eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
825 عکس
283 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هشت کتاب - سهراب سپهری.zip
4.03M
📗 هشت کتاب 👤 سهراب سپهری 〰 295 صفحه @arayehha @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای شهید شبی که کاخ ستم،  دید بی قرار شدن را به لرزش و غمِ بم، در خودش دچار شدن را شبی که ابرهه ی وقت، در سیاهی اوهام کشید نقشه ی فیلِ ستم سوار شدن را کشاند پای خزان را به باغ سبز جمَ افسوس نشاند بر دل ما حسرت بهار شدن را خبر رسید در*< آذر> درون مجمر *<ترشیز> ستم شراره ی غم ریخت سوگوار شدن را شبی که ماه خدا بود و  ماه ما به محاقش به سجده گاه طلب کرد رستگار شدن را زمان اسیر سیاهی، سوار اسب ستم،  شاه به زورِ ظلم و ستم خواست پایدار شدن را گُمان نداشت که هرگز، نمانده ماه، پَسِ ابر گُمان نداشت، سیه روی روزگار شدن را ربود،  سیّد و سرور ، دلیر مرد سیاست همان که خواند خطابه ز سربدار شدن را مُدرّسی که کلامش تمام رنگ خدا داشت چه خوش به ملتّی آموخت هوشیار شدن را مدرّس، ای که مزار تو جنتّی است،   نهاده به روی سینه ی باغم، غم مزار  شدن را قسم به خون شهیدان که راه و رسم تو سبز است که داده بر همگان درس ماندگار شدن را * آذر:ماه شهادت شهید مدرس * ترشیز: نام کهن کاشمر @golchine_sher
دست تو باز می کند پنجره های بسته را هم تو سلام می کنی رهگذران خسته را دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم آینه ی قدیمی غبار غم نشسته را پنجره بیقرار تو ، کوچه در انتظار تو تا که کند نثار تو، لاله ی دسته دسته را شب به سحر رسانده ام، دیده به ره نشانده ام گوش به زنگ مانده ام، جمعه ی عهد بسته را این دل صاف کم کَمک شدست سطحی از ترک  آه! شکسته تر مخواه ،آینه ی شکسته را @golchine_sher
باران و چتـــر و شال و شنل بود و ما دو تا جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد، سرنوشت تصدیق گفته‌های «هِگِل» بود و ما دو تا روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتــاد روی میـــز ورق‌هــــای سرنوشت فنجان و فال و بی‌بی و دِل بود و ما دو تا کم‌کم زمانه داشت به هــم می‌رساندمان در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا… تا آفتاب زد همـــه جـــا تــــار شد برام دنیا چه‌قدر سرد و کِسل بود و ما دو تا از خواب می‌پریم کـه این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
چشم هایم را پر از خورشید و گندم می کنم با کبوترها دلم را نذر مردم می کنم مثل آهو در کمند موی تو افتاده ام اینکه در دام تواَم شادم تبسم می کنم ‌ خط به خط می نوشم از تلواسه ی انگورها مستی ام را لب به لب تا خط هشتم می کنم باز هم سر میروم از کاسه ی آیینه ها تا خلیج آبی چشمت تلاطم می کنم وامدار صد سلامم لب به لب دلتنگیم گاه هم یاد از هوای ابری قم می کنم ازدحام چشمهای خیس و امواج دعا من خودم را لابلای اشکها گم می کنم از زبان الکن من با کبوترها مگو آهوانه التماسم را تکلم می کنم @golchine_sher
با من برنو به دوش یاغیِ مشروطه خواه عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟ با من تنها تر از ستارخان بی سپاه  موی من مانند یال اسب مغرورم سپید روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه  هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق کنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه آدمیزادست و عشق و دل به هر کاری زدن آدم ست و سیب خوردن آدم  ست و اشتباه سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند "دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه"   @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم منظره را زرد و خیالی کرده هم پنجره را ز غصه خالی کرده خورشید طلایی قشنگ آمده و دنیای مرا دوباره عالی کرده @golchine_sher
