❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#خاطرات_شهدا😄
بردن گوشی و دوربین تو حرم حضرت زینب سلام الله علیها مطلقا ممنوعه ولی حرم حضرت رقیه سلام الله علیها مانعی نداره...
گاها رو شیطنت و همچنین گرفتن عکس از رفقا،گوشی رو میبردم📱 داخل...بعد که بچه ها گوشی رو میدیدن تعجب میکردن چطوری از بازرسیها رد شده...
عکسهایی که کنار ضریح بی بی🕌 زینب از سید هست،اکثرش رو پنهونی ازش میگرفتم الا چندتا که بهش میگفتم و به سمت گوشی نگاه میکرد...
موقع خروج از حرم، بهش گفتم سید ویوش عالیه بیا یکی باهم بگیریم...
خلاصه یه زائر عرب زبون رو پیدا کردم و بهش گفتم در حال خروج از حرم ازمون عکس بگیره😂...اونم حواسش نبود که ممنوعه و خادمین حرم گوشی رو میگیرند...
اونم ناشی و برا گرفتن یه عکس کلی لفت و لعاب داد کلی ژست گرفت 😆انگار میخواد با یه دوربین حرفه ای از یه صحنه ی شکار عکس بگیره😅...
تا اینکه خادم متوجه شد و به سرعت به سمتمون اومد...
ما هم به حالت خواهش و اجازه دستمون رو بلند کردیم و گفتیم فقط یه دونه عکس...🙌
بنده خدا تازه اون موقع یادش اومده بود باید عکس بگیره😅 و همون لحظه عکس گرفت...
🎤راوی ابوعلی( شهید مرتضی عطایی)
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۲۸ دی ماه، سالروز #شهادت جهاد مغنیه، آقازدهای که زندگی خود را وقف مبارزه با ظلم و استکبار کرد...
http://eitaa.com/joinchat/2443706369Cf2cb04cbae
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
نگاش کن بخدا 🙄☝️
حرصمو در میاره😑👊
بعضیارو خدا بغل میکنه 😔😊💞
خوش به حالت داداشی جونم 😍😭
#شهید_دهه_هفتادی_پروووواااا🙂😉
دهه هفتادیا پرو هستن تا شهید نشن دست بردار نیستن
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
عاشقان وقــــــــت نماز است اذان میگویـــد ...هرچ خواهـید بخواهــید خجــالت نکشید 😍
ســـــفارش یــــــاران آسمـــــــــــانی
نماز اول وقـــــــت🌷
#التماس_دعای _فرج❤️
#رمان_از_سوریه_تا_منا
#قسمت_23
بعد از بازگشتمان زندگی رسما شروع شد.
صالح را که داشتم غمی نبود.😊 با زهرا بانو و سلما سرگرم بودم و حسابی غرق زندگی شده بودم.
گاهی پیش می آمد که صالح چند روزی نبود اما خیالم راحت بود که مراقب خودش هست.😃
همیشه قولش را یادآوری می کرد و می گفت هرگز یادش نمی رود.
حالم بد بود. هر چه می خوردم دلم درد می گرفت و گاهی بالا می آوردم. 😞سرم گیج رفت و دستم را به لبه ی تخت🛌 گرفتم و نشستم.
_سلما...
صدایم آرام بود و درب اتاق بسته.🚪به هر
ترتیبی بود سلما را بلند صدا زدم. سراسیمه خودش را به من رساند.
_چیه چی شده؟😳 مهدیه جان...!!!
_حالم بده سلما.... برو زهرا بانو رو صدا بزن. 😩
_بلند شو ببرمت دکتر. رنگ به روت نداری دختر...
_نمی خواد... بذار صالح برگرده باهاش میرم.😭
سلما بدون جوابی بیرون رفت. روی تخت دراز کشیدم و چشمم را بستم و دستم را روی پیشانی ام فشار دادم. موبایلم📱زنگ خورد. بلند شدم و آنرا از روی پاتختی برداشتم. چشمانم سیاهی رفت و دوباره تلو خوردم.
_الو...
_سلام خانومم چی شده صدات چرا
اینجوریه؟😨
صدای صالح بغضم را ترکاند. با گریه گفتم:😭
_ ساعت چند میای صالح حالم بده
صدایی نیامد. انگار تماس قطع شده بود. بیشتر بغضم😭گرفت و روی تخت ولو شدم. زهرا بانو هم سراسیمه با سلما آمد و هر دو کمکم کردند که لباسم را عوض کنم و دکتر بروم. منتظر آژانس بودیم که صالح با نگرانی وارد منزل شد😥و کنارم زانو زد و دستم را گرفت و گفت:
_مردم از نگرانی. چی شده مهدیه جانم؟😳
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری ❤️ #شهید_مدافع_حرم 😭
🍃❤️ بسمـ رب شهدا ❤️🍃
#شهید_دهه_هفتادی 😍❤️
زمان_و_مکان_شهادتش_را_میدانست 😭
#به_سپاه_تعصب_داشت
از آرزوهایش بود که تحصیلاتش در مقطع کارشناسی ارشد را به سپاه برود، خوشش نمیآمد که سپاه را به عنوان شغل معرفی کنند و روی سپاه و سپاهی تعصب داشت. اگر کسی در سپاه می خواست استخدام شود؛ تشویقش میکرد و اگر کمکی بود دریغ نمیکرد.☺️
#نقل_از_دوست_شهید 🌹
#ادامه_دارد....
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