eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
791 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
196 ویدیو
18 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به تعبیر می‌شود. قافیه به حروف مشترکی گفته می‌شود که در واژه­‌های پایانی قرینه‌های شعر منظوم تکرار می­‌شود" 1.قافیه سنتی شعر پارسی تحت تاثیر شعر عرب است و امروزه بسیار از حالت سنتی خود فاصله گرفته. برای مثال در شعر عرب "قائل و مائل " قافیه هستند در حالی که در شعر پارسی می‌توانیم "دل و گِل " را هم با آنها قافیه بگیریم. در اصل در بحث قافیه تنها به حرف نیاز داریم و البته "حرکت" ماقبل آن. در شعر عرب حروف دیگری هم برای قافیه عنوان شده که در شعر پارسی کاربرد چندانی ندارند از جمله این حروف " الف تاسیس، دخیل، ردف، قید، و..." که به 9 حرف می‌رسند. قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آن‌ها دایره حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره» بنابراین رعایت (الف تأسیس) در شعر پارسی لزومی ندارد اما اگر رعایت شود صنعت یا نام دارد. مثال دیگر : ، . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود. درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در نشانه جمع و در صفت یا بیانگر حالت می‌باشد استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.   : الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، : آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi می‌گویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» است. : به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته می‌شود برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ ) "همسانی حرف و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل می‌دهد"  یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافی‌ست تنها حرف را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.  بنابر این تعریف، کلماتی مانند: ، ، ، و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" می‌باشد! تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف می آیند باید عیناً تکرار شوند. : و . حرف : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار می‌شود. تبصره 2: نکته‌ی قابل توجه دیگر اینکه در قاعده‌ی کلی عنوان شده "حرف و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف بیاید باید عیناً تکرار شود. مثال: و ، که در اینجا همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شده‌اند، و حرکت ماقبل حرف "ساکن" می‌باشد. ، = قافیه:  َر ، = قافیه: ان ، = قافیه: یر (ایر) ، = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه :  ُوخت ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1 ، = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2 همانطور که عرض شد رعایت اصول نه‌گانه‌ی قافیه الزامی نیست بخصوص در قافیه‌های و ، می‌توان این قوافی را بدون رعایت ، از قوافی دیگر مانند : ، ، و... بهره برد؛ اما در غزل زیر حضرت حافظ از این قاعده بهره برده که صنعت (لزوم ملایلزم) نام دارد. هر نکته‌ای که گفتم در وصف آن هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول آخر بسوخت جانم در کسب این حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید از شافعی نپرسند امثال این گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم گفت آن زمان که نبود جان در میانه دل داده‌ام به یاری شوخی کشی نگاری مرضیّهُ السجایا محمودة در عین گوشه‌گیری بودم چو چشم مستت و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است یا رب ببینم آن را در گردنت آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie روابط عمومی کانال آموزش عروض ابوالفضل عامری
  اختیارات شاعری همواره یکی از الحاقات شعر کلاسیک پارسی بوده و مقالات و جزوه‌های زیادی از آن در دسترس است.  گاهی مشاهده می‌شود که عده‌ای از دوستان برداشت‌هایی نادرست از اختیارات داشته و گاه به دلیل عدم آگاهی از آنها هر خطای فنی را جزو اختیارات قلمداد می‌نمایند. در این مقال به دنبال تعریف جدیدی از آن نبوده و سعی بر آن دارم تا با باز کردن و تفسیر این اختیارات موضوع را برای شاعرانی که آشنایی چندانی با اختیارات مورد بحث ندارند سهل نمایم و در پایان بحثی را تحت عنوان به میان خواهم کشید که در سال‌های اخیر عزیزانی به آن پرداخته‌اند! اختیارات شاعری به دو گروه و تقسیم می‌شود که در زیر همراه با مثال به تک تک آن‌ها خواهیم پرداخت: : این نوع اختیارات تنها به نوع تلفظ کلمات بر می‌گردد یعنی شاعر اختیار دارد با توجه به حالات و اقتضای وزن هر کدام از حالات را انتخاب نماید.   اگر قبل از آغاز، حرف ساکنی بیاید، حرف ساکن را می‌توان جذب کرد. مثلا «در آن» تبدیل می‌شود به «دران».   باید توجه شود این از اختیارات است یعنی شاعر می‌تواند همزه را حذف کند یا خیر، که با توجه به وزن شعر «در آن» به صورت «دَران» تلفظ خواهد شد. :  آخرین لبخند او هم غرق خواهد شد در آب  وزن این شعر: «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات» است با الگوی هجایی: (- ن - -/ - ن - -/ - ن - -/ - ن - ن) هجای بلند یا همان علامت (-) هجای کوتاه یا همان علامت (U) هجای کشیده یا همان (- U)  اگر مصراع فوق را تقطیع کنیم خواهیم دید که رکن آخر یعنی «شد در آب» به صورت زیر خواهد بود:  شد/ دَ /راب  - / ن / - ن و این با الگوی هجایی وزن فوق که در رکن آخر باید : (- / -/ - U) باشد فرق دارد بنابراین شاعر اینجا از اختیار استفاده کرده و حرف قبل از (الف) جذب (الف) می‌شود و رکن آخر به صورت «دَ/ راب» تلفظ می‌شود. اما گاهی بنا به ضروریات وزن، را نباید حذف نمود مانند مصرع زیر: اگر این است آزادی مرا بی‌بال و پر گردان که باید به صورت: «اَ / گر/ ای/ نس/ت/ آ/ زا/ دی...» همانطور که ملاحظه می‌شود در حذف شد اما در «این و آزادی» بنا به ضروریات وزن نباید حذف گردد. : بلند تلفظ کردن مصوت کوتاه: مصوت كوتاه پایان كلمه را به ضرورت وزن می‌توان كشیده تلفظ كرد که به هجای بلند تبدیل شود که به آن قاعده‌ی نیز می‌گویند. این اختیار به وفور در اشعار به چشم می‌خورد. توجه شود که تنها مصوت کوتاه فقط تلفظ می‌شود. یعنی نمی‌توانیم هجای کوتاهی را در یا تلفظ نماییم.   :  «نه» در پایان کلمه‌ی را بعضاً می‌توانیم تلفظ کنیم اما در نمی‌توانیم «سَ» را که در ابتدای کلمه قرار دارد تلفظ کنیم و همین‌طور «بِ» در : می‌کند روز سیه، بیگانه یاران را ز هم خضر در ظلمات می‌گردد ز اسکندر جدا «صائب» وزن بیت: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات در تقطیع «ز» در یک هجای کوتاه است اما با توجه به وزن شعر می‌دانیم که در اینجا باید یک هجای بلند داشته باشیم بنابراین متوجه می‌شویم که در اینجا «زِ» به صورت بلند تلفظ خواهد شد و به اصطلاح می‌شود. کوتاه تلفظ کردن مصوت بلند: معمولا زمانی رخ می‌دهد که بعد از مصوت‌های بلند «او» یا «ای» مصوت دیگری بیاید. آنگاه می‌توان مصوت‌های «او» یا «ای» را کوتاه تلفظ نمود. سوی چاره گشتم ز بيچارگی ندادم بدو سر ، به یكبارگی ( فردوسی) مشاهده می‌شود که هجای بلند «سو» به صورت «سُ» تلفظ می‌شود.   آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie