🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
آری امروز زنان چهره ی شهرشان را تغییر دادند،،اما با رنگ مشکیِ ارثیه ی "مادرشان حضرت زهرا(سلام الله ع
🌸سوره آل عمران🌸
وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ [54] آنان مكر كردند، و خدا هم مكر كرد، و خدا بهترين مكركنندگان است. (54)
#قرآن_مبين
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🌷#برخورد با دزد 🌷راوی:عباس هادي
عصر یک روز وقتی خواهر و شوهرخواهرم به خانه ما آمده بودند. بعد از دقایقی سر و صدایی از داخل کوچه شنیده شد. ابراهیم سریع از پنجره طبقه دوم نگاه کرد و دید که شخصی موتور شوهر خواهرمان را برداشته و در حال فرار است.
ابراهیم داد زد: "بگیرش، دزد!" و بعد سریع به سمت درب خانه پائین آمد و دنبال دزد دوید. هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچههای محل لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور نقش بر زمین شد.
تکه آهنی که روی زمین افتاده بود دست دزد را برید و خون جاری شده بود. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پر از ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: "سوار شو!"
آن روز با همان موتور به درمانگاه رفتند و دست دزد را پانسمان کردند. کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود. آنها شب با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با آن دزد صحبت کرد و فهمیدآدم بیچارهای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده .
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزارها صحبت کرد و یک شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد. مقداری پول هم از خودش به آن شخص داد و شب هم همانجا شام خوردند و استراحت کردند.
صبح فردا وقتی ابراهیم به محل کارش میرفت خیلی از بچهها اعتراض میکردند که چرا با یک دزد اینطوری برخورد کردی ؟
ابراهیم جواب داد: "مطمئن باشید اون آقا این برخورد رو فراموش نمیکنه و دیگه سراغ دزدی نمیره، شك نكنيد برخورد صحیح، همیشه کارسازه. "
@Ebrahimhadibot
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال شهی ابراهیم هادی 🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
shab sevom013.mp3
12.16M
#شور
حاج سید مجید بنی فاطمه
[نمیدونم چی اومد سر چشمام...]
@reyhanatolhossein_channel
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و یکم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#میعاد با روح خدا
#راوی :مجید کریمی
چه روزهاي سختی بود. بدترين ساعات عمر ما زماني بود كه خبر رحلت
حضرت امام; پخش شد. كسي اين خبر را باور نميكرد.
ّ تيپ سوم لشكر در خوزستان بودم. با اينكه آماده باش
من آن زمان در مقر
بود اما از آنجا خودمان را به مرقد امام; رسانديم. جمعيت انبوه عزاداراني
كه از شهرهاي مختلف آمده بودند صحنه هاي عجيبي را در تاريخ انقلاب رقم ميزد.
از سید خبر نداشتم. او در شهرستان بود. ما هم در کنار مزار امام راحل;
بودیم. دسته اي از بچه هاي بسيج و سپاه را ديدم كه از دور به سمت محل مرقد
مي آمدند. در جلوي جمعيت، جواني روي دوش مردم قرار داشت. ديوانه وار
شعار ميداد:
خميني خميني تو پيش حسيني
جمعيت به همراه او به سر و سينه ميزدند و شعار را تكرار ميكردند. يك
دفعه با تعجب به شخصي كه روي دوش مردم قرار داشت خيره شدم. خودش
بود! سيد مجتبي علمدار.
حال خودش را نميفهميد. آنقدر در فراق امام; ناله زد كه صدايش
گرفته بود. رنگ و روي پريده، موهاي ژوليده و .نشان ميداد كه داغ امام;
چقدر برايش سنگين بوده.
به سراغ سید رفتم. همراه او چند روزي را در مرقد امام; مانديم. خيلي از
بچه هاي همراه ما به شهرهاي خود برگشتند. اما سيد همچنان در مرقد مانده بود.
علاقه عجيبي به امام; داشت. كار او در آن مدت شده بود گريه. از كنار
مزار امام; فقط براي رفع حاجت يا تجديد وضو جدا ميشد.
غذاي او در آن چند روز شده بود آب و بيسكويت و ... كه من يا برخي از
دوستان برايش ميآورديم.
فراموش نميكنم. شب هفت امام; بود. دسته ای دیگر از رفقا از شمال
آمده بودند. با همه رفقا در كنار سيد جمع شديم. همه ما نگران حال او بودیم.
وقتی بچهها همه ساکت شدند رو به ما کرد و گفت: »امشب شب بيعت با
امام; است. همه بايد به امام; قول بدهيم. باید عهد ببندیم كه در راه ايشان
محكم و استوار بمانيم.«
بعد هم دربارة مقام معظم رهبري صحبت كرد. سيد گفت: »امروز كلام
ايشان براي ما حجت است. نكنه از راه ولایت جدا شويم. نكنه از مسير امام;
و شهدا فاصله بگيريم.«
آن شب را خوب به ياد دارم. در كنار سيد، به جز من استاد صمدي آملي،
آقاي رضا اسدي و زندهياد حسن عباسي و محمد اسماعيلي و چند نفري هم از
بچه هاي بسيجي و پاسدار همدان و مشهد و اهواز حضور داشتند.
سيد بعد از پايان صحبتها از ما قول گرفت. اينكه هر سال براي تجديد پيمان
با امام عزيز;، در شب سالگرد ارتحال امام; در همين مكان جمع شويم.
حتمًا بياييم و به امام; گزارش بدهيم كه در اين يك سال چه كرديم
👈صلوات
🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃
✨@hekayate_deldadegi✨
این آخر شبی
شب جمعه و کربلا و مادر سادات ...
از هیآت هم اومدی
یه چیزی تو گلوم گیره!
بگم؟
میدونی چی ادمو میسوزونه...
روز عاشورا هر کی می افتاد زمین
آقا خودشو بهش میرسوند
سرشو ب زانو می گرفت
خون صورتشو پاک میکرد
نوازش میکرد،دلداری می داد...
عزیزم الان بابام علی میاد سیرابت میکنه
جدم رسول الله میاد ب دیدنت...
مادرم میاد ب استقبالت...
اما...
امان از لحظه ای که
حسین تنها میشه...
چند نفر به یه نفر...
غریب گیر اوردنت...💔
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی روزنامه #صدای_اصلاحات درست در سوم محرم، روز منتسب به حضرت رقیه، عکس اصلی صفحه اول خود را
#پست_سیاسی
روزنامه #صدای_اصلاحات درست در سوم محرم، روز منتسب به حضرت رقیه، عکس اصلی صفحه اول خود را به موضوعی به نام تغییر جنسیت اختصاص داد و نوشت: "رقیه بعد از ۲۲ سال مهدی شد!"
آیا خبر تغییرجنسیت یک فرد مهم بود که در صفحه اول بهش پرداخته بشه؟!
و اتفاقی هم اسم او رقیه بود؟ آن هم در سوم محرم منتسب به حضرت رقیه؟
🔴شلاق اصلاحات بر "تن رقیه حسین(سلام الله علیها)"
از کوزه آن تراود که در اوست. غربگرایان عاشورای سراسر معنا و گرفتاریهای مردم در دولت مطبوعشون رو رها کردند و یک مسئله بیارزش رو در صفحه اولشون کار کردن. اون هم در چنین روزی؟
آیا غربگرایان پس از تحقیر زندگی مردم به دنبال تحقیر عقاید آنهاست؟
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@hekayate_deldadegi
"ان شاءالله" تحلیل این مطلب در پست بعدی👇
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#پست_سیاسی روزنامه #صدای_اصلاحات درست در سوم محرم، روز منتسب به حضرت رقیه، عکس اصلی صفحه اول خود را
📝تحلیلی_بر_پست_قبلی
#مظلوم_رقیه_سلام_الله_علیها
شلاق اصلاحات بر "تن رقيه الحسین(سلام الله علیها)"
🔸️ کینه ها، همان کینه هاست و دسیسه ها نیز از جنس همان نیرنگها؛ اما شلاقها تغییر کرده، آن زمان شلاقها را بر پیکر مطهر و نحیف بانویی سه ساله میزدند ولی اینک شلاقها را قلم میکنند و تیتروار بر تن شیعه میکوبند تا داغها تازه بماند و ندای مظلومیت کاروان حسین( علیه السلام ) همچنان بر تارک سترگ تاریخ فریاد هل من ناصر ینصرنی دهد ....
