eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.9هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
568 ویدیو
802 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔴 به جرم پاکی 🔹جوانی ۲۱ ساله. وقتی پل‌دختر سیل آمد از تهران با دوستانش برای کمک رفت. هر جا، هر کس یاری می‌خواست همراه می‌شد. 🔹حالا چنین جوانی را در خیابان لخت کرده اند، تا حد مرگ کتک زده اند و در تاریکی شب رها کرده اند و... 🔹به چه جرمی؟! به جرم اینکه با فریاد از او خواستند به امامش دشنام دهد و نداد. همین! 🔹چه کسانی؟! همانها که مدعی هستند دنبال آزادی بیان و اعتقادند!!!!! 🔹آرمان علی‌وردی اما آرمانی داشت که علی‌وار پای آن ایستاد و جان داد. آرمانی که به رغم کوردلی نامردان روزگار با خون به ناحق ریخته ی آرمان جوان ما پربارتر و پویاتر خواهد شد. ان‌شاءالله 🔹پشتیبان ولایت فقیه تا آسیبی به این مملکت نرسد. ✍ زهرا آراسته‌نیا .
. 🏴 حجت‌‌الاسلام ▪️ تصویر دلخراش‌است... خواب از چشم می‌رباید.. تصویر یک مادر که نشان‌می‌دهد تا آخرین لحظه سعی‌کرده‌است سپر فرزندِ خردسالش باشد.. ▪️ بگذار وطن‌فروشانی که چهل‌روز‌است به بهانه‌ای غیر‌واقعی، کشور را به آشوب کشیده‌اند، خوب به این تصویر نگاه‌کنند و ببینند که لاشخورهای خارج‌نشین، پشت شعار "زن، زندگی، آزادی" چه خواب شومی برای زنان و کودکان این سرزمین دیده‌اند. ▪️ بگذار خوب ببینند، شاید این تصویرِ جگرسوز ، آنهایی را که در خواب‌زمستانی فرو‌رفته‌اند و رؤیای آزادی‌جنسی می‌بینند را از این خواب ظلمانی و غفلت، بیدار کند تا با چشم‌سر، "تعبیر وارونه رؤیایشان" را ببینند‌. ▪️ هیهات ما زنده‌باشیم و ایرانِ عزیزمان تکه پاره شود!! هیهات ما زنده‌باشیم و ایران، سوریه شود!! هیهات ما زنده‌باشیم و دین، بازیچه دستِ دنیاخواهان شود!! هیهات ما زنده‌باشیم اما قائد و مقتدایمان احساس تنهایی و غربت کند!! ▪️وقتی مطهری‌عزیز که پاره تن اسلام بود را به شهادت رساندند، امام‌راحل(ره) جملاتی‌الهی فرمود که شرح این روزهاست: «این رجل‌فاجری که خون عزیز ما را به‌زمین ریخت، تأیید کرد دین خدا را. یعنی خدا‏‎ ‎‏دین‌خودش را به او تأیید‌کرد. با ریختن خون عزیز ما، تأیید‌شد انقلاب ما. این انقلاب‏‎ ‎‏باید زنده‌بماند، این نهضت باید زنده‌بماند، و زنده‌ماندنش به این خونریزی‌هاست.‏‎ بریزید خون‌ها را، زندگی ما دوام پیدا‌می‌کند. بکُشید ما را، ملت ما بیدارتر می‌شود. ما از‏‎ ‎‏مرگ نمی ترسیم و شما هم از مرگ ما صرفه‌ندارید. دلیل عجز شماست که در سیاهی‏‎ ‎‏شب، متفکران ما را می‌کشید. برای‌اینکه منطق‌ندارید. اگر منطق‌داشتید که صحبت‏‌ ‎‏می‌کردید، مباحثه می کردید. لکن منطق‌ندارید، منطق شما ترور است! منطق اسلام ترور‏‎ ‎‏را باطل‌می‌داند. اسلام منطق‌دارد، لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، اسلام ما تأیید‌می‌شود. "صحیفه امام جلد ۷ ص ۱۸۳" ▪️ بخوانید.. آری خطبه عباسِ‌دلاور را بر فراز کعبه بخوانید که فرمود، تا من زنده ‌باشم، دست‌شما به مولایم حسین(ع) نمی‌رسد، همانطور که تا پدرم امیرالمؤمنین(ع) زنده‌بود دست کفار و مشرکین به پیامبر(ص) نرسید!!! ▪️ملت ما با عشق به "قمر بنی هاشم(ع)" شهرت پیدا‌کرده‌است، پس به "عباسِ عزیز" قسم، که اجازه‌نمی‌دهیم خواب شومتان تعبیر‌شود. ▪️ ما با تمام‌ وجود، اعتماد و اعتقاد داریم به کلامِ مقتدای مقتدرمان که فرمود: پیش‌بروید و خدای متعال به‌ما وعده‌‌پیروزی داده : اِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا؛ وعده‌ دفاع داده، خب ما داریم در راه اراده‌ الهی و اهداف الهی حرکت‌می‌کنیم و ملّت برای اسلام کار‌می‌کند. این دفاع، بعد هم نصرت: لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم. .