یا فاطمه س در شفاعت برتری دارد به هر پیغمبری بر تمام اولیا دارد مقام مادری کوثر است و چشمه جوشان پاک زمزم است عصمت داور تجلی صفات اعظم است سوره قدر است عالم بسته بر تقدیر او شیعیان روز قیامت بنده ی تدبیر او فاطمه جان پیمبر نور چشمان علی ست روشنای کهکشان و بر دو عالم منجلی ست ذکر تسبیح الهی زینت سجاده اش سایبان شیعیان چادر سیاه ساده اش فاطمه را فاطمه تنها نمی باید نوشت فاطمه نور است، دل را می برد سمت بهشت مهربانویی که با مهرش دل خاتم ربود غیر زهرا هیچ بانویی که انسیه نبود تا خدا مهر علی را بر دل زهرا سرشت علت خلق علی را حضرت زهرا نوشت او قرار بی قراری های مولا می‌‌شود با نفس های نجیبش چون مسیحا می‌‌شود آتش و پروانه و چادر نماز خاکی اش هیچ کس آگه نشد از مرقد افلاکی اش مرقدش «بانو» ! اگر پنهان شده از چشم‌ها نیست غم زیرا که می‌باشد نهان در قلب ما @golchine_sher
زیباییِ شکفته به گلدانِ کوچکم! عشقی بزرگ، جا شده در جان کوچکم! دست تو اینقدَر که صمیمانه است، نیست پس کوچه های تنگ دهستان کوچکم هر لحظه می فشارمش از ترس گم شدن پول مچاله یی ست به دستان کوچکم بگذار تا که حس کنمت، چتر را ببند! من اشتیاقِ قطره ی باران کوچکم از خیر بام بیش گذشتم تن تو بس! من قانعم به برف زمستان کوچکم پیغمبرم؛ رسالت من عاشقانه هاست ایمان بیاورید به دیوان کوچکم ! مادر دوباره گفت: به اسمت شبیه باش! عاشق نشو، بزرگ‌شو فرزانه_ کوچکم! @golchine_sher
در شنبه ترین روزِ جهان از تو سرودم تا جُمعه ترین ثانیه همراه تو بودم یک هفته پر از هلهله ی نام تو گشتم یک هفته پراز وسوسه گردید وجودم گرچه دل تو سختتر از سخت ترین بود راهی به دماوندترین کوه گشودم ! از پنجره ی اشک به قلبِ تو رسیدم آیینه تَرَک خورد به هنگام ِ ورودم ! با آنکه قناری تر از آواز، تو بودی من غیرِ سکوت از لبِ لَعلت نشنودم نام از تو نبردم نکند شهر بداند از بس که من از بُردنِ نام تو حسودم! رودی شده ام وازَده در معرضِ توفان از زلزله ی آبیِ این عشق، کبودم ! تو شعرترین شعرترین شعرِ جهانی من شاعرِ گُنگی که فقط از تو سرودم! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تحمل می‌کنم اندوه دنیایی خیالی را تماشا می‌کنم نیم پر لیوان خالی را چرا عاشق شدم؟ از خویشتن هر روز می‌پرسم مدام این جمله‌ی بی‌معنیِ تلخِ سوالی را دلیل کشف و شوق و ذوق و احساس و جنون در من تو در من ساختی تشخیص و تلمیح و توالی را تو از یک تکه سنگ سخت شاعر ساختی و‌‌ من نشستم شعر کردم واژه های لاابالی را تو بودی اوج مفهوم رسیدن در درون من که من در حسرتت طی کرده بودم نونهالی را از اینجا رد شدی حتما، اگر من اینچین مستم اگر بو می‌کشم رد تو بر گل‌های قالی را… @golchine_sher
آیینه همیشه محو آیین تو بود مشتاق دو چشمان غزل چین تو بود سرسبز اگر چه مانده اسلام علی مدیون جهاد سرخ تبیین تو بود فاطمیه تسلیت باد @robaiiyat_takbait
باران شدم به دشت و بیابان گریستم با قلب داغدار، فراوان گریستم.. دورم شلوغ نیست، خودم هستم و خودم.. همپای سنگ فرش خیابان گریستم شیرینی ام به نفع دغل دوستان شد و با ضربه های سهویِ خرسان گریستم.. یاری نداشتم که به حالم نظر کند تنها میانِ جمع، پریشان گریستم رفتم به شهر عشق به امّید زندگی بر خاک شهر مرده ی آنان گریستم با باد بیقرار به بستان وزیدم و با مویه های غنچه ی لرزان گریستم.. با گریه ها و آه فراوان غزل شدم بر بیت بیت خویش، کماکان گریستم.. @golchine_sher
از اینکه دلت در گروِ ماست بگو مهدِ هنر و تمدن اینجاست بگو آزادی در بیانِ ما یعنی که از خوبیِ ما هرچه دلت خواست بگو ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ *فیلم سینمایی «احمد» که روایتی از شهید احمد کاظمی در زلزلۀ بم است به بخش مسابقۀ جشنواره بین‌المللی فیلم مسلمانان کانادا راه یافته بود اما درپی مخالفت و فشار نمایندۀ پارلمان کانادا از این جشنواره حذف شد.* @golchine_sher
چگونه از دل غمگین حساب می‌گیرد مگر خراج، کسی از خراب می‌گیرد؟ چه جای غم، که تو شادی و غم گرفته مرا که هر که را به طریقی شراب می‌گیرد شنیده‌ام ز رفیقان به حلقه مویت دخیل هر که ببندد، جواب می‌گیرد! به پای این گل اگر آبروی ما رفته‌ست چرا رقیب ز رویش گلاب می‌گیرد؟ چه دل‌خراش نجابتی که مرگ هم حتی مرا به تیزی قلاب از آب می‌گیرد به پیشگاه خدایی به توبه آمده‌ام که ناصوابِ مرا هم ثواب می‌گیرد @golchine_sher
