eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
638 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
115 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
(یکی است) روی کار دیگران و پشت کار من یکی است روز و شب در دیده‌ی شب‌زنده‌دار من یکی است سنگ راه من نگردد سختی راهِ طلب کوه و صحرا پیش سیل بیقرار من یکی است نیست چون گل‌ جوش من موقوف جوش نوبهار خون منصورم ، خزان و نوبهار من یکی است گر چه در ظاهر ، عنان اختیارم داده‌اند حیرتی دارم که جبر و اختیار من یکی است ساده‌لوحی فارغ از رد و قبولم کرده است زشت و زیبا در دل آیینه‌وار من یکی است می‌برم چون چشم خوبان دل به هر حالت که هست خواب و بیداری و مستی و خمار من یکی است بی‌تامل (صائب)! از جا ، بر نمی‌دارم قدم خار و گل ز آهستگی در رهگذار من یکی است. "صائب تبریزی" http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
🌼🍀💚🌺 🥗سلام علیکم🥗 💐"وَ اَوحَی رَبُّکَ اِلَی النَّحلِ..."💐 🎋و ربّ ات بر زنبوران عسل آگاهی افکند...) 👈زنبوران عسل در ظاهر همان است که همه با آن آشنایند. ☘️موجوداتی که از بهترین و لطیف ترین گلها میخورند و آن را در بطن خویش به شهدی شفابخش تبدیل می کنند... 👈اما در وجه باطنی آیه؛ مراد از "نحل" انسان های کامل اند. ❤همانهایی که در هر آن، بهترین و لطیف ترین آگاهی ها را می گیرند و در بطن خویش آن را می پرورانند و ماحصلش را چون کلماتی شفابخش تقدیم مردمان می کنند؛ 🌼"فِیهِ شَفاءَُ لِلنّاس"!🌼 🌹در آن برای "همه ی مردمان" شفاست! و دقت کن! 👈نمیگوید که این شهد را در سرش می پرورانَد،بلکه آن را بطن اش میپرورانَد! 🌱اینچنین محصول شفابخش و کارآمدی از بطن صادر می شود! 👈زیرا آنچه در سر پروریده شود، ذهنی است! از جنس زندگی نیست! 💐آنچه ازجنس زندگی است در"بطن" است! وبی شک "نحل" انسان های کامل اند. همچنانکه امام صادق (ع)نیزفرمود: "ماییم نحل"! 🌹ویادت باشد که به امیرالمومنین(ع)نیز "امیرالنحل" و"یَعسُوبُ الدّین"می گفتند، که هردواشاره به یک معناومفهوم است. 💦🌱💦🌱 🌸ای دوست به فرموده آیه؛ اهل نحل، خانه هاشان را که محل پروریدن شهد معجزه آسا است، از بلندیها بر میگیرند! 🌼از جبال و اشجار و از "مِمّا یَعرِشُونَ"! زیرا این شهد نجات بخش، این کلمات زنده، دارای جوهره ای آسمانی اند. 👈هرجایی ساخته و پرداخته نمی شوند. چرا که طعامی آسمانی است؛ 💐"وَ فِی السَّماءِ رِزقُکُم"! 💐 💦پروراندن کلمات زنده وشهد زندگی بخش،در وجودهای پست ودرپستی هاممکن نیست. بلندامی خواهد. ❤ظرفیت عظیم وسینه ای گشاده میطلبد؛ کارانسانهای بی ظرفیت وکم ظرفیت نیست. کارکسانی است که انشراح سینه شان اتفاق افتاده است. 🌸آن انسانهای کاملی میطلبد که قادرند به تمامیت هستی عشق بورزندوبه تمامی مخلوقات خداخدمت نماید. 🌸❤گوارایتان🌼💐🌹 http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
(عشق) آنکه از قافله‌ی عشق ، جدا می‌گردد مبتلا ، بر غم و اندوه و بلا می‌گردد می‌دهد عزت و قدر و شرف خود از کف چون جدا ، از کرم و لطف خدا می‌گردد عشق، اکسیر وجود است و گدازنده‌ی قلب که مِس سینه از آن نیز ، طلا می‌گردد عشق هرچند ملال آور و جانکاه بوَد عاشقان را ، مدد و راهنما می‌گردد آنکه جز عشق خدا در دل خود جای نداد "قبله‌ی حاجت و محراب دعا می‌گردد" ۱ می‌بَرد راه به سرچشمه‌ی خورشید ز عشق در شب مظلم و مصباحِ هُدا می‌گردد می‌دهد درس حقیقت به همه عالمیان چونکه فارغ ز رَه خبط و خطا می‌گردد مرتضی ، محو خدا بود ز عشقی ازلی بین چه‌سان بر همگان قبله نما می‌گردد؟ گشت منشق سر او در دل محراب نماز که شهید از ستم قوم دغا می‌گردد بارگاهش به نجف بوسه‌گه اهل ولاست نام او نیز ، به هر درد ، دوا می‌گردد نظری کن به حسین بن علی و دریاب! که به شوق کرمش شاه ، گدا می‌گردد در ره عشق فدا کرد خود و اهلِ عیال این‌چنین است که شاه شهدا می‌گردد بود چون عاشق وارسته‌ی درگاه خدا عاقبت در ره این عشق ، فدا می‌گردد (ساقی) کرببلا مظهر عشق است و وفا زین سبب ، اسوه‌ی ارباب وفا می‌گردد . سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/10/20 ۱ ـ صائب http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
انواع (ی) در زبان فارسی: در دستور زبان فارسی حرف (ی) انواع مختلفی دارد که به برخی از پرکاربردترین آنها اشاره می‌شود. 1- ی مانند: کتابی (یک کتاب) ، کودکی (یک کودک) ناشناس  2- ی (علامت یکی بودن، که بر یک نفر یا یک چیز یا مقدار دلالت دارد) مانند: نصیحتی کنمت. یعنی یک نصیحت یا مثلا پسته کیلویی(؟!) یعنی هر یک کیلو...  3- ی مانند: خستگی، زیبایی، مردی (مردانگی) نبوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری مردی  4- ی ، به آخر مصدر افزوده شده و صفت لیاقت می‌سازد. مانند: رفتنی، خوردنی، دیدنی 5- ی مانند: تهرانی، مشهدی (ی نسبت گاهی مفهوم فاعلی دارد مرد جنگی، گاهی معنی مفعولی دارد، تیرِ پرتابی، ارسالی، رازِ نهانی)  6- ی یا جانشین فعل (هستی) مانند: حاضری، خوبی، مردی مردی نبوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری 7- ی مانند: چه برف شدیدی!           8- ی مانند: مقام رهبری، نورچشمی، حضرت استادی         9- ی فعل دوم شخص مفرد ماضی و مضارع مانند: دیدی، خواندی، می‌نویسی و... ✅ توجه داشته باشید واژگانی که می‌شوند اگر در اولین قافیه از یای و یا استفاده شود انواع (ی) می‌تواند در قافیه‌ها استفاده شود اما عکس آن خیر. مانند: یاری، خاری، ماری، بهاری، چناری و ... که همه یای نکره هستند. اما در قافیه‌های مانند: قناری، زاری، جاری، خماری، بردباری، اختیاری، و... نباید از و استفاده شود چون الحاقی هستند. آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie ر‌وابط عمومی کانال آموزش عروض ابوالفضل عامری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
«السّلامُ علَیكَ یٰا اَباصٰالِحَ المَهــدی» صد قـافـله دل ، به جمکــران آوردیم رو جـانب صــاحـب الــزمــان آوردیم دیـدیم که در بساط مــا آهــى نیست بـا دسـت تهــى ، اشـک روان آوردیم! استاد محمدعلى مجاهدى (پروانه) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّكَ الْفـَــرَج) (سلاله‌ی طاها) بر من بتاب ، ای مَهِ زیبا ببینمت! تا از ثریٰ ، به عرش ثریا ببینمت در انتظار ماه رخت روز و هفته ‌ها هر شب نشسته‌ام به تماشا ببینمت چشمم سپید شد همه شب در غیاب تو ای ماه شب ‌فروز...! بیا تا ببینمت صد سلسله بشوق تو در خواب رفته است برخیز ، ای سلاله ی طاها ببینمت هر جمعه بی‌تو آمد و بی‌تو غروب کرد آیا شود به جمعه ی فردا ببینمت ؟ جانم به لب رسید و نفس در گلو شکست بر من بِدم ، نگار مسیحا...! ببینمت بس بیت‌ها به شوق غزال نگاه تو گفتم که تا میان غزل‌ ها ببینمت دلخسته‌ام ز خویش و ز خویشان رمیده‌ام مشتاقِ دیدنم به تمنّا ببینمت در این کویر تب‌زده عمرم به سر رسید شاید به بی‌کرانه‌ی دریا ببینمت لب ‌تشنه‌ی وصالم و در ساغر خیال خواهم که ای شراب گوارا ببینمت تا چشم بد نظر نکند بر جمال تو تن‌ها رها نموده که تنها ببینمت لیلای من! بیا که درین دشت پرملال مجنون صفت به دامن صحرا ببینمت اصلاً بگو که یوسف زهرا چه‌سان کجا؟ شیداتر از هزار زلیخا ببینمت گر نیستی موافق کیش و مرام ما گو تا به دِیر ، یا به کِلیسا ببینمت؟ هرچند شد خزان گل عمرم درین فراق خواهم که تا همیشه شکوفا ببینمت در انتظار روی تو مویم سپید شد امّا نشد به دیده‌ی بینا ببینمت چشمی نمانده است ببینم اگر تورا لَختی بیا به دیده‌ی معنا ببینمت شاید که نیست دیدن رویت نصیب من پس لااقل بیا که به عقبا ببینمت (ساقی) بریز باده‌ای از ساغر وصال تا مِی کشان و مست ، به دنیا ببینمت. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اَللّهُمّ عَجِّلْ لِوَلٖیّكَ الْفَرَج) همه شب درین امیدم که تواَم ز در درآیی بدهی صفا دلم را ، که تو مظهر صفایی به سرای دل قدم نِه که ز عشق گشته بنیان به در آی بی تأمل، که تو شمع این سرایی دل ما مریض عشقت! شده با امید وصلت که طبیب‌سان به گیتی ز شفا دری گشایی به گدایی تو شاها ، همه افتخار دارند که جهان گدای عشقت، تو یگانه پادشایی تویی آن امیر عادل، به حکومت جهانی که به زیر پای عدلت سر ظالمان بسایی مَه عارضت رهاند چو کلیم را ز ظلمت که به طور عدل یزدان تو شهاب روشنایی شب تیرهٔ زمان را به فروغ فضل و عرفان بنما چو روز روشن که تو ماه حق نمایی ملکوت عاشقان را تو سپهر پایداری جبروت عارفان را ، تو علوّ کبریایی دل ما بجز تو با کس، نکند چو همنشینی قدمی به چشم ما نِه! که تو همنشین مایی همه دم نوای محزون، بدهم ز نای بیرون بوَد اشک دیده‌ام خون، ز چه از برم جُدایی بنما قیام زیرا ، همگان در انتظاریم بفِکن نقاب و بازآ ، که چراغ رهنمایی تویی آیت حقیقت، شَه کشور طریقت تو سحاب لطف و رحمت تو نشانهٔ خدایی ز رَهِ کرم عطا کن تو به سائلین کویت ز دراهِم ولایت، که تو مظهر ولایی به امید وصل رویت بسرود (شمس قمّی) همه شب درین امیدم که تواَم ز در درآیی   شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(میلاد امام محمدباقر (ع) مبارک باد) در مدینه آسمان امشب درخشان می‌شود کهکشان تا کهکشان ، آیینه بندان می‌شود غنچه‌ای گل می‌کند، از بوستان مصطفیٰ کز شمیمش رَشکِ گل‌های بهاران می‌شود چارمین ماه ِ سماوات ولا بعد از علی (ع) زیب عرش اعظم و آیینه‌ی جان می‌شود باقر آل محمد (ص) ، مفخر شرع نبی ـ بر امام ساجدین اِعطا ز یزدان می‌شود مالک المُلک علوم دهر و سرّ کائنات موشکافِ جمله‌ی احکام قرآن می‌شود می‌شکافد پرده‌های عِلم را با تیغ عقل تا که اسرار نهان بر او نمایان می‌شود برترین دانشور عالَم که باشد بی بدیل نزد او درمانده چون طفل دبستان می‌شود هر سؤالی را دهد پاسخ از اسرار جهان کز فصاحت، مثنوی‌های فراوان می‌شود کاخ جهل و برج عِصیان و بنای ارتداد از نسیم دانشش از پایه، ویران می‌شود هر که دارد شبهه‌ای در راز هستی بی‌درنگ از کلامش مورد ایمان و ایقان می‌شود آنکه باشد دردمند دانش و جویای علم در کلاس درس او بی پرده درمان می‌شود آنکه سر ساید به خاک مکتب جانپرورش ذرّه‌ای باشد اگر ، خورشیدِ تابان می‌شود آنکه نوشد قطره‌ای از بحر علم و دانشش ناخدای کشتی دریای عرفان می‌شود گرچه او بی بارگاه است و ندارد قبّه‌ای خاک کویش توتیای اهل ایمان می‌شود چون شدی نادم ز کردارت بخواه از او که چون یک نگاهش موجب عفو گناهان می‌شود بار می‌گیرد ز دوشی که شده خم از گناه شافع درماندگان ، در روز میزان می‌شود (ساقیِ) میخانه ی علم است و عرفان و حِکم جرعه‌نوش مکتبش مست و غزلخوان می‌شود شایگان آورده‌ام گر قافیه ـ در این غزل... در مضامین سخن گهگاه ، شایان می‌شود سید محمدرضا شمس (ساقی) 1391 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(شهادت امام هادی (ع) تسلیت باد.) گُلی از گلشن باغ ِ نبوی (ص) ، پَرپَر شد شیعیان را ـ ز غمش خاک عزا بر سر شد بلبل غمزده، خاموش شد از غصه چو دید گلی از حاصل بستان ولا ، پرپر شد حضرت هادی امام دهمین گشت شهید "معتمد" ، قاتل ِ آن "هادی" ِ نام آور شد بود هم عابد و هم عالِم و هم عارفِ راز شهره در عِلم و عمل ، آن مَهِ دانشور شد قدرِ گل ، بلبل شوریده بداند امّا... قدر او نیز برای همگان ، باور شد دستگیر فقرا بود در آن عصر فجیع غمگسار دل هر مرد و زنِ مضطر شد مُلک شیعه ز غمش رَخت عزا بر تن کرد در غم سبط رضا ، زاده‌‌ای از حیدر شد "معتمد" سوخت چو با زهر جفا سینه‌ی او زار و شرمنده ازین ظلم و ستم ، ساغر شد قتل، یک لکّه‌ی ننگ است به دامانِ بشر مرگ ، در راه خداوند ، ولی زیور شد این ستم با که توان گفت که از جهل و عناد مرتکب ، دست ستمکار ِ ستم پَرور شد کرد طوفانِ اجل ، شمعِ رخش را خاموش ای دریغا که جدا ، روح وی از پیکر شد گرچه ماه رجب است و همه در عیش و سرور گویی امشب که "محرّم ـ صفری" دیگر شد نه فقط سوخت دل اهل زمین از غم او : عرشیان را ـ ز غمش ، دیده و دامن تر شد نه ازین داغ فقط ارض و سما نوحه گرند که غمین در غم او ، حضرت پیغمبر شد لرزه افتاد نه تنها به جهان از این غم بلکه لرزان ، حرم و بارگه داور شد جام لبّیک ، چو بگرفت ز (ساقی) اجل آخرین جرعه‌ی مستانگی‌اش کوثر شد. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1383 http://eitaa.com/shamssaghi
