فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴همسر شهید حججی:
ما همسران شهدا به خاطر زخم زبان های مردم هر روز شهید میشویم...💔
🌹#شهید_حججی
#دلتنگی_شهدا
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫
🌷چند دانشکده خلبانی در ایالتهای مختلف آمریکا وجود داشت که بر اساس ظرفیت آنها و قرعهکشی، دانشجویان ایرانی در آن تقسیم میشدند. سختگیرترین آموزشکده، "پايگاه کولومبوس" در "ایالت میسیسیپی" آمریکا بود که کمتر از ده درصد دانشجویان آن فارغ تحصیل میشدند. بچهها میگفتند اگر اسمتان در این آموزشکده درآمد باید قید خلبان جنگنده شدن را بزنید. از شانس اسم من و عباس هم برای این آموزشکده درآمد.
دانشجویان از کشورهای مختلف بودند. اما وقتی ما به آنجا رفتیم، فهمیدیم معلم ها و کادر آنجا دید بسیار بدی نسبت به دانشجویان ایرانی دارند و همین باعث می شد سختگیری نسبت به ما چند برابر دیگران باشد.
عباس انسان کم حرفی بود، اصلاً سر کلاس ها حرفی نمی زد جوری که فکر می کردیم اصلاً درس را متوجه نشده است، اما وقت پرواز که می شد، آنچه اساتید گفته بودند را بهتر از همه مو به مو انجام می داد و توانست تنها با 15 ساعت پرواز با معلم پرواز به تنهایی پرواز کند!
در آن دوره آموزشی، عباس در بین دانشجویان رتبه سوم را کسب کرد و مورد تقدیر قرار گرفت!
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
شهید ابراهیم هادی:
📖 مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند .
دائما می گفت ، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست #امام_حسین ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند....
📚 سلام بر ابراهیم
🍃🌷🍃
کانال گلزار شهدا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی*
🏴عزاداری سالروز شهادت امام محمد باقر ع🏴
⭕️گرامیداشت شهیدان مدافع حرم شهید دادالله شیبانی و شهید شجاعت علمداری
🎙*سخنران: حجت الاسلام متوسل*
#بامداحی: برادر *حاج امیر راستی* 💢
#مکان : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام*
#زمان : ◀️ *پنجشنبه ۱۶ تیرماه/ از ساعت ۱۸*
🔹🔹🔹
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺🔺
لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🍃بی عشق، پلید می شوی، باور کن
❤️با عشق، سعید می شوی، باور کن
✨خود را که شبیه شهدا گردانی
يک روز شهید می شوی, باور کن🥀
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
@golzarshohadashiraz
🌟 #چهـلہ_ولایــت_باشهـــدا🌟
4⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است..
✅ لا اِلاهَ اِلّا هُوَ، لِاَنَّهُ قَدْ اَعْلَمَنى اَنّى اِنْ لَمْ اُبَلِّغْ ما اَنْزَلَ اِلَىَّ فى حَقِّ عَلِىٍّ فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ،وَ قَدْ ضَمِنَ لى - تَبارَكَ وَ تَعالَى - الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ، وَ هُوَ اللَّهُ الْكافِى الْكَریمُ.
✅ خداوندی جز او نیست، چرا که به من هشدار داده که اگر آن چه در حق «علی علیه السلام» نازل کرده به مردم ابلاغ نکنم، وظیفه ی رسالتش را انجام نداده ام و خود او تبارک و تعالی امنیت از آزار مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است.
📚بخشی از فراز دوم خطبه غدیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👈مبلغ غدیـــــر باشیـــد
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سیره_شهدا
🌷 برنامه آن شب مانور شهری بود. نا خواسته تیرش، یک چراغ روشنایی را شکاند. تا صبح به خودش می پیچید، می گفت:« می ترسم امشب بمیرم و این حق به گردنم بماند!»
صبح اول وقت، رفت برای پرداخت پول چراغ تا چیزی از بیت المال به گردنش نباشد.
🌷.. . تازه از جبهه برگشته بود.نشست پای سفره،تلوزیون سخنرانی امام را پخش میکرد.
ناگهان قاشق را انداخت و ایستاد.گفتم چی شد؟
گفت:نشنیدید امام گفت جوان ها به جبهه بروند!
گفتم:حداقل غذاتو تموم کن!
گفت نه،نبایدحرف امام زمین بمونه!
برگشت جبهه.
📚 منبع: علمدار عصار
http://ketabefars.ir/product-14
#شهید محمد مهدی علی محمدی
#شهداےفارس
🍃🌹🍃🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_پنجاه_پنجم
،✔️راوی محمد عاطفه مند
بچه بود و کم سن و سال .آنقدر کوچک که نمی تونست سینی چایی رو بگیره یا آب جوش بریزه یا زیر گاز روشن کنه، اما حساب عشق جداست حساب چیزی که خدا توی دل آدم انداخته باشه جداست. با همین سن و سال کم از اصحاب مسجد بود. بزرگترها سینی چای را میگرفتند و او هم قندها را می کرد.
مسجد جامع عتیق اولین سنگر مجید بود .از همین قند تعارف کردن ها شروع شد تا مجلس دعا و زیارت تا روزهای اعتصاب و تظاهرات .
هر روز عصر هم میرفت فوتبال .برای نماز بر میگشت مسجد، بعد می رفت خونه.
ما از بچگی باهم بودیم. بچه محل .اختلاف سنی البته داشتیم من بزرگ تر بودم .ولی از اول تا آخر تا پایان زیبای مجید با هم بودیم.
مجید شوق بود و با روحیه اما دلسوز. یادم هست که وقتی سال ۶۴ خانه ما بمباران شد و بچه ها مجروح شدند من مجبور شد مرخصی بگیرم بیام شیراز. و برای عمل بچه هامو ببرم تهران برای همین از نظر مرخصی بدهکار شدم وقتی مجید موضوع را فهمیدن مقدار زیادی از مرخصی هایش را داد به من که توی پرونده خودش نوشته شد .
اما چیزی که از مجید گفتنیست شجاعت شه. چیزی که همه را انگشت به دهان کرده بود، این که نشد مجید یکبار سرش را خم کنه و بترسه.
زیر شدیدترین آتیش که بود سر خم نمی کرد .اصلا و ابدا نمیترسید. وقتی همه از پشت خاکریز می رفتند مجید از بالای خاکریز حرکت می کرد. این فقط گفتنش آسونه باید آدم زیر بارون سرب داغ باشه اونوقت میفهمی یعنی چی ؟
عملیاتی هم نبود که پایه اولش مجید نباشد. عملیات نصر۴ عملیاتی بود که بهش گفته بودند نباید بری جلو .مگه خوابش برد؟!
تا صبح خوابش نبرد .این پا اون پا کرد و غرولند. آنقدر خودش را میخورد برای نماز دیدیم حاج مجید نیست. از این بپرس از من نپرس. همین نام و نشان رفته بود جلو .
یعنی مجید مال خودش نبود .اصلا وقف جبهه شده بود.مرخصی همماه تا ماه که چه عرض کنم، ۳ ماه و شش ماه هم نمی رفت. اما ما را میفرستاد مرخصی. تا اینکه حاجی نبی تکلیف کرد که باید بری مرخصی.
۱۵ روز براش نوشت اما پنج روزه نشده که برگشت.
خدا مادرش را رحمت کند خیلی مجید را دوست داشت .البته مجید هم همینطور .خصوصاً که پدرش را توی بچگی از دست داده بود .ولی با همه این احوالات مجید خیلی کم به شیراز می آمد .می گفت دلم تنگ میشه نفسم توی شهر میگیره. باید با بسیجی ها باشم تا بتونم نفس بکشم.
مدتی هم توی مقر تاکتیکی بودیم ،جایی که چند کیلومتر عقب تر بود. وقت و بی وقت می گفت :سید پاشو بریم سری به خط بزنیم. تا صبح روی خط میگشت .با بچه ها می نشست صحبت میکرد. شوخی میکرد. سر به سرش میگذاشت. بهشون روحیه میداد.
توی مجلس دعا هم شرکت میکرد. گلوله گلوله اشک میریخت. من اگه این چیزها را با چشم خودم نمی دیدم باور نمیکردم که یکی مثل مجید با آن حالات و روحیات اینقدر اهل گریه و ندبه باشد. واقعاً عجیب بود .گریه هاش، نماز هاش، دعا هاش، واقعا روی آدم تأثیر میگذاشت .آدم رو تکون میداد. آدم بیشعور احساس حقارت می کرد. وقتی میدین بشر تا این اندازه حالات متفاوت داره .شجاعتش یک طرف، شوخی و سر زندگی اش یک طرف ،دعا و زیارتش یک طرف. همیشه هم توی جیبش زیارت عاشورا بود.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃
💠حاج قاسم خطاب به
جمعی که پنج رفیقشان شهید شده اند :
این همه زن وبچه بین این همه گرگ منتظر شما هستند
پنج تا قربانی دادید
خدا از شما قبول کند
اونهایی که به این شهدا نزدیک هستند صاحب عزا هستند
به دیگران بیشتر روحیه بدهید
✨ولی مصیب نیست که، عشقه ...
✍و چقدر دلمان برای شهید حاج قاسم تنگ شده 😭
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫
🌷عباس سال 49 برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت. آنجا با موفقیت و نمره عالی دوره خود را طی کرده بود. بعد از 18 ماه، سال 51 بود که به ایران برگشت. همان عباسی بود که رفته بود، برگشته بود. هیچچیز از فرهنگ آمریکاییها با خودش سوغات نیاورده بود. وقتی آمد، همان ابتدای ورود به کوچهای که منزل ما بود، کفشش را درآورد و پابرهنه مسیر کوچه را طی کرد و وارد خانه شد. تا چند روز این کار را میکرد و با پایبرهنه فاصله کوچه تا درب منزل را طی میکرد. این رفتارش خیلی برایم عجیب بود. گفتم: عباس تو الآن خلبان هستی، زشتِ، چرا با پایبرهنه راه میروی؟
خندید و گفت: دو سال است که روی این خاکپا نگذاشتهام. میخواهم این خاک را، لذت خاک ایران را با تمام وجودم احساس کنم
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔸نوزدهمین فراز از وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔹شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، بهچشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
#چهل_چراغ
#حاج_قاسم
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#مراسم_دعای_عرفه با شهدا
🔹🔹🔹🔹🔹
#بامداحی برادران :
حاج امیر هنرور
و کربلایی مهدی کبیری نژاد
#زمان: شنبه ۱۸ تیرماه از ساعت ۱۷.۳۰
#مکان:دارالرحمه_شیراز/ قطعه شهدای گمنام
🔹🔹🔹🔹
🚨زائرین محترم لطفا کتاب دعا، آب آشامیدنی همراه داشته باشند
🌹
🌷🍃🌷🍃
#هیئت_شهداےگمنام_شیــراز