eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. صبر در مصیبتها و امتحان های سخت [ مناسب مجالس ] منبر ۲۰ دقیقه ای🕙 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود ناکام آن کسی که ز نور محمدی نابرده بهره، خاک شود، از میان رود ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی نزد قسیم نار و قسیم جنان رود ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه مطرود گردد و ز پی این و آن رود ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن در حال جهل و غفلتش از تن روان رود ناکام، آن کسی است که عشق حسین را پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود ناکام آن کسی است که همچون معاویه قرآن به کف به جنگ امام زمان رود دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست ناکام، آن که رد شده از امتحان رود (حسان) ✍ ☑️مقدمه با توجه حقیقت تلخ امتحان های سخت که از مسائل و طبیعت دنیاست خداوند در آیاتی از قرآن کریم انسان را متوجه این امتحان ها کرده و احادیثی در دعوت به صبر بیان شده است همین طور ، علما بزرگ برای تعلیم مهارت صبر و کنار آمدن با مصیبت ها سعی کرده اند کتاب هایی از خود با یادگار بگذارند. مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد (تسکین‌دهنده دل‌ها هنگام فقدان دوستان و فرزندان) کتابی به زبان عربی نوشته شهید ثانی است. این کتاب درباره مسائل و اموری است که دل داغدیدگان و مصیبت‌زدگان را آرامش می‌بخشد و مؤلف، آن را پس از مرگ فرزندانش برای آرامش خود و کسانی که این مصیبت را دیده‌اند نگاشته است شهید ثانی، مرگ را حادثه عظیمی می‌داند که همواره بین دوستان جدایی می‌اندازد و جدایی دوست، از بزرگترین مصیبت‌هاست و این مصیبت به‌قدری بزرگ است که حتی نزدیک است قلب صاحبان عقل و خرد و مردان صاحب‌نظر را از حق منحرف کند. به گفته مؤلف، از عزیزترین دوستان، فرزندِ آدمی است که به‌منزله جان و قلب پدر و مادر است و از همین جهت است که خداوند متعال در فراق او ثواب‌های فراوانی برای پدر و مادرش مقرر فرمود و به آن‌ها وعده شفاعت داده است. از این‌رو در این رساله، احادیثی از پیامبر اسلام(ص) و حکایاتی از حالات اهل کمال و اشخاص بلندمرتبه و مختصری از تنبیهات روشن جمع‌آوری نمود. وی در پایان، اظهار امیدواری کرده که این مجموعه، باعث زدودن زنگار دل محزونان و برطرف‌نمودن غم و رنج مصیبت‌دیدگان گردد و عارفان را شاد و غافلان را از خواب غفلت بیدار نماید. ☑️تأملی در آیه امتحان وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ. الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ. قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمی‌گردیم!». اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایت‌یافتگان! ➖ طبق این آیه نورانی ،خداوند متعال، همه‌ى انسان‌ها را آزمايش مى‌كند، امّا آزمايش و امتحان همه يكسان نيست. تمام جهان، صحنه آزمايش و تمام مردم حتّى پيامبران نيز مورد امتحان قرار مى‌گيرند. بايد بدانيم كه آزمايش‌هاى خداوند براى رفع ابهام نيست، بلكه براى شكوفايى استعدادها و پرورش انسان‌ها است. وسايل آزمايش الهى نيز تمام حوادث تلخ و شيرين و از جمله ترس و گرسنگى، زيان مالى و جانى و كمبود محصولات است. ➖علامه طباطبایی در تفسیر المیزان درباره معنای آیه استرجاع گفته است که اگر انسان بداند که مالکیت حقیقی از آنِ خدا است و مالکیت انسان، ظاهری و صوری است، در آن صورت نه به دست آوردن چیزی سبب شادی و غرورش می‌شود و نه از دست دادن چیزی سبب تأسف و تأثرش خواهد شد(۱) ➖مفسر و نویسنده کتاب های اخلاقی در تفسیر آیه می نویسند«قيل الخوف خوف الله و الجوع الصوم و النقص من الأموال الزكاة و من الأنفس الأمراض و من الثمرات موت الأولاد لأنهم ثمرة القلب»(۲) گفته شده منظور از خوف، ترس از خداوند، منظور از جوع، روزه گرفتن، منظور از نقص من الاموال زکات، منظور از انفس بیماری ها، منظور از من الثمرات فوت فرزندان است که آنها میوه ها دل انسان هستند. 🔻 ادامه دارد 👇
ا ꧂ سختی امتحان های الهی به ویژه داغ سوگ عزیزان꧁ ☑️سختی مصیبتها در احادیت ➖حضرات معصومین بر سختی مصیبت عزیزان صحه گذاشته اند چنانچه پیامبر(ص) هنگامی که به مصیبت فرزند خود، ابراهیم، گرفتار شد فرمود: «تدمع العین و یحزن القلب و لا نقول ما یسخط الرب» ؛ چشم گریان می‌شود و قلب غمگین، لیکن سخنی نمی‌گوییم که غضب پروردگار را به دنبال داشته باشد»(۳) ➖ برخی احادیث که از پاداش مصیبت فوت فرزند حرف میزند نشان دهند سختی مصیبت است که تنها با بهشت جبران می شود؛امام صادق(ع) فرمود: ثواب المومن من ولده الجنة صبر او لم يصبر.(۴)   ثواب و پاداش مومن در مرگ فرزندش بهشت است خواه در مصيبت فرزند خود صبر كند، خواه صبر نكند ⚫️ مراحل سخت روانی سوگ چنانچه در آموزه های دینی بیان شده است که شیطان تلاش میکند صبر انسان مومن را از او بگیرد روانشناسان مراحلی را برای سوگ بر شمرده اند که انسان داغدار ممکن است به جهت سختی مصیبت به این ها مبتلا شود؛ ➖انکار مرگ فرزند به دلیل شوکه شدن و باور نکردن اتفاقی که افتاده است. ➖غم و ناامیدی شدید به طوری که فرد نتواند کارهای روزمره و ساده‌اش را نیز انجام بدهد. ➖احساس گناه شدید و مقصر دانستن خود بابت مرگ فرزند. فرد احساس می‌کند می‌توانست فرزندش را نجات بدهد اما این کار را نکرده است و خودش را مقصر می‌داند. ➖خشم شدید نسبت به دیگران و جهان هستی. این مرحله، مرحله خشم از دوران سوگواری است. ➖احساس حسرت و رنجش نسبت به والدینی که فرزندان سالمی دارند. ➖احساس اینکه زندگی دیگر معنایی ندارد و تمایل به پیوستن به فرزند در آن دنیا. ➖از دست دادن ایمان و باورهای معنوی نسبت به زندگی و مرگ. ➖خواب دیدن فرزندان. ➖احساس تنهایی و درک نشدن شدید. ☑️سخت ترین مصیبت ها برای بهترین ها ➖ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) الْبَلَاءُ وَ مَا یَخُصُّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْمُؤْمِنَ فَقَالَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً فِی الدُّنْیَا فَقَالَ النَّبِیُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ وَ یُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ بَعْدُ عَلَى قَدْرِ إِیمَانِهِ وَ حُسْنِ أَعْمَالِهِ فَمَنْ صَحَّ إِیمَانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشْتَدَّ بَلاؤُهُ وَ مَنْ سَخُفَ إِیمَانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلَاؤُهُ»؛ «عبدالرحمن ابن حجاج می‌‌گوید: خدمت امام صادق(ع) سخن از بلا و آنچه خدای عزّوجل مؤمن را به آن مخصوص می‌‌دارد به میان آمد، حضرت فرمود: از رسول خدا‌(ص) پرسیدند: در دنیا بلای کدام کس سخت تر است؟ فرمود: پیغمبران، سپس هر که به آنها شبیه‌‌تر است به ترتیب و بعد از آن مؤمن به ‌‌اندازه ایمان و نیکی کردارش گرفتار شود، پس هر که ایمانش درست و کردارش نیکو باشد گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد گرفتاریش اندکست».(۵) ☑️مصائب ایوب نبی در بعضی از تواریخ، ماجرای گرفتاری ایوب (ع) به بلاها، چنین ترسیم شده است: یکی از غلامان ایوب (ع)آمد و گفت: جماعتی از اشرار ، غلامان تو را کشتند، و گاوها را که به آنها سپرده بودی به غارت بردند. هنوز سخن او تمام نشده بود که غلام دیگر رسید و گفت: ای ایوب! آتش عظیم از آسمان فرود آمد و همان دم همه چوپانان و گوسفندان تو را سوزانید، در این گفتگو بودند که غلام سومی آمد و گفت:گروهی از سواران کلدانی و سرداران پادشاهان بابِل آمدند و ساربانان را کشتند و شترانت را به یغما بردند. در این هنگام مردی گریبان چاک زده، خاک بر سر می‌ریخت و با شتاب نزد ایوب (ع) آمد و گفت:«ای ایوب فرزندانت به خوردن غذا مشغول بودند، ناگهان سقف بر سر آنها فرود آمد و همه مردند. حضرت ایوب همه این اخبار را شنید، ولی با کمال مقاومت، صبر و تحمل کرد، حتی ابروانش را خم ننمود، سر به سجده نهاد و عرض کرد: «ای خدا! ای آفریننده شب و روز، برهنه به دنیا آمدم و برهنه به سوی تو می‌آیم، پروردگارا تو به من دادی و تو از من باز پس گرفتی. بنابراین به هر چه تو بخواهی خشنودم.» ایوب (ع) به درد پا مبتلا شد، ساق پایش زخم گردید، به بیماری بسیار سختی دچار گردید که قدرت حرکت نداشت، هفت یا هفده سال با این وضع گذراند و همواره به شکر خدا مشغول بود. او چهار همسر داشت، سه همسرش او را واگذاشتند و رفتند، فقط یکی از آنها به نام «رُحْمه» وفادار باقی ماند. رنج و بیماری او هم چنان ادامه یافت و هفت سال و هفت ماه از آن گذشت، ولی حضرت ایوب، با صبر و مقاومت و شکر، هم چنان آن روزهای پر از رنج را گذراند؛ و اصلاً نه در قلب و نه در زبان و نه در نهان و نه آشکارا، اظهار نارضایتی نکرد(۶) ➖طبق حدیث؛افرادی که به خاطر سختی مصیبت از خدا شاکی شده اند ،خداوند،با مصیبت های حضرت ایوب اتمام حجت خواهد فرمود؛ فيُجاءُ بأيّوبَ فيقالُ أ بَلِيَّتُكَ أشَدُّ أو بَلِیه هذا؟فقدِ ابتُلِيَ فلم يُفتتن(۷) 🔻 ادامه دارد 👇
ا ꧂ راهکارها و عوامل موثر در صبر و شکیبایی ꧁ 🔻 در این قسمت راهکارها و عوامل موثر بر صبر و شکیبایی را بررسی میکنیم؛🔺 ☑️تقویت اعتقاد به حکمت الهی چون انسان نسبت به حکمت حوادث و رخدادها آگاهی ندارد ، تحمل خود را از دست می‌دهد و با حالتی از خشم و غضب و هیجان عاطفی با مسئله برخورد می‌کند. پس لازم است اعتقاد به حکمت الهی را در خود تقویت کنیم خداوند در این باره از زبان حضرت خضر(ع) به حضرت موسی(ع) هشدار می‌دهد که به سبب عدم شناخت و ناآگاهی قادر به صبر در برابر افعال نخواهد بود و به سرعت نسبت به کنش‌ها واکنش عاطفی نشان خواهد داد. پس نمی‌تواند در برابر حوادث و گفتار‌ها صبوری پیش گیرد. خداوند بیان می‌کند: وكَيفَ تَصبِرُ عَلى ما لَم تُحِط بِهِ خُبرا؛ و چگونه می‌خواهی بر چیزی که از آن خبر و آگاهی نداری صبر پیشه کنی؟!(كهف،  آیه ۶۸) ☑️تفکر درالطاف الهی برای صابران اگر انسان مصیبت دیده به الطاف الهی نسبت به خود تفکر کند آرامش بخش خواهد بود. خداوند چندين عنايت به صابران نموده است از جمله: ۱- محبّت. «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» ۲- نصرت. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» ۳- بهشت. «يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» ۴- پاداش بى‌حساب. «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» ۴- بشارت. «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ» ➖رسول خدا (ص) فرمود: « اذا مات ولد العبد قال الله تعالی لملائکته ا قبضتم ولد عبدی فیقولون نعم فیقول قبضتم ثمرة فؤاده فیقولون نعم فیقول ما ذا قال عبدی فیقولون حمدک و استرجع فیقول الله تعالی ابنوا لعبدی بیتا فی الجنة و سموه بیت الحمد؛ چون فرزند بنده‌ای بمیرد، خداوند متعال به فرشتگانش می‌فرماید: «جان فرزند بنده‌ام را ستاندید؟». عرض می‌کنند: آری. می‌فرماید: میوه دلش را گرفتید؟ عرض می‌کنند: آری. می‌فرماید: «بنده‌ام، چه گفت؟» عرض می‌کنند: حضرتت را سپاس گزارد و گفت: «انا لله و انا الیه راجعون». خداوند متعال می‌فرماید: در بهشت برای بنده‌ام خانه‌ای بسازید و آن را « بیت الحمد » بنامید.».(۸) ☑️توجّه به تاريخ گذشتگان كه چگونه مشكلات را پشت سر گذارده‌اند. خداوند در قرآن، آگاهى از سرنوشت گذشتگان را از عوامل صبر دانسته است تا این گونه، پیامبر(ص) بتواند در برابر کنش‌ها و حوادثی که در هنگام تبلیغ با آن مواجه می‌شود، صبر به دست آورد و بی‌تابی و جزع و فزع نکند؛ تِلكَ مِن اَنباءِ الغَيبِ نوحيها اِلَيكَ ما كُنتَ تَعلَمُها اَنتَ ولا قَومُكَ مِن قَبلِ هـذا فَاصبِر اِنَّ العـقِبه للمُتَّقين. (هود/۴۹) ☑️اعتقاد به احاطه خداوند اعتقاد به احاطه خداوند و توجّه به اينكه همه مشكلات ما در منظر و ديد خداست روی حساب خاصی پیش می آید در صبر انسان تاثیر دارد. «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‏ أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیرٌ* لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»؛ (هیچ مصیبتى در زمین و نه در وجود شما روى نمى دهد مگر اینکه همه ی آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر براى خدا آسان است* این به خاطر آن است که براى آنچه از دست داده اید تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشى را دوست ندارد). امام حسين عليه السلام وقتى فرزندش روى دستانش تير خورد و شهيد شد، فرمود: «هون على ما نزل بى انه بعين الله» اين حادثه سخت، چون خدا مى‌بيند برايم آسان مى‌نمايد ☑️نیکوکاری در قرآن کریم انفاق و بذل مال از عوامل صبر دانسته شده است که باید ایجاد و تقویت شکیبایی از آن بهره‌مند شد. خداوند می‌فرماید: اِنَّ الاِنسـانَ خُلِقَ هَلوعـا  اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوعـا  اِلاَّ المُصَلّين ...  والَّذينَ فى اَموالِهِم حَقٌّ مَعلوم  لِلسّائِلِ والمَحروم؛ انسان، حریص و بی‌تاب آفریده شده از این رو هر گاه شری می‌رسد جزع و ناله سر می‌دهد ، مگر نمازگزاران .. و کسانی که در اموالشان حقی معلوم برای سائلان و نیازمندان است.(معارج ؛ آیات ۱۹ تا  ۲۴) شاید رابطه ش به این باید باشد که با دادن مال ملکه صبر در انسان تقویت می شود به طوری که هنگام از دست رفتن داشته های دیگر نیز بتواند صبر کند . ☑️استعانت از یاد خدا به وسیله عبادات یکی از سفارش‌هاى خداوند، استعانت از نماز و روزه است. چرا که نماز و روزه به عنوان عبادت مهم انسان را به یاد خدا میندازد و با قدرت لایزال الهی پیوند میدهد؛ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ؛ از صبر( روزه) و نماز يارى جویيد؛ و اين کار، جز براى خاشعان، گران است». 🔻 ادامه دارد 👇👇
💠داستان ابوطلحه‌ی انصاری، از اصحاب بزرگ اسلام (ص)، پسری داشت به نام ابوعمیر كه بسیار مورد علاقه‌ی او بود. ابوعمیر اتفاقاً مریض شد. مادر مكرمه‌اش « اُمّ سلیم» چون از محبت زیاد ابوطلحه نسبت به فرزندش و حال وخیم فرزندش آگاهی داشت، شوهرش را خدمت پیامبر (ص) فرستاد تا وی در هنگام رحلت «ابوعمیر» در منزل نباشد. پس از رفتن ابوطلحه؛ بچّه از دنیا رفت. «اُم سلیم» او را در جامه‌ای پیچید و كنار اتاق گذاشت. غذای مطبوعی نیز تهیه كرد و آماده‌ی پذیرایی از شوی خود شد. وقتی ابوطلحه آمد، از حال فرزندش پرسید و پاسخ شنید كه خوابیده است. ابوطلحه سؤال كرد: «غذایی هست؟» ام سلیم غذا را آورد و با هم شام را صرف كردند و پس از آن، به بستر رفتند. همین كه صبح شد، ام سلیم به شوهرش گفت: «ابوطلحه! اگر كسی به تو امانتی بدهد و سپس آن را طلب كند، آیا آن را پس می‌دهی یا نه؟» ابوطلحه جواب داد: «آری! پس می‌دهم.» ام سلیم ادامه داد: «چند سال قبل شخصی امانتی به ما داد و امروز من آن را به او باز گرداندم. حال بگو بدانم از این موضوع نگران و ناراحت كه نیستی؟» ابوطلحه گفت: «چرا نگران باشم؟» ام سلیم پاسخ داد: «پس بدان كه فرزندت امانتی از سوی خداوند بود كه امروز امانت خود را پس گرفت!» ابوطلحه بدون هیچ تغییر حالی گفت: «الحمدالله رب العالمین.» و سپس افزود: «من از تو كه مادر او بودی، به شكیبایی سزاوارترم.» بعد از آن غسل كرد، دو ركعت نماز گزارد. سپس خدمت پیغمبر اكرم (ص) رسید و مرگ فرزند و عمل «ام سلیم» را به عرض آن بزرگوار رسانید. رسول خدا (ص) و آله به او فرمودند: «مبارك باد دیشب تو!» اتفاقاً همان شب «اُم سلیم» آبستن شد و بعدها فرزند بسیار صالحی نصیب آنان شد. نام وی را «عبدالله» نهادند. عبدالله از بهترین و خالص ترین مردان انصار به شمار می‌رفت و از او فرزندان شایسته‌ای به وجود آمد كه همگی قاری قرآن بودند. 💠داستان امام باقر (ع): چون قاسم پسر خديجه از دنيا رفت، پيامبر خدا (ص) به نزد خديجه رفت و ديد او گريه مى‏كند. فرمود: «چرا گريه مى‏كنى؟». خديجه گفت: اشكم بى اختيار، جارى شد و گريه‏ام گرفت. پيامبر (ص) فرمود: «يا خَدِيجَةُ ، أَما تَرضَيْنَ إِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ أَن تَجِيئِي إِلى بابِ الجَنَّةِ وَهُو قائِمٌ ، فَيَأخُذَ بِيَدِكِ فَيُدخِلَكِ الجَنَّةَ وَيُنزِلَكِ أَفضَلَها» اى خديجه ! آيا حاضر نيستى كه چون روز قيامت شود، به درِ بهشت بيايى و او آن جا ايستاده باشد و دستت را بگيرد و تو را به بهشت بَرَد و تو را در بهترين مكان آن جاى دهد ؟ اين، براى هر مؤمنى هست. خداى عز و جل، حكيم‏تر و كريم‏تر از آن است كه از مؤمن، ميوه دلش را بگيرد و سپس با اين حال، او را براى هميشه عذاب كند». 💠ذکر تاریخ عاشورا امام حسین (ع)وقتی بی قراری خواهرش زینب در وداع آخر را دید به او فرمود: «يا اخية لا يذهبن حلمك الشيطان» خواهرم!شیطان شکیبایی را از تو نگیرد. و فرمود : «یا أُخَیَّةُ اِتَّقی اللّهَ وَ تَعَزّی بِعَزاءِ اللّهِ، وَ اعْلَمی أَنَّ أَهْلَ الاَرْضِ یَمُوتُونَ، وَ أَنَّ أَهْلَ السَّماءِ لا یَبْقُونَ، وَ أَنَّ کُلَّ شَىْء هالِکٌ إِلاّ وَجْهَ اللّهِ الَّذِی خَلَقَ الاَرْضَ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَبْعَثُ الْخَلْقَ فَیَعُودُونَ، وَ هُوَ فَرْدٌ وَحْدَهُ، أَبِی خَیْرٌ مِنّی، وَ اُمّی خَیْرٌ مِنّی، وَ أَخی خَیْرٌ مِنّی، وَ لی وَ لَهُمْ وَ لِکُلِّ مُسْلِم بِرَسُولِ اللّهِ اُسْوَةٌ»؛ خواهرجان! تقواى خدا را پیشه ساز و به شکیبایى الهى خود را تسلّى بده و بدان که همه زمینیان مى میرند، و اهل آسمان نمى مانند و همه چیز جز ذات پاک آفریدگار، فانى شوند، همان خدایى که با قدرت خود، زمین را آفرید و خلایق را بر مى انگیزد و همه به سوى او باز مى گردند و او یگانه بى همتاست. پدرم امیرمؤمنان از من بهتر بود، مادرم ـ فاطمه(ع) ـ از من بهتر بود. برادرم امام مجتبى(ع) از من بهتر بود. [و با این وصف همه رخ در نقاب خاک کشیدند و به سراى باقى شتافتند و ما نیز باید برویم]. پیامبر اکرم(ص) براى من و آنان و هر مسلمانى [در تحمّل بلاها و مصیبت ها] الگو و سرمشق است). ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.تفسیر المیزان،ذیل آیه ۱۵۵ سوره بقره. ۲.تفسیر القرآن الکریم،شبر،ج۱،ص۶۳. ۳.تحف العقول، ج ۲، ص۳۷. ۴.الکافی ج ۳ ص ۲۱۹. ۵.شیخ کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵۲ ۶.اقتباس از تاریخ انبیا عماد زاده،ص۴۵۵. ۷.بحار الأنوار ، ج۷،ص۲۸۵. ۸.الكافي ، ج ۳ ص ۲۱۸. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
. ‍ 🅾️ ❇️ صوت 🌟 🔀به همراه ❇️ صوت 🌟 ‼️نکاتی که می تواند مولودی خوانی شما را زیر و رو کند‼️ 1️⃣ گاهی ممکن است ما تمام اعیاد را با نغمه ای خاص در دستگاه های آواز اداره کنیم و همین باعث یکنواختی در کار ما شود ، در این جلسه استاد کریمی از نغمه جدیدی نسبت به نغمات خود استفاده کردند که نوعی ایجاد تنوع بود . 2️⃣ با اینکه حاج آقای کریمی نغمه ای شاد و حماسی انتخاب کرده بودند اما در شبی که خطاب به حضرت گفته می شد: «حضرت مشکل گشا» ایشان لحن خود را متناسب با آن تغییر دادند و از لحن دارای تضرّع و حُزن عاطفی استفاده نمودند . 3️⃣ قالب شعری منتخب ایشان ترکیب بند بود که هر بند قافیه ای جداگانه دارد و یا یک بیت مُصرَّع «بیتی که دو مصراع آن با هم ، هم قافیه هستند» ، به هم متصل می شدند که «بیت ترجیع» نام دارد. این قالب جزء چهار قالب(مسمط، مثنوی، ترکیب و ترجیع بند) است که برای اعیاد بسیار مناسب است چون دارای تنوع قافیه است. 4️⃣ یکی از شاخص ترین هنرهای فیزیکی که در خواندن ایشان مشاهده شد «زانو زدن» هنگام خواندن بیت ترجیع «عالمی پشت سرت السابقون السابقون / زنده ام با وعده اِنّا اِلیه راجِعون» بود . اینجا با این حرکت و برگشتن به سمت دکور پشت منبر ، مستمع را چنان به وجد آورد که همه با کف زدن و فریاد «یا علی» این وجد را ابراز کردند . 🔸 اول : معمولا شعرا بالاترین شور محتوایی خود را در ابیات ترجیع بند قرار می دهند و مداح باید به روشی از قبیل روش حاج محمود کریمی آن را بخواند ، که مستمع به وجد بیاید و با صلوات و یا ذکر و . . . شور و حال خود را ابراز کند . 🔹 دوم : اشعاری را انتخاب کنید که ابیات اینگونه داشته باشد و از قبل آن ها را مشخص کنید . 5️⃣ : حاج محمود کریمی در این مجلس بارها پرده ی صدای خود را بالا و پائین بردند ، مخصوصا بعد از اوج معمولا فرود داشتند و اگر اینگونه نباشد خواندن یکنواخت می شود . 🔸 : اوج و فرود باید با توجه به محتوا انجام شود ، مثلا محتوای حماسی متناسب اوج و محتوای عاطفی متناسب با فرود است . ✅ راه موفقیت در مداحی و هیأت در 👇👇 .
. ا ꧂ ساده زیستی در کلام و سیره قدیسان ꧁ ☑️احادیث ➖ پیامبر(ص):«مَنِ اقتَصَدَ في مَعيشَتِهِ رَزَقَهُ اللّه ُ ومَن بَذَّرَ حَرَمَهُ اللّه ُ»هركه در زندگى خويش ميانه روى كند ، خدايش روزى رسانَد و هر كه زياده روى كند ، خدايش بى نصيب سازد.(۵) ➖امام على(ع):طوبى لِمَن ذَكَرَ المَعادَ ، و عَمِلَ للحِسابِ ، و قَنِعَ بالكَفافِ ، و رَضِيَ عنِ اللّه.(۶) خوشا به حال كسى كه به ياد قيامت باشد و براى روز حساب كار كند و به كفاف زندگى قانع باشد و از خدا خشنود. ➖ امام صادق(ع):اَلْمُؤْمِنُ حَسَنُ اَلْمَعُونَةِ خَفِيفُ اَلْمَئُونَةِ جَيِّدُ اَلتَّدْبِيرِ لِمَعِيشَتِهِ لاَ يُلْسَعُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ. مؤمن خوب كمك كارى كند،و كم هزينه باشد،و زندگى خود را خوب اداره كند،گزيده نشود از يك سوراخى دو بار.(۷) ➖حدیث قدسی: «إنّی وَضَعْتُ الْغِنَی فِی الْقَنَاعَه وَالنَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی کَثْرَه الْمَعْرُوضِ وَلَمْ یَجِدُوهُ اَبَداً» به راستى من بی‌نیازی را در قناعت و ساده زیستی قرار دادم؛ ولی مردم آن را در زیادی مال و ثروت جستجو می‌کنند، و هرگز آن را نخواهند یافت.(۸) ☑️ساده زیستی معصومان سادگی و بی‌پیرایگیِ فرستادگان الهی، به عنوان اصلی اصیل، جلوه‌ای خاص در رفتار، معاشرت و نشست و برخاست آنان دارد. ➖موسی(ع)جز نانی که آن را بخورد از خدا چیزی نخواست، زیرا وی از سبزی زمین می‌خورد تا آن‌جا که به دلیل لاغری تن و تکیدگی گوشت بدن، رنگ آن سبزی از پوست شکم او نمایان بود. ➖حضرت داود(ع) به دست خود از لیف خرما زنبیل می‌بافت و از بهای آن، گرده‌ای نان جوین تهیه می‌کرد و می‌خورد. ➖  عیسی بن مریم (ع) سنگ را بالین خود می‌کرد و جامه درشت [و خشن] می‌پوشید و خوراک ناگوار می‌خورد و خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و پناه‌گاهش در زمستان، شرق و غرب زمین بود.  ➖پیامبر اسلام (ص) نمونه کامل ساده‌زیستی است. امام علی (ع) در توصیف آن حضرت می‌فرماید: برای تو کافی است که رسول خدا (ص) را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی‌ها و عیب‌های دنیا و بسیاری خواری و زشتی‌های آن باشد، چه این‌که دل بستگی‌های آن از او گرفته شده و برای غیر او گسترده شده است؛ از نوش آن نخورد و از زیورهایش بهره نبرد.  پیامبر (ص) روی زمین غذا می‌خورد و همچون بندگان می‌نشست و به دست خود کفشش را پینه می‌زد و جامه خود را وصله می‌کرد و بر الاغ بی‌پالان سوار می‌شد و دیگری را در کنار خود سوار می‌کرد.  رسول خدا (ص) از سیره پادشاهان و نوع نشست و برخاست و رفت و آمد و تشریفات آنها سخت بیزار بود. مردی نزد پیامبر آمد تا با وی سخن گوید، اما چون پیامبر (ص) را دید، دست پاچه شد و به لرزه افتاد. حضرت به او فرمود: راحت باش، من که پادشاه نیستم، من فرزند همان زنم که گوشت خشکیده می‌خورد.  ➖حضرت علی (ع) و فرزندانش، پاسداران سیره نبوی بودند و در ساده‌زیستی از آن بزرگوار پیروی می‌کردند. آن حضرت می‌فرماید: به خدا سوگند، این جامه پشمین خود را آن قدر وصله کرده‌ام که از وصله‌کننده آن شرم دارم.  ابواسحاق سبیعی می‌گوید: یک روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم و امام علی (علیه‌السّلام) خطبه می‌خواند. دیدم آن حضرت دست خود را تکان می‌دهد، گویا با آستین پیراهنش خود را باد می‌زند. به پدرم گفتم: آیا امیرمؤمنان گرمش است؟ گفت: او گرما و سرما را چیزی به حساب نمی‌آورد، بلکه پیراهنش را شسته و چون پیراهنی جز آن نداشته، آن را مرطوب به تن کرده است و چنین می‌کند تا خشک شود.  و فرمود: «ألا وإنَّ لِكُلِّ مَأمومٍ إماما يَقتَدي بِهِ ، ويَستَضيءُ بِنورِ عِلمِهِ ، ألا وإنَّ إمامَكُم قَدِ اكتَفى مِن دُنياهُ بِطِمرَيهِ، ومِن طُعمِهِ بِقُرصَيهِ» هان! پيشواى شما از دنياى خود به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرص نان ، بسنده كرده است. ➖حضرت زهرا (س) نیز شاگرد مدرسه پیامبر (ص) و الگوی ساده‌زیستی است. وقتی سلمان فارسی چادر کهنه ایشان را دید که با لیف خرما دوازده جای آن وصله شده بود، متعجب گردید و با گریه چنین گفت: دختران قیصر و کسری در سندس و حریرند و دختر محمد (ص) روپوشی کهنه بر تن دارد که دوازده جای آن وصله شده است. آن حضرت گفت: یا رسول الله (ص) ! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن‌که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است که من و علی جز یک پوست گوسفند نداریم که روزها بر روی آن به شترمان علف می‌دهیم و چون شب فرا می‌رسد آن را فرش می‌کنیم و بالش ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پر شده است. ➖سیره آخرین وصی پیامبر (ص) نیز ساده‌زیستی است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «فواللّه ما لباسه الاّ الغلیظ و لا طعامه الاّ الجشب؛  به خدا سوگند، لباس مهدی (عجّ) جز پوشاکی درشت و خوراک او جز خوراکی سخت نخواهد بود.»(۹) 🔻 ادامه دارد 👇
💠 داستان ابووائل می‌گوید: من و رفیقم بر سلمان وارد شدیم. سلمان فرمود: اگر پیامبر صلی الله علیه و آله از تکلیف برای میهمان نهی نکرده بود خود را به زحمت افکنده و طعام خوبی برای شما تهیه می‌کردم. مقداری نان و نمک حاضر کرد. رفیقم گفت: اگر با این نمک قدری سبزی هم بود بهتر بود! سلمان آفتابه خود را گرو گذاشت و مقداری سبزی خرید. پس از صرف غذا رفیقم در مقام شکر خدا گفت: خدا را حمد می‌کنم که ما را به آنچه داده قانع گردانیده است. سلمان فرمود: اگر قانع بودی آفتابه‌ام به گرو نمی‌رفت (البته این حکایت با مختصری اختلاف که آن شخص ابوذر بوده و به جای سبزی، نعناع بود، نیز نقل شده است). 💠داستان سید علی همدانی در کتاب ذخیرةالملوک آورده است: امیرمؤمنان علی(ع) در مسجد کوفه اعتکاف کرده بود که بادیه نشینی هنگام افطار به محضر او رسید. حضرت مقداری آرد جو همراه داشت. به او تعارف کرد و او نتوانست میل کند. از آن جا به خانه حسن و حسین(علیهم السلام) رفت و با آن ها غذا خورد. به هنگام غذا گفت: فقیری را دیدم که دلم برایش سوخت و نمی توانم چیزی تناول کنم و از آن ها خواست مقداری غذا برای آن فقیر ببرند. امام حسن(ع) پرسید: آن فقیر کجا و کیست؟ آن مرد داستان را تعریف کرد. صدای گریه امام حسن(ع) بلند شد و فرمود: او پدرم علی(ع) امیرمؤمنان و خلیفه مسلمانان است.(۱۰) 💠داستان پيراهن پيامبر به اندازه كهنه شده بود كه قابليت استفاده كردن نداشت، شخصى دوازده درهم به حضرت هديه داد، آن بزرگوار پول را به اميرمؤمنان دادند تا از بازار پيراهنى تهيه كند، اميرمؤمنان پيراهنى به همان مبلغ خريد و به محضر پيامبر آورد، حضرت فرمود: اين پيراهن سنگين قيمت است، پيراهنى كم قيمت‏تر از اين مرا خوش‏تر ميآيد، آيا گمان دارى كه فروشنده پيراهن آن را پس بگيرد؟ در هر صورت به او رجوع كن شايد پس گرفتن آن را راضى شود. اميرمؤمنان نزد فروشنده رفت و گفت: پيامبر ميفرمايد: اين پيراهن براى من گران است و جامهاى ارزان‏تر از اين ميخواهم، فروشنده راضى شد و دوازده درهم را پس داد، اميرمؤمنان ميفرمايد وقتى پول را به حضرت برگرداندم با من روانه بازار شد تا پيراهنى بخرد، در ميان راه به كنيزى برخورد كه در گوشهاى نشسته و گريه ميكرد، پيش كنيز رفته و سبب گريه‏اش را پرسيد، گفت: يا رسول الله مرا براى خريد به بازار فرستادند كه چهار درهم براى خانه خريد كنم ولى‏ چهار درهم را گم كرده ام، پيامبر چهار درهم به او داد و پيراهنى را نيز به چهار درهم خريد و در بازگشت مرد مستمندى از حضرت تقاضاى لباس كرد حضرت پيراهن خريدارى شده را به او دادند به بازار بازگشته با چهار درهم باقى مانده پيراهنى براى خود خريدند. هنگامى كه به محل كنيز رسيدند او را هنوز در حال گريه ديدند به او فرمودند ديگر براى چه گريه ميكنى؟ گفت: به خاطر اين كه بازگشتم به خانه دير شده، ميترسم مورد آزاد قرار بگيرم فرمودند: جلو برو و ما را به خانه راهنمائى كن، همين كه به در خانه رسيدند به صاحب خانه سلام دادند، ولى صاحب خانه تا مرتبه سوم پاسخ سلام پيامبر را نداد، پيامبر از پاسخ ندادن به سلام پرسيد، صاحب خانه گفت خواستم سلامتان بر ما اضافه شود تا سبب زيادى نعمت و سلامت ما گردد، حضرت داستان كنيز را شرح داد و بخشش او را درخواست نمود، صاحب كنيز گفت: به بركت قدم شما او را آزاد كردم، سپس پيامبر فرمود: دوازده درهمى نديده بودم كه به اين مقدار خير و بركت داشته باشد دو برهنه را پوشانيد و كنيزى را آزاد نمود.   ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.الغارات،ج۲،ص۵۲۴ّ ۲.نهج البلاغه، نامه ۴۵. ۳ همان، حکمت ۳۷۱. ۴.همان، خطبه ۲۱. ۵.الکافي ج۴ ص۵۴. ۶.نهج البلاغه، حکمت ۴۴. ۷.وسایل الشیعه،ج۱۵، ص۱۹۳. ۸.جامع الاخبار ج۱، ص۱۸۴. ۹.بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۵۴. ۱۰.به نقل از: ینابیع الموده، نوشته الحافظ سلیمان، ص۱۴۷. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 .
. متنی جوانی، فرصت ها و تهدیدها به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر و روز جوان [ منبر ۲۰ دقیقه ای🕙] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین السَّلاَمُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ و علی اولاد الحسین وَ عَلَی أَصْحَابِ الْحُسَینِ السَّلامُ عَلَيكَ يا أوَّلَ قَتيلٍ مِن نَسلِ خَيرِ سَليلٍ مِن سُلالَةِ إبراهيمَ الخَليلِ ، صَلَّى اللّهُ عَلَيكَ وعَلى أبيكَ ، إذ قالَ فيكَ : قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوكَ 🔹شعر یم فاطمی، دُر سرمدی گل احمدی، مه هاشمی ز سرادقات محمدی طلعت ظهور جلالتی   به سما قمر، به نبی ثمر، به فاطمه دُر، به علی گهر به حسن جگر، به حسین پسر چه نجابتی، چه اصالتی به ملک مطاع، به خدا مطیع به مرض شفا، به جزا شفیع چه مقام بندگیش منیع به چه بندگی و اطاعتی   خم زلف او چه شکن شکن به مثال نقرۀ خام تن سپری به کتف و کفن به تن به چه قامتی و قیامتی ☑️مقدمه ➖علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (۳۳-۶۱ق) مشهور به علی‌اکبر بزرگترین فرزند امام حسین(ع)استابو الفرج، در مقاتل الطالبیین خود، نقل کرده که یزید به امام زین العابدین علیه السلام گفت: نامت چیست؟ ایشان به او پاسخ داد: «على». یزید گفت: مگر على را خدا نکشت؟ فرمود: «برادر بزرگ ترى به نام على داشتم که شما او را کشتید.» ➖ امام حسین(ع) او را شبیه‌ترین مردم به پیامبر اکرم معرفی کرده و فرمود؛ اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ ص وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ  خدايا! گواه باش كه اينك جوانى به مبارزه با آنان مى رود كه از نظر صورت و سيرت و گفتار، شبيه ترين مردم به رسول تو، حضرت محمّد(ص) است. ما هر زمان كه مشتاق ديدار پيامبرت مى شديم، به چهره او مى نگريستيم.(۱) تمثل النبي في سليله في خلقه وخلقه وقيله كما تجلى الله في نبيه فقد تجلى هو في وليه ➖او عمر شریف خود را در عبادت ، زهد و کمک به مستمندان گذراند. به طوری که در مدح وی گفته شده : هرگز چشمی همانند علی اکبر را ندیده است. ➖ چنانچه گفته شده الفضل ما شهدت به اعدا خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران گفته شده معاویة بن ابی‌سفیان، علی‌اکبر را شایسته‌ترین فرد برای حکومت می‌دانست؛ « جدش، رسول خدا است و شجاعت بنی‌هاشم، سخاوت بنی‌امیه و زیبایی و بزرگی ثقیف را هم دارد».(۲) [البته هدف سیاسی معاویه از گفتن این جمله کاملا مشخص است و او به خیال خام خود با این جمله در صدد تضعیف شان و منزلت امام وقت حضرت امام حسین(ع) و به اصطلاح رقیب تراشی برای امام است]. 💠تاریخ تاریخ الطبر ىـ به نقل از عُقْبه بن سَمعان : وقتى آخر شب شد ، حسین علیه السلام به ما فرمود که آبگیرى کنیم. آن گاه دستور حرکت داد و ما به راه افتادیم. وقتى از قصر (منزلگاه) بنى مُقاتل ، حرکت کردیم و لختى رفتیم، حسین علیه السلام چرتى زد و آن گاه بیدار شد و مى فرمود : « «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَیْهِ رَ جِعُونَ» و «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَــلَمِینَ» » و این را دو یا سه بار تکرار کرد. پسرش على ، بر اسب خویش آمد و گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَیْهِ رَ جِعُونَ» و «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَــلَمِینَ» پدر جان! فدایت شوم! حمد و اِنّا لِلّه گفتن تو ، براى چیست ؟ فرمود : «پسرم! چُرتم گرفت و [در خواب ،] سوارى را بر اسبى دیدم که گفت: این قوم ، حرکت مى کنند و مرگ نیز به دنبال آنهاست . پس دانستم که از مرگمان به ما خبر مى دهند» . گفت: پدر جان! خدا ، برایت بد نیاورد! مگر ما بر حق نیستیم(ألَسنا عَلَى الحَقِّ )؟ فرمود : «سوگند به آن که بندگان به سوى او خواهند رفت ، چرا» . گفت: پدر جان! پس اهمّیتى ندارد ؛ چرا که بر حق ، جان مى دهیم. فرمود : «خدا ، نیکوترین پاداشى را که به خاطر پدرى به فرزندى داده ، به تو بدهد!» .(۳) ☑️روز ولادت علی اکبر روز جوان ➖در مقتل مقرم، تاریخ تولد او یازدهم شعبان سال ۳۳ هجری قمری ذکر شده است. در انتخابی درست و معنا دار روز ولادت جوان پیامبر گونه کربلابه عنوان روز جوان نام گذاری شده است . دوران نوجوانی و جوانی، دوران حساس و سرنوشت ساز و تعیین کننده ی شخصیت فرد است. در این دوران غرور، هیجان، احساسات، شهوت، ناپختگی عقلی و... بر شخص سایه می افکند. یکی از نیازهای اولیه قوام شخصیت جوان الگو یابی درست است.و چه الگویی برتر از شخصی که شبیه و آینه تمام نمای پیامبر است. 🔻 ادامه دارد 👇 ۱
🔷اهمیت جوانی در قرآن و احادیث ➖خداوند در سوره روم فرمود: اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً ۚ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُخدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که ضعیف بودید؛ سپس بعد از ناتوانی، قوّت بخشید و باز بعد از قوّت، ضعف و پیری قرار داد؛ او هر چه بخواهد می‌آفریند، و دانا و تواناست. 👌آری از نظر قرآن جوانی دوران قدرت است، و جوان بربلندای قلّه حیات خویش ایستاده و باید از این موقعیت به نحو احسن استفاده کند. ➖ پیامبر(ص) فرمود: إنَّ اللّه‏َ تعالى یُباهِی بالشابِّ العابِدِ المَلائکةَ ، یقولُ : اُنظُرُوا إلى عَبدی ! تَرَکَ شَهوَتَهُ مِن أجلی .  خداوند متعال ، به وجود جوان عبادت پیشه بر فرشتگان مى‏نازد و مى‏فرماید : بنگرید این بنده مرا ! به خاطر من از شهوت خویش دست کشیده است . ➖امام على علیه السلام : إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ کَالرضِ الخالیَةِ ما اُلقىَ فیها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ؛ دل نوجوان مانند زمین آماده است که هر بذرى در آن افشانده شود، مى پذیرد. [نهج البلاغه، نامه ۳۱] ➖ پیامبر(ص) فرمود: اوصیکُم بِالشُّبّابِ خَیرا فَإِنَّهُم أَرَقُّ أَفئِدَةً إنَّ اللّه بَعَثَنى بَشیرا وَنَذیرا فَحالَفَنِى الشُّبّانُ وَخالَفَنِی الشُّیوخُ؛ به شما درباره جوانان به نیکى سفارش مى کنم چرا که آنان نازک دل ترند، خداوند مرا امید دهنده و بیم دهنده مبعوث کرد جوانان با من هم پیمان شدند و پیر مردان به مخالفت با من برخاستند. [سفینة البحار، ج۲، ص۱۷۶] ➖امام صادق علیه السلام: بادِروا أَحداثَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن تَسبِقَکُم إِلَیهِمُ المُرجِئَةِ؛به آموختن حدیث به نوجوانانتان پیش از آن که منحرفین آنان را گمراه سازند، اقدام نمائید. [تهذیب الأحکام، ج۸، ص۱۱۱، ح۳] ➖ پیامبر(ص) فرمود: مَن اَحسَنَ عِبادَةَ اللّه فى شَبیبَتِهِ ، لَقّاهُ اللّه الحِکمَةَ عِندَ شَیبَتِهِ ، قالَ اللّه تَعالى : «وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاستَوى ءَآتَیناهُ حُکما وَ عِلما» ثُمَّ قالَ تَعالى : «وَ کَذالِکَ نَجزِى المُحسِنینَ» ؛ هر کس که در جوانى خوب بندگى خدا کند ، خداوند در پیرى به او حکمت مى آموزد . خداى متعال مى فرماید : «و چون به رشد و کمال خویش رسید ، به او حکمت و دانش عطا کردیم» و در ادامه آیه مى فرماید : «و نیکوکاران را چنین پاداش مى دهیم». [ أعلام الدین ، ص۲۹۶] ➖ پیامبر(ص) فرمود: يا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ : شَبابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَوَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ ، وَ حَياتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ ؛ اى على! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب : جوانى ات را پيش از پيرى؛ وسلامتى ات را پيش از بيمارى؛ و ثروتت را پيش از فقر و زندگى ات را پيش از مرگ . [من لا يحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۵۷،ح۵۷۶۲] ➖پیامبر اکرم(ص) فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مَلَكاً يَنْزِلُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ يُنَادِي يَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِينَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّلَاثِينَ لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا؛هماناخداوند متعال فرشته ای آفریده است که هر شب نزول می شود و ندا می‌دهد ای بیست ساله ها کوشش و جدّیت کنید و برای نیل به کمالات انسانی مجاهده نمایید. و ای سی ساله ها دنیا شما را نفریبد. إرشاد القلوب، ج۱ ص ۳۱ ➖ پیامبر(ص) فرمود:  لاَ تَزُولُ قَدَمَا عَبْدٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلاَهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اِكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ . در روز قيامت، بنده قدم از جاى خود بر ندارد تا آن گاه كه از چهار چيز باز خواست شود : از عمرش، كه در چه راهى صرف كرده است؟ از جوانيش؛ كه در چه راهى به سر آورده است؟ از مالش؛ كه از كجا آورده و در كجا خرج كرده است؟ و از دوستى ما خاندان . [ارشاد القلوب،ج۱،ص۱۵] 👌نکته جالب حدیث اخیر در این است که از دوران جوانی به طور ویژه بازخواست می شویم یعنی بعد از آنکه در مورد فرصت زندگی در دنیا سوال شدیم دوباره به طور ویژه در مورد دوران سرنوشت ساز جوانی مورد سؤال قرار میگیریم و این نشان دهنده اهمیت خاص این دوران است 🔻 ادامه دارد 👇 ۲
☑️فرصت جوانی روان‌شناسان در تقسیم‌بندی مراحل زندگی دوره‌ی پیش از زمان چهل سالگی را زمان جوانی دانسته‌اند. این مرحله از زندگی تعیین کننده سرنوشت انسان از نظردنیا و آخرت داشته شده است. ➖شَيْئَانِ لَا يَعْرِفُ مَحَلَّهُمَا إِلَّا مَنْ فَقَدَهُمَا: الشَّبَابُ وَالْعَافِيَةُ؛دو چیز است که فضیلت و برتری آنها را نداند، مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد؛ جوانی و سلامت. آری جوانی، مناسب ترین زمان براي به دست آوردن توانایی ها و دانش هاست؛ به گونه ای که می توان ادعا کرد دوران جواني، فرصتی طلایی و در عین حال، کوتاهی است که اگر به خود شناسى و كمال يابى اختصاص یابد، سعادت جوان به خوبی تأمین مي گردد. ➖شاعر عرب چه جالب گفته؛ و یا لَيْتَ الشَّبابَ يَعُودُ يَوماً فَأُخْبِرَهُ بِما فَعَلَ الْمَشِيبُ و ای کاش روزی جوانی بر می گشت تا به او خبر دهم که پیری که بر سر من آورده است. ➖و پروین اعتصامی چه زیبا سرود چنين گفت روزي به پيري، جواني كه چون است با پيريت زندگاني بگفتش در اين نامه حرفي است مبهم كه معنيش جز وقتِ پيري نداني تو به كز توانايي خويش گويي چه مي پرسي از دوره ناتواني جواني نگه دار كاين مرغ زيبا نماند در اين خانه استخواني متاعي كه من رايگان دادم از دست تو گر مي تواني، مده رايگاني هر آن سرگِراني كه من كردم اول جهان بيشتر كرد از آنْ سرگِراني از آن بُرد گنج گيتي مرا دزدِ گيتي كه در خواب بودم گه پاسباني ➖ زمینه رشد و معنویت در جوانان به طور خاصی وجود دارد امام صادق(ع) می فرماید: مَنْ قَرَاَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُاللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْسَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ ؛هر کس قرآن بخواند در حالی که جوانی مؤمن است، قرآن با گوشت و خون او مخلوط می‌گردد و خداوند او را با ملائکه گرامی و نیکان قرار می‌دهد. ➖ توبه و بازگشت به خوبی ها در جوانان راحت تر و با فضیلت تر است پیامبر خدا (ص) درباره اهمیت توبه جوان می فرماید: «ما مِنْ شَیْ ءٍ أَحَبُّ اِلَی اللّه ِ مِنْ شابٍّ تائِبٍ؛ هیچ چیز نزد خدا، محبوب تر از جوان توبه کننده نیست». 🔴تهدیدات دوران جوانی ➖مستی جوانی مانع رشد حضرت امیر(ع) می فرماید: أَصْنافُ السُّـكْرِ أَرْبَعَةٌ: سُكْرُ الشـَّبـابِ وَسُكْرُ الْمالِ وَسُكْرُ النَّوْمِ وَسُكْرُ الْمُلْكِ. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: مستى چهار قسم است: ۱ ـ مستى جـوانى ۲ ـ مستى ثــروت ۳ ـ مستى خـواب ۴ ـ مستى رياست(۴) در جوانی مستی در پیری سستی پس کی خدا پرستی از ویژگی‌های جوانی، تخیل پردازی و تصورات و تفکرات شاعرانه آمیخته با غرور که در این حدیث از آن به عنوان مستی جوانی تعبیر شده و در ادبیات عامیانه غرور جوانی تعبیر می شود.که می تواند زمینه ساز گناهان شود که خداوند فرمود: إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا خداوند خیال پرداز مغرور را دوست ندارد . ➖جنون جوانی پیامبر در فرمایشی عجیب فرمودند«پیامبرگرامی اسلام درکلام خویش به این ویژگی شخصیت نوجوانان اشاره‌کرده و‌می‌فرمایند: «الشباب شعبة من الجنون»؛جوانی شعبه‌ای از جنون است. مرحله از جوانی با نوعی کشمش عقل و جنون همراه است که نشانه آن بی‌ثباتی عاطفی، خواهش‌های متضاد و افراط در احساسات است. حضرت علی(ع) حدیثی دارند که توضیح مطلب فوق را کامل می‌کند، ایشان می‌فرمایند: لا يَزالُ العَقلُ و الحُمقُ يَتَغالَبانِ عَلَى الرَّجُلِ إلى ثَمانِيَ عَشَرَةَ سَنَةً ، فإذا بَلَغَها غَلَبَ عَلَيهِ أكثَرُهُما فيهِ .۵ یعنی؛ پیوسته عقل و حماقت در مزاج نوجوانان تازه بالغ در جنگ و ستیزند تا بحران بلوغ را پشت سر گذارند و به سن هجده سالگی برسند،در آن موقع اگر ساختمان فکری جوان طبیعی و سالم باشد،کم کم پیروز می شود و حماقت شکست می‌خورد و اگر انسان احمق باشد حماقت بر عقل غالب خواهد شد ➖ اوج گیری عزیزه جنسی یکی از مهم ترین چالش های دوران جوانی مسأله شهوت و تحرکات و تحریکات غریزی است. باید توجه داشته باشیم در علم اخلاق اسلامی سه قوه تعریف شده است که مدیریت آنها ضرورت دارد ؛ [عقل،شهوت و غضب] و از آنجایی از نظر ترتیب رشد این سه قوه در انسان قوه شهوت زودتر از عقل و غضب شروع به رشد می کند پس لازم است ترتیب نیز این قوه در اولویت قرار بگیرد از این روست که در علم اخلاق اسلامی برای ازدواج در همان ابتدا جوانی تأکید شده است مثلا برای دختران توصیه شده که شایسته است برای ازدواج دختران قبل از شروع عادت ماهیانه اقدام شود پیامبر(ص) فرمود:«مِنْ سَعَادَةِ الرَّجُلِ أَنْ لَا تَحِیضَ‏ ابْنَتُهُ‏ فِی بَیْتِه»‏از سعادت مرد آن است که دخترش در منزل وی خون حیض نبیند۶ ⛔نکته آخر امروزه آسیبهای جدی از ناحیه فضای مجازی، سلامتی اخلاقی، اعتقادی جوان را تهدید می کند 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۳
💠داستان در آستانه جنگ جمل جوانی بود به نام مسلم مشاجعی؛ جوانی مؤمن، متدیّن، قرآن خوان و با دین، وقتی امیرالمؤمنین فرمودند: چه کسی حاضر است برود با قرآن با این ها حرف بزند؟ قرآن را به این ها عرضه کند که بدانند دارند با مصداق قرآن می جنگند، او گفت: من می روم. قرآن را برداشت، آمد مقابل سپاه جمل ایستاد. فریاد زد و شروع کرد به خواندن قرآن و تبلیغ کردن.شمشیر زدند دست راستش را قطع کردند، قرآن را به دست چپش گرفت و فریاد زد، دست چپش را قطع کردند. قرآن روی سینه اش و او بر زمین افتاد.روی زمین به او تیر زدند، قرآن با سینه به هم دوخته شد، جوان با قرآن روی سینه اش در خون خودش می غلطید. در حالی که دو دستش را از دست داده بود. مادرش هم آن جا بود – حالا به چه مناسبتی در این نبرد بوده، نمی دانم- نقل شده است مادر آمد کنار بدنش و اشعاری خواند، گفت: خدایا شاهد باش جوان من حرف ناپسندی نزده بود، قرآن خوانده بود، شاهدش هم این قرآنی است که روی سینه اش است. امیرالمؤمنین فرمود: «إنَّ الْفَتَی مِمَّنْ حَشَا اللهُ قَلْبَهُ نوراً»خدا قلب این جوان را پر از نور کرده، این جوان نورانیت محض شده است. این شجاعت و فضیلت طلبی خصوصیت یک جوان است.(۷) 💠داستان در «روض الجنان»،در حالات جهانگیرخان قشقایی آمده :وی ابتدا، فردی مطرب و تار زن بوده است، روزی در اطراف اصفهان بسر می برده که سیم تارش پاره می شود.برای تعمیر سیم تارش،به بازار اصفهان،رو بروی مدرسه ی علمیه صدر،می رود. از پنبه دوزی،سراغ دکان مطربی را می گیرد، پنبه دوز از او می پرسد: برای چه می خواهی؟ جهانگیرخان جواب می دهد.می خواهم سیم تارم را درست کنم، پنبه دوز،با یک جمله،زندگی او را دگرگون می کند و می گوید:«ای جوان،برو سیم تار دلت را وصله کن!» وی می گوید:به کجا بروم؟ پنبه دوزبه مدرسه علمیه اشاره می کند و می گوید:این،مدرسه ی طلاب است.جهانگیر خان،همین که وارد مدرسه می شود، حال و هوای آنجا بر او اثر گذاشته و در همان حال، تارش را بر زمین می کوبد. او سیم تار دل خود را درست کرد و کسی شد که افراد بلند مرتبه و صاحب نامی چون:آیة اللّه بروجردی و آیة اللّه سید جمال الدین گلپایگانی،در نزد ایشان سال ها، شاگردی کردند. 💠داستان جوانی زیبا به نام محمد در پارچه فروشی کار می کرد یکی از مشتریان وی زنی بود که شیفته جمالش شده بود، روزی چند طاقه پارچه خرید و به بزاز گفت من نمی‌توانم پارچه‌ها را بیاورم، به شاگردت بگو آنها را برایم بیاورد. ابن‌سیرین پارچه‌ها را به خانه زن آورد و زن به او گفت پارچه‌ها را داخل بیاور. همین که داخل آمد، زن در را بست و خود را با بی‌حیایی در مقابل ابن سیرین قرار داد و گفت که اگر با من نباشی فریاد می‌زنم که تو می‌خواستی با من عمل منافی عفت انجام دهی. ابن‌سیرین مانده بود که چه کند، توکل به خدا کرد و از خداوند یاری خواست و به ظاهر گفت که می‌روم تا آماده شوم. به دستشویی می‌رود، در آنجا از کثافات برمی‌دارد- چون در قدیم چاهی نبود و آن‌ها را برای کود حیوانی برمی‌داشتند- و به سر و صورت و لباس خود می‌مالد. وقتی بیرون می‌آید، زن می‌بیند آن جمال زیبا به کثافات انسانی متعفن شده‌است، در را باز و او را بیرون می‌کند. ➖ محمد بن سیرین با این روش رندانه برای ساعتی خود را الوده به مدفوع کرد تا دامانش به معصیت آلوده نشود و خدواند در مقابل این تقوا پیشگی این جوان زیبا در همین دنیا مقاماتی به او داده بود از جمله آنها علم تعبیر خواب بود. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.لهوف، سید بن طاوس، ص۱۱۳. ۲.اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۵۲. ۳.همان ۴.تحف العقول،ج۱، ص۱۲۶. ۵.کنزالفوائد،ج۱،ص۲۰۰ ۶.من لا یحضره الفقیه، محقق، ج ‏۳، ص۴۷۲. ۷.شاگردان مکتب ائمه، ج۳، ص۳۶۱. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ۴
. *شهیدی که سر بی تنش سخن گفت *🕊️ *شهید علی اکبر دهقان *🌹 تاریخ تولد: ۱۳۲۷ تاریخ شهادت: ۷ تیر ۱۳۶۰ محل تولد: تربت جام 🌷 در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد. 🕊در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید. سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.🕋 همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...😭 ✍ چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود: 🕊ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهید بشوم…💚 🕊خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.🕊 🍃خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد...🖤 عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است🌸 دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است🌸 🌹همگی برای شادی روح مطهرهمه شهداء بخوانیم فاتحه مع الصلوات🌹 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد ♦️در توقيعي که از ناحيه امام عصر (عج) براي شيخ مفيد (ره) صادر شد، حضرت فرمودند: إِنَّا غَيْرُ مُهمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم وَ لَو لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأوَاءُ وَ اصطَلَمَكُمُ الْأَعدَاءُ ؛ همانا، ما از رعايت حـال شما كوتاهى نمى ‏كنيم و شما را از ياد نمى ‏بريم، چه، در غير اين صورت سختيها و گرفتاريها برشما فرو مى ‏آيدو دشمنان شما را ريشه‏ كن كرده و از بين مى‏برند. 📚 توسل به عجل الله تعالی فرجه با صدای شهید 🎤
Aleyasin_1401_12_12_b.mp3
5.05M
شب علیه السلام جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 12 اسفندماه 1401 مداحی کربلایی سجاد محمدی ۱
Aleyasin_1401_12_12_c.mp3
3.86M
شب علیه السلام جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 12 اسفندماه 1401 مداحی کربلایی ۲
Aleyasin_1401_12_12_a.mp3
34.79M
شب علیه السلام جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 12 اسفندماه 1401 حجت الاسلام شحیطاط
Aleyasin_1401_12_12_d.mp3
9.09M
شب علیه السلام جلسـه عصـر هـای جمعـه آل ياسيـــن مـورخ 12 اسفندماه 1401 مداحی کربلایی ۳
. ایام ♦️ از شهر و دیارهای دور، به قصد دیدن جمالِ علی اکبر علیه‌السلام به مدینه می‌آمدند... در نَقلی آمده است: شخصی از شهر و دیاری دور، آوازه جمال حضرت علی اکبر علیه‌السلام را شنید. به قصد زیارتش به مدینه آمد؛ وقتی که حضرت را دید، از روی شوق فریادی کشید. امام حسین علیه‌السلام فرمودند: معلوم است از او خوشت آمده است؟ عرض کرد: آری. سید الشهدا سلام اللّه علیه فرمودند: آیا راضی هستی خاری به پایش رود؟ گفت: راضی هستم خار به چشم من برود اما به پای او نرود. آنگاه حضرت فرمودند: پس من چه حالی خواهم داشت وقتی که او را ارباً ارباً باید ببینم؟! 📚 مفتاح الجنة(مقدس زنجانی) ص١٧۵ 📚حزن المؤمنین (نسخه خطی) ........... ♦️ حضرت علی‌اکبر "علیه‌السلام"، غَرق در ذات الهی... ⚡️تعبیری بسیار دقیق و لطیف از سیدالشهدا علیه‌السلام در عظمت فرزند جوانش... نقل کرده‌اند: وقتی که حضرت علی‌اکبر "علیه‌السلام" بر روی عُقاب(اسم اسب آن حضرت) نشست و عنان مرکب را به دست گرفت، مخدّرات از خیمه بیرون آمدند و دور تا دور او را احاطه کرده و التماس او را می‌کردند که به میدان نرود. فَعِندَ ذلكَ تَغيّرَ حالُ الحُسینِ عَلَيْهِ السَّلَام بِحيثُ أشرَفَ عَلى المَوت، 🔹 در این این هنگام که حال امام‌حسین "علیه‌السلام" دگرگون شد، به گونه‌ای که نزدیک بود، روح از بدن مطهرش جدا شود. آن حضرت با صدای بلند خطاب به اهل و عیال خود فرمودند: دَعَنهُ، فَإنّهُ مَمسُوسٌ فِي اللَّهِ و مَقتولٌ فِي سَبيلِ اللَّه 🔹او را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی و کشته در راه اوست 📚 معالي السّبطين،ج ۱ ص۴۱۵ 📚 وسيلة الدّارين،ص ۲۹۳ ✍ این تعبیر از تعابیر بسیار دقیق و سنگینی است که با این لفظ (ممسوس)، تنها در مورد امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام و با این مضمون در مورد چهارده معصوم علیهم‌السلام در روایات آمده است؛ و اینکه امام حسین علیه‌السلام اینگونه از حال حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام تعبیر می‌کند، حاکی از عظمت مقام آن حضرت است که عقول ناقص بشریت، درکی از آن ندارند. . ............ ♦️علیّ اکبرِ لیلا اگر اذان می‌گفت حسینِ فاطمه در هر فراز، "جان" می‌گفت... در تاریخ امام‌حسین علیه‌السلام در موارد متعددی دیده می‌شود که امام علیه‌السلام از حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام می‌خواهد تا که اذان بگوید: 🔻 وقتی که قافله امام‌حسین علیه‌السلام در راه کوفه به منزل "رهیمه" رسیدند، وقت اذان ظهر بود که: فأَمرَ الحُسينُ علیه‌السلام اِبنَهُ، فأذّنَ وَأقامَ، وقامَ الحُسينُ علیه‌السلام فَصَلَّى 🔹امام حسين علیه‌السلام پسرش(علی‌اکبر علیه‌السلام) را امر كرد تا اذان و اقامه بگوید. سپس آن حضرت ایستادند و نماز خواندند. 📚الأمالي،صدوق ص۱۵۴ 📚بحارالانوار ج۴۴ص۳۱۴ 🔻 در ظهر عاشورا، با اينكه حجّاج بن مسروق مأمور اذان گفتن بود، امام حسین علیه‌السلام جوان برومندش را مأمور اذان گفتن نمود و فرمود: علی جانم! اذان بگو تا نماز بخوانيم؛ زيرا بسيار مايل بودند صداي دلنواز علی اکبر علیه‌السلام را بشنودند. 📚الوقايع والحوادث، ج ۲ ص ۳۰۹. 📚 المواعظ، شيخ جعفر شوشتري، ص۹۶ . ♦️جانِ جانان می‌رود، ماهِ جوانان می‌رود یک جهان دیدند پیغمبر به میدان می‌رود... شباهت حضرت علی اکبر علیه السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله، شهره خاص و عام بود و معروف ترین تعبیری که در تاریخ ثبت و ضبط شده است، جمله معروف سیدالشهدا علیه السلام است در آن زمانی که علی اکبر را روانه میدان ساخت، رو به آسمان کرد و فرمود: اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَی هَؤُلَاءِالْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَی نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَی وَجْهِهِ. 🔹خدایا! تو شاهد باش بر این جماعت؛ جوانی که از همه مردم، خُلقاً، خَلقاً و منطقاً شبیه به رسولت بود، به مبارزه آنان‌ رفت. هر وقت دل ما مشتاق دیدن روی رسولت می‌شد به او نظر میکردیم. 📚لهوف ص١۶٣ 📚بحارالانوار ج۴۵ص۴٣ 🔻و برخی دیگر از منابع نوشته اند: در شأن حضرت علی اکبر علیه السلام همین بس که وقتی عمر بن سعد، لشکریانش را به جنگ با او تحریص می‌کرد، برخی از آنان، عمر بن سعد ملعون را عتاب کرده و گفتند: أنتَ تامرُنا بِقِتالِ مَن یَشبَهُ بِرسولِ الله؟! 🔹تو ما را امر میکنی که به جنگ با شبیه ترین مردم به رسول خدا برویم؟! 📚اسرار الشهاده ج٢ص١٢٢٣ 📚بحرالمصائب ج۴ص٢٩٢ .
♦️ تنها حسین،"پیغمبریّ" تو را ندید تکراری از "رسول" برای مدینه‌ای... این‌گونه نقل می‌کنند: أَنَّ عليَّ بن الحُسینِ كانَ شَابّاً حَسَنَ الصُّورةِ، صبيحَ المَنظرِ عَلَى وَجهٍ لَا نَظيرَ لَه 🔹حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام، جوانی بود خوش صورت که در حُسن و جمال عديلی برایش نبود. وَ لَقَد كانَ أهلُ المَدينةِ إذَا اْشتَاقُوا إلَى النَّبيّ صلّی‌الله‌علیه‌وآله نَظرُوا إلَيهِ إذْ كانَ أَشبَهُ النّاسِ بهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله. 🔹و هرگاه اهل مدينه مشتاق لقاى رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مى شدند، به نزد حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام می‌آمدند و به جمال با كمالش نظر می‌كردند. 📚الدّمعة السّاكبة ج۴ ص۳۲۸ 📚جلاءالعيون ص ۶۸٠ 📚معالي السّبطين، ج۱ ص ۴۰۷ . ♦️قلبی ربوده‌ای تو ز بابای خود که با یک گردش نگاهِ تو اعجاز می‌کند... اینگونه نقل کرده‌اند: وكانُ الحُسینُ عَلَيْهِ السَّلَام يُحبُّهُ حُبّاً شَديداً بِحيثُ إذَا رآهُ فَرِحَ بهِ وَ سرَّ سُروراً عَظيماً، 🔹امام حسین علیه‌السلام، بسیار بسیار علی‌اکبر علیه‌السلام را دوست داشت، به گونه ای که هرگاه او را می‌دید، خوشحالی و شور و شعف زیادی به امام علیه‌السلام دست می‌داد. وَ إذَا سَألَهُ حاجَةً لَا يُردَّه أبَداً وَ لَو عَلَى سَبيلِ الإِعجازِ 🔹و هرگاه علی‌اکبر علیه‌السلام، نیازی داشت، امام علیه‌السلام هرگز آن را رد نمی‌کرد و به هر نحو - ولو با معجزه- آن را برآورده می‌نمود. 🔻روزی حضرت علی اکبر علیه‌السلام در غیر فصل مناسب، از پدر بزرگوارش امام حسین علیه‌السلام انگور خواست. فَضَربَ بِيدِه سارِيةَ المَسجِد، فَأَخرَجَ لَه عِنَباً و مَوزاً، فأَطعَمه فقال: 🔹ناگهان امام حسین علیه‌السلام با دستان مبارکشان به کناره دیوار مسجد زد که انگور و موزی از آن خارج شد‌؛ پس به فرزندشان دادند و فرمود: ما عِندَ اللَّهِ لِأوليائهِ أكثرُ 🔹از آنچه نزد خدای تعالی است به اولیائش بیشتر می‌رسد. 📚نوادر المعجزات،ص ۱۰۹ 📚دلائل الإمامة،ص۷۵ 📚مدينةالمعاجز، ج۳ ص ۴۵۲ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
MonajatShabaniyeh1401[01].mp3
14.14M
🎙شتاب کن گل نرگس، همین سحر برگرد (نجوا با ) 🔺بانوای: حاج الا غریبه ی دلخسته، از سفر برگرد شتاب کن گل نرگس، همین سحر برگرد فرا گرفته مصیبت تمام عالم را شده است بی تو بلاها عظیم تر برگرد نشسته بر دلمان داغ دوریت ای عشق بس است پادشه غایب از نظر برگرد تو را قسم به نفس های خسته در آتش تو را قسم به گلی لای میخ و در، برگرد به لحظه ای که عطش، قلب مشک را سوزاند به حق حضرت سقای خون جگر برگرد هنوز چشم به راهم، در آرزوی وصال تمام کن غم هجران و بی خبر برگرد اگر چه هیچ کسم در نگاهت ای همه کس نظر به ذره ی هیچی کن و دگر ... برگرد گذشت عمر و سپیدی نشست بر مویم شکسته تر شده ام، بی تو پیرتر... برگرد دوباره ندبه و شرح فراق و حسرت و غم دوباره یک غزل و چشم های تر برگرد شاعر: خانم نعیمه امامی✍ الا غریبه خسته دل از سفر برگرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا