نفس ندارد و این دم به زور می آید
صدای زندگی از قعر گور می آید
خمیده بر لب داغی که خوب تفتیده ست
دوباره بوی دلی از تنور می آید
به نان خشک وکمی خون دل مدارا کن
که مُهر مِهر سلیمان به مور می آید
میان اینهمه سرمای سخت و طاقت سوز
خوشم به گرمیِ چشم تو نور می آید
مگر که تاک سر موی تو به رقص آمد
که چشمه چشمه شراب طهور می آید
چه زود می روی از پیش ما تو ای آذرِ
ببین عروس غزل ها به شور می آید
چقدر ماهی و بالا بلند می تابی
مگر که حضرت یلدا به سور می آید
چراغ خانه به مسجد روا نمی گردد
چنان که مسئله گاهی قصور می آید
به جان زدی که نماند مرا طریق وجود
چه غافلی که طبیب غیور می آید
#اکــرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
توشۀ راه بیـــــاور که سفــــــر باید کرد
و در این معرکه هر لحظه خطر باید کرد
در شب حـــادثه بر فرق ستــــم باید زد
یادی از بارقــۀ صبح ظفـــــــر باید کرد
تفرقه فتنــۀ شومی ست ، برادر هشدار
آری از تفرقه امـــــــــروز حذر باید کرد
هست مانند احد روز من و تو برخیز
تا شود رفع خطــــر سینه سپر باید کرد
همتی پیشه کن امــروز سلاحی بردار
کاخ ظالم به جهان زیر و زبر باید کرد
صبح صادق ثمر وحدت بین من و توست
شب شکن باش که این شام سحر باید کرد
وقت تنگ است بیـا توشۀ ره بر داریم
که به سر منزل مقصود سفر باید کرد
#غلامپور_دهسرخی
#عضوکانال
@golchine_sher
تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمیماند
چه باید گفت با آن کس که میدانی نمیماند؟
بمان و فرصت قدری تماشا را مگیر از ما
تو تا آبی بنوشانی به من، جانی نمیماند
برایم قابل درک است اگر چشمت به راهم نیست
برای اهل دریا شوق بارانی نمیماند
همین امروز داغی بر دلم بنشان که در پیری
برای غصهخوردن نیز دندانی نمیماند
اگر دستم بهناحق رفته در زلف تو معذورم
برای دستهای تنگ ایمانی نمیماند
اگر اینگونه خلقی چنگ خواهد زد به دامانت
به ما وقتی بیفتد دور، دامانی نمیماند
بخوان از چشمهای لالِ من امروز شعرم را
که فردا از منِ دیوانه دیوانی نمیماند!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
تقدیم به روح شادروان عصمت صحرایی، مادر شهید والامقام احمد معلمی که امروز آسمانی شد
🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳🔳
در عصمت، آینهای روشن و سرآمد بود
بر آستانهی نور از ستارهها رد بود
کسی که جلوهای از قدرت معلمیاش
کلاس درس شهیدی به نام احمد بود
فقط نه اینکه لبش، باغ خندهای شیرین
که در مقابل سیل غم زمان، سد بود
اگر که خسته، اگر شادمان، اگر غمگین
اگر که حال دلش خوب ، یا اگر بد بود ...
همیشه بین مزار مطهر شهدا
شبیه پروانه گرم رفت و آمد بود
به روی خاک شهیدان، شهاب سوختهای
که از بلندترين آسمان میافتد، بود
قسم به خون شهیدش، که مهربانی او
به نام نامی مادر، فراتر از حد بود
#مهدی_صحرایی
#عضوکانال
@golchine_sher
شادی کوچکی میخواهم
آنقدر کوچک که
کسی نخواهد آن را از من بگیرد...
#ناظم_حکمت
@golchine_sher
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطرهی آبم که در اندیشهی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی است
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروختهام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
#فاضل_نظری
@golchine_sher
فتنه را هم روز روشن، در خیابان دیدهام من
هم میان کینههای کهنه، پنهان دیدهام من
فتنه را در شعرِ بیدردی و در ابیات بیرگ
در قرائتهای بیغیرت ز قرآن دیدهام من
فتنه را در قلب ایمانهای خالی از سیاست،
در سیاستهای بی تدبیر و ایمان دیدهام من
فتنه در هیات، میان بیولیها سینه میزد
فتنه را در حوزهی سردرگریبان دیدهام من
فتنه، در بیدردیِ داراست، در عهدِ نداری
فتنه را در فقرِ ایمان، در غم نان دیدهام من
فتنه را دیروز وقتی از جنوب شهر رفتم
تا شمال شهر، در طول خیابان دیدهام من
فتنه را در خنجری از پشت، با دست خودیها،
فتنه را در جازدن، در نقض پیمان دیدهام من
فتنه را در ضربهی شمشیر در محراب کوفه
فتنه را در جام زهری در جماران دیدهام من
گونهای از فتنه را دلشاد از اندوه لبنان،
گونهای را در صف تهمت به مردان دیدهام من
فتنه را همراه و دوشادوش تکفیری به میدان
با زبانی تیزتر از تیغ عریان، دیدهام من
فتنه را در فتنه و در بازی قدرت مصمّم،
روبروی ظالم اما، سست و لرزان دیدهام من
این طرف، دیوار افراط است، آن سو، چاه تفریط
فتنه را هم پشت این، هم در دلِ آن دیدهام من
#قاسم_صرافان
@golchine_sher
به روی چشم تَرم آفتاب میماند
هوای صحن خوش انقلاب میماند
اذان و اذن دخول و تب دو رکعت عشق
میان این همه رزق ثواب میماند
تمام پنجره ها را به عشق بوسیدم
و باز لذت ِحال خراب میماند
صدای دلخوش نقاره خانه میپیچد
به روی چشم ترم حس ناب میماند
تمامْ وقت شلوغ است صحنِ آزادی
سلام دادم و طعمِ جواب می ماند...
