eitaa logo
گلچین شعر
14.9هزار دنبال‌کننده
916 عکس
310 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
در سایه سار سرو تو دارم سعادتی سرمایه ی شفاعت صبح قیامتی شان نزول قدری و با تو مقدر است از سوی حق اگر شده بر ما عنایتی انسیه ای که عرش خدا زیر پای توست حوریه ای که گوهر عرش کرامتی ریحانه ی رسولی و نامیده ات بتول دریایی از نجابت و در اجابتی سرمست عطر تو شده باغ محمدی گل با گلاب ناب تو دارد قرابتی بوی بهشت می وزد آنجا که ذکر توست حتی بهشت دارد از عطرت حلاوتی چون کوه استواری و چون قله سرفراز زینب گرفته از تو چه درس صلابتی همچون خلیل در دل آتش قدم زدی اما نکردی از تب شعله شکایتی تا که علی زمین نخورد، خورده ای زمین حامی حیدری و خودت بی حمایتی @golchine_sher
آخرين پرنده را هم رها كرده ام اما هنوز غمگينم چيزى در اين قفسِ خالى هست كه آزاد نمى شود @golchine_sher      
با تيشه ی خيال تراشيده‌ام تو را در هر بتی كه ساخته‌ام ديده‌ام تو را از آسمان به دامنم افتاده آفتاب؟ يا چون گل از بهشت خدا چيده‌ام تو را رويای آشنای شب و روز عمر من! در خواب‌های كودكی‌ام ديده‌ام تو را از هر نظر تو عين پسند دل منی هم ديده، هم نديده، پسنديده‌ام تو را زيباپرستیِ دل من بی‌دليل نيست زيرا به اين دليل پرستيده‌ام تو را با آن‌كه جز سكوت جوابم نمی‌دهی در هر سؤال از همه پرسيده‌ام تو را از شعر و استعاره و تشبيه برتری با هيچ‌كس بجز تو نسنجيده‌ام تو را @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
بانوی گلاب و آب و آیینه و ماه شأن تو بلند بود و عمرت کوتاه در مزرعه ی سبز دعا می خوانم یا فاطمه اشفعی لنا عندالله @robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای غرق شده به لذت شعر سلام محرم شدگان خلوت شعر سلام ای خواب نرفته چشم های خسته مجنون شدگان حضرت شعر سلام @golchine_sher
ای در وجودت چشم عالم مات و مبهوت دنیا فدای غمزه های چشم و ابروت! آمیزه ای از انبه و موز و انار است طعم لبان تو که دارد رنگ شاتوت! بر گیسوی کشمیری ات پیچیده ای باز شال کرشمه از حریرستان لاهوت! بگذار تا پایان این دنیا بخوابم در سایه سار پربهار باغ لیموت! گشتم ولی مثل تو را پیدا نکردم در هندوچین و قندهار و بلخ و بیروت @golchine_sher
بلور چشمهای تو لبالب عطر شب بوهاست و بافه بافه گیسویت عبادتگاه هندوهاست چه ورد ی خوانده ایی امشب که دنیا گشته مفتونت و مسحور دو آهویت تمام سِحر و جادوهاست گره وا کن ز کارِ دل کمی هم مهربانی کن جهان افتاده از چشمت به زیرِ طاق ابروهاست گناهش چیست این دنیا که در بندِ تو محبوس است میانِ قلعه ایی سنگی اسیرِ دست و بازوهاست قدم را رنجه کن جانا بیا مهمانیِ چشمم که می رویم غبار از ره به مژگانی که جاروهاست مسیرِ عشق را باید بلد باشند عاشقها که روی گونه ها حتما به دریا ردی از جوهاست @golchine_sher
کار داریم در این شعر فراوان با دَر گوییا خورده گره با غزلِ مولا ، در وَ قسم بَر ترکِ کعبه که حتی دیوار می شد از عشقِ علی پیشِ علی دَرجا در جانشینِ نبی الله که شد روزِ غدیر خستگی های پیمبر همه شد یکجا در می نشستند یتیمان همه شب منتظرش خیره بر در همگی تا بزند بابا در چیره بر قلعه ی قلبِ همِگان شد وقتی کنده شد با دَمِ یا فاطمه اش از جا در شُد دَرِ قلعه ز جا کنده ولی مرغِ دلم ناخود آگاه سفر می کُند از در تا در نکند در غزلم بسته شود دستانش نکند در غزلم باز شود با پا در میخِ در داغ شد و مادرمان زخمی شد او کنون تکیه به دیوار نماید یا در ؟! آنچنان با لَگدی باز شد آن در که همه فکر کردند که دیوار یکی شد با در آه سادات ببخشند ولی خورد زمین در همین فاصله هم کنده شد از لولا در رد شدند آن همه نامرد از آن در با پا تا که افتاد به رویِ بدنِ زهرا در بچه سید نشدم دستِ خودم نیست ولی وسطِ روضه دلم گفت بگویم مادر کربلا جلوه ی هفتاد وسه تَن می شد اگر اندکی تاب میاورد در آن غوغا در آه ای فاطمه؛ ای علتِ لبخندِ علی رفتی و بعدِ تو انداخت زِ پا او را در ما فقیریم و یتیمیم و اسیریم همه جز تو فریادرسی نیست بیا بُگْشا در با دعای فَرَجت از خودِ خورشید بخواه تا کمی باز کند روی همه دنیا در… @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یواش ریشه دوانید و در دلم گل کرد به ساقه های نحیفش مرا تحمّل کرد شبی چو غنچه شکفتم به بوی صبح تنش تمام غمکده ام را سرای سنبل کرد غزل غزل به هوایش زبان دل وا شد دوباره چشمه ی شعرم از عشق ، قل قل کرد چو لب نهاد به لبهام ، پر در آوردم کلاغ طبع مرا همنوای بلبل کرد فدای روی چو ماهش، که روی آینه را هزار مرتبه شرمنده از تقابل کرد چه خوش خیال محالی! کنار سفره ی عقد قَبِلتُ گفت و غمم را به دل تقبّل کرد @golchine_sher