eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
614 ویدیو
840 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 01 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
12.48M
شکر خدا دعای سحرها گرفته است دست مرا عنایت آقا گرفته است شکر خدا، که چشم همیشه حسینی‌ام اشکی برای روز مبادا گرفته است بال فرشته است برای تبرّک‌ش؛ اطراف چشم‌های تَرم را گرفته است اینجا حسینیه است، ملائک نشسته‌اند جبریل هم برای خودش جا گرفته است این دستمال گریه‌ی ماه مُحرمم؛ امروز بوی چادر زهرا گرفته است حالا نفس نفس زدنِ سینه‌های ما؛ عیسی شده است و طبع مسیحا گرفته است دیروز بین خونِ خودش ریشه کرده بود حالا درخت سیب شده پا گرفته است شاعر: آقای حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 03 - Abozar Biukafi - Zmamameh.mp3
6.25M
دلم تنگه؛ برا آرمش آغوش بازت دلم تنگه؛ برا رقیه گفتنای نازت دلم تنگه؛ برا روزایی که مدینه بودم چه روزایی؛ که هم‌بازی سکینه بودم باباجون می‌بینی تموم موهامو سوزوندن گُل رو شونه‌تو توو این خرابه‌ها نشوندن طناب‌شون گرفت دور گلومو؛ هی کِشوندن شب توو صحراها موندم؛ منه سه ساله تنهایی هی با گریه می‌گفتم؛ عموجونم کجایی؟! پُرِ دردم؛ تموم دست‌وپام کبوده بابا پُرِ دردم؛ آخه گناه من چی بوده بابا؟! فدای عمه شم که همه‌جا برام سپر بود شبا گرسنه خوابیدم و اون گرسنه‌تر بود بدم میاد از این مردای بی‌غیرت شامی اگه عمه نبود کنیزی هم یه دردسر بود حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 03 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
9.28M
فقط خيال كن، برا يه لحظه؛ كه دست و پاى دخترت داره مى‌لرزه فقط خيال كن، آره دروغى؛ خدا نكرده گم بشه توى شلوغى به خونه برگرده، می‌بينى تب كرده می‌بينى كه نمی‌تونه راحت بخوابه همه‌ش ميگه بابا؛ منو نذار تنها تو كه نباشى دخترت توو اضطرابه حالا می‌فهمى چقدر رقيه تا كوفه عذاب كشيده بمونه قصه‌ی شام، بمونه هرچى ديده آه عزیزه الحسین فقط خيال كن، ببين می‌تونه؛ يه لحظه بى‌تو دخترت زنده بمونه فقط خيال كن، يه روز بياد و؛ به هر بهونه‌اى فقط تو رو بخواد و آروم نمی‌گیره، دیر کنی می‌میره چشم‌انتظاری واسه دخترا چه سخته درست می‌گم یا نه؟ می‌میره اینجا نه؟ بفهمه دیگه نداره بابا چه سخته حالا می‌فهمى چى شد رقيه اون شب توو خرابه دق كرد سر بريده رو ديد، توو طشت به دستِ نامرد آه عزیزه الحسین فقط خيال كن، سه ساله دختر؛ يتيم و دل شكسته و اسير و مضطر فقط خيال كن، كه نيمه‌ی شب؛ يه مرتبه توو خواب بيفته از رو مركب با دستاى بسته، با پاهاى خسته؛ چه‌جور به قافله خودش رو برسونه؟! پريشونه حالش، ميان به دنبالش جواب گريه‌شو ميدن با تازيونه حالا می‌فهمى چى با رقيه كرد داغ عمو نداشتن می‌گفت عمو كجايى؟!، سر به سرم گذاشتن آه عزیزه الحسین شاعر: آقای حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 07 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
4.55M
یه دختر شامی توو کوچه‌ها؛ یهو زمین خورد جلوی چشام باباش زود اومد بغلش گرفت وقتی صدا زد بابامو می‌خوام پس چرا من که می‌خورم زمین؛ سنان میاد مشکلو حل کنه؟! پا نمی‌شم این‌دفعه چون باید؛ بابام بیاد منو بغل کنه اما... بابا نیومد شمر اومد بهم لگد زد گفت پاشو یه عالمه حرف بد زد دیگه نمی‌گم حرفاشو امون ای دل ۲ بعدِ همون شبی که گم شدم؛ مرگمو از خدا می‌خوام همین تقصیر من چی بود هلم دادن؟!؛ از روی ناقه افتادم زمین تنهایی خیلی ترسیدم ولی یه فکری هی آرامشم می‌داد عموم اگه بفهمه گم شدم؛ دنبالم هرجوری شده میاد اما... عمو‌ نیومد زجر اومد همون که دستش سنگینه یه جوری محکم سیلی زد دیگه چشام تار میبینه امون ای دل ۲ حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 02 - Abozar Biukafi - PishZamine M01 #G.mp3
2.56M
