✍ #وصیت_نامه_شهید_حسین_اسماعیلی
🌷« #برادران! جنب و جوش و تغییر و تحول در خود ایجاد نمایید و همیشه در یک حال نباشید، وقت را غنیمت شمرده و لحظهاى غافل نباشید. در مسیرى به جز #امر_رهبرى همچون امام عزیزمان نباشید و از او پیروى کرده، آنى از #ولایت دور نشوید. »🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
شهدای جاویدالااثر
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #امیرشهید_ملک_حسن_اسلامی پنجم تیر 1342 در روستای امیرانلو از توابع شهرستان شیروان به دنیا آمد.پدرش ابوالحسن و مادرش کلثوم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و #دیپلم گرفت .
#حضور_بهعنوان_سرباز_ارتش
وی همزمان با سالهای دفاع مقدس احساس تکلیف کرد و بهعنوان سربازارتش، راهی جبهه شد تا از مرزهای ایران در برابر تهاجم وحشیانه رژیم بعث عراق دفاع کند. در مناطق مختلف عملیاتی حضور یافت و همراه با دیگر همرزمان و همسنگران خود حماسهها آفرید.
منطقه عملیاتی " #شرهانی" نقطه وصال ملک حسن شد
بهعنوان #ستوان_ارتش در جبهه حضور یافت و درنهایت هجدهم آذر1365، با سمت فرمانده گردان در شرهانی توسط نیروهای عراقی براثر اصابت ترکش به #شهادت رسید. مزار وی در روستای زیارت تابعه زادگاهش قرار دارد.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺 شهدای جاویدالااثر
✍ #خاطره_ای_از_شهید_عباد_کارگر
🌷عبادم پسر خوب، #آرام، #ورزشکار و #باتقوایی بود آنقدر مظلوم، که اگر دعوایش هم می کردم سرش که پایین بود بلند نمی کرد، علاقه شدیدی به لباس و وسایل قرمز داشت، یکی از بهترین دوستان همیشگی اش پسر خاله اش حمید بود که با هم در #تظاهرات شرکت می کردند و در زمانیکه برای تشییع جنازه یکی از آشنایان به قبرستان می روند قبر خالی را مشاهده می کنند و عباد می گوید:"شاید این قبر نصیب من شد." و همین گونه هم می شود. و به هم قول می دهند که هر کسی زودتر از دنیا رفت این بیت زیبای #سعدی بالای قبر وی بنویسند.🌷
,
زنده و جاوید کیست آن که نکونام زیست
✍ #راوی : مادر شهید
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
شهدای جاویدالااثر
✍ #زندگینامه_شهید
🌷 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری، در #خانواده_ای_مذهبی در سال 1374 در تهران به دنیا آمد. حضوردر خانواده ای متدین و معتقد باعث شد تعصب و غیرت خاصی نسبت به #اهل_بیت (ع) و #سیدالشهدا (ع) پیدا کند. نمی توانست ببیند خواهر و مادرش در امنیت زندگی کنند اما حرم خواهر سیدالشهدا (ع) مورد حمله ی دشمنان و متجاوزان قرار بگیرد و به همین خاطر راهی سوریه شد. او از پایان دوره ابتدایی وارد #بسیج شد و با پدر خود در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری و اردوهای راهیان نور شرکت می کرد. علاقه به معارف و تحصیلات خوزوی باعث شد #رشته_معارف را انتخاب کرده و در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل دهد و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق دانشگاه بود که عازم سوریه شد.
محمدرضا وصیت کرده بود او را در امامزاده علی اکبر (ع) چیذر دفن کند. از صفات بارز اخلاقی او می توان به #خوش_خلقی و #خلوص_نیت در انجام وظایف دینی و امور خیر اشاره کرد.
ایشان در بیست و یکم آبان ماه 94 به عنوان #بسیجی_تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روزهای ماه محرم در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی #عملیات_محرم به شهادت رسید.🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
🌹خاطرات و زندگی نامه شهداء🍃🌺🍃
شهدای جاویدالااثر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آیا میدانید بزرگترین گناه کبیره چیست ؟
سخنران استاد فرحزاد
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
🌸عجایب آیت الکرسی🌸
✍«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم. یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم.
فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته. گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.
💥خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.
📚شفا و درمان با قرآن ، ص۵۰
📒
#ایها_الغریب
الا که صاحب عزای تمام غم هایی
دوباره محرم آمد نمی آیی؟
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
دستورامامبهخواندنبرخیازسورهها
640.2K
⁉️علت اینکه امام زمان عجل الله به خواندن برخی از سوره های قرانی بعد از نمازهای واجب توصیه کرده اند چیست ؟
⭕️پاسخ: #ابراهیم_افشاری
#زیارت_عاشورا
▫️لَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ
▫️خدا لعنت کند امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند
🙏 فرازی از زیارت عاشورا
🖋 ترجمه استاد حسین انصاریان
📒
Hekayate Emame Zaman dar Majlese Rowze - @Eltejatales | کانال قصّههای مهدوی.mp3
5.18M
▪️امام زمان علیهالسلام در مجلس روضه سیدالشهدا علیهالسلام
🔘 داستان تشرف حاج غلامعلی قصاب به محضر مولای عالَم، در مجلس روضه
👌بسیار شنیدنی
✅پیشنهاد دانلود
#امام_حسین #امام_زمان
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #شهیدحسینلشگری
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
💐جبهه به شرط عروسی
🌼مادر شهید نقل میکند: من و پدر غلامرضا علاقه بسیاری به ازدواج وی داشتیم و به خیال خود میخواستیم با ازدواج دست او را در شهر بند کرده و او را از رفتن به جبهه منصرف کنیم.
🌸دفعه آخری که میخواست به جبهه برود، به او گفتم: «تا ازدواج نکنی، اجازه نمیدهم به جبهه بروی!» میدانستم که چقدر به اجازه پدرش اهمیت میدهد. میخواست مشغول نماز شود، پدرش نیز از فرصت استفاده کرده گفت: «اصلا اگر راضی به ازدواج نشوی، اجازه نمیدهم که نماز بخوانی!»
🌼غلامرضا که هیچ وقت دل ما را نمیشکست، خندید و گفت: «پس باید اول یک منزل بزرگ برایم بسازید که بتوانم در آن دعای کمیل برگزار کنم». پدر با پیشنهادش موافقت کرد و ما مهیای ساختن منزل و ازدواج وی شدیم. عصر همان روز به خواستگاری رفتیم. از خواستگاری که برگشتیم دیدم ساکش را بسته آماده رفتن است. گفتم :«این دیگر چیست؟» لبخندی زد و گفت: «من میروم جبهه، پانزده روز دیگر بر میگردم. شما کارها را درست و راست کنید. من که برگشتم، مراسم مفصلی بگیرید»
🌸پسرم رفت و ما پانزده روز چشم به در بودیم تا برگردیم و عروسی او را جشن بگیریم. پانزده روز، یکسال برایم گذشت. و درست روز پانزدهم خبر شهادت او را برایمان آوردند. غلام به آرزوی خودش رسید.
#شهید_غلامرضا_آهنگری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