فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایات
داستان گرسنه بودن چندروزه امامین و قناعت حضرت زهرا(س)...
🎙مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی رحمت الله علیه
#سوره_انسان
5)zamine- ramazan1402 shab 5.mp3.mp3
5.39M
نغمه خوانی /شمر از دیدن این صحنه...
کربلایی محسن محمدیپناه 🎤
مراسم ویژه ماه مبارک رمضان
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
#شب_هفتم_رمضان
#حضرت_علی_اصغر
طفل خود را طرف لشگر نامرد گرفت
زخم پیشانی او را عرقی سرد گرفت
رو زد و آب ندادند دل مرد گرفت
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
خرمنش سوخت از برگ و برش هیچ نماند
دیگر از حرمت نام پدرش هیچ نماند
از سپیدی گلوی پسرش هیچ نماند
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
متحیر وسط خیمه و میدان مانده
به دلش حسرت یک قطره ی باران مانده
خواهرش کاش نبیند که پریشان مانده
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
مانده ام سنگ روی سنگ چرا بند شده
شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده
سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
شیشه در قائله سنگ مکسر گردد
خاطر خیمه از این حرف مکدر گردد
از خجالت نتوانست حرم برگردد
حرمله خیر نبینی جگرش درد کرفت
................
#شب_هفتم_محرم
رویِ این دستم تنش بر روی آن دستم سرش
آه بفرستم كدامش را برای مادرش؟!
حجمِ تیری كه برای جنگ های سخت بود
آن چنان آسیب زد چیزی نماند از حنجرش
شرم دارم كه بگویم تیرِ دشمن داغ بود
در حرم پیچید عطر و بوی یاسِ پرپرش
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان✍
.
.
#روضه_متنی
#روضه حضرت علی اصغر
تمـام ملـک خـداونـد غـرق مـاتـم توست
فقط نـه مـاه محـرّم زمــان محـرم توست
بهشت و حور و قصـورم تویی امام حسین
هـزار شکر کـه در سینهام فقط غـم توست
*چشم بهم زدیم شبِ هفتم محرم رسید .. شبِ هفتم دیگه روضه خوان نمی خواد از امشب دبگه آبُ رو به خیمه ها بستن .. یه سال صبر کردی شبِ هفتم برسه .. علی لای لای ..*
غـم تـو را نفـروشـم بـه ثـروت دو جهــان
چه اعتناش به درهم کسی که درهم توست
*از امشب دیگه عباس خجالت میکشه .. از امشب همه چشما به دست اباالفضلِ ...
بشتاب ای عموجان درخیمه قحط آب است
اصغر فتاد مدهوش در دامن رباب است
شد آب اگر میسّر اول بده به اصغر
این طفل شیخواره از تشنگی کباب است
حسین ....
نفس هات مثل آتیشِ علی جون
گلویِ نازکُ لب هات کبابه
چی میشه رویِ دستِ من بخندی
که اشکت باعث مرگ ربابه
میخونم از چشم بابا بعید برگرده عمو
*وقتی بچشو رو دست گرفت بلند بلند خندیدن بهش.. گفتن ببین کارش به کجا رسیده بچشو رو دست گرفته اومده ..
آتش به جانِ باغِ یاس افتاد
اربابِ ما به التماس اُفتاد ..
علی لای لای .. گلوم لای لای ..*
ببینید رویِ دستم بیقراره
سراغ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند اما
داره از تشنگی بچه م میمیره ..
حرمله میگه من میخوام سراز تنش جدا کنم
وقتی که پرپر میزنه من باباشو نگاکنم
یجوری حرمله زد با سه شعبه
سر ناز تو رویِ دوشم افتاد
صدای شیونی از خیمه اومد
گمونم مادرت تو خیمه جون داد
مانده ام سنگ روی سنگ چرا بند شده
شمر از دیدن این صحنه چه خرسند شده
سر شش ماهه به یک پوست فقط بند شده
حرمله خیر نبینی جگرش درد گرفت
علی جانم .. خدا به دلِ آقامون چی گذشت .. گوش تا گوش پاره شده حسین دید بچه داره دستُ پامیزنه .. صبر کرد گفت دیگه جون داد تموم شد چندقدم رفت دید دوباره داره بال بال میزنه .. راوی میگه هیچ وقت حسینُ تو این حال ندیدم چندقدم طرفِ خیمه میره .. هی دوباره برمیگرده طرف میدان .. هی میگه خدا چه کنم .. جواب ربابُ چی بدم .. (میدونی چرا برمیگشت؟) تا میرفت طرف خیمه میدید یه خانم منتظره ..هی میگه الان بابام داداشمُ میاره .. داداشم دوباره لبخند میزنه .. دوباره تو خیمه دورش میشینیم ..
