eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 1⃣بررسی روضه هنده! مضمون دو کلیپ زیر درباره هنده :👇 🎤《از سلمان فارسی نقل شده است که روزی در مدینه، عبدالله بن عامر یهودی را که از تجار معروف عرب بود، دید. همراه او دختری بود به نام هنده، که در اثر یک بیماری مادرزادی، نابینا و فلج بود. او برای درمان دخترش، پزشکان فراوانی را تجربه کرده بود، ولی نتیجه ای نگرفته بود. به همین جهت، با راهنمایی سلمان فارسی، در شهر مدینه، به خانه حضرت علی(ع) رفت تا در این خانه شفا یابد. وقتی وارد خانه امام علی(ع) شدند، و ماجرا را شرح دادند، امام حسین(ع) به درخواست امام علی(ع) ظرفى را پر از آب نمود و دست مبارک خود را در آن نهاد. سپس هند را کنار آن آب آوردند او از آب آن ظرف به بدنش مالید و پاشید و به طور کامل سلامتى خود را باز یافت از آن پس افتخار کنیزی در خانه امام حسین(ع) را پیدا کرد. بدین ترتیب، هنده با دستان کوچک امام حسین(ع) شفا یافت. پدر هند گفت : یا علی(ع)! می شود یک منّتی بر من بگذاری واین دخترم را چند ماهی برای کنیزی قبول کنی که با بچّه های شما تربیّت اسلامی شود؟!!! حضرت(ع) نیز قبول کرد. عبدالله بن عامر مسلمان شد و به شام رفت، و بعضی از شامیان از اقوام و دوستان، نیز همان جا به اسلام رو آوردند و بعدها نیز کسانی که به مدینه آمدند و سلامتی دختر را دیدند، مسلمان شدند. هند در این خانه ماند و قدری بزرگ شد و تا این مدت هم بازی زینب کبری(س) بود. تا اینکه پدرش بعد از مدتی او را از این منزل به شهر خود برد، و برخی می گویند که تا شهادت امام علی(ع) کنیز خانه علی(ع) بوده است و پس از شهادت حضرت علی(ع) برای کنیزی به خانه امام حسن(ع) رفت. به هر حال؛ در زمان خلافت معاویه به حسب تقدیر سر از شام در می آورد و با یزید ازدواج می کند!! امّا به جهت آن که همه خاطرات دوران کودکی و نوجوانی او متعلق به شهر مدینه و خانه اهل بیت(ع) بود، سخت به این خانه دل بسته بود. او که در شهر شام بود و از داستان حوادث کربلا خبری نداشت؛ يك وقت بر سر زبانها افتاد كه جماعتى از اسيران خارجى به شام آمده اند. اين زن از يزيد درخواست كرد به ديدار آنها برود ويزيد اجازه داد! شب فرا رسيد، فرمان داد تا كرسی اى در نصب كردند و او بر كرسى قرار گرفت و حال رقت بار آن اسيران او را كاملا متاثر گردانيد. هند سؤال كرد : بزرگ شما كيست؟ حضرت زینب(س) را نشان دادند. گفت : اى زن اسير، شما از اهل كدام دياريد؟ فرمود: از اهل مدينه! آن زن گفت عرب همه شهرها را مدينه گويد؛ شما از كدام مدينه هستيد؟  فرمود : از مدينه رسول خدا(ص )! آن زن از كرسى فرود آمد و به روى خاك نشست و گفت : اى زن اسير! تو را به خدا قسم مى دهم آيا هيچ در محله بنى هاشم آمد و شد داشته اى؟  حضرت(س) فرمود : من در محله بنى هاشم بزرگ شده ام! آن زن گفت : اى زن اسير، قلب مرا مضطرب كردى! تو را به خدا قسم مى دهم، آيا هيچ در خانه آقايم اميرالمؤمنين(ع ) عبور نموده و زينب(س) را زيارت كرده اى؟  حضرت زينب(س) ديگر نتوانست خوددارى بنمايد، صداى شيون او بلند شد فرمود : حق دارى زينب را نمى شناسى، من زينبم! در این هنگام هند بیهوش بر زمین افتاد. پس از آن که به هوش آمد حضرت زینب(س) به بالین او آمد و فرمود : اى هند برخیز و به خانه ات برو که من مى ترسم شوهرت یزید به تو آسیب برساند. هند خود را به کاخ یزید رساند و خطاب به یزید گفت : وای بر تو ای یزید! تو آل رسول(ص) را در خرابه جا داده ای؟! از آن پس او یزید را برای همیشه ترک کرد و رفت!》 ✍جواب :👇 در مورد جریان هند همسر یزید آنچه در منابع آمده، این است که وی دختر عبدالله بن عامر بن کریز بن ربیعه بوده که کنیه اش ام کلثوم می باشد که در اشعار یزید ذکر شده است : 《اذَا اتکأتُ عَلي الأَنماطِ فِی غُرفِِ، بِدَیر مَرانَ عِندِی اُمّ كُلثُوم》 هیچ غمی نیست، وقتی که در دیر مران در غرفه‌ها بر تخت تکیه بدهم و آغوشم ام‌ کلثوم باشد. هند بعد از اینکه متوجه شد، اسرای حاضر در شام، اسرای آل رسول(ص) هستند، به مخالفت با یزید پرداخت و او را مجبور کرد که رفتارخود را نسبت به اسرای کربلا تغییر دهد! همین! یعنی در مورد هند دختر عبدالله، همسر یزید، همین اندازه، در موردش در تاریخ گنجانده شده است و پیش از این جریان و بعد از این جریان، مطلب زیادی در موردش نیست! 👤خوارزمی می نویسد : بعداز ورود اسرای کربلا به شام، یزید لعین دستور داد به اینکه؛ سر مطهر امام حسین(ع) را بر سر در خانه اش بياويزند و به اهل بيت امام حسين(ع) دستور داد تا وارد خانه اش شوند. 《فَلَمَّا دَخَلَتِ النِّسْوَةُ دَارَ يَزِيدَ لَمْ يَبْقَ مِنْ آلِ مُعَاوِيَةَ وَ لَا أَبِي سُفْيَانَ أَحَدٌ إِلَّا اسْتَقْبَلَهُنَّ بِالْبُكَاءِ وَ الصُّرَاخِ وَ النِّيَاحَةِ عَلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ أَلْقَيْنَ مَا عَلَيْهِنَّ مِنَ الثِّيَابِ وَ الْحُلِيِّ وَ أَقَمْنَ الْمَأْتَمَ عَلَيْهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ》 👇
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #هنده 1⃣بررسی روضه هنده! مضمون دو کلیپ زیر درباره هنده :👇 🎤《از سلمان فارسی نقل شده است که روزی در
. وقتی زنان وارد خانه يزيد شدند، همه زنان آل معاويه به گريه و شيون و ناله بر حسين(ع) از آنان استقبال کردند و همه ي لباسها و زينتهاي خود را درآوردند و سه روز ماتم برپا ساختند. در این هنگام؛ 《وَ خَرَجَتْ هِنْدٌ بِنْتُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرِ بْنِ كُرَيْزٍ امْرَأَةُ يَزِيدَ شَقَّتِ السِّتْرَ وَ هِيَ حَاسِرَةٌ فَوَثَبَتْ إِلَى يَزِيدَ وَ هُوَ فِي مَجْلِسٍ عَامٍّ فَقَالَتْ : يَا يَزِيدُ! أَ رَأْسُ ابْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) مَصْلُوبٌ عَلَى فِنَاءِ بَابِي؟ فَوَثَبَ إِلَيْهَا يَزِيدُ فَغَطَّاهَا وَ قَالَ : نَعَمْ! فَأَعْوِلِي عَلَيْهِ يَا هِنْدُ وَ ابْكِي عَلَى ابْنِ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ صَرِيخَةِ قُرَيْشٍ》 هند، دختر عبدالله بن عامر همسر يزيد سر برهنه بيرون آمد و پرده را دريد و به يزيد حمله کرد و گفت : آيا این سر پسر فاطمه(س) بر در خانه ي من آويخته شده است؟! يزيد او را پوشاند و گفت : آري! بر آن سر و بر پسر دختر رسول خدا(ص) گريه کن!(۱) 👤و آنچه ابن سعد می نویسد : وقتی يزيد، دستور داد كه سرِ امام حسين(ع) را بر درِ خانه اش بياويزند. در این هنگام؛ 《بَكَت اُمُّ كُلثومٍ بِنتُ عَبدِاللّه ِبنِ عامِرِ بنِ كُرَيزٍ عَلى حُسَينٍ(ع) وهِيَ يَومَئِذٍ عِندَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ! فَقالَ يَزيدُ : حُقَّ لَها أن تُعوِلَ عَلى كَبيرِ قُرَيشٍ وسَيِّدِها!》 ام کلثوم دختر عبدالله بن عامر بن کریز بر امام حسین(ع) گریست و او در آن زمان همسر یزید بود و یزید گفت : او حق دارد که بر بزرگ و آقای قریش ناله بزند!(۲) و روایتی دیگر که علامه مجلسی در مورد خواب هند در کاخ یزید را شرح داده است.