کاری برات نکردم؛ ولی میون قتلگاه دعام کردی به درد تو نخوردم؛ ولی تو از رو نیزه‌ها صدام کردی یا بابَ نجاة الاُمَّة؛ زیر دست و پا چه می‌کنی جانا ای عزیز زینب؛ روی نیزه‌ها چه می‌کنی ای کشته‌ی فتاده به هامون؛ حسین من، حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من، حسین من ای شهید ای غریب حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 09 - Ali KhanBabaei - Vahed.mp3
2.89M
به زهرا نور دو عین| رقیه بنت الحسین ای زینت عالمین| رقیه بنت الحسین روح و روان حسین | رقیه بنت الحسین آرام جان حسین | رقیه بنت الحسین حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 08 - Abozar Biukafi - Vahed.mp3
6.24M
صلی الله علیک، ای نور هر دو دیده دست مرا بگیر ای، شاه گلو بریده ای شهید سر جدا، خامس آل عبا وعده‌ی بعدی ما، اربعین کرب‌وبلا مَن ارادَالله، به خِیرا عشق تو برده، دل ما را بی‌تو می‌میرم؛ عزیزالله با تو محشورم؛ ان‌شاءالله یا حسین مظلوم امشب دیگر دلم، از این جهان بریده از دوری تو دیگر، جانم به لب رسیده دخترت دلتنگ توست، در سپاه جنگ توست غرق خون مثل سرت، صورتم هم‌رنگ توست دوری‌ات آتش، به جانم زد آن‌که سنگت زد، مرا هم زد آن‌که آتش در، حرم انداخت تا ابد آتش، در عالم زد یا حسین مظلوم کی قرآن مرا، در خاک و خون کشیده؟! از زخم روی لبهات، جانم به لب رسیده ای سر از تن جدا؛ تو کجا اینجا کجا؟! ردّ سنگت بر جبین؛ می‌کُشد امشب مرا کی مرا از تو، جدا کرده؟! کی تو را ذبح از، قفا کرده؟! با سرت خولی، چه‌ها کرده با تو چه ای سر، دنیا کرده یا حسین مظلوم شاعر: آقای حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 10 - Ali KhanBabaei - Dodameh.mp3
3.29M
باید این دشمن بداند کیستم من ثانیِ زهرا منم شام را ویران نسازم من رقیه نیستم ثانیِ زهرا منم حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 11 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
5.31M
صدا صداى حسين، ندا نداى حسين نمان، برو، بشتاب؛ به كربلاى حسين بايد كه خودت را برسانى بايد كه دلت را بتكانى مولا تو را خوانده مبادا؛ جا بمانى يا حسين گفتن كجا؟!، با حسين رفتن كجا؟! از حسین خواندن کجا؟!، با حسین ماندن کجا؟! مسير مسير ولاست، مسير مسير بلاست شهيد شهيد بشود؛ اگر كه اهل فناست برخيز كه مولاى تو تنهاست برخيز كه اين آخر دنياست برخيز كه در قافله‌ی عشق؛ جا مهّياست لا امام الا حسين، السلام مولا حسين از ولادت با حسين، تا شهادت با حسين حاج‌ابوذر‌بیوکافی
Moharram 1401.05.09 - Shab 03 - H.Sarollah.Rasht - 13 - Abozar Biukafi - Shor.mp3
2.63M
زیر بیرق تو قلبم، شد آروم، اباعبدالله صلی الله علی الباکینَ، یا مظلوم، اباعبدالله آقایی، که دل از ما بردی توو دنیا، کربلا آوردی عجب شوری، به پا کردی تو با این شیش گوشه‌ی که بنا کردی من دلتنگ حرم هستم، این اشکام گواهه ایشالا اربعین امسال، کربلام به راهه می‌باره برات بارونِ، چشمامون، اباعبدالله با عشق شما آباده، دنیامون، اباعبدالله توو دل‌ها، ای که پرچم داری بازاری توو مُحرم داری چقدر نوکر، چقدر عاشق چقدر مجنون زیر این علم داری هر قلبی عاشقت میشه، بس که تو بی‌قرینی ای نور چشم پیغمبر، رحمة للعالمینی حاج‌ابوذر‌بیوکافی
. (ع) بار یتیمی به دوش،آمدم ای گلفروش حلقه ی سربازی فاطمه دارم به گوش آرزو بر دل از خیمه برون تاخته چهره ی قاسم از گریه گل انداخته جان تو و جان حسن_عمو دلم را مشکن آمده ام تا مرا فدای اصغر کنی عازم قربان شدن به راه اکبر کنی لاله ی مجتبی سوخته و ساخته چهره ی قاسم از گریه گل انداخته جان تو و جان حسن_عمو دلم را مشکن از علی مرتضی هر که به دل کینه داشت بر تن ابن الحسن ضربه ی کاری گذاشت بی حیا قاتلش تیغ ستم آخته چهره ی قاسم از گریه گل انداخته جان تو و جان حسن_عمو دلم را مشکن شد خط سبز پدر،سر خط معراج من رخت شهادت بپوش بر تن ابن الحسن دل به دریا زده عاشق دل باخته چهره ی قاسم از گریه گل انداخته جان تو و جان حسن_عمو دلم را مشکن هست کنار حسین،ساقی این کاروان آب شد اما «فرات» از عطش کودکان کاشف الکرب او خوش علم افراخته چهره ی قاسم از گریه گل انداخته جان تو و جان حسن_عمو دلم را مشکن (فرات میبدی) «اشک فرات» 👇