eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
815 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
کاری به کار عقل ندارم به قول عشق کشتی شکسته را چه نیازی به ناخدا گیرم که شرط عقل به جز احتیاط نیست ای خواجه! احتیاط کجا؟ عاشقی کجا؟ @golchine_sher
‏خفته در چشم تو نازی است که من می‌دانم نگهت دفتر رازی‌ست که من می‌دانم @golchine_sher
‏یک نفر گفت: خدا، کاش که عاشق بشوم شد و در پیچ و خم عشق خدا را گم کرد... @golchine_sher
‏هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی... @golchine_sher
آغوش تو چقدر می آید به قامتم در آن به‌قدر پیرهن خویش راحتم می پوشمت که سخت برازنده‌ی منی امشب به شب‌نشینی خورشید دعوتم خوشوقتی صدای تو از دیدن من است من هم از آشنایی تان با سعادتم! با خود تو را به اوج، به معراج می برم امشب اگر به خاک بریزد خجالتم! بازار شام کن شبمان را به موی خود بگذار دیدنی بشود با تو خلوتم! بر شانه ام گذار سرانگشت برف را کوهم ولی تمام شده استقامتم من سیرتم همان که تو می‌خواستی شده لب تر کنی، عوض شود این بار صورتم! جنگیدم و به گنج تو فرمانروا شدم این است از تمامی دنیا غنیمتم با من بمان که نوبت پیروزی من است چیزی نمانده است به پایان فرصتم. @golchine_sher
خانه ی مولا شده در شادی و شور و شعف نور چشم فاطمه، دلداده ی شاه نجف شد کریم اهل بیت و مظهر جود و سخا حُسن نیکویش زبانزد در میان اولیا دومین خورشید شیعه در امامت زاده شد آسمان بر نور زیبای رخش دلداده شد مطصفی بوسید او را و حسن نامش ‌گذاشت جبرئیل این نام را از حق به سویش می‌نگاشت نور چشم فاطمه ونوبر باغ علی اولین گل در گلستان دل آرای نبی عطر احساسش وزیده در نفسهای زمین نور احسانش رسیده تا رواق هفتمین شیعه از ماه وجودش غرق در شادی و شور مجتبی آمد به دنیا شد به پا جشن و سرور آه و صد افسوس در این موسم میلاد نور در بقیع از بی چراغی گشته امشب سوت و کور ای دوصد نفرین و لعنت بر خبیثان زمان کرده ویران آن ضریح هم طراز آسمان کی شود بر تربت پاکت ضریحی با صفا؟ روز میلادت بنا سازیم با شور و نوا @golchine_sher
تمام جرعه های زندگی را تلخ مينوشم نخواهد شد نخستين اخم شيرينت فراموشم و ديگر از تو تصويری نمانده در ته فنجان دلم ميگيرد و بارانی ام را باز ميپوشم بدون چتر جاری ميشوم سوی خيابان ها چه سنگين ميشود بار جدايی تو بر دوشم تمام شهر در چشم ترم حل می شود انگار نمی آيد صدايی جز صدای عشق در گوشم خدا را شكر جای خالی ات پر ميشود گاهی گرفته جاي اندام تو را زانو در آغوشم بدی های تو را از ياد بردم سخت بود اما نشد لبخند تلخ آخرت هرگز فراموشم زمانی بر مشامت ميرسد عطر گلاب من كه غرق گريه دارم روز و شب در عشق ميجوشم @golchine_sher
گويند كه يار دگرى جوى و ندانند بايست كه قلب دگرى داشته باشم... @golchine_sher
‏اشک، عاشق را فقط ثابت قدم‌تر مى‌كند با چكيدن جاى پاى شمع محكم مى‌شود! @golchine_sher
‏نشستم تا برون آیی خرامان تو بیرون آمدی من رفتم از هوش... @golchine_sher
گفتيم عشق و طاقت آن را نداشتيم چيزی كه ما لياقت آن را نداشتيم گفتيم در كشاكش تقدير با هميم حرفی زديم و قدرت آن را نداشتيم بعداز هزار مرتبه تكرار دوستی يكبار هم صداقت آن را نداشتيم بسيار ساده بود سخن گفتن از گذشت اما دريغ! جرأت آن را نداشتيم حالا بيا كمی سخن از عاشقی بگو كاری كه هيچ فرصت آن را نداشتيم @golchine_sher
‏ما نباشیم که باشد که جفای تو کشد؟ @golchine_sher
نَبَرد از دل من دل، لب خندان کسی نکند مست مرا موی پریشان کسی نه گرفتار به زندان نگاری شده ام نه دلم رفته پی غمزه ی چشمان کسی یار خواهم که به غیر از تو مرا یار تر است حاجتی نیست زنم فال به دیوان کسی سر تسلیم فقط پیش تو پائین دارم که مسلمان تو هستم نه مسلمان کسی توکه باشی همه هستند به غیر ات چه نیاز نبرم برّه ی عزت دم دندان کسی اِنَّ الانسان لَفی خُسر به غیر از آنکه درتمنا نزند دست به دامان کسی کرمت بس که زیاداست و عطایت بی حد نیست برگردن من دِین نمکدان کسی تپش سینه ام آهنگ لک الحمد زند مرغ دل نیست به غیراز تو غزل خوان کسی گر خریدار تو باشی که ضرر خواهم کرد دل خود را ببرم بر در دکان کسی غافرالذنب توئی گر تو نبخشی دیگر به چه دردی بخورد سایه ی غفران کسی قصد دارم بپرم راه نشانم بده تا در مسیرت ننشینم سرِ ایوان کسی @golchine_sher