(۳) پس، به همین میزان در مورد هند در منابع اشاره شده است. اما در مورد این داستانی که بین روضه خوانها معمول شده است؛ 1⃣اولا؛ پدر هند یعنی عبدالله بن عامر بن ربیعه یهودی نبوده است، بلکه مسلمان بوده و پسر دایی عثمان و پدرش عامر بن کریز از آن جهت که مادر وی، بیضاء دختر عبدالمطلب بوده، پسر عمه رسول خدا(ص) محسوب می شود.(۴) 2⃣عبدالله در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) در مکه به دنیا آمده است. ابن سعد می نویسد : 《وُلِدَ عَبْداللَّه بْن عَامِرِِ بِمَكَةَ بَعدَ الهِجرَةِ بِأَربَعَ سِنِينَ》 عبدالله بن عامر چهار سال بعد از هجرت پیامبر اکرم(ص) در مکه متولد شد.(۵) یعنی حدودا هم سن و سال با امام حسین(ع)! پس بدین ترتیب؛ شخصی که هم سنِّ امام حسین(ع) می باشد، چگونه می تواند دختری داشته باشد، که امام حسین(ع) که خود طفلی است، او را در سن طفولیت از بیماری شفا داده باشد؟!! در ضمن؛ عبدالله در زمان خلافت معاویه به دمشق رفت و به معاویه پیوست و یک سال قبل از مرگ معاویه، در سال ۵۹ هجری از دنیا رفت.(۶) 3⃣راوی این داستان را سلمان فارسی معرفی می کنند، در حالی که در منابع و کتب شیعه و سنی این چنین روایتی به روایت سلمان فارسی وجود ندارد. 4⃣اگر بخواهیم طبق داستان جعلی فوق قضاوت کنیم باید بگوییم که؛ این دختر اگر همسن حضرت زینب(س) باشد، پس باید حدودا زنی ۵۵_۵۶ ساله ای باشد که در نکاح یزید است و این با خلقیات رفتاری هوس آلود یزید لعین سازگاری ندارد که پیرزنی بزرگتر از خود، در نکاحش باشد! که این خیلی بعید است. 5⃣و اینکه؛ در تاریخ و در منابع اشاره ای به این مطلب نشده است که حضرت فاطمه(س) کنیزی به نام هند در خانه داشته است، همانطور که در منابع، اشاره ای به بیماری او و شفای آن توسط امام حسین(ع) نشده است و این داستان هیچ قائلی در بین مورخین ندارد. تنها نقلی که این جریان را ذکر کرده است، آن هم فقط دیدار هند با اسرای کربلا را نه قبل تر از آن، محلاتی در کتاب ریاحین الشریعه است که کاملا به آن خدشه وارد است.(۷) و از سرگذشت هند و چگونگی ازدواج او با یزید و قبل و بعد از آن، اطلاعاتی در دسترس نیست. و اینکه آیا هند بعد از این جریان همچنان بعنوان همسر یزید باقی ماند یا نه، مطلب مستندی در رد یا اثباتش نیست. ولی نهایت نتیجه ای که می توان گرفت اینکه؛ آنچه از مجموع گزارشات پیرامون این حوادث استفاده می شود، این است که همسرش بر او شورید و غضب کرد و یزید با دیدن این اوضاع احساس نگرانی کرد و برای آرام کردن افکار عمومی ضمن مقصر معرفی کردن ابن زیاد، سعی کرد با اهل بیت(ع) برخوردی مناسب داشته باشد. و این قصه، یک داستان جعلی و دروغی بیش نیست، که هر کسی طبق باب میل و سلیقه خود، رفته رفته به آن شاخ و برگ داده تا به این حالت در آمده است. 🔹و نکته آخر اینکه کلمه (هندة) با تاء تانیث اشتباست و کلام عرب، این اسم را همواره بدون تاء استعمال کرده است. و تاء آن در تصغیر این اسم بر می گردد! یعنی《هُنَیدة》
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #هنده 1⃣بررسی روضه هنده! مضمون دو کلیپ زیر درباره هنده :👇 🎤《از سلمان فارسی نقل شده است که روزی در
📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۸۱ ۲)الطبقات الكبرى ابن سعد، ج۱، ص۴۸۹ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷ ۴)الانساب سمعانی، ج۹، ص۱۵۵ ۵)۶)الطبقات الكبرى ابن سعد، ج۵، صص۳۶-۳۳ ۷)رياحين الشريعة محلاتی، ج۳، ص۱۹۱ .
1_5988759864.mp3
13.84M
کیفیت ورود اسرا به شام طبق زیارت ناحیه مقدسه 😭
. سلام الله علیها بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، 🍃السَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکِ وَعَلى رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، .
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی ظهور میکنند ، خودشونو به امام حسین علیه السلام معرفی میکنند ؟ ببینید این 👆 کلیپ رو
. ◼️ از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون... در نقل‌ها آمده است: آن روزی که أسرای آل الله را وارد شهر شام کردند، روز چهارشنبه‌ای بود.... و كانَ خارجُ البَلَدِ مِن كِثرة الخَلائق كعَرصَة المَحشر يَموجُ بَعضُها في بَعضٍ. ▪️بیرون از شهر، چنان مردم شام ازدحام کرده بوده که گویی صحنه محشر اتفاق افتاده بود؛ به طوری که بعضی روی بعضی دیگر، موج می‌خوردند. اول صبح، به وقت سپیده دم،سرهای مقدس و أسرای آل الله را وارد شهر کردند اما از کثرت ازدحام، وقت ظهر بود که اسرا با خستگی شدید، به گونه ای که بدن و مفاصل هر انسانی از دیدن آن ها به لرزه در می آید، به در کاخ یزید ملعون رسیدند. 📚نفس المهموم، ص ۴۳۲ 📚معالي السّبطين،ج۲ ص۱۴۱ 📚مقتل الحسين عليه السّلام،مقرم، ص۴۴٧ ✍کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من! وای از شام که بغض پدرم را دارند.. سرهرکوچه معطل شده ام،خسته شدم! چشمشان کور! همه قصد تماشا دارند! سر بازار که رفتیم سرم داد زدند... ای ابالفضل بیا! نیت دعوا دارند! جگرم سوخت زمانیکه رقیه می‌گفت عمه جان!اینهمه دختر همه بابا دارند دخترانی که پَس پرده عصمت بودند... بعد تو در وسط مجلس مِی جا دارند! .
. بیا عمه که امشب، خرابه شده گلشن پدر آمد و برگو، که چشم همه روشن کنم جان به فدایش ، برای رونمایش واویلا بگوعمه که دیشب،پدرپیش که بوده‌ست؟ چرا سرش شکسته، چرا لبش کبودست؟ کنم جان به فدایش ، برای رونمایش واویلا اگر بپا نخیزم، مگو ادب ندارد که بهر عذرخواهی، رمق به لب ندارم کنم جان به فدایت ، برای رونمایت واویلا پدر عمه به هرجا،‌ سپر به کودکان شد زبس سینه سپر کرد، قدش مثل کمان شد کنم جان به فدایت ، برای رونمایت واویلا حاج .👇
4_6023612098435615792.mp3
11.05M
روایت‌هایی از روزهای بعد از عاشورا سال ۶۱ هجری قمری 🎵 روایت اول: فردای روز واقعه... پژوهشگر و راوی؛ .