🦋 السلامُ علیکِ یا قرینة المرتضی(س) تابیده است بر همه ممکنات، او وانک دلیل خلق همه کائنات، او حجت شدست فاطمه بر حجت خدا آیینه تمام نما... بینات، او آقای مومنین جهان است همسرش بی شک که اوست سیده مومنات، او اورا خدا برای دل حیدر آفرید افسوس! قدر یاس نکرده حیات، او حوریه بود و از غم بسیار روزگار کرد عاقبت به سایه خود التفات، او مادر شهید راه علی شد... بخوان! بگو! مرگا به هر که گفت که کرده وفات، او @kooparvaneh @golchine_sher
ربِّ رحمان گشت خشنود از مرام فاطمه جنّت و رضوان منور از کلام فاطمه آستان در گهش چون کبریا بی انتهاست تا که جان دارم بگویم از مقام فاطمه ایام فاطمیه تسلیت باد @robaiiyat_takbait
درخت، منتظرِ ساعتِ بهار شدن و غرقِ ثانیه‌های شکوفه‌بار شدن درخت، دست به جیب ایستاده آخرِ فصل کنار جاده، در اندیشه‌ی سوار شدن درخت منتظر چیست؟ گاریِ پاییز؟ و یا مسافرِ گردونه‌ی بهار شدن؟ و او شبیه به یک کارمندِ غمگین است درست لحظه‌ی از کار بر کنار شدن گرفته زیرِ بغل، برگه‌های باطله را به فکر ارّه شدن، سوختن، غبار شدن درخت، دید به خوابش که پنجره شده است ولی ملول شد از فکرِ پر غبار شدن و گفت پنجرگی... آه دوره‌ی سختی‌ست بدونِ پلک زدن، چشم انتظار شدن و دوست داشت که یک صندلی شود مثلاً به جای دار شدن، چوبه‌ی مزار شدن درخت، ارّه شد و سمت شهر راه افتاد فقط یکی دو قدم مانده تا بهار شدن ولی درخت ندانست، قسمتش این بود: برای یک زنِ آوازه‌خوان، سه‌تار شدن @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر صبح زندگی برای ادامه پیدا کردن به دنبال بهانه می‌گردد و چه بهانه‌ای زیباتر از چشمانت @golchine_sher
وقتی دل هفت آسمان را چاک میکرد؛ مهتاب را در تلّی از غم خاک می کرد شب مویه مویه ماه را تفسیر می کرد؛ مولا تو را همسایه ی افلاک می کرد خم شد قد دنیا بزیرِ طاقیِ شب؛ بوی رکوعت در نمازِ یاس پیچید بارِ زمین و آسمان بر دوشِ در بود؛ غم خوشه خوشه سروها را تاک می کرد تشییع می شد روی دستِ آسمان نور؛ شال عزا بر شانه ی خورشید افتاد دنیا به روی دوش خود مهتاب می برد؛ وقتی زمینِ شب زده کولاک می کرد تا چاه شد هم ناله ی رازِ کبوتر؛ درجانِ نخلستان شمیمِ داغ پیچید خون ضجه ی درد تو تا هفت آسمان رفت؛ کوهی طنینِ ناله را پژواک می کرد آیینه بندان شد بهشت از مقدمِ تو؛. وقتی بقیعِ تشنه می شد زمزمِ تو شبنم ترک خورد و حبابِ اشک بشکست؛ باران هوای یاس را نمناک می کرد بابی انت وامی یا فاطمه الزهرا«س» @golchine_sher
یا از لهیب مکر حسودان به دور باش یا مثل من بسوز و بساز و صبور باش اهل نظر تواضع بی‌جا نمی‌کنند در چشم اهل کبر سراپا غرور باش بی‌اعتنا به سنگ زدن‌ها در این مسیر همچون قطار در تب و تاب عبور باش روشن نمی‌شود به چراغی جهان، ولی یادآور حقیقت پیدای نور باش این خانه جای زندگی جاودانه نیست آمادۀ شکستن تُنگ بلور باش ‌‌@golchine_sher
چه قدر بوی تو خوبست... بوی آغوشت همیشه زحمت من بوده است بر دوشت چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم دو بال بوده به جای دو دست بر دوشت ولی به خاطر من بال را کنار زدی که با دو دست بگیری مرا در آغوشت که با دو دست برایم دو بال بگذاری به جای روشنیِ بالهای خاموشت که آسمان خودت آسمان من باشد که از بهشت بخوانم دوباره در گوشت آهای روسریت آفتاب تابستان! شکوفه تاج سر تو بنفشه تن پوشت بهشت جای قشنگیست جای دوری نیست بهشت باغ بزرگیست، باغ آغوشت بهشت اول و آخر، گمان نکن حتی بهشت هم بروم می کنم فراموشت!   @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
"صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ" یعنی‌ این علم بر زمین نمیفتد سر ما روی دار هم برود، از دل ما یقین نمیفتد @ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا