eitaa logo
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
219 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
705 ویدیو
24 فایل
🍃بسم رب شهدا والصدیقین🍃 +إمروز فضاے مجازے میواند ابزارے باشد براے زدݩ در دهان دشمن..[• إمام خامنهـ اے•]😊 ↶ فضیلٺ زندهـ نگهـ داشتن یاد و خاطرهـ ے شہدا ڪمتر از شهادٺ نیسٺ.+حضرٺ آقـا 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای روز چهارم ماه رمضان 💛 @hekayate_deldadegi
Juz4_@Ebrahimhadi.mp3
4.97M
📎جزء چهارم: قرائت روزانه یک جزء "قرآن کریم" @Ebrahimhadi
😍 همسر شهیدمحلاتی به نقل از همسر بزرگوار خود میگوید: "... امروز حضرت امام در درس فرمودند که نباید شب ها کنند، بلکه شب ها را به رسیدن به امور منزل و به زن و فرزند گذرانده، را به مطالعه اختصاص دهند." امام به حقوق زن و فرزند در این نکته اخلاقی کاملا . از دیدگاه ایشان در زندگی خانوادگی و ایشان به دیگران بسیار است. امام در خود به یادگار خویش می‌نویسد: "... را نه می‌توان شمرد و نه می‌توان به حق ادا کرد. یک شب مادر نسبت به فرزندش از سال‌ها عمر ، است. " (ره) •┈•✾•┈•join•┈•✾•┈• @hekayate_deldadegi
🌙ماه رمضان همراه با "شهید ابراهیم هادی". 💫 🌙غروب ماه رمضان بود. "ابراهيم" آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: "ابرام جون" کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. "ابراهيم" هم سوار شد و "خداحافظي" کرد. ‌ 🍃با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند. "ابراهيم" را کامل ميشناختند. آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند. بعد هم "ابراهيم" را رساندم خانه‌شان. ‌ 📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۸۶ ☘"امام رضا(علیه السّلام)" میفرمایند: 🥀افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضلیتش بیشتر از روزه داشتن توست. پ.ن: 📌بیایید در ماه رمضان، به نیابت از "شهید ابراهیم هادی"، به اندازه یک جعبه خرما هم که شده، به یک خانواده نیازمند کمک کنیم. @Ebrahimhadi @hekayate_deldadegi
🔹﷽🔹 "حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)" : "در هر روز دوازده برکت و رحمت "الهی" بر خانه ای که در آن دختران زندگی می کنند نازل می گردد. و آن منزل مورد زیارت و دیدار ملائکه قرار می گیرد.و آن ملائکه برای پدر آن دختران- در هر روز و شب- ثواب عبادت یک سال را در نامه عمل او می نویسند." 📚 «جامع الاخبار، صفحه ۲۸۵- مستدرک، جلد ۱، صفحه ۱» 🍃سلام بر حضرت مادر(س) و مولاجان(ع) 🍃سلام بر سالار شهیدان کربلاو عموجان(ع) 🍃سلام بر بقیه الله اعظم(عج) 🍃سلام بر علی ابن موسی الرضا(ع) 🍃سلام بر شهدا و صلحا 🍃سلام بر ابراهیم 🌹🌹 @hekayate_deldadegi
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان "اللَّهُمَّ" لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ" "خدایا" مرا در این روز بواسطه ارتکاب عصیانت خوار مساز و به ضرب تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان به حق احسان و نعمتهای "تو" به خلق ای منتهای آرزوی مشتاقان" @hekayate_deldadegi
1526947242812.mp3
4.83M
📎جزء ششم: قرائت روزانه یک جزء "قرآن کریم". @Ebrahimhadi
🍃 همیشه با "قرآن کریم" 🍃 هرجا که بود، همواره با "قرآن" انس داشت. میدانست قرآن برای انسان مومن، شفا و رحمت است. وقتی می دید رفقایش بیکار نشسته اند و ممکن است به غیبت و ... گرفتار شوند، چند جلد "قرآن" می آورد و باهم مشغول خواندن و دقت در معانی "قرآن" می شدند. همیشه در وسایل شخصی خودش یک جلد "قرآن" با ترجمه داشت. 🍂 ﷽ 🍂 " وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا " " و ما از قرآن آنچه را برای مؤمنان مایه درمان ورحمت است، نازل می‌كنیم وستمكاران را جز خسارت نمی‌افزاید. " 🍃 اسراء_ 82 🍃 🌸 @hekayate_deldadegi 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🍃 شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم 😭 @hekayate_deldadegi
🍃🌹🍃 شب هر چہ در خویش عمیق تر مے شود، اختران را نیز جلوه اے بیشتر می بخشد و این ، سرالاســرار شب زنده داران است 📎شبتون شھدایـے🌷 @hekayate_deldadegi
🍀 هیچ شعرے ننویسید بہ روے ڪفنم باگــِلِ تُربــٺِ یــارم بنویسید حسين ع من دلـــم را ز شڪیبایے زینـب س دارم همه ےِ صبر وقرارم بنویسید حسین ع 💫 🌱 @hekayate_deldadegi 🌱
