eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم 😔
🍃 بسمـ رب شهدا 🍃 😍❤️ مکان_و_زمان_شهادتش_را_میدانست😭 ☺️ بعد از اتمام دوره خادمی، رفاقت‌مان در شبکه‌های اجتماعی ادامه داشت. در دانشگاه تهران کنگره ملی شهدای دانشجو برگزار شد و همان جمع دوستان خادم در دو کوهه را دعوت کردند تا در این کنگره باز هم به امر خادمی برسند. من متاسفانه نتوانستم خودم را برسانم.😔 خیلی منتظر من بود. برنامه که تمام شد، عکس‌های📷آن را برایم فرستاد که بگوید جایم خالی بوده و مرا فراموش نکرده است.🍂 🌹 .... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهیدمدافع_حرم 😔
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 😍❤️ مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 هروقت که باهم صحبت می کردیم ، سعی داشت منو با یه شهید آشنا کنه... زندگی نامه شهید ، نحوه شهادت ، رفتار و اخلاق و منش شهید و... چون علاقه زیادی به داشت ، اول درباره شهید بیضائی گفتیم. ازم پرسید: درباره ش چی میدونی؟ برام تعریف کن! منم یکم اطلاعاتی که درباره شهید داشتم رو به محمدرضا گفتم. جاهایی که اشتباه بود رو اصلاح میکرد.اطلاعاتش واقعا کامل بود. انگار سیره و منشش ، خودِ خودِ سیره و منش شهید بود... بعد درباره ، ، و گفتیم. این ها رو می شناختم... تا این که اسم شهدایی رو گفت که تاحالا به گوشم هم نخورده بود! ، ، ... وقتی به شهید نوروزی رسیدیم ، دل نداشت نحوه شهادتش رو بهم بگه... قرار شد گلزار شهدا سر مزار هرکدومشون بریم و برام تعریف کنه... اما...😔 راه شهدا رو پیش گرفت و به دیدارشون شتافت... 🌹 دارد... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهیدمدافع_حرم 😔
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 😍❤️ که زمان و مکان شهادتش را می دانست😭 شب گذشته بود ک به همراه و تعدادی از به محمدرضا رفتیم. صحبت ها و های  شهید و شوخ طبعی #شهید عزیز حال همه ما رو عوض کرده بود. صحبت هایی از مادر عزیز که از هوشیاری محمد رضا از دوسال قبل از خبر میداد. صحبت هایی که واقعا حال مارو دگرگون کرد این بود که خانواده محمد بعد از شهادت به اتاقش میرن برای جمع کردن وسایلش که میبینن کل وسایل جمع شده یه جعبه میشه. مادر محمد میگفت این آخریا میدیدیم لباس های زیادی میپوشید موقع بیرون رفتن و موقع بازگشت به خونه یه پیراهن فقط تنش بود. محمد حتی لباس های خودش رو به عده ای اهدا کرده بود. حتی از لباس هاش هم دل کند و رفت. یا خوابی ک مادر استوار محمد رضا تعریف کرد از این ک محمد بالا سر مزار نشسته و با گل های پرپر در حال درست کردن بیضی مانندی به دور اسم شهید جهان آراست وقتی از خواب بیدار میشن از شهید سراغ فیلم های محمد رضا رو میگیرن که بالاخره یه فیلمی دقیقا به همون شکل محمد رضا بالا سر شهید جهان آرا نشسته داره باگل دور اسم شهید جهان آرا گل درست میکنه... و جالب تر از اون این که در فیلم مکالمه ای به این مضمون بین شهیددهقان و خواهرشون رد و بدل میشه محمد رضا:دعا کن شهید بشم خواهر شهید:چه خودشم تحویل میگیره حالا کجا شهید میشی!؟ محمدرضا:دمشق خواهر شهید: اونوقت دمشق کجا میره؟ محمد رضا:حلب😭😢 (این مکالمه برای دوسال قبل از شهادته) 🌹 ⇦★{شادی روح تمام مدافعین حرم صلوات}★⇨ دارد... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃بسمـ رب شهدا 🍃 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 خادم تبلیغی خیلی پیگیر شبکه‌های اجتماعی بود، آن زمان در دوکوهه فقط ‌یک قسمت بود که اینترنت وصل می‌شد و گوشی آنتن می‌داد. آن‌جا شده‌ بود پاتوق همیشگی او. خادمی که تمام شد، در همان شبکه‌های اجتماعی در گروهی که ‌دوستان خادمش ‌تشکیل داده بودند عضو شد و رفاقت خود را از طریق فضای مجازی هم‌ ادامه داد. در شبکه اجتماعی هم سعی می‌کرد خادم تبلیغی برای شهدا باشد.☺️ 🌹 ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمد_رضا_دهقان _امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃بسمـ رب شهدا 🍃 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست 😭 چندین بار محمد گفته بود که بریم پینت بال،اما هر دفعه مشکلی پیش میومد و نمیشد بریم.یه روز بالاخره قسمت شد و رفتیم باهم.☺️ اول بگم ک شانس آوردیم رسیدیم،خخخخخ رفیق عزیزمون با سرعت 140تا اونم با پراید🚙 مارو رسوند.داشتیم پرواز ✈️میکردیم به معنی واقعی.. وقتی رسیدیم محمد گفت رو لباساتون این لباس هایی که اینجا گذاشتن بپوشید که یهو اتفاقی واستون نیفته. به منم گفت چند تا بپوش که خواستیم بزنیمت زیاد کبود نشی،فقط یکم کبود شی.😄گفتم ممنون از لطفت واقعأ هههههه،رفیقایی مثل تو کم هستن...🎈 من 4دست لباس پوشیدم و از شانسمون لباس آخری رنگش خاکی بود و با بقیه کامل فرق داشت.کامل قابل شناسایی بود.هر کی لباس خاکی میدید میگفت این امین هست و بزنیمش حتمأ.ماشالله طرفدار زیاد دارم 😂😂.اصلأ یه وضعی.ترکیدم... اکثرشم محمد زد.لطف زیادی به من داشت 😂 بدش با خنده میگفت من زدمت.شانس آوردم کلاه ایمنی سرم بود،آخه اکثر تیر هایی که به سمت من زدن میخورد تو سر.بقول رفقا head shot. با محمد خیلی شوخی و خنده داشتم.اومدم گفتم شانس ما همش خورد تو سر.گفت خوبه که،شهید شی سرت رو از دست میدی. گفتم پس از نشانه های الاهی هست و خندیدم😄 گفتم پس وای بحال تو که همه تیرا میخوره تو شکم و پهلوت... («اما وقتی شهید شد،وقتی دیدمش و درمورد شکم و پهلوش شنیدم گفتم وای بحال من..») آخرشم که با نقشه پلیدانه ی یکی از رفقارو تیر بارون کردیم و باهاشم عکس📷 انداختیم 😂😅😁.خیلی خوب بود خدایی روز خوبی بود.روزای خوب زیادی با محمد داشتم.جز خنده رو من ندیدمش.واقعأ الان دلتنگشم. نزدیک سالگرد شهادتشه.خاطره اون روز با دیدن این عکس📷 یادآوری شد. امیدوارم بعداز شهادتش هنوز رفاقتش رو با ما حفظ کرده باشه.. 🌹 🎈 ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 📝| 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 محمدرضا دوستانش رو از دعای خیرش فراموش نمی کرد؛ گاهی که می رفت زیارت حضرت شاه عبدالعظیم (ع) پیام✉️ می داد که نائب الزیاره هست... خیلی هم از واژه ی خوشش میومد...☺️ 🌹 ... 