هدایت شده از شهدای غریب شیراز
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅══🔹🍃🌸🍃🔹══┅┄
#سیره شهدا
🍽 جلسه فرماندهان بود. بعد از شام هر چه به ابراهیم گفتند که بیا و برایشون دعای توسل بخوان قبول نکرد، او با ناراحتی میگفت: من دعای خودم را خواندم!
👥 جلسه به پایان رسید و همه آماده بازگشت به محل قرارگاه و لشکر ها شدند. حاج حسین میگفت: وقتی سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم، یک بسته را به ابراهیم دادم و گفتم: برایت نان و کباب آوردم!
💢 ابراهیم همین طور که پشت فرمان نشسته بود، نان و کباب را از من گرفت و با دست دیگر از شیشه ماشین به بیرون پرت کرد! بعد هم گفت: من با بسیجی ها نان و سیب زمینی خوردم. بگذار این غذا را حیوانات بیابان بخورند.
⚡چیزی نگفتم ، ابراهیم چند لحظه بعد گفت: تمام ما بسیجی هستیم، وای به روزی که غذای بسیجی و فرمانده تفاوت داشته باشد، آن موقع کار مشکل می شود.
🌷 #شهید_ابراهیم_هادی
@golzarshohadashiraz
نشردهید
🌷🕊🍃
راوۍمۍگفت:
شھـداۍزیادۍراایـنرودخانھبا
خـودبُـردپساینجاارونـدنیسـت
دستانترابہآببزטּوفاتحھبخواטּ
اینجاتنھاگلزارشھداۍآبۍدنیاست!
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢به یاد #خبرنگارشهید...
🔹به گفتۀ دوستانش، شبِ حمله قبل از عملیات باران شدیدی گرفت و تمام برادران خیس شدند. محسن با اینکه هوا سرد بود تمام لباسهایش را شست و آب تهیه کرده و غسل شهادت کرد.
دعای توسّل را با حال توجّهی خواند و قسمت آخر آن «یا وصیّ الحسن…» را با هیجانی خاص خواند و گریه میکرد و با نالۀ «یا مهدی یا مهدی» به آن حضرت متوسّل بود.
آخرین نمازش را خواند و مثل همیشه این اشعار را بر لب داشت:
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...
همان شب روی مین افتاد و بدنش تکه تکه شد و همانگونه که آرزو داشت با بدنی بی سر مثل و دستان قطع شده مثل ارباب حضرت عباس ع به دیدار حق شتافت....
👈قسمتی از وصیت شهید خبرنگار #شهیدمحسن_نقدی:
چه بنويسم از کجا آغاز کنم ، اصلاً باور کردنی نيست ، چگونه می توان باور کرد که خدای بزرگ بار ديگر بر ما منت نهاده و اسلام عزيز را دگر بار برای ما زنده نموده است. قرآنی که تا ديروز جايش در پستوهای خانه ها و کارش خاک خوردن بود، امروز بار ديگر بطور وسيعی در جامعه مطرح شده، در جامعه اي که سراسر فساد و تباهي و گمراهي و ذلت بود.......
من که تا ديروز مانند اکثر جوانان اين آب و خاک در خط يک زندگي کاملاً بي هدف قرار گرفته بودم، امروز بجائي رسيده ام که در سر دارم که در راه خدا به جهاد برخيزم و اين جان خود را که شايد عزيزترين چيزهايم در دنيا باشد فداي خدايم کنم....
#ﺷﻬﻴﺪﻣﺤﺴﻦ_ﻧﻘﺪﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_خبرنگار
#شهدای_فارس
@golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_بیست_ششم
🎙️به روایت طاهره ترابی
اما قصه ی شهادت ،شمس قصه ی سر اومدن نگرانیهاست. قصه ی تموم شدن دغدغه ها .
از روز اول که با هم شدیم این دغدغه هم با ما عقد بسته بود. عشق عجیبی بهش داشتم. در عین این که رفتنش و نداشتنش ملموس بود ، از همون روز اول این قدر بهش علاقه داشتم که وقتی از مأموریتها بر می گشت خانواده ام بهش میگفتند بابا این دفعه اینو هم بذار تو کوله پشتیات ببرش! تو که میری اینم از دست میره. راهی که میشی اشکش راه میافته و بیتابی میکنه. آره واقعاً عاشقش بودم و همین دلهره ام رو بیشتر میکرد و نبودنش رو رنج آورتر گوهر گران نگرانی دارد. خودمو براش لوس میکردم لباسشو خودم تنش میکردم موهاشو که بلند و زیبا بودند، خودم شونه میکردم .از تماشای قد و بالاش که رشید و با هیمنه بود لذت میبردم و احساس غرور میکردم.
این اواخر یکبار که لباسشو تنش کردم و موهاشو شونه کردم .گفتم :دیگه یاد گرفتم مدل موهاتو !
گفت: الآن من چه شکلی ام؟
نگاش کردم دیدم چشاش پراشکه !
با این که هیچ به رو نمی آورد دکتر هم کم میرفت ولی معلوم بود که حالش زیاد خوب نیست. از اواخر سال هفتاد و سه ،سرفه هاش شدید و زیاد شد، گاهی خون بالا می آورد. ریه اش داغون بود .گفته بودند جگر سفید گوسفند براش خوبه .مرتب براش میپختم ولی سال هفتاد و پنج براش مسجل شده بود که رفتنی است؛ از حالاتش از خوابهایی که میدید. از خوابهایی که میدیدم و از وضع جسمی که داشت، اون چشمایی که داشت. اون چشمای پر اشک هم معنی اش همین سفر قریب الوقوع بود. تقریباً تابستون هفتاد و پنج یک ماه اصلاً سر کار نرفت .گاهی سری میزد ولی خیلی سر پا نبود و با این حال دغدغه شو داشت ،حتی روز آخر دم دمای عید هفتاد و پنج بود که یک شب خواب دیدم درجۀ طلا ،رو دوش داره .بهش گفتم :میدونی چی خواب دیدم
؟! خواب دیدم که درجه هایی از جنس طلا رو دوشته .
با لبخند معنیداری گفت: این که تعبیرش شهادته !
به گریه ،افتادم. گفت:بابا شوخی کردم من بادمجون بمم کو حالا تا شهادت !
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خصوصیات اخلاقی شهید حسن صیادخدایی
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#حسن_صیادخدایی🕊🌹
#سالگردشهادت...
🌹🍃🌹🍃
@golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان⭐️
🌹 بعد پذیرش قطع نامه بود. گفت: میخواهم برگردم جبهه، شاید این بار شهید شدم.
برای اینکه منصرفش کنم گفتم: از امام که بالاتر نداریم، امام هم گفت جنگ تمام شد.
- جنگ تمام شده درست، اما فتنه هنوز تمام نشده، کسانی هستند که میخواهند برای این کشور و انقلاب مشکل ایجاد کنند، باید بروم و جلو آنها بایستم.
گفتم : سید رسول دیدی خیط شدی، جنگ هم تمام شد و شهید نشدی!
این را گفتم که بخندد و از آن حال بیرون بیاید. نخندید. ساکت با چشمان نورانیاش که در دریای خون نشسته بود نگاهم کرد.
- من آرزوی شهادت دارم، آخرین واگن این قطار هم در حال عبور است، اگر توانستم آن را میگیرم و من هم میروم، اگر هم نتوانستم و جا ماندم که برمیگردم و ازدواج میکنم!
نگاهش، کلامش وداع بود.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واکنش جالب حاج قاسم به سوال یک خبرنگار
🔺به مناسبت ۱۷ مرداد، روز خبرنگار
✍چقدر دلمان برای حاج قاسم تنگ شده 😔
🌱🌷🌱🌷
@golzarshohadashiraz
💢و اما اینهفته ....
یاد شهیدی مظلوم که رسانه های بیگانه سعی کردند جای شهید و جلاد را عوض کنند ...
#شهیدترکمان
👈🚨خیلی برای این شهید باید تبلیغ کرد...
مظلومیت این شهید بیشتر بعد از شهادت بود
@golzarshohadashiraz
#شهدا را خیلی دوست داشت و احترام زیادی برایشان قائل بود.
اگر فرصتی هم پیش میآمد به #گلزارشهدا میرفت. در همان یگان صابرین دو نفر از همرزمان ایشان در شمالغرب کشور به شهادت رسیده بودند. #شهید خلیل عسکری از شهدای گردان خودشان بود و #شهید مولانیا هم از شهدای تیپ المهدی بود. همسرم به این دو شهید ارادت خاصی داشت. سال گذشته که از سوریه برگشت، صبح تقریبا ساعت 9 به خانه رسید. خسته و کوفته بود، اما تا شنید تشییع پیکر شهید ذوالفقارنسب از شهدای مدافع حرم ارتش است، هنوز خستگیاش درنرفته گفت خانم پا شو برویم تشییع جنازه این شهید.
بعد گفت مشایعت پیکر یک شهید مدافع حرم سعادتی است که خدا نصیب مان کرد...
#شهید علی نظری
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️شهادت رزمنده پاسدار در چالدران به دست ضدانقلاب
🔹 بر اساس اعلام روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)، این شهید سرافراز در حین مأموریت در منطقه یوسف آباد چالدران در اقدامی کور و بزدلانه به دست عناصر ضد انقلاب به فیض شهادت نائل شد.
🔸قرارگاه حمزه سیدالشهدا ضمن محکوم کردن این اقدام تروریستی اعلام کرد، عاملان و عناصر ضد انقلاب تاوان سختی خواهند داد.
✍برای شهید شدن باید شهیدانه زندگی کرد...😭
🌱🌷🌱🌷
@golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_بیست_هشتم
🎙️به روایت طاهره ترابی
!
یک روز تکیه داده بود به مبل و ذکر نادعلی می گفت« نادعليا مظهر العجايب ، یک باره چشاش رفت رو هم، چند لحظه بعد از خواب پرید. گفت: وای طاهره!
گفتم :چیه چی شده؟
گفت: توی یک باغ خیلی بزرگ پروازم دادند .
سال تقریباً اواخر سال هفتاد و چهار هم سه ماه رجب و شعبان و رمضان همه رو روزه گرفته بود که حتی باش شوخی کردم که شمس الدین با این حالت روزه میگیری بعد از رجب و شعبان و رمضان قبرستانه ها!!
خندید که نه من روزه مو دیگه میرم هر چی میخواد بشه راستش تو مفاتیح خونده بودم هر کسی این سه ماه رو پشت هم روزه بگیره نمیمیره جز این که جایگاهشو تو بهشت ببینه .اینم که عادت سید بود .هم وحشت کردم هم مطمئن شدم. دلم لرزید خیلی گریه و زاری کرد سعی کرد آرومم کنه ولی خودش هم به گریه افتاد شب قبل از شهادتش اصلاً نخوابید، تا صبح پلک رو هم نگذاشت. خواهرم مهمونمون بود چون خونه شلوغ بود، مرتب می اومدند عیادتش، ازش خواسته بودم که بیاد کمکم دست تنها نباشم .داشتم با خواهرم اختلاط میکردم میگفتیم و میخندیدیم یه باره در اومد گفت: طاهره برد یمانی من کجاست؟ گفتم: برد یمانی؟
گفت :آره !کفن من کجاست؟
گفتم :وای بسم الله ! چرا منو میترسونی؟ یک برد یمانی داشت که توش نماز میخوند یادگار مادر شهیدی بود که بش داده بود و آخرش با اون دفنش کردیم. با این حرف دلم حسابی لرزید و باعث شد که منم مثل خودش تا صبح خوابم نبرد. نماز صبح خوندم و خوابیدم. سید که گمانم اصلاً نخوابید. پا شدم دیدم نرگس رو فرستاده کلاس تابستونه. بهش گفتم :همه چی براش گذاشتی؟ گفت: آره خودش رفت لباس بپوشه بره پادگان.
این روز از معدود روزایی بود که سید رو با چشم پراشک دیدم، اونم وقت رفتن به پادگان و گرنه محرم اشکش فقط سجاده اش بود و بس!
سه بار رفت و برگشت. یه بارم برگشت محمد رو بوسید و دست رو سرش کشید و به من گفت: تو رو خدا هوای اینو داشته باش .باهاش مدارا کن خب؟
سه بار تأکید کرد .بالاخره بعد از سه بار خداحافظی رفت. تو راه که میرفت بهش گفتم: امروز زود بیا نوبت دکتر داریا؛ گفت: باشه!
من که اون روز از اضطراب و نگرانی مردم و زنده شدم. نوبت دکتر براش گرفته بودم چون ضربان قلبش رفته بود بالا .باور کنید از ساعتی که رفت همین جور دلم شور میزد. چادرم تو دستم بود از سر صبحی تا بیاد ببرمش دکتر .آخر دلم طاقت نیاورد تلفنم تو خونه نداشتیم .بچه رو گذاشتم پیش ،خاله اش ،رفتم سر کوچه از تلفن سکه ای زنگ زدم به اتاقش.
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا مرا مثل مولای خودم شهید کن...
به بیان حضرت آیت الله مرتضی تهرانی (ره)
🛑🎙️ بشنوید
ویژه سالروز شهادت شهید مدافع حرم🕊🌹
#محسن_حججی
#محرم
#شهید
#حججی
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان⭐️
🌹 عملیات مرصاد بود. با سید رسول از ارتفاع کنار تنگه چهارزبر بالا رفتیم. عمده ماشین نظامی منافقین قبل از تنگه توسط نیروی هوایی و هوانیروز از بین رفته بود، تعدادی از منافقین در ارتفاعات پخش شده بودند. بین دو تخته سنگ خوابیده پناه گرفتیم. یک بسیجی نوجوان با آرپی جی هم کنار ما بود. کمین چند تک تیرانداز منافق را به او نشان دادم. نشست و آنها را زد. گفتم آفرین، خوب زدی. سینه اش را بلند کرد محل برخورد گلوله آرپی جی را ببیند که تیری به قلبش نشست. به سید رسول گفتم بسیجی شهید شد.
گفت آخی... بلافاصله کشیده گفت یا حسین...
یا حسین که گفت سرش افتاد. نگاهش کردم. تیر حد واسط گردن و شانه چپش خورده و وارد قلبش شده بود. از چهره اش نور می بارید. زیباترین شهیدی بود که دیده بودم...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
📝 دستخط رهبر انقلاب بر تصویر شهید محسن حججی
✏️ بسمهتعالی
سلام و درود حق بر این #شهید پرافتخار و سرافراز که در حساسترین و خطیرترین لحظهی زندگی، نماد حق پیروز و آشکار در برابر باطل رو به زوال شد.
سلام خدا بر او که با جهاد مخلصانه و شهادت مظلومانه، خود را و همهی ملت خود را عزیز کرد.
سید علی خامنهای
۱۳۹۶/۰۷/۱۱
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
44.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢چه کسی باید پاسخگوی این پدر باشد...؟!⬆️
😔
چه جوابی به مادر شهید میدهند...؟
🎦 ماجرای شهادت #شهید حسن ترکمان ...
👈 #شهیدی مظلوم که معاندین به دنبال تطهیر قاتل او و محکوم کردن نظام هستند ....
🚨فردا یادواره این شهید مظلوم در #گلزارشهدای_شیراز
🌱🍃🌱🍃
@golzarshohadashiraz
هدایت شده از گلزار شهدا
🌹 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی🌹
💢و گرامیداشت شهید مدافع امنیت شهید حسن ترکمان
🔹با #حضور خانواده معزز شهید
💢با سخنرانی: حجت الاسلام گودرزی
💢 #بامداحی: حاج حسن مهربان فر
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ پنجشنبه ۱۹ مرداد / از ساعت ۱۷
🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
گلزار شهدا
🌹 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی🌹 💢و گرامیداشت شهید مدافع امنیت شهید حسن ترکمان 🔹با #حضور خانواده
لطفا برای این شهید مظلوم تبلیغ کنید
🌷🕊🍃
شهید دست نوشته ی خداست!
در همان لحظہ که ما غافل از عشق یار بودیم...
شهدا عاشق شدند و خدا پاے عشقشان ایستاد❤️
#پنجشنبھیادشھداباذکرصلوات✨
#صبح_وعاقبتتون_شهدایی🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⭕️متهم پرونده ضرب و جرح بانوی آمر به معروف در شیراز در زندان نظامی است
مرکز رسانه قوهقضاییه:
🔻در پی شکلگیری شایعاتی در فضای مجازی مبنی بر آزادی ضارب بانوی آمر به معروف در باغ نارنجستان شیراز، روابط عمومی دادگستری استان فارس اعلام کرد متهم پرونده از زندان عمومی به زندان نظامی منتقل شده است و در حال حاضر در بازداشت موقت به سر میبرد.
🔻رسیدگی به اتهامات این فرد به زودی در دادگاه کیفری ۲ شیراز برگزار و نتیجه در چهارچوب قانون و مقررات به افکار عمومی اطلاعرسانی خواهد شد.
🔻در این پرونده ابتدا سه نفر شامل یک مرد و دو زن بازداشت شدند که دو نفر خانم متهم پرونده که همگی قرابت خانوادگی با یکدیگر دارند با قرار تأمین مناسب قضایی به صورت موقت آزاد شدند و متهم مرد همچنان در بازداشت است.
🔻همچنین بر اساس بررسیهای صورت گرفته مشخص گردید خبر منتشر شده در خصوص مسئولیت برادر این متهم در دادگستری یکی از استانها کذب بوده و صحیح نیست.
🔴 لطفا نشر دهید تا جلوی شایعات گرفته شود
@golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_شمس_الدین_غازی*
#نویسنده_غلامرضا_کافی*
#قسمت_بیست_نهم
🎙️به روایت طاهره ترابی
گفتم: مییای که ساعت دو؟
گفت ،آره حتماً. بعد بهم گفت تو کاری نداری ؟چیزی نمیخوای گفتم نه !
قطع کردم اومدم خونه. غذاشو که جگر سفید باشه آماده کردم .علیرضا رو بغل گرفتم رو پام گذاشتم ،انگار خوابش می اومد .نشستم که علیرضا رو پام خواب بود چرتم برد. تو خواب دیدم از بالای همین جور بلندی پرت شدم .جوری پریدم که نزدیک بود بچه از رو پام بیفته پایین.
خواهرم متوجه بود. گفت :چی شده؟
گفتم :هیچی
هنوز چادر تو مشتم بود که بریم ،دیدم ساعت از دو گذشته و خبری نشد .دوباره رفتم زنگ زدم بیاد یکی گوشی رو برداشت. گفت: تو محوطه اس، دسترسی نداریم .
ناامید برگشتم البته اون بنده خدا پشت تلفن گفت: تو محوطه اس دسترسی نداریم ولی انگار یه موجی تو اون صدا بود که به من میگفت قبول نکن !
آشوب دل من خبر از چیز دیگه ای میداد. این چیزا هم گفتنی نیست؛ چون مال عالم مجرداته بعدها که ساعتها رو با هم تطبیق دادم ،فهمیدم که درست همون لحظه که من زنگ میزدم امبولانس داشت آژیرکشون از پادگان بعثت
بیرون میزد .طوری عجله داشت که مهلت نداد نگهبان زنجیر رو بندازه ،یعنی این که اون تماس نیم روزی آخرین کلام من با سید عزیزم بود و آخرین دیدار هم در بیمارستان که در اون برد یمانی همیشه ایستاده زیارتش می کردم، ولی این بار آرام خوابیده بود دونه ای عرق از صورت ماهش فروچکید و این هم همراهی سید با اشکهای من بود که گلوله گلوله از چشام پایین میریختند و اجازه نمیدادند خوب تماشاش کنم. اما همین جور که گفتم آقا سید هنوز تو زندگی ما حضور داره .
نشونه اش این که یه روز کلید خونه رو گم کردم همه جا گم کردم همه جا رو گشتم دیدم. اعصابم خرد بود دیگه
داشتم به گریه می افتادم که یهو چشم انداختم دیدم سید رو پله نشسته
داره به من میخنده!
گفت این قدر حرص ،نخور کلید فلان جاست!
!
#ادامه_دارد ..
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا #صلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام
مجموعه 28 عکس خاطره از سردار شهید سید عبدالرسول سجادیان
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید