eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی ڪار فرهنگی شروع می ڪنید با اولین چیزی ڪہ باید بجنگیم خودمان هـستیم وقتی ڪہ ڪارتان می گیرد تازہ اول مبارزہ است شیطان بہ سراغتان می آید 🌷 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
(ﻋﺞ ) و 🌷🌹🌷🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  🌷🏴🌹🏴🌷 ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روزاول ماه محرم الحرام (شنبه ۸ مرداد )ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد✋ 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ: ۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱ بانك آينده بــنام محمد پولادي 🔺▫️🔺▫️ *هییت شهداے گمنام شـــیراز* مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
《🌿🕊》 ✨ستارھ‌ها هـیچوقت از یادِ آسمان نمےروند! بگذار دلِ من آسمان باشد و یادِ تـو ستارھ...✨ 🥀💔 🕊 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🔰ماه های اول جنگ بود. خبر دادند [شهید] سید امین آل علی مجروح شده است. با سید رضا به ملاقاتش رفتیم. یک پای سید امین قطع شده بود. گریه کنان به او گفتم : سید چه شده ؟ با خنده گفت که الحمدلله پایم قطع شده . من که دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم . سید عبدالرضا مرا از اتاق بیرون آورد و گفت: دست ، پا ، چشم ، و ... و همین اعضای بدن ما مال کیست؟ گفتم : مال خدا. گفت : پس چیزی که مال خداست و داده و حالا پس گرفته، ما چرا حرص آن را بزنیم ، ما چه کاره هستیم. بعد گفت سید امین پایش زودتر از خودش به بهشت رفته است. و بعد کمی آرامم کرد! 🔰زمان تشیع سید رضا من منطقه بودم. حاج شیرعلی سلطانی را دیدم. برایم تعریف گفت جنازه سید رضا را برای دیدار در ساختمان توحید بردیم. از مادرت خواستیم بیاید برای آخرین بار سید رضا را ببیند. مادر بلندگو را گرفت، بالای بلندی رفت بی آنکه گریه کند گفت: من از مادر وهب کمتر نیستم، چیزی را که در راه خدا دادم دیگر نگاهش نمی کنم! سید عبدالرضا سجادیان 🍃🌷🍃 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
part20_salam bar ebrahim.mp3
12.27M
پایان 📢کتاب صوتی (جلد دوم) 💢بر اساس زندگینامه شهید والامقام ابراهیم هادی 💠قسمت بیستم* پایانی* 🍃🌷🍃🌷 ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 کانال گلزار شهدا http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات طنز و جالب اصغر نقی‌زاده و داوود امیریان از قطعنامه۵۹۸👌 ها 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷سحرگاه سی‌ام تیرماه، پس از آمدن همه بچه‌های گروه، تجهیزات پرواز را برداشتیم. از اتاق تجهیزات که بیرون می‌آمدیم شنیدم عباس به منصور کاظمیان،‌ اتاقک عقبش می‌گوید: منصور اگر اتفاقی افتاد من را ایجکت نکنی! به منصور گفتم: عباس چه می‌گفت؟ - از من خواست او را ایجکت نکنم. - منصور به حرفش گوش ندهی، اگر اتفاقی افتاد تو حتماً اهرم ایجکت را بکش! خودم را به عباس رساندم. گفتم: عباس دیوانه نشو،‌ برای چه از منصور خواستی تو را ایجکت نکند؟ عباس با خنده گفت: کاکو اگر اهرم ایجکت من را کشید، ‌من بدون چتر پائین می‌آیم! با شناختی که از عباس داشتم می‌دانستم که این کار را می‌کند. خیلی جدی باکمی عصبانیت گفتم: عباس دیوانه نشو. یعنی چه ایجکت نکن،‌ کردی با چتر نمی‌آم؟ گفت: کاکو اکبر، تو که می‌دانی بدن من پر از پلاتینِ، ‌اگر ایجکت بشم،‌ قبل از اینکه به زمین برسم همه استخوان‌هایم خرد می‌شود،‌ بعد هم اگر من زنده اسیر عراقی‌ها بشوم، ‌معلوم نیست با من چه‌کار می‌کنند، ‌من تحمل یک دقیقه‌اش را هم ندارم. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🎥 *روایتی از گردان ۱۵۴و شهید مبارکی 💢سردار شهید حاج حسین همدانی در وصف رشادت های این سردار اوزی چنین بیان داشتند که: «اگر بخواهیم عملیات افتخار آفرین تنگه مرصاد را ارزیابی کنیم باید بگوییم که *۵۰ درصد نقش پیروزی در عملیات مرصاد را مدیون سردار شهید بهرام مبارکی* فرمانده دلاور گردان ۱۵۴ حضرت علی اکبر هستیم.» بهرام مبارکی 💠💠💠 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* ⭕️گرامیداشت شهید جاویدالاثر ، شهید اکبر سبزی 🎙*سخنران: حجت الاسلام کیخا* : برادر *حاج هادی خلقی* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۶ مرداد/ از ساعت ۱۸* 🔹🔹🔹 🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🍃در هیاهوے این شهرِ آلوده‌ هوا! که نه دستت به مشـــــهد می‌رسد نه به کـــــربلا نه به نـــــجف و نه حتے به قم ! دنج ترین جا براے پر کردن خلاءقلبت❤️ همیـن‌ جاست .. جایے کنار ... 🕊 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz
🌷هر شب براي نماز بر مي خاست و با حالتي وصف ناپذير،با خداي خويش راز ونياز مي كرد . يك شب كه در سنگر خط اول بوديم با صداي خفيف از خواب بيدار شدم. آهسته بلند شدم و پشت سنگر را نگاه كردم. در آن سكوت شب ودر آن سرماي شديد محسن ديدم را كه لباسهاي بچه هاي سنگر را جمع كرده وهمه را شسته بود وداشت روي يك بخاري كوچك ،آنها را خشك مي كرد . ديگر همه چيز دستگيرم شد و به رازلباسهاي شسته هر شب ، پي بردم . . فردا محسن را گوشه سنگر تك و تنها گير آوردم . وقتي فهميد از كار او سر درآورده ام مرا قسم داد و از من قول گرفت كه به بچه ها چيزي نگويم . (راوي ، همرزم شهيد ) ﻓﺎﺭﺱ🌷 🌷🌹🌹🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌼داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 * * کدوم ده رو دیدی که اینقدر کدخدا و زارعش با هم صمیمی می باشند؟! پوشه سبز رنگ را که برداشتم این تنها جمله‌ای بود که از آن همه حرف در ذهنم باقی مانده بود ا.ز قول شهید مهدی زارع نقل میشد .مدت گذشت تا توانستم جوابش را پیدا کنم. لایحه هیاهوی عبور ماشین ها و رهگذران که به سرعت از نظر محو می شدند تمام حواسم به پوشه بود. کنجکاوی بیش از حد نگذاشت تا خانه صبر کنم و در در مسیر شروع کردم به ورق زدن .همان نگاه های گذرا کافی بود تا مرا در عمق لحظاتش فرو ببرد. حضور کسی دیگری را کنارم حس میکردم خیلی چیزها از مغزم رد شد .گاهی به تمام قراردادهایی که بشر برای رساندن احساس و اندیشه‌هایش به آن‌ها متوسل می‌شد شک می کنم. نمی دانستم چطور حقایق در قالب روزمره واژه ها قرار خواهند گرفت واژه هایی که آنقدر محدود شده اند که فرصت تأملی برای انسان باقی نگذاشته اند. پیاده در همین افکار تمام مسیر را طی کرده بودم .از پله ها بالا آمدم و وارد اتاق شدم .همه چیز مثل همیشه خیلی معمولی. از لای کرکره به آسمان نگاه کردم .قطعات موازی آسمان هم تغییر خاصی نکرده بود. پرده ها را بالا بردم و از پنجره به دوردست ها خیره شدم .صدای بوق ماشینی از خیابان پایین پنجره رشته افکارم را پاره کرد. نگاهم به پوشه سبز رنگ گوشه اتاق افتاد. رویش با خط سیاه درشتی نوشته بود:« سید محمد کدخدا» http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷عباس و کاظمیان هواپیمای اول بودند من و سرگرد اسکندری هواپیمای دوم. طبق توجیه عباس ما برای نا امن کردن بغداد برای عدم برگزاری اجلاس سران غیرمتعهد باید دو کار انجام می دادیم. اول بمباران پالایشگاه الدوره بود، چون دود حاصل از انفجار مخازن نفت تا چند روز در شهر بغداد می ماند و عراقی ها نمی توانستند آن را کتمان کنند. دوم شکستن دیوار صوتی روی شهر بغداد بود تا دولت بغداد انفجار پالایشگاه را به خرابکاری داخلی نصبت ندهند. سخت ترین بخش عملیات چرخش بلافاصله روی پالایشگاه به سمت بغداد بود، چون هم سرعت هواپیما گرفته می شد، هم پشت هواپیما در معرض موشک ها و توپهای ضد هوایی قرار می گرفت. انقدر گلوله به کف هواپیما می خورد که گویی روی جاده شنی رد می شویم. بعد از بمبباران موفق پالایشگاه، در چرخش، یک موشک رولند فرانسوی به هواپیمای عباس خورد، یک گلوله زمانی هم در کابین ما منفجر شد... کاظمیان بیرون پرید، اما عباس هواپیمای در حال سوختن را به قلب بغداد کوبید. ما هم از بغداد عبور کردیم تا با برگشت سالم یک هواپیما مأموریت عباس را کامل کنیم. 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داره کم کم تموم میشه یه سال چشم انتظاریمون😭💔 یه چند روز دیگه مونده تموم شه بی قراریمون💔😢 سلام بر 💔 🌙دلم کربلا می خواهد😭 🌷 🏴🔹🏴🔹🏴🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💚 -إِنَّهُم‌‌یَرَوْنَهُ‌بعِیداوَنَراهُ‌قَرِیبا.. 🌱و‌‌من‌هـر روز‌ در‌انتـظار‌آمدنت‌هستـم هرلحضه‌بیشتر‌حس‌می‌ڪنـم‌ ڪه‌آمدنت نزدیڪ‌است‌ ❬🌹أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🌹❭ 🕊 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz
✍وصــیت زیباے شهیــد: مــادرم! انسان‌ســـازترين مكان خــاكى اســـت. آن هـــم سنگــرِے كه بر عـــليه ظلم و ستـــم باشــد.✅ اين را هم بايد بدانیـــد كه گرامے‌ترين مرگـــها در راه خــداست..... منطق شهيد منطقى است آميخته با منطق عشق الهى.....💖💕 از يك طــرف و منطـــق اصلاح و مصلــح از يك طــرف ديگر.. اما روى سخنم به شــما خواهران مسلـــمان است كه حجاب اسلامى خودراحفظ كنـــيد، كه حفظ حـــجاب شماهاكوبنده ترازســـلاح من است و در زندگى زيـــنب وارباشـــيد.... شهید 🌹 🍃🌷🍃🌷 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * نمی دانم که لای کاغذهای پوشه گم شده بودم .صورتم را از روی کاغذ ها که بلند کردم چشمانم بی اختیار بسته شد. دور از تلاطم غریبی دور و برم احساس میکردم .مثل وقتی که قرار است اتفاق مهمی بیفتد اولین گریه کودکی تمام هیجانات اطرافم را به سادی تبدیل کرد. _خداراشکر شما هم بعد از مدتها به آرزو نرسیدیم یک پسر صحیح و سالم.. انگار تمام صداهایی که در فضا پخش می شد به سمت من حرکت میکردند. نگاهم به تقویم آویزان شده روی دیوار افتاد. برگهای تقویم یکی یکی جدا می‌شدند و به پرواز در می‌آمدند حس میکردم زمان در قالب باد آن ها را به حرکت در می آورد .کودک روز به روز بزرگتر می شد و با لحن شیرین بچه گانه اش در دل تمام فامیل جا باز میکرد. از سر و صدای توی خیابان می شد فهمید که مدرسه ها تعطیل شده اند به سمت پنجره رفتم مثل کسی که دغدغه رسیدن دوستی در دلش زیر و بالا می شود ،حرکات بازیگوشانه با کیفهای روی کول افتاده.. دو تا سه تا و حرف های همکلاسی ها.. _چند روز پیش آقا معلم من از محمد درد پرسید نتونست جواب بده همه بچه ها زدند زیر خنده به جاش امروز امتحانش رو ۲۰ گرفته. _شما کدوم مدرسه درس میخونی؟ _مدرسه صدرا از صدای توپ فوتبالی که بغل دستم به دیوار خورد به خودم آمدم آنقدر از تومان میخندیدند که دلم نیومد چیزی بگویم .با لبخند برایشان دست تکان دادم. هر روز همین موقع از لوله پنجره رد میشوند. کلاس پنجم و دوره راهنمایی را در مدرسه محمود نعمت حمام کرد و به هنرستان نمازی رفت سالی که دیپلم گرفت مصادف بود با سال وقوع انقلاب. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷سال 81، قرار شد، تعدادی از شهدای ما که در اردوگاه‌های عراق به شهادت رسیده بودند را با جنازه سربازان عراقی که در ایران پیدا شده بودند مبادله کنیم. من خیلی امید داشتم که پیکر "شهید عباس دوران" هم در بین شهدایی که قرار بود به ایران تحویل داده شوند باشد. در آن مبادله، پیکر 570 شهید توسط دولت عراق در مرز خسروی به ما تحویل شد. برای تحویل شهدا به مرز خسروی رفتم. وقتی از تهران حرکت کردم، در دل خودم گفتم: خدایا اولین شهیدی که در این خیل شهدا می‌بینم، شهید عباس دوران باشد! وقتی به مرز خسروی رسیدم، شهدا را تحویل گرفته و در یک سالن چیده بودند تا برای مراسم استقبال آماده کنند. برای دیدن شهدا وارد سالن شدم. روی نیتی که داشتم، چشمم را بستم، انگشت اشاره‌ام را بلند کردم و به سمت تابوت‌های شهدا حرکت کردم. رفتم تا انگشت اشاره‌ام به یک تابوت نشست. چشمم را روی تابوت باز کردم. دیدم روی آن نوشته‌شده است: طیار ایرانی عباس دوران! از خوشحالی روی پا بند نبودم. با یک قلم سبز که همراهم بود روی آن کاغذ نوشتم: خلبان ایرانی، عباس دوران، شیرمردی که در قلب بغداد حماسه آفرید! 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
ماجرای کربلا لبریز از اشک و غم است پرچم صاحب زمانش را بگیرد آن کسی که میان دسته ها بر دست و دوشش پرچم است هر کسی که ماه نیست که! هرکه مشکی پوش بوده قطعا مَحرم است🏴💚 ماه ماه عزای اهل بیت تسلیت🏴🥀 💚 🍃🌱🍃🌱
(ﻋﺞ ) و 🌷🌹🌷🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  🌷🏴🌹🏴🌷 ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روزاول ماه محرم الحرام (شنبه ۸ مرداد )ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد✋ 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ: ۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱ بانك آينده بــنام محمد پولادي 🔺▫️🔺▫️ *هییت شهداے گمنام شـــیراز* مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
تقلب‌یڪ‌جاجایزهست✅ اونم؛امتحاناٺ‌الہـے‌وسختےها... ڪہ‌بایدسࢪمونُ‌بگیࢪیم‌بالا☝🏻 ازࢪوبࢪگهٔ‌زندگےشہدا ڪنیم! 🏴 🕊 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz
🔰محمد حسین از همان روز های اول اعزام حال و هوای عجیبی داشت. علاقه زیادی به ذکر مصیبت اهل بیت(ع) خصوصأ سالار شهیدان، حسین بن علی(ع) داشت. با اینکه مداح نبود ولی بین نماز و یا در مراسم دعای صبح که زیارت عاشورا برگزار می شد، بی مقدمه شروع به مداحی می کرد و حال و هوای همه را منقلب می کرد. 🔰چیز عجیبی که در وجود محمد حسین بروز کرد، این بود که هر چه ما به ایام اعزام به اهواز و منطقه نزدیک می شدیم، لکنت زبان پیدا کرده و رفته رفته قدرت تکلم ایشان تحلیل رفته و تا شب ورود به منطقه چزابه به حدی کم شد که حتی قادر به ادای کوچکترین کلمه ای هم نبود! 🔰محمد حسین با همان زبانی که دیگر کلمات را درست ادا نمی کرد، از شهادت و نحوی شهادت خودش به ما خبر می داد و محمد حسین همان طور که خودش پیش بینی کرده شهید شد ... محمد حسین بهاری خوب فارس 🌱🌷🍃🌷 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * روزهای جنبش و تحول با خیابان هایی که آتش های گوشه و کنار نشان از حرارت دل مردمش داشت. بوی حرکت و کولوتف مولوتف. پدرش به او گفته بود که اگر بخواهد می فرستدش خارج برای ادامه تحصیل ولی او دلش میخواست توی مملکت خودش باشه. اون وقتها یک ماشین فولکس داشت که پدرش برایش خریده بود. با آن روزها میرفتیم کلاس کنکور، شب ها هم با بچه ها توی محله گشت میزدیم. یک شب پدر محمد که از مسافرت آمده بود ما را توی خیابون دید .پدرش اتوبوس داشت. کنار محمد که رسید نگاهش کرد و گفت: این وقت شب بیرون چه کار می کنی؟ این چوب دستی چیه دستت؟! _کوچه ها ناامن شده بابا داریم گشت میزنیم. همراه پدرش از راه افتاد و با سینی چای برگشت. سال ۵۸ سالی که سپاه تاسیس شد به این نیروهای مردمی پیوست و همراه دیگران مسئولیت امنیت شهر را به عهده گرفت . سالی سرشار از گشت های شبانه و درگیری های خیابانی با گروهک ها. سال ۵۹ نقطه عطف زندگی سید محمد یعنی سال آغاز جنگ و زندگی مشترک سال انتخاب. _آخه پسر جون تازه دو ماه که ازدواج کردی! بهتر نیست به یک مدت دیگه هم صبر کنی؟ _مثل من خیلی زیاده !! اگه ما نریم پس کی جلوی او نامردها را بگیره؟! از این سال به بعد تمام زندگی اش در جبهه و جنگ خلاصه میشه. جنگ با تمام بدی هایش فرصت مناسبی بود برای روح های بزرگی که نمی توانستند اسارت تن را تحمل کنند .جنگ معنویت در مقابل تجهیزات. کاغذهای خاطرات همسرش را که ورق میزنم پشت آن لحن ساده دنیای پیچیده ای از احساس را حس میکنم. هتل قیام اهواز ،چند سال اول جنگ ،کنار خانواده های دیگر رزمندگان. ساده ترین و زیبا ترین روزهای زندگی مشترک بغل گوش جنگ در فاصله چند کیلومتری از خط مقدم. رشادت ها و لیاقت و تیزهوشی اش باعث شد مسئولیت‌های مختلفی را برعهده بگذارند از سرگروهی اکیپ گشت‌های شهری پیش از شروع جنگ،فرماندهی سپاه اقلید معاونت فرماندهی گردان امام حسین،مسئولیت ستاد تیپ امام سجاد گرفته تا فرماندهی گردان امام حسین که بعد از شهادت حاج مهدی زارع دوست و یاور قدیمی اش بود. دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻بچه ها حرفا وشوخی ها هم حساب کتاب داره نمیدونی وقتی غم محرومی بخوری، دلی بدست بیاری اثر وضعی داره... 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از امیرخلبان سرلشکر شهید عباس دوران 💫 🌷گزارش عمليات موفقیت‌آمیز هوايي در تاريخ 30/4/1361 جهت انهدام هدف‌های نظامي ـ اقتصادي در قلب قلمرو دشمن بعثي، كه به شهادت خلبان شجاع و سربلند ما، سركار سرهنگ "عباس دوران" انجاميد، برگ جديدي از افتخار و شرف در صحيفه پرحادثه جنگ تحميلي و جان‌فشانی‌های رزمندگان جوانمردمان افزود... با تقدير از پاک‌بازی شهيد سرهنگ خلبان عباس دوران و ديگر شهداي خلبان، اين فرزندان شجاع ايران اسلامي. سيد علي خامنه‌ای رئیس‌جمهوری اسلامي ايران 2/5/1361 مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در تاریخ 18/ 4/ 1383 در بازدید از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان فرمودند: ما در سابقه‌ى اين پايگاه،كسى مثل "شهيد عباس دوران" را داريم، كه به خاطر ايمان، جان خودش را آشكار و صريح بر سر يك هدف گذاشت. اگر ماجراى شهيد دوران را در كتاب‌ها خوانده بوديم يا امروز هر كس مى‌خواند، احتمال مى‌داد كه افسانه باشد؛ اما ما آن را با چشم خودمان ديديم، كه اگر نديده بوديم، مى‌گفتيم افسانه است. این‌ها شوخى نيست؛ این‌ها عظمت دارد؛ همت انسان‌ها این‌جور است و ما بايستى در هر بخشى همت كنيم! 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹اردویِ جهادی بودیم، ساعت ۹صبح بود که به روستای تلمادره رسیدیم. بخاطر باریدن برف، هوا به‌ شدت سرد بود..! متوجه‌شدم که محمد‌ بلباسی درحال بازکردن بندِ پوتینش است با تعجب پرسیدم: چکار می‌کنی..؟! گفت: می‌خواهم وضو بگیرم گفتم: الان ۹صبح، چه‌وقتِ وضو گرفتنه، اونم تو این سرما..! محمد وضو گرفت و همین‌طور که جورابش را می‌پوشید گفت: 🌹علامه‌ حسن‌زاده میگه: تمومِ محیط‌زیست و تموم موجوداتِ عالم، مثل گیاهان و دریاها، همه پاک و مطهر هستند؛ پس ما هم که داریم به عنوان یک موجود زنده روی این کره‌خاکی راه میریم باید پاک و مطهر باشیم و به زمین صدمه نزنیم.. شهید محمد بلباسی 🕊 ❣❣❣❣❣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🛑 🛑 ♦️ذبح قربانی روز اول ماه قمری ➖🔻➖🔻➖ به حمدالله ،در روز جاری، اول ماه محرم طبق رسم ماهیانه ، با توجه به مبالغ جمع آوری شده ، دو راس گوسفند ذبح و بین نیازمندان در حال توزیع میباشد 🔻🔻🔻🔻 شادے روح امام و شهدا و اموات بانیان خیر 🌷▫️🌷▫️ شیراز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌱شهید_مرتضی_آوینی : ✨برای ما " کــربلا "🏴 بیش از آن که یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردہ‌ایم 🥀💔 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @shohadaye_shiraz
📣روایت همسر شهید... 🔰در سال 65 سیل شدیدی در شیراز اتفاق افتاد. ⛈ ترمینال مسافربری شیراز (شهید کاراندیش فعلی) که در آن زمان در حال ساخت بود و هنوز به مرحله ساخت سقف نرسیده بود در اثر این سیل، چند روز زیر آب بود. 🌊 پس از مدتی که آب فرو نشست، شهید که آن زمان مهندس ناظر ترمینال بود با خوشحالی به خانه آمد و گفت «این سیل امتحان خوبی برای استحکام ساختمان شد. بحمدالله ستونها و پی ساختمان هیچ آسیبی ندیده و کاملا محکم و سالم مانده است». ✨این مسأله نشان از وجدان کاری و دقت کار ایشان داشت. 🌹🍃🌷🌱🌹 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 فوووری سردار بی سر ، سرداری که سرش بالای نی رفت ، استات فارس ، شناسایی و به وطن بر می گردد 🔰مراسم تشییع ابتدا در مشهد و تهران برگزار خواهد شد 🔰تشییع این شهید در در روز عاشورا انجام خواهد شد 🔹اطلاعات تکمیلی اعلام خواهد شد... ⬇️⬇️ کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید