4_5926884366868286889.mp3
1.8M
شرح دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان توسط مرحوم آیت الله مجتهدی ره
#شرح_دعای_روز_هفتم_ماه_رمضان
.
مناجاتخوانی در حرم رضوی و برکات فرهنگی آن
یکی از برنامههای قابل دفاع تلویزیون در ایامالله رمضانالمبارک، پخش زندهی برنامهی #مناجات_خوانی است که نیمهشب در حرم رضوی برگزار میشود.
به جز برکت ذاتیِ #مناجاتخوانی و نیز تأثیرات معنوی حرم حضرت انیسالنفوس علیهالسلام، #مناجات_خوانی #حاجمحمود_کریمی در این برنامهی معنوی، نکات قابل ملاحظهای دارد که مرور آن خالی از لطف نیست:
نکتهی یکم.
بسیاری از مخاطبان عام، اهالی هیئت و نیز مداحان جوان،
از #حاجمحمود_کریمی فقط یک تصویر ذهنی دارند:
«مداحی که در عرصهی سینهزنی صاحب مهارت است و سبکها را بهخوبی اجرا میکند».
اما این #مناجاتخوانی- که با اقبال عام و خاص مردم همراه شده است- نشان میدهد که#حاجمحمود_کریمی، تواناییها و تجربههای ارزشمند دیگری نیز در عرصهی توسل داشته که نسل امروز احتمالاً با یکسونگری، مانع ظهور و بروز آن شده یا کاملاً از آن غافل بوده است!
این نکته درباره برخی دیگر از مداحان همنسل ایشان هم صدق دارد.
نکتهی دوم
استقبال از این برنامهی #مناجات_خوانیها، در ایامالله ماه مبارک رمضان، این پیام مهم را به همراه دارد که شاخص رشد هئیتها و مداحان، فقط استقبال از سینهزنی و اجرای سبک نیست!
لازم است به برنامه #مناجات_خوانی توجه ویژه و همگانی داشت و همهی مداحان، پیش از آنکه سبکخوان خوبی باشند، به نظر میرسد باید در تقویت حال و هوای معنوی خود از یک سو، و از سوی دیگر ارتقای فرهنگ #مناجات_خوانی در هیئتها، گامهای بلندی بردارند.
نکتهی سوم
اگرچه نسل امروز، از #حاجمحمود_کریمی فقط اجرای سبک مطالبه داشته است و دارد، اما شناخت #لحن مناجات و اجرا در #مناجات_خوانی، مهارت در روایت تاریخ در قالب مرثیه (روضهخوانی) به جای «مرثیهخوانی» با شعر،
از دیگر تواناییهای فنی او و برخی دیگر از مداحان همنسل اوست؛ که در این برنامه، جلوهگر شد؛ این میراث معنوی،
(روایت تاریخ در قالب مرثیه، یا روضهخوانی)
متأسفانه امروزه
در این غوغای سبکبازی بسیار مغفول مانده است و بیم آن میرود که به فراموشی سپرده شود...
نکتهی پایانی
یکی از اصول مهم در #مناجات_خوانی، (مثل روضهخوانی) حال معنوی خود #مناجات_خوان است که باید خالی تصنع و تکلّف، به دور از فنزدن(!) و نیز پرهیز از کاربرد شگردها و فنون اجرا برای گرفتن مجلس و تغییر حال مستمع و مخاطب باشد.
این رسم و راه معنوی بهخوبی در این اجرای #مناجات مشهود است.
وقتی مخاطب جوان، اشک #مناجات_خوان را در هنگام اجرا ببیند، باور میکند که آنچه#مناجات_خوان میخواند، از دل میخیزد، لاجرم بر دل خواهد نشست.
این همان فرهنگسازی است که بایستی به آن توجه تام داشت.
از مداحان جوان انتظار میرود که این حال معنوی را در خود بیابند و به مخاطب خود در #مناجات_خوانی القاء کنند.
#دعا_خوانی
#سید_مهدی_حسینی_رکن_آبادی✍
.
3_727126809182851704.mp3
3.63M
#زمینه
#شهادت_امام_علی
#سید_مهدی_میرداماد ✍
بک یا الله برسول الله
به سر شکسته علی ولی الله
نیمهء شب اومدم تا برسونی به مرادم
تو سرازیری قبرم برسه علی به دادم
جنازمُ می برن وادی السلام علی
علی امام من است و منم غلام علی
****
بک یا الله بامین الله
به کبودی رخ انسیة الحوراء
همه آرزوم همینه تو شلوغیای محشر
که کسی فکر کسی نیست من باشم کنار مادر
تموم احترام من به احترام علی
علی امام من است و منم غلام علی
****
بک یا الله بحسن مولا
به سر بریده امام عاشورا
سال دیگه شب احیاء عبد خوب خدا باشیم
پارکاب ابا صالح هممون کربلا باشیم
با لب تشنه کشتنش به جرم نام علی
علی امام من است و منم غلام علی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
#زمینه #شهادت_امام_علی #سید_مهدی_میرداماد ✍ بک یا الله برسول الله به سر شکسته علی ولی الله نیم
👆
#تحلیل_مداحی
#سید_مهدی_میرداماد
این سبک در یکی از مقام های آوازی عربی به نام (بیات هندی) که شباهت زیادی به بیات کرد در دستگاه آواز ایرانی دارد ساخته شده است
سبک زیبا و مناسب حال و هوای شبهای ماه مبارک رمضان و شبهای احیاء
الف)بررسی از لحاظ سبکی
این سبک از لحاظ سبکی در هر بند به سه قسمت تقسیم میشود
1⃣ بک یا الله
2⃣نیمه شب اومدم تا
3⃣(گوشواره) جنازم می برن
و علیرغم حجم کوتاه بندها تنوع و هارمونی لازم را دارد
یکی دیگر از محاسن سبک، ایجاد فضای خالی و برعکس پر کردن فضای خالی در جایی دیگر است
مثال : بک یا الله برسول الله به سر شکسته علی ولی الله
توجه کنید که بک یا الله و برسول الله ، یک مصرع از شعر است که به وسیله مکث و چیدمان کلمات شعری از هم جدا شده است و قسمت دوم به صورت پیوسته است
به علت استفاده از زبان ساده و روان در شعرتاثیر گذاری خوبی دارد
استاد حاج اکبر شیخی: هر چه زبان یک اثر ساده تر و ملموس تر باشد تاثیر گذاری آن نیز بیشتر خواهد بود (دقیقا فکر کنید با شخصی صحبت می کنید چه حالاتی دارید و با چه لحنی صحبت می کنید)
نیمه شب اومدم تا برسونی به مرادم
تو سرازیری قبرم برسه علی به دادم
استفاده از شعر معروف و ساده و تاثیر گذار در گوشواره که باعث راحت شدن کار مداح می شود
علی امام من است و منم غلام علی
بند های کوتاه و استفاده از کلمات آشنا که بسیار شنیده شده است باعث جلب توجه مستمع و همراهی با مداح و اصطلاحا خوب دل دادن مستمع می شود
ضرب سبک طوری با شعر هماهنگ است که مستمع به راحتی می تواند با ریتم سینه زنی هماهنگ شود (اصطلاحا ضرب خور خوبی دارد)
#آموزش_مداحی
.
#تحلیل_مداحی
بررسی از لحاظ #محتوا
در این سبک از صنایع ادبی متعددی استفاده شده که خود بر زیبایی کار افزوده است
#نکته مهم:خوب است که از جملات عربی و احادیث ،ادعیه و زیارات و یا عبارات مقتل و یا کلام ائمه معصومین که رساندن آن به مستمع رسالت مداح است چه به فارسی و چه به عربی استفاده گردد
مثال: در اکثر مداحی های امروز مشاهده میشود که درصد بالایی از شورها در مورد بین الحرمین ساخته شده در صورتی که ما حتی یک روایت از ائمه معصومین در مورد بین الحرمین نداریم
بحث این نیست که اصلا به چنین مباحثی پرداخته نشود بلکه بهتر است که مطالبی که بیشتر مورد توجه اهل بیت قرار گرفته در صدر توجه شاعر و سبک ساز قرار بگیرد
#مثال :می توان از فرازهای زیارت ناحیه مقدسه استفاده کرد(السلام علی من جعل الله الشفاء فی تربته)(السلام علی من الاجابة تحت قبته)و...
بک یا الله ) استفاده عین کلمه دعای قرآن بسر در شبهای احیاء در شعر ، که اصطلاحا به این صنعت استفاده شده صنعت <تضمین> می گویند.
و همچنین این صنعت(صنعت تضمین) در گوشواره استفاده شده یعنی استفاده از یک مصرع از شعر معروف ( علی امام من است و منم غلام علی)
و همچنین در چند قسمت شعر هم از صنعت (تلمیح) یعنی اشاره به واقعه ای تاریخی و یا موضوعی خاص استفاده شده
بالب تشنه کشتنش به جرم نام علی: اشاره به واقعه روز عاشورا که وقتی ابی عبدالله فرمود چرا قصد قتال با مرا دارید مگر من حرامی را حلال کردم و یا حلالی را حرام کردم ، شخص ملعونی از بین لشکر عمر سعد لعنة الله علیه فریاد زد( بغضا لابیک)
یعنی به علت کینه ای که از پدرت داریم میخواهیم تو را بکشیم.
لازم بذکر است که این سبک جای تحلیل بیشتری هم دارد مثلا صنایع ادبی استفاده شده به عنوان نمونه ذکر شد که می توان به موارد دیگری اشاره کرد.
#رامین_محمدی ✍
.
.
#واحد_جفت
#مدح #امام_علی و کربلا
از روز اول من گدای آل زهرایم
من ادّعای بندگی دارم به مولایم
من بنده ام من عبد آن صاحب لوا هستم
من بنده ام من بَردهء شیر خدا هستم
درسینه تارم نور جلی دارم
من سرفرازم چون عشق علی دارم
یا مرتضی حیدر
از برکت شیرحلال و لقمهء بابا
شد قسمتم باشم گدای حضرت مولا
عمری درِ این خانه کشکولی به کف دارم
عمری بود که سر به ایوانِ نجف دارم
من روزیِ خود را زین خانه میگیرم
بی حیدر و زهرا واللهِ می میرم
یا مرتضی حیدر
صحرا به صحرا بیقرار و مست و مجنونم
من پای پیمان غدیر خم دهم خونم
لعنت به هر کس که ولایت را شده منکر
باشد ولیِ مطلق حق حیدر و لاغیر
نفرین و لعنت بر هرکس که غاصب شد
رُکنِ ولایت را با حیله صاحب شد
یا مرتضی حیدر
ای کربلا ای قبله گاهم آرزو دارم
تا که دوباره سر رویِ خاک تو بگذارم
مجنون شدم با دیدن گنبد طلاهایت
با دیدن سرخیِ پرچم های زیبایت
دیوانه شد قلبم مجنون صحرا شد
پایم که به خاک کربُ بلا وا شد
یا اباعبدالله یا حسین ثارالله
شبهای جمعه کربلا غوغا وطوفانی است
در قتلگاه شاه بی سر بزم مهمانی است
مادر بدیدار حریم پسرش آید
زهرا بدیدار حسین بی سرش آید
گوید به صد ناله شیب الخضیب من
بهر تو میمیرد مادر غریب من
یا اباعبدالله یا حسین ثارالله
#حاج_مجتبی_صمدی_شهاب✍
👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایات
داستان گرسنه بودن چندروزه امامین و قناعت حضرت زهرا(س)...
🎙مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
#سوره_انسان
5)zamine- ramazan1402 shab 5.mp3.mp3
5.39M
نغمه خوانی /شمر از دیدن این صحنه...
کربلایی محسن محمدیپناه 🎤
مراسم ویژه ماه مبارک رمضان
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
#شب_هفتم_رمضان
#حضرت_علی_اصغر
طفل خود را طرف لشگر نامرد گرفت
زخم پیشانی او را عرقی سرد گرفت
رو زد و آب ندادند دل مرد گرفت
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
خرمنش سوخت از برگ و برش هیچ نماند
دیگر از حرمت نام پدرش هیچ نماند
از سپیدی گلوی پسرش هیچ نماند
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
متحیر وسط خیمه و میدان مانده
به دلش حسرت یک قطره ی باران مانده
خواهرش کاش نبیند که پریشان مانده
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
مانده ام سنگ روی سنگ چرا بند شده
شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده
سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
شیشه در قائله سنگ مکسر گردد
خاطر خیمه از این حرف مکدر گردد
از خجالت نتوانست حرم برگردد
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
................
#شب_هفتم_محرم
رویِ این دستم تنش بر روی آن دستم سرش
آه بفرستم كدامش را برای مادرش؟!
حجمِ تیری كه برای جنگ های سخت بود
آن چنان آسیب زد چیزی نماند از حنجرش
شرم دارم كه بگویم تیرِ دشمن داغ بود
در حرم پیچید عطر و بوی یاسِ پرپرش
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان✍
.
.
#روضه_متنی
#روضه حضرت علی اصغر
تمـام ملـک خـداونـد غـرق مـاتـم توست
فقط نـه مـاه محـرّم زمــان محـرم توست
بهشت و حور و قصـورم تویی امام حسین
هـزار شکر کـه در سینهام فقط غـم توست
*چشم بهم زدیم شبِ هفتم محرم رسید .. شبِ هفتم دیگه روضه خوان نمی خواد از امشب دبگه آبُ رو به خیمه ها بستن .. یه سال صبر کردی شبِ هفتم برسه .. علی لای لای ..*
غـم تـو را نفـروشـم بـه ثـروت دو جهــان
چه اعتناش به درهم کسی که درهم توست
*از امشب دیگه عباس خجالت میکشه .. از امشب همه چشما به دست اباالفضلِ ...
بشتاب ای عموجان درخیمه قحط آب است
اصغر فتاد مدهوش در دامن رباب است
شد آب اگر میسّر اول بده به اصغر
این طفل شیخواره از تشنگی کباب است
حسین ....
نفس هات مثل آتیشِ علی جون
گلویِ نازکُ لب هات کبابه
چی میشه رویِ دستِ من بخندی
که اشکت باعث مرگ ربابه
میخونم از چشم بابا بعید برگرده عمو
*وقتی بچشو رو دست گرفت بلند بلند خندیدن بهش.. گفتن ببین کارش به کجا رسیده بچشو رو دست گرفته اومده ..
آتش به جانِ باغِ یاس افتاد
اربابِ ما به التماس اُفتاد ..
علی لای لای .. گلوم لای لای ..*
ببینید رویِ دستم بیقراره
سراغ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند اما
داره از تشنگی بچه م میمیره ..
حرمله میگه من میخوام سراز تنش جدا کنم
وقتی که پرپر میزنه من باباشو نگاکنم
یجوری حرمله زد با سه شعبه
سر ناز تو رویِ دوشم افتاد
صدای شیونی از خیمه اومد
گمونم مادرت تو خیمه جون داد
مانده ام سنگ روی سنگ چرا بند شده
شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده
سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
علی جانم .. خدا به دلِ آقامون چی گذشت .. گوش تا گوش پاره شده حسین دید بچه داره دستُ پامیزنه .. صبر کرد گفت دیگه جون داد تموم شد چندقدم رفت دید دوباره داره بال بال میزنه .. راوی میگه هیچ وقت حسینُ تو این حال ندیدم چندقدم طرفِ خیمه میره .. هی دوباره برمیگرده طرف میدان .. هی میگه خدا چه کنم .. جواب ربابُ چی بدم .. (میدونی چرا برمیگشت؟) تا میرفت طرف خیمه میدید یه خانم منتظره ..هی میگه الان بابام داداشمُ میاره .. داداشم دوباره لبخند میزنه .. دوباره تو خیمه دورش میشینیم ..
بده فرصت پر قنداقۀ تو باز کنم
سخت جان میدهی ای راحت جانم پسرم
با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک
باز هم جانِ تو بابا نگرانم پسرم
آوردش پشت خیمه با غلافِ شمشیر یه قبر کند .. گفت زودی دفنش کنم رباب نبینه اگه رباب ببینه گوش تا گوش پاره ست طاقت نمیاره .. همچین که قنداقه خون آلودُ تو خونۀ قبر گذاشت رفت خاک بریزه عمه جان زینب هی میگه مهلاً مهلاً یابن زهرا .. داداش صبر کن رباب داره میاد .. چند قدم میاد رو خاکا میشینه هی میگه پسرم برات آروزها داشتم .. یکیشو بگم :
آرزویم همه این بود زبان باز کنی ..
ابی عبدالله خانم زینب رباب رسیدن ، حسینی که تا الان عجله داشت خاک بریزه رو قنداقه.. حالا تعلل میکنه ؛ زینب گفت داداش تا حالا عجله داشتی؟.. حالا تعلل میکنی.. گفت زینب یه نگاه کن بچه م هنوز داره میخنده .. چشماش بازه داره میگه بابا جوابی دادی بهم...گفت :
گلایه زیر لب از تیر دارم
بیا پایین ز نیزه شیر دارم
دو دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم
آواره ام میانۀ هر شهر کرده ای
آبت نداده ام نکند قهر کرده ای
*بزار از خرابه نشین بگم اینم برا پدر مادرامون .. تو خرابه رباب دستایِ خالیشُ تکون میداد میگفت :
عمه زینب پس علی اصغر کجاست ؟..
جای دستش مانده رویِ گردنم ..
انگشتر بابا به یادش مانده بودُ
تا دید دست ساربان زد زیرِ گریه
وقتی که دستش برلب خشک پدر خورد
با دیدن او حرمله زد زیر خنده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم کنایه هم بخورم
*چقدر زود شبِ هفتم اومد .. صدایِ گریه بچه میاد .. چشماتُ رو هم بذار از خیمهی رباب هم صدای گریه میاد ..
علی لای لای .. علی لای لای ..*
شراب داد با من روزگار لب نزدم
ولی تو زهر بده قول میدهم بخورم
* بریم خیمهی حضرت رباب معطلت نکنم : *
نفس هات مثل آتیشِ علی جان
گلویِ نازک و لب هات کبابِ
چی میشه رویِ دست من بخندی
که اشکت باعثِ مرگ ربابِ
میخونم از چشم بابا
بعیده برگرده عمو
به خاطر قلبِ حسین
بغضا مونده تویِ گلو
ببینید رویِ دستم بیقراره
سراغ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند اما
داره از تشنگی بچه م میمیره
حرمله میگه من میخوام
سر از تنش جدا کنم
وقتی که پرپر میزنه
باباشو من نگاه کنم ..
لای لای علی ، علی علی ..
یه جوری حرمله زد با سه شعبه
سر نازِ تو رویِ دوشم افتاد
صدایِ شیونی از خیمه اومد
گمونم مادرت تو خیمه جون داد
تنت رو دستمه ولی
روم نمیشه برم حرم
جوابِ مادر تو رو
چی بدم من ای پسرم
لای لای علی ، علی علی
* فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذن
.
📋اومدم باهات یه کم حرف بزنم سبک بشم
#مناجات / #زمزمه
#محمدرضاطاهری ✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اومدم باهات یهکم حرف بزنم سبک بشم
با زبون مناجات حرف بزنم سبک بشم
آخه کی شبیه تو به حرف من گوش میکنه؟
کی گذشتههای تلخم و فراموش میکنه؟
آره یادم نمیر عهدی که با تو بستمو
آره یادم نمیره قولایی که شکستمو
آره یادم نمیره منو توو خلوت میدیدی
چشاتو بستی و پرده رو گناهام کشیدی
بندگیم برا تو نیست، ولی تو اونم میخری
خیلی شرمندهت میشم آبرومو نمیبری
تو خودت گفتی توو این ماه رو بَدیت خط میکشم
به خودت قسم ازت خیلی خجالت میکشم
من خودم خوب میدونم دلم پُر از قساوته
تو هم این و میدونی دلم پُر از جهالته
(زبونِ ساده ی این آلوده و نالایقه
شفیعِ امشبِ من، آقام امام صادقه)
ای خدا بحق این شبای ماهِ رمضون
دستِ خالیمونو به خاک مزارش برسون
نوبتیام که باشه شب امام رضا شده
شب امّید دل همه گنهکارا شده
آقایی که قول داده سه جا به دادم میرسه
تو سرازیری قبرم یه نگاه کنه بسه
یا امام رضا دلم یه دنیا تنگ شده برات
کاشکی دعوتم میکردی دوباره پایین پات
دستای خالیِ من منتظر عنایته
نگاه کبوتراتم برا من غنیمته
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
کی دعا کرده منو که این جوری میکشونیم؟
کی سفارش کرده بین عاشقا مینشونیم؟
من و این بار گناه، کجا برم که رام بدن
من و این روی سیاه، کجا برم که رام بدن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
طاهری؛ اومدم یه کم باهات حرف بزنم.mp3
14M
🚩 اومدم یه کم باهات حرف بزنم...
حاج محمدرضا طاهری
|ششم ماه مبارک رمضان|
زبونِ ساده ی این آلوده و نالایقه
شفیعِ امشبِ من، آقام امام صادقه