ای مرامت عشق،نامت عشق،رفتار تو عشق
گفته ها و لحظه ها و کار و کردار تو عشق
می شود یک لحظه هم بر ما نظر آری به شوق
تا شود کل وجود ما ز دیدار تو عشق
دیده ام از عمق جان روی تو را از قول دوست
فاش می گویم که تو عشقی و رخسار تو عشق
ما گرفتار توئیم ای ماهتاب در محاق
سیره ات عشق وخودت عشق و گرفتار تو عشق
خواب می بینیم بیداری به راه وصل ما
خواب ما عشق است و آن چشمان بیدار تو عشق
عاشق وصل تو گردیدیم و بیمارت شدیم
فوج فوج عاشقان ِ مست و بیمار تو عشق
آی و ما را با ظهور خویشتن خوشدل نما
با تو می ماند به جان عاشقان آثار عشق
ای خوش آن عاشق که در دیدار روی ماه تو
می زند با شور و شوق و همنوایی جار عشق
#جعفر_زارع_خوشدل
#عضوکانال
#امام_زمان
@golchine_sher
ماهِ رمضان آمده اَز راه ، چه ماهي !
آن ماه که دارد به دلِ آینـه راهي
آئینـهٔ ما ، لُطف خـُــداوَند کریم است
بَـرخیـز و بگو ای دل غمدیده ، إلٰهي !
سَـرمایهٔ من نیست ، بجُز أشك ندامت
یارب ! تو به بیچارگي بَنـده گواهي
پُرسنـد أگر اَز عمـل صالح و تَـقـوا
پاسخ چه دهد؟ خسته دلِ نامه سياهي
هَرچند که یك عُمر ، خطا پشتِ خطا را
جُبـران نتوان کـرد ، به أشکي و به آهي
سنگیني صد کوهِ گنـٰاه است به دوشم
اَز طاعتِ مَقبـول ، ندارم پَـرِ کاهي
دَر دامِ "فضاهای مجازي " دل و جانم
هَر روز شد آلوده به یك نوع گناهي
من خوار و زمین خورده و من خاك نشینم
ای توبه پَـذیرنـده ! نِشانَـم بده راهي
دَر جلوه گـري های شَبِ قدر ، خـُــدايا !
"با بَـرق تَجلّي چه کنـد مُشت گياهي"
گـر اَز تو اَمان خواسته اَم روز مبادا
یادم زِ مُنـٰاجات " عَلي " آمده گاهي
بَـر غُربت خود اَشك ببارم که ندارم
جُـز دوستيِ آلِ علي ، پشت و پناهي
مَـن دَست به دامان "رضا ، شَمسِ شُموسَم"
شـٰاید که به این ذَرّه کند ، نیم نگاهي
با آنکه به صَد طَعنه و توبیخ ، سِـزائیـم
هَمسـٰایه دیوار به دیوار رِضائیـم
#غَفـورزاده_شَفَـق
@golchine_sher
کنار تـو هر لحظه گویم به خویش
که خوشبختیِ بیکران با من است
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
مرا به خلسه میبرد حضور ناگهانی ات
سلام و حالپرسی و شروع خوشزبانی ات
فقط نه کوچهباغ ما ، فقط نه اینکه این محل
احاطه کرده شهر را شعاع مهربانی ات
دوباره عهد میکنی که نشکنی دل مرا
چه وعدهها که میدهی به رغم ناتوانی ات
جواب کن به جز مرا ، صدا بزن شبی مرا
و جای تازه باز کن میان زندگانی ات
بیا فقط خبر بده مرا قبول کردهای
سپس سر مرا ببَر به جای مژدگانی ات
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
قامت بالا بلندی چون شهادت ای دریغ
آبشاری بود و در مرداب آغوشم نریخت
#قادر_طهماسبی_فرید
@golchine_sher
من را نگاه كن كه دلم شعلهور شود
بگذار در من این هیجان بیشتر شود
#نجمه_زارع
@golchine_sher
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
بگذار سهم من ز شما بیشتر شود
جا دارد از تبسم جان دیده تر شود
وقتی به چشمهای شما دیده می شوم
با عشق جان دلم شعلهور شود
ای آخرین ذخیره تاریخ زندگی
حرفی بزن که شام دو عالم سحر شود
#حسن_ملائکه_خسروشاهی
#عضوکانال
@golchine_sher
باز بی تو شد بهار و در بهارم لطف نیست
لاله روئید و ولی در لاله زارم لطف نیست
کاشکی می آمدی در گلبهاران با بهار
زانکه بی تو در بهاروگلبهارم لطف نیست
لطف آن باشدکه توباشی کنارم - دربهار
در کنار گلعِذاران در کنارم لطف نیست
گوش جانم طالب آوای تو باشد، از آنک
در نوا و نغمه مرغ هزارم لطف نیست
در خزان صبر و قرارم رانمای لطف بود
در بهاران درصبوری و قرارم لطف نیست
اشک می بارد زِچشمم همچوباران و ولیک
همچوباران بردوچشم اشکبارم لطف نیست
شعرمهدی راخزانی نیست لیکن بی رُخَت
از بهاران می سرایم در شعارم لطف نیست
#مهدی_میرابی_مقدم
#عضوکانال
@golchine_sher
زمین با آسمان دیدار دارد
خدا با بندگانش کار دارد
چه می داند دلی که شعله ور نیست
چه حالی لحظه افطار دارد
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
هرکسی از عشق، با خود یادگاری میبرد
یادگارِ من غمی در جان و زخمی بر تن است
#فاضل_نظری
@golchine_sher
عشق یعنی چو زلیخا به گناه افتادن
تیشه بر دست پی کوه به راه افتادن
پشت هر غصه اگر لذت شادی باشد
مثل چنگال پلنگ است به ماه افتادن
گوشهی چشم نظرباز نشستن بهتر
تا که از نقطهی پرگار نگاه افتادن
لنگ و حیران به یکی چاله پناه آوردم
ترسم این است، از این چاله به چاه افتادن
شوق پرواز مرا تیزی پیکان خون کرد
در دل خوف و رجا گاه به گاه افتادن
دل به طاغوت سپردیم و به یغما رفتیم
حیف... از آن همه پابوسی شاه افتادن
#پرویز_شالی
@golchine_sher