بده فرصت پر قنداقۀ تو باز کنم
سخت جان میدهی ای راحت جانم پسرم
با وجودی که کنم قبر تو یکسان با خاک
باز هم جانِ تو بابا نگرانم پسرم
آوردش پشت خیمه با غلافِ شمشیر یه قبر کند .. گفت زودی دفنش کنم رباب نبینه اگه رباب ببینه گوش تا گوش پاره ست طاقت نمیاره .. همچین که قنداقه خون آلودُ تو خونۀ قبر گذاشت رفت خاک بریزه عمه جان زینب هی میگه مهلاً مهلاً یابن زهرا .. داداش صبر کن رباب داره میاد .. چند قدم میاد رو خاکا میشینه هی میگه پسرم برات آروزها داشتم .. یکیشو بگم :
آرزویم همه این بود زبان باز کنی ..
ابی عبدالله خانم زینب رباب رسیدن ، حسینی که تا الان عجله داشت خاک بریزه رو قنداقه.. حالا تعلل میکنه ؛ زینب گفت داداش تا حالا عجله داشتی؟.. حالا تعلل میکنی.. گفت زینب یه نگاه کن بچه م هنوز داره میخنده .. چشماش بازه داره میگه بابا جوابی دادی بهم...گفت :
گلایه زیر لب از تیر دارم
بیا پایین ز نیزه شیر دارم
دو دستم را به زیر آب بردم
حلالم کن نبودی آب خوردم
آواره ام میانۀ هر شهر کرده ای
آبت نداده ام نکند قهر کرده ای
*بزار از خرابه نشین بگم اینم برا پدر مادرامون .. تو خرابه رباب دستایِ خالیشُ تکون میداد میگفت :
عمه زینب پس علی اصغر کجاست ؟..
جای دستش مانده رویِ گردنم ..
انگشتر بابا به یادش مانده بودُ
تا دید دست ساربان زد زیرِ گریه
وقتی که دستش برلب خشک پدر خورد
با دیدن او حرمله زد زیر خنده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
قرار بود دمادم به پات غم بخورم
هر آنچه غصه نوشتند دم به دم بخورم
مرا بخاطر این عشق سرزنش کردند
بگو فراق ببینم کنایه هم بخورم
*چقدر زود شبِ هفتم اومد .. صدایِ گریه بچه میاد .. چشماتُ رو هم بذار از خیمهی رباب هم صدای گریه میاد ..
علی لای لای .. علی لای لای ..*
شراب داد با من روزگار لب نزدم
ولی تو زهر بده قول میدهم بخورم
* بریم خیمهی حضرت رباب معطلت نکنم : *
نفس هات مثل آتیشِ علی جان
گلویِ نازک و لب هات کبابِ
چی میشه رویِ دست من بخندی
که اشکت باعثِ مرگ ربابِ
میخونم از چشم بابا
بعیده برگرده عمو
به خاطر قلبِ حسین
بغضا مونده تویِ گلو
ببینید رویِ دستم بیقراره
سراغ آبُ با چشماش میگیره
همه درنده ها سیرابند اما
داره از تشنگی بچه م میمیره
حرمله میگه من میخوام
سر از تنش جدا کنم
وقتی که پرپر میزنه
باباشو من نگاه کنم ..
لای لای علی ، علی علی ..
یه جوری حرمله زد با سه شعبه
سر نازِ تو رویِ دوشم افتاد
صدایِ شیونی از خیمه اومد
گمونم مادرت تو خیمه جون داد
تنت رو دستمه ولی
روم نمیشه برم حرم
جوابِ مادر تو رو
چی بدم من ای پسرم
لای لای علی ، علی علی
* فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذن
.
