❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
#شهید_احمد_مکیان #شهید_دهه_هفتادی بیکاری #قسمت_34 احمد خیلی زرنگ بود و اهل کار بود. تعطیلات تابست
#شهید_احمد_مکیان
#شهید_دهه_هفتادی
حمایت
#قسمت_35
هیتی که توی خانه راه انداخته بودیم طوری بود که همه بچه ها می توانستند مداحی کنند فقط باید قبل از مراسم یک بار پشت بلند گو تمرین می کردند تا بقیه تایید کنند و اگر مشکلی هست قبل از مراسم رفع شود.
یک بار که مداح و روضه خوانمان مداحی هایشان تمام شده بود و دیگر چیزی برای خواندن نداشتند من از فرصت استفاده کردم و رفتم پشت بلندگو مداحی که از قبل آماده کرده بودم را خواندم و یک اشتباه خنده دار کردم جایی از مداحی باید می گفتم بی بی زینب و چند بار این جمله را تکرار می کردم ولی من با صدای بلند می گفتم بی بی حیدر حیدر با همین اشتباه بچه ها ریختند به خنده و مجلس عزاداری تبدیل به مجلس خنده شد سینه زنی به هم ریخت و مجلس همانجا تمام شد بعد از جلسه همه مرا سرزنش می کردند ولی احمد از من دفاع کرد و گفت تقصیر خودمان بود که قبل از مراسم نگذاشتیم تمرین کند همین حمایت احمد باعث شد تا بعد از آن هم دوباره مجالی برای مداحی کردنم فراهم شود.
راوی: برادر شهید
محمد حسن مکیان
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#رمانه_از_سوریه_تا_منا
#قسمت_35
_همین حالا دراز بکش از جات تکون بخوری با من طرفی😑
لبه ی تخت نشستم.
_گفتم دراز بکش
کلافه نگاهش کردم و گفتم:
_یه لحظه بشین. کارت دارم. انقدر هم صداتو برای مهدیه بالا نبر.😌
لحظه ای سکوت کرد و آرام کنارم نشست. نمی دانستم چگونه باید به او بگویم در نبودش و در کنار تحمل این مشکل، چه زجری کشیده ام و حالا طفلم کجاست_نمی خوای حرفتو بزنی؟🙁
اشکم سرازیر شده بود و سرم را نمی توانستم بالا بگیرم. صالح هم کلافه بود.
_مهدیه جان... خب ببخشید نخواستم سرت داد بزنم. خودت هم مقصری. رعایت نمی کنی. مگه استراحت نیستی؟🤔 خب دختر خوب، بچه که نیستی لج نکن و دستور دکترت رو انجام بده. حالا اشکاتو پاک کن عزیزم. منو ببخش.
قول میدم از این به بعد بهتر خودمو کنترل کنم.😞
_صالح
_جونم خانومم؟!
_اون روز که عمل داشتی...
_خب
_اون روز... منم... بیمارستان بودم. همه رفته بودن تشیع اون شهیدی که آوردن من تنها تو خونه بودم. اون آقای مسئولتون تماس گرفت و گفت تو رو آوردن اینجا و بقیه ی ماجرا را ریز به ریز برایش تعریف کردم. شانه هایم می لرزید و دستم را روی صورتم گذاشته بودم و بی وقفه گریه می کردم.😭انگار غم و فشار وارده به قلبم را یک جا می خواستم سبک کنم.
_خیلی سخت بود صالح جان. تو اونجا روی تخت با یه دست بریده... منم این طرف روی تخت بی حال و تنها... فقط خدا می دونه چه زجری کشیدم و چه مصیبتی رو تنهایی تحمل کردم.😔خجالت می کشیدم و بیام پیشت وگرنه دل تو دلم نبود صالحم رو ببینم. می گفتم خدایا اگه حال بچه رو بپرسه چه جوابی بهش بدم؟ کاش می دونستی چی کشیدم صالح دستش را حصار شانه های لرزانم کرد و مرا به آغوشش فشرد. صورتش خیس از اشک بود و لبش بسته به مهر سکوت. پیشانی ام را بوسید و آرام گفت:
_فقط حلالم کن مهدیه... تو رو به جان حضرت زینب حلالم کن خانوم.😔
تا چند روز کم حرف بود. و آرام نگرانش بودم اما می دانستم با صبر و توکلش این بحران را هم راحت از زندگی اش عبور می دهد.
__مهدیه...
_جانم صالح جان؟ چیزی لازم داری؟
_نه عزیزم.☺️حاضر شو بریم امامزاده...
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#رمان_مجنون_من_کجایی ❤️
#قسمت_35
به خدا قسم به فکر تو هستم ولی من می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد.🙂
هرگز اشتباه فکر نکند .
همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند.
چون جز این راه ،راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد.🙃
ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی.
همیشه با ایمان باشی.همیشه به مردم کمک کنی.به همه محبت کنی.
در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست...😊
اگر میخواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی.ملیحه هر چقدر میتونی درس بخون.
درس بخون.درس بخون.📚
خوب فکرکن .به مردم کمک کن. کمک کن خوب قضاوت کن.همیشه ازخدا کمک بخواه.حتما نماز بخون.راه خدا را هرگز فراموش نکن...😊
همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار(کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد،یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود...🙂
ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن.🙏
📝وصیتنامه دوم شهید عباس بابایی:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله وانا الیه راجعون
خدایا ،خدایا، تو را جان مهدی(عج) تا انقلاب مهدی(عج)خمینی را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت😢 می کشم وصیت نامه بنویسم.
حال سخنانم را برای خدا در چند جمله
انشالله خلاصه می کنم.
خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.🙏
خدایا ،همسر و فرزندانم را به تو می سپارم.🙏
خدایا ،در این دنیا چیزی ندارم،هرچه هست از آن توست.
پدر و مادر عزیزم، ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم.
عباس بابایی-۶۱/۴/۲۲
۲۱ماه مبارکــ رمضان
#ادامه_دارد ....
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