کنارِ گنبد و گلدستهی طلات آقا
چقدر خاطرهی بی حساب میماند
کنار این همه زائر درون هر چمدان
تب زیارت عالیجناب میماند
بیادِ صحن و سرایت هنوز بیدارم
تب زیارتتان مثلِ خواب میماند
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
نپرس قبل تو دل ساکن کجا بودهست
که از قدیم به مهر تو آشنا بودهست
خدا نخواست تو را زودتر به من بدهد
وگرنه حاکم این عشق هم خدا بودهست
به درس تجربه آموختم درین دنیا
کلید خواستن و داشتن، دعا بودهست
ببین چگونه گرهها یکییکی وا شد
که دست عشق همیشه گرهگشا بودهست
کسی میان من و تو فراق حکم نکرد
که اختیار "من و تو" به دست "ما" بودهست
پس از تو هرچه که باشد بجز سعادت نیست
غم آنچه بوده فقط در گذشتهها بودهست
نوشته بوده خدا عشق را به دفتر ما
که عشق، سهم من و قسمت شما بودهست
#پوریا_شیرانی
@golchine_sher
آغوش تو ای دوست! درِ باغ بهشت است
یک شب بدرآی از خود و بر من بگشایش
هر دیده که بینم به تو میسنجم و زشت است
چشمی که تو را دید، جز این نیست سزایش!
دل بیمش از این نیست که در بند تو افتاد
ترسد که کنی روزی از این بند رهایش
وصل تو، خود جان و همه جان جوان است
غم نیست اگر جان بستانی به بهایش
بانوی من، اندیشه مکن، عشق نمرده است
در شعر من، اینسان که بلند است صدایش
#حسین_منزوی
@golchine_sher
بازخواستت نخواهم کرد
که چرا خردههای وجودم را گرفتی
و با آن وطنی ساختی...
عاشقان را همین بس
که غمهاشان
آشیان گنجشکها باشد!
#سعاد_الصباح
@golchine_sher
دل خمره ای از جرم و گناه است کجایی؟
مستی وسط شهر به راه است کجایی؟
چون اشکِ من این رودِ به دریا نرسیده
سرمایه ی عمرم همه آه است کجایی؟
سر می رود از تشنه گی ات کوزه ی دنیا
این قافله در حسرت چاه است کجایی؟
جاری شده اندوهِ تو بر شانه ی این شهر!
هر بافه خودش ؛چند سپاه است کجایی؟
سیل غم تو خانه براندازترین است!
این هجرِ دل آزار؛ گناه است کجایی؟
با تو که نشستیم به افلاک رسیدیم!
درویش؛ در این معرکه شاه است کجایی؟
شب مردمک دیده به در دوخته برگرد!
ای ماه؛ جهان چشم به راه است کجایی؟
#اکــرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
ردِّ زمان به روی مکان دیده میشود
مثل عصب که با ضربان دیده میشود
چاهی که منتهیست به عمق تُهی من
در صورتم به شکل دهان دیده میشود
در دست روح من که در اینجا مسافر است
جسمم به شکل یک چمدان دیده میشود
من کاج سبز و سرکش باغ تحیرم
پیری که سالهاست جوان دیده میشود
نامرئی است عُجب در اخلاق، چون نسیم
در پرچمی که خورد تکان دیده میشود
بر روی خویش چشم ببند از طریق گوش
دقت کنی صدای اذان دیده میشود
مثل کسی که صورت او مشت خورده است
در صورتم گذشت زمان دیده میشود
#مهدی_رحیمی_زمستان
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
من پُر از آوای پاییزم
لبالب از غزل، از قافیه
شعری دل انگیزم.
من پُرم از نغمهٔ دُرنا، در طولِ سفر
مملوِّ از دلدادگی
سـرشـار از رنگــم.
