eitaa logo
📚حکایات شیرین بهلول 📚
2.5هزار دنبال‌کننده
579 عکس
423 ویدیو
6 فایل
📚حکایات شیرین بهلول و..📚 💚شامل پندها واندرزهای حکیمانه ست💙 #کپی نمودن آزاده👌وباعث نشر وگسترش آگاهی ودانائی میشه شما هم دوستانتونو به این کانال دعوت کنید🙏 تادراین چرخه قرار بگیرید🙏 🔍تبادل و تبلیغ 🔰🔰 @Mn8888 @Eng_movahedzadeh @mahdimovahed110
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️✍این داستان راحتمابخونید👇👇 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 مسلمان کیست؟؟ جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟ همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: آری من مسلمانم. جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا ، پیرمرد به دنبال جوان به راه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند ، جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد . پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد. جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند . پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه می‌کنید ، به (( عیسی مسیح )) قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی‌شود حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایتی از انبیا 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 💠میگویند: روزی یکی از انبیای الهی در گذر خود به مردی پیر و فرتوت برخورد که برای خود جایگاهی در بالای درختی کهن سال ساخته بود و در آن به عبادت خدا مشغول بود. 💠سر سخن را با او باز کرد و در نهایت پرسید: حالا چرا اینجا زندگی میکنی؟ 💠گفت: جوان که بودم در عالم رؤیا به من خبر دادند که بیش از 900 سال زندگی نخواهم کرد، لذا حیفم آمد که این عمر کوتاه را به جای عبادت، در راه ساختن خانه و کاشانه تلف کنم 💠آن نبی گفت: اما به من خبر رسیده که زمانی خواهد رسید که در آن زمان مردمان بیش از 80 یا 90 سال عمر نخواهند کرد اما برای خود قصرها و برجها میسازند 💠او گفت: ای بابا، اگر عمر من 90 سال بود که آن را با یک سجده سپری میکردم حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 👆 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 💠 مثل خدا باش ، خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن! مثل خدا باش ، با مظلومان و درمانده گان دوستی کن… مثل خدا باش ، عیب و زشتی دیگران را فاش نکن… مثل خدا باش ، در رفتار باهمه ی مردم عدالت رارعایت کن… مثل خدا باش ، بدون توقع و چشمداشت نیکی کن… مثل خدا باش ، بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن… مثل خدا باش ، با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن… مثل خدا باش ، اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش... مثل خدا باش ، برای اطرافیانت دلسوزی کن... مثل خدا باش ، مهربان تر از همه... مثل خدا باش چون خدا از روح خودش در تو دمید و تو رو اشرف مخلوقات نامید. حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍حکایتهای شیرین 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 🎸صدای کمانچه 🎸شبی دیر وقت، ملا با نوکرش عماد از مهمانی بر میگشتند. 🎸در اثنای راه چند نفر دزد را دیدند که دُکانی را گشوده میخواهند اثاث آنرا به یغما ببرند. 🎸ملا فکر کرد که طرف شدن با آنها بی صرفه است و به ضرر خودش تمام میشود. 🎸اعتنا نکرده و در رفتن شتاب کرد. نوکرش که شتاب ملا را دید دویده به او رسید و گفت: صدای خش و خش را ملتفت نشدید چه بود؟ 🎸ملا گفت: جمعی مشغول کمانچه زدن بودند. نوکر گفت: پس چرا صدایش نمیاید؟ 🎸ملا جواب داد: صدای این نوع کمانچه همیشه چند ساعت بعد شنیده میشود حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
⭕️✍عمرجاودانی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 خوشست عمر دریغا که جاودانی نیست پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست اگر ممالک روی زمین به دست آری بهای مهلت یک روزه زندگانی نیست دل ای رفیق درین کاروانسرای مبند که خانه ساختن آیین کاروانی نیست نگاه دار زبان تا به دوزخت نبرد که از زبان بتر اندر جهان زیانی نیست حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
🚩#مکث به شنیدن عادت کن، خواهی دید که از سخن ابلهان نیز، سود خواهی جست. #افلاطون مجموعه حکایات وسخن بزرگان 📚 @h_bohlol 📚
⭕️✍تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 "ریشه اصطلاح جواب ابلهان خاموشی است" ابوعلی سینا در سفر بود . در هنگام عبور از شهری ، جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد . خر سواری هم به آنجا رسید ، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست . شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من نبند ، چرا که خر تو از کاه و یونجه او می خورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را می شکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر ، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت. قاضی به صاحب خر گفت : این مرد لال است ؟ روستایی گفت : این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد ! قاضی پرسید : با تو سخن گفت ؟ چه گفت ؟ صاحب خر گفت : او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را می شکند . قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت. قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود ؟! ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد درزبان پارسی به مثل تبدیل شد : ” جواب ابلهان خاموشی ست “ ☑️ 👆👆 حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 👆 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از .
سلام صبحتون بخیر  براتون آرزو میکنم مهربانی و صفا رسمتون موفقیت و سربلندی سهمتون خوشبختی وسعادت رزقتون باشه خوشبختی درکنارعزیزانتان را آرزومندم #مجموعه حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃❤🍃
🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀 🍃🍂🍀🍃🍂 🍂🍀🍂 🍀 به خاطر ۳ چیز هیچ گاه کسی را مسخره نکن: ❶چهره ❷والدین ❸زادگاه چون انسان هیچگاه حق انتخابی در مورد آنها ندارد. به زیبایی ات نناز تو خلقش نکرده ای… وبه اصل و نسبت افتخار نکن تو انتخابش نکرده ای… اگه می توانی [به اخلاق] [مَنِش] [و انسانیتت بناز] چون خودت هستی که آن را می سازی…... حکایات وسخن بزرگان 📚 @h_bohlol 📚 🍀 🍂🍀🍂 🍃🍂🍀🍃🍂 🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 🌺 روزي دو مسيحي خسته و تشنه در بيابان گم شدند.ناگهان از دور مسجدي را ديدند. ديويد به استيو گفت: به مسجد كه رسيديم من ميگويم نامم امين است تو بگو نامم محمد است. استيو گفت: من به خاطر آب نامم را عوض نميكنم. به مسجد رسيدند. ملا گفت نامتان چيست؟ يكي گفت نامم استيو است و ديگري گفت نامم امين است. ملا گفت: براي استيو آب بياوريد و امين جان، چون ماه رمضونه بايد تا افطار وايسي!!!! 😂😂😂😂😂 🌹مجموعه حکایات وسخن بزرگان 👌💚 @h_bohlol 💚👌 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 🍃 پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورد ، خود را در آب می‌دید و می‌رمید او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد ، نمی‌دانست که از خود می‌رمد! همه اخلاق بد ، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر ، چون در توست ، نمی‌رنجی! چون آن را در دیگری می بینی می‌رمی و می‌رنجی! مولانا حکایات وسخن بزرگان 💥📚 @h_bohlol 📚💥 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
هدایت شده از #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
😊روزی ملا وارد روستایی شد 🐴شخصی با تمسخر به ملا گفت: ای ملا ما تو را از روی خرت میشناسیم 😂ملا جواب داد خوب است همکیشان همدیگر را خوب میشناسند. حکایات وسخن بزرگان👇 http://eitaa.com/joinchat/2519400448Cab68c717e5