اَکوان دیو در شاهنامه
اکوان، نام دیوی است که به روایت شاهنامه (۴/ ۳۰۱ و بعد) به صورت گورخری وحشی، در گلههای اسب کاووس زیانکاری میکرد. کاووس از رستم کمک خواست. رستم، سوار بر اسب بر او حمله برد؛ ولی هر بار که بر او میتاخت، گورخر ناپدید میشد. رستم، خسته در کنار چشمهای خوابید. آن گاه دیو، بستر پهلوان را از جا کند.
همینکه رستم چشم گشود، خود را در دست دیو دید. چون میدانست که کارِ دیو بر عکس است، همین که به رستم گفت او را به دریا اندازد یا به کوه؟ رستم کوه را انتخاب کرد و بالاخره با شنا خود را به ساحل رساند و با ضربات گرز، او را هلاک کرد.
داستان اکوان دیو که در شاهنامه به اختصار آمده، شبیه است به یک داستان چینی به نام "دیو باد" (آیینها و افسانهها، ۷) و گویا فردوسی، خود به مأخذ داستان واقف بوده که گفته است:
چنین داد پاسخ که دانای چین
یکی داستانی زدهست اندرین
با تلخیص از فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، دکتر محمدجعفر یاحقّی، ذیل اکوان دیو.
#اکواندیو
#شاهنامه
#محمدجعفریاحقی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303