خـالـیام از کینه، از نیـرنگ
از صداقت، از صفـا، از مِهـر لبریزم.
من پُر از آوای پاییزم
زلف خود را میکنم عریان و افشان
در هـوای سرد آذر، نزد هر عابر.
میسپارم دل به دریا
میسرایم مثل باران زندگی را لحظه لحظه
دست افشان؛
با صدای باد میرقصم
با نوای نِـی میرُویم
با سـرود آب میخوانم.
من پُر از آوای پاییزم
برگِ زرّینم که بر پای مسافر میزنم بوسه
از آن ساعت که از سرشاخهٔ
این باغِ بیبنیاد میریزم.
من پُر از آوای پاییزم
سبکبالم، خوشم، شادم
اگرچه پیشِ چشمانِ شما زردم، غم انگیزم
ولیکن با خودم من
نقشها دارم به دارِ دلربای دشتها،
دیباتر از دیبا.
من همان خنیاگر سرمستِ سرمستم
که میخوانم بگوش خار و خاراسنگ.
گفته بودم؛
من از آن جنسم، از آن دستم
فصلِ بیهمتای عشّاقِ سحرخیزم.
من پُر از آوای پاییزم.
از زمستانم، زلیخاتر، لیلاتر
در لطافت،
نازنینتر از بهارانم.
عزیزم نزدِ عاشق پیشهٔ شیدای شورانگیز.
آری، من بالا بلندم، سرو نازم
دخترِ زیبای تبریزم،
من پُر از آوای پاییزم...
#محمدرضا_فتحی
#عضوکانال
@golchine_sher
یلدا نگاه کن که نگاهت امان شود
يلدا بخند، تا شب من مهربان شود
شايد اگر کمی تو بخندی وجودمان
آسـوده از نگـاه بد ديگران شـود
شايد اگر کمی تو بخوانی صدای تو
تصويری از الههی ناز بنان شـود
يلدا! مرا دوباره در آغـوش خود بگير
بگذار هر که خواست به ما بدگمان شود
بهبه! چقدر بوی بِه و بوسه میدهی
بوی خوشی که میشود آرام جان شود
تابی به گيسويت بده، چرخی بزن، نترس
امشب هر آنچه را تو بخواهی همان شود
شـايد همين بهـانهی گرم حضـور تو
سرفصل عاشقانهترين داستان شود
میگويی ازمن و تو گذشتهاست عاشقی
شايد به شور عشق دلِ ما جوان شود
شايد ميـان اين همه زيبا نگاه تو
بار دگر بهانهی ديدارمان شود...
#ناصر_حامدی
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخیز که هنگامه ی یلــدا شده امشب
در باغچه ام صد گل یخ وا شده امشب
سرد است ولی با نفس گرم تو عید است
این چله به یُمن تو چه زیبا شده امشب
برخیز که پاییز و غمش رفت به یغما
شادی سر دیوار تو پیدا شده امشب
پیشانیِ من مثل شب عشق بلند است
چون نام تو بر تارک آن جا شده امشب
صـد بار زدم قرعـه و هر بار همین بود
فالی که لب صفحه ی آن تا شده امشب
"گل در بَر و مِی درکف و معشوق به کام است"
از شوق تو بوده است که یلدا شده امشب
#سمیه_پرویزی
#عضو_کانال
#با_آرزوی_بهترینها_برای_شما
#یلداتون_مبارک
@golchine_sher
شبِ یلدا شبِ جشن و سرور است
ز شادی هر دلی قصرِ بلور است
به یُمنِ هر نشاط و شادمانی
غم و غصه ز هر سینه به دور است
ز وحدت، همدلی تا نیمه ی شب
نشاط و شادمانی هر دو جور است
انار و هندوانه ، فالِ حافظ
شب یلدا ز اقلامِ ضرور است
به یُمنِ مهربانی، عشق و ایمان
دلِ هر کس پُر از امواجِ نور است
چو( شایق) سرخوشم می گویم از دل
شب یلدا شب جشن و سرور است
#اکبر_حمیدی( شایق)
#عضوکانال
@golchine_sher
شب یلدا شب شعر و ترانه است
غزل های نگاهت حافظانه است
ستاره می چکد از روی ماهت
دلت مانندِ قاچ هندوانه است.
#یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
فقط خدا نکند عشق آرزو باشد
دلیلِ این همه اندوه کاش او باشد!
چو دیگران خبر از داستانِ ما دارند
در این میانه کجا بیمِ آبرو باشد؟
بیا زِ عشق طریقِ سخن بیاموزیم
خوشا که بوسه سرآغازِ گفتوگو باشد
سخن زِ چشمِ پر از حیرتِ تو میشنوم
که برخلافِ تو آیینه راستگو باشد
همین کسی که دل از او بریدهای میخواست
کسی شود که برای تو آرزو باشد
#محمدعلی_مقیمی
@golchine_sher