🔸️ امروز سوم محرم الحرام روزی که برای عزاداری بانوی "سه ساله ابی عبدالله(سلام الله علیها)" نامگذاری شده، دوباره شلاقی زهردار و تلخ از آستین سیاه اصلاحات خارج شد و با جسارت به ساحت مقدس این مظلومه بر پیکر شیعیان فرود آمد تا بگویند سربازان یزید هنوز زنده اند و کینه های بدر و احدشان را آشکارتر کنند...
🔸️ روزنامه صدای اصلاحات با تیتری پر معنا، جسارت و گستاخی را از حد گذراند تا عمق کینه جریان فکری اش را از شعائر عاشورا نشان دهد...
🔴 اما سوال اینجاست که چرا چنین جسارتی؟ و چرا در چنین برهه ای حساس از تاریخ انقلاب اسلامی ایران؟!
🔸️ جواب روشن است؛ این جسارت در قالب پلن عملیات روانی و جنگ رسانه ای دشمنان نظام و اسلام طرح ریزی و عملیاتی شده است ....
یک عملیات روانی پیچیده که بر چهار محور #ناموس ، #خاک ، #مقدسات و #امنیت پایه ریزی شده تا در یک جنگ رسانه ای همه جانبه #آستانه_تحمل_مردم را پایین بیاورند و پس از آن از #خشم_مقدس مردم در جهت اهداف پلید خود سوء استفاده کنند...
🔸️ آری؛ دشمن با جسارت به ۴ حوزه حساس و پر اهمیت مردم میخواهد خشم آنان را برانگیزاند و با خروج و خروش مردم بر علیه جسارت کنندگان از آب گل آلود آن بر علیه امنیت و ثبات کشور سوء استفاده کند.
⛔ حال سوال اساسی این است که چه باید کرد؟!
🔸️ وقتی جنگ رسانه ای است، پاسخ حملات نیز باید رسانه ای باشد؛ ما ( عموم عاشقان اهل بیت ) باید با ابزارهای رسانه ای ( توئیت، متن، کلیپ، پیامک، تماس و ... ) به صورت گسترده از قوه قضائیه درخواست کنیم تا سریعا در مقابل چنین جسارتهایی بایستند و اشد مجازات را برای جسارت کنندگان اعمال کنند تا دیگر هیچ #تفکر_غربزده_ای جرات جسارت به ساحت مقدس سیدااشهداء و یارانش و دستگاه پربرکتش را نداشته باشد...
✅بیائید با نشر گسترده این متن صدای نارضایتی و خشممان را به گوش جسارت کنندگان و مسئولین قوه قضائیه برسانیم ...
#خولیان_زمان
#هیهات_من_الذله
#اقتدار_قضایی
#جانم_رقیه
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_چهارم #اردوهاى_جهادى_و_محروميت_زدايى @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃 شهید محسن حججی 🍃
✅ اردوهاى جهادى و محروميت زدايى
🔸یکی از نقاط #عطف_زندگی محسن حضور او عضویت در #گروه_جهادی شهید کاظمی و شرکت در اردوهای جهادی به منظور خدمت رسانی به مردم #مستضعف بود.
🔸مشاهده نزدیک و لمس #محرومیت مردم او را به شدت آزرده کرده و توجه او را به جهاد سازندگی برای رفع محرومیت از مردم مستضعف و خدمت رسانی #فرهنگی و #عمرانی به مردم محروم در مناطق دورافتاده جلب کرد.
🔸علاقه و گرایش او به معنویت و #خودسازی باعث شده بود تا حضور او در اردوهای جهادی، جدای از فعالیت و اقدام عملی، گاهی با روزه نیز همراه شود. او #درآمدهای حاصل از کارهای پاره وقت خود در شهر یعنی #کتابفروشی و برق کشی ساختمان را نیز برای همین اردوهای جهادی هزینه می کرد.
🔸"#مسجد_فاطمه_الزهرا (سلام الله علیها)" در روستای #دورک پشت کوه فریدونشهر در استان چهارمحال و بختیاری یادگار او و دوستانش می باشد.
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
# برشی از کتاب سلام بر ابراهیم
#راوی: محمد خورشیدی
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
مسجد ضد انقلاب ها
یکی از مسجاد محل ما امام جماعت پیری داشت که بسیار مومن و در عین حال مخالف انقلاب بود! فقط دنبال نناز بود. برای همین مسجد ایشان؟ پاتوق نیروهای مخالف انقلاب در سطح محل شد! طوری که اگر کسی به آن مسجد می رفت، میگفتند: فلانی هم رفته قاطی مخالفین انقلاب. ابراهیم ، مدتی به آن مسجد رفت! خصوصاً برای نمازصبح. اب امام جماعت آنجا گرم گرفته بود و مرتب باهم صحبت میکردند. وقتی در مسجد خودمان این حرف را زدم. برخی بچه های بسیج با تعجب گفتند: ابراهیم رفته مسجد ضد انقلاب ها؟! مدتی از رفت و آمد ابراهیم گذشت. خبر رسید امام جماعت همان مسجد ، تقاضای تشکیل بسیج داده است! چند روز بعد نیز در منزل چند خانواده شهید حضور پیدا کرد و رفته رفته به یکی از انقلابی ترین روحانیان محل تبدیل شد. ابراهیم حرفی نمی زد ولی من شک نداشتم این ها ثمره ی تلاش خالصانه ی اوست. بسیج آن مسجد بسیار فعال و قوی شدو ر طول جنگ، بیش از سی شهید تقدیم کرد. تا پایان جنگ نیز، پشتیبان واقعی بسیجیان آن مسجد ، امام جماعت آنها بود.
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃🌸 علمدار 🌸🍃 #قسمت_سی و دوم
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#کاروان پیاده
#راوی :جمعی از دوستان شهید
جوانان حزب اللّهی شهر ساری تصمیم گرفتند که این کار را عملی کنند؛
اینکه در ایام اربعین امام راحل; با پای پیاده از شهر ساری عازم مرقد امام شوند.
حرکت کاروان میثاق با امام; و بیعت با رهبری آغاز شد. اما سید مجتبی به
دلیل مشکلات کاری همراه ما نبود.
به شهر بابل رسیده بودیم که سید هم به ما پیوست. حضور سید حال و هوای
کاروان را تغییر داد.
طی مسیر با کلام دلنشین خود خستگی سفر را از تن ما خارج ميکرد. در مقاطعی از راه هم برای ما مداحی ميکرد.
فراموش نميکنم به تونلهای جاده هراز که ميرسیدیم فریاد یاحسین
سید مجتبی بلند ميشد.
همه به دنبال او یاحسین ميگفتند و سینه زنی ميکردند. شور و حال
عجیبی در جمع ایجاد شده بود.
پس از یک سفر نسبتًا طولانی به تهران رسیدیم. در نزدیکی بهشت زهرا
سید با پای برهنه به سمت مرقد حرکت کرد. دیگر بچهها هم پاهای خود را برهنه کردند.
آسفالت داغ و ظهر تيرماه و پاهای آبله زده! اما عشق به امام; خوبیها،
کسی که همه ما را از ورطة گمراهی طاغوت نجات داده بود بالاتر از اینها بود.
غروب همان روز به سید گفتم: »بچه ها ميخواهند برگردند. حاضر شو بریم.«
اما سید گفت: »شما بروید. من بعدًا برميگردم.«
٭٭٭
سید از ما قول گرفت که هر سال در شب ارتحال امام; در مرقد باشیم. ما
هم به همراه سید به عهد خود وفا کردیم.
هر سال در شب رحلت حضرت امام ; در کنار یکی از ستونهای نزدیک
حرم جمع ميشدیم. نیمهشب و با پایان مراسم حرم، عزاداری سید شروع ميشد.
طوری شده بود که عده ای از زائران دیگر شهرها ميدانستند که بعد از پايان
مراسم رسمی حرم، مراسم بسیجیان ساری در حرم آغاز ميشود. همه خودشان
را برای مراسم ميرساندند.
بعد از شهادت سید، و درست در همان ایام ارتحال حضرت امام; دوباره
همه رفقا به مرقد رفتند.
نیمهشب بود. همه کسانی که سالهای قبل مداحی سید را شنیده بودند آماده ذکر مصیبت بودند.
همه منتظر مداحی سید بودند. سید حسین، برادر آقا مجتبی تصویر بزرگی از
شهید سید مجتبی علمدار را در دست گرفت. همه با تعجب نگاه ميکردند. هیچ
کس باور نميکرد که او شهید شده باشد.
👈صلوات
🍃کانال شهید ابراهیم هادی🍃
✨@hekayate_deldadegi✨
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
🍃 شهید بزرگوار محسن حججی 🍃 #قسمت_چهارم #ازدواج_و_تولد_پسرش @hekayate_deldadegi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃 شهید محسن حججی 🍃
✅ازدواج و تولد پسرش
🔸محسن حججی در سال ۹۱در سن ۲۱ سالگی طی فعالیت فرهنگی خود با خانم زهرا عباسی دیگر عضو موسسه شهید کاظمی آشنا شد و برای #ازدواج و عمل به "سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)" عمل کرد. همسر ایشان #مهریه یک سکه و 5 مثقال طلا و۱۲شاخه گل نرگس و۱۲۴۰۰۰صلوات و#حفظ کل قرآن با معنی را برای ازدواج تعیین نمود که ایشان تا قبل از شهادتش توانست بیش از نیمی از #قرآن را حفظ کند.
🔸علاقه و #عشق محسن و همسرش زبانزد عام و #خاص بود، او و همسرش در زندگی مشترک خود #صداقت، محبت و جهاد در راه خدا را میثاق الهی خود قرار دادند و همیشه در راه تعالی معنوی تا سر حد #شهادت یار و یاور یکدیگر بودند. حاصل این #ازدواج فرزندی بنام#علی در فروردین 1395 است.
🔸ویژگی بارز محسن حججی #احترام و اکرام والدین خود و همسرش است که همین پله پروازی برای او شد. آنچه تمام مهره های زندگی محسن حججی را متصل میکند #بصیرت در شناخت #تکلیف و عمل به تکلیف در هر لحظه است. نمونه کامل یک #جوان_مومن و انقلابی.
@modafe_haram_shahid_hojaji
@hekayate_deldadegi
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم |•🍃 این قسمت: رفتار با اسرا 🍃•| @hekayate_deldadegi
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
# برشی از کتاب سلام بر ابراهیم
#راوی: مرتضی پارسائیان
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖
رفتار با اُسرا
روزهای اولِ جنگ، در ارتفاعات کوره موش، چهار اسیر گرفتیم. اسرا را به خانه ای که مستقر بودیم آوردیم تا بعد به پادگان ابوذر منتقل شوند. خواستیم اسرا را در اتاقی متروکه مستقر کنیم اما ابراهیم قبول نکرد. گفت: "اینها مهمون ما هستند. اگه برخورد صحیح باشه مطمئن باش کار اشتباهی نمیکنند. " دستات اسرا را باز کرد و اورد داخل اتاق سر سفره ناهار. تعداد کنسرو کم بود. با تقسیم بندی ابراهیم، خودمان هر دو نفر یک کنسرو را خوردیم، اما به اسرای عراقی، هر نفر یک کنسرو دادیم. دو روز گذشت. ابراهیم به من گفت : "حمام روشن کن" و خودش چها دست لباس زیر تهیه کرد و یکی یکی اسرای عراقی را به حمام فرستاد ا تمیز شوند. عصر همان روز خودرویی برای انتقال اسرا آمد. اسیران عراقی گریه میکردند و نمی رفتند! التماس میکردند که پیش ابراهیم بمانند ولی قانون چنین اجازه ای به ما نمی داد. موقع حرکت تا چن دقیقه نگاه آنها به ابراهیم بود. گویی نمیخواستند از او دور شوند.
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
🍃 کانال شهید ابراهیم هادی 🍃
@hekayate_deldadegi