 آن دشمنی كه بر جگرم نقش غم كشید جان از تنم به حربۀ زهرِ ستم كشید ابنُ الرضایم و ز رضا ارث برده ام زهر جفا مرا به همان پیچ و خم كشید در احتضارم و بدنم درد می كند این سَمّ جان شكار ، توان از دلم كشید وقتی كه دید، تشنگی ام قاتل من است جان را اَجل ز سینۀ من لاجَرم كشید عمرم شبیه مادر پهلو شكسته شد نخل جوانی ام ثمر از عمرِ كم كشید جز زهر كینه مایۀ آرامشم نشد دریا ز موج خسته شد و چشمه نَم كشید طاغوت، با سلالۀ زهرا چه ها نكرد ما را برون ز خانه چو یك متّهم كشید بالا گرفت كار جسارت به اهل بیت كارم به سوی بزم شراب و ستم كشید من وارث بلای خرابه نشینی ام سوز دلم دوباره به درد و اَلَم كشید ای كربلا! چو شاهدِ ویرانی ات شدم گویی كه ابن سعد سنان بر تنم كشید بهتر كه قبر مادر ما مخفیانه ماند ورنه كدام حرمله دست از حرم كشید این ظلم ها هدایت ما را عوض نكرد شكر خدا، ولایت ما تا عجم كشید نام علی و فاطمه جاوید مانده است دشمن خیال كرد بر آنان قلم كشید ما روی دوش، پرچم عصمت كشیده ایم دردا، عدو علیه عدالت علَم كشید دنیا كه خود به خود، قفسِ جانِ خسته بود تبعید هم به گوشه ای از مَردمَم كشید از آفتاب زندگی ام بهره كم گرفت شرمنده ام كه سختی از آن اُمتّم كشید افطار كردم و جگرم پاره پاره شد جدّم رسید و وقت سحر در برم كشید در آخرین نفس ، پسرم چون بغل گشود بُغضش گرفت و پارچه ای بر سرم کشید محمود ژولیده http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر آستانه‌ی میخانه ، خاکسارانند که در‌ امور فلک، صاحب اختیارانند مبین به خفت‌شان کاین برهنه پا و سران همه به مملکت عشق ، تاجدارانند همیشه مرد خدا گوهری بود کمیاب ولیک چون من و شیخِ ریا هزارانند ز نادرستی ما آسمان نگون باید از آن بپاست که در ما درستکارانند تو را که تاب بلا نیست دم ز عشق مزن حریف بار غم عشق ، بردبارانند که گفت نیست دل بی‌غم اندر این عالم که فارغ از غم ایام ، می‌گسارانند (صغیر) بنده‌ی شاهی‌ست کز سر تسلیم غلام درگه آن شاه ، شهریارانند علی که دیو و دد و جن و انس و وحش و طیور ز سفره‌ی کرمش ، جمله ریزه خوارانند به لطف او نه همین من‌ امیدوارم و بس که کائنات ، به لطفش‌ ، امیدوارانند .  "صغیر اصفهانی" http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم روح و جان را صفا وجلا بخشیم با کلام بهمراه دیدن عجیب ترین گلهای دنیا....🌹 http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
هدایت شده از شمس (ساقی)
(به استاد مجاهدی گران‌مایه) امروز، اگر دیده در انظار شدیم از پـرتـو روی تو ، پدیدار شدیم بودیم همه به خـواب غفلـت اما در "انجمن محیط" بیدار شدیم سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا