eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
825 عکس
283 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
حیف! با این‌که دوستت دارم سهمِ دستانم از تو پرهیز است   قسمت‌ام نیستی و این یعنی: زندگی، واقعا غم انگیز است...     @golchine_sher
هر که با زهراست احساس سخاوت می کند « مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند» دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یکبار سائل کم کم عادت می کند حضرت جبریل یک جلوه است، ذاتا وحی را فاطمه تا قلب پیغمبر هدایت می کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می ایستند در میان خانه اش وقتی عبادت می کند مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی؟! کیست که بر دیگری دارد امامت می کند؟! هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شأن همتایش حکایت می کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می ایستد، زهرا قیامت می کند رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته ای از چادرش ؟! آری شفاعت می کند @golchine_sher
رفتی که با قرار خداحافظی کنم نومید و ناگوار خداحافظی کنم این عادت من است که با خاطرات تو روزی هزار بار خداحافظی کنم دستی به قلب شیشه ایت می کشی که‌من ناچار چون غبار خداحافظی کنم بر من تبر زدند و شکستند و سخت بود اینگونه با بهار خداحافظی کنم بازآ که با شنیدن سین سلام تو با خلق روزگار خداحافظی کنم! @golchine_sher
تویی به جای همه، هیچ‌کس به جای تو نیست @golchine_sher
با تو حال خوش و احوال پریشان خوب است... @golchine_sher
نمی‌آید به چشمم هیچ‌کس غیر از تو، این یعنی به لطف عشق تمرین می‌کنم یکتاپرستی را @golchine_sher
تو میدانی حتی اگر کنارم نشسته باشی باز هم دلتنگ توام حالا ببین نبودنت با من چه میکند... @golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم ضریح نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است علت خلق دوعالم علم فاطمه است سر سجاده به‌جایی نرسیده است کسی هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی یاعلی ذکر دم‌وبازدم فاطمه است به دفاع از ولی و شان ولایت برخاست خطبه‌ی فاطمه تیغ دودم فاطمه است سر نامش همه‌ی اهل‌کرم حساسند استجابت به خدا در قسم فاطمه است دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟ تا امان‌نامه‌ی ما با قلم فاطمه است ظاهرا خلوت‌وخاکی‌ست، ولی در باطن دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است @golchine_sher
🕊از چشمِ آرتین🕊 تُو بازی دنیا شده چشمامون تَر من موندمُ آبجیُ نگاهی رو در سرگرم یه بازی جدیدم حالا بابا پَرُ ...مامان پَرُ ...داداشی پَر @golchine_sher
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم با ما مَنشین اگر نه بدنام شوی @golchine_sher
از خاک درت رَخت اقامت نبرم وز دست غمت جان به سلامت نبرم بردار نقاب از رخ و بنمای جمال تا حسرت آن رخ به قیامت نبَرم @golchine_sher
می‌گویی از کویم برو، چون می‌روم، می‌خوانیَم ای بی وفای سنگدل ! تا چند سرگردانیَم؟! @golchine_sher
گاهی باید یاد گرفت همیشه دلی که برایت می‌تپد ماندگار نیست باید یاد گرفت که قدر بعضی از لحظه‌ها را بیشتر دانست باید یاد گرفت گاهی ممکن است آنقدر تنها شوی که هیچ چشمی اتفاقی هم تورا نبیند @golchine_sher
پناه میبرم از بغضِ در گلو مانده به دشتِ دامنِ گلدار مادرم گاهی @golchine_sher
در دام توأم اسیر خواهم آمد این بار عزیز دیر خواهم آمد با رفتن من غصه به دل راه نده دندان به جگر بگیر خواهم آمد @golchine_sher
زِ خواب نازِ هستی غافلم ، لیک اینقدر دانم که هر کَس می‌برد نامِ تو من بیدار می‌گردم @golchine_sher
ای خدا از خود رها کن این من در خویش را هیچ کس مثل خودم اینقدر آزارم ندارد @golchine_sher
سوره ی کوثر... قصد کرده است خدا جلوه ی دیگر بکشد سوره یِ مریمی از سوره یِ کوثر بکشد بگذارید همین جا به قدش سجده کنم نگذارید دگر کار به محشر بکشد دختر این است اگر، فاطمه پس حق دارد از خداوند فقط مِنَّت دختر بکشد مادرِ دَهر نزایید و نخواهد زایید آنکه را از سر این آینه معجر بکشد بالِ جبریل به این قُبه تمایل دارد تا دمشق هست چرا جای دگر پر بکشد؟ زینب آنقَدر بزرگ است که آماده شده است یک تنه جام بلای همه را سر بکشد قبل از اینی که خودش جلوه کند آماده ست عالمی را به تماشایِ برادر بکشد... @golchine_sher
کوهِ من گریه نمیکرد و نمیدانستم کوه ها اشک ندارند فرو میریزند ... @golchine_sher
چشم بستم که شدم غرق خیالی الکی قصه ی عاشقی و شوق وصالی الکی فرض کردم که تو هم عاشق چشمم شدی و… همه ی دلخوشیم فرض محالی الکی پر کشیدیم چه نقاشی زیبایی شد آسمانی الکی با پر و بالی الکی درس خواندی؟ چه خبر؟ حال شما؟ خوبی که؟” عشق پنهانی من پشت سؤالی الکی ! روز هجران و شب فرقت یار آخر شد* ما رسیدیم به هم آخر فالی الکی @golchine_sher
آسمان، پنجره، امید، زمان، دست به دست .. وَ تَوَکّلتُ عَلَی الله که صبح آمده است... @golchine_sher
از کوچه میگیرم سراغش کوچه لال است از شهر میپرسم جوابش قیل و قال است دنیا برایم هیچ مفهومی ندارد وقتی نمیدانم عزیزم در چه حال است میخواهم امشب تا سَحَر حافظ بخوانم حتی اگر این فالها یک احتمال است عاشق که باشی عالمی دارد تفَاُل سرگرمیِ عاشق فقط تعبیرِ فال است یا یوسف گم گشته می آید به کنعان یا میپذیرم دیدنش خواب و خیال است ای فالِ سرگردان میانِ شعرِ حافظ باز آ که از دل رفتنت فرضی محال است یعقوب چشمانش به در خشکید عمری یوسف نمیخواهی بیایی؟! بیست سال است! @golchine_sher
‏من نباشم چه کسی جایِ مرا می گیرد؟! ‏‏گاهی از تلخیِ این فکر، به هم می ریزم... @golchine_sher
اندکی حوصله کردم برود از سر من سال ها رفت و نرفت فکر و خیالت ز سرم @golchine_sher
«دل شکستی و کسی نیست بگوید این غم، بومرنگ است! شبی سوی تو بر می‌گردد!» صاحب علم @golchine_sher
تو بیا مست در آغوش من و دل خوش‌دار مستی ات با بغلت، هر دو گناهش با من...! منزوی @golchine_sher
بیدارم از خیال تو ای بی وفاترین! هرچند خوابی در دلِ رویای دیگری... @golchine_sher
وقت برگشتن اگر راحت نمی‌بخشیدمت این قَدَر ها هم مرا احمق نمی‌پنداشتی! @golchine_sher
دل دادنم غریبه ترت کرد ظاهراً... در عشق هم معامله با آشنا خطاست! @golchine_sher
بیا همسایه‌ها شاکی شدند از من ، بیا برگرد بیا تا گریه‌ام کمتر بیازارد اَهالی را @golchine_sher ‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