eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
165 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ضرب‌المثل‌های جهان درباره‌ی دوست 🔴 دوستان را با تأنّی انتخاب کن و با تأنّی هم عوضشان کن. (اسکاتلندی) 🔴 دوستِ زمان احتیاج، دوست حقیقی است. (انگلیسی) 🔴 دوستِ همه، دوست هیچ کس نیست. (روسی) 🔴 دوستی، همان عشق است؛ توأم با عقل. (آلمانی) 🔴🔴🔴🔴🔴 فرهنگ جامع ضرب‌المثل‌های ایران و جهان، دکتر مسعود هاشمی، ص ۱۶۹ و ۱۷۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعران معاصر 🌹🌹🌹 منوچهر آتشی (۱۳۱۰ - ۱۳۸۴) شاعر، مترجم و روزنامه نگار، در روستای دهرود از توابع شهرستان بوشهر زاده شد. پیش از ورود به دبستان، در مکتب، خواندن و نوشتن را آموخت. در ده سالگی به دبستان رفت و تا سال سوم دبیرستان را در بوشهر گذراند. دانشسرای مقدماتی را در شیراز و دانشسرای عالی را در تهران به پایان برد و در سال ۱۳۳۳ به استخدام وزارت فرهنگ وقت درآمد. در دانشسرای عالی، زبان و ادبیات انگلیسی را فرا گرفت و پس از سال‌ها تدریس در دبیرستان‌های تهران، به عنوان ویراستار، در انتشارات تلویزیون سرگرم کار بود. در سال ۱۳۵۱ بازنشسته شد. آتشی، همکاری خود را با مطبوعات در سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. او در شعر "سورنا" تخلص می‌کرد. بخشی از آثار او عبارتند از: آهنگ دیگر، آواز خاک، دیدار در فلق، وصف گل سوری، گندم و گیلاس، زیباتر از شکل قدیم جهان، چه تلخ است این سیب، حادثه در بامداد، باران برگ، ذوق، ریشه‌های شب، خلیج و خزر، غزل غزل‌های سورنا، اتفاق آخر. در سوگ اخوان ثالث سروده است: ای مرغ سحر، راز سبب‌ساز بگو از یار سفرکرده‌ی ما باز بگو گفتی که رفیق رفته می‌آید باز؟ ناز نفست، باز بگو، باز بگو با تلخیص از فرهنگ شاعران و نویسندگان معاصر سخن، دکتر داریوش صبور، ذیل آتشی، منوچهر. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خلاصه‌ی حکایت موش و مار غاصب از مرزبان‌نامه موشی، در خانه‌ی مردی توانگر لانه داشت و از آن‌جا سوراخی به انبار حفر کرده بود. روزی ماری اژدها‌پیکر از آن‌جا می‌گذشت که خانه‌ی موش را دید و پسندید و همان جا توطّن کرد. موش آمد و او را دید و سخت هراسناک و دلتنگ شد. نزد مادر رفت و چاره خواست. او موش را به ترک خانه توصیه کرد. موش نپذیرفت و تصمیم گرفت با مار مبارزه کند. مکری اندیشید: روزی به میان باغ رفت و باغبان را خفته یافت. بر سر و سینه‌ی او رفت و او را خشمگین ساخت. باغبان به دنبال موش آمد و موش تا نزدیک مار که از سوراخ بیرون آمده بود، رفت. باغبان، مار را یافت و کشت و موش آسوده گشت. حکایت‌های حیوانات در ادب فارسی، دکتر محمد تقوی، ص ۱۴۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امید از سعدی طلبکار خیر است امّیدوار خدایا، امیدی که دارد، برآر دلی که جا مانده، نادر گرانمایه، ص ۳۰۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی - علیه السلام - فرمودند: توکل‌کننده بر خدا را، رنجی نیست. غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۹۳. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل ببخشید کتک شما را حلاج خورد! وزیر نظام، شبی فرمان داد بامداد حلاجی بیاورند تا پنبه زند. سپس شکایت از ناتوانی بدو آوردند که به سنگ کم فروخته است. گفت: او را هم صباح بیاورند تا سیاست(مجازات) کنیم. فردا گماشته بیامد و گفت: کسی را که دیشب احضار فرموده‌اید، بر در است. وزیر امر داد چوب و فلک را آوردند و مرد را ببستند و بسیار بزدند و پس از انجام کار، ظاهر شد که او حلاج بوده و به پنبه زدن آمده است. در این اثنا، فراشان نانوا را نیز به حضور آوردند. وزیر رو به نانوا کرده، شرمگین و عذرخواهان گفت: آقای نانوا، ببخشید؛ کتک شما را حلاج خورد. (نقل از امثال و حکم دهخدا، ج ۱، ص ۳۷۹.) دوازده‌هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۲۱۰ و ۲۱۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا