eitaa logo
حرم بی‌قرار
1.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
481 ویدیو
23 فایل
شـکࢪ خــدا ࢪا کــہ دࢪ پــنــاه حـسـینم ڪپے باصلوات‌؛حلال فوروارد ڪردے ‌دمت ‌گرم🌼
مشاهده در ایتا
دانلود
😇 مـن شیفـتـه ے حیا و نازتـ شده ام😉 دلـبـاختـه ے راز و نیازتـ شده ام یڪ سِـجـده به روی مُهر تـوداشته ام😍 دیوانه ےعـطـرِ جانمازتـ شـده ام✌️ #سیدمحمدصادق_آتشی Join➟ @harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهـیـد🌷 ♥️حسیـن امیـدوارے♥️ تـاریخ تولـد:1365 تـاریخ شهـادتـ:21دے1394 محـل شهـادتـ:خان‌طومان محل تـولـد:تهـران •/قسمتےازوصیت نامہ‌درتصویر/• Join⇝ @Harame_bigarar
﷽ همه دم چشم و دلم 🍂 بر ره کاشانه دوستـ🌾 چـه غریب استـ و ندانم🌷 بـه کجـا منزل اوستـ✨ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج💚 Join⇝ @Harame_bigarar
حرم بی‌قرار
#درمسیرعشق #به_قلم_ازتبار_زینب۵۹ #پارت_۱۱۵ میثم : داداش خودم عملت میکنم اگه اجازه بدی ، البته قب
۵۹ ۱۱۶ میثم : داداش عروسیت کیه؟ کمی فکر کردم تا خواستم جواب بدم ، دیگه نفهمیدم چی شد ، پلکام سنگین شد و بیهوش شدم . میثم بالا سرم بود و صدام میکرد به سختی چشمام رو باز کردم . همه جا تار بود ، بعد از چندبار پلک زدن تونستم چشمامو باز کنم . میثم ‌و بابا و کوثر و فاطمه و مهدی و جناب سرگرد و جناب سرهنگ امیرحسین و مامان بالای سرم بودن . دلم برای سجاد تنگ شده بود . اما اجازه نمیدادن بیاد ... به مهدی گفتم تا بره سجاد رو بیاره . مهدی بعد از نیم ساعت برگشت . _پس سجاد کو ؟ +شرمنده اجازه ندادن . حسابی ناراحت شدم ، رومو کردم اونور ‌که صدای خنده ی سجاد و مهدی رو شنیدم . وقتی برگشتم همه میخندیدن ‌. سجاد پرید بغلم . ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۹ چند ماهی گذشته بود . باید اماده میشدم برم دنبال کوثر آرایشگاه . باورم نمیشد کوثر رو تو لباس عروس ببینم . مثل قرص ماه شده بود . بعد از شاباش دادن به بچه های ارایشگاه ، اجازه دادن خانمم رو ببرم . باهم سوار ماشین شدیم و راه افتادیم به سمت تالار .... تمام بچه های ستاد برای تبریک اومده بودن. وقتی رسیدیم همه جیغ میکشیدن و دست میزدند . بهترین روز زندگیم درکنار بهترینهای زندگیم . بچه ها یکی یکی میومدن جلو و تبریک ‌میگفتن ‌. تو جایگاه عروس و دوماد نشستیم . کوثر خیلی حالش گرفته بود . میدونستم برای چیه به محمد اشاره کردم تا بره دنبال سورپرایزی که برای کوثرم داشتم . ماریا دستش برای بابای کوثر رو شده بود و از هم طلاق گرفته بودن . بعد از اینکه ارکستر اعلام کرد که هدیه ویژه شاه داماد تقدیم به عروس خانم ، پدر و مادر کوثر وارد تالار شدند . کوثر اولش متعجب بود . اما پدر و مادرش ، به سرعت به سمتش اومدن و بغلش کردن . هردو ناراحت و غمگین بودن . کوثر بهم زل زده بود و نگاهم ‌میکرد ، منم دستش رو تو دستام ‌گرفتم و بوسه ای به دستاش زدم و گفتم : _کوثرم ، خوشحالم که تو مسیری قرار گرفتی که انتهاش به عشقمون ختم شد . +علیرضا ...‌ نمیدونم چی بگم خیلی مهربونی ، از امام رضا ممنونم که باعث شد تو این مسیر بیفتم با تمام سختی هاش این مسیر رو دوست دارم . _اره عزیزدلم ، در مسیرعشق افتادی خانمی ... خوشحالم برات . لبخندی زدم و بابت این همه نعمت خداروشکر کردم . ۱۳۹۷/۸/۱۸ ارادتمند تمام خواننده های عزیز که ما رو همراهی کردند : 🌹زهرا . الف🌹 ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘ http://eitaa.com/joinchat/3701473293C579cea51ee
•‌/خـواهـرم؛ از #بـےحـجـابے استـ •\اگـرعـمـرگݪ ڪم اسٺـ🌷 •/نهفتـہ بـاش وهمیشہ گـ🌸ـل بـاشـ. •‌/شهـ🌷ـیدحمیدرضانظاݦ/• ♥️حـ بیقرارــرم♥️ Join➟ @harame_bigarar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستــ بر سینه ادبــ حڪم ڪند وقتــ قیــام رو به اربابــ دو عالــم دهے هرصبح سلام 💫السلام علیڪ یااباعبدالله الحســین(ع)💫 Join⇝ @Harame_bigarar
• وقـتـے میخـواهـے #گـنـ🔥ـاه کــنــے سـواےچـپــ وراسـٺــ بـه بـ♥️ـالاهـم نـگـاه‌کـن •/یـادخـدادرهـمـه لحظه ها/• Join➟ @harame_bigarar
♥️🍃 🍃 جـانـےُودِلـےْ😌 اِےدݪُـ وجـانـَـ♥️ـمْ هـَمـِه تـُـو😍 🕊 عــاشـقـان شـهـادٺــ🕊 {♥️} @Harame_bigarar