وقتی گذاشت نام شما را خدا حسن گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن افتاده قند هرکه تو را ذکر می کند طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن دریای لطف وبخشش و جودند اهل بیت اهل کرامتند همه منتها حسن... تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است وقتی فقط کریم گره خورده با حسن اوج هنر نمایی تان بوده در جمل وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن از آن زمان چه سخت برایت گذشته عمر آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است با تو کلید خورده اگر کربلا حسن حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح داری گره گشایی و دارالشفا حسن @golchine_sher
دیشب تو را کنار خودم دیده‌ام به خواب کابوس دوریِ تو مرا پیر می‌کند...    @golchine_sher    
حاشا! اگر باشد خيالی در سرم جز تو آری نمی گنجد كسی در باورم جز تو كی آن زمان كه خسته بودم می كشيد آرام دست تسلی و نوازش بر سرم جز تو سر می كنم با دردهايم تا كه برگردی كی می نهد مرهم به زخم پيكرم، جز تو؟ وقتی كه می باريد از هر سمت تنهايي كی جان پناهم شد، گل نيلوفرم! جز تو؟ خوابيده در چشم تو هر شعری كه از عشق است از كس نمی گويم سخن در دفترم جز تو آخر چگونه می توان دل كند از چشمت آری ز هر كس می توانم بگذرم، جز تو در فكر آنم گر بسوزانی مرا، ای عشق! چيزی به جا می ماند از خاكسترم،جزتو @golchine_sher
هر زخم تعمد تو را می بوسم جاپای تردد تو را می بوسم هر سال جدید می رسد در تقویم تاریخ تولد تو را می بوسم... @golchine_sher
مگر به‌خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است @golchine_sher
ابری بِنِشست و باز پنهانی رفت افسوس هوای خوب بارانی رفت بعد از تو تمام لحظه ها می دانند از حافظه ام حس غزل خوانی رفت @golchine_sher
این بغض را هرآینه پرپر نمی کنم غم را درونِ سینه مکدّر نمی کنم باید بُرید گیسِ بلندِ خیال را مِن بعد روسریِ غزل سر نمی کنم پاشویه می کنند مضامینِ تَر مرا جز با لهیبِ عشق گلو تر نمی کنم آه ای لحد بیا به دلم ضربه ای بزن در گورِ شعر مُردم و باور نمی کنم @golchine_sher
ای آنکه تو زِ دوای کسی اَبا نکنی ندانمت زِ چه دردِ مرا دوا نکنی نظر کنی به خطاکارِ پُرجفا از لطف نظر به جانبِ این بی خطا چرا نکنی به پادشَه بنمائی مَحبّت و زِ چه رو مَحبّتی زِ کرامت بر این گدا نکنی هزار باره گرفتی مرا به تیرِ بلا به دقّتی که یکی باره هم خطا نکنی چه کرده ام که در این ماجرا تو با دل من چه گویمت که چِها کردی و چِها نکنی بِدین حدیثِ غمِ من همه صفا بکنند مگر که میشود ای جان تو هم صفا نکنی خداست بامنِ(مهدی)،کجا روی ای دوست که واهمه زِ عذابِ من و خدا نکنی @golchine_sher
امشب این دل ز همه بند جهان آزاد است شاد هستم که دل حضرت زهرا شاد است عالمی مست ز میلاد همین نوزاد است شاد باشید که فرخنده شب میلاد است پسر ارشد زهراست به دنیا آمد نوه ارشد طاهاست به دنیا آمد آمده تا دل پیغمبر خاتم ببرد به نگاهی گره از عالم و آدم ببرد نشده سائلی از دست شما کم ببرد نام زیبای تو از چهره ما غم ببرد سرور اهل جنان حضرت دلدار حسن پسر شیر خدا حیدر کرار حسن حسن آمد که عزیز دل مادر باشد که به عشاق جهان هم دل و دلبر باشد تا نخستین پسر حضرت حیدر باشد پسر فاطمه باید که دلاور باشد شاد هستند از امشب همه عشاق جهان تا که مولا حسن آمد به میان رمضان رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد برکت سفره افطار جهان خواهد شد همه گفتند فراوانی نان خواهد شد نان و خرمای تو والله چشیدن دارد لذت وصل تو از خویش بریدن دارد تا حسین بن علی مست ولای حسن است جان ناقابل ما نیز فدای حسن است هر کرمخانه نیازش به دعای حسن است و صدای سخن عشق صدای حسن است نمک سفره ما دست کریمانه توست بی نوا هر چه کند آخر سر خانه توست ذکر زیبای تو احلی من عسل خواهد شد بردن نام شما خیر العمل خواهد شد بین تاریخ هم اینگونه مَثَل خواهد شد که علی گفت حسن شیر جمل خواهد شد گر حسن گوشه ای از لطف خداوند نبود دل ما پیش حسن اینهمه پابند نبود @golchine_sher
حک نموده یا حسن بر روی شمشیرش حسین یعنی ای مردم حسن آقای اهل عالَم است @golchine_sher
عشق صیدی است که تیرت به خطا هم برود لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند @golchine_sher
ما مشق غم عشق تورا خوش ننوشتیم اما تو بکش خط به خطای همه ی ما @golchine_sher