📋اومدم باهات یه کم حرف بزنم سبک بشم
#مناجات / #زمزمه
#محمدرضاطاهری ✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اومدم باهات یهکم حرف بزنم سبک بشم
با زبون مناجات حرف بزنم سبک بشم
آخه کی شبیه تو به حرف من گوش میکنه؟
کی گذشتههای تلخم و فراموش میکنه؟
آره یادم نمیر عهدی که با تو بستمو
آره یادم نمیره قولایی که شکستمو
آره یادم نمیره منو توو خلوت میدیدی
چشاتو بستی و پرده رو گناهام کشیدی
بندگیم برا تو نیست، ولی تو اونم میخری
خیلی شرمندهت میشم آبرومو نمیبری
تو خودت گفتی توو این ماه رو بَدیت خط میکشم
به خودت قسم ازت خیلی خجالت میکشم
من خودم خوب میدونم دلم پُر از قساوته
تو هم این و میدونی دلم پُر از جهالته
(زبونِ ساده ی این آلوده و نالایقه
شفیعِ امشبِ من، آقام امام صادقه)
ای خدا بحق این شبای ماهِ رمضون
دستِ خالیمونو به خاک مزارش برسون
نوبتیام که باشه شب امام رضا شده
شب امّید دل همه گنهکارا شده
آقایی که قول داده سه جا به دادم میرسه
تو سرازیری قبرم یه نگاه کنه بسه
یا امام رضا دلم یه دنیا تنگ شده برات
کاشکی دعوتم میکردی دوباره پایین پات
دستای خالیِ من منتظر عنایته
نگاه کبوتراتم برا من غنیمته
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
کی دعا کرده منو که این جوری میکشونیم؟
کی سفارش کرده بین عاشقا مینشونیم؟
من و این بار گناه، کجا برم که رام بدن
من و این روی سیاه، کجا برم که رام بدن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
طاهری؛ اومدم یه کم باهات حرف بزنم.mp3
14M
🚩 اومدم یه کم باهات حرف بزنم...
حاج محمدرضا طاهری
|ششم ماه مبارک رمضان|
زبونِ ساده ی این آلوده و نالایقه
شفیعِ امشبِ من، آقام امام صادقه
.
❇️ اقسام #ریا
حدیث دوم از کتاب چهل حدیث امام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸 مقام اول؛ ریاکاری در عقاید
🔹 ۱. اظهار باورمندی به عقاید صحیح و بهحق
🔹 ۲. ابراز تَنفّر از عقاید باطل
🔸 مقام دوم؛ ریاکاری در صفات
🔹 ۱. اظهار برخورداری از صفات پسندیده
🔹 ۲. ابراز انزجار از صفات ناپسندیده و رذائل اخلاقی
🔸 مقام سوم؛ ریاکاری در عمل (ریاکاری معروف)
🔹 ۱. خودنمایی در ادای عمل عبادی
چه اصل عبادت باشد، چه کیفیت آن، چه در اجزای آن و چه در مانند آن.
🔹 ۲. تَرک ریاکارانه یک عمل
پ.ن: تَرک گناهان، حتی اگر ریاکارانه باشد، امری پسندیده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻بدان که ریا عبارت از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال (ویژگیهای) پسندیده یا عقاید حقه است به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار (شهرت) پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی.
و آن تحقق پیدا می کند در چند مقام:
مقام اول و آن دارای دو درجه است: اول آنکه اظهار عقاید حقه و معارف الهیه کند برای اینکه اشتهار به دیانت پیدا کند و منزلت در قلوب پیدا نماید. مثل اینکه بگوید: من کسی را جز خدا مؤثر در وجود نمی دانم. یا اینکه: من به غیر خدا توکل به کسی ندارم. یا بالکنایة و اشاره خود را معرفی کند به عقاید حقه. و این طور دوم رایجتر است. مثلاً صحبت توکل یا رضای به قضای الهی پیش آمد می کند، شخص مرائی (ریاکار) با یک آه یا یک سر تکان دادن خود را در سلک (جمع) آن جمعیت محسوب می دارد.
🔻درجه دوم آنکه عقاید باطله را از خود دور کند و نفس خود را از آن تزکیه (پاک) کند به قصد جاه و منزلت در قلوب، چه به صراحت لهجه باشد یا به اشاره و کنایه
🔻مقام سوم ریای معرفت پیش فقها، رضوان الله علیهم، است، دارای همین دو درجه است: یکی آنکه اتیان (انجام) به عمل و عبادت شرعی کند یا اتیان به راجحات عقلی نماید (فراگیری مسائل و مباحث برتر عقلی) به قصد ارائه به مردم و جلب قلوب، چه آنکه ذات عمل را به قصد ریا کند، یا کیفیت آن، یا شرط، یا جزء آن را، به طوری که در کتب فقهیه معترض اند.
دیگر آن که ترک عملی کند به همان مقصود.
✅ای عزیز، برای یک خیال باطل، یک محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، یک توجه قلبی مردم بیچاره، خود را مورد سخط و غضب الهی قرار مده، و مفروش آن محبتهای الهی، آن کرامتهای غیر متناهی، آن الطاف و مراحم ربوبیت را به یک محبوبیت پیش خلق که مورد هیچ اثری نیست و از او هیچ ثمری نبری جز ندامت و حسرت. وقتی دستت از این عالم کوتاه شد، که عالم کسب است، و عملت منقطع گردید، دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع بیفایده است.
📚 کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی)
حدیث دوم، «ریا»
.
.
#مناجات_با_خدا در #شب_هشتم_رمضان
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
تو چنانی که منم شیفته و دربهدرت
نظری کن که بیایم نظری در نظرت
هر چه دیدی طمعِ بیشتر و بیشترم
باز دیدم کرمِ بیشتر و بیشترت
این همه جرم و خطا کردهام و در عجبم
نشد اصلاً که مجازات شوم با تشرت
کیستم؟! این همه تحویل مَگیرم که منم...
بندهی عاصی و رسوا شده و خیره سرت
شرمسارم که همیشه عوضِ این همه لطف
بودهام در همهی عمر فقط دردسرت
لطف کردی و رساندی منِ تنهاشده را
به مناجات ابوحمزه و فیض سحرت
قَسَمت میدهم امشب بِعَلیٍ بِعَلی
قَسَمت میدهم آری، قسم مُعتبرت
ثمر خلقت هستیست در انگور نجف
بچشان بر لب من، جُرعهای از این ثمرت
گفتمت راه تقرب به سویت چیست بگو
گفتی از کرب و بلا راه بجویم به درت
گفتم اصلاً چه زمان یاد حُسینت باشم
گفتی آن ثانیه که سوخت زبان و جگرت
گفتمت تشنه که گشتم چهکنم یادِ غمش
گفتی آن لحظه مدد جوی ز چشمان تَرَت
گفتمت روضه بخوان تا که دلم نرم شود
گفتی از تشنهلبِ در دل خون غوطه ورت
**
گفتم اصلاً چه شده خم شده آقا کمرش
گفتی ای کاش نبینی غم و داغ پسرت
کاش هرگز نشود تا که ببینی روی خاک
مثل تسبیح تنش ریخته در دور و برت
✍ #محمدجواد_شیرازی
.
.
#نشر_مجدد
🔆 متن شبهه:
اگه ۱۵ ساعت آب نخوردن برای بدن خوبه، چرا برای حسین که ۶ ساعت بیآب بود روضه میخونن؟
🔆 پاسخ شبهه:
1⃣ فرق میکنه، که شما با اختیار خودت آب نخوری یا اینکه تو رو از آب محروم کنند.
2⃣ فرق میکنه، که شما موقع روزه، توی خونه یا محل کار زیر باد کولر نشسته باشی، یا اینکه توی میدان جنگ باشی.
3⃣ فرق میکنه، که با تن سالم تشنگی رو تحمل کنی یا اینکه تمام بدنت پر از زخم تیر و شمشیر باشه.
4⃣ فرق میکنه، که 15 ساعت تشنگی رو تحمل کنی و بعدش افطار، یا اینکه بخوان با لب تشنه سر از بدنت جدا کنند.
5⃣ فرق میکنه، که در کنار زن و فرزند و خواهر و برادرت روزه دار باشی، یا اینکه جلو چشمت برادر و فرزندت رو با لب تشنه بکشند و تو نتونی براشون کاری کنی...
6⃣ امام حسین فقط تشنه نبود؛ بلکه او عطشان بود. عطش خیلی فراتر از تشنگیه. وقتی کلّی خون از بدنت رفته باشه، وقتی غم و مصیبت تحمل کرده باشی، وقتی لباس رزم و شمشیر و سپر دستت باشه و از این سر میدان به اون سر میدان بری و مدام شمشیر بزنی... اینجا دیگه آب نخوردن و عطشان بودن، روضه خواندن داره...
#پ.ن: داغ عزیزان، عطش آور است وای به روزی که بدن هم حدود ۹۵۰ زخم برداشته باشد....
7⃣کسانی که میخواهند با این توجیهات از زیر تکلیف روزه داری شانه خالی کنند بدانند که روزه داری، چه مفید باشد چه مضرّ، چون امر خداست باید اطاعت شود. هرچند خداوند حکیم و عادل و مهربان است و انسان را به کارهای مضرّ وادار نمی کند. لذا اگر روزه برای کسی ضرر قطعی و قابل توجه داشته باشد، روزه گرفتن حرام می شود.
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
.
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌یک اشتباه مهم در روضه خوانی
😒 یکی از دلائلی که باعث میشه مستمع با روضه خوان همراه نشه و ارتباط نگیره
و اصطلاحا دل به روضه نده، همین اشتباه هست که مثلا :از اول تا آخرِ روضه ی حضرت علی اکبر رو بیان میکنه... درحالیکه هنر آنست که با کمک شعر و حکایات و تمثیل و روایات و قرآن ... موضوع را پیش ببری و البته بخشی از روضه را هم بخوانی تا مداح یا سخنران بعدی هم بتواند از بیان روضه استفاده کند.
🔹 حجت الاسلام حاجی پور
#آموزش_مداحی