در نظرش اعتبار نیست فهمیده اند مرحب و عَمرو از نگاه او از خشم ذوالفقار مجال فرار نیست با افتخار نوکر این خانواده ایم گفتن ز غیر آل علی افتخار نیست @golchine_sher