😍 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃بسمـ رب شهدا 🍃 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 ✨ ساعات⏲ بازدید از گردان تخریب، نه تا یازده شب 🌙بود. در حال استراحت بودیم که خبر دادند گروهی از خواهران، پشت گردان هستند و می‌خواهند بازدید بروند، آن هم پنجاه نفر. همگی خسته و خواب‌آلود بودیم؛ ساعت دوازده هم پست داشتیم. نمی‌توانستیم آن همه خواهر را در تاریکی رها کنیم، همه غیرتی شده بودند. محمدرضا و یکی از دوستان داوطلب شدند تا به آن‌جا بروند. تا تنها برسند خواهران هر جور که بود در را باز کردند و وارد گردان شدند. از آن طرف ناگهان هوا خراب شد و باران🌧 شدیدی بارید که باعث شد جوی کوچکی راه بیفتد. به ما بی‌سیم زدند که سیل آمده و ما در گردان تخریب مانده‌ایم، گرچه کمی پیازداغش را زیاد کرده بودند. شارژ بی‌سیم هم تمام شد و نگرانی ما دو برابر شد. در حالی که از اوضاع آن‌ها بی خبر بودیم، به فرماندهی اطلاع دادیم. با ماشین 🚙دنبالشان رفتند و وقتی آن ماجرا تمام شد، مسئولان ما را مواخذه کردند. ظاهرا اتفاق خاصی نیفتاده بود. چوب غیرتمندی‌مان را می‌خوردیم.🍃 🌹 ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
خاطرات ❤️ در کتاب ملاقات در ملکوت📚 مثل همه دوستان به لباس و ماشین🚙 خود اهمیت می داد،و خیلی به آن می رسید. یک روز از او پرسیدم: من را بیشتر دوست داری یا ماشینت رو؟ لبخندی زد😊 و گفت:برادر!تو که می دانی چقدر برایم عزیزی❤️!من به ماشینم رسیدگی میکنم،زیرا که نعمتی از طرف خداوند است و خدا به ما سفارش کرده است هر نعمتی که به شما می دهم قدرش را بدانید و اگر قدرش را ندانم از آن محروم می شوم. با این وجود، علتی که خداوند این قدر به کرامت داد این بود که او حُبّ دنیا🌍 را از قلبش خارج کرد و راه جهاد در پیش گرفت،راهی که به قول خودش راهی سخت و پر از خار است. @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃♦️بســـ ـم رب الشـ‌هدا♦️ 🍃 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 ●به نظرم اون چیزی که محمد رو به اینجا رسوند، و باعث شد ره صد ساله رو تو جوانیش بره بود... ●محمد از همون دوران دبیرستان متوجه اهمیت و آینده دار بودن جریان سوریه شد... خیلی زودتر از وقتی که خیلی از ما بخوایم از خواب غفلت بیدار شیم، دست به اقدام زد... ●البته تو مدت زمان طولانی... «تقریبا دو سال» شدیدا پیگیر بود و دست توسل به دامان اهل بیت (ع) زده بود... از طرفی هم دنبال راهی بود که با توجه به سن کمش خیلی زود به دنیای جنگ و جهاد راه داده بشه... ●پیش خیلیا سفارش خواست پیش خیلی ها رفت... ولی آخرش امضای رفتنش رو دستِ ائمه و اولیا الله میدید... با شهدا رفاقت کرد...❤ ●خیلی زود با شهید رسول خلیلی انس گرفت... قبل از این که مثل الان فضای مجازی و حقیقی پر از نام شهدا و مدافعان حرم باشه... ●به یک شهید اکتفا نکرد... به دنبال زندگینامه شهدا بود مخصوصا شهدایی که نسبت به شأنشون غریب بودند مثل... و و و ... ●تو این مدت واقعا دغدغه داشت به معنای واقعی پیگیر بود و هیچ وقت ناامید نمیشد... از خصوصیاتش هم این بود که شوری که تو وجودش برای جهاد داشت رو به روی خودش نمی آورد مگر اینکه نزدیکانش متوجه این احوالش بشن... اصلا تو این مسیر اهل تزویر و ریا نبود... 🍃فقط با کمی تامل میفهمیم محمد از جنس ما بود ولی واقعا با ما فرق داشت... عکس مربوط به آذر 92 ساعت دو و نیم بامداد پشت بام مدرسه شهید مطهری 🌹 دارد... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم😔