🔹﷽🔹 "حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)" : " اگر دانش منوط به [رفتن به] ستاره ثریا باشد، مردمانی از ایران به آن دست می یابند . " 📚 کافی، ج 1، ص 36 . حوزه 🍃سلام بر حضرت مادر(س) و مولاجان(ع) 🍃سلام بر سالار شهیدان کربلاو عموجان(ع) 🍃سلام بر بقیه الله اعظم(عج) 🍃سلام بر علی ابن موسی الرضا(ع) 🍃سلام بر شهدا و صلحا 🍃سلام بر ابراهیم 🌹🌹 @hekayate_deldadegi
🔸🔶 دعای روز هفتم‌ ماه مبارک رمضان " اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ " "خدایا" مرا در این روز بر روزه و اقامه نماز یاری‌ کن و از لغزش‌ها و گناهان دور ساز و ذکر دائم نصیبم فرما به حق توفیق بخشی خود ای هدایت کننده گمراهان" 🆔 @hekayate_deldadegi
Juz7_@Ebrahimhadi.mp3
5.06M
📎جزء هفتم: قرائت روزانه یک جزء "قرآن کریم". @Ebrahimhadi @hekayate_deldadegi
هنوز هم معلمی... درس عشق میدهی... درس مردانگی "تو" معلمِ هدایتی "هادیِ" راهی... کلاست،دلهای ما و تکلیف هر روزمان، شبیه"شما"شدن ❤️ کانال شهید ابراهیم هادی @hekayate_deldadegi
🌷" ابراهیم هادی دیگر "🌷
#شهیدانه #معرفی_شهید_ابراهیم #برای_دوست_شهیدم |•🍃 این قسمت: معلم نمونه 🍃•| @hekayate_deldadegi
🍃🎉🌸🍃🎉🌸🍃🎉🌸🍃🎉 " معلم نمونه " "ابراهيم" ميگفت: اگر قرار اســت انقلاب پايدار بماند و نسل هاي بعدي هم انقلابي باشند. بايد در مــدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كســاني ســپرده ميشود که شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند! وقتي ميديد اشــخاصي که اصلا انقلابي نيســتند، به عنوان معلم به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد. ميگفــت: بهترين و زبده ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصًا دبيرستانها باشند!براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر!امــا به تنها چيــزي که فکر نميکرد ماديات بود. ميگفــت: روزي را "خدا" ميرساند. برکت پول مهم است.کاري هم که براي "خدا" باشد برکت دارد.به هر حال براي تدريس در دو مدرســه مشــغول به کار شــد. دبير ورزش دبيرســتان ابوريحان(منطقه14‌) ومعلــم عربي در يکي از مــدارس راهنمائي محروم (منطقه 15)تهران. تدريس عربي "ابراهيم" زياد طولاني نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتي نميگفت که چرا به آن مدرسه نميرود!يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو "خدا"، شما که برادر آقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟!کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، "آقا ابراهيم" از جيب خودش پول ميداد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد! "آقاي هادي" نظرش اين بود که اينها بچه هاي منطقه محروم هســتند. اکثرًا سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد.مدير ادامه داد: من با "آقاي هادي" برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني. "آقاي هادي" از پيش ما رفت. بقيه ساعت هايش را در مدرسه ديگري پرکرد. حالا همه بچه ها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم. همه از اخلاق و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم، براي بسياري از دانش آموزان بي بضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتي من هم خبر نداشتم.با "ابراهيم" صحبت کردم. حرفهاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايده اي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود. "ابراهيم" در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود.دانش آموزان هم که از پهلواني ها و قهرماني هاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند.درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند "ابراهيم" با ظاهري آراسته وكت وشلوار به مدرسه مي آمد. چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح، از "او" معلمي کامل ساخته بود.در کلاســداري بســيار قوي بود، به موقع ميخنديد. به موقع جذبه داشت.زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه مي آمد. اکثر بچه ها در كنار "آقاي هادي" جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود. در آن زمان که جريانات سياســي فعال شده بودند، "ابراهيم" بهترين محل را  براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد.فرامــوش نميكنم، تعــدادي از بچه ها تحت تاثير گروههاي سياســي قرار گرفته بودند. يك شب آنها را به مسجد دعوت كرد. با حضور چند تن از دوســتان انقلابي و مســلط به مســائل، جلسه پرسش و پاســخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچه ها جواب داده شد. وقتي جلسه آن شب به پايان رسيد ساعت دو نيمه شب بود!ســال تحصيلي 59-58 "آقــاي هادي" به عنوان دبير نمونه انتخاب شــد. هر چند که سال اول و آخر تدريس او بود. اول مهر 59 حكم اســتخدامي "ابراهيم" برای منطقــه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر كلاس برود. درآن سال مشغوليتهاي "ابراهيم" بسيار زياد بود؛ تدريس در مدرسه، فعاليت در کميته، ورزش باســتاني و كشتي، مسجد و مداحي در هيئت و حضور در بســياري از برنامه هاي انقلابي و...که براي انجام هر كدام از آنها به چند نفر احتياج است! @hekayate_deldadegi 🍃🎉🌸🍃🎉🌸🍃🎉🌸🍃🎉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 یادمه از خریدن کتاب حجاب شما شروع شد. وقتی اومدیم تو محله جدیدمون روز معلم بود مسجد مسابقه نقاشی بود. من چهره شمارو کشیدم برنده شدم از اون به بعد بسیجی پایگاه مسجد محلمون شدم "الحمدلله رب العالمین الحمدلله کما هواهله ". وقتی دانشگاهم رو تو قم کنسل کردم و برگشتم تهران، روزایی بود که خیلی دلتنگ دانشگاه رفتن بودم. به دعای مامانم از همین بسیج که "خداوندمتعال" راهشو با شما برام باز کرد ، این بار با یه رشته از کلی از کتابای شما دوباره راه درس خوندنو برام باز کردن، میدونم بازم پای دعا و اذن شما وسط بود. وقتی باردار بودم و صبحش حالم بد بود. دلم نیومد نیام سرکلاس، چادرسر کردم و راهی شدم ، بی جواب نذاشتین اومدین تو خوابم. با روی گشاده و پر از عشق به استقبالم.توخوابم کلیدار رواق "امام خمینی(ره)" بودین مسئول روشن کردن چراغای حرم. حتما "امام رضا(علیه السّلام)"هم از عشقتون به "امام خمینی(ره)" باخبر بودن مطمئنم. شما همیشه استادین برای من ... چراغ راه... همون شمعی که سوختین تا بال پروانه شدن من از پیله ی تنهایی و گناه دربیاد و باز بشه خیلی چیزا ازتون یاد گرفتم، خیلی بهتون مدیونم. تو روز شهادتتون منو با یه مسابقه کشوندین مسجد و عاشقم کردین، بزرگم کردین، بسیجیم کردین، واسطه ازدواجم از همین مسجد شدین، دانشگاهم رو واسطه شدین. استاد حال خوب امروزم رو مدیون دعاتونم.استادِ عزیزم شهادت شما گرچه آرزوی دیرین شما بود اما ضربه ی سنگینی بود به پیکر این انقلاب و قلب دوست دارانتون حتی تو نسلای بعدی. شهادتتون مبارک مغز متفکر دنیای اسلامی ما. @hekayate_deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قنوتت مونده تو خاطرم "قاسم" برادر بودی با "رهبرم"، "قاسم" امیر سربازان حرم "قاسم" ... مداحی دلنشین حاج محمود کریمی در حرم "امام رضا(علیه السّلام)" راس ساعت دلتنگی ١:٢٠! کانال "شهید سپهبد قاسم سلیمانی" eitaa.comjoinchat/640811030C1457b2a299
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹﷽🔹 "حضرت علی(علیه السّلام)" : " براى پدر و آموزگارت از جاى خود برخيز ، هر چند فرمان روا باشى" . 🍃 غرر الحكم حدیث2341 🍃 🍃سلام بر حضرت مادر(س) و مولاجان(ع) 🍃سلام بر سالار شهیدان کربلاو عموجان(ع) 🍃سلام بر بقیه الله اعظم(عج) 🍃سلام بر علی ابن موسی الرضا(ع) 🍃سلام بر شهدا و صلحا 🍃سلام بر ابراهیم 🌹🌹 @hekayate_deldadegi
شکر خدا که عبد خدای خدیجه ایم ما بنده ایم و زیر لوای خدیجه ایم ما عاقبت به خیرِ دعای خدیجه ایم سینه کبودهای عزای خدیجه ایم ◼️ سالروز رحلت جانگداز "حضرت خدیجه(سلام الله علیها)" بر شما تسلیت باد. 🆔 @hekayate_deldadegi
Juz11_@Ebrahimhadi.mp3
4.65M
📎جزء یازدهم: قرائت روزانه یک جزء "قرآن کریم" @Ebrahimhadi @hekayate_deldadegi
🌱🌹🌱 🌹🌱 🌱 انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر. ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با "هدایت الهی" و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ "امام خمینی(ره)" ، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود. 🌱 🌹🌱 🌱🌹🌱 🎤 📚 💪 @hekayate_deldadegi