. 👈🏼 می‌گوید:  روز جمعه‌ای با رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نماز صبح را به جماعت خواندیم. آن‌گاه پیامبر رو به ما کرد و بر خداوند متعال درود فرستاد و فرمود:  🍃 «روز قیامت من می‌آیم درحالی که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام پیش روی من است و به دستش لوای حمد دارد. لوای حمد دو تکه است، تکه‌ای از سُندس (حریر و دیبا) و تکه‌ای از استبرق (حریر زربفت)». 🍃 در این هنگام مردی بادیه‌نشین با شتاب به طرف رسول‌خدا رفت و گفت: درباره علی بن ابی‌طالب چه می‌گویی، چراکه درباره او اختلاف فراوانی وجود دارد!! 🍃 رسول‌خدا لبخندی زد و فرمود: «ای اعرابی، چرا درباره علی اختلاف فراوانی وجود دارد؟ علی رابطه‌اش با من مانند سرم برای بدنم است و مانند دکمه برای لباسم». (حضرت می‌خواهد بیان کند همان‌گونه که بدن بدون سر حیاتی ندارد و لباس بدون دکمه کاربردی ندارد، پیامبر منهای علی برای هیچ‌کس فایده ندارد؛ باید در کنار رسول‌خدا، علی را پذیرفت و به او مؤمن بود). 🍃 آن عرب بادیه‌نشین با خشم به پیامبر گفت: ای محمد! من نیرو و قدرتم از علی بیشتر است. آیا علی می‌تواند لوای حمد را حمل کند؟! 🍃 پیامبر فرمود: «آرام بگیر، اعرابی! همانا خداوند روز قیامت به علی ویژگی‌های گوناگونی عنایت می‌کند: به او زیبایی یوسف می‌دهد و زهد یحیی و صبر ایوب و بخشش آدم و نیروی جبرئیل. لوای حمد به دست اوست، همه مردم در زیر این لواء هستند و گرداگرد او را امامان و تلاوت کنندگان قرآن و اذان‌گویان گرفته‌اند. و آن‌ها کسانی هستند که در قبرها به بدن‌هایشان کرم نمی‌افتد». 📚 بحارالانوار، ج۳۹، ص۲۱۶، ح۸ 🔆
✅با امام زمانت سخن بگو ✍شخصی به امام هادی علیه السلام از شهری دور نامه‌ نوشت و پرسید:مولای من؛من از شما دور هستم و امکان دیدار مستقیم با شما را ندارم و گاهی که حاجات و مشکلاتی دارم چه کنم؟ حضرت در جواب او نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّک شَفَتَيْک» هر گاه به ما نیاز داشتی،لبت را حرکت بده و سخنت را بگو ما از شما دور نيستيم... 📚بحارالانوار ج۵۳ ، ص۳۰۶ شيطان در آخرالزمان با تمام توان خود می‌تازد... آخرالزمان چون نزدیک نابودی ابليس است، تمام سعی و تلاش خود را برای تأخير در ظهور و گمراهی مردمان به كار خواهد بست، آنقدر در آخرالزمان اين مسائل رونق می‌گيرد كه وقتی ندای آسمانی به نفع امام زمان علیه‌السلام بلند می‌شود، نعره‌ای هم از جانب شيطان شنيده می‌شود كه بعضی‌ها، حق و باطل را اشتباه می‌كنند. حضرت امام صادق علیه‌السلام در مورد زمان ظهور حضرت و نشان آن فرمودند: منادی نام قائم «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را ندا می‌دهد. پرسيدم: آيا اين ندا را بعضی می‌شنوند يا همه؟ حضرت فرمودند: «همه، هر قومی به زبان خودش می‌شنود» پرسيدم: پس با اين حال، ديگر چه كسی با حضرت مخالفت می‌كند، در حالی كه نام او ندا داده شده و شكی در حقانيت او نيست؟ حضرت فرمودند: ابليس آنها را رها نمی‌كند، تا اينكه در آخر شب ندای ديگری بدهد، پس مردم دچار شک می‌‌شوند. كمال‌الدين و تمام النعمة ، ج ۲ ، ص ۶۵۰ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درس هایی از زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام).pdf
503.8K
🔻فیش منبر متنی pdf منبر کوتاه💠 علیه السلام 📌درس هایی از زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام) 📌مهربان نسبت به همسر 📌همدرد و همراه مردم 📌مهربانی با مخالفان 📌رفت‌وآمد با همسایگان
سبک زندگی اسلامی امام عسکری.pdf
515.9K
🔖فیش منبر متنی pdf 🔖 منبر کوتاه علیه السلام 🔻سبک زندگی اسلامی در آموزه های امام حسن عسکری(علیه السلام) 💠1. سخاوت و بخشندگی امام(علیه السلام) 💠2. ساده زیستی امام (علیه السلام) 💠3. ایجاد روحیه ی تفکر در پیروان خود 💠4. ترویج فرهنگ صرفه جویی
پای درس اخلاق امام عسکری علیه السلام.pdf
725.5K
🔖فیش منبر متنی pdf 🔖 علیه السلام 🖇متن منبر امام حسن عسکری علیه السلام 💠پای درس اخلاق امام حسن عسکری علیه السلام 💠 ❇️ علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
vahidshokri-381.mp3
16.23M
"روایته واقعیته / که نقلِ از وسائل الشیعه 🎙کربلایی وحید شکری ‍ . متن:روایته واقعیته... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 روایته واقعیته که نقلِ از وسائل الشیعه حسینیا ارباب شما شبِ جمعه زائر بقیعه از مزار مجتبی، با دل شکسته با گرد و خاکی از بقیع، برمیگرده کربلا بهتر نداریم یه امام حسن تو دنیا که بیشتر نداریم باید از روایتی که شنیدیم بفهمیم از امام حسین امام حسنی تر نداریم یا کریم اهل بیت ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ روایته واقعیته که نقلِ از بحار الانوار حسینیا ارباب شما اسمش ریشه از حسن داره دل امید میده به من، که میشه مُسَلَّما خاک تربت بقیع، کاخ حضرت حسن پرچم میزاریم تو مدینه خشت اول و محکم میزاریم بین مرز عراق و عربستان یه روزی موکب الحسنین واسه محرم میزاریم یا کریم اهل بیت .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. پی ریزی نقشه هجوم اول ✅اصحاب سقیفه در طی این هجوم، درصدد شکستن تحصّن و پراکنده کردن متحصّنین و معترضین و یاران، از خانه امام علی(ع) بودند. در تاریخ اشاره دقیقی به تعداد افراد متحصن در خانه امام علی(ع) نشده است، ولی در روایتی مخالفین ابوبکر به تعداد دوازده نفر نام برده شده اند. شیخ صدوق می نویسد : 📋《كَانَ اَلَّذِينَ أَنْكَرُوا عَلَى أَبِي بَكْرٍ جُلُوسَهُ فِي اَلْخِلاَفَةِ وَ تَقَدُّمَهُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) اِثْنَيْ عَشَرَ رَجُلاً مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ كَانَ مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ : خَالِدُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ اَلْعَاصِ وَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ وَ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ وَ عَمَّارُ بْنُ يَاسِرٍ وَ أَبُو ذَرٍّ اَلْغِفَارِيُّ وَ سَلْمَانُ اَلْفَارِسِيُّ وَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مَسْعُودٍ وَ بُرَيْدَةُ اَلْأَسْلَمِيُّ وَ كَانَ مِنَ اَلْأَنْصَارِ : خُزَيْمَةُ بْنُ ثَابِتٍ ذُو اَلشَّهَادَتَيْنِ وَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْفٍ وَ أَبُو أَيُّوبَ اَلْأَنْصَارِيُّ وَ أَبُو اَلْهَيْثَمِ بْنُ اَلتَّيِّهَانِ وَ غَيْرُهُمْ》  ♦️كسانی که با عمل أبوبكر و نشستن او در مسند خلافت مخالفت نمودند و او را انكار كردند، و به جانشینی امام علی(ع) اقرار و تصریح نمودند، دوازده نفر از مهاجرین و انصار بودند. از مهاجرين : خالد بن سعيد و مقداد بن اسود و ابی بن کعب و عمّار بن ياسر و أبوذر غفارى و سلمان فارسى و عبدالله بن مسعود و بريده اسلمى. و از انصار : خزيمة بن ثابت و سهل بن حنیف و أبوایوب انصاری و ابو ایوب انصاری و الهيثم بن التّيّهان بودند.(۱) اما در شمار این افراد، کسانی که در خانه حضرت فاطمه(س) حضور داشتند، سلمان فارسی، مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و زبیر بن عوام بودند. ابوبکر و عمر مشاهده کردند که وقتی جمعی از مهاجران و انصار پیرامون علی بن ابی طالب(ع) گرد آمده اند و تا زمانی این افراد در کنار علی(ع) باشند، توانایی غلبه بر علی(ع) و اخذ بیعت از ایشان را نخواهند داشت. البته پیشتر عمر بن خطاب به متحصنین خانه دستور پراکنده شدن داده بود و به حضرت فاطمه(س) گفته بود : 📋《اَيْمُ اَللَّهِ مَا ذَاكِ بِمَانِعِي إِنِ اِجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ اَلنَّفَرُ عِنْدَكِ أَنْ آمُرَ بِتَحْرِيقِ اَلْبَيْتِ عَلَيْهِم》 ♦️به خدا سوگند! اگر اجتماع این افراد در خانه تو ادامه داشته باشد، دستور خواهم داد تا خانه را بر آنها آتش بکشند.(۲) پس بدین ترتیب ابوبکر به عمر دستور داد که ابتدا اجتماع متحصنین را پراکنده سازد. 