کارهای عجیب بزرگان
نیوتن و تخممرغ و ساعت
از کارهای عجیب بزرگان علم و ادب، حکایتها نوشته و روایت کردهاند؛ از جمله میگویند: نیوتُن، روزی در حالی که در یک دست تخممرغ و در دست دیگرش، ساعتی بود و ذهنش همچنان در کار امور علمی، به آشپزخانه رفت تا تخممرغ را چند دقیقهای در آب جوش بگذارد و بپزد.
ظرف آب، جوش بود و نیوتن به آرامی، ساعت را در آن گذاشت و در حالی که بالای سرش ایستاده بود، به تخممرغ خیره شده بود!
هزار نکته، ص ۳۳.
#نیوتن
#تخممرغ_و_ساعت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ابیاتی از رودکی
پند زمانه
زمانه، پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نکو بنگری، همه پند است
به روز نیک کسان گفت غم مخور، زنهار
بسا کسا که به روز تو آرزومند است
گنجوارهی سهیلی، ج ۲، ص ۲۶۱.
#رودکی
#پند_زمانه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از کلیله و دمنهی نصرالله مُنشی
دو کبوتر و سود نداشتن پشیمانی
آوردهاند که جفتی کبوتر، دانه فراهم آوردند تا خانه پُر کنند. نر گفت: تابستان است و در دشت، علف، فراخ؛ این دانه نگاه داریم تا زمستان که در صحراها، بیش چیزی نیابیم، بدین روزگار گذاریم. ماده هم بر این اتّفاق کرد و بپراکندند. و دانه، آن گاه که بنهاده بودند، نم داشت؛ آوند پر شد.
چون تابستان آمد و گرمی در آن اثر کرد، دانه خشک شد و آوند، تهی نمود و نر غایب بود. چون باز رسید و دانه اندکتر دید، گفت: این در وجهِ نفقهی زمستانی بود؛ چرا خوردی؟ ماده هرچند گفت نخوردهام، سود نداشت. میزدش تا سپری شد.
در فصل زمستان که بارانها متواتر شد، دانه نم کشید و به قرار اصل باز رفت. نر وقوف یافت که موجب نقصان چیست. جَزَع و زاری بر دست گرفت و مینالید و میگفت: دشوارتر آن که پشیمانی سود نخواهد داشت.
لغات:
فراخ: فراوان. اتفاق کرد: پذیرفت، توافق کرد.
آوند: ظرف. تهی: خالی. در وجهِ: برای، به عنوانِ. نفقه: مصرف.
سپری شد: مُرد. متواتر: پیاپی، پیوسته. وقوف: آگاهی. جزع: ناله، بیصبری. بر دست گرفت؛ پیش گرفت، شروع کرد.
شرح کلیله و دمنه، ص ۲۵۸ و ۲۵۹.
#کلیله_و_دمنه
#دو_کبوتر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بخشی از شعر سهراب سپهری🌹🌹🌹
تا شقایق هست
ظهر تابستان است
سایهها میدانند که چه تابستانی است
سایههایی بیلک
گوشهای روشن و پاک...
زندگی خالی نیست
مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست
آری
تا شقایق هست، زندگی باید کرد...
در کوچهباغ شعر نو، گردآوری: پروانه طاهری،انتشارات محراب دانش، چاپ پنجم، ۱۳۹۶، ص ۱۰۸ و ۱۰۹.
#سهراب_سپهری
#شقایق
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمودند:
کسی که نزد او کودکی است، باید کودکانه رفتار کند.
مَن لایَحضَرُهُ الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۳.
#رسول_خدا(ص)
#کودک
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی 📚📚📚
۱ - سوراخ کج، میخ کج میخواهد.
۲ - سیخ تنور، به سهپایه میگوید: رویت سیاه.
۳ - سیر را باش که طعنه به پیاز میزند.
۴ - شاخهی طوبی کجا و شاخهی هیزم کجا!
۵ - شاگرد ناسپاس، تخته بر سر استاد میزند.
۶ - شتر را گم کرده، عقب مهارش میگردد!
۷ - شتر که علف میخواهد، گردن، دراز میکند.
۸ - شخصی همه شب بر سرِ بیمار گریست
چون صبح شد، او بمُرد و بیمار بزیست
(سعدی)
۹ - شرف دارد بسی سگ، بر رباخوار.
(ناصر خسرو)
۱۰ - شش ماه است ده روز مهلت می خواهم، نمیدهد!
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۶۵۳، ۶۵۶، ۶۵۹، ۶۶۰، ۶۶۷ - ۶۷۱.
#مثل_فارسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ابیاتی از حافظ🌺🌺🌺
به خواری منگر ای مُنعِم، ضعیفان و نحیفان را
که صدر مجلسِ عشرت، گدای رهنشین دارد
چو بر روی زمین باشی، توانایی غنیمت دان
که دوران، ناتوانیها، بسی زیرِ زمین دارد
بلاگردان جان و تن، دعای مستمندان است
که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشهچین دارد؟
لغات:
منعم: توانگر و مالدار. نحیف: ناتوان.
صدر: بالا. عشرت: عیش و خوشی.
بلاگردان: دفعکنندهی درد و بلا.
خوشهچین: فقیری را گویند که بعد از درو شدن و جمعآوری محصول، خوشههای باقیمانده را برای خود جمع کند، گدای سر خرمن.
برای اطلاع از شرح کامل غزل و ابیات ، رجوع بفرمایید به شاخ نبات حافظ، ص ۲۹۱ - ۲۹۳.
#حافظ
#شاخ_نبات_حافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303