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 بین همه هایی که می رفت به هئیت بسیار علاقه داشت. برای اولین بار که بااو به این هیئت رفتم دم در ایستاد و عکسی📷 را نشانم داد. پرسید که آیا این چهره را می شناسم. من هم چون فقط در حد عکس اطلاعات داشتم،خیلی عادی گفتم که 🌹 است دیگر. اما او با هیجان گفت:(( رفیق من بوده،بااین شهید خاصی دارم،چیزهای زیادی از او می دانم،یادت باشد تا برایت تعریف کنم.))☺️ من هم از آنجا بود که محب این شدم،مثل خودش.😊 🌹 دارد... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهیدمدافع_حرم 😔
🍃بسمـ رب شهدا 🍃 😍❤️ که مکان و زمان شهادتش را می دانست😭 خیلی فرق داره بگی «اینجا شهید دهقان میومده هیئت» .. تا اینکه بگی «با محمد اینجا میومدیم».. و پشت سرش هزارتا تصویر تو ذهنت شکل بگیره.. . و یا اینکه بگی «شهید دهقان 20 سالش بود عمل به جهاد کرد و شهید شد،» تا اینکه در ذهنت مرور بشه اگه الان بود تو این برحه ی زمانی چه کاری انجام میداد.. چه وضعیتی داشت؟ کجا میرفتیم؟ ازدواج کرده بود؟ کارش؟ سربازی؟ و یک دنیا سوال دیگه... و باز هم تصاویر ذهنی... سرت رو بالا بیاری ببینی مسیر هیئت هایی که باهاش میرفتی بنر تبلیغات مجلس روضه ست و تصویر خود محمد چاپ شده... پست های پارسالم رو بخونید میفهمید که گذروندن این فصل چه مصیبتیه... . لطفا از اینکه توی فرستادن عکس و خاطره کم میزارم از دست من دلخور نشید و اونو پای بخل من نزارید.. اگه میتونستم قطعا دریغ نمیکردم.. . وقتی یک خلا تو زندگی نزدیکان یکی مثل محمد پیش میاد ، بعد از یک مدت انقد بزرگ میشه که سعی میکنیم ازش فرار کنیم.. ولی خب ... . با هر سلیقه و اعتقادی نمیشه از این گذشت که شهدا هیئتی بودند.. محمد به شدت هیئت دوست ، هیئت شناس ، هیئت گرد و هیئت منش بود و این ویژگی بود که تو اون چند سال روی من هم خیلی تاثیر گذاشت.. برنامه هیئت نوردیش غیر قابل پیش بینی بود ولی توی دو سال آخر چیذرش ترک نمیشد... توی اون سال هایی که امثال شهید امین کریمی و شهید امیر سیاوشی کنارمون بودن😢 . از محرم آخری که محمد سوریه بود و جاش اینجا خالی ، بارز ترین وصیتی که ازش توی وجودم حک شده اینه که... . . دلتنگ تر از آنم که دگر اشک بریزم... 🌹 دارد.... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🕊 ما دوستان خوبی برای هم بودیم و او سعی داشت ارتباط محبت آمیز و دوستانه اش را با بچه ها محکم واستوار نگه دارد.😊 آخرین پیامکی💌 که مهدی به من داد هرگز فراموش نمی کنم. فرستاد‌: 🍃 اگر یاد دوستان است، گناهکاری هستم که نخواهم کرد.🍃 ✨ سروان خلبان نیروی مخصوص 🌷 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