📋《وَ إِنْ أَبَوْا فَقَاتِلْهُمْ》 ♦️و اگر مقاومت کردند با آنها بجنگد.(۳) در پی این دستور، عمر بن خطاب به همراه برخی افراد از جمله خالد بن ولید و أسيد بن حضير و سلمة بن أسلم به درب خانه حضرت فاطمه(س) آمدند. عمر اهل خانه را خطاب قرار داد و فریاد کشید : 📋《وَ اَلَّذِي نَفْسُ عُمَرَ بِيَدِهِ لَيَخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَى مَا فِيهِ》 ♦️قسم به کسی که جان عمر در دست اوست يا اهالی خانه از خانه خارج مى‌ شوند يا خانه را با هر چه در آنست به آتش می كشم!(۴) طبری می نویسد : عمر بن خطاب گفت : 📋《وَ اَللَّهِ لَأُحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ اَلْبَيْتَ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَى اَلْبَيْعَةِ》 ♦️به خدا قسم! خانه را بر شما به آتش می کشم، یا اینکه برای بیعت خارج شوید.(۵) در این هنگام زبیر بن عوام به همراه عده ای از متحصنین به بیرون خانه رفتند و با شمشیر بیرون از غلاف به مقابله با مهاجمین پرداختند. زبیر شمیشیر کشید و به آنان حمله کرد و گفت : 📋《یَا مَعشَرَ بَنِی عَبدِالمُطلّبِ(ع)! أ یَفعَلُ هَذَا بِعَلِیِِّ(ع) وَ اَنتُم أَحیَاءُ؟》 ♦️ای فرزندان عبدالمطلب شما زنده باشید و با علی(ع) چنین برخوردی شود؟! ولی در این هنگام پای زبیر لغزید و بر زمین افتاد و خالد بن ولید از پشت سنگی به زبیر زد که منجر به افتادن شمشیرش شد. و عمر شمشیر را برداشت و شکست.(۶) مهاجمین حمله بردند و او را دستگیر کردند و سایر متحصنین را همچنین یکی پس از دیگری محاصره و سپس دستگیر کردند. سپس حضرت فاطمه(س) بیرون آمد و آنان را تهدید به نفرین کرد. پس آنان برای مدتی عقب نشینی کردند تا دستور بعدی صادر گردد. حضرت فاطمه(س) با توجه به لزوم حفاظت از جان امیرمومنان(ع)، دستور خروج برخی دیگر از افراد متحصن را صادر کرد و فرمود : 📋《فَانْصَرِفُوا عَنَّا رَاشِدِينَ》 ♦️به صلاحدید خود عمل کنید و نزد من بازنگردید. متحصنین دیگر به خانه حضرت فاطمه(س) بازنگشتند و مهاجمین آنان را برای بیعیت اجباری نزد ابابکر بردند.(۷) اما اهل سقیفه همچنان دنبال بیعت از امام علی(ع) بود. 📚منابع : ۱)خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۴۶۱ ۲)بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۸ ۳)العقد الفرید ابن عبد ربه، ج۵، ص۱۴ ۴)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰ ۵)تاریخ طبری، ج۲، ص۴۴۳ ۶)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۶ ۷)المصنّف شیخ صنعانی، ج۷، ص۴۳۳ .
. سلام‌الله‌علیها عَنْ عَمَّارٍ وَ مَيْمُونَةَ أَنَّ كِلَيْهِمَا قَالا: «وَجَدْتُ فَاطِمَةَ نَائِمَةً وَ الرَّحَى تَدُورُ فَأَخْبَرْتُ رَسُولَ اللَّهِ بِذَلِكَ فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ ضَعْفَ أَمَتِهِ فَأَوْحَى إِلَى الرَّحَى أَنْ تَدُورَ فَدَارَتْ‏.» وَ قَدْ رَوَاهُ أَبُو الْقَاسِمِ الْبُسْتِيُّ فِي مَنَاقِبِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَبُو صَالِحٍ الْمُؤَذِّنُ فِي الْأَرْبَعِينَ عَنِ الشَّعْبِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مَيْمُونَةَ وَ ابْنُ فَيَّاضٍ فِي شَرْحِ الْأَخْبَار ؛ از عمّار و ميمونه روايت شده‏ که هر یک گفتند: دیدم كه حضرت فاطمه خواب است و آسياب مى‏چرخد، پس اين امر را به رسول خداخبر دادم ايشان فرمودند: همانا خداوند ضعف کنیزش فاطمه را دانست لذا به آسياب وحی نمود كه بچرخد و آسیاب چرخید. 📚 ناقب آل أبی طالب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۱۶؛ 📚 تسلیة المجالس، کرکی حائری، ج۱، ص۵۲4؛ 📚 مقتل الحسین، خوارزمی، ج۱، ص۱۱۰. ................... سلام‌الله‌علیها 🌹 مناقب فاطمی: قبول محنت پیش از خلقت السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِي‏ خَلَقَكِ‏ قَبْلَ‏ أَنْ‏ يَخْلُقَكِ‏ وَ كُنْتِ لِمَا امْتَحَنَكِ بِهِ صَابِرَةً .
. سلام‌الله‌علیها مالک بن دينار گويد: «رَأَيْتُ فِي مُوَدَّعِ الْحَجِّ امْرَأَةً ضَعِيفَةً عَلَى دَابَّةٍ نَحِيفَةٍ وَ النَّاسُ يَنْصَحُونَهَا لِتَنْكُصَ فَلَمَّا تَوَسَّطْنَا الْبَادِيَةَ كَلَّتْ دَابَّتُهَا فَعَذَلْتُهَا فِي إِتْيَانِهَا فَرَفَعَتْ رَأْسَهَا إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَتْ: لَا فِي بَيْتِي تَرَكْتَنِي وَ لَا إِلَى بَيْتِكَ حَمَلْتَنِي فَوَ عِزَّتِكَ وَ جَلَالِكَ لَوْ فَعَلَ بِي هَذَا غَيْرُكَ لَمَا شَكَوْتُهُ إِلَّا إِلَيْكَ. فَإِذَا شَخْصٌ أَتَاهَا مِنَ الْفَيْفَاءِ وَ فِي يَدِهِ زِمَامُ نَاقَةٍ فَقَالَ لَهَا: ارْكَبِي فَرَكِبَتْ وَ سَارَتِ النَّاقَةُ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ فَلَمَّا بَلَغْتُ الْمَطَافَ رَأَيْتُهَا تَطُوفُ فَحَلَفْتُهَا مَنْ أَنْتِ؟ فَقَالَتْ: أَنَا شُهْرَةُ بِنْتُ مُسْكَةَ بِنْتِ فِضَّةَ خَادِمَةِ الزَّهْرَاءِ.»؛ در موسم حج زن ضعيفى را ديدم كه بر شترى نحيف سوار است. مردم او را نصيحت مى‏كردند كه با آن شتر به صحرا نرود و باز گردد؛ ولى او توجّهى نكرد و همراه بقيۀ مردم به راه افتاد. هنگامى كه مقدارى از راه را در باديه طى كرديم شترش تحمّل رفتن را از دست داد و ايستاد. او سرش را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: خدايا! نه مرا در خانه‏ام گذاشتى و نه به خانۀ خودت رسانيدى. تو را به عزّت و جلالت سوگند اگر كسى غير از تو اين عمل را با من انجام داده بود شكايت او را به سوى تو مى‏آوردم. – مالک گويد:- در اين حال ناگهان شخصى نزد او آمد كه شترى ماده به همراه داشت و به آن زن گفت: سوار شو! هنگامى كه وى سوار شتر گرديد آن حيوان با سرعت عجيبى حركت كرد. زمانى كه من مشغول طواف خانۀ خدا بودم، آن زن را ديدم كه طواف مى‏كرد. او را سوگند دادم و از او خواستم كه خود را معرفى كند. گفت: من “شهره”، دختر مسكه، دختر فضّه، خادم حضرت فاطمه زهرا – يعنى نوه فضّه- هستم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب،ج۳، ص۱۱۷؛ 📚 تسلیة المجالس، کرکی حائری، ج۱، ص۵۲۹؛ ............. سلام‌الله‌علیها رَوَیَ الروانْدِي فِي الخَرَائِج: «أَنَّ أُمَّ أَيْمَنَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ حَلَفَتْ أَنْ لَا تَكُونَ بِالْمَدِينَةِ إِذْ لَا تُطِيقُ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَوَاضِعَ كَانَتْ بِهَا فَخَرَجَتْ إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا كَانَتْ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ عَطِشَتْ عَطَشاً شَدِيداً فَرَفَعَتْ‏ يَدَيْهَا و قَالَتْ: يَا رَبِّ أَنَا خَادِمَةُ فَاطِمَةَ تَقْتُلُنِي عَطَشاً. فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهَا دَلْواً مِنَ السَّمَاءِ فَشَرِبَتْ فَلَمْ تَحْتَجْ إِلَى الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ سَبْعَ سِنِينَ وَ كَانَ النَّاسُ يَبْعَثُونَهَا فِي الْيَوْمِ الشَّدِيدِ الْحَرِّ فَمَا يُصِيبُهَا عَطَشٌ». راوندی در خرائج روایت کرده: وقتى حضرت فاطمه(علیها السلام) از دنيا رحلت نمود، امّ ايمن سوگند خورد كه در مدينه نماند؛ زيرا طاقت ديدن آن مواضع و محل‏هايى كه حضرت فاطمه(علیها السلام) را در آنجا ديده بود نداشت. از مدينه خارج شد و به سوى مكّه حركت كرد. در بين راه، آب او تمام شد و تشنگى شدیدی بر او غلبه كرد، پس دستان خود را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: پروردگارا، من خدمتكار حضرت فاطمه(علیها السلام) هستم. آيا مى‏خواهى مرا به واسطۀ عطش و در حال تشنگى قبض روح کنی؟ در اين حال خداوند متعال دلوی آب از آسمان براى او فرستاد. او از آن آب نوشيد و هفت سال از آب و غذا بى‏نياز گرديد. به طوریکه مردم او را در روز بسيار گرم به دنبال كارهايى مى‏فرستادند ولى هرگز تشنه نمى‏شد. «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 خرائج و الجرائح، قطب الدين راوندی، ج۲، ص۵۳۰؛ 📚 بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۲۸؛ .
. صلوات بر حضرت صاحب الأمر منقول از حضرت ♻️ «اللهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَابْنِ أَوْلِيَائِكَ، الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ، وَأَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً. ♻️ اللهُمَّ انْصُرْهُ، وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ، وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَأَوْلِيَاءَهُ، وَشِيعَتَهُ وَأَنْصَارَهُ، وَاجْعَلْنَا مِنْهُمْ. ♻️ اللهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ طَاغٍ وَبَاغٍ، وَمِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ، وَمِنْ خَلْفِهِ وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ، وَأَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَأَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ نَاصِرِيهِ، وَاخْذُلْ خَاذِلِيهِ، وَاقْصِمْ بِهِ الْجَبَابِرَةَ الْكُفْرِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ، وَجَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ، حَيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا، وَبَرِّهَا وَبَحْرِهَا، وَسَهْلِهَا وَجَبَلِهَا، وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا، وَأَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلَامُ. ♻️ وَاجْعَلْنِي اللهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ وَأَتْبَاعِهِ وَشِيعَتِهِ، وَأَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمَلُونَ، وَفِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ، إِلَهَ الْحَقِّ رَبَّ الْعَالَمِينَ آمِينَ». 📚 بحارالأنوار علامه مجلسی ، ج۹۴، ص۷۸ 🔆
. خوشبخت واقعى بخشى از خطبه (س) ✍حضـرت زهـرا(س) در آن سخنزانـى معروفـش در مسجـد فـرمـود:خـداونـد ایمـان را بـراى تطهیـر شمـا از شـرك قـرار داد، و نماز را براى پاك شدن شما از تكبر، و زكـات را بـراى پـاك كـردن جـان و افزونـى رزقتان، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى قوت بخشیدن دین ، و عدل را براى پیراستن دلها، و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملت، و امـامت مـا را بـراى در امـان مـانـدن از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى كمك در استحقاق مزد، و امـر به معروف را بـراى مصلحت و منـافع همگـانـى ، و نیكـى كـردن به پـدر و مـادر را سپـر نگهدارى از خشـم ، و صله ارحام را وسیله ازدیاد نفرات، و قصاص را وسیله حفظ خون ها، و وفـاى به نذر را بـراى در معرض مغفـرت قـرار گـرفتـن ، و به انـدازه دادن تـرازو و پیمـانه را بـراى تغییـر خـوى كـم فـروشـى، و نهى از شـرابخـوارى را بـراى پـاكیزگـى از پلیـدى ، و دورى از تهمت را بـراى محفـوظ مـاندن از لعنت، و تـرك سـرقت را بـراى الزام به پـاكـدامنى ، و شـرك را حـرام كـرد بـراى اخلاص به پـروردگـارى او ، بنابـرایـن ، از خـدا آن گـونه كه شایسته است بتـرسید و نمیرید، مگر آن كه مسلمان باشید، 👌و خـدارا در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنید، زیرا كه ✨ "از بندگانـش ، فقط آگاهان، از خـدا مـى ترسند."✨ 📖سـوره فاطر آیه28 📚احتجاج طبرسى ، صفحه99 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 💢مراقبه 💢 مراقبه به معنای نگهبانی از نفس و اعمال و کردار و گفتار در تمام زمان‌ها و حالات است. مراقبه از واژه‌ی «رَقَبَ» به معنای حفظ کردن و در نظر گرفتن مراقِب و توجه دادن فکر به سوی اوست و هر کس از کاری به سبب رعایت دیگری دوری جوید گفته می‌شود: فلانی را مراقبت کرد. در متون اخلاق اسلامی ، پیشینه‌ی مراقبه به «مرابطه» باز می‌گردد که عبارت است از نگاهبانی و مواظبت عقل از نفس . [در هر حال، مشارطه ، پیش‌نیاز مراقبه و معاقبه و مقامات پس از آن، تکمیل کننده‌ی محاسبه است. سید بحرالعلوم (ره) در تعریف مراقبه می‌فرماید: «مراقبه عبارت است از متوجه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال ، تا از آنچه بدان عازم شده و عهد کرده تخلّف نکند.» خدای متعال در قرآن می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید از (مخالفت) خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است!» علامه طباطبایی می‌گوید: این آیه مؤمنین را وادار می‌کند که به یاد خدای سبحان باشند و او را فراموش نکنند و مراقب اعمال خود باشند، که چه می‌کنند، صالح آنها کدام و ناصالحش کدام است و صالح را هم خالص برای رضای