eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💝✵─┅┄ 💜به نام خداوند لوح و قلم 💖حقیقت نگار وجود و عدم 💙خدایی که داننده رازهاست 💚نخستین سرآغازِ، آغازهاست سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 💖🌞💖🌞💖🌞💖🌞💖🌞💖
سلام دوستان عزیزم🌷🍃 یکشنبه تون بخیر یه روز خوب یه حس خوب یه اتفاق قشنگ یه رویای دست یافتنی یه زندگی عاشقانه🌷🍃 آرزوےقلبےمن براے تک تک شماست روزتان مملو از شادی 🌷🍃 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
ارباب زمین؛امیر تاریخ بیا تا نخل ستم برکنی از بیخ بیا از قول همه منتظران میگویم ای پیرترین جوان تاریخ بیا... 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
حالا مى فهمم چرا پيامبر در اين سخن خود سوگند به نام خدا خورد. او مى خواست براى همه تاريخ پيامى را بفرستد. اگر درب قلعه خيبر، درِ كوچكى بود، ديگر چه نيازى بوده كه خدا چهل فرشته را از آسمان بفرستد تا على (ع) را يارى كنند!! يك پهلوان مى تواند درى را كه اندازه اش دو متر در يك متر است جابجا كند; امّا درب قلعه خيبر آن قدر سنگين و بزرگ بوده است كه بايد چهل فرشته براى يارى على (ع) بيايند! امّا يك سؤال: چرا چهل فرشته به يارى على (ع) آمدند؟ مگر على (ع) جلوه اى از قدرت خدا نيست؟ مگر او نمى توانست اين درب را به تنهايى بلند كند؟ من فكر مى كنم كه پيامبر مى دانست عدّه اى تلاش مى كنند تا حقيقت را مخفى كنند. پيامبر اين گونه با آن ها مقابله كرد. هر كسى كه اين سخن پيامبر را بشنود مى فهمد كه كار على (ع)، شبيه به معجزه بوده است. قَموص، بزرگ ترين قلعه سرزمين خيبر است و درب آن، به اندازه اى بزرگ است كه يك لشكر با همه تشكيلاتش، به راحتى از درگاه آن عبور مى كند. اين درب را از صخره اى محكم تراشيده بودند تا مقاوم و محكم باشد و من فكر مى كنم كه وزنِ اين درب، چند هزار كيلو باشد! آرى، على (ع) اين درب را با دست خدايى خود از جا كند. امّا سؤال آخر: اگر چهل نفر نتوانستند آن درب را بلند كنند پس چگونه يهوديان آن درب را باز و بسته مى كردند؟ يهوديان اين درب را با چند لولاى بزرگ بر ديوارهاى بلند قلعه نصب كرده بودند. در واقع سنگينىِ آن، روىِ لولاهاى بزرگ بود. آرى، وقتى درب به ديوار قلعه متصل بود با كمك چند نفر باز و بسته مى شد; من مى گويم وقتى آن درب از جا كنده شد و بر روى زمين افتاد چهل نفر نتوانست آن را از جا بلند كند. بنازم دست خيبرگشاى مولايم على (ع) را كه با يك دست اين درب را از جا كند. آرى دست او دست خداست! 🌻🌻🌻🌻🌹🌻🌻🌻🌻 https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنرانی حاج آقا دانشمند ✍موضوع: روحانیون از لباس پیامبر سو استفاده نکنید ‌‌‌‌🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
پسرم حسین جان 💔 تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم این زخم هایی که به روی بال و پر داری می بینمت روز دهم در قتلگاهی که تو وعده ای با زینب خونین جگر داری 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
مداحی آنلاین - فاطمی گشتن بنای کربلایی بودن است - حاج منصور ارضی.mp3
6.66M
🔳 فاطمی گشتن بنای کربلایی بودن است چون حسینی بودن از اینجاست 🎤حاج 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✨﷽✨ 🌼چگونه صبح كردى؟ ✍ رسول خدا (ص) نماز بامداد را با مردم گزارد و به جوانى در مسجد نگاه كرد كه چرت مى زد و سر به زير داشت، رنگش زرد شده بود و تنش لاغر و ديده هايش به گودى نشسته بود. به او فرمود: چگونه صبح كردى؟ گفت: يا رسول اللّه در حال يقين. رسول خدا (ص) از گفته او در شگفت شد و فرمود: براى هر يقينى حقيقت و علامتى است، حقيقت يقين تو چيست؟ جواب داد: يقين من آن است كه مرا در غم فرو برده و شبم را به بى خوابى كشيده و روز گرمم را به تحمّل تشنگى واداشته، جانم از دنيا و آنچه در اوست به تنگ آمده و روى گردان شده تا جايى كه مى بينم عرش خداوندم براى حساب برپاست و همه مردم بر آن محشورند و من در ميان آنانم، گويا مى نگرم به اهل بهشت كه در نعمت اند و با يكديگر در تعارف و به پشتى ها تكيه زده اند و گويا مى نگرم دوزخيان را كه زير شكنجهايند و فرياد مى كنند! خيال مى كنى من الآن لغزه آتش دوزخ را مى شنوم كه در گوشم مى گردد و مى چرخد. 💥رسول خدا (ص) به اصحابش فرمود: اين بنده اى است كه خدا دلش را به نور ايمان روشن كرده. سپس فرمود: اى جوان! آنچه دارى از آن با شدت نگهدارى كن.دسپس جوان گفت: يا رسول اللّه! دعا كن كه به همراه تو شربت شهادت بنوشم، پيامبر صلى الله عليه و آله برايش دعا كرد، 💢چيزى نگذشت كه در يكى از جنگ ها پس از نه تن شهيد شد و او نفر دهم بود💢 📚 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی جلد 13 اثر استاد حسین انصاریان 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
Hamed Zamani - Sobhe Omid - Hamed Zamani WwW.Pop-Music.Ir.mp3
4.11M
«صبح امید» 🌱 🎤 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
هنوز خورشيد طلوع نكرده است. مَيسِره منتظر محمّد(ص) است. او همه شتران را آماده كرده است. محمّد(ص) نزد او مى آيد. بايد همه كالاها را بار شترها كرد و حركت نمود. كارگران مشغول بار زدن شترها هستند، تعدادشان بسيار زياد است. محمّد(ص)بر كار آنها نظارت مى كند تا بارها به دقّت بسته شوند. ساعتى مى گذرد، آفتاب بالا آمده است. ديگر وقت حركت است. صداى زنگ شترها به گوش مى رسد. كاروان به سوى شام حركت مى كند. اوّل بايد از كوه ها عبور كنيم و بعد از آن به بيابان هاى خشك مى رسيم. چند روزى مى گذرد، ما آرام آرام به سوى شام حركت مى كنيم. در يكى از روزها مسافت زيادى را طى مى كنيم. همه خسته شده ايم، غروب نزديك است، ديگر بايد در همين اطراف اتراق كنيم. ما داخل درّه اى عميق هستيم. مَيسِره مى خواهد دستور توقّف بدهد; امّا محمّد(ص) به او مى گويد: ــ نگاه به آسمان كن، چه مى بينى؟ ــ خورشيدِ در حال غروب! ــ نه، طرف مشرق را مى گويم. خوب نگاه كن! ــ ابرهاى سياه را مى بينم. ــ اين نشانه باران است. ما نبايد در اينجا اتراق كنيم. به دستور محمّد(ص) كاروان به حركت خود ادامه مى دهد; امّا كاروان ديگرى كه همراه ما مى آيد در همين درّه اتراق مى كند. نام رئيس آن كاروان، مُصْعَب است. مَيسِره از سر دلسوزى نزد مُصْعَب مى رود: ــ امشب در اينجا اتراق نكنيد. اگر باران ببارد خطر سيل شما را تهديد مى كند. ــ چه كسى گفته كه در اين فصل تابستان در اينجا باران مى بارد؟ ــ محمّد. ــ برو به او بگو كه اگر ما از باران مى ترسيديم هرگز تاجر نمى شديم! مَيسِره ناراحت مى شود و برمى گردد. كاروان به حركت خود ادامه مى دهد. ما با سختى از آن درّه عبور مى كنيم. هوا كم كم تاريك مى شود، در آن طرف تپّه اى به چشم مى آيد. وقتى بالاى آن تپّه مى رسيم محمّد(ص) اينجا را براى اتراق مناسب مى بيند. بارها را از شترها پايين مى گذاريم و چند خيمه كوچك برپا مى كنيم. شام مختصرى مى خوريم. تو كه خيلى خسته هستى زود به خواب مى روى. من به آسمان نگاه مى كنم. نور مهتاب، همه جا را روشن كرده است. نسيم مىوزد، هوا خنك مى شود. كم كم خواب به چشمانم مى آيد. قطرات بارانى كه بر ما مى بارد از خواب بيدارمان مى كند. چه باران تندى! هوا طوفانى شده است. همه جا تاريك است، مهتاب ديگر پيدا نيست. ابرهاى سياه به اينجا رسيده اند. باران تندى مى بارد! آب از اين كوه ها جارى مى شود و به سمت درّه مى رود. چقدر خوب شد كه ما به بالاى اين تپّه آمديم! 🔻🔻🔻🔻💖🔻🔻🔻🔻 @shohada_vamahdawiat @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حفظ بیت المال خاطره زینب سلیمانی درباره رعایت بیت المال پیامهای خوب سردار برای همه..... 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
برای خدا.mp3
4.43M
💢بیست سال استغفار برای گفتن یک «الحمدلله»⁉️ 🎤 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🔰 تشکر رهبر انقلاب از حرکت حماسه‌گونه‌ی مردم ایران در بزرگداشت سالگرد شهید سلیمانی ✍رهبر انقلاب: لازم است حمد الهی را به جا بیاورم و از مردم عزیز کشورمان سپاسگزاری کنم به خاطر حرکت عظیم حماسه‌گونه‌ای که در سالگرد شهید عزیزمان سلیمانی و شهید ابومهدی در کشور به وجود آوردند و روح تازه‌ای به کالبد کشور و ملت دمیده شد. با هیچ بخش‌نامه ای و با هیچ دستوری امکان نداشت چنین حرکتی بوجود بیاید، این حرکت ناشی از عواطف مردم، بصیرت مردم و انگیزه‌های درست مردم بود. همچنین تجمع بزرگ و شگفت انگیزی که در بغداد و در بعضی از شهرهای دیگر عراق برای تکریم و بزرگداشت از شهید ابومهدی فرمانده برجسته عراقی و شهید سلیمانی مهمان عزیز مردم عراق تشکیل شد از همه برادران و خواهرانی که دراینجا و عراق در این مراسم شرکت کردند صمیمانه تشکر میکنم. لازم می دانم شهدای همراه شهید سلیمانی را هم نامشان را بیاورم، چون عظمت شهید سلیمانی موجب شد که نام این ها کمتر آورده شود و کمتر مطرح شود. شهید پورجعفری، شهید مظفری‌نیا، شهید طارمی و شهید زمانی‌نیا که همه اینها جزو شهدای عالیقدرند و همچنین همراهان شهید ابومهدی عراقی که نام آنها را البته در ذهن ندارم. ۹۹/۱۰/۱۹ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
ما از دعای فاطمه در بند حیدریم این ذره ای از آن همه الطاف مادر است 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
مداحی آنلاین - یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری - سیب سرخی.mp3
2.09M
🔳 احساسی (عج) یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری آه آقای غریبم به دلت غم داری 🎤 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
اگر روزی به کسی محبت کردید.... باور داشته باشید هرگز نخواهدتوانست از یاد ببرد ماندگارترین اثرهنری انسان! محبت است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✨﷽✨ ✅مردی ثروتمند وارد رستورانی شد. نگاهی به این طرف و آن طرف انداخت و دید زنی سیاه ‌پوست در گوشه‌ای نشسته است. به سوی پیشخوان رفت و کیف پولش را در آورد و خطاب به گارسون فریاد زد، برای همه کسانی که اینجا هستند غذا می‌خرم، غیر از آن زن سیاهی که آنجا نشسته است! گارسون پول را گرفته و به همه کسانی که در آنجا بودند غذای رایگان داد، جز آن زن سیاه پوست. زن به جای آن که مکدر شود و چین بر جبین آشکار نماید، سرش را بالا گرفت و نگاهی به مرد کرده با لبخندی گفت، تشکّر می‌کنم. مرد ثروتمند خشمگین شد. دیگربار نزد گارسون رفت و کیف پولش را در آورد و به صدای بلند گفت، این دفعه یک پرس غذا به اضافۀ غذای مجّانی برای همه کسانی که اینجا هستند غیر از آن سیاه که در آن گوشه نشسته است. دوباره گارسون پول را گرفت و شروع به دادن غذا و پرس اضافی به افراد حاضر در رستوران کرد و آن زن سیاه را مستثنی نمود. وقتی کارش تمام شد و غذا به همه داده شد، زن لبخندی دیگر زد و آرام به مرد گفت، سپاسگزارم. مرد از شدت خشم دیوانه شد. به سوی گارسون خم شد و از او پرسید،این زن سیاه‌پوست دیوانه است؟ من برای همه غذا و نوشیدنی خریدم غیر از او و او به جای آن که عصبانی شود از من تشکر می‌کند و لبخند می‌زند و از جای خود تکان نمی‌خورد. ✍گارسون لبخندی به مرد ثروتمند زد و گفت، خیر قربان. او دیوانه نیست. او صاحب این رستوران است. ⭕️ شاید کارهایی که دشمنان ما در حق ما می‌کنند نادانسته به نفع ما باشد ! ‌‌‌‌ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• افسوس که نانِ پخته خامان دارند اسباب تمام، ناتمامان دارند آنان که به بندگی نمی ارزیدند امروز کنیزان و غلامان دارند 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✅خشم بی‌جا ✍شبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد کارگاه نجاری شد. همینطورکه مار گشتی میزد بدنش به اره گیر کرد و کمی زخم شد. مار خیلی ناراحت شد و برای دفاع از خود اره را گاز گرفت که سبب خونریزی دور دهانش شد. او نمی فهمید که چه اتفاقی افتاده و از اینکه میدید اره دارد به او حمله میکند و مرگش حتمی است، تصمیم میگیرد برای آخرین بار از خود دفاع کرده و هر چه شدیدتر حمله کند و بدنش را دور اره پیچاند و هی فشار داد. نجار صبح که آمد روی میز بجای اره لاشه ی مار بزرگ و زخم آلودی را دید. ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🌹‌امام صادق(علیه السلام): اگر حلال بود،مردم كار تجارت و كسب مايحتاج خود را رها مى كردند. پس خدا ربا را حرام فرمود، تا مردم به و خريد و فروش روى آورند و به يكديگر قرض دهند. 📙نور الثقلین ج۱ ص۲۹۵ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
✍آیت‌الله بهجت(ره): آقایی که زیاد به مسجد جمکران می‌رود، می‌گفت: آقا (امام زمان عج) را در مسجد جمکران دیدم، به من فرمود: «به دل سوختگان ما بگو برای ما دعا کنند.» و یک مرتبه از نظرم غائب شد! همین آقا هفته‌ی قبل از آن هم، حضرت را در خواب دیده بود. . افسوس که همه برای برآورده‌شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می‌روند، و نمی‌دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فرج او دعا کنند! 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١١٨ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
💠 💠 امام علی(ع): 🔵اهل دنیا چون باشند که هنوز بارانداز نکرده، کاروانسالارشان بر می‌دارد که بار بندند و بروند. 📚بخشی از حکمت415 نهج البلاغه 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🔉قرائت‌دعای‌فرج 😍به‌نیابت‌از 💔 ''بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماء ُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاء ِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَب ُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّد ُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَة َ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 🌻💖🌻💖🌻💖🌻💖🌻💖