خدا به جای آورند و این مراقبت را استمرار دهند؛ همواره از نفس خود حساب بکشند و هر عمل نیکی که در کرده‌های خود یافتند خدا را شکر گزارند و هر عمل زشتی دیدند خود را توبیخ نموده، نفس را مورد مؤاخذه قرار دهند و از خدای تعالی طلب مغفرت کنند. خدای متعال که خود دیده‌بان و مراقب انسان و رفتار اوست انسان را توبیخ می‌کند که مگر نمی‌داند که خدا می‌بیند! در روایت است که رسول خدا (ص) فرمود: « احسان ، آن است که خدا را چنان پرستش کنی که گویی او را می‌بینی و اگر نتوانی او را ببینی بدان که او تو را می‌بیند». امام علی (ع) انسان‌ها را بر ترک مراقبت الهی سرزنش نموده و می‌فرماید: خود را به مراقبت از نفست بگمار. ایشان مومن را به دوام مراقبت قلبی توصیه می‌کنند و مؤمن عاقل را کسی می‌داند که با مراقبت خود در امروز به فکر فردایش باشد می‌فرماید: خدا رحمت کند بنده‌ای که مراقبت الهی را به جای بیاورد. مراقبه، مورد توصیه‌ی همه‌ی بزرگان علم اخلاق از خواجه نصیر الدین طوسی تا علامه بحرالعلوم و مرحوم نراقی تا قلّه‌های تهذیب در عصر حاضر، مرحوم میرزا جوادآقا تبریزی ، امام خمینی و علامه‌ی طباطبایی است. مربیان اخلاق و سلوک ، ششمین امر از ضروریات مورد توجه سالک را، مراقبه می‌دانند و آن را به منزله سنگ اساسی سیر و سلوک ، ذکر ، فکر و... می‌دانند و می‌گویند: تا مراقبه صورت نگیرد ذکر و فکر بدون اثر خواهد بود؛ زیرا مراقبه حکم پرهیز از غذای نامناسب برای مریض را دارد و تا وقتی که مریض مزاج خود را پاک ننماید و از آنچه مناسب او نیست پرهیز نکند دارو بی‌اثر خواهد بود و چه بسا گاهی اثر معکوس می‌دهد. مشارطه نخستین مقام و قبل از مراقبه است. در زمان انجام مشارطه، بهتر است که این عمل بعد از نماز صبح باشد و روش انجام مشارطه آن است که با خود شرط کند که بر خلاف فرموده خداوند رفتار نکند و سزاوار است که نفس را به ملاحظه و تدبّر در عاقبت هر کاری که در آن شبانه روز می‌خواهد بکند سفارش نماید و این عمده سفارشها و بالاترین آنهاست. مراقبت را باید در دو بُعد انجام داد: مراقبه قبل از شروع در عمل‌: عبارت از آن است که پیش از عمل بنگرد آنچه را تصمیم به انجامش گرفته است، به خاطر خداوند است یا برای هوای نفس و پیروی از شیطان و باید در اینجا تأمل کند تا به مدد انوار حق مطلب بر او روشن گردد. اگر عمل برای خداست آن را انجام دهد و اگر برای غیر اوست از آن دست باز دارد. که امام صادق (ع) می‌فرماید: از شدیدترین کارها بر مردم یاد خدا در نزد حلال و حرام اوست که اگر طاعتی پیش آمد به آن عمل کند و اگر در معرض گناهی افتاد از آن بپرهیزد. مراقبه به هنگام عمل‌: عبارت از بررسی چگونگی عمل است تا حقی را که خداوند در آن داراست ادا شود و باید نیّت خود را برای اتمام آن نیکو کند و صورت عمل را کامل گرداند و آن را به کامل‌ترین وجهی که برای او ممکن است انجام دهد؛ زیرا در هر صورت بنده یا در حال طاعت و یا در معصیت و یا در کاری مباح است. 👇
. مراقبه معنای عامّی است و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالک تفاوت می‌کند. در ابتدای امر سلوک مراقبه‌ عبارتست از آنکه از آنچه به درد دین و دنیای او نمی‌خورد اجتناب کند و از امور بیهوده و غیر ضروری دوری گزیند و سعی کند تا خلاف رضای خدا در گفتار و کردار از او صادر نگردد، ولی کم‌کم این مراقبه شدّت یافته و درجه به درجه بالا می‌رود. گاهی مراقبه عبارت است از توجّه به سکوت خود و گاهی به نفس خود و گاهی به بالاتر از آن مثل حقیقت اسماء و صفات کلّیّه الهیّه. هر چه سالک رو به کمال می‌رود و طیّ منازل و مراحل می‌کند، مراقبه او دقیق‌ تر و عمیق‌تر خواهد شد و در این‌حالات بسیاری از مباحات در منازل اوّلیّه بر او حرام و ممنوع می‌گردد. مثلا مقربان الهی هیچ التفاتی به غیر نکنند و فقط یک همّت و اندیشه دارند. پارسایان نیز کسانی‌اند که به یقین دانند که خدا بر ظاهر و باطن ایشان مطّلع است و لیکن در جلال و عظمت او مدهوش و مستغرق نشده‌اند و بیشتر به احوال و اعمال و مراقبت در آنها التفات دارند. از منظر اخلاق عملی درجات مراقبه دارای چهار مرتبه است: ۱. پرهیز از محرّمات و انجام همه‌ی واجبات بدون کمترین سهل‌انگاری. ۲. انجام همه‌ کارها برای رضای خدا و دوری از اموری که لهو و لعب نامیده می‌شود. ۳. پیوسته ناظر خود دیدن پروردگار جهان، که در اثر آن سالک کم‌کم اذعان و اعتراف می‌نماید که خدای متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. ۴. حاضر و ناظر دیدن خداو مشاهده‌ی جمال الهی به طور اجمال. .
. ✍ علیه_السلام علیه_السلام 《اَلسَّلَامُ عَلَی الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ فِی حِجرِ أبیهِ》 ✅عُقبه بن بشیر اسدی نقل می کند که امام باقر(علیه السلام) به من فرمود : 📋《إنَّ لَنَا فِیکُم یَا بَنِی أسَدٍ دَمَاً!》 ♦️ای بنی اسد، خونی از ما بر گردن شماست. عرض کردم : 📋《فَمَا ذَنبِی أَنَا فِی ذَلِکَ رَحِمَکَ اللّهُ یَا أبَا جَعفَرٍ! وَ مَا ذَلِکَ؟》 ♦️ای ابوجعفر(ع)، رحمت خدا بر تو باد، گناه من در آن چیست و آن خون چیست؟ ایشان فرمودند : 📋《اُتِیَ الحُسَینُ(ع) بِصَبِیٍّ لَهُ، فَهُوَ فِی حِجرِهِ، إِذ رَمَاهُ أحَدُکُم یَا بَنِی أسَدٍ بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَتَلَقَّی الحُسَینُ(ع) دَمَهُ، فَلَمّا مَلَأَ کَفَّیهِ صَبَّهُ فِی الأَرضِ ثُمَّ قَالَ : رَبِّ! إِن تَکُ حَبَستَ عَنَّا النَّصرَ مِنَ السَّماءِ، فَاجعَل ذلِکَ لِما هُوَ خَیرٌ، وَانتَقِم لَنَا مِن هَؤُلاءِ الظّالِمینَ》 ♦️[در کربلا] کودکی نزد امام حسین(ع) آورده شد و او در دامانش بود که یکی از شما بنی اسد، تیری به سوی او‌ انداخت و گردن او را برید و او را کشت. پس امام حسین(ع) خون او را گرفت و چون دستش پر شد، بر زمین ریخت و گفت :  پروردگارا، اگر یاری شدن از آسمان را از ما بازداشته‌ای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است، قرار ده و انتقام ما را از این ستمگران بگیر.(۱) در باب حضرت محسن(ع) نیز مرحوم بحرانی(متوفی قرن ۱۲) در کتاب عوالم العلوم و همچنین مرحوم میرجهانی (متوفی ۱۲۸۱ق) در کتاب نوائب الدهور روایتی را از امام صادق(ع) نقل می کند که ایشان خطاب به مفضل فرمود : در روز محشر؛ 📋《یَأتِی مُحسِنُ مُخَضَّبَاً مَحمُولاً تَحمِلُهُ خَدِیجَةُ بِنتُ خُوَیلَدِ(س) َو فَاطِمَةُ بِنتَ أَسَدِِ(س) أُمِّ أَمِيرِ المُؤمِنِينَ(ع) وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ أَسمَاءَ اِبنَةِ عُمَيسِ صَارِخَاتَ أَيدِيهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنُّ وَ نَوَاصِيهِنَّ مُنَشَّرَةً وَ المَلَائِكَةُ تُستِرُهُنَّ بِأَجنِحَتِهِنَّ》 ♦️حضرت محسن(ع) می آید در حالی که او را حضرت خدیجه(س) و فاطمه بنت اسد(س) که دو جده او هستند، حمل می کنند. اسماء بنت عمیس نیز در آنجا حضور دارد و آنها در همان حال، فریاد می زنند و دست‌ها را بر صورت می گذارند و موها پریشان کرده اند و ملائکه ایشان را با بالهایشان می پوشانند.  در همین حال؛ 📋《فَاطِمَةُ(ع) أُمُّهُ تَبکِی وَ تَصِیحُ وَ تَقُولُ : یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ!》 ♦️مادرش فاطمه(س) گریه می کند و فریاد می زند و می گوید : امروز همان روزی است که وعده داده شدید. جبرائیل از جانب محسن(ع) ناله می زند : 📋《إِنِّي مَظلُومُ فَانتَصِر》 ♦️من مظلوم واقع شده ام، خدایا مرا یاری کن! در این هنگام؛ 📋《فَيَأخُذُ رَسُولُ اللهِ(ص) مُحسِنَاً عَلَى يَدَيهِ رَافِعَاً لَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ : إِلَهِي وَ سَيِّدِي! صَبَرنَا فِي الدُّنيَا اِحتِسَابَاً وَ هَذَا اليَومَ الّذِّي تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مٰا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرَاً وَ مٰا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ، تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهٰا وَ بَيْنَهُ أَمَدَاً بَعِيدَاً》 ♦️حضرت رسول اکرم(ص) محسن(ع) را روی دست می گیرد و او را به آسمان بلند می کند و می گوید : الهی و سیدی! در دنیا به خاطر تو صبر کردیم و امروز وقت آن است که هر کس آنچه بدی کرده، آرزو کند که بین او و آنها فاصله زیادی باشد.(۲)(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : چه رو خیمه بَرَم این سرِ آویزان را  چه کنم مشکلِ این حنجر خون ریزان را  به سفیدیِ گلوی تو کسی رحم نکرد  رسمِ کوفی است بگیرند هدف، مهمان را  دست و پایی زدی و باز تبسّم کردی  پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را  بوسه بر این سرِ پاشیده ز هم مشگل نیست  من چسان دفن کنم پاره ای از قرآن را  مشگل اینجاست که سر نیزه امانت ندهد  اهل غارت نکند رحم ، گُلِ پنهان را  من دهم با چه زبانی خبرت را به رباب  آب دادَست سه شعبه گلوی عطشان را  بعد از این است که بر سینۀ من جا داری  نزد مادر ببرم آهِ دِلِ سوزان را  گریه بر معجرِ عمّه نرود از یادت  وسط هلهله ها بدرقه کن یاران را  تا به محشر ز غبار غم تو گریه بپاست  ای عجب داغ تو کردَست بپا طوفان را  سند مستند کرب و بلا حنجر توست  بُرد مظلومیِ تو آبروی عدوان را  عید قربان من است و تو همان ذبحِ عظیم  و خدا مُهر قبولی زند این قربان را  👤ژولیده 📚منابع : ۱)تاريخ الامم والملوک طبری، ج۵، ص۴۴۸ ۲)نوائب الدهور میرجهانی، ج۳، ص۱۹۲ ۳)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۴۳ .